مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه '''مهدويت از ديدگاه...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[پرونده:Ketab461.jpg|بندانگشتی|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]
 
[[پرونده:Ketab461.jpg|بندانگشتی|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]
  
 +
'''«مهدویت از دیدگاه نهج‌البلاغه»'''، اثر مهدى فقیه ایمانى، بیان گفتارهاى [[امام على(ع)]] و برخى از علماى [[اهل سنت]] درباره [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت مهدى]](عج) و مباحث [[مهدویت|مهدویت]] مى‌باشد که به زبان فارسى، در سال ۱۳۶۲ش نوشته شده و به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى، منتشر شده است.
  
 +
==ساختار کتاب==
  
'''مهدويت از ديدگاه نهج‌البلاغه'''، اثر مهدى فقيه ايمانى، بيان گفتارهاى [[امام على(ع)]] و برخى از علماى اهل سنت درباره حضرت مهدى(عج) و مباحث مهدويت مى‌باشد كه به زبان فارسى، در سال 1362ش نوشته شده و به سفارش دبيرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى، منتشر شده است.
 
  
== ساختار ==
+
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در سه فصل ارائه گردیده است. نویسنده نخست، فهرستى از سخنان [[امام على(ع)]] که پیرامون امام، رهبر، خلیفه، مسئول و زمامدارى مسلمانان است، را ذکر کرده، آن‌گاه، موضوع مهدویت در [[اسلام]] و پیش‌گویى از ظهور و قیام [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت مهدى]](عج) و تحقق یافتن حکومت جهانى اسلام در سایه رهبرى آن حضرت را بررسى نموده است.
  
 +
در ادامه، مشخصات صد و دو تن از علماى [[اهل سنت]] که به وجود مهدى(عج) و [[ولایت]] ایشان اقرار کرده‌اند، ذکر شده و مختصرى از تاریخ امام مهدى(عج) نیز به دنبال آن آورده شده است.
  
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در سه فصل ارائه گرديده است.
+
از نظر مؤلف، [[امام على(ع)]] در [[نهج البلاغة (کتاب)|نهج‌البلاغه]]، به سه روش به موضوع امام مهدى(عج) پرداخته است:
  
نويسنده نخست، فهرستى از سخنان [[امام على(ع)]] كه پيرامون امام، رهبر، خليفه، مسئول و زمامدارى مسلمانان است، را ذكر كرده، آن‌گاه، موضوع مهدويت در اسلام و پيش‌گويى از ظهور و قيام حضرت مهدى(عج) و تحقق يافتن حكومت جهانى اسلام در سايه رهبرى آن حضرت را بررسى نموده است.
+
۱- به صورت عام و در ذیل تمام فقراتى که به نحوى مقام [[امامت]] را گوشزد کرده است.
  
در ادامه، مشخصات صد و دو تن از علماى اهل سنت كه به وجود مهدى(عج) و ولايتش اقرار كرده‌اند، ذكر شده و مختصرى از تاريخ امام مهدى(عج) نيز به دنبال آن آورده شده است.
+
۲- در فقراتى که اخبار غیبى و پیش‌گوى‌هاى از حوادث [[آخر الزمان|آخرالزمان]] مطرح شده است.
  
از نظر مؤلف، [[امام على(ع)]] در نهج‌البلاغه، به سه روش به موضوع امام مهدى(عج) پرداخته است:
+
۳- کلماتى که مشخصا به امام مهدى(عج) و وجود آن حضرت پرداخته است. سپس در ذیل هر کدام از این طریق‌ها، فقرات موجود در نهج‌البلاغه آورده شده است.
  
1- به صورت عام و در ذيل تمام فقراتى كه به نحوى مقام امامت را گوشزد كرده است.
+
شماره خطبه‌ها و صفحات بر اساس چاپ [[صبحی صالح|صبحى صالح]] مى‌باشد.
  
2- در فقراتى كه اخبار غيبى و پيش‌گوى‌هاى از حوادث آخرالزمان مطرح شده است.
+
==گزارش محتوا==
  
3- كلماتى كه مشخصا به امام مهدى(عج) و وجود آن حضرت پرداخته است. سپس در ذيل هر كدام از اين طريق‌ها، فقرات موجود در نهج‌البلاغه آورده شده است.
 
  
شماره خطبه‌ها و صفحات بر اساس چاپ صبحى صالح مى‌باشد.
+
مقدمه ضمن اشاره به [[حدیث|حدیث]] نبوى «من مات و لم یعرف امام زمانه...»، به بیان لزوم امام شناسى و التزام به پیروى از مقام امامت پرداخته است.
  
== گزارش محتوا ==
+
فصل اول، به بررسى موضوع [[مهدویت]] در [[اسلام]] اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است، مسأله مهدویت در اسلام، یکى از اصلى‌ترین پایه‌هاى تداوم این دین و شرط اساسى پیروزى و حاکمیت همه جانبه آیین [[قرآن]] بر دیگر آیین‌ها و حکومت‌هاى جهان است؛ زیرا تنها در سایه رهبرى امام دارى شرایط و خلیفه [[معصوم]] و برگزیده از جانب خداوند است که اسلام راستین مى‌تواند در سراسر جهان و در میان توده‌هاى بشرى خودنمایى نموده و وعده الهى مبنى بر پیروزى مستضعفان بر مستکبران عینیت و تحقق یابد. وى بر این باور است که اگر رهبرى کشورها در عصر کنونى را زمامداران لایق عهده‌دار بودند، انواع انحراف‌گرایى مادى و معنوى، فقر و عقب‌افتادگى، ظلم و فساد، اختلافات عقیدتى، اخلاقى، سیاسى و اجتماعى ملت‌ها را دچار تفرقه نکرده و آنان را زیر سلطه دشمنان و استعمارگران قرار نمى‌داد.
  
 +
در فصل دوم، مهدویت و رهبرى در نهج‌البلاغه مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است، نهج‌البلاغه، از عالى‌ترین درجه اعتبار و [[سند حدیث|سند]] برخوردار بوده و سخنان برگزیده امیرالمؤمنان در این کتاب، بیانگر اسلام راستین و ترجمان شیوایى از [[قرآن]] است. وى توجه به این نکته را حائز اهمیت دانسته که هر چند در کشمکش‌هاى عقیدتى و مجادله مذهبى میان [[شیعه|شیعه]] و [[عامه]]، [[خلافت]] بلافصل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] مورد گفتگو است؛ اما گفتار امام که به فرموده [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) نمونه [[انسان]] کامل، داور عادل و کلید قرآن است، مى‌تواند جدا کننده [[حق]] از [[باطل]] و معیار و الگویى باشد تا با اتکا به آن، حقیقت و واقعیت روشن گردد.
  
مقدمه ضمن اشاره به حديث نبوى «من مات و لم يعرف امام زمانه...»، به بيان لزوم امام شناسى و التزام به پيروى از مقام امامت پرداخته است.
+
نویسنده، مسأله مهدویت امام دوازدهم و ظهور ایشان در آخرالزمان را از دو جهت سزاوار مطالعه و تحقیق دانسته است. نخست از جهت پیشگویى‌هاى امام(ع)؛ مانند روى کار آمدن [[بنی امیه|بنى‌امیه]]، حکومت [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف]]، سقوط بنى‌امیه، زمامدارى [[بنى عباس|بنى‌عباس]]، قیام [[صاحب زنج|زنج]] در [[بصره]]، [[فتنه]] مغول و... که در گذشته به وقوع پیوسته و مواردى از این‌قبیل که مربوط به آینده جهان است؛ همچون خبر از ظهور حضرت مهدى(عج) و قیام جهانى آن بزرگوار که در آینده به وقوع خواهد پیوست. و دیگر، سخنان امام(ع) درباره امامت و رهبرى اهل بیت(ع).
  
فصل اول، به بررسى موضوع مهدويت در اسلام اختصاص يافته است.
+
فصل سوم، در دو بخشِ خطبه‌ها و حکمت‌ها، اختصاص دارد، به ارائه متن و ترجمه فرازهایى از نهج‌البلاغه که به پیش‌گویى درباره حضرت مهدى(عج) پرداخته، به همراه بررسى و تحلیل آن‌ها. به عنوان نمونه، در خطبه ۱۳۸ امام(ع) درباره آن حضرت مى‌فرماید: او هواى نفس را به هدایت و رهنمود الهى برمى‌گرداند، آن هنگام که مردم هدایت الهى را به خواسته‌هاى نفسانى برگردانند و آن گاه که مردم قرآن را [[تفسیر به رأی]] کنند، او آراء و نظریات را به [[قرآن]] گرایش دهد.  
  
نويسنده معتقد است، مسأله مهدويت در اسلام، يكى از اصلى‌ترين پايه‌هاى تداوم اين دين و شرط اساسى پيروزى و حاكميت همه جانبه آيين قرآن بر ديگر آيين‌ها و حكومت‌هاى جهان است؛ زيرا تنها در سايه رهبرى امام دارى شرايط و خليفه معصوم و برگزيده از جانب خداوند است كه اسلام راستين مى‌تواند در سراسر جهان و در ميان توده‌هاى بشرى خودنمايى نموده و وعده الهى مبنى بر پيروزى مستضعفان بر مستكبران عينيّت و تحقق يابد.
+
[[ابن ابی الحدید|ابن ابى الحدید]]، در رابطه با این فراز مى‌نویسند: این کلام، اشاره به امامى است که در روایات، به او نوید داده شد و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد. نویسنده معتقد است، او به پیش‌گویى [[امام على(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] از ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) و نقش او در حاکمیت هدایت الهى و قرآن به جاى هوا و هوس و رأى و قیاس اعتراف نموده است؛ هر چند ولادت حضرت را نپذیرفته و تصریح کرده است که بعد از این متولد خواهد شد.
  
وى بر اين باور است كه اگر رهبرى كشورها در عصر كنونى را زمامداران لايق عهده‌دار بودند، انواع انحراف‌گرايى مادى و معنوى، فقر و عقب‌افتادگى، ظلم و فساد، اختلافات عقيدتى، اخلاقى، سياسى و اجتماعى ملت‌ها را دچار تفرقه نكرده و آنان را زير سلطه دشمنان و استعمارگران قرار نمى‌داد.
+
همچنین در حکمت ۱۴۷، امام(ع) به این مطلب تصریح کرده است که هرگز زمین از کسى که با حجت و دلیل به امر حق قیام کرده و دین الهى را برپا دارد، خالى نخواهد ماند، خواه ظاهر باشد، یا در حال ترس و پنهانى.  
  
در دوم، مهدويت و رهبرى در نهج‌البلاغه مورد بررسى قرار گرفته است.
+
نویسنده معتقد است که ابن ابى‌الحدید با توجه به جملات و قرائن موجود در کلام امام(ع)، از جمله «قائم لله بحجه»، «خلفاء الله فى ارضه» و «الدعاة الى دینه» که جز بر [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) و امام [[معصوم]](ع) بعد از او، بر هیچ مقام و شخصیتى منطبق نمى‌شود، نتوانسته است، دلالت این قسمت از سخنان آن بزرگوار را بر عقیده شیعه، در مورد امامت و خلافت علنى یازده امام معصوم(ع) و امامت و خلافت توأم با غیبت امام دوازدهم، انکار نموده و با اعتراف به این که این جمله، اعتراف صریح امام(ع)، نسبت به مذهب [[امامیه|امامیه]] است، آن را از جمله نوادرى دانسته که اخبار نبوى درباره آنان وارد گردیده است.
  
نويسنده معتقد است، نهج‌البلاغه، از عالى‌ترين درجه اعتبار و سند برخوردار بوده و سخنان برگزيده اميرالمؤمنان در اين كتاب، بيانگر اسلام راستين و ترجمان شيوايى از قرآن است.
+
==منابع مقاله==
  
وى توجه به اين نكته را حائز اهميت دانسته كه هر چند در كشمكش‌هاى عقيدتى و مجادله مذهبى ميان شيعه و عامه، خلافت بلافصل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مورد گفتگو است؛ اما گفتار امام كه به فرموده پيامبر(ص) نمونه انسان كامل، داور عادل و كليد قرآن است، مى‌تواند جدا كننده حق از باطل و معيار و الگويى باشد تا با اتكا به آن، حقيقت و واقعيت روشن گردد.
+
۱- مقدمه و متن کتاب.
  
نويسنده، مسأله مهدويت امام دوازدهم و ظهور ايشان در آخرالزمان را از دو جهت سزاوار مطالعه و تحقيق دانسته است. نخست از جهت پيشگويى‌هاى امام(ع)؛ مانند روى كار آمدن بنى‌اميه، حكومت حجاج بن يوسف، سقوط بنى‌اميه، زمامدارى بنى‌عباس، قيام زنج در بصره، فتنه مغول و... كه در گذشته به وقوع پيوسته و مواردى از اين‌قبيل كه مربوط به آينده جهان است؛ همچون خبر از ظهور حضرت مهدى(عج) و قيام جهانى آن بزرگوار كه در آينده به وقوع خواهد پيوست.
+
۲- پارسا با مشارکت بنیاد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمکران، (۱۳۸۸)، «امام مهدى(عج) در آینه قلم کارنامه منابع پیرامون امام مهدى(علیه‌السلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج۲ ص۷۶۷.
  
ديگر، سخنان امام(ع) درباره امامت و رهبرى اهل بيت(ع).
+
==منبع==
 
 
سوم، در دو بخشِ خطبه‌ها و حكمت‌ها، اختصاص دارد، به ارائه متن و ترجمه فرازهايى از نهج‌البلاغه كه به پيش‌گويى درباره حضرت مهدى(عج) پرداخته، به همراه بررسى و تحليل آن‌ها.
 
 
 
به عنوان نمونه، در خطبه 138 امام(ع) درباره آن حضرت مى‌فرمايد: او هواى نفس را به هدايت و رهنمود الهى برمى‌گرداند، آن هنگام كه مردم هدايت الهى را به خواسته‌هاى نفسانى برگردانند و آن گاه كه مردم قرآن را تفسير به رأى كنند، او آراء و نظريات را به قرآن گرايش دهد.
 
 
 
ابن ابى‌الحديد، در رابطه با اين فراز مى‌نويسند: اين كلام، اشاره به امامى است كه در روايات، به او نويد داده شد و در آخرالزمان به دنيا خواهد آمد.
 
 
 
نويسنده معتقد است، او به پيش‌گويى [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] از ظهور و قيام حضرت مهدى(عج) و نقش او در حاكميت هدايت الهى و قرآن به جاى هوا و هوس و رأى و قياس اعتراف نموده است؛ هر چند ولادت حضرت را نپذيرفته و تصريح كرده است كه بعد از اين متولد خواهد شد.
 
 
 
در حكمت 147، امام(ع) به اين مطلب تصريح كرده است كه هرگز زمين از كسى كه با حجت و دليل به امر حق قيام كرده و دين الهى را برپا دارد، خالى نخواهد ماند، خواه ظاهر باشد، يا در حال ترس و پنهانى.
 
 
 
نويسنده معتقد است كه ابن ابى‌الحديد با توجه به جملات و قرائن موجود در كلام امام(ع)، از جمله «قائم لله بحجه»، «خلفاء الله فى ارضه» و «الدعاه الى دينه» كه جز بر پيامبر(ص) و امام معصوم(ع) بعد از او، بر هيچ مقام و شخصيتى منطبق نمى‌شود، نتوانسته است، دلالت اين قسمت از سخنان آن بزرگوار را بر عقيده شيعه، در مورد امامت و خلافت علنى يازده امام معصوم(ع) و امامت و خلافت توأم با غيبت امام دوازدهم، انكار نموده و با اعتراف به اين كه اين جمله، اعتراف صريح امام(ع)، نسبت به مذهب اماميه است، آن را از جمله نوادرى دانسته كه اخبار نبوى درباره آنان وارد گرديده است.
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
 
 
 
پاورقى‌ها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.
 
 
 
== منابع مقاله ==
 
 
 
 
 
1- مقدمه و متن كتاب.
 
 
 
2- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليه‌السلام) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج2 ص767.
 
 
 
 
 
 
 
== منبع ==
 
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۴

مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه

«مهدویت از دیدگاه نهج‌البلاغه»، اثر مهدى فقیه ایمانى، بیان گفتارهاى امام على(ع) و برخى از علماى اهل سنت درباره حضرت مهدى(عج) و مباحث مهدویت مى‌باشد که به زبان فارسى، در سال ۱۳۶۲ش نوشته شده و به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى، منتشر شده است.

ساختار کتاب

کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در سه فصل ارائه گردیده است. نویسنده نخست، فهرستى از سخنان امام على(ع) که پیرامون امام، رهبر، خلیفه، مسئول و زمامدارى مسلمانان است، را ذکر کرده، آن‌گاه، موضوع مهدویت در اسلام و پیش‌گویى از ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) و تحقق یافتن حکومت جهانى اسلام در سایه رهبرى آن حضرت را بررسى نموده است.

در ادامه، مشخصات صد و دو تن از علماى اهل سنت که به وجود مهدى(عج) و ولایت ایشان اقرار کرده‌اند، ذکر شده و مختصرى از تاریخ امام مهدى(عج) نیز به دنبال آن آورده شده است.

از نظر مؤلف، امام على(ع) در نهج‌البلاغه، به سه روش به موضوع امام مهدى(عج) پرداخته است:

۱- به صورت عام و در ذیل تمام فقراتى که به نحوى مقام امامت را گوشزد کرده است.

۲- در فقراتى که اخبار غیبى و پیش‌گوى‌هاى از حوادث آخرالزمان مطرح شده است.

۳- کلماتى که مشخصا به امام مهدى(عج) و وجود آن حضرت پرداخته است. سپس در ذیل هر کدام از این طریق‌ها، فقرات موجود در نهج‌البلاغه آورده شده است.

شماره خطبه‌ها و صفحات بر اساس چاپ صبحى صالح مى‌باشد.

گزارش محتوا

مقدمه ضمن اشاره به حدیث نبوى «من مات و لم یعرف امام زمانه...»، به بیان لزوم امام شناسى و التزام به پیروى از مقام امامت پرداخته است.

فصل اول، به بررسى موضوع مهدویت در اسلام اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است، مسأله مهدویت در اسلام، یکى از اصلى‌ترین پایه‌هاى تداوم این دین و شرط اساسى پیروزى و حاکمیت همه جانبه آیین قرآن بر دیگر آیین‌ها و حکومت‌هاى جهان است؛ زیرا تنها در سایه رهبرى امام دارى شرایط و خلیفه معصوم و برگزیده از جانب خداوند است که اسلام راستین مى‌تواند در سراسر جهان و در میان توده‌هاى بشرى خودنمایى نموده و وعده الهى مبنى بر پیروزى مستضعفان بر مستکبران عینیت و تحقق یابد. وى بر این باور است که اگر رهبرى کشورها در عصر کنونى را زمامداران لایق عهده‌دار بودند، انواع انحراف‌گرایى مادى و معنوى، فقر و عقب‌افتادگى، ظلم و فساد، اختلافات عقیدتى، اخلاقى، سیاسى و اجتماعى ملت‌ها را دچار تفرقه نکرده و آنان را زیر سلطه دشمنان و استعمارگران قرار نمى‌داد.

در فصل دوم، مهدویت و رهبرى در نهج‌البلاغه مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است، نهج‌البلاغه، از عالى‌ترین درجه اعتبار و سند برخوردار بوده و سخنان برگزیده امیرالمؤمنان در این کتاب، بیانگر اسلام راستین و ترجمان شیوایى از قرآن است. وى توجه به این نکته را حائز اهمیت دانسته که هر چند در کشمکش‌هاى عقیدتى و مجادله مذهبى میان شیعه و عامه، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) مورد گفتگو است؛ اما گفتار امام که به فرموده پیامبر(ص) نمونه انسان کامل، داور عادل و کلید قرآن است، مى‌تواند جدا کننده حق از باطل و معیار و الگویى باشد تا با اتکا به آن، حقیقت و واقعیت روشن گردد.

نویسنده، مسأله مهدویت امام دوازدهم و ظهور ایشان در آخرالزمان را از دو جهت سزاوار مطالعه و تحقیق دانسته است. نخست از جهت پیشگویى‌هاى امام(ع)؛ مانند روى کار آمدن بنى‌امیه، حکومت حجاج بن یوسف، سقوط بنى‌امیه، زمامدارى بنى‌عباس، قیام زنج در بصره، فتنه مغول و... که در گذشته به وقوع پیوسته و مواردى از این‌قبیل که مربوط به آینده جهان است؛ همچون خبر از ظهور حضرت مهدى(عج) و قیام جهانى آن بزرگوار که در آینده به وقوع خواهد پیوست. و دیگر، سخنان امام(ع) درباره امامت و رهبرى اهل بیت(ع).

فصل سوم، در دو بخشِ خطبه‌ها و حکمت‌ها، اختصاص دارد، به ارائه متن و ترجمه فرازهایى از نهج‌البلاغه که به پیش‌گویى درباره حضرت مهدى(عج) پرداخته، به همراه بررسى و تحلیل آن‌ها. به عنوان نمونه، در خطبه ۱۳۸ امام(ع) درباره آن حضرت مى‌فرماید: او هواى نفس را به هدایت و رهنمود الهى برمى‌گرداند، آن هنگام که مردم هدایت الهى را به خواسته‌هاى نفسانى برگردانند و آن گاه که مردم قرآن را تفسیر به رأی کنند، او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد.

ابن ابى الحدید، در رابطه با این فراز مى‌نویسند: این کلام، اشاره به امامى است که در روایات، به او نوید داده شد و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد. نویسنده معتقد است، او به پیش‌گویى امیرمؤمنان(ع) از ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) و نقش او در حاکمیت هدایت الهى و قرآن به جاى هوا و هوس و رأى و قیاس اعتراف نموده است؛ هر چند ولادت حضرت را نپذیرفته و تصریح کرده است که بعد از این متولد خواهد شد.

همچنین در حکمت ۱۴۷، امام(ع) به این مطلب تصریح کرده است که هرگز زمین از کسى که با حجت و دلیل به امر حق قیام کرده و دین الهى را برپا دارد، خالى نخواهد ماند، خواه ظاهر باشد، یا در حال ترس و پنهانى.

نویسنده معتقد است که ابن ابى‌الحدید با توجه به جملات و قرائن موجود در کلام امام(ع)، از جمله «قائم لله بحجه»، «خلفاء الله فى ارضه» و «الدعاة الى دینه» که جز بر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) بعد از او، بر هیچ مقام و شخصیتى منطبق نمى‌شود، نتوانسته است، دلالت این قسمت از سخنان آن بزرگوار را بر عقیده شیعه، در مورد امامت و خلافت علنى یازده امام معصوم(ع) و امامت و خلافت توأم با غیبت امام دوازدهم، انکار نموده و با اعتراف به این که این جمله، اعتراف صریح امام(ع)، نسبت به مذهب امامیه است، آن را از جمله نوادرى دانسته که اخبار نبوى درباره آنان وارد گردیده است.

منابع مقاله

۱- مقدمه و متن کتاب.

۲- پارسا با مشارکت بنیاد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمکران، (۱۳۸۸)، «امام مهدى(عج) در آینه قلم کارنامه منابع پیرامون امام مهدى(علیه‌السلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج۲ ص۷۶۷.

منبع

ویکی نور