ابوالأعور سُلَمى: تفاوت بین نسخهها
(پروژه2: سنجش کیفی) |
جز (10پروژه: درج شناسه) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | + | ابوالأعور سُلَمى از افراد سرشناس زمان خلفا در صدر اسلام است. او در جنگهای زمان ابوبکر، عمر و عثمان فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت. در جنگ صفین هم پیمان معاویه شد و با امام علی علیه السلام جنگید و از كسانى بود كه بر ضد امام على علیهالسلام در قتل عثمان به گواهى معاویه آمد و موجب گمراهى افرادى شد. برخی او را دشمن ترین افراد نسبت به علی علیه السلام می دانند. او در دشمنی و مخالفت با امام حسن علیه السلام نیز بسیار کوشا بود. نام او در شأن نزول برخی آیات قرآن که درباره کفار و منافقین نازل شده دیده می شود. | |
== زندگی نامه == | == زندگی نامه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده | ||
− | |شناسه= | + | |شناسه= خوب |
|عنوان بندی مناسب= خوب | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۵
ابوالأعور سُلَمى از افراد سرشناس زمان خلفا در صدر اسلام است. او در جنگهای زمان ابوبکر، عمر و عثمان فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت. در جنگ صفین هم پیمان معاویه شد و با امام علی علیه السلام جنگید و از كسانى بود كه بر ضد امام على علیهالسلام در قتل عثمان به گواهى معاویه آمد و موجب گمراهى افرادى شد. برخی او را دشمن ترین افراد نسبت به علی علیه السلام می دانند. او در دشمنی و مخالفت با امام حسن علیه السلام نیز بسیار کوشا بود. نام او در شأن نزول برخی آیات قرآن که درباره کفار و منافقین نازل شده دیده می شود.
محتویات
زندگی نامه
نام او عمرو بن سفيان بن قائف بن الأوقص بن مرة بن هلال بن فالج بن ذكوان بن ثعلبة بن بهثة بن سليم است.[۱]
در اینکه آیا او از صحابه پیامبر است اختلاف نظر وجود دارد.برخی دیگر معتقدند او از صحابه نبوده و حدیثی هم که از پیامبر(ص) نقل نموده مرسل است.[۲] برخى مانند مسلم بن حجاج او را صحابى دانسته اند [۳] از زندگی او در زمان پیامبر اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
نقلهایی وجود دارد که او تا نبرد حنین در صف مشركان با مسلمانان جنگید و پس از آن اسلام آورد.[۴] و در جنگ احزاب با گروهى از بنى سلیم به یارى قریش شتافت.[۵]
ابوالاعور سلمی در زمان خلافت ابوبکر در نبرد یرموک فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت [۶] همچنین در زمان خلافت عمر یکی از فرماندهان لشگر مسلمین در فتح شام بود.[۷]
در سال 15 هجرى جانشین عمروعاص در اردن شد تا عمرو به جنگ رومیان در اجنادین برود.[۸] او در غزوه عموریه در سال 23 ه ق فرمانده شامیان بود [۹]
ابوالاعور در زمان عثمان در آخرین نبرد قبرس در سال 26 یا 27 هجرى به عنوان فرمانده شرکت داشت [۱۰]
در واقعه اعتراض مصریان بر عثمان، حامل نامه وى به والى مصر مبنى بر سركوبى معترضان بود[۱۱] و هنگام درگذشت عثمان، كارگزارى معاویه را در اردن بر عهده داشت.[۱۲]
نقش ابوالاعور در جنگ صفین
ابوالاعور با معاویه هم پیمان بود و در جنگ صفین در سپاه معاویه نقشی محوری داشت [۱۳]او فرماندهی بخشی از سپاه معاویه را بر عهده داشت [۱۴]وى از كسانى بود كه بر ضد امام على علیهالسلام در قتل عثمان به گواهى معاویه آمد و موجب گمراهى افرادى شد.[۱۵] برخی او را دشمن ترین افراد نسبت به علی علیه السلام می دانند. [۱۶] و نقل است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در نمازش او را لعن فرمود[۱۷]
در جنگ صفین او با ده هزار سپاه بر شریعه فرات گمارده شد تا راه را بر سپاه على علیهالسلام ببندد. [۱۸] و هنگام آغاز جنگ نیز فرماندهی اهل اردن[۱۹] و حمص [۲۰] را بر عهده داشت.
و هنگامی که سپاه شام با حیله گری قرآن بر سر نیزه کردند ابوالاعور نیز قرآنی بر سر گرفت و سپاه عراق را به داوری قرآن فراخواند[۲۱] او در ماجرای حکمیت مأمور شد تا با چهار هزار نفر با عمرو عاص همراه شود و از جان او مراقبت نماید [۲۲] بعد از نگارش عهدنامه نیز به عنوان یکی از گواهان از طرف شامیان انتخاب شد [۲۳]
دشمنی ابوالاعور با امام حسن
ابوالاعور در مخالفت با امام حسن علیهالسلام و تحقیر و شكستن او نیز كوشا بود و امام در خاموش كردن وى به حدیثى از پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره كرد كه در آن عمرو بن سفیان سلمى لعن شد و در خطاب به معاویه گفت: آیا مىدانى كه پیامبر صلى الله علیه و آله فرماندهى (قائد) و راننده (سائق) احزاب را لعن كرد؟ یكى ازآن دو ابوسفیان و دیگرى ابوالاعور بود[۲۴]
ابوالاعور در شأن نزول
- در ذیل آیه یك سوره احزاب/33 آوردهاند[۲۵] كه ابوالاعور با تنى چند از مشركان مكه پس از جنگ اُحد به مدینه آمده بر عبدالله بن ابى وارد شد و پیامبر صلى الله علیه و آله به آنان امان داد تا خواسته خویش را با او در میان گذارند. آنان از پیامبر خواستند تا آنها را با خدایانشان (لات، منات و عزّى) واگذاشته، براى آن بتان و پرستندگانش منفعتى قائل شود؛ در مقابل آنان نیز پیامبر را با خدایش وامىنهند. این سخن بر حضرت گران آمد و به اخراج آنان از مدینه فرمان داد و این آیه نازل شد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا»؛ اى پیامبر! از خدا بترس و از كافران و منافقان اطاعت مكن؛ زیرا خدا دانا و حكیم است.
- در ذیل آیه 48 سوره احزاب/33 «وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ...» نیز این داستان ذكر شده و مقصود از كافران در آیه را ابوالاعور، عكرمه و ابوسفیان ذكر كردهاند كه به دنبال مداهنه با پیامبر در دین بودند.[۲۶]
- قرطبى، «مِن أسفَلَ مِنكم» در آیه 10 سوره احزاب/33 را كه در جنگ خندق از مناطق فرودست، بر مسلمانان تاخته و حمله آوردند، گروهى از فرماندهان مشرك از جمله ابوالاعور مىداند:[۲۷] «إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا»؛ آنگاه كه از سمت بالا و پایین بر شما تاختند و هنگامى كه چشمها خیره شد و دلها به گلوگاه رسیده بود و به خدا، گمانهاى گوناگون مىبردید.
- شیخ صدوق بر پایه روایتى، ابوالاعور را یكى از چهارده مردى دانسته كه در بازگشت از تبوك در پى كشتن پیامبر صلى الله علیه و آله برآمدند؛ اما به مقصود خویش نرسیدند.[۲۸]
آیه 74 سوره توبه/9 در این باره فرود آمد: «يَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ يَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ وَإِن يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الأَرْضِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ»؛ به خداسوگند یاد مىكنند كه نگفتهاند؛ ولى كلمه كفر را بر زبان راندهاند و پس از آنكه اسلام آوردند، كافر شدند و قصد كارى را كردند اما بدان نرسیدند. انتقامگیرىشان از آن رو است كه خدا و پیامبرش آنان را از فضل خود بىنیاز كردند؛ پس اگر توبه كنند خیرشان در آن است و اگر روى بگردانند، خدا در دنیا و آخرت به عذابى دردناك معذبشان خواهد كرد و در روى زمین، دوستدارى و مددكارى نخواهند داشت»؛ البته چنانكه اشاره شد در كلام صدوق روشن نیست كه مقصود از ابوالاعور كدام است؟
پانویس
- ↑ الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4، ص: 1600
- ↑ أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج3، ص: 729
- ↑ تاریخ دمشق، ج 46، ص 55
- ↑ الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4، ص: 1600
- ↑ مجمعالبیان، ج 8، ص 569.
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ، ج46، ص: 51
- ↑ تاریخ طبرى، ج 2، ص 357.
- ↑ تاریخ طبرى، ج 2، ص 447.
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ، ج46، ص: 53
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ، ج46، ص: 57
- ↑ تاریخ طبرى، ج 2، ص 662 و 663.
- ↑ تاریخ طبرى، ج 2 ص 693.
- ↑ الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ج3، ص: 1178
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ، ج46، ص: 51
- ↑ اسدالغابه، ج 2، ص 621.
- ↑ أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج5، ص: 16
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ، ج46، ص: 52
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 208.
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 213
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 222
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 232
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 241
- ↑ ترجمه الاخبارالطوال، ص 240
- ↑ تاريخ مدينة دمشق ،ج46، ص:59
- ↑ الكشّاف، ج 3، ص 519؛ مجمعالبیان، ج 8، ص 525 و 526.
- ↑ بحار الأنوار ، ج18، ص: 201
- ↑ قرطبى، ج 14، ص 95.
- ↑ الخصال، ج 2، ص 499.
منابع
- ابن عبد البر، يوسف بن عبد الله، الإستيعاب في معرفة الأصحاب، 4جلد، دار الجيل - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1412 ه.ق.
- ابن اثير، على بن محمد، أسد الغابة في معرفة الصحابة، 6جلد، دار الفكر - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1409 ه.ق.
- ابن عساكر، على بن حسن، تاريخ مدينة دمشق و ذكر فضلها و تسمية من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحيها من وارديها و أهلها، 80جلد، دار الفكر - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1415 ه.ق.
- ابن اثير، على بن محمد، أسد الغابة في معرفة الصحابة، 6جلد، دار الفكر - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1409 ه.ق.
- اخبار الطوال، ابو حنيفه احمد بن داود دينورى (م 283)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشر نى، چ چهارم، 1371ش.
- الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، زمخشرى محمود، بيروت:دار الكتاب العربي،1407 ق
- مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، تهران:انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش
- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بیروت: دار احياء التراث العربي
- الجامع لأحكام القرآن، قرطبى محمد بن احمد، تهران:انتشارات ناصر خسرو، 1364 ش