بیت الحکمه

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از بیت الحكمه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«بیت‌الحکمه» بزرگ‌ترین و معتبرترین کتابخانه‌های جهان اسلام در سده‌های نخستین اسلامی در بغداد است که می‌توان آن را نخستین کتابخانه عمومی یا دانشگاهی در تاریخ اسلام دانست. در منابع اسلامی، این کتابخانه به اسامی گوناگونی چون خزانةالحکمه، خزانةالکتب و دارالحکمه نیز معرفی شده است. کلمه "حکمت" در مفهوم عام، شامل علومی چون طب، نجوم، هیئت، طبیعیات، ریاضیات، الهیات، منطق و فلسفه بوده است.

تاریخچه بیت‌الحکمه

از تاریخ دقیق تأسیس بیت‌الحکمه اطلاع دقیقی در دست نیست. نخستین سنگ بنای آن در زمان انتقال خلافت از بنی‌امیه به بنی‌عباس در سال ۱۳۲ ق. نهاده شده است؛ زیرا نوشته‌اند که خلفای بنی‌عباس، از جمله ابوجعفر منصور (۱۵۸ ق)، اهتمام بسیاری به جمع‌آوری کتب قدیمی و ترجمه آنها داشته‌اند؛ چنان‌که منصور طی نامه‌ای از پادشاه روم خواست تا کتاب‌های حاکمان یونانی را برای وی بفرستد و پادشاه روم کتاب‌های اقلیدس را همراه برخی کتب دیگر برای او فرستاد.

منصور کتاب‌های دیگری نیز به زبان‌های پهلوی، فارسی، سریانی و عبرانی فراهم و خزانه‌ای از کتب مختلف بنیاد کرد. این خزانه پس از منصور به مهدی عباسی (۱۶۹ ق)، که او نیز به ترجمه این‌ گونه کتب علاقه بسیار داشت، رسید؛ سپس آن گنجینه همراه با برخی کتاب‌های تألیف‌ شده در زمان مهدی به هارون‌الرشید به ارث رسید و هارون با استفاده از خزانه منصور و مهدی و نیز مجموعه‌ها و کتاب‌های دیگری که فراهم ساخت، اقدام به تأسیس بیت‌الحکمه کرد ولی شالوده نخستین آن همان خزانه‌های کتب منصور و مهدی بوده است. بر این اساس، تاریخ تقریبی تأسیس بیت‌الحکمه به پیش از سقوط برامکه (۱۸۷ ق) بازمی‌گردد؛ زیرا بنابر شواهد تاریخی، برامکه در تأسیس بیت‌الحکمه و ترجمه کتب از زبان‌های دیگر به زبان عربی نقش اساسی داشته‌اند.

در برخی منابع آمده است که بیت‌الحکمه در زمان هجوم سپاهیان هارون‌الرشید به روم شرقی (بیزانس) در سال ۱۸۱ ق. دایر بوده است و افرادی در آن به کار ترجمه و تألیف و استنساخ کتب مشغول بوده‌اند. بیت‌الحکمه در زمان هارون پیشرفت بسیار کرد، اما درخشش و اوج شهرت آن مدیون اهتمام فراوان مأمون عباسی است که این مرکز تحول چشمگیری پیدا کرد و در حقیقت به‌ صورت مؤسسه‌ای علمی و فرهنگستانی درآمد و علاوه بر تألیف و ترجمه و نقل کتب مختلف به زبان عربی، مرکزی برای بحث و مناظره، تدریس و مطالعه معارف بشری در سطوح عالی، رصد کردن ستارگان و جمع‌آوری کتب و استنساخ آنها نیز به‌ شمار می‌رفت.

از این رو، در بسیاری از منابع اسلامی، تأسیس بیت‌الحکمه به مأمون نسبت داده شده و مطالبی نقل گردیده که نشان‌دهنده علاقه فراوان مأمون به حکمت و فلسفه و علوم قدیمی یونانی، هندی و ایرانی است. ابن ندیم به یکی از این مطالب اشاره کرده و سپس نوشته است که از آن پس مأمون به پادشاه روم نامه نوشت و از او خواست تا کتاب‌های خزانه روم را که حاوی علوم قدیمی یونانی بود، برای وی بفرستد. پادشاه روم گرچه در ابتدا امتناع ورزید، پس از مشاوره با تنی چند از درباریان، آن کتاب‌ها را برای مأمون به بغداد فرستاد.

شماری از مورخان نوشته‌اند که مأمون حدود صد بار شتر کتاب از قسطنطنیه به بغداد حمل کرد که دارای ذخایر گرانبهایی چون کتاب‌های بطلمیوس و مانند آن بود. انتقال این کتاب‌ها بر اساس پیمان‌نامه صلحی بود که با امپراتور میخائیل سوم بسته شد و از شرایط آن، انتقال یکی از کتابخانه‌های مهم قسطنطنیه به بغداد بود. ابن نباته نیز در ذیل شرح حال سهل‌ بن هارون فارسی اشاره کرده است که از جزیره قبرس نیز کتاب‌هایی برای مأمون به بغداد آوردند.

این داستان را با اختلاف بسیار، دیگران نیز آورده‌اند. قفطی در شرح حال ارسطو آورده است که مأمون به پادشاه روم نامه نوشت تا کتاب‌های حکمت ارسطو را برای وی بفرستد. پادشاه روم که از مأمون شکست خورده بود، چاره‌ای جز اطاعت ندید زیرا این داستان پس از فتح شهرهای آنقره (آنکارا)، عموریه و دیگر شهرهای روم (به سال ۱۹۰ ق) اتفاق افتاد و کتاب‌های فراوانی از آنجا به بغداد منتقل گردید که از جمله یحیی‌ بن ماسویه مأمور ترجمه آنها شد. این داستان‌ها، اگر صحت داشته باشد، نشان می‌دهد که حمل کتاب از روم به بغداد چند بار تکرار شده است؛ زیرا داستان‌های نقل‌ شده با هم اختلاف فراوان دارند.

مأمون از خراسان نیز به مقدار صد بار شتر کتاب نفیس و گرانبها به بغداد منتقل ساخت؛ چنان‌که نوشته‌اند از حاکم صقلیه نیز کتاب‌هایی درخواست کرد، که برای وی فرستاده شد.

نهضت ترجمه و نقل علوم از زبان‌های مختلف به زبان عربی در تاریخ اسلام، دارای سه مرحله اساسی بوده است: مرحله نخست آن از اواخر حکومت بنی‌امیه آغاز شد و تا روی کار آمدن بنی‌عباس ادامه یافت؛ مرحله دوم از زمان منصور عباسی آغاز گردید و تا روی کار آمدن هارون‌الرشید تداوم پیدا کرد و در زمان مأمون به اوج شکوفایی خود رسید؛ مرحله سوم پس از مأمون آغاز شد و تا قرون بعد ادامه یافت.

علاقه خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس به حکمت یونانی و علوم ایرانی و هندی، ناشی از سابقه ممتدّ این علوم در یونان، روم و ایران باستان بود. آنان سعی داشتند که از یونان، روم و ایران پیروی کنند؛ به‌ ویژه شهرت کتابخانه‌های اسکندریه و دانشگاه گندیشاپور (جندیشاپور) کشش و جاذبه بسیاری برای آنها داشت. از این رو به فکر ترجمه کتب یونان، روم، هند و ایران افتادند و برای ایجاد مراکز علمی، مانند آن دو مرکز، اهتمام بسیار ورزیدند. ایجاد بیت‌الحکمه در بغداد که تشابه فراوانی با کتابخانه اسکندریه و گندیشاپور داشت و شامل کتابخانه و رصدخانه مجهزی نیز بود، خود مؤید این موضوع است.

بیت‌الحکمه از چند جهت با کتابخانه‌های اسکندریه و گندیشاپور شباهت داشته است:

  • اهتمام بیت‌الحکمه به حکمت قدیم در یونان، روم و ایران و کوشش مؤسسان آن در فراهم آوردن کتب مربوط و انتقال معارف یونانی به زبان عربی؛ چنان‌که اسکندریه و گندیشاپور نیز چنین جنبشی داشتند تا آنها را به رنگ شرقی درآورند.
  • اعزام هیأت‌های تحقیق و جست‌وجو جهت یافتن کتب مختلف در کشورهای همجوار سرزمین‌های اسلامی و ارتباط با پادشاهان و حاکمان آن کشورها برای به‌دست آوردن میراث فرهنگی آنان از طرف مؤسسان بیت‌الحکمه؛ چنان‌که بطالسه در مصر و پادشاهان ایران نیز همین کار را برای غنی ساختن کتابخانه‌های اسکندریه و دانشگاه گندیشاپور انجام می‌دادند.
  • انتخاب زبده‌ترین مترجمان و جمع‌آوری عالمان و متفکران برای کار در بیت‌الحکمه از جانب هارون و مأمون در بغداد؛ یعنی همان کاری که بطالسه و پادشاهان ایران برای گردآوری عالمان و دانشمندان از نقاط مختلف جهان، مخصوصاً یونان در اسکندریه و گندیشاپور به‌عمل می‌آوردند.
  • گوناگون بودن کارهای فرهنگی در بیت‌الحکمه؛ به این معنا که در این مرکز بخش‌ها و قسمت‌های مختلفی جهت کارهای متنوع تحقیقی، علمی، ترجمه، تألیف، استنساخ، تدریس و جز آنها درنظر گرفته شده بود؛ چنان‌که در اسکندریه و گندیشاپور نیز بخش‌های مختلفی برای فعالیت‌های علمی وجود داشت. با توجه به این شباهت‌ها، می‌توان نتیجه گرفت که فکر تأسیس بیت‌الحکمه توسط خلفای بنی‌عباس تقلیدی از مؤسسان اسکندریه و گندیشاپور بوده است.

ساختمان و بخش‌ها

بیت‌الحکمه، چنان‌که در برخی منابع تصریح شده است، در قسمت غربی بغداد قرار داشته ولی از نظر وضعیت ساختمان مشخص نیست. نوشته‌اند که در این مرکز علمی غرفه‌های فراوانی بوده که هر یک به کاری اختصاص داشته است؛ از قبیل: غرفه‌های ترجمه که به دارالترجمه معروف بوده و در هر یک از غرفه‌های ترجمه، لغت و زبانی خاص به عربی ترجمه می‌شده است؛ غرفه‌های تألیف که به علوم مختلف اختصاص داشته‌اند؛ غرفه استنساخ؛ غرفه تذهیب و تجلید و صحافی؛ غرفه‌های تدریس که در هر یک از آنها علمی و رشته‌ای از علوم تدریس می‌شده؛ غرفه‌های مناظرات و مباحثات کلامی و علمی؛ غرفه‌های مخازن کتب و غرفه‌هایی جهت سکونت شبانه‌روزی دانشمندانی که در بیت‌الحکمه بیتوته می‌کردند.

راجع به این غرفه‌ها و بخش‌های مختلف بیت‌الحکمه اشاراتی در منابع و مآخذ قدیم و جدید اسلامی ذکر شده است. از جمله نوشته‌اند که مأمون به یحیی‌ بن زیاد فرّاء دستور داد که درباره اصول نحو کتابی تألیف کند. برای سکونت او در بیت‌الحکمه غرفه‌ای در نظر گرفت که وی به‌ طور شبانه‌روزی در آن غرفه سکونت داشت. یحیی‌ بن زیاد مطالب را تقریر می‌کرد و کاتبانی در اختیار داشت که مطالب را می‌نوشتند؛ چندین نفر نیز برای فراهم ساختن غذا و دیگر احتیاجات وی دائم در اختیار او بودند.

از دیگر بخش‌های وابسته به بیت‌الحکمه دو رصدخانه بوده است؛ یکی رصدخانه بغداد واقع در محله شمّاسیه که یکی از رؤسای آن سند بن علی، یهودی مسلمان‌شده به دست مأمون بود و دیگری رصدخانه دمشق که در جبل قاسیون قرار داشته است. بر این اساس، بیت‌الحکمه مرکزی بزرگ با غرفه‌ها و رواق‌های متعدد بوده و هر رواقی به علمی و لغتی اختصاص داشته است.

مدیریت بیت‌الحکمه

از چگونگی اداره بیت‌الحکمه اطلاع دقیق در دست نیست، جز این که افرادی از برجسته‌ترین دانشمندان آن روزگار از جانب هارون‌الرشید و مأمون برای سرپرستی بخش‌هایی از آن انتخاب می‌شدند که از آنان با عناوین صاحب بیت‌الحکمه، خازن بیت‌الحکمه و امین دارالترجمه یاد شده است.

این افراد چنان‌که در برخی منابع تصریح شده هر یک ریاست بخشی از بیت‌الحکمه را بر عهده داشته است. مشهورترین آنها عبارتند از:

  • سهل‌ بن هارون فارسی، ادیب، شاعر و حکیم شعوبی که گویا نخستین کسی است که به‌ عنوان مدیر و رئیس بیت‌الحکمه و یا چنان‌که در منابع آمده، صاحب بیت‌الحکمه معرفی شده است.
  • سعید بن هارون، برادر سهل فارسی که از او به‌ عنوان شریک سهل در اداره بیت‌الحکمه نام برده‌اند.
  • سَلَم و یا به قولی سلمان، که از او نیز به‌ عنوان همکار سهل و صاحب بیت‌الحکمه یاد شده است. به احتمال قوی، این سه نفر در زمان هارون‌الرشید و مأمون ریاست بیت‌الحکمه را بر عهده داشته‌اند و از آنجا که این سه تن همزمان و با هم عهده‌دار ریاست بوده‌اند، می‌توان استنباط کرد که هر یک از آنها ریاست بخشی از بیت‌الحکمه را داشته است.
  • ابوسهل فضل‌ بن نوبخت فارسی، که از او با عناوین: خزانه‌دار (خازن) و مدیر بیت‌الحکمه نام برده‌اند. وی نیز در زمان هارون‌الرشید به این سمت انتخاب شده بود و در حقیقت ریاست بخشی را بر عهده داشت که در آنجا کتب فارسی را ترجمه می‌کرده‌اند.
  • توفیل‌ بن تومارهاری که در عهد مهدی عباسی، ریاست گروه مترجمان کتب قدیمی یونانی را برعهده داشته سپس در زمان هارون‌الرشید، ریاست بخشی از بیت‌الحکمه با او بوده است.
  • یحیی‌ بن ماسویه (یوحنّا بن ماسویه)، که در سال ۱۹۰ ق. ریاست گروه مترجمان کتاب‌های یونانی بیت‌الحکمه را برعهده داشته و کاتبانی ماهر در خدمت او بوده‌اند، وی تا زمان متوکل نیز زنده و بر سر کار بوده است. سند بن علی یهودی که ریاست رصدخانه بیت الحکمه بغداد را برعهده داشته است.
  • یحیی‌ بن ابی منصور منجّم، که به گفته قفطی در زمان هارون متولی بیت‌الحکمه و یا متولی خزانه الحکمه بوده و ریاست رصدخانه بغداد را نیز بر عهده داشته است.
  • یوحنّا بن بطریق فیلسوف، که ریاست دارالترجمه کتب فلسفی را برعهده داشته است.
  • حُنَین‌ بن اسحاق که ریاست دارالترجمه کتب پزشکی و مسئولیت هماهنگ‌سازی کارهای ترجمه‌شده و وارسی و تصحیح آنها را عهده‌دار بوده و خود نیز کتب سریانی را به عربی ترجمه می‌کرده است.
  • اسحاق‌ بن حُنَین، که در فضل و صحّت نقل و ترجمه کتب از لغات یونانی و سریانی به عربی همانند پدرش بود و در آشنایی به زبان عربی بر پدرش برتری داشت.
  • حُبَیش‌ بن حسن اَعْسَم مسیحی، از شاگردان حُنَین که از سریانی به عربی ترجمه می‌کرد.
  • حجاج‌ بن مطر، که ریاست دارالترجمه ریاضی را بر عهده داشته است.
  • حسن‌ بن مرار ضبّی، معروف به صنوبری حلّی که مدتی ریاست دارالحکمه را عهده‌دار بوده است.
  • عمر بن فرّحان طبری، که رئیس دارالترجمه کتب نجوم بوده است.

از افراد دیگری چون عباس‌ بن سعید جوهری، ثابت‌بن قُرّه، ابومعشر منجم و کندی نیز به‌عنوان مترجمان بیت‌الحکمه نام برده‌اند. البته تعداد کسانی که با بیت‌الحکمه همکاری داشته‌اند بسیار است. فهرست اسامی کسانی که در زمان هارون و مأمون و بعد از آنها در دارالحکمه به کار ترجمه و تألیف اشتغال داشته‌اند، همراه با نام کتاب‌هایی که تألیف و ترجمه کرده‌اند در قرن اول و دوم از مقاله هفتم کتاب الفهرست ابن ندیم و در کتاب عصرالمأمون رفاعی آمده است. آنان کتاب‌های متعددی از زبان‌های مختلف یونانی، رومی، فارسی، پهلوی، هندی، قبطی، نبطی، عبرانی، سریانی، آرامی و برخی زبان‌های دیگر به عربی ترجمه کرده‌اند.

در این مرکز علمی و فرهنگی، عده‌ای دیگر با عناوین کاتب، ناسخ و مجلِّد نیز به کار اشتغال داشته‌اند. بعضی از آنان عبارتند از:

  • علاّن بن حسن شعوبی ایرانی، از بزرگان برامکه، که عالِم به انساب بوده و تألیفاتی نیز داشته است. وی پیش از سال ۱۸۷ ق. در بیت‌الحکمه به استنساخ کتب مشغول بوده است.
  • ابن ابی‌الحُرَیش که مجلّد و صحّاف بوده است.

عده‌ای از دانشمندان هم در بیت‌الحکمه به تألیف و تصنیف اشتغال داشته‌اند که در متون و منابع اسلامی به آنها اشاره شده است. از جمله این افراد می‌توان به یحیی‌ بن زیاد فرّاء اشاره کرد. از کتاب‌هایی که در بیت‌الحکمه بغداد تألیف شده و مؤلف آن هرثمی شعرانی است؛ هم‌اکنون به‌ صورت خطی در کتابخانه کوپریلی در ترکیه به شماره ۱۳۹۴ و به نام الفنون‌ الحربیه (کتاب‌الحیل) موجود است.

امور مالی بیت‌الحکمه

درباره وضع مالی و تأمین بودجه و مبالغ بیت‌الحکمه اطلاع دقیق و روشنی در دست نیست؛ چنان‌که درباره تعداد کسانی که در آن به کار علمی و اداری اشتغال داشته‌اند نیز آگاهی چندانی نداریم. همچنین مشخص نیست که حقوق این افراد به چه صورت و به چه میزانی پرداخت می‌شده است. اما این که گروه بسیاری از دانشمندان برجسته اسلامی از اقصی نقاط سرزمین‌های اسلامی به این مرکز علمی جلب شده و در آن به کار اشتغال داشته‌اند، نشان می‌دهد که اولاً این مرکز از شهرت بسیاری برخوردار بوده است؛ ثانیاً حقوق و حق‌الزحمه‌ای که به آنان پرداخت می‌شده چنان قابل توجه بوده که افراد بسیاری را به‌ سوی خود جلب می‌کرده است؛ و ثالثاً بیشتر افرادی که در این مرکز کار می‌کرده‌اند از مشاهیر، عالمان و نخبگان شخصیت‌های علمی بوده‌اند. طبیعی است که پرداخت حقوق باید بر مبنای رتبه علمی آنان محاسبه می‌شده است. از خلال چند گزارش که راجع به پرداخت حق‌الزحمه و حقوق ماهانه در منابع آمده است، می‌توان موازنه‌ای تقریبی راجع به پرداخت حقوق و مخارج ماهانه و سالانه سنگین بیت‌الحکمه در آن روزگار به‌دست آورد.

در گزارشی از ابن ابی‌ اُصَیبَعه به نقل از سجستانی آمده است که بنو شاکر (محمد، احمد و حسن) که خود در بیت‌الحکمه به کار ترجمه اشتغال داشته‌اند، عهده‌دار پرداخت حقوق به برخی دانشمندان نیز بوده‌اند و نوشته‌اند که اینان به کسانی چون حُنَین‌ بن اسحاق، اسحاق‌ بن حنین، ثابت‌ بن قُرَّه، حُبَیش‌ بن حسن اعْسَم و جمعی دیگر ماهانه پانصد دینار پرداخت می‌کرده‌اند.

در گزارش دوم آمده است که مأمون به حُنَین‌ بن اسحاق که کتب یونانی را ترجمه می‌کرده به وزن کتاب‌های ترجمه‌شده طلا می‌پرداخته است. در گزارش سوم آمده است که محمد بن عبدالملک زیات که در زمان الواثق عباسی سمت وزارت داشته، برای مترجمان و ناسخان در هر ماه معادل دوهزار دینار حقوق پرداخت می‌کرده است.

بنابراین، می‌توان گفت که مخارج ماهانه بیت‌الحکمه رقمی بیش از بیست‌هزار دینار در ماه بوده و این مبلغ غیر از مخارجی است که ماهانه در بیت‌الحکمه برای تهیه مُرکب، کاغذ، تجلید، خرید کتاب و خوراک ساکنان بیت‌الحکمه و ملازمان آنجا و کتابخانه بوده است.

گردآوری کتب

سنگ بنای کتابخانه بیت‌الحکمه بغداد را مخازن کتب خلفای عباسی پیش از هارون‌الرشید تشکیل می‌داد. مخازن کتب منصور و مهدی، دو تن از خلفای عباسی که هر دو برای خود گنجینه کتب فراهم کرده بودند، پس از مرگشان به هارون به ارث رسید و بدین ترتیب نخستین مجموعه کتب بیت‌الحکمه شکل گرفت.

برخی نوشته‌اند که اسناد و نامه‌ها و پیمان‌نامه‌های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و نبشته‌های آیات و متون احادیث و کتاب‌هایی که تا آن زمان در جهان اسلام تألیف شده بود نیز از دیگر مجموعه‌هایی است که هسته اصلی تشکیل بیت‌الحکمه و کتابخانه آن بوده است. یکی از نامه‌های مهمی که در بیت‌الحکمه نگهداری می‌شده از عبدالمطلب، جدّ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده که بر روی پوست نوشته شده است. از آنجا که تأسیس بیت‌الحکمه با فتوحات چشمگیر و کشورگشایی‌های هارون‌الرشید و مأمون همزمان بوده است، بسیاری از کتاب‌های آن از سرزمین‌های فتح‌شده بدست آمده است.

راه‌های دیگر گردآوری کتاب در بیت‌الحکمه عبارت بوده است از:

  • اعزام هیأت‌های علمی و کتابشناسان ورزیده به شهرهای روم شرقی و ایران و هند و دیگر سرزمین‌ها برای شناسایی و تهیه و خرید و انتقال کتب فلسفی و علمی قدیمی یونانی، ایرانی و هندی؛ که از جمله می‌توان به اعزام هیأتی در سال ۲۱۰ ق. از جانب مأمون اشاره کرد که اعضای آن عبارت بودند از: حجاج‌ بن مطر، ابن بطریق، حُنَین‌ بن اسحاق و سَلَم (صاحب بیت‌الحکمه) که در مدت نُه سال جست‌وجو، منابع و کتب مهمی را شناسایی و تهیه کردند و به بغداد منتقل ساختند.
  • گنجاندن ماده و شرطی در پیمان‌نامه‌های صلح منعقد شده میان هارون‌الرشید و مأمون با سلاطین و حکومت‌های شکست‌خورده، مبنی بر این که این پادشاهان و کشورها موظفند برخی کتاب‌های کتابخانه‌های کشور خویش را به بغداد منتقل سازند که از این رهگذر کتاب‌های بسیاری در بیت‌الحکمه فراهم گردید.
  • مکاتبه هارون و مأمون با پادشاهان و حاکمان کشورهای همجوار که در نامه‌ها خواسته شده بود برای بیت‌الحکمه کتاب ارسال دارند.

کتاب‌هایی که به این ترتیب در بیت‌الحکمه گردآوری شده بود در غرفه‌های مخصوصی به نام "گنجینه" (خزینه یا خزانه) نگهداری می‌شد که در رشته‌های مختلف علمی از جمله حکمت، طب، نجوم، موسیقی، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و مانند آن بوده است و از زبان‌های یونانی، رومی، سریانی، عبرانی، قبطی، نبطی، آرامی، هندی (سانسکریت)، فارسی و پهلوی ترجمه شده بود؛ حتی نبشته‌هایی مانند خطوط حمیری، حبشی، و جز آن نیز در بیت‌الحکمه وجود داشته است. از دیگر منابع موجود در بیت‌الحکمه کتاب‌های اسلامی درباره حدیث، کلام، تفسیر، و دیگر علوم اسلامی بوده است؛ همچنین نقشه‌های جغرافیایی مربوط به شهرها و اقالیم سبعه که مسعودی صاحب مروج‌الذهب، آنها را در بیت‌الحکمه دیده و نوشته است که این نقشه‌ها با انواع رنگ‌ها ترسیم شده بود و بهتر از کتاب جغرافیایی مارینوس و کتاب جغرافیایی بطلمیوس بوده‌اند. تفسیر جغرافیایی قطع‌الارض در نقشه مأمونی که جمعی از جغرافیدانان آن زمان ترسیم کرده بودند، شامل تصاویری از افلاک، نجوم، دشت‌ها، کوه‌ها، دریاها و شهرها بوده است.

آمار دقیقی از کتب موجود در کتابخانه بیت‌الحکمه در دست نیست و مورخان آمار مختلفی در این مورد ارائه کرده‌اند؛ چنان‌که از چهارصد هزار جلد تا رقم مبالغه‌آمیز چهار میلیون جلد نوشته‌اند. از آنجا که منابع تاریخی، بیت‌الحکمه را بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کتابخانه صدر اسلام ذکر کرده‌اند، معلوم می‌شود که منابع و کتاب‌های بسیاری در آن بوده است. این کتاب‌ها در دفتری ثبت می‌شده که گویا فهرست آن کتابخانه بوده است و این فهرست را مأمون بررسی می‌کرده است. در برخی منابع، ضمن اشاره به این مطلب نوشته‌اند که مأمون در یک نوبت که این فهرست را بررسی می‌کرده متوجه می‌شود که کتاب جاویدان خرد در آن فهرست ثبت نشده است و حال آن که این کتاب را برای مأمون آورده بودند، لذا از کتابداران در مورد این کتاب و علت ثبت نکردن آن در فهرست سؤال می‌کند.

رکود و ویرانی بیت‌الحکمه

اخبار مربوط به بیت‌الحکمه به‌صورت پراکنده در متون قدیمی و تاریخی آمده است. در این متون اوج شکوفایی بیت‌الحکمه را مربوط به زمان خلافت مأمون عباسی دانسته‌اند، اما پس از مأمون به‌ تدریج از رونق بیت‌الحکمه کاسته شد تا آنجا که پس از چند قرن از میان رفت. علل مختلفی برای افول این مرکز علمی در منابع تاریخی ذکر شده است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

  • انتقال مرکز خلافت از بغداد به سامرا در زمان معتصم عباسی (۱۷۹-۲۲۷ ق)، برادر مأمون. وی در سال ۲۲۲ ق. شهر سامرا را بنا کرد و مرکز خلافت را به آنجا انتقال داد. با انتقال مرکز خلافت، مراکز علمی و فرهنگی بغداد از جمله بیت‌الحکمه از رونق افتاد و از آن پس بیشتر به‌عنوان خزانةالمأمون شهرت یافت. با این همه تا پایان قرن چهارم ق، علما و دانشمندان اسلامی به این مرکز علمی و کتابخانه آن توجه بسیار داشته و برای استفاده به آن مرکز مراجعه می‌کرده‌اند. کسانی چون مسعودی و ابن ندیم از برخی کتاب‌های بیت‌الحکمه بهره برده و در کتب خود به این مطلب اشاره کرده‌اند.
  • فتنه‌ها و آشوب‌های مختلفی که پس از مأمون در بغداد پدید آمد نیز باعث رکود بیشتر و ضعف روزافزون و از رونق افتادن بیت‌الحکمه گردید. از این رو، بسیاری نوشته‌اند که این مرکز به‌مرور مورد دستبرد خلفا قرار گرفت و کتب موجود در آن ضمیمه خزائن کتب خلفا گردید.
  • اختلاف سلجوقیان با معتزله که بیت‌الحکمه مرکز تجمع آنان بود، باعث گردید که سلجوقیان این مرکز علمی را ویران سازند و کتب آن را به‌ غارت برند.
  • شواهد انکارناپذیری وجود دارد که بیت‌الحکمه تا زمان هجوم مغولان به بغداد نیز وجود داشته است. ابن ابی‌اصیبعه نوشته است که در سال ۶۴۳ ق که کتاب عیون‌الانباء را تدوین می‌کرده، از تعدادی از کتاب‌های بیت‌الحکمه که دارای مهر و علامت مأمون بوده و خود او دیده، استفاده کرده است. اما با سقوط بغداد و هجوم مغولان به داخل آن شهر، بسیاری از مراکز علمی و کتابخانه‌ها از جمله بیت‌الحکمه ویران گردید و کتاب‌های این کتابخانه‌ها غارت شد یا در آتش سوخت و یا به دجله ریخته شد؛ چنان‌که گفته‌اند از کتاب‌های به دجله ریخته، سدّی به‌وجود آمد که مغولان و دیگر مردم از روی آنها عبور می‌کردند و آب دجله به‌ سبب مرکب کتاب‌ها سیاه شده بود.

شماری از کتاب‌های کتابخانه‌های بغداد، از جمله بیت‌الحکمه پس از فتح بغداد توسط هولاکوخان به‌ کوشش خواجه نصیرالدین طوسی و یارانش به کتابخانه رصدخانه مراغه انتقال یافت و شماری دیگر بعدها توسط خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی به کتابخانه ربع رشیدی در تبریز منتقل شد.

منابع