شهید اسماعیل دقایقی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | شهید اسماعیل دقایقی | + | '''شهید اسماعیل دقایقی''' (۱۳۶۵-۱۳۳۳ ش) از جوانان مبارز و فعال پیش از انقلاب اسلامی بود. وی در بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی رژیم بعثی [[عراق]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. |
+ | [[پرونده:Daghayeghi.jpg|بندانگشتی|شهید اسماعیل دقایقی]] | ||
− | == | + | ==ولادت و تحصیلات== |
− | + | اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. اسماعیل در کودکی تمامی ارزشهای وجودی خود را که به آنها پایبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های [[اسلام|اسلامی]] بودند فراگرفت. | |
− | + | او پس از ورود به دوران دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت (که تنها شاگردان ممتاز و نمونه را میپذیرفت) شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت. | |
− | == | + | ==فعالیتهای سیاسی و نظامی== |
− | + | اسماعیل در هنرستان مبارزات سیاسی خود علیه رژیم و مفاسد اجتماعی آن را آغاز کرد. این مبارزات تنها منحصر به مسائل سیاسی و نظامی نبود، بلکه به علت هوش سرشار و علاقهمندیش به مسائل [[فرهنگ|فرهنگی]]، با جوانان این منطقه ارتباط فکری و روحی پیدا میکرد و آنان را با فرهنگ اصیل [[اسلام]] که در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا ساخت. | |
− | در سال | + | در سال ۱۳۵۳ دوبار به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه شکنجه بدنی آزاد شد، اما به علت فعالیتهای سیاسی از هنرستان اخراجش کردند، ایشان در همان سال در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه اهواز قبول و مشغول تحصیل شد، دو سال بعد دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران راه پیدا کرد. |
− | + | او در محیط دانشگاهی (اهواز و تهران) نیز به مبارزات عقیدتی، سیاسی و نظامی خود ادامه داد و سال ۱۳۵۷ نیز ازدواج نمود. با اوجگیری نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان [[ایران|ایران]] به رهبری حضرت [[امام خمینی|امام خمینی]](ره) همچنان به مبارزه ادامه داد. خانه اسماعیل همواره یکی از پایگاههای فعال مبارزه با رژیم به شمار میآمد. | |
− | با | + | شهید دقایقی علاقه وافر به ادامه تحصیل داشت، اما با توجه به ضرورتی که در عرصه انقلاب و دفاع احساس میکرد دانشگاه و تحصیل را ترک کرد و در سال ۱۳۵۸ با یک نسخه از اساسنامه جهاد سازندگی (که دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها آن را تنظیم کرده بودند)، به آغاجاری رفت و به اتفاق عدهای از دوستان، جهادسازندگی را راهاندازی کرد. هنوز چند ماه از فعالیت و تلاش همهجانبه او در این نهاد نگذشته بود که طی حکمی (در اوایل مرداد ماه ۱۳۵۸) مسئول تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه آغاجاری شد. با دقت و دلسوزی تمام به عضوگیری نیروهای انقلابی پرداخت و در زمان تصدی فرماندهی سپاه، نمونه و الگویی شد از یک فرمانده متقی و مدبر و کاردان. |
− | + | یک سال از فرماندهیاش در این منطقه میگذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک دریادار شمخانی و سایرین شتافت و با عهدهدار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راهاندازی سپاه در شهرستانهای این استان نمود. در همین مسئولیت و قبل از تجاوز نظامی [[عراق]]، زمانی که از درگیری خرمشهر با خبر شد سریعاً خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهید جهانآرا) نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد. | |
− | + | ==حضور در دفاع مقدس== | |
− | + | شهید دقایقی به دنبال شروع تهاجم سراسری و ناجوانمردانه [[عراق]]، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر ۹۲ زرهی اهواز حضور یافت و در سازماندهی نیروها و تجهیز نیروها تلاش گستردهای را آغاز کرد. در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقیها، با مشکلات زیادی از محاصره خارج شد. در عملیات فتحالمبین نیز در قرارگاه لشکر فجر همکاری کرد. | |
− | + | '''مسئولیت یگان حفاظت:''' | |
− | + | ایشان در تاریخ ۱/۴/۱۳۶۱ به سپاه منطقه یک مامور گردید و مسئولیت مهم یگان حفاظت شخصیتها را در [[قم]] و استان مرکزی به عهده گرفت. در حدود یکسال کار صادقانه در این حوزه که و با تدبیر و درایت خاص خود و بکارگیری برادران سپاه مخلص و جان برکف، به گونهای عمل کرد که در دوران تصدی فرماندهان ایشان در این مسئولیت، به لطف خدا هیچگونه ترور و سوءقصدی از جانب [[نفاق|منافقین]] و ضدانقلاب در حوزه مسئولیتی او پیش نیامد. | |
+ | در سال ۱۳۶۲ طی فرمان [[امام خمینی]] و تاکید خاص بر حضور افراد در جبهه ها ایشان به منطقه جنگی بازگشتند. | ||
− | + | '''راهاندازی دوره عالی مالک اشتر:''' | |
− | |||
− | + | پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) گردید. این اقدام ضروری در جهت آشنایی هرچه بیشتر برادران عزیزی که در جنگ تجارب زیادی را کسب کرده و استعداد فرماندهی را داشتند؛ توسط شهید دقایقی صورت گرفت. ایشان با دقت، یکایک آنها را شناسایی و انتخاب کرد تا ضمن آموزش به اصول و مبانی جنگ و آرایش و تاکتیکهای نظامی، افراد نخبه و توانمند را برای بکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی معرفی کند. البته خود ایشان هم در این دوره شرکت کرد. | |
− | + | در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان ۱۳۶۳ به پایان رسانید. | |
+ | پس از مدتی در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) و در نظم بخشیدن و سازماندهی لشکر، کمک کرد. | ||
− | + | '''راهاندازی تیپ مستقل بدر:''' | |
− | |||
− | + | هنگامی که ماموریت تیپ یاد شده به ایشان واگذار گردید با تلاشی شبانهروی که داشت و تمامی قدرت و امکانات خود را وقف انجام این وظیفه کرد و با [[توکل|توکل]] به خدا و پشتکار و جدیت در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را پایهگذاری نماید. | |
+ | ایشان علاوه بر خدمت خالصانه در سمت فرماندهی تیپ ۹ بدر، در عملیات عاشورای ۴ و قدس ۴ و همچنین کربلای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ نیز حضور داشته است. | ||
− | + | ==ویژگیهای اخلاقی== | |
− | + | شهید دقایقی در مطالعه و بالا بردن آگاهی و معلومات خود جدیت خاصی داشت و تا آخر عمر پربرکتش از تحصیل دانش باز نماند. انس با [[قرآن]] از شاخصترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از [[تلاوت قرآن]] نیز غافل نمیشد. | |
− | + | [[تواضع]] و فروتنی در اولین برخورد با او، زودتر از صفات دیگر جلوهگر میشد. | |
− | + | ایشان با همه مسئولیتهای سنگین و دشواری که برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود و در اوج ناملایمات و فشارها و نارساییها، برخورد شایستهای با نیروهای تحت امر داشت. | |
− | |||
− | + | ایشان عموماً در کارها با نیروهای خود مشورت میکرد و به رای و نظر آنها توجهی خاص داشت. | |
− | + | اما با افراد متخلف و خطاکار بشدت برخورد میکرد و همیشه رعایت جوانب شرعی را در تنبیهات و برخوردها متذکر میشد. | |
− | |||
− | |||
− | + | [[صبر]] و حوصله و [[سعه صدر]] از صفات بارز وی بود. [[خلوص]] و سکوت و وقارش در فرماندهی تحسین برانگیز بود. جاذبه او باعث شده بود که در تمامی صحنهها از مکانی ویژه برخوردار شود. تدبیر و کاردانی وی موجب تقویت روزافزون جایگاه او در بین افراد شده بود. | |
− | + | ==شهادت== | |
+ | سرانجام شهید اسماعیل دقایقی در روز بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی [[عراق]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. مزار او در زادگاهش بهبهان قرار دارد. | ||
− | . | + | ==بخشی از وصیتنامه شهید== |
+ | بسم الله الرحمن الرحیم؛ «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.» خدایا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدایا شهادت می دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمّد (صلی الله علیه وآله) رسول و فرستاده توست و علی (علیه السلام) وصی رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خمینی کبیر. سلام بر روحانیت متعهد و امت حزب الله. خدایا از تو می خواهم در هنگامی که شیطان سستی به سراغم می آید او را دور سازی و مرا قوت و آرامش عطا فرمایی که «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم .» | ||
− | تلاش و | + | ...برادران و خواهران محترم: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است، تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء (ع) رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید. |
− | پاسدار | + | دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت نیروهای دشمن و تانک های او را می بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می کنند از تجلیات خمینی شدن این امت که مرا به وجد آورده است. |
+ | |||
+ | حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشید. من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم، انشاء الله مرا ببخشید. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحین. | ||
+ | |||
+ | پاسدار اسماعیل دقایقی، ۳ جمادی الثانی ۱۴۰۴ روز وفات [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا]] (س) اولین منادی حق و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت. | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | *سایت نوید شاهد | ||
+ | |||
+ | [[رده:شهدای هشت سال دفاع مقدس|دقایقی، اسماعیل]] | ||
+ | [[رده:سرداران شهید سپاه پاسداران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۹
شهید اسماعیل دقایقی (۱۳۶۵-۱۳۳۳ ش) از جوانان مبارز و فعال پیش از انقلاب اسلامی بود. وی در بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی رژیم بعثی عراق به شهادت رسید.
محتویات
ولادت و تحصیلات
اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. اسماعیل در کودکی تمامی ارزشهای وجودی خود را که به آنها پایبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های اسلامی بودند فراگرفت.
او پس از ورود به دوران دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت (که تنها شاگردان ممتاز و نمونه را میپذیرفت) شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت.
فعالیتهای سیاسی و نظامی
اسماعیل در هنرستان مبارزات سیاسی خود علیه رژیم و مفاسد اجتماعی آن را آغاز کرد. این مبارزات تنها منحصر به مسائل سیاسی و نظامی نبود، بلکه به علت هوش سرشار و علاقهمندیش به مسائل فرهنگی، با جوانان این منطقه ارتباط فکری و روحی پیدا میکرد و آنان را با فرهنگ اصیل اسلام که در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا ساخت.
در سال ۱۳۵۳ دوبار به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه شکنجه بدنی آزاد شد، اما به علت فعالیتهای سیاسی از هنرستان اخراجش کردند، ایشان در همان سال در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه اهواز قبول و مشغول تحصیل شد، دو سال بعد دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران راه پیدا کرد.
او در محیط دانشگاهی (اهواز و تهران) نیز به مبارزات عقیدتی، سیاسی و نظامی خود ادامه داد و سال ۱۳۵۷ نیز ازدواج نمود. با اوجگیری نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همچنان به مبارزه ادامه داد. خانه اسماعیل همواره یکی از پایگاههای فعال مبارزه با رژیم به شمار میآمد.
شهید دقایقی علاقه وافر به ادامه تحصیل داشت، اما با توجه به ضرورتی که در عرصه انقلاب و دفاع احساس میکرد دانشگاه و تحصیل را ترک کرد و در سال ۱۳۵۸ با یک نسخه از اساسنامه جهاد سازندگی (که دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها آن را تنظیم کرده بودند)، به آغاجاری رفت و به اتفاق عدهای از دوستان، جهادسازندگی را راهاندازی کرد. هنوز چند ماه از فعالیت و تلاش همهجانبه او در این نهاد نگذشته بود که طی حکمی (در اوایل مرداد ماه ۱۳۵۸) مسئول تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه آغاجاری شد. با دقت و دلسوزی تمام به عضوگیری نیروهای انقلابی پرداخت و در زمان تصدی فرماندهی سپاه، نمونه و الگویی شد از یک فرمانده متقی و مدبر و کاردان.
یک سال از فرماندهیاش در این منطقه میگذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک دریادار شمخانی و سایرین شتافت و با عهدهدار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راهاندازی سپاه در شهرستانهای این استان نمود. در همین مسئولیت و قبل از تجاوز نظامی عراق، زمانی که از درگیری خرمشهر با خبر شد سریعاً خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهید جهانآرا) نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد.
حضور در دفاع مقدس
شهید دقایقی به دنبال شروع تهاجم سراسری و ناجوانمردانه عراق، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر ۹۲ زرهی اهواز حضور یافت و در سازماندهی نیروها و تجهیز نیروها تلاش گستردهای را آغاز کرد. در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقیها، با مشکلات زیادی از محاصره خارج شد. در عملیات فتحالمبین نیز در قرارگاه لشکر فجر همکاری کرد.
مسئولیت یگان حفاظت:
ایشان در تاریخ ۱/۴/۱۳۶۱ به سپاه منطقه یک مامور گردید و مسئولیت مهم یگان حفاظت شخصیتها را در قم و استان مرکزی به عهده گرفت. در حدود یکسال کار صادقانه در این حوزه که و با تدبیر و درایت خاص خود و بکارگیری برادران سپاه مخلص و جان برکف، به گونهای عمل کرد که در دوران تصدی فرماندهان ایشان در این مسئولیت، به لطف خدا هیچگونه ترور و سوءقصدی از جانب منافقین و ضدانقلاب در حوزه مسئولیتی او پیش نیامد. در سال ۱۳۶۲ طی فرمان امام خمینی و تاکید خاص بر حضور افراد در جبهه ها ایشان به منطقه جنگی بازگشتند.
راهاندازی دوره عالی مالک اشتر:
پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) گردید. این اقدام ضروری در جهت آشنایی هرچه بیشتر برادران عزیزی که در جنگ تجارب زیادی را کسب کرده و استعداد فرماندهی را داشتند؛ توسط شهید دقایقی صورت گرفت. ایشان با دقت، یکایک آنها را شناسایی و انتخاب کرد تا ضمن آموزش به اصول و مبانی جنگ و آرایش و تاکتیکهای نظامی، افراد نخبه و توانمند را برای بکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی معرفی کند. البته خود ایشان هم در این دوره شرکت کرد.
در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان ۱۳۶۳ به پایان رسانید. پس از مدتی در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) و در نظم بخشیدن و سازماندهی لشکر، کمک کرد.
راهاندازی تیپ مستقل بدر:
هنگامی که ماموریت تیپ یاد شده به ایشان واگذار گردید با تلاشی شبانهروی که داشت و تمامی قدرت و امکانات خود را وقف انجام این وظیفه کرد و با توکل به خدا و پشتکار و جدیت در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را پایهگذاری نماید. ایشان علاوه بر خدمت خالصانه در سمت فرماندهی تیپ ۹ بدر، در عملیات عاشورای ۴ و قدس ۴ و همچنین کربلای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ نیز حضور داشته است.
ویژگیهای اخلاقی
شهید دقایقی در مطالعه و بالا بردن آگاهی و معلومات خود جدیت خاصی داشت و تا آخر عمر پربرکتش از تحصیل دانش باز نماند. انس با قرآن از شاخصترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از تلاوت قرآن نیز غافل نمیشد.
تواضع و فروتنی در اولین برخورد با او، زودتر از صفات دیگر جلوهگر میشد. ایشان با همه مسئولیتهای سنگین و دشواری که برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود و در اوج ناملایمات و فشارها و نارساییها، برخورد شایستهای با نیروهای تحت امر داشت.
ایشان عموماً در کارها با نیروهای خود مشورت میکرد و به رای و نظر آنها توجهی خاص داشت. اما با افراد متخلف و خطاکار بشدت برخورد میکرد و همیشه رعایت جوانب شرعی را در تنبیهات و برخوردها متذکر میشد.
صبر و حوصله و سعه صدر از صفات بارز وی بود. خلوص و سکوت و وقارش در فرماندهی تحسین برانگیز بود. جاذبه او باعث شده بود که در تمامی صحنهها از مکانی ویژه برخوردار شود. تدبیر و کاردانی وی موجب تقویت روزافزون جایگاه او در بین افراد شده بود.
شهادت
سرانجام شهید اسماعیل دقایقی در روز بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش بهبهان قرار دارد.
بخشی از وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم؛ «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.» خدایا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدایا شهادت می دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمّد (صلی الله علیه وآله) رسول و فرستاده توست و علی (علیه السلام) وصی رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خمینی کبیر. سلام بر روحانیت متعهد و امت حزب الله. خدایا از تو می خواهم در هنگامی که شیطان سستی به سراغم می آید او را دور سازی و مرا قوت و آرامش عطا فرمایی که «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم .»
...برادران و خواهران محترم: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است، تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء (ع) رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید.
دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت نیروهای دشمن و تانک های او را می بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می کنند از تجلیات خمینی شدن این امت که مرا به وجد آورده است.
حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشید. من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم، انشاء الله مرا ببخشید. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحین.
پاسدار اسماعیل دقایقی، ۳ جمادی الثانی ۱۴۰۴ روز وفات فاطمه زهرا (س) اولین منادی حق و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت.
منابع
- سایت نوید شاهد