مکروه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«مکروه» در لغت به معنای امر ناپسند است و در اصطلاح فقهی، درباره عملی به کار می‌رود که انجام آن اگرچه حرام نیست، اما ترک‌ کردن آن عمل بهتر از انجام دادنش است. هر یک از مکروهاتی که در دین اسلام مطرح شده، انجام آن تأثیر منفی در زندگی انسان دارد.

مفهوم‌شناسی

«مکروه» در لغت از ریشه «کُره» و به معنای سختی‌ای است که بر انسان وارد می‌شود. یا به معنای امر ناپسند و نامطلوب است و به علت پست‌بودن، مورد کراهت انسان واقع می‌شود.[۱]

مکروه در فقه در مورد عملی به کار می‌رود که انجام آن اگرچه حرام نیست و از انجام آن منع نشده؛ اما ترک‌کردن آن بهتر است؛ یعنی انجام‌ ندادن عمل مکروه بهتر از انجام دادنش می‌باشد. مکروه در کنار واجب، حرام، مستحب و مباح یکی از احکام پنج‌گانه است.[۲]

مکروه، به عملی گفته می‌شود که شارع مقدس به طور غیرالزام مکلّف را از انجام آن باز می‌دارد؛ به بیان دیگر، مکروه به معنای درخواست غیرالزامی شارع از مکلف برای ترک عملی است، مانند: نخوردن غذای داغ.

کراهت‏ در حقیقت، نوعی از احکام ترخیصی است و به معنای بعث (برانگیختن) و طلب غیر اکید مولا به ترک فعلی است که دارای مفسده غیر ملزمه می‌باشد. به بیان دیگر، مولا مکلف را از انجام فعل، منع غیر اکید نموده است، به‏ گونه‏‌ای که با اذن در فعل منافات ندارد؛ بنابراین، ترک مکروه، مطلوب و دارای مصلحت و ثواب است، ولی انجام آن حرام نیست.[۳]

گفتنی است که اسلام دین عُسر و حَرَج نیست و افزایش بیش از اندازه تعداد محرّمات و واجبات، زندگی عادی انسان‌ها را دچار عُسر و حرج می‌کند؛ از این‌رو چیزهایی مکروه، و چیزهایی مستحب اعلام شده است که اگر فردی خواست با سرعت بیشتری راه سعادت و کمال را طی نماید آنها -یا برخی آنها- را رعایت کند، نه این‌‌که اگر آنها را رعایت نکرد، از جمع بندگان مؤمن و صالح خارج شود.

انواع مکروه

الف. مکروه در عبادات:

مکروه در عبادات به معنای این است که انجام عمل مکروه، ثواب عبادت را کمتر می کند، مثلا تلاوت قرآن برای فرد جُنُب و یا خانم هایی که در عادت ماهیانه هستند، مکروه است؛ یعنی ثواب تلاوت قرآن کریم برای آنان کمتر است. یا نماز گزاردن در برخی مکان‌ها مانند حمام و آشپزخانه و در برخی حالت‌ها مانند خواب آلودگی یا در لباس سیاه مکروه است.

ب. مکروه در غیر عبادات:

مکروه در غیر عبادت (مانند معاملات) به معنای آن است که انجام ندادن عمل مکروه بهتر از انجام دادنش می باشد، مثلا ایستاده آب خوردن در شب کراهت دارد، یعنی گرچه آب خوردن در حال ایستاده در وقت شب حرام نیست، اما بهتر است از انجام آن خودداری شود. کراهت در معامله به معنای ناپسند دانستن شارع در انجام آن است؛ چنانکه بعضی مشاغل مانند قصابی و صرافی مکروه دانسته شده اند.[۴]

فلسفه وجود مکروهات

هر یک از مکروهاتی که در دین اسلام مطرح شده است، به یقین انجام آن تأثیر منفی در زندگی انسان دارد؛ اما این تأثیر به اندازه‌ای نیست که موجب نابودی یا افت معنوی شدید او شود، ولی به هرحال تأثیر منفی دارد. البته ممکن است انسان‌ها به تمام این آثار پی نبرند و این معنا را کسانی لمس می‌کنند که از لطافت روح بالایی برخوردار باشند.

در این راستا و برای روشن‌تر شدن موضوع باید گفت، گناهان و محرّمات برای انسان مانند غذای مسموم‌اند که با خوردن هر لقمه‌ی آن، دستگاه گوارش انسان دچار مسمومیت بیشتری می‌شود، تا جایی که ممکن است او را دچار مسمومیت شدید کند. مکروهات نیز مانند غذای غیر بهداشتی هستند که هر چند منجر به مسمومیت نمی‌شوند؛ اما به هرحال تأثیر منفی هر چند اندک در سلامت انسان دارند. انسانی که گناهان فراوان انجام داده و به قساوت قلب مبتلا شده است، گناهان بزرگ برای او عادی شده و انجامش روح او را مکدر نمی‌سازد؛ اما انسانی که روحش پاک و لطیف است، نه تنها فکر گناهان بزرگ را هم نمی‌کند، بلکه اگر مکروهی را انجام دهد در خود احساس کدورت و تیرگی می‌کند؛ مانند تابلوی بسیار تمیزی که با نشستن کوچک‌ترین گرد و غباری بر آن، افراد متوجه می‌شوند و آن‌را پاک می‌کنند.

در منابع حدیثی، روایات فراوانی در مورد مکروهات و حکمت کراهت آنها وجود دارد که در این مختصر به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  • «... عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: کثْرَةُ الْأَکلِ مَکرُوهٌ»؛[۵] ابوبصیر از امام صادق‌(ع) نقل می‌کند که پرخوری مکروه است. روشن است که پرخوری با توجه به ضررهایی - مانند اضافه وزن، چربی خون، و ...- که برای بدن دارد مکروه است. البته اگر این ضرر به حد قابل توجه برسد از کراهت خارج شده و به حرمت می‌رسد.
  • «... عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: مَکرُوهٌ قَطْعُ النَّخْلِ وَ سُئِلَ عَنْ قَطْعِ الشَّجَرَةِ قَالَ لَا بَأْسَ قُلْتُ فَالسِّدْرِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا یکرَهُ قَطْعُ السِّدْرِ بِالْبَادِیةِ لِأَنَّهُ بِهَا قَلِیلٌ وَ أَمَّا هَاهُنَا فَلَا یکرَهُ»؛[۶] امام صادق(ع) فرمود: قطع‌کردن درخت خرما مکروه است. سؤال شد: قطع درخت حکمش چیست؟ فرمود: اشکال ندارد. راوی پرسید: قطع‌کردن درخت سدر چطور؟ فرمود: اشکال ندارد؛ اما قطع‌کردن درخت سدر در صحرا مکروه است؛ چون در بیابان درخت سدر کم است، اما در این‌جا (و درون شهر) کراهت ندارد. در این روایت، فلسفه‌ کراهت بریدن درخت خرما با توجه به مثمر بودن آن واضح است و فلسفه‌ی قطع درخت سدر در بیابان نیز از سوی امام(ع) بیان شده است.
  • «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کرِه ‏لَکمْ أَیّتُهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَة... وَ کرِهَ أَنْ ینَامَ الرَّجُلُ فِی بَیتٍ وَحْدَه...»؛‏[۷] رسول خدا(ص) فرمود: ای مردم! براستی که خدای عز و جل بیست و چهار خصلت را برای شما نمی‌پسندد و شما را از آنها نهی فرموده است ... و نمی‌پسندد مردی در خانه‌‏ای تنها بخوابد. همان‌گونه که ملاحظه می‌فرمایید، در این روایت نیز دلیل کراهت تنها خوابیدن بیان شده است.
  • همچنین خوابیدن بین الطلوعین (طلوع فجر تا طلوع آفتاب)، یا بین نماز مغرب و نماز عشا از عوامل فقر شمرده شده است؛[۸] زیرا یکی از ارزشمندترین فرصت‌های انسان از بین می‌رود و به همین جهت از مکروهات شمرده شده است.

کراهت البته درجاتی دارد و فقها با ملاحظه لحن روایات و قرائن پیرامونی می‌توانند درجات کراهت را تا حدودی به دست آورند. ابن ادریس حلی در کتاب «السرائر» در مورد درجات کراهت این‌گونه می‌فرماید: «گوشت اسب، استر (قاطر) و الاغ نزد علمای ما مکروه است؛ اما حرام نیست، اگرچه بعضی از اینها کراهتشان از بعضی دیگر شدیدتر است. کراهت گوشت قاطر از گوشت الاغ شدیدتر است، و کراهت گوشت الاغ از گوشت اسب شدیدتر».[۹]

پانویس

  1. پرش به بالا حسین‏ مروج، اصطلاحات فقهی، ص ۴۱۶، قم، بخشایش، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  2. پرش به بالا محسن‏ جابری، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، ص ۱۶۸؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۲۸۰.
  3. پرش به بالا فرهنگ نامه اصول فقه، ص ۵۶۷، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  4. پرش به بالا فرهنگنامه اصول فقه، ص ۵۶۷، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  5. پرش به بالا کلینی، کافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج ‏۵، ص ۲۶۹، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  6. پرش به بالا همان، ص ۲۶۴.
  7. پرش به بالا شیخ صدوق، خصال، ج ۲، ص ۵۲۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
  8. پرش به بالا خصال صدوق، ج ‏۱، ص ۵۰۵.
  9. پرش به بالا ابن ادریس حلّی، السرائر، ج ‏۳، ص ۹۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.

منابع

  • "فلسفه وجود مکروهات در اسلام چیست؟"، پایگاه اسلام کوئست.
  • "مکروه"، فرهنگ‌نامه اصول فقه، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۸۸.