شهید اسماعیل دقایقی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «شهید اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۷ از...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۱۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
شهید اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد. بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید.
+
'''شهید اسماعیل دقایقی''' (۱۳۶۵-۱۳۳۳ ش) از جوانان مبارز و فعال پیش از انقلاب اسلامی بود. وی در بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی رژیم بعثی [[عراق]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
 +
[[پرونده:Daghayeghi.jpg|بندانگشتی|شهید اسماعیل دقایقی]]
  
==زندگینامه ==
+
==ولادت و تحصیلات==
  
شهید دقایقی در سال 1333 ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. پس از مدتی خانواده شهید به علت مشكلاتي كه داشتند، مجبور شدند به آغاجاري مهاجرت کنند.اسماعيل در کودکی  تمامي ارزشهاي وجودي خود را كه به آنها پايبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های اسلامی فراگرفت.
+
اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. اسماعیل در کودکی  تمامی ارزشهای وجودی خود را که به آنها پایبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های [[اسلام|اسلامی]] بودند فراگرفت.
  
ایشان پس از ورود به دوران دبيرستان، در سال 1349 در كنكور هنرستان شركت ملي نفت (كه تنها شاگردان ممتاز و نمونه را مي‌پذيرفت) شركت كرد و پس از قبولي، به ادامه تحصيل در آن هنرستان پرداخت.
+
او پس از ورود به دوران دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت (که تنها شاگردان ممتاز و نمونه را می‌پذیرفت) شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت.
  
== فعاليتهاي سياسي – مذهبي==
+
==فعالیتهای سیاسی و نظامی==
  
اسماعيل در همين هنرستان با برادر محسن رضائي (فرمانده سابق سپاه) كه از ديرباز آشناي وادي مبارزه بود ؛ آشنا شد و به همراه ايشان و ديگر همرزمانش مبارزه پيگيري را عليه رژيم و مفاسد اجتماعي آن آغاز كردند.
+
اسماعیل در هنرستان مبارزات سیاسی خود علیه رژیم و مفاسد اجتماعی آن را آغاز کرد. این مبارزات تنها منحصر به مسائل سیاسی و نظامی نبود، بلکه به علت هوش سرشار و علاقه‌مندیش به مسائل [[فرهنگ|فرهنگی]]، با جوانان این منطقه ارتباط فکری و روحی پیدا می‌کرد و آنان را با فرهنگ اصیل [[اسلام]] که در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا ساخت.  
  
مبارزات و تلاشهاي اسماعيل، منحصر به مسائل سياسي و نظامي نبود، بلكه به علت هوش سرشار و علاقه‌منديش به مسائل فرهنگي  با جوانان اين منطقه ارتباط فكري و روحي پيدا مي‌كرد و آنان را با فرهنگ اصيل اسلام كه در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا مي‌ساخت
+
در سال ۱۳۵۳ دوبار به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه شکنجه بدنی آزاد شد، اما به علت فعالیتهای سیاسی از هنرستان اخراجش کردند، ایشان در همان سال در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه اهواز قبول و مشغول تحصیل شد، دو سال بعد دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران راه پیدا کرد.
  
از اين رو همان گونه كه فعاليتهاي سياسي نظامي اسماعيل و دوستانش گام موثري در مبارزات مسلحانه عليه رژيم ستمشاهي در آغاجاري و بهبهان به شمار مي‌رفت، فعاليتهاي فرهنگي او در حد بسيار موثر،‌عامل بازدارنده‌اي در مقابل روند سريع ترويج فرهنگ مبتذل غربي در اين منطقه شد؛
+
او در محیط دانشگاهی (اهواز و تهران) نیز به مبارزات عقیدتی،‌ سیاسی و نظامی خود ادامه داد و سال ۱۳۵۷ نیز ازدواج نمود. با اوج‌گیری نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان [[ایران|ایران]] به رهبری حضرت [[امام خمینی|امام خمینی]](ره) همچنان به مبارزه ادامه داد. خانه اسماعیل همواره یکی از پایگاههای فعال مبارزه با رژیم به شمار می‌آمد.
  
در سال 1353 دوبار (همراه با برادر محسن رضائي و جمعي از ياران) به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه كه همراه با شكنجه بدني و عذاب روحي بود، از زندان آزاد شد. پس از آزادي از زندان، از هنرستان نيز اخراج شد، اما در همان سال در رشته آبياري دانشكده كشاورزي دانشگاه اهواز قبول شد و پس از دو سال تحصيل در اين رشته، دوباره در كنكور شركت كرد و به دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران كه از لحاظ فضاي مذهبي، سياسي و علمي براي او مناسبتر از ديگر مراكز علمي و آموزشي بود ؛ وارد شد.
+
شهید دقایقی علاقه وافر به ادامه تحصیل داشت، اما با توجه به ضرورتی که در عرصه انقلاب و دفاع احساس می‌کرد دانشگاه و تحصیل را ترک کرد و در سال ۱۳۵۸ با یک نسخه از اساسنامه جهاد سازندگی (که دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها آن را تنظیم کرده بودند)، به آغاجاری رفت و به اتفاق عده‌ای از دوستان، جهادسازندگی را راه‌اندازی کرد. هنوز چند ماه از فعالیت و تلاش همه‌جانبه او در این نهاد نگذشته بود که طی حکمی (در اوایل مرداد ماه ۱۳۵۸) مسئول تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه آغاجاری شد. با دقت و دلسوزی تمام به عضوگیری نیروهای انقلابی پرداخت و در زمان تصدی فرماندهی سپاه، نمونه و الگویی شد از یک فرمانده متقی و مدبر و کاردان.  
  
اودر محيط دانشگاهي (اهواز و تهران) نيز به مبارزات عقيدتي،‌سياسي و نظامي خود ادامه داد. در سال 1357 ازدواج نمود
+
یک سال از فرماندهی‌اش در این منطقه می‌گذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک دریادار شمخانی و سایرین شتافت و با عهده‌دار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راه‌اندازی سپاه در شهرستانهای این استان نمود. در همین مسئولیت و قبل از تجاوز نظامی [[عراق]]، ‌زمانی که از درگیری خرمشهر با خبر شد سریعاً‌ خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهید جهان‌آرا) نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد.
  
با اوج‌گيري نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره) همچنان به مبارزه ادامه داد  خانه اسماعيل همواره يكي از پايگاههاي فعال مبارزه با رژيم به شمار مي‌آمد
+
==حضور در دفاع مقدس==
  
==نقش شهيد در دوران انقلاب اسلامي==
+
شهید دقایقی به دنبال شروع تهاجم سراسری و ناجوانمردانه [[عراق]]، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر ۹۲ زرهی اهواز حضور یافت و در سازماندهی نیروها و تجهیز نیروها تلاش گسترده‌ای را آغاز کرد.  در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقیها، با مشکلات زیادی از محاصره خارج شد. در عملیات فتح‌المبین نیز در قرارگاه لشکر فجر همکاری کرد.
  
شهيد دقايقي علاقه وافر به ادامه تحصيل داشت، اما با توجه به ضرورتي كه در عرصه انقلاب و دفاع احساس مي‌كرد دانشگاه و تحصيل را ترك كرد و در سال 1358 با يك نسخه از اساسنامه جهاد سازندگي (كه دانشجويان انجمن اسلامي دانشگاهها آن را تنظيم كرده بودند)، به آغاجاري رفت و به اتفاق عده‌اي از دوستان، جهادسازندگي را راه‌اندازي كرد. هنوز چند ماه از فعاليت و تلاش همه‌جانبه او در اين نهاد نگذشته بود كه طي حكمي (در اوايل مرداد ماه 1358) مسئول تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در منطقه آغاجاري شد. با دقت و دلسوزي تمام به عضوگيري نيروهاي انقلابي پرداخت و در زمان تصدي فرماندهي سپاه، نمونه و الگويي شد از يك فرمانده متقي ومدبر و كاردان. يك سال از فرماندهي‌اش در اين منطقه مي‌گذشت كه به دليل لياقت و شايستگي زياد، براي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوزستان به كمك دريادارشمخاني و سايرين شتافت و با عهده‌دار شدن مسئوليت دفتر هماهنگي استان، شروع به تشكيل و راه‌اندازي سپاه در شهرستانهاي اين استان نمود. با انتخاب و معرفي فرماندهان صالح و لايق توانست خدمات ارزنده‌اي را به اين نهاد مقدس ارائه دهد. در همين مسئوليت و قبل از تجاوز نظامي عراق،‌زماني كه از درگيري خرمشهر با خبر شد سريعاً‌خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهيد جهان‌آرا) نقش اساسي در آمادگي رزمي مردم منطقه ايفا كرد.
+
'''مسئولیت یگان حفاظت:'''
  
==شهيد و دفاع مقدس==
+
ایشان در تاریخ ۱/۴/۱۳۶۱ به سپاه منطقه یک مامور گردید و مسئولیت مهم یگان حفاظت شخصیتها را در [[قم]] و استان مرکزی به عهده گرفت. در حدود یکسال کار صادقانه در این حوزه که و با تدبیر و درایت خاص خود و بکارگیری برادران سپاه مخلص و جان برکف، به گونه‌ای عمل کرد که در دوران تصدی فرماندهان ایشان در این مسئولیت، به لطف خدا هیچگونه ترور و سوءقصدی از جانب [[نفاق|منافقین]] و ضدانقلاب در حوزه مسئولیتی او پیش نیامد.
 +
در سال ۱۳۶۲ طی فرمان [[امام خمینی]] و تاکید خاص بر حضور افراد در جبهه ها ایشان به منطقه جنگی بازگشتند.
  
به دنبال شروع تهاجم سراسري و ناجوانمردانه عراق، به عنوان نماينده سپاه در اتاق جنگ لشكر92 زرهي اهواز حضور يافت و در شرايطي كه با كارشكنيهاي بني‌صدر خائن مواجه بود ؛در سازماندهي نيروها و تجهيز آنها تلاش گسترده‌اي را آغاز كرد. او به لحاظ احساس مسئوليت ويژه‌اي كه داشت در برخي مواقع در مناطق عملياتي حاضر مي‌شد و به سر و سامان دادن نيروها مي‌پرداخت.
+
'''راه‌اندازی دوره عالی مالک اشتر:'''
  
در جريان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقيها، با مشكلات زيادي از محاصره خارج شد. بعدها به همراه شهيد علم‌الهدي در شكستن محاصره سوسنگرد دليرانه جنگيد. در عمليات فتح‌المبين نيز در قرارگاه لشكر فجر با سردار شهيد بقايي (كه در آن زمان فرماندهي قرارگاه فجر را به عهده داشت) همكاري كرد.
+
پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راه‌اندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) گردید. این اقدام ضروری در جهت آشنایی هرچه بیشتر برادران عزیزی که در جنگ تجارب زیادی را کسب کرده و استعداد فرماندهی را داشتند؛ توسط شهید دقایقی صورت گرفت. ایشان با دقت، یکایک آنها را شناسایی و انتخاب کرد تا ضمن آموزش به اصول و مبانی جنگ و آرایش و تاکتیکهای نظامی، افراد نخبه و توانمند را برای بکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی معرفی کند. البته خود ایشان هم در این دوره شرکت کرد.
  
مسئوليت يگان حفاظت
+
در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان ۱۳۶۳ به پایان رسانید.
 +
پس از مدتی در لشکر ۱۷ علی‌ بن ابی‌طالب(ع) و در نظم بخشیدن و سازماندهی لشکر، کمک کرد.
  
بعد از عمليات بيت‌المقدس، از آنجا كه جنگ، حالت فرسايشي به خود گرفت و تحرك جبهه‌ها كم شده بود، منافقين و ضدانقلاب در راستاي اهداف استكبار جهاني، دست به ترور شخصيتها و افراد موثر نظام و مردم کوچه بازار مي‌زدند تا نظام را از داخل تضعيف كرده و عقبه جنگ را تضعيف نمايند.
+
'''راه‌اندازی تیپ مستقل بدر:'''
  
ايشان در تاريخ 1/4/1361 به سپاه منطقه يك مامور گرديد و مسئوليت مهم يگان حفاظت شخصيتها را در قم و استان مركزي به عهده گرفت و با تدبير و درايت خاص خود و بكارگيري برادران سپاه مخلص و جان بركف، به گونه‌اي عمل كرد كه در دوران تصدي فرماندهان ايشان در اين مسئوليت، به لطف خدا هيچگونه ترور و سوءقصدي از جانب منافقين و ضدانقلاب در حوزه مسئوليتي او پيش نيامد.
+
هنگامی که ماموریت تیپ یاد شده به ایشان واگذار گردید با تلاشی شبانه‌روی که داشت و تمامی قدرت و امکانات خود را وقف انجام این وظیفه کرد و با [[توکل|توکل]] به خدا و پشتکار و جدیت در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را پایه‌گذاری نماید.
 +
ایشان علاوه بر  خدمت  خالصانه در سمت فرماندهی تیپ ۹ بدر، در عملیات عاشورای ۴ و قدس ۴ و همچنین کربلای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ نیز حضور داشته است.  
  
پس از يك سال و اندي كار و تلاش صادقانه در جهت حفظ سرمايه انساني انقلاب، هنگامي كه حضرت امام خميني(ره) در سال 1362 طي فرماني تاكيد خاصي بر حضور افراد در جبهه‌ها نمودند، ايشان بي‌درنگ طي نامه‌اي به فرماندهي، گزارش مشروح فعاليتهاي خود را منعكس و ضمن آن بدين‌گونه كسب تكليف كرد:
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
 +
شهید دقایقی در مطالعه و بالا بردن آگاهی و معلومات خود جدیت خاصی داشت و تا آخر عمر پربرکتش از تحصیل دانش باز نماند. انس با [[قرآن]] از شاخصترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از [[تلاوت قرآن]] نیز غافل نمی‌شد.
  
در شرايطي كه مساله اصلي سپاه و طبعاً كشور، جنگ است، آيا ماندن و عدم همكاري با سپاه در جنگ نوعي راحت‌طلبي نيست؟ و ضمن آن، درخواست خود را باتوجه به تجربياتي كه در جنگ اندوخته بود، براي خدمت فعال و حضور در جبهه مطرح ساخت.
+
[[تواضع]] و فروتنی در اولین برخورد با او، زودتر از صفات دیگر جلوه‌گر می‌شد.
 +
ایشان با همه مسئولیتهای سنگین و دشواری که برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود و در اوج ناملایمات و فشارها و نارساییها، برخورد شایسته‌ای با نیروهای تحت امر داشت.  
  
راه‌اندازي دوره عالي مالك اشتر
+
ایشان عموماً در کارها با نیروهای خود مشورت می‌کرد و به رای و نظر آنها توجهی خاص داشت.
 +
اما با افراد متخلف و خطاکار بشدت برخورد می‌کرد و همیشه رعایت جوانب شرعی را در تنبیهات و برخوردها متذکر می‌شد.
  
پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راه‌اندازي دوره عالي مالك اشتر (ويژه آموزش فرماندهان گردان) گرديد. اين اقدام ضروري در جهت آشنايي هرچه بيشتر برادران عزيزي كه در جنگ تجارب زيادي را كسب كرده و استعداد فرماندهي را داشتند؛ توسط شهيد دقايقي صورت گرفت. ايشان با دقت، يكايك آنها را شناسايي و انتخاب كرد تا ضمن آموزش به اصول و مباني جنگ و آرايش و تاكتيكهاي نظامي، افراد نخبه و توانمند را براي بكارگيري در مسئوليتهاي فرماندهي معرفي كند. البته خود ايشان هم در اين دوره شركت كرد.
+
[[صبر]] و حوصله و [[سعه صدر]] از صفات بارز وی بود. [[خلوص]] و سکوت و وقارش در فرماندهی تحسین برانگیز بود. جاذبه او باعث شده بود که در تمامی صحنه‌ها از مکانی ویژه برخوردار شود. تدبیر و کاردانی وی موجب تقویت روزافزون جایگاه او در بین افراد شده بود.
  
در زمان اجراي طرح مالك اشتر، عمليات خيبر در منطقه عملياتي جزاير مجنون انجام شد و شهيد دقايقي نيز با حضور در اين نبرد فراموش نشدني، فرماندهي يكي از گردانهاي خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عمليات خيبر به پشت جبهه بازگشت و دوره ياد شده را در تابستان 1363 به پايان رسانيد.
+
==شهادت==
 +
سرانجام شهید اسماعیل دقایقی در روز بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی [[عراق]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. مزار او در زادگاهش بهبهان قرار دارد.
  
پس از مدتي در لشكر 17 علي‌بن ابيطالب(ع) در كنار شهيد دلاور مهدي زين‌الدين قرار گرفت و در نظم بخشيدن و سازماندهي لشكر، يار ديرينه خود را كمك كرد وبا پذيرش مسئوليت طرح و عمليات لشكر، خدمات ارزنده‌اي را به جبهه و جنگ ارائه كرد
+
==بخشی از وصیتنامه شهید==
 +
بسم الله الرحمن الرحیم؛ «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.» خدایا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدایا شهادت می دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمّد (صلی الله علیه وآله) رسول و فرستاده توست و علی (علیه السلام) وصی رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خمینی کبیر. سلام بر روحانیت متعهد و امت حزب الله. خدایا از تو می خواهم در هنگامی که شیطان سستی به سراغم می آید او را دور سازی و مرا قوت و آرامش عطا فرمایی که «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم .»
  
راه‌اندازي تيپ مستقل بدر
+
...برادران و خواهران محترم: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است، تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء (ع) رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید.
  
هنگامي كه ماموريت تيپ يادشده به ايشان واگذار گرديد همانگونه كه شعار هميشگي‌اش در زندگي اين بود كه هيچ‌وقت نبايد آرامش خودمان را در آرامش مادي بدانيم، براي عملي ساختن و تحقق آن، تلاشي شبانه‌روي داشت و تمامي قدرت و امكانات خود را وقف انجام وظيفه الهي كرد و با توكل به خدا و پشتكار و جديت در مدت كوتاهي موفق شد يگان رزم منسجم و قدرتمندي را پايه‌گذاري نمايد.
+
دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت نیروهای دشمن و تانک های او را می بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می کنند از تجلیات خمینی شدن این امت که مرا به وجد آورده است.  
  
نيروهاي رزمنده تيپ همه عاشق او بودند. او در قلوب يكايك آنان جا گرفته بود و آنها اسماعيل را از خودشان و جزو جامعه خودشان مي‌دانستند و وجودش را نعمت الهي تلقي مي‌كردند.
+
حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشید. من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم، انشاء الله مرا ببخشید. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحین.
  
او فقط از نظر تشكيلاتي فرمانده نبود، بلكه بر قلوب افراد فرماندهي مي‌كرد. درحيطه مسئوليتي او نظارت بر نيروهاي تحت فرماندهي امري بديهي بود. از سركشي به خانواده‌هاي شهدا نيز غافل نبود.
+
پاسدار اسماعیل دقایقی، ۳ جمادی الثانی ۱۴۰۴ روز وفات [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا]] (س) اولین منادی حق و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت.
  
ويژگيهاي اخلاقي
+
==منابع==
 +
*سایت نوید شاهد
  
در مطالعه و بالابردن آگاهي و معلومات خود جديت خاصي داشت و تا آخر عمر پربركتش از تحصيل دانش باز نماند. ايشان با استفاده از فرصتي كه برايش در قم و استان مركزي پيش آمده بود، در كنار وظيفه حساس و مهم فرماندهي و حفاظت از شخصيتها و كادرهاي انقلاب، به فراگيري ادبيات عرب، تفسير،‌اخلاق و تاريخ اسلام پرداخت.
+
[[رده:شهدای هشت سال دفاع مقدس|دقایقی، اسماعیل]]
 
+
[[رده:سرداران شهید سپاه پاسداران]]
انس با قرآن از شاخصترين خصوصيت او بود. حتي در اوج مشكلات و گرفتاريها از تلاوت قرآن نيز غافل نمي‌شد. از همسر محترم ايشان نقل شده كه او سالي سه بار قرآن را ختم مي‌كرد.
 
 
 
روحيه‌اي كه بيش از هر خصيصه و صفت ديگر در تمامي مراحل زندگي بدان پايبند بود، پذيرش خطاي خود بود. بدين معني كه اگر احساس مي‌كرد كه با فعل و حركت خود در رابطه با فردي دچار خطا شده، هرچند كه از نظر مسئوليت و شرايط سني از طرف مقابل خود بالاتر بود، در صدد اعتراف به خطا بر مي‌آمد و از آن فرد پوزش مي‌طلبيد.
 
 
 
با افراد مختلف و خطاكار بشدت برخورد مي‌كرد و هميشه رعايت جوانب شرعي را در تنبيهات و برخوردها متذكر مي‌شد.
 
 
 
تواضع و فروتني او به نقل از همرزمانش چنان مشهود بود كه مثل يك بسيجي و يك رزمنده عادي در چادرها زندگي مي‌كرد. در كارها به آنان كمك مي‌كرد و در برخوردهايش خيلي‌ها تصور نمي‌كردند او فرمانده يگان باشد. در اولين برخورد با او، صفت تواضع زودتر از صفات ديگر جلوه‌گر مي‌شد. رزمندگان اسلام او را الگوي واقعي يك انسان مجاهد و وارسته مي‌دانستند.
 
 
 
با همه مسئوليتهاي سنگين و دشواري كه برعهده داشت هيچ‌گاه در چهره‌اش آثاري از خستگي يا كسالت ظاهر نبود. لبخند مداوم او در مقابله با سختيها براي همه نيروها درس بود.
 
 
 
در اوج ناملايمات و فشارها و نارساييها، برخورد شايسته‌اي با نيروهاي تحت امر داشت.
 
 
 
ايشان عموماً در كارها با نيروهاي خود مشورت مي‌كرد و به راي و نظر آنها توجهي خاص داشت.
 
 
 
صبر و حوصله و سعه صدر از صفات بارز وي بود. در مقابل تمام مشكلات و مسائل با شمشير صبر به مقابله برمي‌خواست.
 
 
 
خلوص و سكوت و وقارش در فرماندهي تحسين برانگيز بود. جاذبه او باعث شده بود كه در تمامي صحنه‌ها حتي در داخل خانواده رزمنگان از مكاني ويژه برخوردار شود. تدبير و كارداني وي موجب تقويت روزافزون جايگاه او در بين افراد شده بود.
 
 
 
شهيد دقايقي اين صفات را از تلاشهاي مجدانه‌اش در راه حق به دست آورده بود و اين همه را در تمامي مراحل زندگي و مراتب آن به همراه خود حفظ نمود.
 
 
 
در زندگي مادي خود مرحله ساده‌زيستي را پشت سر گذاشته بود و به بذل و ايثار توجهي خاص داشت و در مواقع ضروري حتي حقوق خود را جهت رفع نيازمنديهاي نيروهاي تحت امر خود خرج مي‌كرد.
 
 
 
او انساني بود كه در راه حفظ نظام مقدس جمهوري اسلامي دست از آلايشهاي دنيا شسته بود و دل به محبت حق سپرده بود
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۹

شهید اسماعیل دقایقی (۱۳۶۵-۱۳۳۳ ش) از جوانان مبارز و فعال پیش از انقلاب اسلامی بود. وی در بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی رژیم بعثی عراق به شهادت رسید.

شهید اسماعیل دقایقی

ولادت و تحصیلات

اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. اسماعیل در کودکی تمامی ارزشهای وجودی خود را که به آنها پایبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های اسلامی بودند فراگرفت.

او پس از ورود به دوران دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت (که تنها شاگردان ممتاز و نمونه را می‌پذیرفت) شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت.

فعالیتهای سیاسی و نظامی

اسماعیل در هنرستان مبارزات سیاسی خود علیه رژیم و مفاسد اجتماعی آن را آغاز کرد. این مبارزات تنها منحصر به مسائل سیاسی و نظامی نبود، بلکه به علت هوش سرشار و علاقه‌مندیش به مسائل فرهنگی، با جوانان این منطقه ارتباط فکری و روحی پیدا می‌کرد و آنان را با فرهنگ اصیل اسلام که در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا ساخت.

در سال ۱۳۵۳ دوبار به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه شکنجه بدنی آزاد شد، اما به علت فعالیتهای سیاسی از هنرستان اخراجش کردند، ایشان در همان سال در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه اهواز قبول و مشغول تحصیل شد، دو سال بعد دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران راه پیدا کرد.

او در محیط دانشگاهی (اهواز و تهران) نیز به مبارزات عقیدتی،‌ سیاسی و نظامی خود ادامه داد و سال ۱۳۵۷ نیز ازدواج نمود. با اوج‌گیری نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همچنان به مبارزه ادامه داد. خانه اسماعیل همواره یکی از پایگاههای فعال مبارزه با رژیم به شمار می‌آمد.

شهید دقایقی علاقه وافر به ادامه تحصیل داشت، اما با توجه به ضرورتی که در عرصه انقلاب و دفاع احساس می‌کرد دانشگاه و تحصیل را ترک کرد و در سال ۱۳۵۸ با یک نسخه از اساسنامه جهاد سازندگی (که دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها آن را تنظیم کرده بودند)، به آغاجاری رفت و به اتفاق عده‌ای از دوستان، جهادسازندگی را راه‌اندازی کرد. هنوز چند ماه از فعالیت و تلاش همه‌جانبه او در این نهاد نگذشته بود که طی حکمی (در اوایل مرداد ماه ۱۳۵۸) مسئول تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه آغاجاری شد. با دقت و دلسوزی تمام به عضوگیری نیروهای انقلابی پرداخت و در زمان تصدی فرماندهی سپاه، نمونه و الگویی شد از یک فرمانده متقی و مدبر و کاردان.

یک سال از فرماندهی‌اش در این منطقه می‌گذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک دریادار شمخانی و سایرین شتافت و با عهده‌دار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راه‌اندازی سپاه در شهرستانهای این استان نمود. در همین مسئولیت و قبل از تجاوز نظامی عراق، ‌زمانی که از درگیری خرمشهر با خبر شد سریعاً‌ خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهید جهان‌آرا) نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد.

حضور در دفاع مقدس

شهید دقایقی به دنبال شروع تهاجم سراسری و ناجوانمردانه عراق، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر ۹۲ زرهی اهواز حضور یافت و در سازماندهی نیروها و تجهیز نیروها تلاش گسترده‌ای را آغاز کرد. در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقیها، با مشکلات زیادی از محاصره خارج شد. در عملیات فتح‌المبین نیز در قرارگاه لشکر فجر همکاری کرد.

مسئولیت یگان حفاظت:

ایشان در تاریخ ۱/۴/۱۳۶۱ به سپاه منطقه یک مامور گردید و مسئولیت مهم یگان حفاظت شخصیتها را در قم و استان مرکزی به عهده گرفت. در حدود یکسال کار صادقانه در این حوزه که و با تدبیر و درایت خاص خود و بکارگیری برادران سپاه مخلص و جان برکف، به گونه‌ای عمل کرد که در دوران تصدی فرماندهان ایشان در این مسئولیت، به لطف خدا هیچگونه ترور و سوءقصدی از جانب منافقین و ضدانقلاب در حوزه مسئولیتی او پیش نیامد. در سال ۱۳۶۲ طی فرمان امام خمینی و تاکید خاص بر حضور افراد در جبهه ها ایشان به منطقه جنگی بازگشتند.

راه‌اندازی دوره عالی مالک اشتر:

پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راه‌اندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) گردید. این اقدام ضروری در جهت آشنایی هرچه بیشتر برادران عزیزی که در جنگ تجارب زیادی را کسب کرده و استعداد فرماندهی را داشتند؛ توسط شهید دقایقی صورت گرفت. ایشان با دقت، یکایک آنها را شناسایی و انتخاب کرد تا ضمن آموزش به اصول و مبانی جنگ و آرایش و تاکتیکهای نظامی، افراد نخبه و توانمند را برای بکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی معرفی کند. البته خود ایشان هم در این دوره شرکت کرد.

در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان ۱۳۶۳ به پایان رسانید. پس از مدتی در لشکر ۱۷ علی‌ بن ابی‌طالب(ع) و در نظم بخشیدن و سازماندهی لشکر، کمک کرد.

راه‌اندازی تیپ مستقل بدر:

هنگامی که ماموریت تیپ یاد شده به ایشان واگذار گردید با تلاشی شبانه‌روی که داشت و تمامی قدرت و امکانات خود را وقف انجام این وظیفه کرد و با توکل به خدا و پشتکار و جدیت در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را پایه‌گذاری نماید. ایشان علاوه بر خدمت خالصانه در سمت فرماندهی تیپ ۹ بدر، در عملیات عاشورای ۴ و قدس ۴ و همچنین کربلای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ نیز حضور داشته است.

ویژگی‌های اخلاقی

شهید دقایقی در مطالعه و بالا بردن آگاهی و معلومات خود جدیت خاصی داشت و تا آخر عمر پربرکتش از تحصیل دانش باز نماند. انس با قرآن از شاخصترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از تلاوت قرآن نیز غافل نمی‌شد.

تواضع و فروتنی در اولین برخورد با او، زودتر از صفات دیگر جلوه‌گر می‌شد. ایشان با همه مسئولیتهای سنگین و دشواری که برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود و در اوج ناملایمات و فشارها و نارساییها، برخورد شایسته‌ای با نیروهای تحت امر داشت.

ایشان عموماً در کارها با نیروهای خود مشورت می‌کرد و به رای و نظر آنها توجهی خاص داشت. اما با افراد متخلف و خطاکار بشدت برخورد می‌کرد و همیشه رعایت جوانب شرعی را در تنبیهات و برخوردها متذکر می‌شد.

صبر و حوصله و سعه صدر از صفات بارز وی بود. خلوص و سکوت و وقارش در فرماندهی تحسین برانگیز بود. جاذبه او باعث شده بود که در تمامی صحنه‌ها از مکانی ویژه برخوردار شود. تدبیر و کاردانی وی موجب تقویت روزافزون جایگاه او در بین افراد شده بود.

شهادت

سرانجام شهید اسماعیل دقایقی در روز بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش بهبهان قرار دارد.

بخشی از وصیتنامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم؛ «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.» خدایا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدایا شهادت می دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمّد (صلی الله علیه وآله) رسول و فرستاده توست و علی (علیه السلام) وصی رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خمینی کبیر. سلام بر روحانیت متعهد و امت حزب الله. خدایا از تو می خواهم در هنگامی که شیطان سستی به سراغم می آید او را دور سازی و مرا قوت و آرامش عطا فرمایی که «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم .»

...برادران و خواهران محترم: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است، تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء (ع) رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید.

دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت نیروهای دشمن و تانک های او را می بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می کنند از تجلیات خمینی شدن این امت که مرا به وجد آورده است.

حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشید. من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم، انشاء الله مرا ببخشید. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحین.

پاسدار اسماعیل دقایقی، ۳ جمادی الثانی ۱۴۰۴ روز وفات فاطمه زهرا (س) اولین منادی حق و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت.

منابع

  • سایت نوید شاهد