عدل الهی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} در آیات قرآن کریم، عادل بودن و قیام به عدل بعنوان یک صفت مث...' ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | در آیات [[قرآن کریم]]، عادل بودن و قیام به [[عدل]] به عنوان یک صفت مثبت برای [[الله|خداوند]] ذکر شده است یعنی در قرآن تنها به تنزیه خداوند از [[ظلم]] و ستم قناعت نشده، بلکه به طور مستقیم نیز صفت [[عدالت]] برای خداوند اثبات شده است چنانکه می فرماید: «شهدالله انه لا اله الا هو والملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط؛ خدا و [[فرشتگان]] و دارندگان دانش گواهی می دهند که معبودی جز خدای یکتای بپادارنده قسط و عدل، نیست».([[سوره آل عمران]]،۱۸) بنابراین از نظر [[اسلام]]، عدل الهی حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعا باید خداوند را به آن موصوف نمود. | |
− | در آیات قرآن | ||
− | == معنای عدل == | + | ==معنای عدل الهی== |
− | + | «[[عدل]]» در لغت به معنی مساوات و برابری است.<ref>راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد المعروف، المفردات فی غریب القرآن، المکتبه الرضویه، بیتا، ص۳۲۵.</ref> و در اصطلاح به چند معنی آمده است از جمله: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *الف) رعایت تساوی میان دیگران و اجتناب از تبعیض در صورتی که هیچگونه تفاوتی در شایستگیها و استحقاقها وجود نداشته باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی(۱) خداشناسی، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷ش، ج اول، ص۳۲۶.</ref> | |
− | + | *ب) رعایت و توجه کردن به حقوق هر ذی حقی، بنابراین باید نخست موجودی را در نظر گرفت که دارای حقی باشد تا «رعایت» آن «عدل»، و تجاوز به آن «ظلم» نامیده شود.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی؛ آموزش عقاید، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰ش، چ هفتم، ج۱-۲، ص۱۹۲.</ref> | |
− | + | *ج) «هر چیزی را به جای خود نهادن یا هر کاری را به وجه شایسته انجام دادن»، طبق این تعریف عدل مرادف با [[حکمت|حکمت]] و کار عادلانه مساوی با کار حکیمانه است.<ref>همان.</ref> در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و درخور خود را دارد و عدل آن است که این تناسب رعایت گردد و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. | |
− | + | با توجه به معانی ذکر شده معنای اجمالی «عدل الهی» آن است که [[الله|خداوند]] با هر موجودی، آنچنان که شایسته آن است، رفتار کند و او را در جایگاهی که در خور آن است، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد؛ همان، ص۳۲۷.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==دلایل عدل الهی== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | متکلمین برای اثبات عدل الهی به دلایلی استناد کردهاند از جمله: | |
+ | ۱- در نظر [[عقل]]، عدل کاری شایسته و [[ظلم]] عملی ناشایست است و خداوند حکیم از انجام کارهایی که عقل ناشایست میشمارد، منزه است. پس خداوند هیچگاه مرتکب ظلم و ستم نمیشود و تمام کارهای او عادلانه است.<ref>سعیدی مهر، محمد، پیشین، ص۳۲۸-۳۲۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | ۲- اگر فرض کنیم خداوند سبحان مرتکب ظلم میگردد، با سه احتمال روبرو خواهیم بود: | ||
+ | |||
+ | * الف: یا این عمل ناشی از جهل است که این با علم مطلق الهی ناسازگار است. | ||
+ | * ب: یا این عمل از نیاز و فقر سرچشمه میگیرد و در بحث غنی بودن خداوند ثابت شده که خداوند غنی مطلق است. | ||
+ | * ج: یا ظلم، مقتضای ظلم است. با این که در بحث [[حسن و قبح عقلی|حسن و قبح عقلی]] ثابت شده که خداوند فعل زشت و قبیح انجام نمیدهد و تمام افعال خداوند عادلانه است.<ref>همان.</ref> | ||
+ | |||
+ | ۳- برخی از اندیشمندان معتقدند که عدالت را در چند مقام و جایگاه باید در نظر گرفت و هر کدام را با دلیلی اثبات کرد: | ||
+ | |||
+ | * الف: عدالت در مقام [[تکلیف|تکلیف]]: اگر خدای متعال، تکلیفی بالاتر و فوق طاقت بندگان تعیین کند، امکان عمل نخواهد داشت و کار لغو و بیهودهای خواهد بود و حکمت الهی اقتضا میکند که این تکالیف، متناسب با تواناییهای مکلفین باشد تا نقض غرض لازم نیاید زیرا غرض خداوند انجام تکالیف بندگان است برای بدست آوردن خیر و مصلحت و رسیدن به سعادت واقعی، وقتی خداوند تکالیفی به عهده آنها بگذارد که نتوانند انجام دهند چگونه این غرض ایجاد خواهد شد. | ||
+ | * ب: عدالت در مقام قضاوت بین بندگان: این کار به منظور مشخص شدن استحقاق افراد برای انواع پاداش و کیفر، انجام می گیرد و اگر برخلاف قسط و عدل باشد، نقض غرض خواهد شد. | ||
+ | * ج: عدالت در مقام پاداش و کیفر: با توجه به هدف نهایی آفرینش، کسی که انسان را برای رسیدن به نتایج کارهای خوب و بدش آفریده است اگر او را برخلاف اقتضای آنها پاداش یا کیفر دهد به هدف خودش نخواهد رسید. | ||
+ | |||
+ | پس صفات ذاتیه خداوند باعث میشود تا رفتار او حکیمانه و عادلانه باشد و هیچ صفتی که اقتضای ظلم و ستم یا لغو و عبث را داشته باشد در او وجود نداشته باشد.<ref>ر.ک: استاد محمدتقی مصباح، ص۱۹۴-۱۹۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *سید ایوب هاشمی و جابر توحیدی مقدم، ادله عدل الهی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه] تاریخ بازیابی: ۲۳ دی ۱۳۹۲. | ||
+ | *عدل الهی از نظر قرآن کریم، کتابخانه طهور. | ||
− | + | {{اعتقادات شیعه}} | |
− | |||
− | |||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] | [[رده:اسماء و صفات الهی]] | ||
[[رده:اعتقادات]] | [[رده:اعتقادات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۵
در آیات قرآن کریم، عادل بودن و قیام به عدل به عنوان یک صفت مثبت برای خداوند ذکر شده است یعنی در قرآن تنها به تنزیه خداوند از ظلم و ستم قناعت نشده، بلکه به طور مستقیم نیز صفت عدالت برای خداوند اثبات شده است چنانکه می فرماید: «شهدالله انه لا اله الا هو والملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط؛ خدا و فرشتگان و دارندگان دانش گواهی می دهند که معبودی جز خدای یکتای بپادارنده قسط و عدل، نیست».(سوره آل عمران،۱۸) بنابراین از نظر اسلام، عدل الهی حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعا باید خداوند را به آن موصوف نمود.
معنای عدل الهی
«عدل» در لغت به معنی مساوات و برابری است.[۱] و در اصطلاح به چند معنی آمده است از جمله:
- الف) رعایت تساوی میان دیگران و اجتناب از تبعیض در صورتی که هیچگونه تفاوتی در شایستگیها و استحقاقها وجود نداشته باشد.[۲]
- ب) رعایت و توجه کردن به حقوق هر ذی حقی، بنابراین باید نخست موجودی را در نظر گرفت که دارای حقی باشد تا «رعایت» آن «عدل»، و تجاوز به آن «ظلم» نامیده شود.[۳]
- ج) «هر چیزی را به جای خود نهادن یا هر کاری را به وجه شایسته انجام دادن»، طبق این تعریف عدل مرادف با حکمت و کار عادلانه مساوی با کار حکیمانه است.[۴] در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و درخور خود را دارد و عدل آن است که این تناسب رعایت گردد و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد.
با توجه به معانی ذکر شده معنای اجمالی «عدل الهی» آن است که خداوند با هر موجودی، آنچنان که شایسته آن است، رفتار کند و او را در جایگاهی که در خور آن است، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.[۵]
دلایل عدل الهی
متکلمین برای اثبات عدل الهی به دلایلی استناد کردهاند از جمله:
۱- در نظر عقل، عدل کاری شایسته و ظلم عملی ناشایست است و خداوند حکیم از انجام کارهایی که عقل ناشایست میشمارد، منزه است. پس خداوند هیچگاه مرتکب ظلم و ستم نمیشود و تمام کارهای او عادلانه است.[۶]
۲- اگر فرض کنیم خداوند سبحان مرتکب ظلم میگردد، با سه احتمال روبرو خواهیم بود:
- الف: یا این عمل ناشی از جهل است که این با علم مطلق الهی ناسازگار است.
- ب: یا این عمل از نیاز و فقر سرچشمه میگیرد و در بحث غنی بودن خداوند ثابت شده که خداوند غنی مطلق است.
- ج: یا ظلم، مقتضای ظلم است. با این که در بحث حسن و قبح عقلی ثابت شده که خداوند فعل زشت و قبیح انجام نمیدهد و تمام افعال خداوند عادلانه است.[۷]
۳- برخی از اندیشمندان معتقدند که عدالت را در چند مقام و جایگاه باید در نظر گرفت و هر کدام را با دلیلی اثبات کرد:
- الف: عدالت در مقام تکلیف: اگر خدای متعال، تکلیفی بالاتر و فوق طاقت بندگان تعیین کند، امکان عمل نخواهد داشت و کار لغو و بیهودهای خواهد بود و حکمت الهی اقتضا میکند که این تکالیف، متناسب با تواناییهای مکلفین باشد تا نقض غرض لازم نیاید زیرا غرض خداوند انجام تکالیف بندگان است برای بدست آوردن خیر و مصلحت و رسیدن به سعادت واقعی، وقتی خداوند تکالیفی به عهده آنها بگذارد که نتوانند انجام دهند چگونه این غرض ایجاد خواهد شد.
- ب: عدالت در مقام قضاوت بین بندگان: این کار به منظور مشخص شدن استحقاق افراد برای انواع پاداش و کیفر، انجام می گیرد و اگر برخلاف قسط و عدل باشد، نقض غرض خواهد شد.
- ج: عدالت در مقام پاداش و کیفر: با توجه به هدف نهایی آفرینش، کسی که انسان را برای رسیدن به نتایج کارهای خوب و بدش آفریده است اگر او را برخلاف اقتضای آنها پاداش یا کیفر دهد به هدف خودش نخواهد رسید.
پس صفات ذاتیه خداوند باعث میشود تا رفتار او حکیمانه و عادلانه باشد و هیچ صفتی که اقتضای ظلم و ستم یا لغو و عبث را داشته باشد در او وجود نداشته باشد.[۸]
پانویس
- پرش به بالا ↑ راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد المعروف، المفردات فی غریب القرآن، المکتبه الرضویه، بیتا، ص۳۲۵.
- پرش به بالا ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی(۱) خداشناسی، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷ش، ج اول، ص۳۲۶.
- پرش به بالا ↑ مصباح یزدی، محمدتقی؛ آموزش عقاید، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰ش، چ هفتم، ج۱-۲، ص۱۹۲.
- پرش به بالا ↑ همان.
- پرش به بالا ↑ سعیدی مهر، محمد؛ همان، ص۳۲۷.
- پرش به بالا ↑ سعیدی مهر، محمد، پیشین، ص۳۲۸-۳۲۹.
- پرش به بالا ↑ همان.
- پرش به بالا ↑ ر.ک: استاد محمدتقی مصباح، ص۱۹۴-۱۹۶.
منابع
- سید ایوب هاشمی و جابر توحیدی مقدم، ادله عدل الهی، دانشنامه پژوهه تاریخ بازیابی: ۲۳ دی ۱۳۹۲.
- عدل الهی از نظر قرآن کریم، کتابخانه طهور.
اعتقادات شیعه | |
توحید | توحید ذاتی * توحید صفاتی * توحید افعالی * توحید در عبادت * بداء * اسماء و صفات الهی |
عدل | قضا و قدر * اختیار * امر بین الامرین |
نبوت | عصمت پیامبران * خاتمیت * وحی * اعجاز * عدم تحریف قرآن |
امامت |
باورها: ضرورت وجود امام * عصمت امامان * اهل بیت * چهارده معصوم * ولایت تكوینی * علم غیب امامان * غیبت امام زمان (عج) * انتظار * رجعت * توسل * شفاعت * آخر الزمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله * امام علی(ع) * امام حسن(ع) * امام حسین(ع) * امام سجاد(ع) * امام باقر(ع) * امام صادق(ع) * امام کاظم(ع) * امام رضا(ع) * امام جواد(ع) * امام هادی(ع) * امام عسکری(ع) * امام مهدی(عج) |
معاد | برزخ * معاد جسمانی * حشر * صراط * میزان * بهشت * جهنم |