قطب الدین محمد لاهیجی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«محمد بن علی دیلمی اشکوری ‌‌لاهیجی» ‌‌ملقّب به «قطب‌الدین»، «شیخ الاسلام» و «بهاءالدین» (۱۰۹۵-۱۰۱۰ ق)، فیلسوف، حکیم، عارف، مفسر، فقیه و شاعر نامدار شیعه در ‌‌سده یازدهم قمری و از شاگردان میرداماد و ملاصدرا بود. او عالمی‌‌ جلیل، فاضل، عامل، متألّه و متبحّر در علوم اسلامی به‌ویژه فلسفه و تفسیر بوده است. «محبوب القلوب» و «تفسیر شریف لاهیجی» از مهمترین آثار اوست.

نام کامل محمد بن علی لاهیجی
زادروز ۱۰۱۰ قمری
زادگاه لاهیجان
وفات ۱۰۹۵ قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

میر محمدباقر داماد، صدرالمتألهین شیرازی،...


آثار

تفسیر شریف لاهیجی، محبوب القلوب، ثمرة الفؤاد، شرح الصحیفة السجادیه، خیر الرجال، لطائف الحساب، الرسالة المثالیه،...

ولادت و خاندان

قطب‌الدین محمد اشکوری بنا به آنچه که در خاتمه کتاب «محبوب القلوب» ذکر کرده در لاهیجان و در محله‌ای مشهور به «میدان» دیده به جهان گشوده است. سال تولد وی حدود ۱۰۱۰ ق. در لاهیجان بوده است و در خاندان علم، فضیلت و سیادت رشد و نمو کرده است.

قطب‌الدین محمد از طرف پدر و مادر به دو خاندان بزرگ و مهم منتسب است. پدرش شیخ علی بن عبدالوهاب بن پیله[۱] از عالمان معروف «اشکورات» رودسر است که به خاطر داشتن موقعیت ممتاز علمی، توسط والی لاهیجان از اشکور به لاهیجان آمده و این شهر را به عنوان وطن اختیار کرده و منصب شیخ الاسلامی ‌‌لاهیجان را عهده‌دار گردیده است. جدش شیخ عبدالوهاب و جد اعلای او، «پیله فقیه» اشکوری، همگی از عالمان بزرگ عصر خویش در آن سامان بوده‌اند.

مادرش نیز زنی علوی بود که همراه پدر (سید علی) و پدر بزرگش (سید محمد یمنی) از ترس پادشاه روم برای حفظ مذهب خود به ایران آمدند. این سه، در قزوین بر شاه طهماسب صفوی وارد شده و از سوی وی مورد اکرام قرار گرفتند. قطب الدین در وصف مادر خود می‌‌نویسد: مادرم از سادات جلیل القدر، مؤمنه، عابده، زاهده و دارای علوم ظاهری و باطنی و واجد صفات ممتاز اخلاقی و روحی بوده است.

قطب‌الدین یا بهاءالدین:

محمد لاهیجی در برخی از تألیفات خود، لقب «قطب‌الدین» و در برخی دیگر لقب «بهاءالدین» را برای خودش انتخاب نموده است. وی در اولین اثر خویش -«محبوب القلوب»-، خود را «قطب‌الدین» معرفی نموده است: و بعد یقول الفقیر الی الله الغنی المغنی قطب‌الدین محمد بن شیخ علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهجی... .[۲]

ولی در «تفسیر شریف لاهیجی» و کتاب «خیر الرجال»، برای خود لقب «بهاءالدین» را ذکر می‌‌کند و همین تعدد لقب باعث شده که آقا بزرگ تهرانی در کتاب «مصفی المقال»[۳] از «قطب‌الدین اشکوری» و «بهاءالدین اشکوری» به طور جداگانه اسم ببرد. ولی در کتاب «[[الذریعه» تحت عنوان خیرالرجال می‌‌گوید: الَّفَه الشیخ بهاءالدین محمد بن الشیخ ملا علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهیجی المظنون قویاً انه هو الذی ترجمه الشیخ الحرّ فی امل الآمل مولانا قطب‌الدین محمد بن علی... .

بنابراین بسیار بعید است که دو نفر با یک اسم و نسب و محل در یک عصر باشند و کتاب ثمرةالفؤاد از یکی از آن دو و کتاب خیرالرجال از دیگری باشد و هر دو در یک سال (۱۰۷۵ ق) نوشته شده باشد و در هیچ کتاب رجالی به طور مجزا اسم برده نشده باشند. از اینجا به خوبی می‌‌توان پی برد که صاحب ترجمه، دارای دو لقب بوده؛ یکی «بهاءالدین» و دیگری «قطب‌الدین» یا لااقل در برهه‌ای از زمان به لقب «قطب‌الدین» و در برهه‌ای دیگر به لقب «بهاءالدین» ملقب بوده است.[۴]

و اما احتمال قوی‌تر درباره تغییر لقب صاحب ترجمه از «قطب‌الدین» به «بهاءالدین» می‌‌توان به تغییر در مشرب و طرز تفکر وی اشاره کرد، چنانچه مرحوم محدث ارموی در مقدمه «تفسیر شریف لاهیجی» آورده است: «اگر اندکی تأمل شود می‌‌توان احتمال داد مصنف (صاحب ترجمه) در اوایل عمر خود دارای مشرب و مذاق حکمی‌‌ و فلسفی بوده و در آن اوان، کتاب «محبوب القلوب» و همچنین «شرح صحیفه سجادیه» را تألیف کرده است، ولی در اواخر حال، نظر به رواج احادیث و اخبار، در نتیجه بیانات محمدامین استرآبادی...، از آن مشرب و مذاق برگشته و این تفسیر (تفسیر شریف لاهیجی) را طبق مذاق اهل حدیث و روایت نوشته است».[۵]

در هر صورت وی چون در ابتدا مذاق فلسفی و عرفانی داشته و به آثار تعقلی توجه داشت، لذا لقب «قطب‌الدین» را می‌‌پسندید؛ ولی در اواخر، چون مذاق اخباری و تعبدی به خود گرفته بود، لقب «بهاءالدین» را در تفسیر برای خود برمی‌‌گزیند.

تحصیلات و فعالیت علمی

قطب‌الدین در دوران کودکی از نعمت وجود پدر محروم شد و زیر نظر مادر فاضله‌اش تربیت یافت. قسمت عمده تحصیلاتش را در لاهیجان سپری نموده است. وی در حدود سال ۱۰۳۵ ق. به حوزه علمیه اصفهان - که در آن عصر مرکز علمی ‌‌دنیای اسلام بود - وارد گردید. او در محضر عالمان مشهوری چون میرداماد و ملاصدرا تلمذ کرد و سال‌ها از دانش بیکران آنان بهره برد و به تکمیل معلومات خود پرداخت. او هم‌عصر با حکیمان و عالمان بزرگی چون: فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱ ق)، ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ ق) و شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴ ق) بوده است.

لاهیجی بعد از رحلت استادانش (میرداماد در سال ۱۰۴۳ ق. و ملاصدرا در ۱۰۵۰ ق) برای صله ارحام به لاهیجان رفت و در این شهر رحل اقامت افکند. وی در این ایام با مرگ برادرش جلال‌الدین محمد -که مقام «شیخ الاسلامی» لاهیجان را به عهده داشت- مواجه شد و پس از برادرش عهده‌دار منصب «شیخ الاسلامی» لاهیجان گردید و همین امر باعث اقامت دائمی‌‌ وی در لاهیجان شد. وی به تألیف، تصنیف و به مشاغل و مناصب دینی می‌‌پرداخته و در سال ۱۰۵۸ ق. مشغول تألیف کتاب «محبوب القلوب» در لاهیجان بوده است.

قطب‌الدین حادثه حریقی را که باعث از بین رفتن خانه‌ها، اشیا و کتب او گردیده با اندوه متذکر شده است: «در سال ۱۰۵۸ ق. در شهر لاهیجان آتش سوزی‌ای اتفاق افتاد که در آن، خانه و اشیای نفیس و مهم من از جمله حدود ۶۰۰ جلد کتاب از کتاب‌های نفیسه که در میان آن‌ها، کتاب‌هایی به خط خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی بود، در آتش سوخت. نیز بسیاری از نوشتجات پدر، برادرم و خودم که به خط خودم نوشته، تصحیح و مقابله کرده بودم، همه طعمه آتش شد. حتی برای من به جز سرمایه حقیقی و گرانبهای واقعی که حسن ظن به خدا و محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام باشد، چیز دیگر باقی نماند».[۶]

قطب‌الدین در سال ۱۰۸۶ ق. به هندوستان سفر کرد و کتاب تفسیر شرف را در شهر «پتنه» (عظیم‌آباد هندوستان)[۷] به اتمام رسانید. علت سفر وی به هندوستان معلوم نیست؛ البته این احتمال قوی به نظر می‌‌رسد که مؤلف، نزدیک به تمام شدن تفسیر، به هند رفته و این کتاب را در دست تألیف داشته و در شهر پتنه هند اجزای آخر آن را تمام کرده باشد.

آثار و تألیفات

تاکنون ۹ اثر از قطب‌الدین، در علوم گوناگون همانند: تفسیر، علوم روایی، فقه، فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق و ریاضیات شناخته شده است:

  • ۱. تفسیر شریف لاهیجی؛ این تفسیر به زبان فارسی و در چهار جلد تدوین شده و تفسیر مبسوطی است که بیشتر صبغه روایی دارد و در رتبه تفاسیر متوسط قرار می‌‌گیرد، یعنی از حد یک ترجمه و تفسیر ساده فراتر بوده و در عین حال چندان عمیق، مفصل و فنی نیست. مؤلف، این کتاب را در شهر پتنه هند در سال ۱۰۸۶ ق. به اتمام رسانده است. در مقدمه آن از دگرگونی‌هایی که در روش اخلاقی و مذهبی و عقیدتی مؤلف پدید آمده، سخن به میان آمده است. قطب‌الدین در این کتاب از رساله مثالیه خود بسیار نقل قول نموده است.[۸]
  • ۲. محبوب القلوب؛ شاید بتوان گفت که «محبوب القلوب» قطب‌الدین، یکی از مهمترین منابع، در زمینه تاریخ فلسفه و حاوی ویژگی‌هایی است که آن را از آثار مشابه ممتاز می‌‌گرداند. محبوب القلوب از پنج بخش اساسی تشکیل شده است: مقدمه: در بیان حقیقت فلسفه و مبدأ پیدایش آن. مقاله نخست: در شرح حال و آرای حکما، از حضرت آدم تا یحیی نحوی است. مقاله دوم: به شرح حال ۱۲۶ فیلسوف اختصاص دارد که از حرث بن کلده ثقفی آغاز و به میر غیاث‌الدین منصور دشتکی ختم می‌‌شود. مقاله سوم: در سیره ائمه اطهار علیهم‌السلام و بخشی از احادیث مروی از ایشان و مشایخ امامیه است. خاتمه: در شرح حال مؤلف و اجدادش. قطب‌الدین در محبوب القلوب در کنار بیوگرافی اجمالی هر فیلسوف، به تبیین و تفسیر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های وی پرداخته و آن گاه که آن را مطابق با واقع نمی‌‌بیند، با عبارت «لعلّ مراده» (شاید مقصودش این باشد) و نظایر آن، دست به توجیه زده و به گونه‌ای تفسیر می‌‌کند که از دید خودش ایرادی بر آن وارد نشود. مؤلف، در این کتاب نشان داده که فقط یک مورخ نیست؛ بلکه فیلسوفی تمام عیار است.
  • ۳. فانوس الخیال فی ارادة عالم المثال، یا الرسالة المثالیه؛ این اثر به زبان عربی آمیخته به فارسی نوشته شده است. در این رساله، نخست با استناد به احادیث مروی از امامان معصوم علیهم‌السلام به تبیین عالم مثال و صُوَر مثالی پرداخته شده و پس از آن دیدگاه‌های حکمای اشراقی، عرفا، صوفیه و اهل ذوق تفسیر شده است. تاریخ ختم کتابت در سال ۱۰۷۷ ق. است.[۹] این کتاب به ادعای علامه تهرانی، سومین کتاب قطب‌الدین لاهیجی است.[۱۰]
  • ۴. الخطرات القلبیة، یا اعمال القلب؛ این اثر به زبان عربی نگاشته شده و می‌‌کوشد این نکته را تبیین کند که آدمی‌‌ به خاطر خطورات قلبی مؤاخذه خواهد شد.[۱۱]
  • ۵. ثمرة الفؤاد؛ در بیان اسرار احکام و حقایق اعمال عبادی، شامل: مقدمه درباره این که عقل رسول باطنی است و دو مائده که هر یک متضمن بخش‌های جزیی‌تر به نام ثمره است و به بیان اسرار عبادات و معاملات تا پایان دیات پرداخته و خاتمه‌ای در تعیین فرقه ناجیه است.[۱۲]
  • ۶. خیر الرجال؛ این کتاب به زبان عربی آمیخته به فارسی است. در این اثر رجالی، احوال راویان اسناد کتاب من لایحضره الفقیه به ترتیب ابواب آن بیان شده و در فهرست پایانی کتاب نام راویان به ترتیب حروف الفبا ذکر گردیده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره این کتاب توصیفات بلندی دارد.[۱۳] و سید اعجاز حسین هندی نیز تصریح کرده، هر که در این اثر تأمل کند، به عمق دانش، قوت با قدرت نقادی و تحقیقات استوار وی پی می‌‌برد که بسیاری از کتاب‌های مشابه فاقد آن است.[۱۴]
  • ۷. شرح الصحیفة السجادیه؛ که ترجمه فارسی و شرح مختصری است بر صحیفه سجادیه و بیشتر صبغه عرفانی-اخلاقی دارد.[۱۵]

قطب‌الدین دارای قریحه شعری نیز بوده است. با ملاحظه کتاب «محبوب القلوب» و... این مطلب صریحاً آشکار می‌‌شود؛ زیرا مؤلف مقدار زیادی از اشعار را به صراحت به خود اسناد می‌‌هد. از ملاحظه این اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قریحه سرشار و توانایی وی در شعر بدست می‌‌آید. در محبوب القلوب این گونه آورده است:

خدایا لطف کن علم لدنّی * کزو قائم شود ارکان دینی

ز تحقیقات اشراقی چه لافی * ز تدقیقات مشّایی چه بافی

حکیمی‌‌ کو براه عقل پوید * تو گویی علم خود از جهل جوید

به عقل خود چسان پیچیده گویی * که نقلی در جهان نشنیده گویی

ترا از آب و عقل اهل یونان * طهارت کی شود حاصل به بایقان

ز خاک یثرب نقل ار نمایی * تیمّم به که زیشان آب خواهی

گر آیین کلامت خوش نماید * ترا تحقیق بی شبهت فزاید

سخن جویی ز صوفی خود چه حاصل * که گوید از ریاضت گشته واصل

نمود از گوشه گیری پلّه پلّه * گمان اعتکاف شرع چله

چو در دین عجایز عجز بودست * از آن پیغمبر این طاعت شنود است

به در گاه حق ار عجز آوری پیش * شوی در دانش از هر کاملی بیش.[۱۸]

لاهیجی در نظر عالمان

غالب تذکره نویسان و رجال شناسان از مقام علمی و تحقیقی و عمق و وسعت دانش شریف لاهیجی به بزرگی و جلالت یاد کرده‌اند.

وفات

قطب الدین محمد لاهیجی در هنگام عزیمت به گیلان در منطقه تاریخی دیلمان چشم از جهان فروبست.[۲۴] از سال رحلت قطب‌الدین اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از آنجا که خود در «محبوب القلوب» تصریح کرده، از زلزله هولناک لاهیجان -که در سال ۱۰۸۸ ق. رخ داده-، جان سالم بدر برده و از طرف دیگر فرزندش، شیخ محمدجعفر، در سال ۱۰۹۵ ق. از آماده‌سازی فهرست «محبوب القلوب» فراغت یافته و در آنجا، هنگامی‌‌ که از پدر خویش یاد می‌‌کند، عبارت «رحمة الله علیه» را بکار برده -که حاکی از درگذشت اوست-، می‌‌شود نتیجه گرفت که لاهیجی در فاصله زمانی ۱۰۸۸-۱۰۹۵ ق. چشم از جهان فروبسته است.

پیکر پاک قطب الدین لاهیجی را به قم منتقل و در این سرزمین مقدس به خاک سپردند. مؤلف کتاب «منتخب التواریخ» می‌‌گوید: «از جمله رواتی که در قم مدفون‌اند عبارتند از: جناب محمد بن شیخ علی اللاهیجی الاشکوری مصنف کتاب محبوب القلوب و ایشان هم شیعه بودند و هم از تلامذه میرداماد».[۲۵]

پانویس

  1. پرش به بالا پیله، لفظی است گیلکی، به معنای بزرگ که در اینجا به معنای فقیه بزرگ است. (ر.ک: مقدمه محبوب القلوب، ترجمه سید احمد اردکانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۸).
  2. پرش به بالا ریحانةالادب، ج ۴، ص ۴۷۴؛ نجوم السماء، ص ۱۴۸.
  3. پرش به بالا مقدمه تفسر شریف لاهیجی، به قلم محدث ارموی، ص ۷.
  4. پرش به بالا مصفی المقال، ص ۳۷۰.
  5. پرش به بالا مقدمه تفسیر شریف لاهیجی، ص ۸.
  6. پرش به بالا محبوب القلوب، خطی، ص ۵۱.
  7. پرش به بالا همان، حاشیه.
  8. پرش به بالا همان، ص ۴.
  9. پرش به بالا همان، ص ۵۰-۵۵.
  10. پرش به بالا الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰.
  11. پرش به بالا طبقات اعلام الشیعه، قرن ۱۲، ص ۶۹۸.
  12. پرش به بالا الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰؛ محبوب القلوب، ج ۱، ص ۲۲۰.
  13. پرش به بالا مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۵.
  14. پرش به بالا همان، ص ۲۴؛ الذریعه، ج ۷، ص ۲۸۳.
  15. پرش به بالا تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۳.
  16. پرش به بالا مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۴.
  17. پرش به بالا تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۴۳.
  18. پرش به بالا حاشیه محبوب القلوب، ص ۵۲.
  19. پرش به بالا اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۴۳۱.
  20. پرش به بالا امل الآمل، شیخ حر عاملی، ج۲، ص۲۸۵.
  21. پرش به بالا الفوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص۹۳۶.
  22. پرش به بالا خاتمه مستدرک الوسائل، محقق نوری، ج۲، ص۲۲۹.
  23. پرش به بالا روضات الجنات، خوانساری، ج۶، ص۳۱۳؛ ریاض العلماء، افندی، ج۵، ص۱۲۴؛ ریحانة الادب، مدرس، ج۴، ص۶.
  24. پرش به بالا پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص ۵۰۴.
  25. پرش به بالا منتخب التواریخ، محمدهاشم خراسانی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۶ ش، ص ۴۹۴.

منابع

  • ستارگان حرم، محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی، جلد ۱۸، صفحه ۲۰۳-۲۱۷.
  • "قطب‌الدین لاهیجی دیلمی"، سایت فرهیختگان تمدن شیعه.