ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ «5»
هيچ امّتى از اجل خود نه پيش مىافتد و نه پس مىماند.
نکته ها
اجَل و حوادثى كه پيش مىآيد دو نوع است: حتمى و غيرحتمى. اجَل غيرحتمى با دعا و صدقه و كارهاى خير قابل تغيير است، امّا اجَل حتمى قابل تغيير نيست.
پیام ها
1- نه تنها افراد بلكه امّتها و تاريخ آنان زمانبندى واجَل دارند. «اجلا»
2- بقا و ثبات افراد وامّتها به دست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامههاى حتمى الهى، نقشى ندارد. ما تَسْبِقُ ... وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ «5»
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها: پيشى نگرفت هيچ امت و جماعتى را اجل آنان. وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ: و تأخير هم نيافت از وقت مقدر، بلكه وقتى رسيد مدت معلوم، حق تعالى هلاك فرمود ايشان را.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است كه مغرور نكند امهال سبحانى، كفار و معاندين را، و عذاب قهارى به وقت مقدر معلوم، نازل خواهد شد.
در ارشاد ديلمى «1» فرمود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم لا يغرنكم من ربّكم طول النّسية و تمادى الامهال و حسن التّقاضى فانّ اخذه اليم و عذابه شديد.
مغرور نكند شما را از جانب خدا طول كشيدن پاداش اعمال و خوش رفتارى و مدت امهال، پس بتحقيق فرا گرفتن سخط الهى دردناك، و عذاب سبحانى شديد است.
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ «5»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب و قرآن آشكار كننده است
بسا باشد كه آرزو كنند آنانكه كافر شدند كاش بودند مسلمانان
واگذار آنانرا بخورند و كامرانى كنند و مشغول كند آنها را آرزو پس زود باشد كه بدانند
و هلاك نكرديم هيچ بلدى را مگر آنكه بود برايش نوشتهاى دانسته شده
پيشى نگيرد هيچ گروهى اجلش را و باز پس نمانند.
تفسير
راجع به الر در سور سابقه، و كليّه فواتح السّور در اوّل سوره بقره بيانى وافى گذشت و مفاد آيه اوّل آنستكه اين سوره و آيات، آيتهاى آنكتاب موعود الهى است به پيغمبر خاتم و قرآن بيان كننده حقايق و احكام است و راجع بآيه دوّم عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نمودهاند كه چون روز قيامت شود منادى حق ندا كند كه داخل نميشود در بهشت مگر مسلمان پس در آنروز كفّار آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند و در مجمع نيز از آنحضرت اين معنى را نقل نموده و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون اهل آتش در آن جمع شوند و با آنها از اهل قبله كسانى باشند كه خدا امر فرموده، كفّار بمسلمانان گويند آيا شما مسلمان نبوديد گويند بلى بوديم گويند پس چه فائدهاى داشت اسلام براى شما كه با ما داخل آتش شديد گويند ما گناهكار بوديم و براى گناهانمان گرفتار شديم پس خداوند گفتگوى آنها را ميشنود و امر ميفرمايد اهل اسلام را از آتش بيرون آورند و در اين وقت كفّار ميگويند اى كاش ما مسلمان بوديم و ظاهرا مراد از اسلام ايمان است چون غير اهل ايمان از فرق مسلمانان مخلّد در آتش خواهند بود و محتمل است مراد آرزوى آنها در دنيا بعد از فتوحات اسلامى باشد كه ميگفتند كاش ما قبلا مسلمان شده بوديم
جلد 3 صفحه 244
تا در زمره سابقين در اسلام محسوب ميشديم در هر حال خداوند به پيغمبر خود دستور ميدهد كه آنها را بحال خودشان واگذار چون قابليّت هدايت را ندارند و تمام همّ و فكرشان مانند حيوانات مصروف بخوردن و لذت بردن از لذائذ فانيه دنياى دنى است و مشغول نموده است آنها را آرزوهاى طولانى كه بجائى نميرسد از فكر در مبدء و معاد ولى بعد از مرگ و روز جزا خواهند دانست كه چيزيكه بدرد آنها ميخورد عقائد حقّه و اعمال صالحه بود كه كسب نكردند و تهى دست با بار گران بمحشر آمدند در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه جز اين نيست ميترسم بر شما از دو چيز متابعت هوى و درازى آرزو امّا متابعت هوى پس باز ميدارد از حقّ و امّا درازى آرزو پس فراموش مينمايد آخرت را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود وقتى سزاوار شد ولايت خدا و سعادت مىآيد اجل ميان دو چشم و ميرود آرزو پشت سر و وقتى سزاوار شد ولايت شيطان و شقاوت مىآيد آرزو ميان دو چشم و ميرود اجل پشت سر و نبايد كفّار مغرور شوند از آنكه خداوند بآنها مهلت داده چون هيچ قوم و جماعت و اهل بلدى معذب نشدند و بهلاكت نرسيدند مگر آنكه اجل مقدر مكتوب در لوح محفوظ آنها رسيده بود و هيچ امّت و گروهى پيشى نميگيرند بر اجل محتوم خودشان و باز پس نميمانند از آن بلكه تمامى در موعد مقرّر مقدّر بهلاكت و مجازات اعمال خواهند رسيد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما تَسبِقُ مِن أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَستَأخِرُونَ «5»
سبقت نميگيرد از هر امتي مدت خود را و تاخير هم نمياندازد اجل بمعني مدت است که سر رسد چنانچه در باب معاملات در معامله نسيه و معامله سلف بايد مدت اداء ثمن يا مثمن معين و معلوم باشد که قبل از مدت حق مطالبه ندارد و بانقضاء مدت وجوب اداء ميآورد اگر طرف مطالبه كند و اينکه آيه شريفه براي تسلية قلوب مؤمنين است و براي دفع توهم كفار است چون نوعا خيال ميكنند که بقاء و ثبات آنها باختيار و دست آنها است و لذا، ميروند خود را بيمه ميكنند در اداره بيمه بتوهم اينكه اداره ميتواند آنها را نگاهداري كند و آني مهلت ندارد حتي دارد از ملك الموت تقاضاي تأخير يك سال يا يك ماه و هفته و روز و ساعات بلكه دقائق ميكنند و ميگويد آنات عمر تمام شد ديگر در دنيا روزي نداري.
بلي آجال دو قسم است حتمي و معلّقي و معلقي را هم خداوند ميداند معلق عليه واقع ميشود يا نه و در واقع آنهم برگشت بحتمي ميكند مثل لوح محو و اثبات و لوح محفوظ که ذكر شد، لكن خداوند ممكن است طول عمر و كوتاهي او را تقدير فرمايد لذا يكي از دعاها طلب طول عمر است (اللهم طول اعمارنا).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- و «هیچ امت و جمعیتی از اجل معین خود پیشی نمیگیرد، و هیچ یک نیز عقب نخواهد افتاد» (ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما یَسْتَأْخِرُونَ).
سنت الهی همه جا این بوده که به قدر کافی مهلت برای تجدید نظر و بیداری و آگاهی بدهد، حوادث دردناک، و وسائل رحمت را یکی پس از دیگری میفرستد، تهدید میکند، تشویق میکند، اخطار مینماید تا حجت بر همه مردم تمام شود.
ولی هنگامی که این مهلت به پایان رسید سرنوشت قطعی دامنشان را خواهد گرفت.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: