عثمان بن سعید عمری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منزلت «عَمرى» نزد امامان عليهم السلام)
(منزلت «عَمرى» نزد امامان عليهم السلام)
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
[[علامه مجلسى]] رحمه اللّه در [[بحارالأنوار (کتاب)|بحار]] نقل کرده است که جماعتى از ثقات اهل [[حدیث]] روایت کرده‌اند که جمعى از اهل [[یمن|یمن]] به خدمت حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام مشرف شدند و اموالى به خدمت آن امام عالمیان آورده بودند، پس آن بزرگوار فرمود: اى عثمان! به درستى که تو وکیل و امین مال خدایى، برو اموالى را که آورده‌اند از اهل یمن قبض کن، اهل یمن عرض کردند که اى مولاى ما! به خدا سوگند که هر آینه عثمان از برگزیدگان [[شیعه]] توست، به درستى که آن چه در نزد ما بود از منزلت و مرتبت او در نزد شما امروز زیاد نمودى، به درستى که او معتمد در نزد شما است در خصوص مال خدا؟ فرمود: بلى، شاهد باشید که عثمان بن سعید عمرى وکیل من است و پسرش [[محمد بن عثمان عمرى|محمد بن عثمان]] وکیل پسرم [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|مهدى]] است.<ref> کفایة الموحدین، ۳/۳۴۵، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۵، ۳۴۶.</ref>
 
[[علامه مجلسى]] رحمه اللّه در [[بحارالأنوار (کتاب)|بحار]] نقل کرده است که جماعتى از ثقات اهل [[حدیث]] روایت کرده‌اند که جمعى از اهل [[یمن|یمن]] به خدمت حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام مشرف شدند و اموالى به خدمت آن امام عالمیان آورده بودند، پس آن بزرگوار فرمود: اى عثمان! به درستى که تو وکیل و امین مال خدایى، برو اموالى را که آورده‌اند از اهل یمن قبض کن، اهل یمن عرض کردند که اى مولاى ما! به خدا سوگند که هر آینه عثمان از برگزیدگان [[شیعه]] توست، به درستى که آن چه در نزد ما بود از منزلت و مرتبت او در نزد شما امروز زیاد نمودى، به درستى که او معتمد در نزد شما است در خصوص مال خدا؟ فرمود: بلى، شاهد باشید که عثمان بن سعید عمرى وکیل من است و پسرش [[محمد بن عثمان عمرى|محمد بن عثمان]] وکیل پسرم [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|مهدى]] است.<ref> کفایة الموحدین، ۳/۳۴۵، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۵، ۳۴۶.</ref>
  
و نیز در بحار به [[سند حدیث|سند]] خود روایت کرده است که بعد از وفات [[امام حسن عسکری]] علیه السلام به حسب ظاهر عثمان بن سعید مشغول به تجهیز آن بزرگوار بود و حضرت [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|صاحب الامر]] علیه السلام بعد از وفات پدر بزرگوارش او را به منصب جلالت و وکالت و نیابت برقرار فرمود و جواب مسائل [[شیعیان]] به توسط او به شیعیان مى‌رسید و آن چه اموال از سهم امام علیه السلام بود به او تسلیم مى‌نمودند و به برکت وجود صاحب الامر علیه السلام مشاهده مى‌نمودند از او امور غریبه و اخبار به مغیبات و اموالى را که مى‌خواستند به او تسلیم نمایند وصف او را از حلیت و حرمت و مقدار آن را قبل از تسلیم آن‌ها خبر مى‌داد و آن که صاحبان اموال کیانند و همه آن‌ها از جانب حجة الله به او اعلام مى‌شد و او اخبار مى‌نمود.<ref> کفایة الموحدین، ۳/۳۴۶، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۶.</ref>
+
و نیز در بحار به [[سند حدیث|سند]] خود روایت کرده است که بعد از وفات [[امام حسن عسکری]] علیه السلام به حسب ظاهر عثمان بن سعید مشغول به تجهیز آن بزرگوار بود و حضرت [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|صاحب الامر]] علیه السلام بعد از وفات پدر بزرگوارش او را به منصب جلالت و وکالت و نیابت برقرار فرمود و جواب مسائل [[شیعیان]] به توسط او به شیعیان مى‌رسید و آن چه اموال از سهم امام علیه السلام بود به او تسلیم مى‌نمودند و به برکت وجود صاحب الامر علیه السلام مشاهده مى‌نمودند از او امور غریبه و اخبار به مغیبات و اموالى را که مى‌خواستند به او تسلیم نمایند وصف او را از حلیت و حرمت و مقدار آن را قبل از تسلیم آن‌ها خبر مى‌داد و آن که صاحبان اموال کیانند و همه آن‌ها از جانب حجة الله به او اعلام مى‌شد و او اخبار مى‌نمود.<ref> همان، ۳/۳۴۶، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۶.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۱

عثمان بن سعيد بن عمرو عَمرى،[۱] نخستين نايب خاص امام مهدى عجل الله تعالی فرجه است كه اين منصب را در دوره امام هادى علیه السلام و امام عسكرى علیه السلام نيز بر عهده داشته و نهاد وكالت را رهبرى كرده است. او پس از شهادت امام عسكرى علیه السلام در مدّت كوتاهى،[۲] مسئوليت نيابت از امام عصر عجل الله تعالی فرجه را به عهده داشت.

اولین نائب خاص از نواب اربعه

عثمان بن سعيد عَمرى نخست، وكيل امام هادى عليه السلام و سپس وكيل فرزندش امام حسن عسكرى عليه السلام بود كه در زمان حيات آن دو بزرگوار، به انجام دادن امور آنان پرداخت و بعد از آن نيز به امور امام زمان عليه السلام رسيدگى مى كرد. او از قبيله بنى اسد بود[۳] و به جدش جعفر عمرى منسوب بود.[۴] برخى وی را از نوادگان عمّار بن ياسر دانسته اند.[۵] كنيه او «ابو عمرو» و «ابو محمّد»[۶] است و القابش عبارت اند از: «العمرى»، «السمان»،[۷] «الزيات»[۸] و «العسكرى»[۹] .

لقب هاى سه گانه اخير نشان مى دهد كه وى براى مخفى نگه داشتن ارتباط خود با امامان عليهم السلام، شغل پوششىِ روغن فروشى در سپاه زمامداران حاكم را انتخاب كرده بود. توقيعات و پاسخ امام عليه السلام به مسائل، به واسطه او صورت مى گرفت.
وى جليل القدر، مورد وثوق و امين بود. در توقيعى از امام عسكرى عليه السلام در باره او آمده است: «عَمرى و پسرش مورد وثوق اند. پس هر چه از جانب من به تو برسانند، از جانب من رسانده اند و آنچه به تو بگويند، از جانب من مى گويند. بنا بر اين، از آن دو، حرف شنوى و اطاعت كن ؛ چرا كه هر دو موثّق و امين اند»[۱۰]. بر پايه اسنادى كه ارائه مى گردد، او محضر سه امام از امامان اهل بيت عليهم السلام يعنى امام هادى علیه السلام، امام عسكرى علیه السلام و امام مهدى عجل الله تعالی فرجه را درك كرده است. برخى او را از اصحاب امام جواد علیه السلام نيز شمرده اند كه ظاهراً صحيح نيست.[۱۱]

منزلت «عَمرى» نزد امامان عليهم السلام

تأمّل در نصوصى كه از امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام و امام مهدى عليه السلام در باره عثمان بن سعيد به ما رسيده نشان مى‌دهد كه وى نزد آنان از منزلت رفيعى برخوردار بوده است.

امام هادى عليه السلام در باره او مى‌فرمايد:

... اين ابو عمرو ، كه مورد اعتماد و امين است، آنچه بگويد، از جانب من گفته است و آنچه به شما برساند، از سوى من رسانده است.[۱۲]

همچنين امام عسكرى عليه السلام در باره او مى‌فرمايد:... اين ابو عمرو - كه مورد اعتماد و امين است - ، در [زمان امام] گذشته ، مورد وثوق بوده و مورد وثوق من در زندگى و پس از مرگم است . آنچه به شما بگويد، از جانب من گفته است و آنچه به شما برساند، از سوى من رسانده است.[۱۳]

عثمان بن سعيد، از جمله چهل نفرِ مورد اعتماد امام عسكرى عليه السلام است كه ايشان فرزندش مهدى عليه السلام را به عنوان امام و خليفه بعد از خود به آنها معرفى كرده است .[۱۴]

آرامگاه عثمان بن سعید عمروی در «جامع الخلاني» بغداد

علامه مجلسى رحمه اللّه در بحار نقل کرده است که جماعتى از ثقات اهل حدیث روایت کرده‌اند که جمعى از اهل یمن به خدمت حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام مشرف شدند و اموالى به خدمت آن امام عالمیان آورده بودند، پس آن بزرگوار فرمود: اى عثمان! به درستى که تو وکیل و امین مال خدایى، برو اموالى را که آورده‌اند از اهل یمن قبض کن، اهل یمن عرض کردند که اى مولاى ما! به خدا سوگند که هر آینه عثمان از برگزیدگان شیعه توست، به درستى که آن چه در نزد ما بود از منزلت و مرتبت او در نزد شما امروز زیاد نمودى، به درستى که او معتمد در نزد شما است در خصوص مال خدا؟ فرمود: بلى، شاهد باشید که عثمان بن سعید عمرى وکیل من است و پسرش محمد بن عثمان وکیل پسرم مهدى است.[۱۵]

و نیز در بحار به سند خود روایت کرده است که بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام به حسب ظاهر عثمان بن سعید مشغول به تجهیز آن بزرگوار بود و حضرت صاحب الامر علیه السلام بعد از وفات پدر بزرگوارش او را به منصب جلالت و وکالت و نیابت برقرار فرمود و جواب مسائل شیعیان به توسط او به شیعیان مى‌رسید و آن چه اموال از سهم امام علیه السلام بود به او تسلیم مى‌نمودند و به برکت وجود صاحب الامر علیه السلام مشاهده مى‌نمودند از او امور غریبه و اخبار به مغیبات و اموالى را که مى‌خواستند به او تسلیم نمایند وصف او را از حلیت و حرمت و مقدار آن را قبل از تسلیم آن‌ها خبر مى‌داد و آن که صاحبان اموال کیانند و همه آن‌ها از جانب حجة الله به او اعلام مى‌شد و او اخبار مى‌نمود.[۱۶]

پانویس

  1. در رجال الكشّى (ج ۲ ص ۸۱۳ ح ۱۰۱۵) از حفص بن عمرو المعروف بالعمرى ياد شده كه مراد، عثمان بن سعيد است؛ زيرا او را وكيل امام عسكرى علیه السلام و فرزند او محمّد را وكيل ناحيه معرفى كرده است. ظاهراً در رجال الكشّى، تصحيف صورت گرفته است.
  2. ر.ك: ص ۳۱۹ (وفات عثمان بن سعيد).
  3. طوسى، الغيبه، تهران، مكتبه نينوى الحديثه، ص 214.
  4. منتهی الآمال: قسمت دوم، باب چهاردهم: در تاریخ امام دوازدهم.
  5. الذريعة: ج ۱ ص ۳۱۸ و ج ۲ ص ۱۰۶.
  6. المقنع فى الإمامة: ص ۱۴۶.
  7. الغيبة ، طوسى: ص ۳۵۴.
  8. ر . ك : خلاصة الأقوال: ص ۲۲۰، رجال ابن داوود: ص ۱۳۳.
  9. الغيبة ، طوسى: ص ۳۵۴.
  10. الكافى : ج ۱ ص ۳۲۹ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۴۷ .
  11. بر پايه تاريخ تقريبى وفات عثمان بن سعيد - كه در اوايل غيبت صغرا - (حدود سال هاى ۲۷۵ ق) اتفاق افتاده است - و با احتساب عمر طبيعى انسان ، مى توان او را متولّد حدود سال دويست هجرى دانست كه در اين صورت ، در دوره امامت امام جواد(ع) (۲۰۳ تا ۲۲۰ ق) و در دوره كودكى و جوانى به سر مى برده و به طور عادى نمى تواند باب و وكيل و سفير امام(ع) باشد ، اگر چه همنشينى و همراهى او با امام جواد(ع) ممكن است. از اين رو ، نظر ابن شهر آشوب در المناقب (ج ۳ ص ۴۸۷) پذيرفتنى نيست (ر . ك : معجم رجال الحديث : ج ۱۲ ص ۱۲۴ ش ۷۶۰۴ .
  12. ر . ك : ج ۵ ص ۵۸ ح ۷۹۳ (با سند صحيح). در باره صحيح بودن سند اين روايت، نيز، ر. ك: معجم رجال الحديث : ج ۱۲ ص ۱۲۳ .
  13. همان جا. نيز، ر.ك: همين دانش‌نامه: ج ۵ ص ۲۴ ح ۷۷۲ .
  14. الغيبة ، طوسى: ص ۳۵۷ ح ۳۱۹.
  15. کفایة الموحدین، ۳/۳۴۵، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۵، ۳۴۶.
  16. همان، ۳/۳۴۶، بحارالانوار، ۵۱/۳۴۶.

منابع