فاضل هندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
«فاضل هندی» از فضلای قرن یازده و ۱۲ هجری قمری و از نوابغ است. وی در [[فقه]] [[شیعه]] به علت تألیف کتاب «[[کشف اللثام]]» که شرح «[[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد]]» [[علامه حلی]] است، جایگاه ویژه دارد، چنانچه به همین مناسبت او را «کاشف اللثام» می خوانند. آراء و عقائد و نظرات او کاملا مورد توجه فقهاء است و جامع معقول و منقول بوده است.
+
«بهاءالدین محمد اصفهانی» معروف به '''«فاضل هندی»''' (۱۱۳۷-۱۰۶۲ ق)، از نوابغ علمی و فقهای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۲ هجری است. وی در [[فقه]] به علت تألیف کتاب «[[کشف اللثام]]» که شرح «[[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد]]» [[علامه حلی]] است، جایگاه ویژه دارد. فاضل هندی جامع معقول و منقول بوده و آراء و نظرات او کاملا مورد توجه فقهاء است.
 
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = بهاءالدین محمد فاضل هندی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۰۶۲ قمری
 +
|زادگاه = [[اصفهان]]
 +
|وفات =  ۱۱۳۷ قمری
 +
|مدفن = اصفهان، [[تخت فولاد]]
 +
|اساتید =  ملا تاج‌الدین حسن اصفهانی،...
 +
|شاگردان = احمد بن حسین حلی، سید محمدعلی کشمیری، سید ناصرالدین احمد مختاری، ملا عبدالکریم طبسی، [[میرزا عبدالله افندی]]،...
 +
|آثار = [[کشف اللثام عن قواعد الاحکام]]، المناهج السویّة، عون اخوان الصفا، اللآلى العبقریة، اجالة الفکر فى فضاء مسالة القضاء والقدر، بینش غرض آفرینش،...
 +
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
  
شیخ بهاء الدین اصفهانی، (معروف به فاضل هندی) در سال ۱۰۶۲ هـ.ق در [[اصفهان]] متولد شد. پدرش، تاج‌الدین حسن اصفهانی، فرزند شرف‌الدین محمد مشهور به ملا تاج مردی دانشمند و فاضل بود و از شاگردان [[علامه مجلسی]] بود و از وی روایت نقل می‌کرد. وی نام این کودک را «ابوالفضل» نهاد که بعداً به «فاضل هندی»<ref> تاریخ حزین، ص ۶۴.</ref> و «بهاءالدین محمد»<ref> ریاض ‌العلما، ج ۷، ص ۳۶.</ref> معروف شد.  
+
شیخ بهاءالدین محمد اصفهانی (فاضل هندی)، در سال ۱۰۶۲ هـ.ق در [[اصفهان]] متولد شد. پدرش، تاج‌الدین حسن اصفهانی، فرزند شرف‌الدین محمد مشهور به ملا تاج مردی دانشمند و فاضل بود و از شاگردان [[علامه مجلسی]] بود و از وی روایت نقل می‌کرد. وی نام این کودک را «ابوالفضل» نهاد که بعداً به «فاضل هندی»<ref> تاریخ حزین، ص ۶۴.</ref> و «بهاءالدین محمد»<ref> ریاض ‌العلما، ج ۷، ص ۳۶.</ref> معروف شد.  
  
همسر فاضل از اهالی اِجِه (اژیه) از توابع اصفهان بود. نوشته‌اند: «فاضل هندی» با علامه [[محمدتقی مجلسی|مجلسی اول]] نسبتی نیز داشته<ref> تذکرة الانساب، ص ۱۰۷، و نجوم السماء، ص ۲۱۲.</ref> و باواسطه، داماد وی بوده است.<ref> مفاخر اسلام، ج ۸، ص ۳۲۸.</ref> تنها پسر فاضل هندی، محمدتقی همانند پدرش دانشوری فرزانه بود. محمدتقی را چنین ستوده‌اند: «خورشید آسمان فضل و دانش و قطب دایرة کمال، مولی محمدتقی بن فاضل هندی با سید نصرالله مکاتبه داشته است. وی اشعاری را در فضیلت [[محمدتقی مجلسی|مولی محمدتقی]] سروده است و برای وی ارسال داشته و از پسر فاضل هندی جواب خواسته است».<ref> اعیان الشیعه، ج ۴۴، ص ۱۳۵؛ ج ۹، ص ۱۹۷ و ج ۱، ص ۱۹۷.</ref>
+
همسر فاضل از اهالی اِجِه (اژیه) از توابع اصفهان بود. نوشته‌اند: «فاضل هندی» با علامه [[محمدتقی مجلسی|مجلسی اول]] نسبتی نیز داشته<ref> تذکرة الانساب، ص ۱۰۷، و نجوم السماء، ص ۲۱۲.</ref> و باواسطه، داماد وی بوده است.<ref> مفاخر اسلام، ج ۸، ص ۳۲۸.</ref> تنها پسر فاضل هندی، محمدتقی همانند پدرش دانشوری فرزانه بود. محمدتقی را چنین ستوده‌اند: «خورشید آسمان فضل و دانش و قطب دایره کمال، مولی محمدتقی بن فاضل هندی با سید نصرالله مکاتبه داشته است. وی اشعاری را در فضیلت مولی محمدتقی سروده است و برای وی ارسال داشته و از پسر فاضل هندی جواب خواسته است».<ref> اعیان الشیعه، ج ۴۴، ص ۱۳۵؛ ج ۹، ص ۱۹۷ و ج ۱، ص ۱۹۷.</ref>
  
 
==اقامت فاضل در هند==
 
==اقامت فاضل در هند==
 
فاضل در سنین کودکى چند سالى به همراه پدر در هندوستان اقامت کرد و از این رو به فاضل هندى معروف شد؛ لقبى که خود نیز بدان راضى نبود.
 
فاضل در سنین کودکى چند سالى به همراه پدر در هندوستان اقامت کرد و از این رو به فاضل هندى معروف شد؛ لقبى که خود نیز بدان راضى نبود.
  
علاّمه زنوزى در «[[رياض الجنة (کتاب)|ریاض الجنّة]]» جریان اقامت او در هند را چنین بیان می کند: «از جمعى از ثقات علما و علماى ثقات، مسموع شد که: والد فاضل هندى، به عنوان تجارت، اکثر اوقات به سفر هند مى‏ رفت و با اورنگ زیب، سلطان هند، ربطى داشت و در هر سفر، تحفه ‏اى از نفایس، به سلطان مذکور مى ‏برد؛ و چون ولد ارشد او، فاضل هندى، در سن دوازده سالگى، در همه فنون عقلیه و نقلیه به سر حد کمال و اجتهاد رسیده بود و در آن روزها نیز، سفر هند داشت، با خود گفت: بهتر از این فرزند، تحفه‏ اى براى اورنگ زیب، تحصیل نخواهم کرد؛ پس فاضل را برداشته، روانه هند گردید. و چون به خدمت اورنگ زیب رسید، سلطان از راه ملاطفت از او پرسید که: این دفعه از غرایب [[ایران]] چه تحفه از براى ما آوردى؟ پدر فاضل عرض کرد که: بنده‏ زاده خود را آورده‏ ام. سلطان را این سخن خوش نیامد که طفل دوازده ساله را از ایران به رسم تحفه به هند آوردن، لطفى ندارد! پس بعد از چند روز، فاضل را به حضور طلبید و به حقیقت مراتب کمالات او پى برده، فحول علماى [[عامه]] را در مجلس حاضر نموده، امر فرمود که: در مسائل غامضه با این طفل مکالمه و مناظره نمایید. چند مجلس با فحول علما در علوم عقلیه و نقلیه و ادبیه، سیّما در مسأله [[امامت]] گفتگو کرده، جمله را عاجز و ملزم نموده، هیچ کس از علماى آن سرزمین، صرفه از مناظره او نبردند. سلطان را رغبت تمام به فاضل به هم رسید و او را از پدرش خواهش نموده، پیش خود نگاهداشت و چون فاضل در سن دوازده سالگى بود و هنوز به حد بلوغ نرسیده بود، پادشاه او را در حرم جا داده، تعلیم صبیان و نسوان مى‏ نمود».
+
علاّمه زنوزى در «[[رياض الجنة (کتاب)|ریاض الجنّة]]» جریان اقامت او در هند را چنین بیان می کند:  
  
فاضل چندین سال در هندوستان اقامت و به تدریس اشتغال داشته است. چنان که از رساله «زبدة العربیة» او معلوم مى‏ شود وى در آن دیار کتاب «مطوّل» تفتازانى را تدریس مى‏ کرده و در همان زمان به تلخیص و ترجمه اثر فوق پرداخته است.
+
«از جمعى از ثقات علما و علماى ثقات، مسموع شد که: والد فاضل هندى، به عنوان تجارت، اکثر اوقات به سفر هند مى‏ رفت و با اورنگ زیب، سلطان هند، ربطى داشت و در هر سفر، تحفه ‏اى از نفایس، به سلطان مذکور مى ‏برد؛ و چون ولد ارشد او، فاضل هندى، در سن دوازده سالگى، در همه فنون عقلیه و نقلیه به سر حد کمال و [[اجتهاد]] رسیده بود و در آن روزها نیز، سفر هند داشت، با خود گفت: بهتر از این فرزند، تحفه‏ اى براى اورنگ زیب، تحصیل نخواهم کرد؛ پس فاضل را برداشته، روانه هند گردید. و چون به خدمت اورنگ زیب رسید، سلطان از راه ملاطفت از او پرسید که: این دفعه از غرایب [[ایران]] چه تحفه از براى ما آوردى؟ پدر فاضل عرض کرد که: بنده‏ زاده خود را آورده‏ ام. سلطان را این سخن خوش نیامد که طفل دوازده ساله را از ایران به رسم تحفه به هند آوردن، لطفى ندارد! پس بعد از چند روز، فاضل را به حضور طلبید و به حقیقت مراتب کمالات او پى برده، فحول علماى [[عامه]] را در مجلس حاضر نموده، امر فرمود که: در مسائل غامضه با این طفل مکالمه و مناظره نمایید. چند مجلس با فحول علما در علوم عقلیه و نقلیه و ادبیه، سیّما در مسأله [[امامت]] گفتگو کرده، جمله را عاجز و ملزم نموده، هیچ کس از علماى آن سرزمین، صرفه از مناظره او نبردند. سلطان را رغبت تمام به فاضل به هم رسید و او را از پدرش خواهش نموده، پیش خود نگاهداشت و چون فاضل در سن دوازده سالگى بود و هنوز به حد بلوغ نرسیده بود، پادشاه او را در حرم جا داده، تعلیم صبیان و نسوان مى‏ نمود».
 +
 
 +
==تحصیلات و فعالیت‌های علمی==
 +
فاضل هندی چندین سال در هندوستان اقامت و به تدریس اشتغال داشته است. چنان که از رساله «زبدة العربیة» او معلوم مى‏ شود وى در آن دیار کتاب «مطوّل» تفتازانى را تدریس مى‏ کرده و در همان زمان به تلخیص و ترجمه اثر فوق پرداخته است.
  
 
از رساله «اجالة الفکر» فاضل که در سال ۱۰۷۸ق تالیف شده بر مى‏ آید که وى تا سال فوق که مصادف با شانزده سالگى او بوده در آن دیار سکونت داشته و به تألیف و مناظرات علمى اشتغال داشته است.
 
از رساله «اجالة الفکر» فاضل که در سال ۱۰۷۸ق تالیف شده بر مى‏ آید که وى تا سال فوق که مصادف با شانزده سالگى او بوده در آن دیار سکونت داشته و به تألیف و مناظرات علمى اشتغال داشته است.
  
یکى از آثار [[علم کلام|کلامى]] فاضل کتاب «اثبات الواجب فى اثبات الواجب» است که در سال ۱۰۸۰ق در سن ۱۸ سالگى فاضل تألیف و به شاه سلیمان صفوى تقدیم شده است. از سال نگارش این اثر معلوم مى‏ شود که فاضل در سنّ ۱۸ سالگى در ایران بوده و به تألیف اشتغال داشته؛ بنا بر این وى در فاصله ۱۶ تا ۱۸ سالگى از هند بازگشته است.<ref>گلزار فضیلت، رحیم قاسمی</ref>
+
یکى از آثار [[علم کلام|کلامى]] فاضل کتاب «اثبات الواجب فى اثبات الواجب» است که در سال ۱۰۸۰ق در سن ۱۸ سالگى فاضل تألیف و به شاه سلیمان صفوى تقدیم شده است. از سال نگارش این اثر معلوم مى‏ شود که فاضل در سنّ ۱۸ سالگى در [[ایران]] بوده و به تألیف اشتغال داشته؛ بنا بر این وى در فاصله ۱۶ تا ۱۸ سالگى از هند بازگشته است.<ref>گلزار فضیلت، رحیم قاسمی</ref>
  
==تحصیلات و نبوغ فاضل هندی==
+
فاضل یکی از نوابغ [[شیعه]] بوده است. او در ۱۳ سالگی به [[اجتهاد]] رسید و در سال ۱۰۷۷ هـ.ق (تقریباً در ۱۶ سالگی) در ردیف فضلای بنام بود.<ref>ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۳۵۷.</ref> او خود در آغاز کتاب «[[کشف اللثام]]» گفته است: «من فارغ التحصیل شدم از معقول و منقول و حال این که سیزده ساله نشده بودم، و شروع کردم در تصنیف و حال این که به یازده سالگى نرسیده بودم، و «منیة الحریص» را قبل از ۱۹ سالگى نگاشتم، و تصنیف کردم پیش از آن بیش از ده کتاب از متون و شروح و حواشى [...] و ده ساله بودم که «مطوّل» و شرح «مختصر تلخیص» تفتازانى را درس مى ‏گفتم».<ref>کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ص۱۱۲</ref>
فاضل هندی یکی از نوابغ شیعه بوده است. او در ۱۳ سالگی به [[اجتهاد]] رسید و در سال ۱۰۷۷ هـ.ق (تقریباً در ۱۶ سالگی) در ردیف فضلای بنام بود.<ref>ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۳۵۷.</ref> او خود در آغاز کتاب «[[کشف اللثام]]» گفته است: «من فارغ التحصیل شدم از معقول و منقول وحال این که سیزده ساله نشده بودم، وشروع کردم در تصنیف و حال این که به یازده سالگى نرسیده بودم، و «منیة الحریص» را قبل از ۱۹ سالگى نگاشتم، و تصنیف کردم پیش از آن بیش از ده کتاب از متون و شروح و حواشى [...] و ده ساله بودم که «مطوّل» و شرح «مختصر تلخیص» تفتازانى را درس مى ‏گفتم».<ref>کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ص۱۱۲</ref>
 
  
فیلسوف معاصر، [[سید جلال الدین آشتیانی]] درباره تحصیلات فاضل، چنین می‌گوید: «حقیر در جُنگی قدیمی در زمان گذشته، عبارتی از شخصی که در اواخر [[صفویه]] می‌زیسته است دیدم که چنین نوشته است: در مدرسه، صبی مُراهقی (پسر نزدیک به بلوغ) را دیدم که در بحث، علیم ماهر و واجد مقام عالی در علوم عصر بود و آثار نبوغ از ناصیة او آشکار بود. از نسبش پرسیدم، گفتند: او فرزند ملا تاج و نامش بهاءالدین محمد است».<ref> منتخب آثار الحکماء، ج ۳، ص ۵۴۴، پاورقی.</ref>  
+
فیلسوف معاصر، [[سید جلال الدین آشتیانی]] درباره تحصیلات فاضل، چنین می‌گوید: «حقیر در جُنگی قدیمی در زمان گذشته، عبارتی از شخصی که در اواخر [[صفویه]] می‌زیسته است دیدم که چنین نوشته است: در مدرسه، صبیّ مُراهقی (پسر نزدیک به بلوغ) را دیدم که در بحث، علیم ماهر و واجد مقام عالی در علوم عصر بود و آثار نبوغ از ناصیه او آشکار بود. از نسبش پرسیدم، گفتند: او فرزند ملا تاج و نامش بهاءالدین محمد است».<ref> منتخب آثار الحکماء، ج ۳، ص ۵۴۴، پاورقی.</ref>  
  
فاضل هندی در ۱۶ سالگی موفق شد «[[شفا (کتاب)|شفای]]» [[ابن سینا|بوعلی]] را تلخیص کند، گرچه این نسخه سوخت و از میان رفت. فاضل در ۲۲ سالگی، بار دیگر به تلخیص شفا پرداخت.<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۳.</ref> مرجعیت علمی فاضل هندی پس از رحلت مرحوم [[علامه مجلسى|مجلسی]] (۱۱۱۰ هـ.ق) و درگذشت [[آقا جمال خوانساری]] (۱۱۲۵ هـ.ق) فراگیر شد.<ref> دستور شهریاران، ص ۲۷۳.</ref>
+
فاضل هندی در ۱۶ سالگی موفق شد کتاب «[[شفا (کتاب)|الشفاء]]» [[ابن سینا|بوعلی سینا]] را تلخیص کند، گرچه این نسخه سوخت و از میان رفت. فاضل در ۲۲ سالگی، بار دیگر به تلخیص شفا پرداخت.<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۳.</ref> مرجعیت علمی فاضل هندی پس از رحلت مرحوم [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] (۱۱۱۰ هـ.ق) و درگذشت [[آقا جمال خوانساری]] (۱۱۲۵ هـ.ق) فراگیر شد.<ref> دستور شهریاران، ص ۲۷۳.</ref>
  
درباره استادان فاضل هندی چیزی ننوشته‌اند. برخی از پژوهشگران معاصر بر این باورند که اولین استاد فاضل هندی، پدرش (مولی تاج‌الدین حسن بن شرف‌الدین فلاورجانی اصفهانی) بود.<ref> زندگینامه علامه مجلسی، ج ۲، ص ۸۲ و تذکرة العلماء، محمد بن سلیمان تنکابنی، ص ۱۶۹.</ref> فاضل درباره پدرش آورده است: «و اکثر روایاتی عن والدی العلامه تاج ارباب العمامه».<ref> بهجة الآمال، ص ۳۷۵.</ref>
+
درباره استادان فاضل هندی چیزی ننوشته‌اند. برخی از پژوهشگران معاصر بر این باورند که اولین استاد فاضل هندی، پدرش (مولی تاج‌الدین حسن بن شرف‌الدین فلاورجانی اصفهانی) بود.<ref> زندگینامه علامه مجلسی، ج ۲، ص ۸۲ و تذکرة العلماء، محمد بن سلیمان تنکابنی، ص ۱۶۹.</ref> فاضل درباره پدرش آورده است: «و اکثر روایاتی عن والدی العلامة تاج ارباب العمامة».<ref> بهجة الآمال، ص ۳۷۵.</ref>
 +
 
 +
==شاگردان==
 +
 
 +
*شیخ احمد بن حسین حلی: وی از فاضل هندی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایی نیز داشته و این اجازه را فاضل به خط خود، پشت کتاب «[[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]]» نوشته است که در کتابخانه [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله مرعشی نجفی]] موجود است.<ref> ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۱۳؛ طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۴۸ و الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۶.</ref>
 +
*سید محمدعلی کشمیری: وی در سال ۱۱۲۹ هـ.ق از فاضل اجازه روایی گرفت.<ref> تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ص ۶۳.</ref>
 +
*سید ناصرالدین احمد بن سید محمد بن سید روح‌الامین مختاری سبزواری (۱۰۸۰ـ۱۱۳۰ هـ.ق): وی مورد توجه فاضل هندی بود. فاضل هندی به وی اجازه روایی داد، سبزواری دارای آثار بسیاری است، از جمله: زواهر الجواهر، شرح بر [[الاحتجاج (کتاب)|احتجاج]] طبرسی و شرح [[نهج البلاغه]].<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، شماره ۱۲۲۰.</ref> قبر او در [[تخت فولاد]] اصفهان است.<ref> اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۱۱۱.</ref>
 +
*ملا عبدالکریم بن محمدهادی طبسی: او از فاضل هندی اجازه روایی داشت. فاضل این اجازه را پشت کتاب [[من لایحضره الفقیه]] ـ که در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است ـ نوشت.<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۱.</ref>
 +
*شیخ محمد بن حاج علی بن امیر محمود جزائری تستری، سید عبدالله جزائری وی را صاحب تألیفات فراوان دانسته است.<ref> الاجازه الکبیره، ص ۱۷۷.</ref>
 +
*مولی نصیری امینی: وی از فاضل اجازه نقل روایت داشت.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.</ref>
 +
*[[میرزا عبدالله افندی]]: وی از شاگردان [[آقا حسین خوانساری]]، فاضل هندی و [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] بود.<ref> الاجازه الکبیره، ص ۱۴۷ و تلامذه العلامه المجلسی والمجازون منه، ص ۳۷.</ref>
 +
*میرزا بهاءالدین محمد مختاری (۱۰۸۰ـ۱۱۴۰ هـ.ق): وی فرزند سید محمدباقر حسینی مختاری سبزواری نائینی اصفهانی است و اجازه‌ای از صاحب کشف اللثام دارد.<ref> الکواکب المنتشره، ص ۱۰۹.</ref> از او بیش از ۴۰ کتاب و رساله به یادگار مانده است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ص ۱۰۹، ۱۰۸، و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۴۲۳.</ref>
 +
*علی‌اکبر بن محمد صالح حسنی لاریجانی: وی نسخه‌ای از کشف اللثام را به خط خود نوشته و اجازه استادش نیز در آن موجود است.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.</ref>
 +
*محمدصالح کزازی قمی: وی در سال ۱۱۲۶ هـ.ق به اصفهان رفت و نزد فاضل هندی به تحصیل پرداخت. وی [[فتوا|فتواهای]] فاضل هندی را در رساله‌ای به نام «تحفة الصالح» گرد آورد<ref> تراجم الرجال، ج ۲، ص ۷۲۶.</ref> و به شاه سلطان حسین صفوی اهداء کرد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۳۸.</ref>
 +
*سید صدرالدین محمد حسینی قمی همدانی: وی شرحی بر «عدة الاصول» نوشته که تقریظی از فاضل هندی بر آن موجود است. این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۲.</ref> وی استاد [[وحید بهبهانی]] بود.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۷۶. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.</ref>
 +
*محمدتقی اصفهانی، مشهور به «ملا تقیا» اجازه‌ای از فاضل هندی برای او در سال ۱۱۱۸ هـ.ق صادر شده است.<ref> الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲؛ الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.</ref>
 +
*شیخ عبدالحسین بن عبدالرحمن بغدادی: فاضل در سال ۱۱۳۴ هـ.ق رساله «الاحتیاطات اللازمة العمل» را بر او املا کرده است.<ref> همان، ج ۱۱، ص ۳۴.</ref>
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
 
مهم‏ترین آثار علمى فاضل به شرح زیر است:
 
مهم‏ترین آثار علمى فاضل به شرح زیر است:
  
#«[[کشف اللثام عن قواعد الاحکام]]»؛ این کتاب مهم‏ترین اثر فاضل و یکى از کتب ارزشمند شیعه در [[فقه]] استدلالى است. فاضل این اثر ارجمند و ماندگار را به عنوان شرح بر کتاب «[[قواعد الاحکام]]» [[علامه حلى]] نگاشته است.
+
#«[[کشف اللثام عن قواعد الاحکام]]»؛ این کتاب مهم‏ترین اثر فاضل و یکى از کتب ارزشمند شیعه در [[فقه]] استدلالى است. فاضل این اثر ارجمند را به عنوان شرح بر کتاب «[[قواعد الاحکام]]» [[علامه حلى]] نگاشته است، چنانچه به همین مناسبت او را «کاشف اللثام» می خوانند.
 
#«المناهج السویّة»؛ از آثار ارزشمند فاضل در فقه استدلالى است که به صورت شرح بر «[[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية‌ (کتاب)|الروضة البهیة]]» [[شهید ثانى]] نگاشته شده است.
 
#«المناهج السویّة»؛ از آثار ارزشمند فاضل در فقه استدلالى است که به صورت شرح بر «[[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية‌ (کتاب)|الروضة البهیة]]» [[شهید ثانى]] نگاشته شده است.
#«عون اخوان الصفا»؛ تلخیص کتاب شفاى [[ابن سینا]] است.
+
#«عون اخوان الصفا»؛ که تلخیص کتاب «[[شفا (کتاب)|الشفاء]]» [[ابن سینا]] است.
#«اللآلى العبقریة»؛ در شرح قصیده [[سید حمیری|سیّد حمیرى]]. این اثر ارجمند که بیان‏گر اوج اقتدار و مهارت او در [[ادبیات عرب]] است اخیرا در قم به چاپ رسیده است.
+
#«اللآلى العبقریة»؛ در شرح قصیده [[سید حمیری|سیّد حمیرى]]. این اثر ارجمند که بیان‏گر اوج اقتدار و مهارت او در [[ادبیات عرب]] است اخیرا در [[قم]] به چاپ رسیده است.
 
#«اجالة الفکر فى فضاء مسالة القضاء والقدر»؛ از آثار ارزشمند فاضل که در سال ۱۰۷۸ق در سنّ ۱۶ سالگى وى تألیف شده است.
 
#«اجالة الفکر فى فضاء مسالة القضاء والقدر»؛ از آثار ارزشمند فاضل که در سال ۱۰۷۸ق در سنّ ۱۶ سالگى وى تألیف شده است.
#«الکوکب الدرى»؛
+
#«الکوکب الدرّى»؛
 
#«حکمت خاقانیه»؛ به فارسى که براى اورنگ زیب، پادشاه بابرى هند نگاشته است.
 
#«حکمت خاقانیه»؛ به فارسى که براى اورنگ زیب، پادشاه بابرى هند نگاشته است.
 
#«بینش غرض آفرینش»؛ رساله‏ اى کلامى است به فارسى که براى شاه سلطان حسین صفوى نگاشته شده است.
 
#«بینش غرض آفرینش»؛ رساله‏ اى کلامى است به فارسى که براى شاه سلطان حسین صفوى نگاشته شده است.
سطر ۴۲: سطر ۷۰:
 
#«قراح الاقتراح»؛ این اثر تلخیص و تنقیح کتاب معروف «الاقتراح» [[سیوطی|جلال الدین سیوطى]] است.
 
#«قراح الاقتراح»؛ این اثر تلخیص و تنقیح کتاب معروف «الاقتراح» [[سیوطی|جلال الدین سیوطى]] است.
 
#«تحدیق النظر»؛ از آثار چاپ نشده کلامى فاضل است؛
 
#«تحدیق النظر»؛ از آثار چاپ نشده کلامى فاضل است؛
#«کاشف اسرار الیقین من اصول الشرع المبین فى شرح معالم الدین»؛ در علم [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]].<ref>گلزار فضیلت، رحیم قاسمی</ref>
+
#«کاشف اسرار الیقین من اصول الشرع المبین فى شرح [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الدین]]»؛ در علم [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]].<ref>گلزار فضیلت، رحیم قاسمی</ref>
 
 
==شاگردان==
 
 
 
#شیخ احمد بن حسین حلی: وی از فاضل، [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایی نیز داشته و این اجازه را فاضل به خط خود، پشت کتاب «[[قرب الاسناد]]» نوشته است که در کتابخانه [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله مرعشی نجفی]] موجود است.<ref> ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۱۳؛ طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۴۸ و الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۶.</ref>
 
#سید محمدعلی کشمیری: وی در سال ۱۱۲۹ هـ.ق از فاضل اجازه روایی گرفت.<ref> تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ص ۶۳.</ref>
 
#سید ناصرالدین احمد بن سید محمد بن سید روح‌الامین مختاری سبزواری (۱۰۸۰ـ۱۱۳۰ هـ.ق): وی مورد توجه فاضل هندی بود. فاضل هندی به وی اجازه روایی داد، سبزواری دارای آثار بسیاری است، از جمله: زواهر الجواهر، شرح بر [[الاحتجاج (کتاب)|احتجاج]] طبرسی و شرح [[نهج البلاغه]].<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، شماره ۱۲۲۰.</ref> قبر او در [[تخت فولاد]] اصفهان است.<ref> اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۱۱۱.</ref>
 
#ملا عبدالکریم بن محمدهادی طبسی: او از فاضل هندی اجازه روایی داشت. فاضل این اجازه را پشت کتاب [[من لایحضره الفقیه]] ـ که در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است ـ نوشت.<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۱.</ref>
 
#شیخ محمد بن حاج علی بن امیر محمود جزائری تستری، سید عبدالله جزائری وی را صاحب تألیفات فراوان دانسته است.<ref> الاجازه الکبیره، ص ۱۷۷.</ref>
 
#مولی نصیری امینی: وی از فاضل اجازه نقل روایت داشت.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.</ref>
 
#[[میرزا عبدالله افندی]]: وی از شاگردان [[آقا حسین خوانساری]]، آقا جمال، فاضل هندی و [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] بود.<ref> الاجازه الکبیره، ص ۱۴۷ و تلامذه العلامه المجلسی والمجازون منه، ص ۳۷.</ref>
 
#میرزا بهاءالدین محمد مختاری (۱۰۸۰ـ۱۱۴۰ هـ.ق): وی فرزند سید محمدباقر حسینی مختاری سبزواری نائینی اصفهانی است و اجازه‌ای از صاحب کشف اللثام دارد.<ref> الکواکب المنتشره، ص ۱۰۹.</ref> از او بیش از ۴۰ کتاب و رساله به یادگار مانده است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ص ۱۰۹، ۱۰۸، و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۴۲۳.</ref>
 
#علی‌اکبر بن محمد صالح حسنی لاریجانی: وی نسخه‌ای از کشف اللثام را به خط خود نوشته و اجازه استادش نیز در آن موجود است.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.</ref>
 
#محمدصالح کزازی قمی: وی در سال ۱۱۲۶ هـ.ق به اصفهان رفت و نزد فاضل هندی به تحصیل پرداخت. وی [[فتوا|فتواهای]] فاضل هندی را در رساله‌ای به نام «تحفة الصالح» گرد آورد<ref> تراجم الرجال، ج ۲، ص ۷۲۶.</ref> و به شاه سلطان حسین صفوی اهداء کرد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۳۸.</ref>
 
#سید صدرالدین محمد حسینی قمی همدانی: وی شرحی بر «عدة الاصول» نوشته که تقریظی از فاضل هندی بر آن موجود است. این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است<ref> مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۲.</ref> وی استاد [[وحید بهبهانی]] بود.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۷۶. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.</ref>
 
#محمدتقی اصفهانی، مشهور به «ملا تقیا» اجازه‌ای از فاضل هندی برای او در سال ۱۱۱۸ هـ.ق صادر شده است.<ref> الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲؛ الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.</ref>
 
#شیخ عبدالحسین بن عبدالرحمن بغدادی: فاضل در سال ۱۱۳۴ هـ.ق رسالة «الاحتیاطات اللازمة العمل» را بر او املا کرده است.<ref> همان، ج ۱۱، ص ۳۴.</ref>
 
  
 
==نقش فاضل هندی در فقه شیعه==
 
==نقش فاضل هندی در فقه شیعه==
سطر ۶۴: سطر ۷۶:
 
فاضل هندی در عصری می‌زیست که [[اخباریان|اخباری‌گری]] در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] رواج داشت. علامه [[علامه مجلسى|محمدباقر مجلسی]] گرچه اخباری بود، روش میانه و معتدلی را در پیش گرفته بود و اکثر آثارش ـ حتی آثار فقهی و کلامی‌اش ـ در قالب ترجمه [[احادیث]] بود. در کنار این حرکت مقدس، مجتهدانی بودند که آثار آن‌ها بر اساس استدلال‌های عقلانی و بهره‌گیری از دانش [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] بود. پیشتازان این اندیشه، [[آقا جمال خوانساری]] و فاضل هندی بودند.
 
فاضل هندی در عصری می‌زیست که [[اخباریان|اخباری‌گری]] در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] رواج داشت. علامه [[علامه مجلسى|محمدباقر مجلسی]] گرچه اخباری بود، روش میانه و معتدلی را در پیش گرفته بود و اکثر آثارش ـ حتی آثار فقهی و کلامی‌اش ـ در قالب ترجمه [[احادیث]] بود. در کنار این حرکت مقدس، مجتهدانی بودند که آثار آن‌ها بر اساس استدلال‌های عقلانی و بهره‌گیری از دانش [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] بود. پیشتازان این اندیشه، [[آقا جمال خوانساری]] و فاضل هندی بودند.
  
فاضل هندی متن [[فقه|فقهی]] مفصلی را به عنوان شرح بر قواعد الاحکام [[علامه حلی]] نوشت و نام آن را «کشف اللثام عن حدود قواعد الاحکام» نهاد. او پیش از این شرح، شرحی بر [[اللمعة الدمشقیة (کتاب)|لمعه]] با عنوان «المناهج السویه» را نوشت. آقا جمال خوانساری جز حاشیه بر لمعه و نگارش آثار فقهی کوتاه، متن مفصلی آماده نکرد. بعد از این دو شخصیت، تا مدتی طولانی یعنی در تمام قرن دوازدهم متن فقهی مفصلی نوشته نشد. بنابراین «کشف اللثام» موقعیتی ممتاز یافت. زمانی که [[صاحب جواهر]] و صاحب [[ریاض المسائل]] دست به نگارش کتاب‌های مفصل خود زدند، آخرین اثر فقهی مفصل عالمانه را همین کشف اللثام دانسته، از آن در تدوین کتاب خویش بهره‌ی فراوان بردند. [[شیخ محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] اعتماد عجیبی به فاضل هندی و کتابش (کشف اللثام) داشت و چیزی از جواهر را نمی‌نوشت مگر آن که کشف اللثام در دسترس او باشد.<ref> احوال و آثار بهاءالدین محمد، رسول جعفریان، ص ۳۶ و ۳۴.</ref> از قول صاحب جواهر نقل کرده‌اند: «لو لم یکن الفاضل فی ایران ما ظننت أنّ الفقه صار الیه؛<ref> فوائد الرضویه، ص ۴۷۸.</ref> اگر فاضل (هندی) در ایران نبود، گمان نمی‌کردم فقه به آنجا رفته باشد».
+
فاضل هندی متن [[فقه|فقهی]] مفصلی را به عنوان شرح بر «[[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد الاحکام]]» [[علامه حلی]] نوشت و نام آن را «[[کشف اللثام عن قواعد الاحکام (کتاب)|کشف اللثام عن حدود قواعد الاحکام]]» نهاد. او پیش از این شرح، شرحی بر [[اللمعة الدمشقیة (کتاب)|لمعه]] با عنوان «المناهج السویه» را نوشت. آقا جمال خوانساری جز حاشیه بر [[اللمعة الدمشقية (کتاب)|لمعه]] و نگارش آثار فقهی کوتاه، متن مفصلی آماده نکرد. بعد از این دو شخصیت، تا مدتی طولانی یعنی در تمام قرن دوازدهم متن فقهی مفصلی نوشته نشد. بنابراین «کشف اللثام» موقعیتی ممتاز یافت.  
 +
 
 +
زمانی که [[صاحب جواهر]] و صاحب «[[ریاض المسائل (کتاب)|ریاض المسائل]]» دست به نگارش کتاب‌های مفصل خود زدند، آخرین اثر فقهی مفصل عالمانه را همین کشف اللثام دانسته، از آن در تدوین کتاب خویش بهره‌ی فراوان بردند. صاحب «[[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر الکلام]]» اعتماد عجیبی به فاضل هندی و کتابش (کشف اللثام) داشت و چیزی از جواهر را نمی‌نوشت مگر آن که کشف اللثام در دسترس او باشد.<ref> احوال و آثار بهاءالدین محمد، رسول جعفریان، ص ۳۶ و ۳۴.</ref> از قول صاحب جواهر نقل کرده‌اند: «لو لم یکن الفاضل فی ایران ما ظننت أنّ الفقه صار الیه؛<ref> فوائد الرضویه، ص ۴۷۸.</ref> اگر فاضل (هندی) در ایران نبود، گمان نمی‌کردم فقه به آنجا رفته باشد».
  
 
صاحب جواهر، از کشف اللثام در نگارش جواهر فراوان استفاده کرده است. از جمله: ۸۰ مورد در جلد اول، ۱۳۸ مورد در جلد هشتم، ۸۰ مورد در جلد نهم، ۸۵ مورد در جلد دهم، ۱۵۰ مورد در جلد یازدهم، ۲۰۰ مورد در جلد چهل و یکم و ۲۸۰ مورد در جلد چهل و سوم. [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] نیز در کتاب [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] خود، به کشف اللثام بسیار استناد کرده است. بنابراین باید فاضل هندی را حلقه واسط مهمی در تاریخ [[اجتهاد]] شیعی برشمرد.<ref> مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص ۵۶.</ref>
 
صاحب جواهر، از کشف اللثام در نگارش جواهر فراوان استفاده کرده است. از جمله: ۸۰ مورد در جلد اول، ۱۳۸ مورد در جلد هشتم، ۸۰ مورد در جلد نهم، ۸۵ مورد در جلد دهم، ۱۵۰ مورد در جلد یازدهم، ۲۰۰ مورد در جلد چهل و یکم و ۲۸۰ مورد در جلد چهل و سوم. [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] نیز در کتاب [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] خود، به کشف اللثام بسیار استناد کرده است. بنابراین باید فاضل هندی را حلقه واسط مهمی در تاریخ [[اجتهاد]] شیعی برشمرد.<ref> مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص ۵۶.</ref>
سطر ۷۰: سطر ۸۴:
 
==وفات==
 
==وفات==
  
فاضل در سال ۱۱۳۷ ه.ق در همان سال فتنه افغان و تسلط آنان بر [[اصفهان]] درگذشت و در[[ تخت فولاد]]، بالاتر از قبر خواجوئی مدفون گشت، و فاضل نامی حاج ملامحمد نائینی هم که از فضلای علمای اعلام بود، در سال ۱۲۶۳ ه.ق در اصفهان وفات یافت و در جنب آرامگاه فاضل هندی مدفون گردید و به همین مناسبت این آرامگاه را مردم اصفهان «فاضلان» گویند.
+
فاضل در سال ۱۱۳۷ ه.ق در همان سال فتنه افغان و تسلط آنان بر [[اصفهان]] درگذشت و در[[ تخت فولاد]]، بالاتر از قبر [[ملا اسماعيل خواجويی|ملا اسماعیل خواجوئی]] مدفون گشت، و حاج ملامحمد نائینی هم که از فضلای علمای اعلام بود، در سال ۱۲۶۳ ه.ق در اصفهان وفات یافت و در جنب آرامگاه فاضل هندی مدفون گردید و به همین مناسبت این آرامگاه را مردم اصفهان «فاضلان» گویند.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۳

«بهاءالدین محمد اصفهانی» معروف به «فاضل هندی» (۱۱۳۷-۱۰۶۲ ق)، از نوابغ علمی و فقهای بزرگ شیعه در قرن ۱۲ هجری است. وی در فقه به علت تألیف کتاب «کشف اللثام» که شرح «قواعد» علامه حلی است، جایگاه ویژه دارد. فاضل هندی جامع معقول و منقول بوده و آراء و نظرات او کاملا مورد توجه فقهاء است.

نام کامل بهاءالدین محمد فاضل هندی
زادروز ۱۰۶۲ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۱۱۳۷ قمری
مدفن اصفهان، تخت فولاد

Line.png

اساتید

ملا تاج‌الدین حسن اصفهانی،...

شاگردان

احمد بن حسین حلی، سید محمدعلی کشمیری، سید ناصرالدین احمد مختاری، ملا عبدالکریم طبسی، میرزا عبدالله افندی،...

آثار

کشف اللثام عن قواعد الاحکام، المناهج السویّة، عون اخوان الصفا، اللآلى العبقریة، اجالة الفکر فى فضاء مسالة القضاء والقدر، بینش غرض آفرینش،...

ولادت و خاندان

شیخ بهاءالدین محمد اصفهانی (فاضل هندی)، در سال ۱۰۶۲ هـ.ق در اصفهان متولد شد. پدرش، تاج‌الدین حسن اصفهانی، فرزند شرف‌الدین محمد مشهور به ملا تاج مردی دانشمند و فاضل بود و از شاگردان علامه مجلسی بود و از وی روایت نقل می‌کرد. وی نام این کودک را «ابوالفضل» نهاد که بعداً به «فاضل هندی»[۱] و «بهاءالدین محمد»[۲] معروف شد.

همسر فاضل از اهالی اِجِه (اژیه) از توابع اصفهان بود. نوشته‌اند: «فاضل هندی» با علامه مجلسی اول نسبتی نیز داشته[۳] و باواسطه، داماد وی بوده است.[۴] تنها پسر فاضل هندی، محمدتقی همانند پدرش دانشوری فرزانه بود. محمدتقی را چنین ستوده‌اند: «خورشید آسمان فضل و دانش و قطب دایره کمال، مولی محمدتقی بن فاضل هندی با سید نصرالله مکاتبه داشته است. وی اشعاری را در فضیلت مولی محمدتقی سروده است و برای وی ارسال داشته و از پسر فاضل هندی جواب خواسته است».[۵]

اقامت فاضل در هند

فاضل در سنین کودکى چند سالى به همراه پدر در هندوستان اقامت کرد و از این رو به فاضل هندى معروف شد؛ لقبى که خود نیز بدان راضى نبود.

علاّمه زنوزى در «ریاض الجنّة» جریان اقامت او در هند را چنین بیان می کند:

«از جمعى از ثقات علما و علماى ثقات، مسموع شد که: والد فاضل هندى، به عنوان تجارت، اکثر اوقات به سفر هند مى‏ رفت و با اورنگ زیب، سلطان هند، ربطى داشت و در هر سفر، تحفه ‏اى از نفایس، به سلطان مذکور مى ‏برد؛ و چون ولد ارشد او، فاضل هندى، در سن دوازده سالگى، در همه فنون عقلیه و نقلیه به سر حد کمال و اجتهاد رسیده بود و در آن روزها نیز، سفر هند داشت، با خود گفت: بهتر از این فرزند، تحفه‏ اى براى اورنگ زیب، تحصیل نخواهم کرد؛ پس فاضل را برداشته، روانه هند گردید. و چون به خدمت اورنگ زیب رسید، سلطان از راه ملاطفت از او پرسید که: این دفعه از غرایب ایران چه تحفه از براى ما آوردى؟ پدر فاضل عرض کرد که: بنده‏ زاده خود را آورده‏ ام. سلطان را این سخن خوش نیامد که طفل دوازده ساله را از ایران به رسم تحفه به هند آوردن، لطفى ندارد! پس بعد از چند روز، فاضل را به حضور طلبید و به حقیقت مراتب کمالات او پى برده، فحول علماى عامه را در مجلس حاضر نموده، امر فرمود که: در مسائل غامضه با این طفل مکالمه و مناظره نمایید. چند مجلس با فحول علما در علوم عقلیه و نقلیه و ادبیه، سیّما در مسأله امامت گفتگو کرده، جمله را عاجز و ملزم نموده، هیچ کس از علماى آن سرزمین، صرفه از مناظره او نبردند. سلطان را رغبت تمام به فاضل به هم رسید و او را از پدرش خواهش نموده، پیش خود نگاهداشت و چون فاضل در سن دوازده سالگى بود و هنوز به حد بلوغ نرسیده بود، پادشاه او را در حرم جا داده، تعلیم صبیان و نسوان مى‏ نمود».

تحصیلات و فعالیت‌های علمی

فاضل هندی چندین سال در هندوستان اقامت و به تدریس اشتغال داشته است. چنان که از رساله «زبدة العربیة» او معلوم مى‏ شود وى در آن دیار کتاب «مطوّل» تفتازانى را تدریس مى‏ کرده و در همان زمان به تلخیص و ترجمه اثر فوق پرداخته است.

از رساله «اجالة الفکر» فاضل که در سال ۱۰۷۸ق تالیف شده بر مى‏ آید که وى تا سال فوق که مصادف با شانزده سالگى او بوده در آن دیار سکونت داشته و به تألیف و مناظرات علمى اشتغال داشته است.

یکى از آثار کلامى فاضل کتاب «اثبات الواجب فى اثبات الواجب» است که در سال ۱۰۸۰ق در سن ۱۸ سالگى فاضل تألیف و به شاه سلیمان صفوى تقدیم شده است. از سال نگارش این اثر معلوم مى‏ شود که فاضل در سنّ ۱۸ سالگى در ایران بوده و به تألیف اشتغال داشته؛ بنا بر این وى در فاصله ۱۶ تا ۱۸ سالگى از هند بازگشته است.[۶]

فاضل یکی از نوابغ شیعه بوده است. او در ۱۳ سالگی به اجتهاد رسید و در سال ۱۰۷۷ هـ.ق (تقریباً در ۱۶ سالگی) در ردیف فضلای بنام بود.[۷] او خود در آغاز کتاب «کشف اللثام» گفته است: «من فارغ التحصیل شدم از معقول و منقول و حال این که سیزده ساله نشده بودم، و شروع کردم در تصنیف و حال این که به یازده سالگى نرسیده بودم، و «منیة الحریص» را قبل از ۱۹ سالگى نگاشتم، و تصنیف کردم پیش از آن بیش از ده کتاب از متون و شروح و حواشى [...] و ده ساله بودم که «مطوّل» و شرح «مختصر تلخیص» تفتازانى را درس مى ‏گفتم».[۸]

فیلسوف معاصر، سید جلال الدین آشتیانی درباره تحصیلات فاضل، چنین می‌گوید: «حقیر در جُنگی قدیمی در زمان گذشته، عبارتی از شخصی که در اواخر صفویه می‌زیسته است دیدم که چنین نوشته است: در مدرسه، صبیّ مُراهقی (پسر نزدیک به بلوغ) را دیدم که در بحث، علیم ماهر و واجد مقام عالی در علوم عصر بود و آثار نبوغ از ناصیه او آشکار بود. از نسبش پرسیدم، گفتند: او فرزند ملا تاج و نامش بهاءالدین محمد است».[۹]

فاضل هندی در ۱۶ سالگی موفق شد کتاب «الشفاء» بوعلی سینا را تلخیص کند، گرچه این نسخه سوخت و از میان رفت. فاضل در ۲۲ سالگی، بار دیگر به تلخیص شفا پرداخت.[۱۰] مرجعیت علمی فاضل هندی پس از رحلت مرحوم علامه مجلسی (۱۱۱۰ هـ.ق) و درگذشت آقا جمال خوانساری (۱۱۲۵ هـ.ق) فراگیر شد.[۱۱]

درباره استادان فاضل هندی چیزی ننوشته‌اند. برخی از پژوهشگران معاصر بر این باورند که اولین استاد فاضل هندی، پدرش (مولی تاج‌الدین حسن بن شرف‌الدین فلاورجانی اصفهانی) بود.[۱۲] فاضل درباره پدرش آورده است: «و اکثر روایاتی عن والدی العلامة تاج ارباب العمامة».[۱۳]

شاگردان

  • شیخ احمد بن حسین حلی: وی از فاضل هندی اجازه روایی نیز داشته و این اجازه را فاضل به خط خود، پشت کتاب «قرب الاسناد» نوشته است که در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی موجود است.[۱۴]
  • سید محمدعلی کشمیری: وی در سال ۱۱۲۹ هـ.ق از فاضل اجازه روایی گرفت.[۱۵]
  • سید ناصرالدین احمد بن سید محمد بن سید روح‌الامین مختاری سبزواری (۱۰۸۰ـ۱۱۳۰ هـ.ق): وی مورد توجه فاضل هندی بود. فاضل هندی به وی اجازه روایی داد، سبزواری دارای آثار بسیاری است، از جمله: زواهر الجواهر، شرح بر احتجاج طبرسی و شرح نهج البلاغه.[۱۶] قبر او در تخت فولاد اصفهان است.[۱۷]
  • ملا عبدالکریم بن محمدهادی طبسی: او از فاضل هندی اجازه روایی داشت. فاضل این اجازه را پشت کتاب من لایحضره الفقیه ـ که در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است ـ نوشت.[۱۸]
  • شیخ محمد بن حاج علی بن امیر محمود جزائری تستری، سید عبدالله جزائری وی را صاحب تألیفات فراوان دانسته است.[۱۹]
  • مولی نصیری امینی: وی از فاضل اجازه نقل روایت داشت.[۲۰]
  • میرزا عبدالله افندی: وی از شاگردان آقا حسین خوانساری، فاضل هندی و علامه مجلسی بود.[۲۱]
  • میرزا بهاءالدین محمد مختاری (۱۰۸۰ـ۱۱۴۰ هـ.ق): وی فرزند سید محمدباقر حسینی مختاری سبزواری نائینی اصفهانی است و اجازه‌ای از صاحب کشف اللثام دارد.[۲۲] از او بیش از ۴۰ کتاب و رساله به یادگار مانده است.[۲۳]
  • علی‌اکبر بن محمد صالح حسنی لاریجانی: وی نسخه‌ای از کشف اللثام را به خط خود نوشته و اجازه استادش نیز در آن موجود است.[۲۴]
  • محمدصالح کزازی قمی: وی در سال ۱۱۲۶ هـ.ق به اصفهان رفت و نزد فاضل هندی به تحصیل پرداخت. وی فتواهای فاضل هندی را در رساله‌ای به نام «تحفة الصالح» گرد آورد[۲۵] و به شاه سلطان حسین صفوی اهداء کرد.[۲۶]
  • سید صدرالدین محمد حسینی قمی همدانی: وی شرحی بر «عدة الاصول» نوشته که تقریظی از فاضل هندی بر آن موجود است. این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است[۲۷] وی استاد وحید بهبهانی بود.[۲۸]
  • محمدتقی اصفهانی، مشهور به «ملا تقیا» اجازه‌ای از فاضل هندی برای او در سال ۱۱۱۸ هـ.ق صادر شده است.[۲۹]
  • شیخ عبدالحسین بن عبدالرحمن بغدادی: فاضل در سال ۱۱۳۴ هـ.ق رساله «الاحتیاطات اللازمة العمل» را بر او املا کرده است.[۳۰]

آثار و تألیفات

مهم‏ترین آثار علمى فاضل به شرح زیر است:

  1. «کشف اللثام عن قواعد الاحکام»؛ این کتاب مهم‏ترین اثر فاضل و یکى از کتب ارزشمند شیعه در فقه استدلالى است. فاضل این اثر ارجمند را به عنوان شرح بر کتاب «قواعد الاحکام» علامه حلى نگاشته است، چنانچه به همین مناسبت او را «کاشف اللثام» می خوانند.
  2. «المناهج السویّة»؛ از آثار ارزشمند فاضل در فقه استدلالى است که به صورت شرح بر «الروضة البهیة» شهید ثانى نگاشته شده است.
  3. «عون اخوان الصفا»؛ که تلخیص کتاب «الشفاء» ابن سینا است.
  4. «اللآلى العبقریة»؛ در شرح قصیده سیّد حمیرى. این اثر ارجمند که بیان‏گر اوج اقتدار و مهارت او در ادبیات عرب است اخیرا در قم به چاپ رسیده است.
  5. «اجالة الفکر فى فضاء مسالة القضاء والقدر»؛ از آثار ارزشمند فاضل که در سال ۱۰۷۸ق در سنّ ۱۶ سالگى وى تألیف شده است.
  6. «الکوکب الدرّى»؛
  7. «حکمت خاقانیه»؛ به فارسى که براى اورنگ زیب، پادشاه بابرى هند نگاشته است.
  8. «بینش غرض آفرینش»؛ رساله‏ اى کلامى است به فارسى که براى شاه سلطان حسین صفوى نگاشته شده است.
  9. «چهار آئینه»؛
  10. «نجات»؛ اثرى کلامى به زبان فارسى است که به نام سلطان حسین صفوى نگاشته شده است.
  11. «قراح الاقتراح»؛ این اثر تلخیص و تنقیح کتاب معروف «الاقتراح» جلال الدین سیوطى است.
  12. «تحدیق النظر»؛ از آثار چاپ نشده کلامى فاضل است؛
  13. «کاشف اسرار الیقین من اصول الشرع المبین فى شرح معالم الدین»؛ در علم اصول فقه.[۳۱]

نقش فاضل هندی در فقه شیعه

فاضل هندی در عصری می‌زیست که اخباری‌گری در حوزه‌های علمیه رواج داشت. علامه محمدباقر مجلسی گرچه اخباری بود، روش میانه و معتدلی را در پیش گرفته بود و اکثر آثارش ـ حتی آثار فقهی و کلامی‌اش ـ در قالب ترجمه احادیث بود. در کنار این حرکت مقدس، مجتهدانی بودند که آثار آن‌ها بر اساس استدلال‌های عقلانی و بهره‌گیری از دانش اصول بود. پیشتازان این اندیشه، آقا جمال خوانساری و فاضل هندی بودند.

فاضل هندی متن فقهی مفصلی را به عنوان شرح بر «قواعد الاحکام» علامه حلی نوشت و نام آن را «کشف اللثام عن حدود قواعد الاحکام» نهاد. او پیش از این شرح، شرحی بر لمعه با عنوان «المناهج السویه» را نوشت. آقا جمال خوانساری جز حاشیه بر لمعه و نگارش آثار فقهی کوتاه، متن مفصلی آماده نکرد. بعد از این دو شخصیت، تا مدتی طولانی یعنی در تمام قرن دوازدهم متن فقهی مفصلی نوشته نشد. بنابراین «کشف اللثام» موقعیتی ممتاز یافت.

زمانی که صاحب جواهر و صاحب «ریاض المسائل» دست به نگارش کتاب‌های مفصل خود زدند، آخرین اثر فقهی مفصل عالمانه را همین کشف اللثام دانسته، از آن در تدوین کتاب خویش بهره‌ی فراوان بردند. صاحب «جواهر الکلام» اعتماد عجیبی به فاضل هندی و کتابش (کشف اللثام) داشت و چیزی از جواهر را نمی‌نوشت مگر آن که کشف اللثام در دسترس او باشد.[۳۲] از قول صاحب جواهر نقل کرده‌اند: «لو لم یکن الفاضل فی ایران ما ظننت أنّ الفقه صار الیه؛[۳۳] اگر فاضل (هندی) در ایران نبود، گمان نمی‌کردم فقه به آنجا رفته باشد».

صاحب جواهر، از کشف اللثام در نگارش جواهر فراوان استفاده کرده است. از جمله: ۸۰ مورد در جلد اول، ۱۳۸ مورد در جلد هشتم، ۸۰ مورد در جلد نهم، ۸۵ مورد در جلد دهم، ۱۵۰ مورد در جلد یازدهم، ۲۰۰ مورد در جلد چهل و یکم و ۲۸۰ مورد در جلد چهل و سوم. شیخ انصاری نیز در کتاب مکاسب خود، به کشف اللثام بسیار استناد کرده است. بنابراین باید فاضل هندی را حلقه واسط مهمی در تاریخ اجتهاد شیعی برشمرد.[۳۴]

وفات

فاضل در سال ۱۱۳۷ ه.ق در همان سال فتنه افغان و تسلط آنان بر اصفهان درگذشت و درتخت فولاد، بالاتر از قبر ملا اسماعیل خواجوئی مدفون گشت، و حاج ملامحمد نائینی هم که از فضلای علمای اعلام بود، در سال ۱۲۶۳ ه.ق در اصفهان وفات یافت و در جنب آرامگاه فاضل هندی مدفون گردید و به همین مناسبت این آرامگاه را مردم اصفهان «فاضلان» گویند.

پانویس

  1. تاریخ حزین، ص ۶۴.
  2. ریاض ‌العلما، ج ۷، ص ۳۶.
  3. تذکرة الانساب، ص ۱۰۷، و نجوم السماء، ص ۲۱۲.
  4. مفاخر اسلام، ج ۸، ص ۳۲۸.
  5. اعیان الشیعه، ج ۴۴، ص ۱۳۵؛ ج ۹، ص ۱۹۷ و ج ۱، ص ۱۹۷.
  6. گلزار فضیلت، رحیم قاسمی
  7. ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۳۵۷.
  8. کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ص۱۱۲
  9. منتخب آثار الحکماء، ج ۳، ص ۵۴۴، پاورقی.
  10. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۳.
  11. دستور شهریاران، ص ۲۷۳.
  12. زندگینامه علامه مجلسی، ج ۲، ص ۸۲ و تذکرة العلماء، محمد بن سلیمان تنکابنی، ص ۱۶۹.
  13. بهجة الآمال، ص ۳۷۵.
  14. ترجمه روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۱۳؛ طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۴۸ و الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۶.
  15. تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ص ۶۳.
  16. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، شماره ۱۲۲۰.
  17. اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۱۱۱.
  18. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۱.
  19. الاجازه الکبیره، ص ۱۷۷.
  20. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.
  21. الاجازه الکبیره، ص ۱۴۷ و تلامذه العلامه المجلسی والمجازون منه، ص ۳۷.
  22. الکواکب المنتشره، ص ۱۰۹.
  23. طبقات اعلام الشیعه، ص ۱۰۹، ۱۰۸، و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۴۲۳.
  24. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۷.
  25. تراجم الرجال، ج ۲، ص ۷۲۶.
  26. اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۳۸.
  27. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص ۱۳۲.
  28. طبقات اعلام الشیعه، ص ۵۷۶. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲، الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.
  29. الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۲؛ الکواکب المنتشره، ص ۱۱۶.
  30. همان، ج ۱۱، ص ۳۴.
  31. گلزار فضیلت، رحیم قاسمی
  32. احوال و آثار بهاءالدین محمد، رسول جعفریان، ص ۳۶ و ۳۴.
  33. فوائد الرضویه، ص ۴۷۸.
  34. مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص ۵۶.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد۳، زندگی نامه "فاضل هندی" از علی محمد نیکان.
  • فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی.
  • گلزار فضیلت، رحیم قاسمی، کانون پژوهش، چاپ اول، اصفهان، ۱۳۸۸ش.

پیوندها