مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آقا حسین خوانساری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«آقا حسین خوانسارى» (۱۰۹۹-۱۰۱۶ ق) مشهور به «محقق خوانساری»، حکیم، فقیه، اصولی، متکلم، محدث و ادیب بزرگ شیعه در قرن ۱۱ هجری و از شاگردان میرفندرسکى و محمدتقى مجلسى بود. او مدتی مقام شیخ الاسلامی داشت و به مدد نفوذی که بر شاه سلیمان صفوی داشت، حکمت و دانشهای عقلی را در حوزه علمیه اصفهان ترویج نمود و در مقام تدریس به جایی رسید که «استاد الکُلّ فی الکُلّ» لقب گرفت.

نام کامل آقا حسین خوانساری
زادروز ۱۰۱۶ قمری
زادگاه خوانسار
وفات ۱۰۹۹ قمری
مدفن اصفهان، تخت فولاد

Line.png

اساتید

میرفندرسکی، محمدتقی مجلسی، خلیفه سلطان، میرزا رفیعا نائینی،...

شاگردان

آقا جمال خوانساری، میرزا عبدالله افندی، سید نعمت‌الله جزایری، میر محمدصالح خاتون‌آبادی، شیخ حر عاملی،...

آثار

مشارق الشموس فی شرح الدروس، اجوبة المسائل، ترجمه قرآن کریم، تفسیر سوره حمد، تاریخ وفیات العلماء، الجبر و الاختیار، حاشیه بر شفای ابن سینا،...

تحصیل و استادان

آقا حسین خوانسارى فرزند جمال‌ الدین محمد خوانسارى در سال ۱۰۱۶ قمری در خوانسار به دنیا آمد.[۱] او در کودکی جهت تحصیل علوم دینی به اصفهان هجرت نمود و در مدرسه خواجه ملک جنب مسجد شیخ لطف الله مشغول تحصیل شد. تحصیل او در آن مدرسه به علت فقرش با سختی همراه بود، به طوری که در اوایل که در مدرسه بسر می برد، قادر نبود جهت گرم‌کردن خود آتش فراهم آورد و لذا لحاف کهنه‌ای را که داشت به خود می‌‌پیچید و در اطراف حجره راه می‌‌رفت تا به این وسیله خود را گرم کند.

محقق خوانساری در اوایل، بیشتر به تحصیل فلسفه و حکمت می‌‌پرداخت؛ ولی بعد از مدتی به فقه نیز روی آورد، به طوری که جنبه فقاهت او از دانش فلسفی‌اش بیشتر گردید.[۲]

آقا حسین خوانسارى در نزد بزرگان بسیاری از علما چون میرفندرسکى، ملا محمدتقى مجلسى، خلیفه سلطان، ملا حیدر خوانسارى و میرزا رفیع الدین نائینى کسب علم نمود‌،[۱] تا جایی که به سبب اساتید بسیارى که از محضرشان کسب علم نموده، ملقّب به «تلمیذ البشر» گشت.

تدریس و شاگردان

آقا حسین خوانساری در کلام، فلسفه و فقه و اصول تبحّر تمام داشت و ریاست علمى و مذهبى زمان خود بود.[۳] تا جایی که به او لقب «استاد الکلّ فى الکلّ» دادند به جهت آنکه در هر یک از دروس معقول و منقول تدریس می کرد.[۴]

محقق خوانساری در تیزهوشی، نکته‌سنجی، حضور ذهن و سرعت انتقال چنان بود که برای فهم مطالب، نیاز به فکر کردن نداشت. بلکه در تدریس، بدون مقدمه سخن می‌‌گفت و در هنگام درس دادن، کتاب به دست نمی‌‌گرفت و در مجالس هم به اندازه ضرورت سخن می‌‌گفت و حاضرجوابی، از خصوصیات او بود.[۲]

میرزا عبدالله اصفهانی در مورد او می گوید: «او فاضل علامه و عالم فهامه و استاد استادان عصر خود بود؛ فضائل او به شمار نمی‌‌آید. فضلای زمان و علمای اعیان در علوم عقلی و اصول و فقه، شاگرد او بودند. او یگانه عصر و یکتای زمان خویش بود، دیده روزگار کسی را ندیده که هم‌پای او باشد. او به بالاترین مراتب کمال رسیده، و برای همه اهل علم، امین و پشتیبان خوبی و برای ارباب فضل و حلم، دژی نیرومند بود».[۵]

برخی شاگردان محقق خوانساری عبارتند از:

  • میر محمدصالح خاتون آبادی (۱۰۵۸ـ۱۱۲۶ ق)،
  • ملا میرزا محمد مدقق شیروانی (متوفی ۱۰۹۹ ق)
  • سید نعمت الله جزایری
  • آقا جمال خوانساری فرزند محقق خوانساری (متوفی ۱۱۲۲ ق)
  • آقا رضی خوانساری فرزند محقق خوانساری (متوفی ۱۱۱۳ ق)
  • ملا علیرضا تجلی شیرازی (متوفی ۱۰۸۵ ق)
  • آخوند مسیحای کاشانی
  • محمد شفیع خراسانی (مشهور به خیال)
  • علامه محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ـ۱۱۱۱ ق)
  • میر عبدالحسین خاتون‌آبادی (۱۰۳۹ـ۱۱۰۵ ق)
  • شیخ محمد بن عبدالفتاح سراب تنکابنی
  • سید محمدباقر بن سید علیرضا حسینی عاملی
  • شیخ حر عاملی (۱۱۰۴-۱۰۳۳ ق)
  • میرزا عبدالله افندی (۱۱۳۰-۱۰۶۷ ق)
  • کمال‌الدین محمد بن محمد فسوی فارسی
  • رفیع الدین محمد بن حکیم یزدی
  • شیخ ابوطالب زاهدی گیلانی
  • شیخ ابوالحسن فتونی نجفی
  • سید علی امامی ‌‌اصفهانی
  • ملا عبدالله مجلسی‌.[۲]

مکتب علمی ‌‌تربیتی

برنامه و اصولی که در مدرسه آقا حسین خوانسای مورد توجه بود و از آن پیروی می‌‌شد، عبارت بود از:

  • الف. تهذیب نفس؛ تربیت طلاب، در سرلوحه برنامه حوزه علمیه آقا حسین خوانساری بود. طلاب در کنار تحصیل علم و دانش، در پیرایش روان و صفای روح نیز تلاش می‌‌کردند. محقق خوانساری پیش از آن که به سرپرستی حوزه علمیه و به کار تربیت طالبان علم بپردازد، بر نفس خود چیره شده بود؛ به گونه‌ای که همه نزدیکان و شاگردان مدرسه به آن گواهی داده‌اند. محقق خوانساری نزد مردان بزرگ روزگارش، مورد اعتماد شناخته می‌‌شد و نزد شاگردانش، استادی مهربان و صمیمی‌‌ و دلسوز بود. او تقوای علمی ‌‌داشت و اهل انصاف و حق‌گویی بود و در گفتگوهای علمی ‌‌دنبال حقیقت بود و از خودپسندی دوری می‌‌گزید.
  • ج. محور بودن اصول عقاید؛ اصول دین و عقاید، سنگ زیرین آموزه‌های مدرسه خوانساری‌ها بود. از این رو، اخلاق و فقه بر مبنای اصول عقاید پی‌ریزی می‌‌شدند و به همین دلیل، آقا حسین خوانساری رساله‌ای در «جبر و اختیار» و ترجمه «نهج البلاغه» علامه حلی در باب امامت و رساله‌ای درباره رجعت نگاشت.
  • د. حضور در زمان؛ از خصویات مدرسه خوانساری‌ها، همراهی با زمان و حضور در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود.[۶]

شیوه تدریس:

  • الف. پیش مطالعه؛ او به طلاب و شاگردان پیشنهاد می‌‌کرد که قبل از حضور در درس، به پیش مطالعه بپردازند. و این سنت حسنه و نیکو تا به حال در حوزه‌های علمیه رواج دارد.
  • ب. مجتهدپروری؛ از ویژگی‌های حوزه‌های آن روز شاگردپروری و کوشش در رساندن آنان به مرتبه اجتهاد علمی ‌‌بود. در مدرسه آقا حسین، روحیه اندیشه‌وری در شاگردان تقویت می‌‌شد و آنان تشویق می‌‌شدند به خود برگردند و استعدادهای ناشکفته خود را آشکار کنند.
  • ج. نظارت بر یادگیری؛ در حوزه محقق خوانساری، استاد نکته‌های درسی مشکل و پیچیده را از شاگردان می‌‌پرسید و یافته و جواب‌های آنان را تصحیح می‌‌کرد.
  • د. میدان دادن به طلاب؛ به طلاب فرصت داده می‌‌شد بپرسند و دریافت‌های خود را با استاد در میان بگذارند و شاگردان حق نقد سخن استاد را داشتند که این، روحیه علمی‌‌ و کاوش را در آنان تقویت می‌‌کرد.[۷]

آثار و تألیفات

آقا حسین خوانساری در دو زمینه حکمت و فقه، شهرت فراوانی داشته است؛ وی به عنوان یک فیلسوف و فقیه و ادامه‌دهنده مکتب فلسفی اصفهان بود. بیشتر آثار او به صورت شرح و حاشیه بر کتاب‌های مهم فلسفی و تألیف رساله‌های کوتاه فلسفی بود و در فقه هم شرح بر کتاب دروس شهید اول را دارد که به لحاظ تتبع و دقت، مورد ستایش قرار گرفته است.

در زمینه گرایش‌های موجود در تفکر شیعه، آقا حسین نماینده تفکر فلسفی و حکمی ‌‌است که ادامه‌دهنده مکتب فلسفی شیراز و اصفهان است. آقا حسین اندیشه‌های فلاسفه مشاء را همراه با مسائل ذوقی که طی دو قرن از آغاز صفوی بر آن افزود شد، تدریس می‌‌کرد. او علاوه بر فلسفه به فقه نیز تسلط کامل داشته است و فقه‌اش نیز امتداد مکتب اجتهاد عمومی‌ ‌فقهای شیعه می‌‌باشد.

آثار علمی او عبارتند از:

  1. مشارق الشموس فی شرح الدروس؛ کتاب معروف او در فقه به نام «مشارق الشموس» می‌‌باشد که شرح کتاب دروس شهید اول است».[۸]
  2. اجوبة المسائل؛
  3. رساله در خمس؛
  4. حل شک فی کون بعض اهل البلد کافرا و اکثرهم مسلمون؛
  5. ترجمه صحیفه سجادیه؛
  6. ترجمه قرآن کریم؛
  7. تفسیر سوره حمد؛
  8. تاریخ وفیات العلماء؛
  9. الجبر و الاختیار؛
  10. شرح کافیه ابن حاجب؛
  11. شرح هیئت فارسی قوشچی؛
  12. حاشیه اولی بر شفای ابن سینا؛
  13. حاشیه ثانیه بر شفای ابن سینا؛
  14. حاشیه بر اشارات شیخ الرئیس؛
  15. حاشیه بر محاکمات فخر رازی؛
  16. حواشی بر حاشیه قدیمه دوانی بر شرح تجرید؛
  17. تعلیقاب بر حاشیه جلالیه شرح مطالع؛
  18. رساله در شبهه طفره؛
  19. رساله ایمان و کفر؛
  20. جواب پرسش‌های شاگردش میرزا محمد شیروانی؛
  21. الجزء الذی لایتجزّی؛
  22. رساله در نفی وجوب مقدمه واجب؛
  23. المائدة السلیمانیة فی الأطعمة والأشربة.[۲]

اشعار آقا حسین خوانساری:

آقا حسین خوانساری به عربى و فارسى نیز شعر مى‌سرود. صاحب ریاض العلماء مى ‌نویسد: «... و هو شاعر منشى‌ء حسن الشعر والانشاء بالعربیة والفارسیة، وانشاءاته واسفاره مشهورة على الالسنة مسطورة فی المجامیع».[۹]

نصر آبادی در تذکره چهار رباعی از رباعیات آقا حسین خوانساری را می آورد که رباعی زیر یکی از آنهاست:

اى باد صبا طرب فزا می‌آیى‌ از طرف کدامین کف پا می‌آیى‌

از کوى که برخاسته‌‌اى راست بگو اى گرد به چشمم آشنا می‌آیى‌[۱]

شعر زیبای دیگر او این رباعی است:

تا دست به همت رسائی نزنی بر همت خلق پش پایی نزنی

چون حلقه مباش در جهان دست تهی تا هر ساعت درِ سرائی نزنی[۱۰]

جایگاه خوانساری در دربار صفوی

آقا حسین خوانساری در دوران پادشاهى شاه سلیمان صفوى (۱۰۷۷ - ۱۱۰۵ق) اعتبار بسیار و بر شخص شاه نفوذ فراوان داشت و این ارجمندى او دستمایه‌اى وافر براى ترویج دانشهاى عقلی و حمایت از حکمت و حکیمان گشت. وی پس از میر سید محمد معصوم (م ۱۰۹۵ق) شیخ الاسلام اصفهان شد.[۱]

شاه سلیمان جبّه گرانبهاى خود را براى او فرستاد و در یکى از سفرها نیابت سلطنت و رسیدگى به کارهاى کشورى را به وى واگذار کرد.[۱۱]

وفات و مدفن

مرحوم آقا حسین محقق خوانساری بعد از عمری تلاش در راه اعتلای معارف و حقایق تشیع، سرانجام در اول رجب سال ۱۰۹۹ و یا ۱۰۹۸ هجری قمری در سن ۸۲ سالگی در اصفهان از دنیا رفت،[۱۲] و پیکر مطهرش در قبرستان تخت فولاد مدفون شد.

آقا حسین.jpg

شاه سلیمان صفوی که ارادت خاصی به آقا حسین خوانساری داشت، دستور داد بقعه‌ای عالی بر فراز قبر وی بنا کنند.[۱] پس از آقا حسین خوانساری افراد بسیاری از جمله فرزندش آقا جمال خوانساری پس از او در آن بقعه دفن گردیدند، تا جایی که امروز به «قبة العلماء» معروف است.[۱۳]


پیام رهبری به مناسبت کنگره محققان خوانساری

«بسم الله الرحمن الرحیم، سنت حسنه تجلیل از چهره‌های علمی ‌‌برجسته تاریخ شیعه، باید یکی از بابرکت‌ترین و مفیدترین سنت‌ها در این مقوله به شمار آید. حقیقت آن است که در بخش‌های از تاریخ پربار فرهنگ و علوم اسلامی، شخصیت های بزرگ و موثری بوده‌اند که نسل کنونی علمی‌‌ و فرهنگی کشور را نام و یاد آنان آشنا نیست و از آثار علمی‌‌ و ثمرات اندیشه بلند آنان، بهره شایسته را نمی‌‌برد.

حوزه‌های علمی ‌‌شیعه، چه در دوران رونق حوزه علمیه نجف و کربلا و چه پیش از آن در روزگار شکوفایی علمی‌‌ و فرهنگی اصفهان و برخی شهرهای دیگر در دوران صفویه، مجموعه بزرگی از فقهای نامدار و فیلسوفان و متکلمین بزرگ را در خود پرورش داده است که هر یک از آنان می‌‌تواند برای جامعه علمی ‌‌امروز بخصوص فرزانگان و علم‌جویان حوزه‌های علمیه، الگو و راهگشای آموزنده باشند.

ویژگی این دانشمندان گمنام، غالبا جامعیت آنان و برجستگی شگفت‌آورشان در علوم گوناگون مانند فقه و فلسفه و تفسیر و علوم ریاضی و حتی شعر و ادب است. این تفنن و تنوع در معلومات همچنان که از آفاق ذهنی گسترده حوزه‌های علمیه خبر می‌‌دهد، نمایشگر ذهن خلاق و فکر بلند و استعداد وافر این بزرگان نیز هست.

بی‌شک در فهرست این ستارگان غالبا ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساری‌ها، به ویژه محقق برجسته و کم‌نظیر مرحوم آقا حسین خوانساری می‌باشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس که نام‌آوران بزرگی همچون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الکل فی الکل» و امثال آن یاد کرده‌اند.

او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضی‌دان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شکوفای و درخشش حوزه فرهنگی و علمی ‌‌اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشته‌اند. اگر چه برخی از مولفات فقهی آنان در معرض استفاده از اهل فن بوده است ولی مجموعه آثار آنان هرگز به صورت قابل قبول در دسترس دانش پژوهان علوم اسلامی‌‌ قرار نگرفته است. برپایی مراسم تجلیل از این بزرگان، می‌‌تواند نام نیک و یاد مبارک آنان را زنده کند و سهم آنان را در پیشرفت دانش و فرهنگ و معرفت افزایش بخشد. رحمت خداوند بر آنان و بر احیاءکنندگان نام بلند آنان».[۱۴]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ دانشنامه تخت فولاد، ج ۱، مدخل "آقا حسین خوانساری" از علی اکبر زمانی نژاد، در دسترس در درگاه الکترونیکی شهرداری اصفهان
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ مجموعه گلشن ابرار، جلد ۴، زندگی نامه "محقق خوانساری" از مسیب کیانی
  3. تخت فولاد اصفهان، ص۶۱ و ۶۲
  4. رحلت عالم بزرگ و فقیه جلیل "محقق خوانساری" (۱۰۹۹ ق)، راسخون، بازیابی:۲۵ شهریور ۱۳۹۳
  5. گلشن ابرار به نقل از ریاض العلما، ج ۲، ص ۵۷.
  6. گلشن ابرار به نقل از مجله حوزه، ش ۹۰ـ۸۹، ص ۱۳.
  7. گلشن ابرار به نقل از مجله حوزه، ش ۹۰ـ۸۹، ص ۴۵.
  8. گلشن ابرار به نقل از آشنایی با علوم اسلامی، ج ۳، ص ۹۶ و نگاهی به خوانسار، ص ۵.
  9. افندی، ج‌۲، ص‌ ۵۷.
  10. گلشن ابرار، به نقل از فوائد الرضویه، ص ۱۵.
  11. تخت فولاد اصفهان، ص۶۱
  12. آقا حسین خوانساری، احسن الحدیث، بازیابی:۲۵ شهریور ۱۳۹۳
  13. تخت فولاد اصفهان، ص۶۲
  14. گلشن ابرار به نقل از روزنامه کیهان، (۳۰/۶/۱۳۷۸)، ص ۱۴.

منابع

  • گلشن ابرار، ج ۴، زندگینامه "محقق خوانساری" از مسیب کیانی.
  • دانشنامه تخت فولاد، ج ۱، مدخل "آقا حسین خوانساری" از علی‌اکبر زمانی‌نژاد.
  • "آقا حسین خوانساری"، پایگاه احسن الحدیث.
  • تخت فولاد اصفهان، سید احمد عقیلی، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۳.