سید ابوطالب محمودی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

استاد سید ابوطالب محمودی (۱۳۰۵ - ۱۳۷۲ ش)، روحانی مجاهد معاصر شیعه و از شاگردان امام خمینی بود. وی پس از انقلاب، دارای سمتهایی چون نمایندگی مجلس شورای اسلامی و پس از آن امام جمعه اراک بود. حجةالاسلام محمودی از جمله شخصیت‌های حوزوی است که دیدگاه‌های اقتصادی مهمی را بیان کرده و معتقد بود باید در حوزه اقتصاد کشور هم انقلابی به وجود بیاید.

۲۳۰px
نام کامل سید ابوطالب محمودی گلپایگانی
زادروز ۱۳۰۵ شمسی
زادگاه گلپایگان
وفات ۱۳۷۲ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

آیت الله بروجردی، امام خمینی، سید احمد خوانساری، سید محمدرضا گلپایگانی،...



تحصیلات و اساتید

سید ابوطالب محمودی فرزند سید حسین و از سلسله سادات موسوی در سال ۱۳۰۵ شمسی (۱۳۴۷ ق) در روستای «گوگد»[۱] از توابع گلپایگان، پا به عرصه وجود نهاد.

سید ابوطالب، قرآن و دروس مکتبی را نزد شیخ ابوالفضل اسعدی می آموزد و بعد از آن کتاب های جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و حاشیه ملاعبدالله را نزد حاج میرزا محمدهادی و دو جلد لمعه را نزد میرزا هدایت الله وحید و سید محمد حائری فرا می گیرد.

بعد از شش سال تحصیل در زادگاهش در سیزده سالگی جهت ادامه تحصیل به قم مشرف می شود و در آن جا مکاسب و رسائل را نزد امام خمینی و سید احمد خوانساری می آموزد و با شرکت در درس آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و با فراگیری کفایه دوره سطح را به اتمام می رساند. سید ابوطالب سپس در دروس خارج: آیت الله بروجردی، امام خمینی و سید احمد خوانساری حضور یافت و از ایشان و آیت الله مرعشی نجفی در امور حسبیه و تصرف در وجوه شرعی اجازه نامه دریافت کرد.

فعالیت‌های اجتماعی

تبلیغ

حاج آقا محمودی در سال ۱۳۴۳ ش. به نمایندگی از طرف آیت الله گلپایگانی به آباده شیراز اعزام شد و در مسجد جامع آن شهر به مدت پنج سال و نیم به امر تبلیغ، برگزاری جلسات تفسیر قرآن و وعظ و ارشاد مردم پرداخت. او در این مدت، در سخنرانی های خود، براهین علمی و منطقی به مبارزه با عقاید فاسد بهایی‌گری و شیخی‌گری برخاست. این امر به شکایت این دو فرقه از ایشان انجامید که با دخالت سازمان امنیت (ساواک)، دولت وقت وی را از آباده اخراج می کند. البته آیت الله گلپایگانی و مرحوم فلسفی طی نامه ای به رئیس سازمان امنیت، خواستار ابقای وی در آباده می شوند؛ اما تلاش آنان ثمری نمی بخشد و او از آباده به قم هجرت می کند و تا سال ۱۳۵۰ ش. در آن جا اقامت می گزیند. سپس از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۱ ش. در تهران مسجد زعیم (خیابان منیریه)، به اقامه نماز جماعت و تشکیل جلسه تفسیر و ارشاد مردم می پردازد. آن مسجد به خاطر حضور وی، در سال های پرالتهاب انقلاب، یکی از کانون های مبارزه با دستگاه ستمشاهی می گردد.[۲]

فعالیتهای سیاسی

آن مرحوم از چهره های شاخصی بود که در مواقع لازم (قبل و بعد از انقلاب) با قلم و قدم و زبان حمایت خویش را از انقلاب و رهبری آن ابراز می داشت. در ذیل به مواردی از آن اشاره می شود:

  • امضای اعلامیه جمعی از روحانیان تهران در محکومیت کشتار مردم بی گناه تبریز در ۲۹ بهمن.[۳]
  • امضای اعلامیه جمعی از روحانیان تهران در پاسخ به بیانیه مسئولان شرکت نفت آبادان، مورخ ۱۳۵۷/۱۰/۷.[۴]
  • پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تقاضای مردم و تشویق مرحوم آیت الله گلپایگانی، وی نامزد نمایندگی مردم گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای اسلامی می شود و در دوره های اول، دوم و سوم مجلس به انجام وظیفه می پردازد. همزمان با دوره اول نمایندگی، وی به مدت چهار سال از سوی امام خمینی به امامت جمعه گلپایگان منصوب می شود.[۵]
  • همچنین، پس از استعفای آیت الله ابوالفضل خوانساری از سمت امامت جمعه اراک، در سال ۱۳۷۱ ش، وی در دهم شهریور همان سال از سوی مقام معظم رهبری به عنوان امام جمعه اراک و نماینده ولی فقیه در استان مرکزی منصوب می شود. فعالیت های ایشان در آن استان به گونه ای بود که زبانزد عام و خاص می گردد.[۶]

دیدگاه‌های اقتصادی

مرحوم حجةالاسلام محمودی در امور اقتصادی، بخصوص در بخش فرش و صادرات آن، صاحب نظر بود و دیدگاه های جدید و قابل توجهی داشت. نمونه‌هایی از نظریات وی، که در نطق قبل از دستورِ مجلس ایراد دشده، مؤید این ادعا است:

۱. حذف سوبسیدها:

او بر این عقیده بود که یارانه و سوبسیدهایی که دولت نسبت به برخی از کالاها می دهد، به تدریج باید حذف شود؛ اما به شکلی که به قشر کم درآمد فشار نیاید؛ مثلاً به کسانی که توان خرید نان گران ندارند مهر مخصوص خرید نان داده شود. «ما باید سوبسیدها را به تولید کننده بدهیم، نه مصرف کننده؛ تا آمار تولید بالا برود. سوبسید باید به دهاتی کشاورز داده شود، نه شهری؛ تا چهار تن گندم سال قبل او به شش تن افزایش یابد».[۷]

۲. واگذاری اقتصاد کشور به تعاونی‌ها:

«برای جلوگیری از تورم، قسمت عمده اقتصاد کشور به صورت تعاونی ها اداره شود. سرمایه ها یا در حال فرار است یا در حال رکود. دولت باید برای آن کاری کند و در چارچوب قانون اسلام[۸] و مملکت باید امنیت اقتصادی بیشتری به مردم بدهند؛ چون مسلم است از باب «من لامعاش له لامعاد له»؛ اقتصاد اگر شکست بخورد، انقلاب ما را حداقل به رکود خواهد کشاند؛ هر چند انقلاب ما اقتصادی نیست، اسلامی است».[۹]

۳. ضرورت توجه به کشاورزی:

«کشاورزی محور است؛ عده‌ای در توجیه کمبود در کشاورزی، مسئله زمین برای کشاورز را مطرح می کنند؛ در صورتی که طبق تحقیق و آمار، مسئله مهم، کشاورز برای زمین است، نه زمین برای کشاورز. کشاورز بی زمین نیست.[۱۰] ما زمین و آب و فضای مستعد و نیمه مستعد داریم. باید وسایل را برای آن ها مهیا کنیم. این اشتباه است که انتظار داشته باشیم کشاورز به طریق سنتی عمل کند، باید اقلاً به طرز نیمه مدرن وسیله او را در اختیار او قرار دهیم، تا تولید به صرفه باشد و خودکفایی به دنبال داشته باشد».[۱۱]

خدمات عمرانی

گازرسانی به شهرستان های خوانسار و گلپایگان و آبرسانی به روستاهای حومه آن، آسفالت جاده موته در گلپایگان، توسعه شبکه تلفنی در آن دو شهر و حومه، تأسیس دانشگاه در رشته بهداشت و ساخت مسجد و حمام با کمک های مردمی، نمونه ای از فعالیت های فراوان مرحوم حجة الاسلام محمودی در زمان نمایندگی وی در مجلس شورای اسلامی است.[۱۲]

ویژگی‌های اخلاقی

اشتهار به خوبی:

آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی درباره آن مرحوم فرمودند: «ایشان بسیار بسیار آدم خوبی بودند و مروج واقعی دین مبین اسلام بودند».[۱۳]

عشق به اهل بیت علیهم السلام:

ایشان در مدت اقامت در تهران، علاوه بر ایام سوگواری، هر ماه مجلس بزرگداشت اهل بیت علیهم السلام، خصوصاً سالار شهیدان به پا می کرد. امام جمعه گلپایگان و اراک بود، برای احیای سنت عزاداری و مصیبت برای اجداد طاهرینش، در منزل خود جلسه روضه و توسل تشکیل می داد و خود گوش می داد و گریه می کرد.[۱۴]

صاحب رأی و تدبیر:

ایشان عالمی آگاه، آشنای به زمان و مرد سیاست و صاحب رأی و تدبیر و نظر بود. نظر ایشان در اوایل جنگ عراق و ایران این بود که: «استکبار به سرکردگی آمریکا نخواهد گذاشت که این جنگ طرف پیروزی داشته باشد. در این جنگ نه ایران پیروز خواهد شد ونه عراق؛ و هدف آمریکا تضعیف دو دولت مسلمان (ایران و عراق) در مقابل اسرائیل است.»[۱۵] این مطلب از بینش و ژرف‌نگری سیاسی او حکایت می کند.

ساده زیستی و فروتنی:

«ایشان در زمان وکالتشان سفره نانش زیر بغلش بود (کنایه از تواضع ایشان) و با ماشین باری برای اقامه نماز جمعه در گلپایگان و حضور در مجلس، رفت و آمد می کرد. بنده به ایشان اعتراض کردم که: شما نماینده مردم هستید، به این شکل نباید رفت و آمد کنید. در جواب من فرمودند: هرچه تشکیلات و تجملات ما بیشتر شود، مردم به ما حساستر می شوند».[۱۶]

عدم استفاده از سهم امام علیه السلام:

ایشان از سهم امام استفاده نمی کردند؛ بلکه از طریق منبر و کشاورزی و قناتی که در گوگد، ارث پدری ایشان بود، و... نیازهای مادی خویش را تأمین می کردند؛ او حدود ۲۰ درصد از درآمد منبر را هم به فقرا می دادند.[۱۷] خود آن مرحوم هم در این مورد گفته است: «من ۲۵ سال است که به دفتر امام و دیگر مراجع وجوهات می برم و با این که امام اجازه نصف مصرف را به من مرحمت فرموده اند، دو قرانش را برای خودم نگرفته ام و در عین حال به زندگی کم قانع هستم».[۱۸]

رفع نیازهای مردم در همه حال:

سید ابوطالب محمودی، در جلسه مسئولان استان اراک، به طور اکید گوشزد می کند که: «این میزی که شما پشت آن نشسته اید، به خاطر ایثار ایثارگران همین ملت، خصوصاً قشر روستایی، بوده است. مبادا کسی از روستا جهت انجام کار اداری به شما مراجعه کند و خدای ناکرده به او بی توجهی شود و به مشکلش رسیدگی نشود».[۱۹]

حفظ انقلاب و ارزش های آن:

سید ابوطالب محمودی درباره ضرورت و اهمیت حفظ انقلاب و دستاوردهای آن، سخنان زیادی ایراد کرده است. از جمله می گوید: «ملت ایران باید بیشتر و بهتر بداند که به هر قیمت و با هر پیشامد و با هر سختی و فشار چاره ای ندارد جز این که انقلاب را حفظ کند؛ چرا که اگر این انقلاب حفظ نشود، بردگی شدیدتر از بردگی اول است. به ما هیچ گونه رحم نخواهند کرد و تمام نیروهای ما را از بین خواهند برد. نه تنها معادن ما را می برند، بلکه هر کسی که بعد از این انقلاب بخواهد چیزی بگوید امکان زندگی برای او غیر میسور خواهد بود. پس بنابراین قطع نظر از وظایف الهی و دینی که خدا از ما می خواهد، اگر روی محاسبات دنیوی و سیاسی دنیا هم حساب کنیم، چاره ای جز حفظ این انقلاب به هر قیمت نخواهیم داشت».[۲۰]

وفات

مرحوم حجةالاسلام سید ابوطالب محمودی بعد از عمری تلاش و مجاهدت در راه ترویج اسلام و خدمت به محرومان، در ۶۷ سالگی، روز یکشنبه ۱۳۷۲/۶/۱۴ - که برای انجام یک مأموریت از قم عازم تهران بود - بر اثر حادثه رانندگی، دعوت حق را لبیک گفت و مصداق آیه شریفه «و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسولِه ثم یدرکه الموت فقد وقع أجرُه علی الله»[۲۱] گردید. پیکر مطهر آن مرحوم در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. گوگد فعلاً به شهر تبدیل شده و در شرق گلپایگان و در شش کیلومتری آن واقع است و ۱۵ هزار نفر جمعیت دارد.
  2. به نقل از آقازاده آن مرحوم حاج سید حسین محمودی گلپایگانی.
  3. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص ۲۵۲.
  4. همان، ص ۵۱۷.
  5. به نقل از آقازاده ایشان.
  6. روزنامه اطلاعات، یکشنبه ۱۴/۶/۱۳۷۲.
  7. در بیانات قبل از دستور در مجلس، مورخ ۱۹/۱۲/۱۳۷۲.
  8. همان، مورخ ۱۹/۱۲/۱۳۶۱.
  9. همان، مورخ ۲/۹/۱۳۶۱.
  10. همان، مورخ ۲۹/۸/۱۳۶۲.
  11. همان، مورخ ۱۹/۹/۱۳۶۱.
  12. به نقل از آقازاده ایشان.
  13. به نقل از آیت الله احمدی.
  14. بیانات قبل از دستور در مجلس، مورخ ۲/۹/۱۳۶۱.
  15. به نقل از آقازاده ایشان.
  16. طی مصاحبه با حجة الاسلام شیخ محمدعلی رسولی اراکی در بیت آیت الله بروجردی، مورخ ۸/۴/۱۳۸۱.
  17. مصاحبه با حجة الاسلام سید محمود محمودی گلپایگانی در بیت آیت الله صافی، مورخ ۳۱/۳/۱۳۸۱.
  18. قسمتی از بیانات ایشان در دفاع از اعتبارنامه سوم مجلس، مورخ ۵/۱۱/۱۳۶۷.
  19. به نقل از آقازاده ایشان.
  20. بیانات قبل از دستور مجلس، ۲۹/۹/۱۳۶۰.
  21. سوره نساء/ ۱۰۰.

منابع

  • سید اکبر میرصفی، "حاج سید ابوطالب محمودی"، ستارگان حرم، ج۱۴، ص۱۹۴-۲۰۸.

آرشیو عکس و تصویر