آیه 152 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۖ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۖ وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<151 آیه 152 سوره انعام 153>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید جز به آن وجه که نیکوتر است تا آنکه به حدّ رشد و کمال رسد. و به راستی و عدالت، کیل و وزن را تمام بدهید. ما هیچ کس را جز به قدر توانایی او تکلیف نکرده‌ایم. و هرگاه سخنی گویید به عدالت گرایید هر چند درباره خویشاوندان باشد، و به عهد خود وفا کنید. این است سفارش خدا به شما، باشد که متذکر و هوشمند شوید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do not approach the orphan’s property, except in the best [possible] manner, until he comes of age. And observe fully the measure and the balance with justice.’ We task no soul except according to its capacity. ‘And when you speak, be fair, even if it were a relative; and fulfill Allah’s covenant. This is what He enjoins upon you so that you may take admonition.’

معانی کلمات آیه

اشد: اشد: قوه و نيرو. مراد از آن، رشد و تعقل و كمال است.

الكيل: كيل: پيمانه كردن و پيمانه، مصدر و آلت آن آمده است.

القسط: (به كسر قاف) عدالت و نصيبى كه از روى عدالت باشد. به معنى ظلم نيز آيد. اسم فاعل اولى مقسط، دومى قاسط است. در قاموس و اقرب گويد: آن به كسر اول، به معنى عدل و به فتح آن، به معنى ظلم و انحراف است.

وسعها: وسع (بر وزن قفل): طاقت و توانايى. سعه در اصل به معنى گسترش است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‌ وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «152»

به مال يتيم نزديك نشويد (و در آن تصرّفى نكنيد) مگر به نيكوترين (طريقه‌اى كه به صلاح او باشد) تا به حد بلوغ و رشد خود برسد. (در داد و ستدها) پيمانه و ترازو را با عدالت تمام دهيد. ما هيچ‌كس را جز به اندازه‌ى‌

جلد 2 - صفحه 583

توانش تكليف نمى‌كنيم. و هرگاه سخن مى‌گوييد (چه در قضاوت و چه در شهادت) عدالت را رعايت كنيد، هر چند (به زيان) خويشاوندتان باشد و به عهد و پيمان خدا وفا كنيد. اينها امورى است كه خداوند، شمارا به آن سفارش كرده است، باشد كه ياد كنيد و پند بگيريد.

نکته ها

خداوند، كارهاى خود را به نحو احسن انجام مى‌دهد: «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» «1»، «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «2»، «نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ» «3» و ...، از ما هم خواسته كه كارهايمان به نحو احسن باشد، «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «4» چه در تصرّفات و فعاليّت‌هاى اقتصادى، «إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «5»، چه در گفتگو با مخالفان، «جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «6»، چه در پذيرش سخنان ديگران، «يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» «7» و چه بدى‌هاى مردم را با بهترين نحو جواب دادن، «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ» «8» كه در تمام اين موارد، كلمه‌ى «احسن» به كار رفته است.

قوم حضرت شعيب، به خاطر كم فروشى گرفتار عذاب شدند. در قرآن نيز سه بار از كم‌فروشى نهى شده است.

كلمه‌ى «كيل» هم به معناى پيمانه است و هم به معناى پيمانه كردن. كلمه‌ى «قسط» هم مى‌تواند مربوط به‌ «أَوْفُوا» باشد يعنى پرداخت، عادلانه باشد و هم مربوط به «كيل و ميزان» باشد، يعنى خود پيمانه و ترازو سالم باشد. البتّه نتيجه هر دو يكى است.

پیام ها

1- چون يتيم مدافعى ندارد و اموالش لغزشگاه است مواظب باشيم. «لا تَقْرَبُوا»


«1». مؤمنون، 14.

«2». تين، 4.

«3». زمر، 23.

«4». هود، 7.

«5». انعام، 152.

«6». نحل، 125.

«7». زمر، 18.

«8». مؤمنون، 96.

جلد 2 - صفحه 584

2- براى حفظ حقوق ايتام بايد بهترين طريقه‌ى بهره‌گيرى از اموال و دارايى او انتخاب شود. «بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ». جز كسانى كه اهليّت اقتصادى و تقواى كافى دارند، نبايد ديگران به مال يتيم نزديك شوند. لا تَقْرَبُوا ... إِلَّا

3- وقتى ايتام به رشد و تجربه‌ى كافى رسيدند، سلطه‌ى خود را از آنان برداريد. «حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ»

4- نظام اقتصادى جامعه‌ى اسلامى بايد بر اساس قسط باشد. «بِالْقِسْطِ»

5- اگر اجراى عدالت در حدّ اعلى ممكن نيست، لااقلّ در حدّ توان و امكان مراعات كنيد. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»

6- هيچ‌يك از دستورات و اوامر و نواهى الهى، فوق طاقت انسان نيست. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»

7- بدون قدرت، تكليفى نيست. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»

8- عدالت، هم در رفتار و هم در گفتار، يك اصل است. أَوْفُوا الْكَيْلَ‌ ... وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا (در گواهى‌ها، وصيّت‌ها، قضاوت‌ها، صدور حكم‌ها، انتقادها و ستايش‌ها، عدالت را مراعات كنيم.)

9- به پيمان‏هاى الهى (كه شامل فرمان‏هاى عقل و وحى و وجدان وفطرت مى‏شود) وفادار باشيم‏ ( «عهد اللَّه» هم شامل پيمانى است كه خدا با انسان دارد و هم پيمانى كه انسان با خدا مى‌بندد) «بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا»

10- رابطه‌ى خويشاوندى را بر ضابطه‌ى حقّ و عدل، ترجيح ندهيم. «فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‌»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع