ابراهیم بن محمد اشعری قمی
«ابراهیم بن محمد اشعری قمی» از محدثان مورد اعتماد شیعه در قرن دوم هجری و از اصحاب و راویان امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام است.
نام کامل | ابراهیم بن محمد اشعری قمی |
زادروز | قرن دوم هجری |
زادگاه | قم |
اساتید |
حمزة بن حُمران، عبید بن زراره، ثعلبة بن میمون، عبدالله بن بکیر،... |
شاگردان |
ابن ابی عمیر، احمد بن محمد بزنطی، صفوان بن یحیی، محمد بن خالد برقی،... |
| |
ولادت و نسب
ابراهیم بن محمد اشعری قمی در نیمه دوم قرن دوم هجری در قم دیده به جهان گشود. از این جهت که ابراهیم از تبار خاندان اشعری است و در شهر قم به دنیا آمده، به نام اشعری قمی مشهور است. از زندگی و چگونگی حالات پدرش چیزی نمیدانیم ولی این نکته مسلم است که از خاندان اشعری است.[۱]
زمان و مکان وفات و مدفن ابراهیم بن محمد نیز بر ما مجهول است.
تحصیل و استادان
ابراهیم کسب علم را در قم آغاز نمود؛ زیرا در این شهر دانشمندان و محدثان فراوانی زندگی میکردند. سپس به مدینه هجرت نمود و محضر دو تن از امامان معصوم یعنی امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام را درک کرد. طبعاً توقف ابراهیم در مدینه، مدتی طول کشیده است. تمام ترجمهنویسان شیعی، از او به عنوان صحابی این دو امام بزرگوار یاد نمودهاند.
نجاشی چنین مینگارد: ابراهیم بن محمد اشعری قمی، از امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام روایت میکند، و ظاهر سخن ایشان این است که آن بزرگواران را ملاقات و از آنان روایت نقل میکند.[۲] هرچند شیخ طوسی در رجال خویش، ابراهیم بن محمد اشعری را در ردیف راویانی قرار داده که مستقیماً از معصوم روایت نکردهاند. البته ثابت شده که این تقسیم شیخ طوسی، درست نیست؛ موارد بسیاری هست که شیخ طوسی بعضی از راویان را در شمار اصحاب امامان معصوم علیهمالسلام ذکر کرده؛ اما در بخش آخر کتابش از همان راویان به عنوان کسانی که از امام به گونه مستقیم، حدیث نقل نمیکنند، یاد کرده است. به اعتقاد برخی از محققان، چون بیشتر روایات ابراهیم بن محمد اشعری از امامان، با واسطه راویان نقل شده، شیخ طوسی تصور کرده که ایشان از معصوم حدیث نقل نکرده است. گرچه سخن شیخ طوسی - در مورد بررسی اخباری که از ابراهیم در کتابهای روایتی موجود است - سخن درستی است؛ اما با توجه به سخن نجاشی که بزرگترین رجال شناس شیعه است، میتوان دریافت که ابراهیم به طور مستقیم از امامان علیهم السلام روایت نقل کرده؛ اما ممکن است آن روایات به دست ما نرسیده باشد.
نکته دیگر این که بعضی از دانشمندان احتمال دادهاند، ابراهیم و برادرش فضل، محضر امام صادق علیهالسلام را نیز درک کردهاند. شاهد این دسته از دانشمندان این سخن کشی است که آورده است: از ابن ابی عمیر، از ابراهیم بن محمد و برادرش فضل بن محمد نقل میکند که آن دو گفتند: چون خبر مرگ بکیر بن اعین - برادر زرارة بن اعین - به امام صادق علیهالسلام رسید، حضرت فرمود: به خدا قسم! اینک خداوند متعال، او را نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان امام علی علیهالسلام قرار داد.[۳] ظاهر این خبر این است که خود آنان این سخن را از امام علیهالسلام شنیدهاند. در همین راستا، سخن ابن حجر عالم معروف اهل سنت را هم میتوان به عنوان تأیید برخی از محققان قرار داد که میگوید: ابراهیم بن محمد اشعری قمی، از رجال شیعه است و او کسی است که از صادق علیهالسلام و غیر ایشان حدیث نقل میکند.
علاوه بر امامان، ابراهیم بن محمد اشعری از بزرگان زمان خودش نیز نقل حدیث کرده است از جمله:
- ابویحیی الحناط؛
- ابان بن عبدالملک؛
- عبدالاعلی مولی آل سام؛
- حمزة بن حُمران؛
- عبید بن زراره؛
- ثعلبة بن میمون؛
- عبدالله بن بکیر؛
- حذیفة بن منصور؛
- فضل بن زکریا؛
- حسن بن حذیفه؛[۴]
- ابواسحاق طاهر.[۵]
آن گونه که از ترجمه استادان ابراهیم بن محمد اشعری برمیآید - که بیشتر آنان از محدثان شیعی و اهل کوفه هستند - طبعاً این بزرگوار راهی آن دیار هم شده و روزگاری را در آن خطه به فراگیری آموزههای دینی پرداخته است.
تدریس و راویان
ابراهیم اشعری بعد از تلاش چشمگیر در راستای یادگیری حدیث، در جایگاه نشر آن قرار گرفته و ذخیرههای دانش خود را به گروهی از علاقمندان دانش حدیث، انتقال داده است. به همین دلیل جمعی از محدثان نخبه شیعه به محضر این استاد روایت شتافتند، از جمله:
- صفوان بن یحیی؛
- ابن ابی عُمیر؛
- عبدالله بن محمد اسدی حجّال؛
- محمد بن خالد برقی؛
- محمد بن خالد اشعری؛
- احمد بن سَلَحه؛
- احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی.
با دقت در اسامی شاگردان این عالم فرهیخته، آشکار میشود که حداقل، سه نفر از اصحاب اجماع در میان آنان وجود دارند و این نشانی دیگر از برجستگی این راوی شیعی، در حوزه گسترش اخبار اهل بیت علیهمالسلام است.
آثار و روایات
ابراهیم بن محمد اشعری، برادری داشته به نام فضل که از گروه محدثان شیعه است. این دو برادر با همکاری یکدیگر، یک کتاب تألیف کردهاند. نجاشی و شیخ طوسی میگویند: «و کتابهما شرکة».[۶] با کمال تأسف نام این کتاب بر ما پوشیده است و این که اثر یاد شده مشتمل بر چه ابوابی از روایات است و از نظر کمی چه اندازه بوده، در هالهای از ابهام قرار دارد.
از بررسی مجموع روایات این محدث بزرگوار، میتوان گفت: گرایش روایتی او در دو حوزه فرهنگی خلاصه میشود: ۱- بیان احکام شرعی، که از آن به عنوان «مسائل فقهی» نام برده میشود. ۲- حوزه خودسازی و تهذیب نفس، که از این روش به عنوان «دانش اخلاق» نام برده میشود.
برخی از روایات نقل شده توسط ابراهیم بن محمد اشعری در اینجا ذکر می شود:
- امام صادق علیهالسلام سه مرتبه میفرمود: مؤمن نزد خداوند مقام بسیار بلندی دارد[۷] که خداوند او را به مصائب و آلام مبتلا و گرفتار میسازد، به گونهای که عضو عضو بدنش را جدا میکنند باز هم خداوند را شکر و سپاس میگوید.[۸]
- عبدالله بن ابی یعفور میگوید: به امام صادق علیهالسلام از بلاها و دردهایی که بر من وارد میشد، گلایه کردم چون بسیار مریض میشدم. امام علیهالسلام به من فرمود: اگر مؤمن میدانست این مصیبتها و دردها چقدر اجر دارد، دوست میداشت بدنش را قطعه قطعه کنند.[۹]
- امام صادق علیهالسلام فرمود: چون حضرت ابوطالب از دنیا رفت، جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و به حضرت عرض کرد: ای محمد! از شهر مکه خارج شو! تو دیگر بعد از ابوطالب یاوری در این شهر نداری. و چنین شد که بعد از مرگ ابوطالب، هجوم و اذیت قریش بر پیامبر گرامی اسلام زیاد شد به گونهای که حضرت مجبور شد از مکه خارج شود. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله پس از خروج از شهر بالای کوهِ نزدیک مکه به نام «حجون»[۱۰] رفت[۱۱] و سپس از آنجا به مدینه هجرت نمود.[۱۲]
- عبدالاعلی آل سام میگوید به امام جعفرصادق علیهالسلام عرض کردم: مرا موعظهای بفرمایید که در من تأثیرگذار باشد و پند گیرم. امام در پاسخ فرمود: مردی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله! مرا موعظه و نصیحتی بفرما که از خواب غفلت بیدار شوم. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: فقط به تو یک چیز میگویم، برو دنبال زندگی و کار و تلاش؛ ولی مراقب باش خشمگین نشوی. حضرت این کلمه را سه بار تکرار فرمود.[۱۳]
- عبید بن زراره میگوید: دروغگو کم حافظه است از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: از آن چیزهایی که خداوند مؤمنان را علیه دروغگویان کمک کرده، فراموشی است.[۱۴]
پانویس
- ↑ رجال نجاشی، ص ۲۴، ش ۴۲؛ رجال طوسی، ص ۴۵۱، ش ۷۷، فهرست طوسی، ص ۸، ش ۱۴؛ منتهی المقال، ج ۱، ص ۱۹۳؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۲۷۲.
- ↑ نجاشی، ص ۲۴.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۲۷۲؛ الجامع فی الرجال، ص ۶.
- ↑ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۵۵.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۲۷۲؛ الجامع فی الرجال، ص ۶.
- ↑ لسان المیزان، ج ۱، ص ۹۷.
- ↑ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۵۵، ح ۲۵ (اِنّ المؤمن لَبِافضلِ مکانٍ - قاله ثلاثاً).
- ↑ همان، ج ۲، ص ۲۵۴، ح ۱۳.
- ↑ نجاشی، ص ۲۴؛ فهرست طوسی، ص ۸.
- ↑ نام قبرستان قریش یا ابوطالب است که در نزدیک مکه قرار دارد.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۴۹، ح ۳۱، باب مولدالنبی صلی الله علیه و آله.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۳۰۳، باب الغضب، ح ۵.
- ↑ اصول کافی، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۵، باب الکذب (انّ رسول الله اتاه رجلٌ و قال یا رسول الله، علّمنی عِظةً اَتَحِظَّ بها فقال له اِنْطَلِقْ و لاتغضَب ثلاث مرّاتٍ).
- ↑ امثال و حکم، دهخدا، ج ۲، ص ۷۹۹ (ممّا اعان الله به عَلَی الکذّابین: النسیان).
منابع
- ستارگان حرم، ابوالحسن ربانی سبزواری، ج ۱۸، ص ۹۲-۱۰۰.