شیخ محمدهادی تهرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
حاج شيخ هادی فرزند ملا محمد امين معروف به تهرانی، یکی از علما و دانشمندان بزرگ قرن چهادرهم هجری است. تهرانی در فقه و اصول و تفسير، حکمت و کلام و حديث و ادبيات عرب مهارت داشت. ابتدا مقدمات سطوح فقه و اصول را در تهران و اصفهان به پايان برد، او از شاگردان صاحب روضات و حاج ميرزا محمد هاشم و اعلام ديگر اصفهان بود. تهرانی چند سال متوالی در عتبات از محضر فاضل ايروانی و شيخ العراقين تهرانی و مرحوم ميرزای شيرازی عليهم الرحمه به خوبی بهره مند بود و خود به درجه اجتهاد در جمله مدرسين علما قرار گرفت.
+
شیخ محمدهادی تهرانی؛ فقیه و اصولی قرن سیزدهم قمری، که به گفته برخی وی خواهر زاده علامه محمدباقر مجلسی و برادر زاده وحید بهبهانی بوده است، تحصیلات خود را در شهرهای تهران،اصفهان، نجف و کربلا به اتمام رسانید و تالیفات چندی از جمله تفسیر آیه النور، ذخائر النبوه فی احکام الخیار و رساله الحق و الحکم از خود به یادگار گذارد از جمله حوادث مهم زندگانی وی بحث انتساب تکفیربه ایشان است که این مساله در زمان حیات او، از سوی برخی درباره اش عنوان شد.
  
تهرانی محققی دقيق و فقيهی کم نظير بود، فکری صائب و وقتی کامل و تحقيقی وافر داشت. او دانشمندی تمام عيار، جامع علوم عقلی و نقلی بود، و اعلامی چند سالها از کرسی درس او بهره مند بودند، که خود به مقام استادی رسيدند. از آثار مهم اوست: ودايع نبوت در فقه، توحيد، تفسير آيه نور؛ اتقان در اصول، منظومه در کلام، منظومه در نحو، و رسائلی در عبادات و فروع دين (شامل طهارت، صوم و صلوة، حج و خمس و زکوة و غيره...) وفات اين دانشمند الهی را در سال 1321 در نجف نوشته اند.
+
==تولد==
 +
او در بیستم رمضان ۱۲۵۳ق در خانواده ای روحانی در تهران به دنیا آمد.
 +
==نسب==
 +
پدرش، محمدامین، مشهور به «واعظ» بود.<ref>صفری فروشانی، ص ۱۳۹</ref>او در تألیفات خود، از جمله در مَحجّه العلماء، چندین بار [[مجلسی اول]] (ملامحمدتقی) را جدّ خود، [[ملا محمدباقر مجلسى|مجلسی دوم]] (ملامحمدباقر) را دایی و [[وحید بهبهانی|وحیدبهبهانی]] را عموی خود معرفی کرده است.<ref>دوانی، ص ۲۸۱ </ref> برخی، برای توجیه چگونگی این انتسابها سخنانی گفته اند<ref>تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص د ـ و؛ دوانی، ص ۲۸۱ـ۲۸۴.</ref>
 +
==تحصیلات==
 +
شیخ هادی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تهران، به حوزه علمیه اصفهان ــ که در آن زمان بزرگترین حوزه علمیه در ایران بود ــ رفت و نزد سیدمحمدباقر خوانساری صاحب [[روضات الجنات]] و سیدمحمدهاشم خوانساری صاحب مبانی الاصول، سیدحسن مدرس، ملاعلی نوری و سیدمحمد شهشهانی به فراگیری علوم منقول و معقول پرداخت، سپس به [[تهران]] بازگشت و پس از مدتی راهی [[عراق]] شد و در دهه سوم عمر خود در [[نجف]] محضر [[شیخ مرتضی انصاری]] (متوفی ۱۲۸۱) را درک کرد و پس از وفات وی به [[کربلا]] رفت و از درس شیخ عبدالحسین طهرانی معروف به [[شیخ العراقین]] که گفته می شود دایی او بوده است، استفاده کرد. وی پس از وفات شیخ العراقین در ۱۲۸۶، به نجف بازگشت و مدتی نزد [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزامحمدحسن شیرازی]] درس خواند، سپس خود حوزه درس مستقلی تشکیل داد.
 +
==شاگردان==
 +
شیوایی بیان، عمق تحقیق، تیزبینی و خوش سبکی او شاگردان فراوانی به حوزه اش جذب کرد.<ref>حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۵ـ۲۲۶؛ موسوی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۶۶؛ تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص و ـ ز، ی ـ بج ؛ دوانی، ص ۹۳</ref> برخی از شاگردان وی عبارت بوده اند از:
 +
شیخ شریف (شریف جواهری ؛ متوفی ۱۳۱۴)، نواده [[صاحب جواهر]]
 +
آقامیرزاصادق آقا مجتهد تبریزی(متوفی ۱۳۵۱)، از مراجع تقلید تبریز و مروج افکار و آثار استادش
 +
شیخ [[حائری یزدی، عبدالکریم|عبدالکریم حائری یزدی]]، مؤسس حوزه علمیه قم
 +
آقاشیخ علی اصغر خطایی
 +
آقاشیخ فیاض الدین سرخه ای زنجانی (فیاض زنجانی )، صاحب ذخائر الامامه فی الخمس
 +
شیخ محسن کوه کمَری گَرگَری
 +
میرسیدعلی نجف آبادی
 +
آقامیرزا یوسف آقا مجتهد (متوفی ۱۳۳۷)
 +
شیخ علی بن شیخ محمدرضا (کاشف الغطاء؛ متوفی ۱۳۵۰)، از نوادگان [[شیخ جعفر کاشف الغطاء]]<ref>صفری فروشانی، ص ۱۴۵ـ ۱۴۶</ref>
 +
==حوادث مهم زندگی شیخ هادی==
 +
از مهمترین حوادث زندگی شیخ هادی، ماجرای تکفیر اوست، ازینرو گاهی از او با عنوان شیخ هادی «مکفَّر» یاد کرده اند؛ زمینه اصلی این تکفیر، سخنان تند و گاه جسارت آمیز وی در نقد آرای عالمان امامیه و برخی آرای شاذ بوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به تهرانی، ۱۳۲۱، ص ۱۷، ۱۳۶ـ۱۳۷، ۱۶۷، ۱۷۶، ۱۹۳، ۲۱۵؛ دوانی، ص ۲۸۵</ref> در عین حال، ماجرای مذکور به صورت رسمی صورت نگرفت. به گزارش موسوی اصفهانی<ref>ج ۱، ص ۱۶۷ـ ۱۶۸</ref> در مجلس ترحیم یکی از علمای نجف، یکی از اطرافیان [[میرزا حبیب الله رشتی]] (متوفی ۱۳۱۲)، فقیه و شارح بزرگ آرای [[شیخ انصاری]]، در حضور او، تعبیری به کاربرد که به منزله تکفیر شیخ هادی بود. میرزاحبیب اللّه سکوت کرد و اینطور تلقی شد که وی این مواجهه را قبول دارد. در همان حال شیخ محمدحسین کاظمی (متوفی ۱۳۰۸)، مؤلف هدایه الانام و از همشاگردی های شیخ هادی، این تکفیر را نفی کرد که مانع خدشه دار شدن شخصیت شیخ هادی شد.<ref>نیزرجوع کنید به امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ برای اطلاع بیشتررجوع کنید به صفری فروشانی، ص ۱۴۰ـ۱۴۴.</ref>
 +
با اینهمه، تبلیغات شدید مخالفان شیخ هادی، مؤثر افتاد، به گونه ای که فقط چند تن از فقها، همچون شیخ محمدحسین کاظمی و ملامحمد ایروانی (فاضل ایروانی ؛ متوفی ۱۳۰۶)، از وی دفاع کردند، حتی فقیه بزرگی همچون میرزای شیرازی که در آن زمان زعامت و مرجعیت عامه شیعیان را برعهده داشت و در [[سامرا]] به سر می برد، چاره ای جز سکوت ندید. شاگردان شیخ نیز از دور او پراکنده شدند و فقط حدود پانزده تن مخفیانه در درس او حاضر می شدند. در هجوم دوباره به شیخ هادی، فقط تعداد اندکی از فقها، همچون شیخ آقارضا همدانی (متوفی ۱۳۲۲) و شیخ [[محمد طه نجف]] (متوفی ۱۳۲۳)، مشارکت نداشتند<ref>امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳</ref>، اما فوت پدر شیخ هادی و شرکت تعدادی از بزرگان نجف در مراسم نماز وی، به بازسازی وجهه شیخ در میان مردم کمک فراوان کرد.<ref>حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۶.</ref>
 +
==ویژگی های علمی و آرای شیخ هادی==
 +
ویژگی های علمی
 +
استقلال رأی و بیم نداشتن از کثرت و عظمت مخالفان یکی از مهمترین ویژگیهای علمی شیخ هادی بود؛ برای نمونه او در محجه العلماء، آرای استادش شیخ مرتضی انصاری را با صراحت و گاه تعبیرات تند (مثلاً زَعَمَ، توهَّمَ) نقد کرد که در محیط علمی آن روز نجف تنش هایی به وجود آورد.<ref>امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ صفری فروشانی، ص ۱۴۰.</ref>
 +
==برخی از آرای شیخ هادی==
 +
شیخ هادی گاهی در [[فقه]]، [[اصول فقه]] و [[فلسفه]] آرایی خلاف آرای مشهور ابراز می کرد که بعضی از آنها از آرای منحصر به فرد اوست. او همانند اخباریها و بر خلاف اصولیها، روایات [[کتب اربعه]] [[شیعه]] را معلوم الصدور و حجیت آنها را قطعی می داند. از نظر وی اجماع حجت به شمار نمی آید، و به طور کلی اتفاق آرا کاشف از رأی امام نیست ؛ باب علم علاوه بر باب علمی (ظنون خاصی که علم به حجیت آنها داریم، مانند خبر واحد)، در هر زمان مفتوح است.<ref>تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص کد</ref> شیخ هادی در دو رساله خود الحق الیقین و تحقیق الماهیه و الوجود وجود ذهنی را انکار می کند و در مسئله اصالت وجود یا ماهیت، بر خلاف مشائیان و اشراقیان، قائل به اصالت و اتحاد هر دوست<ref>صفری فروشانی، ص ۱۴۷؛ تارا، ص ۲ـ۴۰.</ref>
 +
==درگذشت==
 +
شیخ هادی در دهم شوال ۱۳۲۱ در ۶۸ سالگی درگذشت و در حجره جنوب غربی صحن مقدس [[امام علی علیه السلام|حضرت علی (ع)]]، در کنار قبر [[سید جواد حسینی عاملی|سیدجواد عاملی]] (متوفی ۱۲۲۶) صاحب مفتاح الکرامه، دفن شد.<ref>امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۸</ref> شیخ تنها دختری به نام فاطمه داشت که در جوانی درگذشت.<ref>تهرانی، ۱۳۲۸ش، مقدمه مصطفوی، ص ح ؛ دوانی، ص ۲۸۵.</ref>
 +
==تالیفات==
 +
شیخ هادی در فقه، [[اصول]]، [[تفسیر]]، [[کلام]] و فلسفه تألیفاتی داشته است. تعداد آثار او را ۵۶ عنوان و گاه بیشتر ذکر کرده اند، زیرا در بعضی موارد از یک اثر با چند عنوان یاد شده است. بسیاری از آثار شیخ هادی به همت شاگردان وی چاپ شده است. برخی از مشهورترین آثار وی اینهاست :
 +
==آثار منثور==
 +
تفسیر آیة النور که در ۱۲۹۹ در تهران چاپ شده و در ۱۳۷۱/ ۱۳۲۸ ش نیز با عنوان اشعه نور در تهران ترجمه و چاپ شده است:
 +
ذخائر النبوه فی احکام الخیار
 +
رسالة فی المواسعه والمضایقه
 +
الرضوان فی الصلح
 +
کتاب البیع
 +
وسیلة النجاه که رساله فارسی عملیه اوست و در ۱۳۰۱ چاپ شده است.
 +
کتاب الاجتهاد و التقلید
 +
رسالة الحق و الحکم که اولین رساله مستقل در بیان تفاوت بین حق و حکم است و در ۱۳۲۱ تألیف و در ۱۳۳۰ چاپ شده است.
 +
رسالاتی در موضوعات متفاوت فقهی و اصولی و جز اینها<ref>امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ تهرانی، مقدمه مصطفوی، ص ید ـ کج ؛ صفری فروشانی، ص ۱۴۶ـ۱۵۱، ۱۵۸؛ نیزرجوع کنید به موسوی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۶۷؛ منزوی، ج ۳، ص ۲۶۰۲ـ۲۶۰۳.</ref>
 +
==آثار منظوم==
 +
شیخ هادی بعضی مطالب علمی را به نظم در می آورده است ؛ از جمله آثار منظوم اوست:
 +
منظومة فی الغناء<ref>مختاری و صادقی، ج ۲، ص ۱۰۵۵ـ۱۰۶۲</ref>
 +
اُرجوزة فی الصلح
 +
ارجوزة فی النحو (منظومه الفیه )
 +
منظومة فی الکلام<ref>امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص یح، کج</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
 
 +
==منبع==
 +
*سایت انهار
 +
 
 +
http://portal.anhar.ir/contentview3.php?export=print&ID=20789
  
==منابع==
 
سايت شعائر
 
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۴

شیخ محمدهادی تهرانی؛ فقیه و اصولی قرن سیزدهم قمری، که به گفته برخی وی خواهر زاده علامه محمدباقر مجلسی و برادر زاده وحید بهبهانی بوده است، تحصیلات خود را در شهرهای تهران،اصفهان، نجف و کربلا به اتمام رسانید و تالیفات چندی از جمله تفسیر آیه النور، ذخائر النبوه فی احکام الخیار و رساله الحق و الحکم از خود به یادگار گذارد از جمله حوادث مهم زندگانی وی بحث انتساب تکفیربه ایشان است که این مساله در زمان حیات او، از سوی برخی درباره اش عنوان شد.

تولد

او در بیستم رمضان ۱۲۵۳ق در خانواده ای روحانی در تهران به دنیا آمد.

نسب

پدرش، محمدامین، مشهور به «واعظ» بود.[۱]او در تألیفات خود، از جمله در مَحجّه العلماء، چندین بار مجلسی اول (ملامحمدتقی) را جدّ خود، مجلسی دوم (ملامحمدباقر) را دایی و وحیدبهبهانی را عموی خود معرفی کرده است.[۲] برخی، برای توجیه چگونگی این انتسابها سخنانی گفته اند[۳]

تحصیلات

شیخ هادی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تهران، به حوزه علمیه اصفهان ــ که در آن زمان بزرگترین حوزه علمیه در ایران بود ــ رفت و نزد سیدمحمدباقر خوانساری صاحب روضات الجنات و سیدمحمدهاشم خوانساری صاحب مبانی الاصول، سیدحسن مدرس، ملاعلی نوری و سیدمحمد شهشهانی به فراگیری علوم منقول و معقول پرداخت، سپس به تهران بازگشت و پس از مدتی راهی عراق شد و در دهه سوم عمر خود در نجف محضر شیخ مرتضی انصاری (متوفی ۱۲۸۱) را درک کرد و پس از وفات وی به کربلا رفت و از درس شیخ عبدالحسین طهرانی معروف به شیخ العراقین که گفته می شود دایی او بوده است، استفاده کرد. وی پس از وفات شیخ العراقین در ۱۲۸۶، به نجف بازگشت و مدتی نزد میرزامحمدحسن شیرازی درس خواند، سپس خود حوزه درس مستقلی تشکیل داد.

شاگردان

شیوایی بیان، عمق تحقیق، تیزبینی و خوش سبکی او شاگردان فراوانی به حوزه اش جذب کرد.[۴] برخی از شاگردان وی عبارت بوده اند از: شیخ شریف (شریف جواهری ؛ متوفی ۱۳۱۴)، نواده صاحب جواهر آقامیرزاصادق آقا مجتهد تبریزی(متوفی ۱۳۵۱)، از مراجع تقلید تبریز و مروج افکار و آثار استادش شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم آقاشیخ علی اصغر خطایی آقاشیخ فیاض الدین سرخه ای زنجانی (فیاض زنجانی )، صاحب ذخائر الامامه فی الخمس شیخ محسن کوه کمَری گَرگَری میرسیدعلی نجف آبادی آقامیرزا یوسف آقا مجتهد (متوفی ۱۳۳۷) شیخ علی بن شیخ محمدرضا (کاشف الغطاء؛ متوفی ۱۳۵۰)، از نوادگان شیخ جعفر کاشف الغطاء[۵]

حوادث مهم زندگی شیخ هادی

از مهمترین حوادث زندگی شیخ هادی، ماجرای تکفیر اوست، ازینرو گاهی از او با عنوان شیخ هادی «مکفَّر» یاد کرده اند؛ زمینه اصلی این تکفیر، سخنان تند و گاه جسارت آمیز وی در نقد آرای عالمان امامیه و برخی آرای شاذ بوده است.[۶] در عین حال، ماجرای مذکور به صورت رسمی صورت نگرفت. به گزارش موسوی اصفهانی[۷] در مجلس ترحیم یکی از علمای نجف، یکی از اطرافیان میرزا حبیب الله رشتی (متوفی ۱۳۱۲)، فقیه و شارح بزرگ آرای شیخ انصاری، در حضور او، تعبیری به کاربرد که به منزله تکفیر شیخ هادی بود. میرزاحبیب اللّه سکوت کرد و اینطور تلقی شد که وی این مواجهه را قبول دارد. در همان حال شیخ محمدحسین کاظمی (متوفی ۱۳۰۸)، مؤلف هدایه الانام و از همشاگردی های شیخ هادی، این تکفیر را نفی کرد که مانع خدشه دار شدن شخصیت شیخ هادی شد.[۸] با اینهمه، تبلیغات شدید مخالفان شیخ هادی، مؤثر افتاد، به گونه ای که فقط چند تن از فقها، همچون شیخ محمدحسین کاظمی و ملامحمد ایروانی (فاضل ایروانی ؛ متوفی ۱۳۰۶)، از وی دفاع کردند، حتی فقیه بزرگی همچون میرزای شیرازی که در آن زمان زعامت و مرجعیت عامه شیعیان را برعهده داشت و در سامرا به سر می برد، چاره ای جز سکوت ندید. شاگردان شیخ نیز از دور او پراکنده شدند و فقط حدود پانزده تن مخفیانه در درس او حاضر می شدند. در هجوم دوباره به شیخ هادی، فقط تعداد اندکی از فقها، همچون شیخ آقارضا همدانی (متوفی ۱۳۲۲) و شیخ محمد طه نجف (متوفی ۱۳۲۳)، مشارکت نداشتند[۹]، اما فوت پدر شیخ هادی و شرکت تعدادی از بزرگان نجف در مراسم نماز وی، به بازسازی وجهه شیخ در میان مردم کمک فراوان کرد.[۱۰]

ویژگی های علمی و آرای شیخ هادی

ویژگی های علمی استقلال رأی و بیم نداشتن از کثرت و عظمت مخالفان یکی از مهمترین ویژگیهای علمی شیخ هادی بود؛ برای نمونه او در محجه العلماء، آرای استادش شیخ مرتضی انصاری را با صراحت و گاه تعبیرات تند (مثلاً زَعَمَ، توهَّمَ) نقد کرد که در محیط علمی آن روز نجف تنش هایی به وجود آورد.[۱۱]

برخی از آرای شیخ هادی

شیخ هادی گاهی در فقه، اصول فقه و فلسفه آرایی خلاف آرای مشهور ابراز می کرد که بعضی از آنها از آرای منحصر به فرد اوست. او همانند اخباریها و بر خلاف اصولیها، روایات کتب اربعه شیعه را معلوم الصدور و حجیت آنها را قطعی می داند. از نظر وی اجماع حجت به شمار نمی آید، و به طور کلی اتفاق آرا کاشف از رأی امام نیست ؛ باب علم علاوه بر باب علمی (ظنون خاصی که علم به حجیت آنها داریم، مانند خبر واحد)، در هر زمان مفتوح است.[۱۲] شیخ هادی در دو رساله خود الحق الیقین و تحقیق الماهیه و الوجود وجود ذهنی را انکار می کند و در مسئله اصالت وجود یا ماهیت، بر خلاف مشائیان و اشراقیان، قائل به اصالت و اتحاد هر دوست[۱۳]

درگذشت

شیخ هادی در دهم شوال ۱۳۲۱ در ۶۸ سالگی درگذشت و در حجره جنوب غربی صحن مقدس حضرت علی (ع)، در کنار قبر سیدجواد عاملی (متوفی ۱۲۲۶) صاحب مفتاح الکرامه، دفن شد.[۱۴] شیخ تنها دختری به نام فاطمه داشت که در جوانی درگذشت.[۱۵]

تالیفات

شیخ هادی در فقه، اصول، تفسیر، کلام و فلسفه تألیفاتی داشته است. تعداد آثار او را ۵۶ عنوان و گاه بیشتر ذکر کرده اند، زیرا در بعضی موارد از یک اثر با چند عنوان یاد شده است. بسیاری از آثار شیخ هادی به همت شاگردان وی چاپ شده است. برخی از مشهورترین آثار وی اینهاست :

آثار منثور

تفسیر آیة النور که در ۱۲۹۹ در تهران چاپ شده و در ۱۳۷۱/ ۱۳۲۸ ش نیز با عنوان اشعه نور در تهران ترجمه و چاپ شده است: ذخائر النبوه فی احکام الخیار رسالة فی المواسعه والمضایقه الرضوان فی الصلح کتاب البیع وسیلة النجاه که رساله فارسی عملیه اوست و در ۱۳۰۱ چاپ شده است. کتاب الاجتهاد و التقلید رسالة الحق و الحکم که اولین رساله مستقل در بیان تفاوت بین حق و حکم است و در ۱۳۲۱ تألیف و در ۱۳۳۰ چاپ شده است. رسالاتی در موضوعات متفاوت فقهی و اصولی و جز اینها[۱۶]

آثار منظوم

شیخ هادی بعضی مطالب علمی را به نظم در می آورده است ؛ از جمله آثار منظوم اوست: منظومة فی الغناء[۱۷] اُرجوزة فی الصلح ارجوزة فی النحو (منظومه الفیه ) منظومة فی الکلام[۱۸]

پانویس

  1. صفری فروشانی، ص ۱۳۹
  2. دوانی، ص ۲۸۱
  3. تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص د ـ و؛ دوانی، ص ۲۸۱ـ۲۸۴.
  4. حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۵ـ۲۲۶؛ موسوی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۶۶؛ تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص و ـ ز، ی ـ بج ؛ دوانی، ص ۹۳
  5. صفری فروشانی، ص ۱۴۵ـ ۱۴۶
  6. برای نمونه رجوع کنید به تهرانی، ۱۳۲۱، ص ۱۷، ۱۳۶ـ۱۳۷، ۱۶۷، ۱۷۶، ۱۹۳، ۲۱۵؛ دوانی، ص ۲۸۵
  7. ج ۱، ص ۱۶۷ـ ۱۶۸
  8. نیزرجوع کنید به امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ برای اطلاع بیشتررجوع کنید به صفری فروشانی، ص ۱۴۰ـ۱۴۴.
  9. امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳
  10. حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۶.
  11. امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ صفری فروشانی، ص ۱۴۰.
  12. تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص کد
  13. صفری فروشانی، ص ۱۴۷؛ تارا، ص ۲ـ۴۰.
  14. امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ حرزالدین، ج ۳، ص ۲۲۸
  15. تهرانی، ۱۳۲۸ش، مقدمه مصطفوی، ص ح ؛ دوانی، ص ۲۸۵.
  16. امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ تهرانی، مقدمه مصطفوی، ص ید ـ کج ؛ صفری فروشانی، ص ۱۴۶ـ۱۵۱، ۱۵۸؛ نیزرجوع کنید به موسوی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۶۷؛ منزوی، ج ۳، ص ۲۶۰۲ـ۲۶۰۳.
  17. مختاری و صادقی، ج ۲، ص ۱۰۵۵ـ۱۰۶۲
  18. امین، ج ۱۰، ص ۲۳۳؛ تهرانی، ۱۳۲۸ ش، مقدمه مصطفوی، ص یح، کج


منبع

  • سایت انهار

http://portal.anhar.ir/contentview3.php?export=print&ID=20789