واقعه مرج صفر در شام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 1 محرم|سال= سال 14 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 1 محرم|سال= سال ۱۴ هجری قمری}}  
اين نبرد كه در منطقه «مرج صفر» در حوالى [[دمشق]] (مركز [[شام]]) واقع شد، به جنگ «روز مرج صفر» معروف گرديده است. [[ابوبکر|ابوبكر]] بن ابى قحافه پس از سركوبى [[مرتد|مرتدان]] و آنهايى كه پس از رحلت [[پیامبر]] صلى الله عليه و آله و سلم راه [[ارتداد]] را در پيش گرفته بودند، سپاه بزرگى از مسلمانان [[مدينه]]، [[مكه]]، [[طائف]] و ديگر مناطق [[نجد]] و [[حجاز]] فراهم نمود و آنان را براى نبرد با روميان، عازم شام كرد.
+
این نبرد که در منطقه «مرج صفر» در حوالى [[دمشق]] (مرکز [[شام]]) واقع شد، به جنگ «مرج صفر» معروف گردیده است.  
  
وى، سه پرچم براى سه تن از فرماندهان بست و آنان را به فرماندهى سپاه منصوب كرد. آن سه عبارت بودند از: [[خالد بن سعيد بن عاص]] ، [[شرحبيل بن حسنه]] و [[عمرو بن عاص]]. امارت كل فرماندهى را بر عهده [[ابو عبيده جراح]] و پس از او بر عهده [[يزيد بن ابى سفيان]] گذاشت.
+
[[ابوبکر|ابوبکر بن ابى قحافه]] پس از سرکوبى [[ارتداد|مرتدان]] پس از رحلت [[پیامبر]] صلى الله علیه و آله، سپاه بزرگى از مسلمانان [[مدینه]]، [[مکه]]، [[طائف]] و دیگر مناطق [[نجد]] و [[حجاز]] فراهم نمود و آنان را براى نبرد با رومیان، عازم [[شام]] کرد. وى، سه پرچم براى سه تن از فرماندهان بست و آنان را به فرماندهى سپاه منصوب کرد. آن سه عبارت بودند از: [[خالد بن سعید بن عاص‌]]، شرحبیل بن حسنه و [[عمرو بن عاص]]. امارت کل فرماندهى را بر عهده [[ابو عبیده جراح]] و پس از او بر عهده یزید بن ابى سفیان گذاشت. همچنین خالد بن مغیره را که در [[عراق]] بسر مى برد به کمک جنگجویان مسلمان در شام فرستاد و هر چند گاهى تعدادى از افراد مناطق اسلامى را تجهیز و براى تقویت سربازان به شام اعزام مى نمود.<ref> فتوح البلدان، ص ۱۴۹.</ref>
  
همچنين [[خالد بن مغيره]] را كه در [[عراق]] بسر مى برد به كمك جنگجويان مسلمان در شام فرستاد و هر چند گاهى تعدادى از افراد مناطق اسلامى را تجهيز و براى تقويت سربازان به شام اعزام مى نمود.<ref> فتوح البلدان، ص 149.</ref> سرانجام ميان مسلمانان و روميان در مناطق مختلفى از شام، نبرد و درگيرى آغاز گرديد و مدت ها به طول كشيد و از طرفين تعداد بى شمارى كشته، زخمى و اسير گرديدند ولى در بسيارى از اين نبردها، پيروزى با سپاه مسلمين بود و شهرهاى شام يكى پس از ديگرى بدست مسلمانان گشوده مى شد.<ref> تاريخ خلفا، ص 49.</ref>
+
سرانجام میان مسلمانان و رومیان در مناطق مختلفى از شام، نبرد و درگیرى آغاز گردید و مدت ها به طول کشید و از طرفین تعداد بى شمارى کشته، زخمى و اسیر گردیدند؛ ولى در بسیارى از این نبردها، پیروزى با سپاه مسلمین بود و شهرهاى شام یکى پس از دیگرى بدست مسلمانان گشوده مى شد.<ref> تاریخ خلفا، ص ۴۹.</ref>
  
نبرد «مرج صفر» بنابر روايت «[[فتوح البلدان]]» در هلال [[محرم]] سال 14 هجرى قمرى آغاز گرديد. در آن زمان، ابوبكر وفات يافته و خلافت به [[عمر بن خطاب]] منتقل شده بود.
+
نبرد «مرج صفر» بنابر روایت «[[فتوح البلدان (کتاب)|فتوح البلدان]]» در هلال [[ماه محرم|محرم]] سال ۱۴ هجرى قمرى آغاز گردید. در آن زمان، [[ابوبکر|ابوبکر]] وفات یافته و [[خلافت]] به [[عمر بن خطاب]] منتقل شده بود. این نبرد که از بزرگترین درگیرى هاى مسلمانان و [[مسیحیت|مسیحیان]] بود، پیش از فتح [[دمشق]] و بیست روز پس از نبرد معروف «[[جنگ اجنادین|اجنادین]]» واقع گردید.  
  
اين نبرد كه از بزرگترين درگيرى هاى مسلمانان و [[مسيحيان]] بود، پيش از فتح دمشق و بيست روز پس از نبرد معروف ([[اجنادين]]) واقع گرديد.
+
در این معرکه، تعداد زیادى از مسلمانان و مسیحیان کشته و جنگجویان زیادى زخمى و از کار افتاده شدند، خون کشته شدگان و زخمیان جنگ، آب رودخانه را رنگین کرده بود. تنها از مسلمانان بیش از چهار هزار تن زخمى شده بودند ولى تلفات و خسارت هاى دشمن به مراتب از مسلمانان بیشتر و زیادتر بود. به همین جهت رومیان، ناچار به هزیمت شده و با خوارى تمام به سوى دمشق و [[بیت المقدس]] عقب نشینى کرده و مسلمانان را به پیشروى و فتوحات بزرگتر امیدوار نمودند.
  
در اين معركه، تعداد زیادى از مسلمانان و مسيحيان كشته و جنگجويان زيادى زخمى و از كار افتاده شدند، خون كشته شدگان و زخميان جنگ آب رودخانه را رنگين كرده بود. تنها از مسلمانان بيش از چهار هزار تن زخمى شده بودند ولى تلفات و خسارت هاى دشمن به مراتب از مسلمانان بيشتر و زيادتر بود. به همين جهت روميان، ناچار به هزيمت شده و با خوارى تمام به سوى دمشق و [[بيت المقدس]] عقب نشينى كرده و مسلمانان را به پيشروى و فتوحات بزرگتر اميدوار نمودند.
+
[[خالد بن سعید بن عاص‌]]، از جمله کشته شدگان این نبرد بود و در گردنش ‍شمشیرى برّنده (صمصام) آویزان بود.<ref>خالد بن سعید، این شمشیر را در اواخر عمر شریف پیامبر صلى الله علیه و آله در نبرد با مرتدان اهل یمن و از دست عمرو بن معدى کرب به چنگ آورده بود و آن را همیشه با خود حمل کرده و بر گردنش آویزان مى نمود (فتوح البلدان، ص ۱۶۲).</ref> [[معاویه|معاویة بن ابى سفیان]] که به عنوان یک سرباز در آن نبرد حضور داشت و بعدها پس از وفات ابوعبیده جراح و برادرش یزید بن ابى سفیان، به مقام و منصب عالى شام دست یافته بود، در آن جنگ آن صمصام را براى کسب افتخار تصاحب کرد. ولى پس از مدتى سعید بن عاص بن سعید با معاویه درباره صمصام منازعه کرد و در نزد [[عثمان بن عفان]] شکایت نمود. عثمان به نفع سعید حکم کرد و سعید، صمصام را از معاویه گرفت.
  
خالد بن سعيد بن عاص، از جمله كشته شدگان اين نبرد بود و در گردنش ‍ شمشيرى برنده (صمصام) آويزان بود. [[معاویه|معاوية]] بن ابى سفيان كه به عنوان يك سرباز در آن نبرد حضور داشت و بعدها پس از وفات ابوعبيده جراح و برادرش يزيد بن ابى سفيان، به مقام و منصب عالى شام دست يافته بود، در آن جنگ آن صمصام را براى كسب افتخار تصاحب كرد. ولى پس از مدتى [[سعيد بن عاص]] بن سعيد با معاويه درباره صمصام منازعه كرد و در نزد [[عثمان بن عفان]] شكايت نمود. عثمان به نفع سعيد حكم كرد و سعيد، صمصام را از معاويه گرفت.
+
این شمشیر در تاریخ خلفاى [[بنی امیه|بنى امیه]] و [[حکومت بنی عباس|بنى عباس]] دست به دست گردید، تا این که سرانجام به [[واثق عباسى]] (متوفى ۲۳۲ هجرى) رسید و به دستور وى آن را صیقل دادند، ولیکن پس از صیقل دادن آن تغییر حالت داد.
 
 
اين شمشير در تاريخ خلفاى [[بنی امیه|بنى اميه]] و [[حکومت بنی عباس|بنى عباس]] دست به دست گرديد، تا اين كه سر آخر به [[واثق عباسى]] (متوفى 232 هجرى قمرى) رسيد و به دستور وى آن را صيقل دادند وليكن پس از صيقل دادن آن تغيير حالت داد.
 
 
 
لازم به يادآورى است كه خالد بن سعيد، اين شمشير را در اواخر عمر شريف پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در نبرد با مرتدان اهل [[یمن|يمن]] و از دست [[عمر و بن معدى كرب]] به چنگ آورده بود<ref>فتوح البلدان، ص 162.</ref> و آن را هميشه با خود حمل كرده و بر گردنش آويزان مى نمود.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۲۲: سطر ۱۸:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
روز شمار تاریخ اسلام، سید تقی واردی، جلد اول (ماه محرم) (نقل با تلخیص).
+
 
 +
* روز شمار تاریخ اسلام، سید تقی واردی، جلد اول (ماه محرم).
  
 
[[رده:وقایع ماه محرم]]
 
[[رده:وقایع ماه محرم]]
 
[[رده:سال ۱۴ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۱۴ هجری قمری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۱

تقویم هجری قمری

روز واقعه:1 محرم
سال ۱۴ هجری قمری

این نبرد که در منطقه «مرج صفر» در حوالى دمشق (مرکز شام) واقع شد، به جنگ «مرج صفر» معروف گردیده است.

ابوبکر بن ابى قحافه پس از سرکوبى مرتدان پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله، سپاه بزرگى از مسلمانان مدینه، مکه، طائف و دیگر مناطق نجد و حجاز فراهم نمود و آنان را براى نبرد با رومیان، عازم شام کرد. وى، سه پرچم براى سه تن از فرماندهان بست و آنان را به فرماندهى سپاه منصوب کرد. آن سه عبارت بودند از: خالد بن سعید بن عاص‌، شرحبیل بن حسنه و عمرو بن عاص. امارت کل فرماندهى را بر عهده ابو عبیده جراح و پس از او بر عهده یزید بن ابى سفیان گذاشت. همچنین خالد بن مغیره را که در عراق بسر مى برد به کمک جنگجویان مسلمان در شام فرستاد و هر چند گاهى تعدادى از افراد مناطق اسلامى را تجهیز و براى تقویت سربازان به شام اعزام مى نمود.[۱]

سرانجام میان مسلمانان و رومیان در مناطق مختلفى از شام، نبرد و درگیرى آغاز گردید و مدت ها به طول کشید و از طرفین تعداد بى شمارى کشته، زخمى و اسیر گردیدند؛ ولى در بسیارى از این نبردها، پیروزى با سپاه مسلمین بود و شهرهاى شام یکى پس از دیگرى بدست مسلمانان گشوده مى شد.[۲]

نبرد «مرج صفر» بنابر روایت «فتوح البلدان» در هلال محرم سال ۱۴ هجرى قمرى آغاز گردید. در آن زمان، ابوبکر وفات یافته و خلافت به عمر بن خطاب منتقل شده بود. این نبرد که از بزرگترین درگیرى هاى مسلمانان و مسیحیان بود، پیش از فتح دمشق و بیست روز پس از نبرد معروف «اجنادین» واقع گردید.

در این معرکه، تعداد زیادى از مسلمانان و مسیحیان کشته و جنگجویان زیادى زخمى و از کار افتاده شدند، خون کشته شدگان و زخمیان جنگ، آب رودخانه را رنگین کرده بود. تنها از مسلمانان بیش از چهار هزار تن زخمى شده بودند ولى تلفات و خسارت هاى دشمن به مراتب از مسلمانان بیشتر و زیادتر بود. به همین جهت رومیان، ناچار به هزیمت شده و با خوارى تمام به سوى دمشق و بیت المقدس عقب نشینى کرده و مسلمانان را به پیشروى و فتوحات بزرگتر امیدوار نمودند.

خالد بن سعید بن عاص‌، از جمله کشته شدگان این نبرد بود و در گردنش ‍شمشیرى برّنده (صمصام) آویزان بود.[۳] معاویة بن ابى سفیان که به عنوان یک سرباز در آن نبرد حضور داشت و بعدها پس از وفات ابوعبیده جراح و برادرش یزید بن ابى سفیان، به مقام و منصب عالى شام دست یافته بود، در آن جنگ آن صمصام را براى کسب افتخار تصاحب کرد. ولى پس از مدتى سعید بن عاص بن سعید با معاویه درباره صمصام منازعه کرد و در نزد عثمان بن عفان شکایت نمود. عثمان به نفع سعید حکم کرد و سعید، صمصام را از معاویه گرفت.

این شمشیر در تاریخ خلفاى بنى امیه و بنى عباس دست به دست گردید، تا این که سرانجام به واثق عباسى (متوفى ۲۳۲ هجرى) رسید و به دستور وى آن را صیقل دادند، ولیکن پس از صیقل دادن آن تغییر حالت داد.

پانویس

  1. فتوح البلدان، ص ۱۴۹.
  2. تاریخ خلفا، ص ۴۹.
  3. خالد بن سعید، این شمشیر را در اواخر عمر شریف پیامبر صلى الله علیه و آله در نبرد با مرتدان اهل یمن و از دست عمرو بن معدى کرب به چنگ آورده بود و آن را همیشه با خود حمل کرده و بر گردنش آویزان مى نمود (فتوح البلدان، ص ۱۶۲).

منابع

  • روز شمار تاریخ اسلام، سید تقی واردی، جلد اول (ماه محرم).