مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حبیب نجار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند  ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
  
شخصیتى مسیحى كه در منابع اسلامى به مؤمن آل‌یس ملقب است.
+
'''«حبیب نجار»''' شخصیتى [[مسیحیت|مسیحى]] بود که در منابع اسلامى به «مؤمن آل‌ یس» ملقب است. نسب حبیب نجار را به اختلاف، حبیب‌ بن اَبریا، حبیب‌ بن مرى و حبیب‌ بن اسرائیل ضبط کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج ۳، ص۵۷۷؛ طبرى، جامع، ج۲۲، ص۱۰۲؛ ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص۳۶۵.</ref> درباره زندگى زاهدانه و رفتارهاى عابدانه وى مطالبى در منابع آمده است. در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «[[اصحاب القریه]]» در [[سوره یس]]، به نام وى تصریح شده است.
  
 +
== حبیب نجار در منابع اسلامى ==
 +
نام حبیب نجار صریحاً در [[قرآن]] نیامده اما در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «[[اصحاب القریه|اصحاب‌القَریَة]]» در آیات ۱۳ـ۲۹ [[سوره یس]]، به نام وى تصریح شده است. بنابر این [[آیه|آیات]]، پس از این که اصحاب قریه دو رسولى را که براى دعوت آنان به [[توحید]] آمده بودند، تکذیب می‌کنند. مردى شتابان از دوردست شهر می‌آید و مردم را به پیروى از رسولان فرامی‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وى، قوم او با صیحه‌اى هلاک می‌گردند. در منابع اسلامى، این مرد مؤمن حبیب نجّار دانسته شده است.
  
نسب حبیب نجار را، به اختلاف، حبیب‌بن اَبریا، حبیب‌بن مرى و حبیب‌بن اسرائیل ضبط كرده‌اند <ref> (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 577؛ طبرى، جامع، ج 22، ص 102؛ ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص 365) </ref>. شغلهاى گوناگونى چون ریسمان‌بافى و كفاشى براى او ذكر شده <ref> (رجوع کنید به طبرى، جامع، همانجا؛ ماوردى، ج 5، ص 13؛ سیوطى، ج 5، ص 261) </ref>، گرچه حرفه وى در بیشتر منابع نجّارى و لقبش نجّار است و گفته‌اند چون پیش از ایمان آوردن بت‌تراش بوده است <ref> (رجوع کنید به مقدسى، ج 3، ص 130؛ زمخشرى، ج 4، ص 10) </ref> او را با این لقب خوانده‌اند <ref> (براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به بوسه، ص 171ـ172) </ref>. درباره زندگى زاهدانه و رفتارهاى عابدانه وى مطالب اندكى در منابع آمده است <ref> (براى نمونه رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، همانجا). </ref>
+
در [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] و تواریخ اسلامى این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتى نقل شده است. بر این اساس [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسى]] علیه‌السلام دو تن از [[حواریون]] خود را به [[انطاکیه|انطاکیه]] (که در [[قرآن]] «القَرْیة» خوانده شده است) می‌فرستد. فرستادگان عیسى در حوالى شهر با چوپان پیرى روبرو می‌شوند و او را به پرستش خدا و [[دین]] عیسى علیه‌السلام دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست [[معجزه]] می‌کند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد (که همان حبیب نجّار است) به گفته‌هاى آنان ایمان می‌آورد.
  
نام حبیب نجّار صریحاً در قرآن نیامده، اما در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «[[اصحاب‌القریة]]» <ref> (رجوع کنید به یس: 13ـ29) </ref>، به نام وى تصریح شده است. بنابر این آیات، پس از اینكه اصحاب قریه دو رسولى را كه براى دعوت آنان به توحید آمده بودند، تكذیب می‌كنند، مردى شتابان از دور دست شهر می‌آید و مردم را به پیروى از رسولان فرا می‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشكار می‌سازد. پس از مرگ وى، قوم او با صیحه‌اى هلاك می‌گردند. در منابع اسلامى، این مرد مؤمن حبیب نجّار دانسته شده است.
+
دلایل دیگرى نیز براى [[ایمان]] آوردن حبیب نقل شده است، از جمله این که رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر این که خودِ حبیب را که به جذام مبتلا بود شفا دادند. فرستادگان پس از ورود به انطاکیه به دستور پادشاه زندانى می‌شوند. حضرت عیسى رسول سومى را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتى از خود نشان می‌دهند اما پادشاه و اطرافیان او (بنابه قولی) تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند. حبیب نجّار هنگامی‌ که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستى و [[معاد]] دعوت می‌کند، اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعى به قتل می‌رسانند.<ref>براى نمونه گزارش هاى منابع تفسیرى و تاریخى از این ماجرا رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۵ـ۵۷۷؛ طبرى، تاریخ، ج۲، ص۱۸ـ۲۱؛ مسعودى، ج۱، ص۷۴؛ ثعلبى، الکشف والبیان، ج۸، ص۱۲۴ـ۱۲۵.</ref>
  
در تفاسیر و تواریخ اسلامى این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتى نقل شده است. بر این اساس، [[عیسى علیه‌السلام]] دو تن از [[حواریون]] خود را به انطاكیه (كه در قرآن «القَرْیة» خوانده شده است ) می‌فرستد. فرستادگان عیسى در حوالى شهر با چوپان پیرى روبه‌رو می‌شوند و او را به پرستش خدا و دین عیسى علیه‌السلام دعوت می‌كنند. چوپان از آنان درخواست معجزه می‌كند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد (كه همان حبیب نجّار است ) به گفته‌هاى آنان ایمان می‌آورد. دلایل دیگرى نیز براى ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله اینكه رسولان، پسر او را كه هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده كردند و دیگر اینكه خودِ حبیب را كه به جذام مبتلا بود شفا دادند. فرستادگان پس از ورود به انطاكیه، به دستور پادشاه زندانى می‌شوند. عیسى رسول سومى را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتى از خود نشان می‌دهند، اما پادشاه و اطرافیان او (بنابه قولى ) تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند. حبیب نجّار هنگامی‌كه از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منكران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستى و [[معاد]] دعوت می‌كند، اما مردم به او حمله می‌كنند و او را به طرز فجیعى به قتل می‌رسانند <ref> (براى نمونه گزارشهاى منابع تفسیرى و تاریخى از این ماجرا رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 575ـ 577؛ طبرى، تاریخ، ج 2، ص 18ـ21؛ مسعودى، ج 1، ص 74؛ ثعلبى، الكشف و البیان، ج 8، ص 124ـ125) </ref>.
+
در منابع تفسیرى و روایى، از حبیب نجّار و ایمان وى تجلیل شده است. اگر چه به نوشته برخى منابع، وى پیش از ایمان به رسولان، [[شرک|مشرک]] بوده است و حتى گفته‌اند هفتاد سال [[بت پرستی|بت]] می‌پرستیده است،<ref>رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۶؛ قرطبى، ج۱۵، ص۱۸.</ref> ولى عده‌اى وى را در زمره کسانى چون [[ورقة بن نوفل]]، [[بحیرا]] و [[قس‌ بن ساعده]] شمرده‌اند که پیش از [[بعثت]] پیامبر اکرم به او ایمان داشته‌اند،<ref>رجوع کنید به بغوى، ج۱، ص۷۹؛ فخررازى، ج۳، ص۱۰۴.</ref> چنان‌ که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور [[اسلام]] به [[حضرت محمد]] صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم مؤمن بوده است.<ref> قرطبى، همانجا </ref>
  
در منابع تفسیرى و روایى، از حبیب نجّار و ایمان وى تجلیل شده است. اگر چه به نوشته برخى منابع، وى پیش از ایمان به رسولان، مشرك بوده است و حتى گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است <ref> (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 576؛ قرطبى، ج 15، ص 18) </ref>، ولى عده‌اى وى را در زمره كسانى چون[[ ورقةبن نوفل]]،[[ بحیرا]] و [[قس‌بن ساعده]] شمرده‌اند كه پیش از [[بعثت]] پیامبر اكرم به او ایمان داشته‌اند <ref> (رجوع کنید به بغوى، ج 1، ص 79؛ فخررازى، ج 3، ص 104) </ref>، چنان‌كه تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور اسلام، به حضرت محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم مؤمن بوده است (قرطبى، همانجا). براساس حدیثى نبوى، حبیب نجّار (كه از او با لقب مؤمن آل‌یس یاد شده است ) به همراه [[حزقیل]] (ملقب به [[مؤمن آل‌فرعون]]) و حضرت على علیه‌السلام كسانی‌اند كه حتى لحظه‌اى به خدا كافر نشدند <ref> (رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص 366؛ طبرسى، ج 8، ص 659) </ref>. در احادیث دیگرى از پیامبر اكرم، حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهى و اهل بهشت و یكى از مصادیق «ثُلَّةٌ من الاَوَّلین» (واقعه: 13) معرفى شده است <ref> (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 578؛ كوفى، ص 354، 465؛ ابن‌بابویه، ص 385؛ نیز رجوع کنید به مجلسى، ج 13، ص 58، ج 14، ص 273ـ274) </ref>.
+
بر اساس [[حدیث|حدیثى]] نبوى، حبیب نجّار (که از او با لقب مؤمن آل‌ یس یاد شده است) به همراه [[حزقیل]] (ملقب به مؤمن آل‌ فرعون) و [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه‌السلام کسانی‌اند که حتى لحظه‌اى به خدا کافر نشدند.<ref>رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص۳۶۶؛ طبرسى، ج۸، ص۶۵۹.</ref> در احادیث دیگرى از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]]، حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهى و اهل [[بهشت]] و یکى از مصادیق {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ»}}<ref> [[سوره واقعه]]: ۱۳ </ref> معرفى شده است.<ref>رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۸؛ کوفى، ص۳۵۴، ۴۶۵؛ ابن‌ بابویه، ص۳۸۵؛ نیز رجوع کنید به مجلسى، ج۱۳، ص۵۸، ج۱۴، ص۲۷۳ـ۲۷۴.</ref>
  
در منبعى متقدم، محل دفن حبیب نجّار بازار انطاكیه ذكر شده است <ref> (رجوع کنید به مقدسى، ج 3، ص 130ـ131؛ نیز رجوع کنید به هروى، ص 17؛ یاقوت حموى، ج 1، ص 387) </ref>، اما به گزارش منابع جدید، مقبره وى در مشرق انطاكیه، در دامنه كوه سلبیوس، كه جبل حبیب نجّار نامیده می‌شود، قرار دارد <ref> (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ بوسه، ص 157) </ref>. در خیابان اصلى انطاكیه نیز مسجدى به نام حبیب نجّار هست كه ابتدا كلیساى جامع انطاكیه بوده و در دوره اسلامى، مسجد شده است (بوسه، ص 156). در منبعى قدیمى نیز از وجود این مسجد خبر داده شده است <ref> (رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج 6، ص 268) </ref>. همچنین در یكى از تراجم نسبتآ متأخر، از قریه‌اى به نام سیدى حبیب نجّار سخن گفته شده است (رجوع کنید به محبى، ج 2، ص 140). در انطاكیه امروزى قریه‌اى به این نام وجود ندارد، اما ناحیه هم‌جوار مسجد حبیب نجّار، داربوس نام دارد كه شاید همان قریه باشد (بوسه، ص 157).
+
== مدفن ==
 
+
در منبعى متقدم، محل دفن حبیب نجّار بازار [[انطاکیه|انطاکیه]] ذکر شده است،<ref>رجوع کنید به مقدسى، ج۳، ص۱۳۰ـ۱۳۱؛ نیز رجوع کنید به هروى، ص۱۷؛ یاقوت حموى، ج۱، ص۳۸۷.</ref> اما به گزارش منابع جدید، مقبره وى در مشرق انطاکیه در دامنه کوه سلبیوس که جبل حبیب نجار نامیده می‌شود، قرار دارد.<ref>رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ بوسه، ص۱۵۷.</ref> در خیابان اصلى انطاکیه نیز مسجدى به نام حبیب نجار هست که ابتدا [[کلیسا|کلیساى]] جامع انطاکیه بوده و در دوره اسلامى، [[مسجد]] شده است.<ref> بوسه، ص۱۵۶ </ref> در منبعى قدیمى نیز از وجود این مسجد خبر داده شده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج۶، ص۲۶۸.</ref> همچنین در یکى از تراجم نسبتاً متأخر از قریه‌اى به نام سیدى حبیب نجّار سخن گفته شده است.<ref>  رجوع کنید به محبى، ج۲، ص۱۴۰ </ref> در انطاکیه امروزى قریه‌اى به این نام وجود ندارد اما ناحیه هم‌جوار مسجد حبیب نجّار، داربوس نام دارد که شاید همان قریه باشد.<ref> بوسه، ص۱۵۷. </ref>
براى یافتن پیشینه تاریخى ماجراى حبیب نجّار در منابع مسیحى، به‌ویژه در عهد جدید، تلاشهایى شده است. گاهى حبیب نجّارِ منابع اسلامى را با یكى از پیامبران عهد جدید به نام آغابوس <ref> (درباره او رجوع کنید به كتاب اعمال رسولان، 10:21ـ11) </ref> یكى دانسته‌اند <ref> (براى نمونه رجوع کنید به بلاغى، ج 6، ص 12؛ براى رد این نظر رجوع کنید به د. اسلام، همانجا) </ref>. همچنین در برخى منابع، به قرابت معنایى نام تئوفیلس (به معناى دوستدار خدا)، كه در عهد جدید آمده <ref> (رجوع کنید به انجیل لوقا، 3:1) </ref>، با نام حبیب نجّار توجه شده است <ref> (رجوع کنید به كاشانى، ج 7، ص 477، پانویس؛ بوسه، ص 159) </ref>، اما براساس توضیحات مفسران مسیحى عهد جدید، تطبیق این دو فرد صحیح به نظر نمی‌رسد <ref> (رجوع کنید به بروس، ص 12ـ13؛ >دانشنامه معیار كتاب مقدّس<، ذیل "Theophilus"؛ بوسه، ص 158ـ159) </ref>. علاوه بر این، گفته شده كه حبیب نام چند تن از شهداى مسیحى بوده است.
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
==منبع ==
+
==منابع==
*[http://www.encyclopaediaislamica.com/ دانشنامه جهان اسلام]،"مدخل حبیب نجار" از جواد محمدزاده مقدّم و طاهره محمدیان.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]مدخل "حبیب نجار" از جواد محمدزاده مقدّم و طاهره محمدیان.
 
 
 
[[رده:شخصیت های ستوده شده در قرآن]]
 
[[رده:شخصیت های ستوده شده در قرآن]]
 +
[[رده:مسیحیت]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= ضعیف
 +
|عنوان بندی مناسب= ضعیف
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۰


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«حبیب نجار» شخصیتى مسیحى بود که در منابع اسلامى به «مؤمن آل‌ یس» ملقب است. نسب حبیب نجار را به اختلاف، حبیب‌ بن اَبریا، حبیب‌ بن مرى و حبیب‌ بن اسرائیل ضبط کرده‌اند.[۱] درباره زندگى زاهدانه و رفتارهاى عابدانه وى مطالبى در منابع آمده است. در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «اصحاب القریه» در سوره یس، به نام وى تصریح شده است.

حبیب نجار در منابع اسلامى

نام حبیب نجار صریحاً در قرآن نیامده اما در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «اصحاب‌القَریَة» در آیات ۱۳ـ۲۹ سوره یس، به نام وى تصریح شده است. بنابر این آیات، پس از این که اصحاب قریه دو رسولى را که براى دعوت آنان به توحید آمده بودند، تکذیب می‌کنند. مردى شتابان از دوردست شهر می‌آید و مردم را به پیروى از رسولان فرامی‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وى، قوم او با صیحه‌اى هلاک می‌گردند. در منابع اسلامى، این مرد مؤمن حبیب نجّار دانسته شده است.

در تفاسیر و تواریخ اسلامى این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتى نقل شده است. بر این اساس حضرت عیسى علیه‌السلام دو تن از حواریون خود را به انطاکیه (که در قرآن «القَرْیة» خوانده شده است) می‌فرستد. فرستادگان عیسى در حوالى شهر با چوپان پیرى روبرو می‌شوند و او را به پرستش خدا و دین عیسى علیه‌السلام دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست معجزه می‌کند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد (که همان حبیب نجّار است) به گفته‌هاى آنان ایمان می‌آورد.

دلایل دیگرى نیز براى ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله این که رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر این که خودِ حبیب را که به جذام مبتلا بود شفا دادند. فرستادگان پس از ورود به انطاکیه به دستور پادشاه زندانى می‌شوند. حضرت عیسى رسول سومى را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتى از خود نشان می‌دهند اما پادشاه و اطرافیان او (بنابه قولی) تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند. حبیب نجّار هنگامی‌ که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستى و معاد دعوت می‌کند، اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعى به قتل می‌رسانند.[۲]

در منابع تفسیرى و روایى، از حبیب نجّار و ایمان وى تجلیل شده است. اگر چه به نوشته برخى منابع، وى پیش از ایمان به رسولان، مشرک بوده است و حتى گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است،[۳] ولى عده‌اى وى را در زمره کسانى چون ورقة بن نوفل، بحیرا و قس‌ بن ساعده شمرده‌اند که پیش از بعثت پیامبر اکرم به او ایمان داشته‌اند،[۴] چنان‌ که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور اسلام به حضرت محمد صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم مؤمن بوده است.[۵]

بر اساس حدیثى نبوى، حبیب نجّار (که از او با لقب مؤمن آل‌ یس یاد شده است) به همراه حزقیل (ملقب به مؤمن آل‌ فرعون) و حضرت على علیه‌السلام کسانی‌اند که حتى لحظه‌اى به خدا کافر نشدند.[۶] در احادیث دیگرى از پیامبر اکرم، حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهى و اهل بهشت و یکى از مصادیق «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ»[۷] معرفى شده است.[۸]

مدفن

در منبعى متقدم، محل دفن حبیب نجّار بازار انطاکیه ذکر شده است،[۹] اما به گزارش منابع جدید، مقبره وى در مشرق انطاکیه در دامنه کوه سلبیوس که جبل حبیب نجار نامیده می‌شود، قرار دارد.[۱۰] در خیابان اصلى انطاکیه نیز مسجدى به نام حبیب نجار هست که ابتدا کلیساى جامع انطاکیه بوده و در دوره اسلامى، مسجد شده است.[۱۱] در منبعى قدیمى نیز از وجود این مسجد خبر داده شده است.[۱۲] همچنین در یکى از تراجم نسبتاً متأخر از قریه‌اى به نام سیدى حبیب نجّار سخن گفته شده است.[۱۳] در انطاکیه امروزى قریه‌اى به این نام وجود ندارد اما ناحیه هم‌جوار مسجد حبیب نجّار، داربوس نام دارد که شاید همان قریه باشد.[۱۴]

پانویس

  1. رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج ۳، ص۵۷۷؛ طبرى، جامع، ج۲۲، ص۱۰۲؛ ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص۳۶۵.
  2. براى نمونه گزارش هاى منابع تفسیرى و تاریخى از این ماجرا رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۵ـ۵۷۷؛ طبرى، تاریخ، ج۲، ص۱۸ـ۲۱؛ مسعودى، ج۱، ص۷۴؛ ثعلبى، الکشف والبیان، ج۸، ص۱۲۴ـ۱۲۵.
  3. رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۶؛ قرطبى، ج۱۵، ص۱۸.
  4. رجوع کنید به بغوى، ج۱، ص۷۹؛ فخررازى، ج۳، ص۱۰۴.
  5. قرطبى، همانجا
  6. رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص۳۶۶؛ طبرسى، ج۸، ص۶۵۹.
  7. سوره واقعه: ۱۳
  8. رجوع کنید به مقاتل‌ بن سلیمان، ج۳، ص۵۷۸؛ کوفى، ص۳۵۴، ۴۶۵؛ ابن‌ بابویه، ص۳۸۵؛ نیز رجوع کنید به مجلسى، ج۱۳، ص۵۸، ج۱۴، ص۲۷۳ـ۲۷۴.
  9. رجوع کنید به مقدسى، ج۳، ص۱۳۰ـ۱۳۱؛ نیز رجوع کنید به هروى، ص۱۷؛ یاقوت حموى، ج۱، ص۳۸۷.
  10. رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ بوسه، ص۱۵۷.
  11. بوسه، ص۱۵۶
  12. رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج۶، ص۲۶۸.
  13. رجوع کنید به محبى، ج۲، ص۱۴۰
  14. بوسه، ص۱۵۷.

منابع