شیخ احمد اهری
آیت الله آقااهری (۱۲۶۸ - ۱۳۴۷ ش) از علما و مراجع بزرگ شیعه بود که به دلیل موقعیت خاص خود در آذربایجان و رهبری مذهبی مردم، در اکثر حوادث اجتماعى و سیاسى به صورت مستقیم یا غیرمستقیم شرکت فعال داشت. آیت الله اهری همچنین در بین تجار و بازارى ها نفوذ فراوان داشت و از این موقعیت به نفع فقرا بهره مى برد.
نام کامل | احمد آقااهری |
زادروز | ۱۲۶۸ شمسی |
زادگاه | اهر |
وفات | ۱۳۴۷ شمسی |
مدفن | قم- قبرستان ابوحسین |
اساتید |
میرزا محمدحسین نائینی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید ابوالحسن اصفهانی، ... |
شاگردان |
سید مصطفى مولانا، میرزا احمد سرایى، شیخ محمد غروى قزوینى، ... |
آثار |
حاشیه بر مکاسب، حاشیه بر رسائل، رساله اى در قاعده لاضرر، ... |
محتویات
ولادت
احمد اهری فرزند آقا حسین در سال ۱۲۶۸ ه.ش (۱۳۰۵ ه.ق) در شهرستان اهر آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود.[۱] در آن زمان شهر اهر با وجود این که وسعت و آبادى امروزى را نداشت؛ لکن شهرى عالم خیز بود و مکتب هاى بزرگ درسى در آنجا دایر مى شد. مکتب هاى «ملا جلیل» و «ملا فرج» که آوازه آنها در منطقه آذربایجان پیچیده بود، متعلق به این دوره است. هر چند این مکتب ها در زمان تحصیل شیخ احمد به مدارس دینى و علمى منظم تبدیل شده بود؛ لکن تا اوائل قرن چهاردهم هجرى، قمرى همچنان با نام «مکتب خانه» پررونق بود.
تحصیلات و استادان
شیخ احمد در زادگاهش دروس مقدماتى را فراگرفت و پس از تکمیل ادبیات، مدرسه دینى تازه تأسیس شده اهر را به مقصد تبریز ترک گفت. وى در سال ۱۳۲۷ ه.ق سطح مقدماتى و دروس فقه و اصول را در حوزه علمیه تبریز شروع کرد و در آن زمان بیش از ۲۲ سال نداشت.[۲]
آقا شیخ احمد اهرى یازده سال نیز در حوزه تبریز به تحصیل پرداخت. و از اساتید معروف آن زمان چون: آقا شیخ عبدالرحیم کلبرى، آقا سید ابوالحسن انگجى و آقا میرزا على اکبر اهرى بهره برد. آقا میرزا على اکبر اهرى، عموى آقا احمد اهرى بود و عنایت ویژه اى به وى داشت. کتاب «قوانین الاصول» را که در آن زمان بسیار مورد توجه حوزه ها بود، خود به برادرزاده اش آموخت و پایه علمى وى از همانجا بود که استحکام یافت. آقا شیخ احمد اهرى در حوزه علمیه تبریز در درس هاى سطح حوزه تبحر یافت و گاه به تدریس نیز پرداخت.[۳]
در سال ۱۳۳۸ ه.ق آقا شیخ احمد اهرى هجرتى دیگر پیش روى داشت. او از دیرزمان آوازه حوزه علمیه نجف را شنیده بود و آرزوى درک آن مرکز بزرگ علمى را داشت. در این سال وى بار سفر به سوى عتبات عالیات بست و فصل نوینى در زندگى اش آغاز شد و به این ترتیب آقا شیخ احمد اهرى براى مدتى زیاد در آنجا سکونت گزید و از محضر بزرگان کسب علم و فضل کرد.
آن مقطع، دوره اى بسیار پربار و پررونق براى حوزه علمیه نجف اشرف بود؛ چرا که تنها در این زمان در شهر نجف استادان بسیار متبحر در علوم مختلف، حضور داشتند و جلسات درس و بحث علمى خود را در سطح بسیار عالى دایر کرده بودند. حضرات آیاتی چون: شیخ الشریعه اصفهانى، میرزا محمدحسین نائینى، میرزا على شیرازى (فرزند شیرازى بزرگ)، آقا ضياء عراقی، محمدحسین غروى اصفهانى و سید ابوالحسن اصفهانى در این دوره با حضورشان در حوزه علمیه نجف اشرف، آوازه ویژه اى بخشیدند.
تدریس و شاگردان
آیت الله شیخ احمد اهرى به طور کلى مدت سى و دو سال از عمرش را در نجف اشرف و سایر شهرهاى عتبات سپرى کرد. از این مدت، ده سال را به تحصیل و کسب دانش از محضر بزرگان گذراند و بیش از بیست سال در کنار کسب علوم مختلف، به تدریس پرداخت به گونه اى که در حوزه علمیه نجف که آن زمان افراد برجسته اى مى توانستند در صحنه هاى علمى حاضر شوند، وى به طور رسمى به عنوان استاد حوزه پذیرفته شد.
علامه شیخ محمدعلى اهرى در مورد ایشان می گوید: «هر کس مى خواست مطالب مکاسب، رسائل و کفایه را درک کند، مى بایست شاگردى آیت الله اهرى کند که او به مسائل بسیار مسلط بود».
تلاش هاى آیت الله اهرى در حوزه علمیه نجف، نتیجه پربارى داد. در محضر این عالم وارسته، هزار دانشجوى علوم اسلامى تربیت شدند و در خدمت تبلیغ دین اسلام قرار گرفتند. دهها نفر نیز به مدارج عالى علمى، استادى و اجتهاد راه یافتند که بسیارى از آنها سهم ارزنده و تعیین کننده اى در حوادث و جریان هاى نیم قرن اخیر داشتند و بى گمان مهمترین آن، شکل گیرى نظام اسلامى و جایگزین شدن ارزش هاى دینى به جاى ارزش هاى غیردینى در ایران است؛ زیرا برخى از شاگردان آیت الله اهرى حتى در رأس حرکت ها و رهبرى جریان هاى مردمى به سوى واقعیت هاى دینى بودند.
اسامى برخى از شاگردان وى به این ترتیب است:[۴]
- مرحوم سید مصطفى مولانا (از مراجع و اساتید تبریز)
- مرحوم میرزا احمد سرایى
- شیخ محمد غروى قزوینى (ساکن قم)
- مرحوم میرزا کاظم تبریزى
- سید على میرغفارى (آذرشهر)
- آقا شیخ عیسى اهرى (ساکن تهران)
- آقا شیخ محمد کاشفى (ساکن قم)
- شیخ عمران علیزاده تبریزى
- مرحوم میرزا احمد زنجانى
- مرحوم میرزا على اکبر قارى تبریزى
- آقا شیخ رضا توحیدى تبریزى
- آقا میرزا محمود انصارى تبریزى
آثار و تألیفات
آیت الله اهرى در مدت اقامتش در حوزه علمیه نجف به تألیف کتاب هایى نیز پرداخت که به جهت تنگدستى موفق به چاپ آثارش نشد. اما آثار مکتوب آیت الله اهرى عبارتند از:
- حاشیه بر مکاسب
- حاشیه بر رسائل
- رساله اى در قاعده لا ضرر و لا ضرار
- رساله در اجتهاد و تقلید
- تقریرات فقه استاد نائینى
- رساله عملیه
فعالیتها و خدمات اجتماعی
آیت الله اهرى در سال ۱۳۷۰ ه.ق به جهت زیارت مرقد امام رضا علیه السلام و دیدار اقوام از نجف به ایران بازگشت و مدتى فارغ از درس و بحث علمى روزهایش را سپرى کرد. سپس به شهر مقدس قم آمد. در آن زمان حوزه علمیه قم نیز پویا بود و بزرگانى چون: آیت الله حجت کوه کمره اى و آیت الله سید حسین بروجردى، عهده دار اداره حوزه بزرگ آیت الله حائرى بودند. آیت الله اهرى مدتى در قم ساکن شد. هنگام ورود نیز از جانب این بزرگان مورد استقبال قرار گرفت؛ اما به درخواست آنها که اقامت در حوزه علمیه قم بود، پاسخ مثبت نداد.
آیت الله اهرى از قم به تبریز رفت و مدتى در زادگاهش با اقوام خود سپرى کرد. در زمانى که در آذربایجان بود به خلأ حضور علماء بزرگ پى برد. به همین جهت وقتى بزرگانى از اهالى تبریز از محضرش درخواست اقامت در شهر را کردند، با نهایت رغبت پذیرفت و تا آخر عمر به خدمت اسلام و مؤمنان آن دیار مشغول شد و مرجعیت دینى یافت. لذا در برخى از آثار که از مرجعیت آیت الله اهرى یاد شده است، به این دوره مربوط است و بر همین اساس است که در کتاب هایى چون «تاریخ جغرافیاى ارسباران» و «ستارگان درخشان ارسباران» از ایشان با عنوان «مرجع وقت» نام برده اند.[۵]
موقعیت و مقام علمى و اجتماعى آیت الله اهرى که سرپرستى حوزه علمیه تبریز را نیز عهده دار بود، ارادت و عشق مردم به شخصیت والاى ایشان و توجه علماى نجف اشرف و بزرگان حوزه علمیه قم، همه موجب شد که وى در اکثر حوادث اجتماعى و سیاسى به صورت مستقیم یا غیرمستقیم شرکت کند و راهنمایى مردم در جریانات را بر عهده گیرد.
برای نمونه در تلگراف ها، آیت الله حکیم[۶] و آیت الله خوئى (از نجف اشرف به تبریز) درباره فاجعه مدرسه فیضیه و اهانت رژیم شاه به مقدسات اسلامى در تاریخ ۱۳۴۲/۱/۱۴ شمسى، آیت الله اهرى را یکى از مخاطبین قرار دادند و خواهان حمایت ایشان از قوانین الهى شدند. آیت الله خوئى در تلگرافى به تاریخ آذر ۱۳۴۲ ش، درباره بازداشت جمعى از علماء و وعاظ آذربایجان، خواستار فعالیت موثر مرحوم آیت الله اهرى براى آزادى آنان شد. در این تلگراف مى خوانیم: «...از حضرت عالى و سایر آقایان عظام براى استخلاص این ذوات مقدس که گناهى جز دعوت به حق ندارند، انتظار داریم اقدام شایسته نموده و نتیجه را اعلام فرمایید».[۷]
همچنین آیت الله اهرى به همراه دیگر علماى برجسته تبریز در پى تصویب لایحه انجمن هاى ایالتى و ولایتى، از پیشگامان در مخالفت با این قانون بود. به همین خاطر همراه با سایر علماى تبریز خواستار لغو لوایح سه گانه شد. در بخشى از این اعلامیه آمده است: «بدین وسیله جامعه روحانیت آذربایجان تا حصول نتیجه قطعى اعلام الغاى مواد سه گانه، پشتیبانى کامل خود را از مراجع بزرگ و پیشوایان دینى اظهار نموده و در دفاع از حرم مقدس اسلامى و قرآن از انجام هیچ گونه وظیفه دینى خوددارى نخواهند نمود».[۸]
زندگى آیت الله اهرى پربار و همراه با خیر و برکت بود. خصوصاً وقتى مقیم تبریز شد و به طور رسمى مرجعیت و امامت جمعه و اداره امور مؤمنان را عهده دار شد،[۹] این خیر و برکت چندین برابر شد. وى که از لحاظ خانوادگى «اهرى» محسوب مى شد، در بین آقایان تجار و بازارى ها نفوذ فراوان داشت و از این موقعیت به نفع فقرا بهره مى برد. همچنین با تأسیس صندوق قرض الحسنه و تشکیل هیئت رسیدگى به وضع مستمندان، وسیله خیر و سعادت براى برخى از مردم شهرهاى آذربایجان شد.
آیت الله اهرى در زمستان ۱۳۴۳ شمسی که مردم آذربایجان دچار مشکل مواد سوختنى شدند، با ارسال نامه، از حضرت امام خمینی درخواست کمک کرد، امام خمینى با ارسال نامه اى امر به تأسیس هیئتى براى رسیدگى به وضع اهالى کرد و سهم امام این منطقه را جهت خرید زغال بخشید.[۱۰]
ویژگیهای اخلاقی
عالم فرزانه آیت الله اهرى حیات معنوى خاصى نیز داشت که شمه اى از آن حالات را از زبان برخی شاگردان و تربیت یافتگان وى مرور کنیم:
- آیت الله محمد غروى قزوینى: وى آدم بسیار خلیقى بود و من کمتر کسى مثل او دیدم، از نظر سعه صدر و از نظر اطلاعات وسیع با کسى کمتر قابل مقایسه است و حرکاتش تجربه انسانى را مى افزود و بسیار آدم ساز بود.
- استاد شیخ محمد کاشفى تبریزى: واقعاً بى آلایش و باتقوا بود. به مال دنیا هیچ ارزشى قائل نبود، روى هم رفته با این که عده اى از علما زنده بودند، سایر مردم و علما به ایشان گرایش پیدا کردند.
- استاد علامه شیخ محمدعلى اهرى: ایشان در زهد و تقوا بى نظیر بود. حقوق و سهم امام علیه السلام هیچگاه در دستش نمى ماند و مى فرمود: «اگر اجل مرا درک کند، در روز قیامت چه جواب خواهم داد؟» به اهل علم اهمیت زیادى قایل بود و در تربیت و تهذیب طلاب مى کوشید. بسیار بردبار و واقعاً بى ریا و بى هوا و هوس بود.[۱۱]
وفات
آیت الله اهرى در اثر کهولت سن در روز پنجشنبه ۱۸ صفر ۱۳۸۸ قمری (مطابق با اردیبهشت ۱۳۴۷ ه.ش) در سن هشتاد و یک سالگى در تبریز به رحمت ایزدى پیوست. مراسم تشییع باشکوهى از سوى مردم و روحانیت معظم آذربایجان به عمل آمد و پیکر پاک ایشان جهت مراسم خاکسپارى به شهر مذهبى قم حمل و در مقبره العلماى قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ سیماى ارسباران، (مجموعه کتاب هاى دیار ابرار)، سعید عباس زاده، ص ۱۲۳.
- ↑ همان.
- ↑ برگرفته از مصاحبه آقا شیخ احمد اهرى (سرباززاده).
- ↑ یادداشت هاى آقاى عبدالحسین جواهرالکلام.
- ↑ جغرافیاى ارسباران، حسین دوستى، ص ۲۶۵ و ستارگان درخشان ارسباران، حسین دوستى، ص ۲۷.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامى، ج ۱، ص ۸۶.
- ↑ همان.
- ↑ همان، ج ۳، ص ۲۴ و ۴۷.
- ↑ دانشمندان آذربایجان، محمدعلى تربیت، ص ۳۵.
- ↑ ستارگان درخشان ارسباران، ص ۲۷.
- ↑ مکرر به نگارنده این مطلب را فرمودند.
منابع مقاله
- تاریخ ارسباران، سرهنگ بایبوردى
- جغرافیاى ارسباران، حسین دوستى
- سیماى ارسباران (سرزمین دین باوران، سعید عباس زاده)
- یادداشت هاى آقاى جواهرالکلام، موجود در ماهنامه فرهنگ کوثر
- مفاخر آذربایجان، عقیقى بخشایشى
- معجم الفکر والادب فى النجّف، امینى
- صد تن از ستارگان ارسباران، حسین دوستى
- اسناد انقلاب اسلامى، مرکز اسناد
- مصاحبه با آقا شیخ محمدعلى اهرى
- مصاحبه با حجت الاسلام احمد اهرى
- دانشمندان آذربایجان، محمدعلى تربیت
منابع
- ستارگان حرم، جلد ۶، «شیخ احمد اهری؛ ستاره ارس» از سعید عباس زاده.