شیخ جعفر کاشف الغطاء: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز |
|||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
+ | '''شیخ جعفر کاشفالغطاء''' (۱۲۲۸-۱۱۵۴ ق)، از علما و فقیهان نامی [[شیعه]] در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان [[وحید بهبهانی]] بود. اثر معروف او در [[فقه]]، «[[کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء]]» است. عالمان بزرگی همچون [[سید محمدجواد عاملی|سید جواد عاملی]] و [[صاحب جواهر|شیخ محمد حسن نجفی]] (صاحب [[جواهر الکلام|جواهر الکلام]]) از شاگردان او هستند. | ||
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | ||نام کامل= شیخ جعفر کاشفالغطاء | ||
+ | |تصویر= [[پرونده:Jafar.jpg|۳۰۰px]] | ||
+ | ||زادروز = ۱۱۵۴ قمری | ||
+ | |زادگاه = [[نجف اشرف]] | ||
+ | |وفات = ۱۲۲۸ قمری | ||
+ | |مدفن = نجف اشرف | ||
+ | |اساتید = [[وحید بهبهانی]]، [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]]، شیخ محمدمهدی فتونی،... | ||
+ | |شاگردان = [[سید محمدجواد عاملی|سید جواد عاملی]]، [[شیخ محمدحسن نجفی]]، [[شیخ محمدتقی اصفهانی]]،... | ||
+ | |آثار= [[کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]]، [[الحق المبین (کتاب)|الحق المبین]]، العقائد الجعفریه فی اصولالدین، غایة المامول فی علم الاصول،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==تحصیلات== | ||
+ | شیخ جعفر بن خضر مالکی -معروف به کاشف الغطاء- متولد سال ۱۱۵۴ هـ.ق در [[نجف]] اشرف بود. وی از همان اوان کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آغاز مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگانی نظیر: شیخ محمدمهدی فتونی و [[وحید بهبهانی|آقا محمدباقر وحید بهبهانی]] و [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید مهدی بحرالعلوم]] کسب دانش کرد و به مرتبت والایی از علم و عمل نائل آمد. | ||
+ | کاشف الغطاء در [[فقه]] نظریات دقیق و عمیقی داشته و از او به عظمت یاد میشود.<ref> آشنایی با علوم اسلامی، ص ۳۰۷؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۴۴۲.</ref> | ||
+ | ==شاگردان== | ||
+ | یکی از آثار مهم عملی و علمی کاشف الغطاء را میتوان تربیت کردن فرزندانی برجسته و [[فقیه]] ذکر نمود که هر یک دریایی از علم و دانش بودند. شیخ جعفر دارای سه فرزند مجتهد بود که هر سه از فقهای بنام شیعهاند و بزرگترین آنها شیخ موسی است که پدر برای وی احترامی فوقالعاده قائل بود و برخی از تألیفات این فرزند به خواهش پدر بوده است. شیخ جعفر این فرزندش را بر تمام فقها، به استثنای [[شهید اول]] و محقق برتر میدانست. در حق او گفته شده است: کسی همانند شیخ موسی آگاه به قوانین [[فقه]] نبوده است. دو فرزند دیگرش شیخ علی و شیخ حسن میباشند که هر دو مجتهد بودهاند. | ||
− | + | شیخ جعفر پنج داماد داشته است که این پنج داماد نیز هر کدام از فقهای به نام [[شیعه]] میباشند و آنها عبارتند از: | |
− | + | #[[شیخ اسدالله کاظمینی|شیخ اسدالله تستری کاظمی]]، صاحب کتاب المقابیس | |
+ | #[[شیخ محمدتقی اصفهانی|شیخ محمدتقی رازی اصفهانی]]، صاحب [[هدایة المسترشدین|هدایة المسترشدین]] | ||
+ | #[[سید صدرالدین عاملی|سید صدرالدین موسوی عاملی]] | ||
+ | #آقا محمدعلی هزارجریبی | ||
+ | #شیخ محمد، پدر شیخ راضی | ||
− | + | کاشف الغطاء را شاگردان بسیار دیگری نیز هست که بیشتر آنها از مجتهدین و شخصیتهای برجسته تاریخ بودهاند و ما برای تیمن و تبرک نام برخی از آنها را ذکر میکنیم: | |
− | + | #[[سید محمدجواد عاملی|سید جواد عاملی]]، مؤلف کتاب ارزنده [[مفتاح الکرامه (کتاب)|مفتاح الکرامه]]. | |
+ | #[[شیخ محمدحسن نجفی]]، صاحب [[جواهر الکلام|جواهرالکلام]]. هیچ [[فقیه]] و مجتهدی از این کتاب ارزشمند مستغنی نیست و نمیتواند باشد. | ||
+ | #سید محمدباقر، صاحب انوار | ||
+ | #[[محمدابراهیم کرباسی|حاج محمدابراهیم کرباسی]]، صاحب اشارات | ||
+ | #شیخ قاسم مجیبالدین عاملی نجفی | ||
+ | #ملا زینالعابدین سلماسی | ||
+ | #شیخ عبدالحسین اعسم | ||
+ | #سید باقر قزوینی | ||
+ | #شیخ حسین نجفی | ||
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
− | از | + | #[[کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء]]، مهمترین کتاب وی است که در عبادات میباشد، تا آخر باب جهاد و در آخر نیز کتاب وقف را بر آن افزوده است. شیخ جعفر این کتاب را در سفر تألیف کرده و از کتابهای فقهی، به جز «[[قواعد الأحکام|قواعد]]» [[علامه حلی|علامه حلی]]، همراه نداشته است و این کتاب از عجایب روزگار است، آن چنان که مؤلفش بود. |
+ | #شرح «[[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد]]» علامه حلی | ||
+ | #کتاب الطهاره که خیلی مفصل است و در آن اقوال دانشمندان نیز در باب [[طهارت]] بررسی شده است. | ||
+ | #بغیة الطالب، در [[طهارت]] و [[نماز]] | ||
+ | #العقائد الجعفریه فی اصولالدین | ||
+ | #غایة المامول فی علم الاصول | ||
+ | #شرح الهدایه للطباطبائی | ||
+ | #[[الحق المبین (کتاب)|الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین]]، کتابی است استدلالی در ردّ [[اخباریان|اخباریین]] و اظهار حق اصولیین | ||
+ | #رساله منهج الرشاد لمن اراد السداد؛ شاید اولین کتابی است که در رد [[وهابیت|وهابیان]] نوشته شده است. | ||
− | + | یکی از کارهای مهم شیخ جعفر را نیز میتوان مقابله با میرزا محمد اخباری نام برد. این شخص از بزرگترین دشمنان مراجع اصولی بود که تهمتهای ناروا و زشت به علما میزد و در گوشه و کنار فعالیت زیادی بر علیه آنان میکرد. شیخ جعفر برای کوبیدن او ناچار به ری سفر کرده و به تبلیغ بر علیه آن فرد اخباری مشغول شد و در این زمینه، نامهها و رسالههای مفصلی در رد میرزا محمد اخباری و مذهب او نوشت و آن قدر کوشش کرد تا این که حرکت او را در نطفه خفه کرد و میرزای اخباری از ترس او پا به فرار گذاشت. | |
− | + | شیخ جعفر همچنین دارای قریحهای [[شعر|شعری]] بوده و [[دیوان (شعر)|دیوان]] شعری از او موجود است که در آن اشعار بسیار جالب و زیبا سروده است. بین او و استادش آیت الله [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید مهدی بحرالعلوم]] اشعار زیادی رد و بدل میشد که در کتابهای ادبی ثبت است. | |
− | در | + | ==در منظر بزرگان== |
− | + | *مرحوم استاد [[محدث نوری|میرزا حسین نوری]]، صاحب [[مستدرک الوسائل]] این چنین کاشف الغطاء را ستایش میکند: بزرگ بزرگان، شمشیر بران [[اسلام]]، استاد پژوهش و تحقیق، آیت عجیب خداوند که عقلها از درک آن قاصرند و زبانها لال، اگر به علم و دانش او بنگری، کتاب [[کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطایش]] که در هنگام سفر نوشته است تو را از امری سترگ باخبر میسازد و از مقامی والا در مراتب علوم دینی او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه میکند».<ref> خاتمه مستدرک علامه نوری.</ref> | |
+ | *از استاد اعظم [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ مرتضى انصارى]] نقل شده است که فرمود: «اگر کسى آن قواعد و اصولى را که شیخ جعفر در کتاب کشف الغطایش جا داده است، بداند، نزد من مجتهد خواهد بود».<ref> سید محمدباقر موسوی، روضات الجنات.</ref> | ||
− | + | ==ویژگیهای اخلاقی== | |
− | + | کاشف الغطاء دارای [[اخلاق]] الهی بود. وارسته، سخاوتمند، غیور، [[تواضع|متواضع]]، مجاهد و با مستمندان از هر راهی که میتوانست برای فقرا پول جمعآوری میکرد و بر آنان [[انفاق]] مینمود، حتی نوشتهاند که گاهی خود به پول جمعکردن میپرداخت و در عبای خود پول جمعآوری و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم مینمود. | |
− | + | در دل شب، برای [[عبادت]] و راز و نیاز بیدار میشد و تا سپیدهدم، در حال تضرع و گریه و زاری بود و صبحگاهان برای درس و بحث و برای مقابله با دشمنان [[دین]] و مذهب، همانند شیر در این میدانهای خطرناک وارد میشد و همواره پیروز و سربلند بود. شب که فرامیرسید، هنگام خوابیدن به محاسبه [[نفس]] خویش میپرداخت و گاهی خطاب به خویشتن میگفت: در کوچکی تو را جُعَیفِر (جعفر کوچولو) میگفتند، سپس جعفر شدی و پس از آن شیخ جعفر و سپس [[شیخ الاسلام]]، پس تا کی خدا را [[گناه|معصیت]] میکنی و این نعمت را سپاس نمیگویی؟ | |
− | + | همیشه مردم را به خواندن [[نماز جماعت]] سفارش میکرد و بر این امر اهمیت فراوان قائل بود. غالباً در [[مسجد|مسجدی]] که میرفت، [[نماز ظهر]] را با مردم میخواند، سپس برای [[نماز عصر]]، یکی از مؤمنین را که [[عدالت|عدالتش]] ثابت بود به عنوان امام جماعت برمیگزید و خود نیز به او اقتدا میکرد. | |
− | + | [[محدث نوری|میرزای نوری]] در [[مستدرک الوسائل (کتاب)|مستدرک]] مینویسد: سید مرتضی نجفی که مرد عادل و باتقوی و فرد مورد اعتمادی است و در اوایل عمرش شیخ جعفر را درک کرده بود، به من گفت: روزی شیخ جعفر برای نماز ظهر تاخیر کرد و به مسجد نیامد مردم که از آمدن شیخ ناامید شدند، شروع کردند نماز را فرادی خواندند، چیزی نگذشته بود که شیخ وارد مسجد شد و با ناراحتی مردم را سرزنش کرد که چرا نماز را فرادی میخوانید؟ مگر یک نفر عادل بین شما نیست که به او اقتدا کنید؟ سپس مؤمنی را دید که تا اندازهای امکانات مالی نیز داشت، و نماز میخواند فوراً به او اقتدا کرده و به [[نماز]] ایستاد. مردم که شیخ را دیدند به آن مؤمن اقتدا کرده، همه پشت سر او ایستادند و اقتدا کردند آن مؤمن به قدری شرمنده شد که نمیدانست چگونه نماز را تمام کند. پس از ادای نماز ظهر کنار رفته و به شیخ عرض کرد: باید نماز عصر را خود جناب عالی امامت کنید. شیخ خودداری کرد. او اصرار نمود، تا این که بالاخره شیخ گفت: حال که اصرار میکنی، اگر پولی بدهی که همین جا بر فقرا تقسیم کنیم، از امامت تو صرف نظر میکنیم. آن مرد پذیرفت و دویست شامی (که پول رایج آن زمان بود) به شیخ پرداخت و شیخ جعفر قبل از شروع به نماز عصر، دستور داد فقرا را جمع کنند و همان طور پولها را بر آنها تقسیم نمود سپس به نماز ایستاد. | |
− | + | شیخ نسبت به مذهب خیلی [[تعصب]] داشت و در برابر دشمنان [[حق]]، بی پروا میایستاد و مقاومت میکرد. هنگامی که [[وهابیت|وهابیها]] به [[نجف]] یورش آوردند و به غارتگری و جنایت دست زدند، شیخ جعفر بزرگ با دست و زبان با آنان [[جهاد]] کرد و از مذهب دفاع نمود، تا آنجا که جبههای در مقابل آنان گشود و رزمندگانی را برای دفاع از دین آماده ساخت و خود همراه علما و بزرگان دین پیشاپیش آنان به راه افتاد و پس از نبردی سهمگین آنان را تار و مار کرده، از نجف راند و رئیس آنها که سعود نام داشت (و شاید از نیاکان ملک فهد، پادشاه کنونی عربستان باشد) ناچار پا به فرار گذاشته و برای انتقام جویی به [[کربلا]] حمله کرد، چون دیگر توان مقاومت در برابر یاران شیخ جعفر را نداشت و اهل کربلا با این که بیشتر از اهل [[نجف]] بودند، تاب مقاومت نیاورده، تسلیم ستمگران شدند. | |
− | + | پس از آن حادثه برای این که نجف اشرف از هر گزندی مصون بماند، شیخ جعفر قیام به ساختن سور نجف (دیواری بزرگ در اطراف نجف اشرف) نمود و محمدحسن خان صدر اصفهانی به دستور آن بزرگوار کار ساختمانی این سور مهم را به عهده گرفت و بنا کرد. | |
− | + | کاشف الغطاء مسافرتهاى گوناگون مى نمود و در هر شهر و مملکت مورد استقبال هیئت دولت و دانشمندان و رجال آنجا قرار مى گرفت. او در [[بیت المقدس]] در مؤتمر اسلامى که علماى مذاهب اسلامى در آن شرکت داشتند، حاضر گردید و به خواهش علماى [[فلسطین]] پس از [[نماز مغرب]] بر مکان بلندى که براى سخنرانى اش قرار داده بودند، در مقابل پنجاه هزار نفر به منبر رفت و منبر او بیش از یک ساعت و نیم به طول انجامید. وى در آن جلسه چنان همه را شیفته سخنان خود نمود که پس از ختم منبر از حضرتش خواستار شدند تا در [[نماز عشا]] به او اقتدا کنند. وى پذیرفت و همه علماى مذاهب چهارگانه و حتى [[وهابیت|وهابیه]] و [[ناصبی|نواصب]] و [[خوارج]] نیز به او اقتدا کردند. در مدتى که وى در [[قدس]] توقف داشت، همه آنان در نمازهاى پنج گانه به او اقتدا مى کردند.<ref>زندگانى و شخصیت شیخ انصارى، ص ۴۷۸.</ref> | |
− | + | ==وفات== | |
− | + | سرانجام شیخ جعفر کاشف الغطاء پس از گذراندن عمری سرشار از خدمت به مکتب و امت [[اسلام]]، در روز چهارشنبه، ۲۲ یا ۲۷ [[رجب]] سال ۱۲۲۸ هـ.ق، پس از هفتاد و چهار سال زیستن پربرکت در دنیا، به لقای خدا شتافت و زندگی جاودان خود را آغاز کرد. وی در نجف در یکی از حجره های مدرسه ای که بنا کره بود دفن شد. | |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==منابع== | |
− | شیخ جعفر | + | *"شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء"، در مجموعه فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی، ص ۳۱۵. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==پيوندها== | |
− | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=64740&scope=0jH3eGvUjamID6_X13Hr8bTMOiXxMVVA&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه | + | *'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=64740&scope=0jH3eGvUjamID6_X13Hr8bTMOiXxMVVA&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه ۱]''' |
− | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35531&scope=0jH3eGvUjalPke2UGzCkVp6M2zYMnVNl&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه | + | *'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35531&scope=0jH3eGvUjalPke2UGzCkVp6M2zYMnVNl&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه ۲]''' |
− | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39076&scope=0jH3eGvUjalnBXOL4wIiXDG17pDdVqSQ&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE%20%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب كشف الغطاء]''' | + | *'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39076&scope=0jH3eGvUjalnBXOL4wIiXDG17pDdVqSQ&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE%20%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب كشف الغطاء]''' |
− | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=75004&scope=0jH3eGvUjanIWrofiVaERPP-fNcXaQkr&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE%20%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء]''' | + | *'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=75004&scope=0jH3eGvUjanIWrofiVaERPP-fNcXaQkr&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE%20%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء]''' |
− | |||
[[رده:علمای قرن سیزدهم]] | [[رده:علمای قرن سیزدهم]] | ||
+ | [[رده:فقیهان]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۶
شیخ جعفر کاشفالغطاء (۱۲۲۸-۱۱۵۴ ق)، از علما و فقیهان نامی شیعه در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان وحید بهبهانی بود. اثر معروف او در فقه، «کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء» است. عالمان بزرگی همچون سید جواد عاملی و شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهر الکلام) از شاگردان او هستند.
نام کامل | شیخ جعفر کاشفالغطاء |
زادروز | ۱۱۵۴ قمری |
زادگاه | نجف اشرف |
وفات | ۱۲۲۸ قمری |
مدفن | نجف اشرف |
اساتید |
وحید بهبهانی، سید محمدمهدی بحرالعلوم، شیخ محمدمهدی فتونی،... |
شاگردان |
|
آثار |
کشف الغطاء، الحق المبین، العقائد الجعفریه فی اصولالدین، غایة المامول فی علم الاصول،... |
محتویات
تحصیلات
شیخ جعفر بن خضر مالکی -معروف به کاشف الغطاء- متولد سال ۱۱۵۴ هـ.ق در نجف اشرف بود. وی از همان اوان کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آغاز مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگانی نظیر: شیخ محمدمهدی فتونی و آقا محمدباقر وحید بهبهانی و سید مهدی بحرالعلوم کسب دانش کرد و به مرتبت والایی از علم و عمل نائل آمد.
کاشف الغطاء در فقه نظریات دقیق و عمیقی داشته و از او به عظمت یاد میشود.[۱]
شاگردان
یکی از آثار مهم عملی و علمی کاشف الغطاء را میتوان تربیت کردن فرزندانی برجسته و فقیه ذکر نمود که هر یک دریایی از علم و دانش بودند. شیخ جعفر دارای سه فرزند مجتهد بود که هر سه از فقهای بنام شیعهاند و بزرگترین آنها شیخ موسی است که پدر برای وی احترامی فوقالعاده قائل بود و برخی از تألیفات این فرزند به خواهش پدر بوده است. شیخ جعفر این فرزندش را بر تمام فقها، به استثنای شهید اول و محقق برتر میدانست. در حق او گفته شده است: کسی همانند شیخ موسی آگاه به قوانین فقه نبوده است. دو فرزند دیگرش شیخ علی و شیخ حسن میباشند که هر دو مجتهد بودهاند.
شیخ جعفر پنج داماد داشته است که این پنج داماد نیز هر کدام از فقهای به نام شیعه میباشند و آنها عبارتند از:
- شیخ اسدالله تستری کاظمی، صاحب کتاب المقابیس
- شیخ محمدتقی رازی اصفهانی، صاحب هدایة المسترشدین
- سید صدرالدین موسوی عاملی
- آقا محمدعلی هزارجریبی
- شیخ محمد، پدر شیخ راضی
کاشف الغطاء را شاگردان بسیار دیگری نیز هست که بیشتر آنها از مجتهدین و شخصیتهای برجسته تاریخ بودهاند و ما برای تیمن و تبرک نام برخی از آنها را ذکر میکنیم:
- سید جواد عاملی، مؤلف کتاب ارزنده مفتاح الکرامه.
- شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهرالکلام. هیچ فقیه و مجتهدی از این کتاب ارزشمند مستغنی نیست و نمیتواند باشد.
- سید محمدباقر، صاحب انوار
- حاج محمدابراهیم کرباسی، صاحب اشارات
- شیخ قاسم مجیبالدین عاملی نجفی
- ملا زینالعابدین سلماسی
- شیخ عبدالحسین اعسم
- سید باقر قزوینی
- شیخ حسین نجفی
آثار و تألیفات
- کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، مهمترین کتاب وی است که در عبادات میباشد، تا آخر باب جهاد و در آخر نیز کتاب وقف را بر آن افزوده است. شیخ جعفر این کتاب را در سفر تألیف کرده و از کتابهای فقهی، به جز «قواعد» علامه حلی، همراه نداشته است و این کتاب از عجایب روزگار است، آن چنان که مؤلفش بود.
- شرح «قواعد» علامه حلی
- کتاب الطهاره که خیلی مفصل است و در آن اقوال دانشمندان نیز در باب طهارت بررسی شده است.
- بغیة الطالب، در طهارت و نماز
- العقائد الجعفریه فی اصولالدین
- غایة المامول فی علم الاصول
- شرح الهدایه للطباطبائی
- الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، کتابی است استدلالی در ردّ اخباریین و اظهار حق اصولیین
- رساله منهج الرشاد لمن اراد السداد؛ شاید اولین کتابی است که در رد وهابیان نوشته شده است.
یکی از کارهای مهم شیخ جعفر را نیز میتوان مقابله با میرزا محمد اخباری نام برد. این شخص از بزرگترین دشمنان مراجع اصولی بود که تهمتهای ناروا و زشت به علما میزد و در گوشه و کنار فعالیت زیادی بر علیه آنان میکرد. شیخ جعفر برای کوبیدن او ناچار به ری سفر کرده و به تبلیغ بر علیه آن فرد اخباری مشغول شد و در این زمینه، نامهها و رسالههای مفصلی در رد میرزا محمد اخباری و مذهب او نوشت و آن قدر کوشش کرد تا این که حرکت او را در نطفه خفه کرد و میرزای اخباری از ترس او پا به فرار گذاشت.
شیخ جعفر همچنین دارای قریحهای شعری بوده و دیوان شعری از او موجود است که در آن اشعار بسیار جالب و زیبا سروده است. بین او و استادش آیت الله سید مهدی بحرالعلوم اشعار زیادی رد و بدل میشد که در کتابهای ادبی ثبت است.
در منظر بزرگان
- مرحوم استاد میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل این چنین کاشف الغطاء را ستایش میکند: بزرگ بزرگان، شمشیر بران اسلام، استاد پژوهش و تحقیق، آیت عجیب خداوند که عقلها از درک آن قاصرند و زبانها لال، اگر به علم و دانش او بنگری، کتاب کشف الغطایش که در هنگام سفر نوشته است تو را از امری سترگ باخبر میسازد و از مقامی والا در مراتب علوم دینی او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه میکند».[۲]
- از استاد اعظم شیخ مرتضى انصارى نقل شده است که فرمود: «اگر کسى آن قواعد و اصولى را که شیخ جعفر در کتاب کشف الغطایش جا داده است، بداند، نزد من مجتهد خواهد بود».[۳]
ویژگیهای اخلاقی
کاشف الغطاء دارای اخلاق الهی بود. وارسته، سخاوتمند، غیور، متواضع، مجاهد و با مستمندان از هر راهی که میتوانست برای فقرا پول جمعآوری میکرد و بر آنان انفاق مینمود، حتی نوشتهاند که گاهی خود به پول جمعکردن میپرداخت و در عبای خود پول جمعآوری و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم مینمود.
در دل شب، برای عبادت و راز و نیاز بیدار میشد و تا سپیدهدم، در حال تضرع و گریه و زاری بود و صبحگاهان برای درس و بحث و برای مقابله با دشمنان دین و مذهب، همانند شیر در این میدانهای خطرناک وارد میشد و همواره پیروز و سربلند بود. شب که فرامیرسید، هنگام خوابیدن به محاسبه نفس خویش میپرداخت و گاهی خطاب به خویشتن میگفت: در کوچکی تو را جُعَیفِر (جعفر کوچولو) میگفتند، سپس جعفر شدی و پس از آن شیخ جعفر و سپس شیخ الاسلام، پس تا کی خدا را معصیت میکنی و این نعمت را سپاس نمیگویی؟
همیشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش میکرد و بر این امر اهمیت فراوان قائل بود. غالباً در مسجدی که میرفت، نماز ظهر را با مردم میخواند، سپس برای نماز عصر، یکی از مؤمنین را که عدالتش ثابت بود به عنوان امام جماعت برمیگزید و خود نیز به او اقتدا میکرد.
میرزای نوری در مستدرک مینویسد: سید مرتضی نجفی که مرد عادل و باتقوی و فرد مورد اعتمادی است و در اوایل عمرش شیخ جعفر را درک کرده بود، به من گفت: روزی شیخ جعفر برای نماز ظهر تاخیر کرد و به مسجد نیامد مردم که از آمدن شیخ ناامید شدند، شروع کردند نماز را فرادی خواندند، چیزی نگذشته بود که شیخ وارد مسجد شد و با ناراحتی مردم را سرزنش کرد که چرا نماز را فرادی میخوانید؟ مگر یک نفر عادل بین شما نیست که به او اقتدا کنید؟ سپس مؤمنی را دید که تا اندازهای امکانات مالی نیز داشت، و نماز میخواند فوراً به او اقتدا کرده و به نماز ایستاد. مردم که شیخ را دیدند به آن مؤمن اقتدا کرده، همه پشت سر او ایستادند و اقتدا کردند آن مؤمن به قدری شرمنده شد که نمیدانست چگونه نماز را تمام کند. پس از ادای نماز ظهر کنار رفته و به شیخ عرض کرد: باید نماز عصر را خود جناب عالی امامت کنید. شیخ خودداری کرد. او اصرار نمود، تا این که بالاخره شیخ گفت: حال که اصرار میکنی، اگر پولی بدهی که همین جا بر فقرا تقسیم کنیم، از امامت تو صرف نظر میکنیم. آن مرد پذیرفت و دویست شامی (که پول رایج آن زمان بود) به شیخ پرداخت و شیخ جعفر قبل از شروع به نماز عصر، دستور داد فقرا را جمع کنند و همان طور پولها را بر آنها تقسیم نمود سپس به نماز ایستاد.
شیخ نسبت به مذهب خیلی تعصب داشت و در برابر دشمنان حق، بی پروا میایستاد و مقاومت میکرد. هنگامی که وهابیها به نجف یورش آوردند و به غارتگری و جنایت دست زدند، شیخ جعفر بزرگ با دست و زبان با آنان جهاد کرد و از مذهب دفاع نمود، تا آنجا که جبههای در مقابل آنان گشود و رزمندگانی را برای دفاع از دین آماده ساخت و خود همراه علما و بزرگان دین پیشاپیش آنان به راه افتاد و پس از نبردی سهمگین آنان را تار و مار کرده، از نجف راند و رئیس آنها که سعود نام داشت (و شاید از نیاکان ملک فهد، پادشاه کنونی عربستان باشد) ناچار پا به فرار گذاشته و برای انتقام جویی به کربلا حمله کرد، چون دیگر توان مقاومت در برابر یاران شیخ جعفر را نداشت و اهل کربلا با این که بیشتر از اهل نجف بودند، تاب مقاومت نیاورده، تسلیم ستمگران شدند.
پس از آن حادثه برای این که نجف اشرف از هر گزندی مصون بماند، شیخ جعفر قیام به ساختن سور نجف (دیواری بزرگ در اطراف نجف اشرف) نمود و محمدحسن خان صدر اصفهانی به دستور آن بزرگوار کار ساختمانی این سور مهم را به عهده گرفت و بنا کرد.
کاشف الغطاء مسافرتهاى گوناگون مى نمود و در هر شهر و مملکت مورد استقبال هیئت دولت و دانشمندان و رجال آنجا قرار مى گرفت. او در بیت المقدس در مؤتمر اسلامى که علماى مذاهب اسلامى در آن شرکت داشتند، حاضر گردید و به خواهش علماى فلسطین پس از نماز مغرب بر مکان بلندى که براى سخنرانى اش قرار داده بودند، در مقابل پنجاه هزار نفر به منبر رفت و منبر او بیش از یک ساعت و نیم به طول انجامید. وى در آن جلسه چنان همه را شیفته سخنان خود نمود که پس از ختم منبر از حضرتش خواستار شدند تا در نماز عشا به او اقتدا کنند. وى پذیرفت و همه علماى مذاهب چهارگانه و حتى وهابیه و نواصب و خوارج نیز به او اقتدا کردند. در مدتى که وى در قدس توقف داشت، همه آنان در نمازهاى پنج گانه به او اقتدا مى کردند.[۴]
وفات
سرانجام شیخ جعفر کاشف الغطاء پس از گذراندن عمری سرشار از خدمت به مکتب و امت اسلام، در روز چهارشنبه، ۲۲ یا ۲۷ رجب سال ۱۲۲۸ هـ.ق، پس از هفتاد و چهار سال زیستن پربرکت در دنیا، به لقای خدا شتافت و زندگی جاودان خود را آغاز کرد. وی در نجف در یکی از حجره های مدرسه ای که بنا کره بود دفن شد.
پانویس
منابع
- "شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء"، در مجموعه فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی، ص ۳۱۵.
پيوندها