اسد بن عبید هدلی
«اَسَد بن عُبَید هَدْلى» از یهودیان مسلمان شده است.[۱] از زندگانى او اطلاع چندانى در دست نیست جز آن که او و پسرعموهایش اسید (اسد)[۲] و ثعلبه، فرزندان سعیه همگى از یهودیان بنىهدل (هذیل)[۳] بودند و بنىهدل در شجره نسب خود با بنىقریظه و بنىنضیر به نیاى واحدى مىرسند.[۴]
بنا به نقلى، یکى از بزرگان یهود به نام ابنهیّبان که براى ادراک محضر پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله سختى معیشت در یثرب را به آسایش در شام ترجیح داده بود، هنگام مرگ خود آنان را از ظهور پیامبر موعود آگاه ساخت و گوشزد کرد که مبادا دیگران در ایمان به او بر شما سبقت گیرند.[۵]
این سه نفر در شب آن روزى که بنىقریظه به حکم سعد بن معاذ تسلیم گردیدند، سخنان ابنهیّبان را به بنىقریظه یادآور شدند و از آنان خواستند تا به پیامبر اسلام ایمان بیاورند؛ سپس خود ایمان آورده در همان شب به پیامبر پیوستند.[۶] بدین گونه نه تنها جان خود و خانواده خویش را حفظ کردند، بلکه دارایى آنها نیز باز گردانده شد.[۷]
احبار یهود گفتند: اینان از فرومایگان یهودند که آیین پدران خود را رها کردند. آیات ۱۱۳ـ۱۱۴ سوره آل عمران در رد سخنان ایشان نازل شد: «لَیسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْکتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ یتْلُونَ آیاتِ اللّهِ آنَاء اللَّیلِ وَهُمْ یسْجُدُونَ * یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَیسَارِعُونَ فِی الْخَیرَاتِ وَأُولَٰئِک مِنَ الصَّالِحِینَ»؛ و خداوند این گونه آنها را از صالحان شمرد و غیرقابل مقایسه با بنىقریظه معرفى کرد.[۸]
بنا به روایتى، اسید و ثعلبه، فرزندان سعیه، در زمان حیات پیامبر صلى الله علیه وآله از دنیا رفتند.[۹]
پانویس
- پرش به بالا ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۲۴۷؛ السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۲۳۸؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۰۲، ۲۳۷، ۴۶۸.
- پرش به بالا ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۰۲؛ الاصابه، ج ۱، ص ۲۰۶.
- پرش به بالا ↑ جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۱۸۳.
- پرش به بالا ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۲۴۷؛ السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۲۳۸؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۰۲، ۲۳۷، ۴۶۸.
- پرش به بالا ↑ الطبقات، ج ۱، ص ۱۲۷؛ دلائلالنبوه، ج ۴، ص ۳۱.
- پرش به بالا ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۳۷؛ الوافى بالوفیات، ج ۹، ص ۱۵۴.
- پرش به بالا ↑ دلائل النبوه، ج ۴، ص ۳۲.
- پرش به بالا ↑ جامعالبیان، مج ۳، ج ۴، ص ۷۱؛ اسباب النزول، ص ۱۰۲؛ تفسیر قرطبى، ج ۴، ص ۱۱۳.
- پرش به بالا ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۳۷، ۴۶۸.
منابع
- دائرةالمعارف قرآن کریم، سید محمود سامانى، جلد ۳، صفحه ۱۹۴-۱۹۵.