سید جمال الدین افجه ای

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از جمال الدین افجه ای)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله العظمی سید جمال‌الدین افجه‌ای (۱۲۴۶ - ۱۳۳۰ ق)، از علما و مراجع شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان شیخ مرتضى انصاری بود. وی از فقهای مشروطه‌ خواه عصر قاجار بود و در کنار دیگر روحانیان طراز اول، از جمله سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی، در پیروزی نهضت مشروطیت نقش داشت.

۲۲۰px
نام کامل سید جمال‌الدین حسینی افجه‌ای
زادروز ۱۲۴۶ قمری
وفات ۱۳۳۰ قمری
مدفن نجف، وادی السلام

Line.png

اساتید

شیخ مرتضى انصاری، میرزا حسین خلیلی تهرانی، شیخ راضی نجفی،...



فعالیت‌های علمی

سید جمال‌الدین افجه ای تهرانی فرزند سید مهدی حسینی، حدود سال ۱۲۴۶ قمری به دنیا آمد. از زادگاه و مراحل اولیۀ زندگانی افجه‌ای اطلاع دقیقی در دست نیست.

افجه‌ای در زمان حیات شیخ مرتضى انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ ق)، به نجف مهاجرت کرد و نزد او به فراگیری علوم اسلامی همت گماشت. سید جمال‌الدین پس از درگذشت شیخ انصاری در محضر شیخ راضی نجفی و حاج‌ میرزا حسین خلیلی حاضر شد و بعدها با دختر میرزا حسین خلیلی ازدواج کرد.

سید جمال‌الدین در حدود سالهای ۱۲۹۰ ق، به تهران بازگشت و به تدریس علوم دینی پرداخت. او فردی پرهیزکار بود و از فرط احتیاط حاضر نمی‌شد مقام مرجعیت را بپذیرد؛ اما سرانجام به اصرار عامۀ مردم قبول مرجعیت کرد. افجه‌ای در ۱۳۰۹ ق در مراسم عمامه‌گذاری شیخ آقابزرگ تهرانی، فقیه و کتاب‌شناس شیعی، شرکت جست و عمامه را خود بر سر آقابزرگ گذاشت.

فعالیت‌های سیاسی

در آستانۀ نهضت مشروطیت، علمای مشروطه‌خواه تهران ازجمله سید جمال‌الدین افجه‌ای همراه با سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی تشکلی پدید آوردند که گاهی گرد هم جمع می‌شدند و راجع به مسائل سیاسی روز تبادل افکار می‌کردند. این تشکل بیشتر در خانۀ میرزا مصطفى آشتیانی برگزار می‌شد.

در شوال ۱۳۲۲ ق، و در دورۀ سلطنت مظفرالدین ‌شاه قاجار، به دستور علاء‌الدوله، حاکم تهران، برخی از تجار به بهانۀ گران‎شدن قند به چوب بسته شدند؛ ازهمین‌رو، عده‌ای از بازرگانان و بازاریان در مسجد شاه گرد آمدند و در مخالفت با حاکم تهران هم‎پیمان شده، برکناری علاء‌الدوله را خواستار شدند. همچنین برخی از فقها و سران مشروطه‌خواه تهران ازجمله سید جمال‌الدین افجه‌ای، برای تحقق برپایی عدالت‎خانه فرصت را مغتنم شمردند، از بازرگانان حمایت کردند و به آستانۀ حضرت عبدالعظیم در شهر ری کوچ کردند؛ سپس بازاریان نیز دکانهای خود را بستند و بدانجا رفتند. بعدها این مهاجرت به «مهاجرت صغرا» شهرت یافت. کوچندگان عزل علاء‌الدوله و استقرار عدالت‎خانه را شرط بازگشت خود قرار دادند.

عین‌الدوله، صدراعظم مظفرالدین ‌شاه، از طرف شاه مأمور شد که به این مسئله رسیدگی کند. او در ابتدا امیربهادر جنگ را نزد کوچندگان گسیل داشت تا آنها را با خود به تهران بازگرداند، اما با واکنش تند مشروطه‌خواهان ازجمله سید جمال‌الدین افجه‌ای مواجه شد. سرانجام امیربهادر پس از چندین بار رفت وآمد، به درخواست آنان پاسخ مثبت داد. در ذی قعدۀ ۱۳۲۲، کوچندگان با استقبال ‌درباریان و دولتمردان و به‌وسیلۀ کالسکه‌ها و درشکه‌های سلطنتی و دولتی به تهران بازگشتند. افجه‌ای همراه با روحانیان مشروطه‌خواه، با شاه و عین‌الدوله در کاخ گلستان دیدار کردند. شاه خود برکناری علاء‌الدوله و برپایی عدالت‌خانه را به آنان قول داد.

در جمادی‌الاول ۱۳۲۵، پس از تدوین متمم قانون اساسی توسط مجلس، مسئلۀ اصل نظارت شورای مجتهدان از سوی شیخ فضل‌الله نوری مطرح شد. چندی بعد شیخ‌ فضل‌الله این پیشنهاد را که «تنظیم لایحۀ اصل نظارت مجتهدان بر قانون» نام گرفت، پس از امضای سید جمال‌الدین افجه‌ای، صدرالعلما و آقا حسین قمی به مجلس تقدیم داشت. پس از تصویب این لایحه بنا شد که شیخ‌ فضل‌الله با مشروطه عناد نورزد؛ اما شیخ ‌فضل‌الله هیچ‌گاه با مشروطۀ بدون مشروعه کنار نیامد. بعدها شیخ‌ فضل‌الله چون عرصه را بر خود تنگ دید، همراه همفکرانش به آستانۀ حضرت عبدالعظیم رفت و در آنجا بست نشست. در ۲۲ جماد‌ی ‎الاول، افجه‌ای به همراه روحانیان مشروطه‌خواه برای گفت و‎گو با شیخ ‌فضل‌الله، روانۀ شهر ری شد و به دیدار او رفت، ولی از گفت‌وگوها طرفی بسته نشد.

در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ و آغاز دورۀ استبداد صغیر، افجه‌ای که در آن زمان حدود ۸۰ سال سن داشت، هنگامی که از واقعۀ برخورد با مشروطه‌خواهان باخبر شد، با عده‌ای از آنان که در حدود ۱۵۰ تن بودند، رهسپار مجلس شد، ولی در مقابل خانۀ ظل‌السلطان، قشون دولتی جلو آنان را گرفت و مانع رفتنشان به طرف مجلس شد. افجه‌ای در حالی که تلاش می‌کرد خود را به مجلس برساند، به همراهانش گفت که در برابر سربازها ایستادگی کنند. یکی از صاحب‌منصبان روس فرمان داد که توپی را که در همان محل جای داده بودند، آتش کنند. بر اثر صدای توپ، الاغی که افجه‌ای بر آن سوار بود، به زمین غلتید و افجه‌ای زمین خورد، و آشوبی میان کسانی که همراه افجه‌ای بودند، برپا کرد. چون بیم‌ جان افجه‌ای می‌رفت، او را از صحنه خارج ساختند و بدین ترتیب با دستور محمدعلی شاه، مجلس به توپ بسته شد.

همچنین در آن دوره، مشروطه‌خواهان ازجمله افجه‌ای اخبار را به نجف مخابره می‌کردند و خواستار حمایت روحانیان و مراجع نجف از مشروطه‌خواهان می شدند؛ از‎این‌رو، روحانیان نجف چندین بار با مخابرۀ تلگرافهایی حمایت خود را از مشروطه‌خواهان اعلام کردند. در ذی قعدۀ همان سال، افجه‌ای همراه با صدرالعلما در سفارت عثمانی پناهنده شد، اما به نوشتۀ ناظم‌الاسلام کرمانی، افجه‌ای در آن تاریخ به حضرت عبدالعظیم رفت و در آنجا نامه‌ای برای سفارت عثمانی نوشت و در آن نامه، پناهندگان آنجا را نمایندگان مشروطه‌خواهان خواند.

وفات

مرحوم سید جمال‌الدین افجه‌ای سرانجام، در حدود سال ۱۳۳۰ قمری در تهران درگذشت و پیکرش را به نجف‎ اشرف منتقل کرده، در قبرستان وادی‌السلام دفن کردند.

منابع