محمدحسین سبحانی تبریزی
نام کامل | محمدحسین سبحانی تبریزی |
زادروز | ۱۳۰۰ قمری |
زادگاه | تبریز |
وفات | ۱۳۹۲ قمرى |
مدفن | قم، قبرستان ابوحسین |
اساتید |
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید ابوالحسن انگجی،... |
| |
آثار |
نخبة الازهار، ارشاد الأفاضل الی مطالب الرسائل، حاشیه بر رسائل، حاشیه بر کفایه، کتاب الصلاة، المواعظ و الاخلاق،... |
«آیتالله محمدحسین سبحانی تبریزی» (۱۳۹۲-۱۳۰۰ ق)، فقیه اصولی و عالم وارسته شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان شیخ الشریعه اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی بود. او در فقه، اصول، رجال و حدیث متبحر بود و آثار متعددی تألیف نمود. آیتالله جعفر سبحانی از فرزندان ایشان است.
محتویات
ولادت
محمدحسین سبحانی فرزند حاج محمدجعفر، در شب نوزده ماه رمضان سال ۱۳۰۰ ق. در شهر تبریز به دنیا آمد. تولد او مصادف با ایام حکومت ناصرالدین شاه قاجار بود.
تحصیل و استادان
میرزا محمدحسین تبریزی در هفت سالگی، به رسم آن دوره، به تحصیل و آموزش قرآن کریم و کتاب های فارسی آن روزگار پرداخت. وی پس از فراگیری آموزشهای اولیه و فراگیری قرآن، در مسیر تحصیل علوم دینی قدم گذاشت و وارد یکی از مدارس علمیه مهم تبریز، یعنی «مدرسه طالبیه» (از جمله مراکز علمی و تاریخی تبریز) شد. از آن پس تا ۲۷ سالگی در آن مدرسه کهن به تحصیل پرداخت و مراحل عالی تحصیلی را در آنجا پیمود.
مراحل تحصیل وی در مدرسه طالبیه به دو دوره تقسیم می شود؛ در دوره مقدمات که میتواند مربوط به حدود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ ق. باشد، به تحصیل مقدمات عربیه و نیز به آموختن «نجوم» و «حساب استدلالی» روی آورد. استاد وی در این درس، مرحوم میرزا علی منجم لنکرانی (متوفای ۱۳۴۰ ق) نام داشت. او مقدمات را نزد مرحوم ملا کاظم، که در تدریس ادبیات استاد بود، فراگرفت و قسمتی از قوانین را نزد آیت الله سید محمد مولانا (۱۲۹۰-۱۳۶۳ ق) آموخت و قسمتی از رسائل را نزد مرحوم آیت الله سید ابوالحسن انگجی فراگرفت. او در میان اساتید خود نسبت به آیت الله انگجی عشق میورزید و از احاطه فقهی او تعریف میکرد.[۱] سبحانی تبریزی همچنین نزد مرحوم شیخ محمدحسین قراچه داغی به تحصیل فلسفه (اشارات) پرداخت.[۲]
میرزا محمدحسین بعد از تحصیل مقدمات، به فراگیری علوم اسلامی در دوره سطح و آن گاه خارج روی آورد و نزد علمای بزرگ حوزه علمیه طالبیه به تحصیل پرداخت. وی خود مینویسد: به علم فقه و اصول در حضور جمعی از اجله، که مراجع شیعه در احکام دینیه بودند، مشغول شده، فرائد و مکاسب و ریاضی و جمله از درس خارج را خواندم. و در خلال این حال، به معقول نیز نزد بعضی تلامیذ مولا علی لنکرانی پرداختم.[۳]
هجرت به نجف اشرف:
میرزا محمدحسین سبحانی بعد از آن که مقدمات، سطح و مقداری از درس خارج را در مدرسه طالبیه فراگرفت، در ۲۷ سالگی و به سال ۱۳۲۷ ق. راهی نجف اشرف شد تا در آن دیار به تکمیل اندوختههای علمی خود بپردازد. این دوره از عمر بابرکت وی، که از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۹ ق[۴] است و حدود دوازده سال طول کشید، دارای اهمیت ویژهای است؛ زیرا وی در این دوره طولانی به تحکیم مبانی علمی خود پرداخت و با مراجع بزرگ شیعه ارتباط علمی برقرار کرد.
زمان مهاجرت وی به نجف اشرف از یک نظر نیز بسیار مهم است و آن، همزمانی با انقلاب مشروطه و حوادث مربوط به آن است. در این مقطع بسیاری از شهرهای ایران، به ویژه تبریز، دچار بحرانهای سیاسی شدند، که مهاجرت تعداد زیادی از عالمان ایران را به عراق در پی داشت. در چنین موقعیتی است که محمدحسین تبریزی خیابانی به نجف اشرف عزیمت کرد.
محمدحسین تبریزی، در دوره نزدیک به دوازده ساله حضور در نجف اشرف، از اساتید زیادی بهره برد و بر غنای علمی و استحکام مبانی خود افزود. بهرهگیری وی از دانش شخصیت های علمی در نجف به گونهای بود که از شخصیت فاضل تبریز، عالمی متبحر در فقه، اصول، تفسیر، رجال، کلام، حدیث، ادبیات و... ساخت.
استادان بزرگ وی در نجف عبارتند از:
- آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی صاحب عروة الوثقی؛
- آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی؛ میرزا محمدحسین تبریزی ضمن حضور در درس استاد، مباحث او را نیز تقریر میکرد.[۵] مقام علمی وی برای استادش چنان والا مینمود که به وی اجازه اجتهاد داد و در آن نوشت: «الشیخ محمدحسین التبریزی قد هاجر عن وطنه الشریف طالباً لتحصیل الکمال و مجّداً لتحصیل العزّ والاستقلال فجّد واجتهد الی ان بلغ الی درجة الاجتهاد فانه منتهی المراد».[۶]
- آیت الله ملا فتحالله شریعت اصفهانی؛ میرزا محمدحسین تبریزی، از هنگام ورود به حوزه علمیه نجف شیفته آیت الله شریعت اصفهانی میشود و از همان لحظه، بیش از یازده سال، در محضر وی به کسب علم میپردازد. خود مینویسد: سنه ۱۳۲۷ ق. به نجف اشرف مسافرت کرده، به درس جمله از اعلام عظام منهم المولی المحقق العلامة شیخ الشریعه الاصفهانی... حاضر شده و تقریرات ابحاث ایشان را در فقه و اصول نوشتم و زیاده از یازده سال در خدمت شریعت اصفهانی بودم.[۷] آیت الله جعفر سبحانی هم در مورد شدت علاقه وی به شیخ الشریعه مینویسد: در میان اساتید نجف نسبت به شیخ الشریعه اصفهانی عشق میورزید و تا میتوانست آثار او را همراه خویش آورده بود و علاوه بر اندیشههای علمی او حتی مطایبات او را نقل میکرد و از نقل آن ها لذت میبرد.[۸]
جایگاه علمی
در آثار بزرگان و استادان، از آیت الله محمدحسین تبریزی با عناوین گوناگونی یاد شده است که گویای مقام علمی والای او است. آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی از وی با عنوان «عالم عامل، فاضل کامل و مروج احکام»[۹] یاد می کند. آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی و سید محمد فیروزآبادی نیز چنین کلماتی درباره او بکار بردهاند.[۱۰]
آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی نیز او را «عالم عامل، فاضل کامل، بحر تقی، علم الهدی، جامع المعقول والمنقول، حاوی الفروع والاصول، فخرالفضلاء الفخام، افتخار الفقهاء، القمقام، شیخنا المکرم، مولانا الاعظم» مینامد.[۱۱]
محمدهادی امینی نیز در «معجم الرجال الفکر والادب فی النجف» از وی چنین یاد میکند: «محمدحسین بن میرزا محمدجعفر التبریزی، عالم، فقیه، جلیل، متتبع...».[۱۲]
علاوه بر اجازه اجتهاد، فاضل تبریز موفق به کسب اجازات در امور حسبیه نیز شد. آیت الله محمدتقی شیرازی چنین اجازه میدهد: جناب مستطاب العالم العامل والفاضل الکامل مروج احکام دین مبین، آقا میرزا محمدحسین آقا التبریزی دامت توفیقاته از قِبل اینجانب مأذون هستند در تصدی امور حسبیه... اخوان مؤمنین که از اهل آن ولایت از سکنه و اهالی از علما و تجار و غیرهم وفّقهم الله تعالی وجود آن جناب را مغتنم دانسته و از فوائد ایشان محظوظ باشند و احترامات را در حق ایشان کما ینبغی مرعی بدارند... الاحقر محمدتقی الحائری.[۱۳]
آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی نیز مرقوم میفرماید: له التصدی فی الامور الحسبیة التی شأن المجتهدین تصدّیها وله العمل بما استنبط علی الطریقته المعروفة و علیه التجنب عن الشبهات لکی لایهلک من حیث لایعلم و اوصیه أن لاینسانی عن الدعا فی مظان استجابته... .[۱۴]
آثار و تألیفات
آیت الله محمدحسین تبریزی در کنار تحصیل فقه و اصول در حوزه علمیه نجف، به نگارش و تألیف نیز پرداخت و آثار متعددی از خود برجای گذاشت. مجموعه آثار آیت الله سبحانی تبریزی را که تا پایان عمر نوشتهاند، به طور خلاصه چنین میتوان معرفی کرد:
- نخبةالازهار فی احکام الخیار؛ این کتاب، مجموعه بحثهای آیت الله شیخ الشریعه اصفهانی است.
- رسالة تحدید الکُر بالوزن والمساحة؛ این رساله در ضمن کتاب «نخبةالازهار» به چاپ رسیده است.
- رسالة فی تعریف البیع؛ این رساله نیز در ۴۴ صفحه در ضمن «نخبةالازهار» با عنوان «رسالة الثانیة» به چاپ رسیده است.
- رسالة فی بیان امرین؛ این رساله مختصر، که در بخش پایانی کتاب «نخبةالازهار» آمده است، به دو موضوع (احکام ملاقی الشبهات المحصورة و احکام صورة الاضطرار) میپردازد. چهار اثر فوق، که جملگی در کتاب نخبةالازهار گردآوری شدهاند، با تلاش آیت الله رضا استادی مقدم به زیور چاپ آراسته و احادیث آن نیز به وسیله ایشان استخراج شده است.
- ارشاد الأفاضل الی مطالب الرسائل؛ این کتاب تعلیقهای است بر رسائل شیخ انصاری، در دو جزء، که مؤلف در سال ۱۳۶۵ ق. از نوشتن آن فراغت یافته است.
- نکت الکفایة؛ تعلیقه مختصری بر کفاية الاصول است که اغلب بخش های آن را در دوران حیات آخوند خراسانی نوشته است و نگارش آن را در سال ۱۳۳۰ ق. به پایان برده است. این کتاب از جمله آثار تألیفی وی در نجف اشرف است.
- حاشیه بر کفایه (از اول تا آخر)؛
- کتاب الصلاة؛ اثری استدلالی و گسترده است. آیت الله سبحانی درباره این اثر خود مینویسد: رسالة مستقلة استدلالیة فی الصلوة، متضمنة لأبوابها من المواقیت و الاذان و الاقامة والخلل و صلوة المسافر والمواسعة والمضایقه و ذکرنا فیها مدارکها من الآیات والاخبار.[۱۵]
- توقف الاجتهاد علی العلم بالرجال.
- حاشیه کتاب طهارت؛ این اثر مجموعه حاشیههای آیت الله سبحانی بر کتاب طهارت شیخ انصاری است. در این کتاب عبارات شیخ مرتضی انصاری را توضیح داده و آن گاه موارد مغلق و غلط انداز آن را توضیح داده است. ظاهراً این کتاب، اولین حاشیهای است که بر کتاب شیخ انصاری نوشته شده است.[۱۶]
- حاشیه بر رسائل (کل کتاب)؛
- تقریرات درس شیخ الشریعه اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی؛
- المواعظ و الاخلاق.
فعالیتهای اجتماعی
آیت الله محمدحسین تبریزی در طی نیم قرن حضور در تبریز، فعالیتهای مختلفی داشت که می توان در بخشهای زیر خلاصه کرد:
- تبلیغ دین؛ وی از بدو ورود به تبریز، با توجه به وضعیت فرهنگی و اعتقادی تبریز، که زمینههای آن توضیح داده شد، به تبلیغ دین در قالب منبر و سخنرانی پرداخت. اقامه نماز جماعت و... از دیگر فعالیتهای وی در این سال ها است که خود شرح مفصلی را میطلبد.[۱۷]
- تدریس علوم دینی؛ بخش دیگری از فعالیتهای آیت الله تبریزی مربوط به تدریس علوم دینی در حوزههای علمیه آن روزگار می شود. هرچند از شاگردان ایشان اطلاعی در دست نیست، ولی با توجه به نوشتههای فرزند بزرگوارشان آیت الله جعفر سبحانی میتوان به بخشی از متون تدریسی ایشان پی برد. مرحوم رازی نیز مینویسد: «پس از بازگشت به وطن به امر تدریس و تربیت محصلین... پرداخت».[۱۸]
- تألیف و تصنیف؛ بخش دیگری از فعالیتهای آیت الله محمدحسین تبریزی مربوط به تألیفات و تصنیفات او است. هر چند این کار را از همان نجف اشرف آغاز کرده بود، ولی فرصت نیم قرن حضور در تبریز اجازه می داد تا او فعالیتهای خود را پی گیرد. لذا آثار متعددی را نوشت؛ به خصوص این که وی بعد از مدتی تدریس مصمم می شود مطالب رسائل را برای طلاب شرح کند. از این روی، کتاب «ارشاد الأفاضل الی مطالب الرسائل» را در دو جلد مینویسد و در سال ۱۳۶۵ ق. از تألیف آن فراغت مییابد.
شایسته است با گوشههایی از تلاش های آیت الله شیخ محمدحسین سبحانی در تبریز، به قلم فرزندش آیت الله جعفر سبحانی، آشنا شویم: «ورود ایشان به تبریز در اواسط سال ۱۳۳۹ ق. بود که با قیام مردم تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی، که از دوستان و همدرسان ایشان بود، مصادف شد. پس از کشته شدن خیابانی و تسلط دولت بر شهر، فعالیت های علمی کاملاً متوقف شد. تنها کار که می شد انجام داد، تدریس سطوح متوسط و عالی بود. چیزی نگذشت که دوران سیاه رضاخان ۱۳۰۴-۱۳۲۰ ش (۱۳۴۴-۱۳۶۰ ق) که تضییقات عظیمی برای روحانیت به وجود آمد و در سال قیام ۱۳۴۷ به تار و مار کردن علما و مخفی شدن گروهی انجامید... کار مهم (پدرم) این بود که در مسجد بعد از نماز، به عنوان مسأله گفتن به تبلیغ بپردازد و روزها در بیرونی خود، به تدریس سطوح ادامه دهند و همین سال ها موفق شدند که نوشتههای خود را پاکنویس کرده و آماده چاپ سازد. در دوره پهلوی دوم که از شهریور ۱۳۲۰ ش. شروع شد، مدارس رونق گرفت و مجالس درس و بحث رواج کاملی یافت و او توانست در این مدت گروهی را پرورش دهد.
ویژگیهای اخلاقی
مرحوم رازی درباره آیت الله محمدحسین تبریزی مینویسد: مرحوم آیت الله خیابانی (تبریزی) در خُلق و حلم و تواضع و زهد و تقوا در میان علما و بزرگان شهر تبریز ضرب المثل بود. طرز زندگی و نحوه معاشرت و شیوه سخن گفتن او انسان را به یاد خدا افکنده، در دل افراد مستعد اثر عمیق و انقلاب خاصی به وجود میآورد.[۱۹]
آیت الله جعفر سبحانی ضمن شرح اوضاع آذربایجان در سال های ۱۳۲۴ ش. به بعد، به نمونهای از ویژگی های اخلاقی پدرش اشاره میکند: در آذر ماه سال ۱۳۲۴ بلوای دموکراتها تحت عنوان حکومت ملی آذربایجان به رهبری پیشهوری آغاز شد و یک سال تمام طول کشید. به ظاهر فشاری نبود؛ ولی اساس در حال تهدید بود. نظر این بود که این بخش آذربایجان، تحت عنوان حکومت ملی به بخش دیگرِ غصب شده بپیوندند. ولی آن چه من به خاطر دارم، در شب بیست و یکم آذر ماه ۱۳۲۴ که فرقه دمکرات بر تبریز مسلط شده از سر شب تا صبح، شهر ناآرام بود و صدای تیراندازیها یک لحظه هم قطع نمیشد، ولی ایشان همان برنامه شبانه خود که خواندن نوافل و سپس نگارش حواشی بر رسائل بود را ترک نکرد و در روحیه او اثری نگذاشت. او در سختترین شرایط به مسجد میرفت و نماز جماعت را اقامه میکرد و به خانه برمیگشت و دلش کاملاً آرام بود.[۲۰]
آیت الله جعفر سبحانی مینویسد: او در حالی که از فرنگی مآبی به دور بود، اما نسبت به آموزش علوم امروز اظهار علاقه میکرد و سخنانی میگفت که در محیط آن زمان چندان مشتری نداشت؛ ولی مرور زمان صحت آن ها را ثابت کرد. در تدریس بسیار بردبار بود؛ تا حدی که برخی از شاگردان ایشان، اظهار علاقه میکردند که یک بار درس را پس از فراگیری نزد او تکرار کنند. او به این کار تن میداد و در حلم و صبر کم نظیر بود.[۲۱]
وفات
مرحوم آیت الله محمدحسین سبحانی تبریزی بعد از سالها تلاش علمی و کوشش اجتماعی و مذهبی برای احیاء و زنده داشت مکتب اسلام، سرانجام در یازده شوال ۱۳۹۲ ق (۱۳۵۲ ش) در ۹۲ سالگی در تبریز وفات یافت و پیکر پاکش به قم منتقل و در قبرستان ابوحسین (قبرستان نو) به خاک سپرده شد.[۲۲]
پانویس
- پرش به بالا ↑ دست نوشته آیت الله سبحانی.
- پرش به بالا ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۱۴.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۷.
- پرش به بالا ↑ نخبةالازهار، ص ۱۳ و ۱۴.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۸.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۸.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۷.
- پرش به بالا ↑ دست نوشته آیت الله جعفر سبحانی.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۷.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۷.
- پرش به بالا ↑ همان، ص ۳۹۸.
- پرش به بالا ↑ معجم الرجال الفکر والادب، ص ۱۷۷، با ارجاع به طبقات، ج ۱، ص ۵۵۹.
- پرش به بالا ↑ همان.
- پرش به بالا ↑ همان، ص ۳۸۹.
- پرش به بالا ↑ علماء معاصرین، ص ۳۹۸.
- پرش به بالا ↑ همان، ص ۳۸۸.
- پرش به بالا ↑ «و بعد ان بلغ العالیة من العلم والفضیلة و قطع اُسواطاً سامیة من الفقاهة، رأی ضرورة العود الی وطنه للارشاد والتبلیغ و العمل علی اقامة دین الله تعالی فی العباد و تعلیم الناس معالم دینهم معاد فی سنة ۱۳۳۹ الی مسقط رأسه به مشتغلاً بالشّئون العلمیة والاجتماعیة. (نخبةالازهار، ص ۱۴).
- پرش به بالا ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۱۵.
- پرش به بالا ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۱۵.
- پرش به بالا ↑ دست نوشته آیت الله جعفر سبحانی.
- پرش به بالا ↑ دست نوشته آیت الله جعفر سبحانی.
- پرش به بالا ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۱۵.
منابع
- ستارگان حرم، محمد عابدی، جلد ۱۶، صفحه ۲۴۶-۲۷۰.