محمد بن حنفیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(فارسی کردن ک و ی)
سطر ۱: سطر ۱:
محمد بن حنفیه فرزند امام علی علیه السلام از خوله بنت جعفر است. کنیه او ابوالقاسم است و از شخصيت هاى برجسته عالم اسلام است.  
+
محمد بن حنفیه فرزند [[امام علی علیه السلام]] از خوله بنت جعفر است. کنیه او ابوالقاسم است و از شخصیت هاى برجسته عالم اسلام است.  
  
 
==ولادت==
 
==ولادت==
محمد حنيفه در عصر خلافت عمر بن خطاب (در حدود سال 16 هجرى قمرى) در [[مدينه]] منوره ديده به جهان گشود. پس از فرزندان [[حضرت فاطمه]] زهرا عليه السلام، محمد حنفيه نخستين فرزند حضرت على عليه السلام از ساير همسرانش مى باشد.
+
محمد حنیفه در عصر خلافت عمر بن خطاب (در حدود سال 16 هجرى قمرى) در [[مدینه]] منوره دیده به جهان گشود. پس از فرزندان [[حضرت فاطمه]] زهرا علیه السلام، محمد حنفیه نخستین فرزند حضرت على علیه السلام از سایر همسرانش مى باشد.
  
نسب مادری محمد حنفیه خوله بنت جعفر بن قيس بن مسلمه بن عبيد بن ثعلبه بن يربوع بن ثعلبه بن دول بن حنيفة بن جيم.<ref>انساب الاشراف، ص 110؛ الارشاد، ج 1، ص 354 و كشف الغمه، ج 1، ص 590.</ref>
+
نسب مادری محمد حنفیه خوله بنت جعفر بن قیس بن مسلمه بن عبید بن ثعلبه بن یربوع بن ثعلبه بن دول بن حنیفة بن جیم.<ref>انساب الاشراف، ص 110؛ الارشاد، ج 1، ص 354 و کشف الغمه، ج 1، ص 590.</ref>
چون نسب مادرى محمد، به حنيفه بن جيم مى رسد وى ملقب به ابن حنيفه و يا محمد بن حنيفه گرديد.
+
چون نسب مادرى محمد، به حنیفه بن جیم مى رسد وى ملقب به ابن حنیفه و یا محمد بن حنیفه گردید.
  
درباره ازدواج حضرت على عليه السلام با خوله، دو روايت ذكر شده است. بنا به روايت اول، در عصر [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم گروهى از مردم يمن و اطراف آن از دين اسلام روگردان شده و راه ارتداد را در پيش ‍ گرفتند. حضرت على عليه السلام از جانب پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ماموريت يافت براى ارشاد و تبليغ مردم و در صورت لزوم مبارزه با دشمنان و مرتدان، به اين منطقه اعزام گردد.
+
درباره ازدواج حضرت على علیه السلام با خوله، دو روایت ذکر شده است. بنا به روایت اول، در عصر [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم گروهى از مردم یمن و اطراف آن از دین اسلام روگردان شده و راه ارتداد را در پیش ‍ گرفتند. حضرت على علیه السلام از جانب پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ماموریت یافت براى ارشاد و تبلیغ مردم و در صورت لزوم مبارزه با دشمنان و مرتدان، به این منطقه اعزام گردد.
  
آن حضرت پس از نبرد با «بنى زبيد» گروهى از آنان را اسير كرد كه خوله نيز در ميان آنان بود و در تقسيم غنايم و اسيران، وى نصيب حضرت على عليه السلام شد. خوله براى حضرت على عليه السلام پس از شهادت حضرت زهرا عليه السلام، محمد را به دنيا آورد. اما بنا به روايت ديگر در اوائل خلافت ابوبكر، در طايفه بنى اسد و بنى حنيفه به نزاع و نبرد پرداختند و در آن ميان، خوله به اسارت بنى اسد درآمد.
+
آن حضرت پس از نبرد با «[[بنى زبید]]» گروهى از آنان را اسیر کرد که خوله نیز در میان آنان بود و در تقسیم غنایم و اسیران، وى نصیب حضرت على علیه السلام شد. خوله براى حضرت على علیه السلام پس از شهادت [[حضرت زهرا علیها السلام]]، محمد را به دنیا آورد. اما بنا به روایت دیگر در اوائل خلافت [[ابوبکر]]، در طایفه [[بنى اسد]] و [[بنى حنیفه]] به نزاع و نبرد پرداختند و در آن میان، خوله به اسارت بنى اسد درآمد.
  
آنان، وى را به [[مدينه]] آورده و در معرض فروش قرار دادند. حضرت على عليه السلام وى را از آنان خريدارى كرد. پس از مدتى، طايفه خوله از اين امر آگاهى يافته و به محضر حضرت على عليه السلام در مدينه آمدند و خواستار آزادى و بازگرداندن خوله شدند. حضرت على عليه السلام وى را آزاد كرد و سپس با پرداخت مهريه، وى را به ازدواج خويش درآورد.
+
آنان، وى را به [[مدینه]] آورده و در معرض فروش قرار دادند. حضرت على علیه السلام وى را از آنان خریدارى کرد. پس از مدتى، طایفه خوله از این امر آگاهى یافته و به محضر حضرت على علیه السلام در مدینه آمدند و خواستار آزادى و بازگرداندن خوله شدند. حضرت على علیه السلام وى را آزاد کرد و سپس با پرداخت مهریه، وى را به ازدواج خویش درآورد.
  
از آن پس «خوله» به عنوان يكى از همسران امام على بن ابى طالب عليه السلام درآمد و براى آن حضرت، محمد را به دنيا آورد كه هم نام و هم كنيه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود.<ref>انساب الاشراف، ص 110.</ref>
+
از آن پس «خوله» به عنوان یکى از همسران امام على بن ابى طالب علیه السلام درآمد و براى آن حضرت، محمد را به دنیا آورد که هم نام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بود.<ref>انساب الاشراف، ص 110.</ref>
  
 
==پرورش محمد بن حنفیه توسط امام علی علیه السلام==
 
==پرورش محمد بن حنفیه توسط امام علی علیه السلام==
  
حضرت على عليه السلام پس از فرزندانش از فاطمه زهرا عليهاالسلام كه در انسانيت، نمونه و بى همتا بوده اند، به برخى از فرزندان خود از ساير همسرانشان نيز علاوه بر محبت پدری به خاطر [[تقوا]]، متانت و مجاهدت علاقه ويژه اى داشت. محمد بن حنيفه از جمله اينها بود.
+
حضرت على علیه السلام پس از فرزندانش از فاطمه زهرا علیهاالسلام که در انسانیت، نمونه و بى همتا بوده اند، به برخى از فرزندان خود از سایر همسرانشان نیز علاوه بر محبت پدری به خاطر [[تقوا]]، متانت و مجاهدت علاقه ویژه اى داشت. محمد بن حنیفه از جمله اینها بود.
  
در روايات چندى آمده است كه حضرت على عليه السلام پيش از ازدواج با خوله حنيفه، از [[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله و سلم اذن خواست كه اگر خداوند، پسر ديگرى به وى عنايت كند. نام و كنيه اش را نام و كنيه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم يعنى محمد و ابوالقاسم قرار دهد.
+
در روایات چندى آمده است که حضرت على علیه السلام پیش از ازدواج با خوله حنیفه، از [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله و سلم اذن خواست که اگر خداوند، پسر دیگرى به وى عنایت کند. نام و کنیه اش را نام و کنیه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم یعنى محمد و ابوالقاسم قرار دهد.
  
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نيز چنين اجازه اى به حضرت على عليه السلام داد و به اين صورت، نام محمد حنفيه از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و اميرمؤمنان عليه السلام برگزيده شد.<ref>انساب الاشراف، ص 111.</ref>
+
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نیز چنین اجازه اى به حضرت على علیه السلام داد و به این صورت، نام محمد حنفیه از سوى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و امیرمؤمنان علیه السلام برگزیده شد.<ref>انساب الاشراف، ص 111.</ref>
  
از آن هنگامى كه محمد حنفيه از مادرش خوله، متولد گرديد پيوسته مورد تربيت و مراقبت اميرمؤمنان عليه السلام قرار داشت. آن حضرت از وى مردى عالم، شجاع، نيرومند و مبارز ساخت كه در جنگ هاى جمل و صفين رشادت هاى ويژه اى از خود بروز داد كه شگفتى دوستان و دشمنان را برانگيخت.
+
از آن هنگامى که محمد حنفیه از مادرش خوله، متولد گردید پیوسته مورد تربیت و مراقبت امیرمؤمنان علیه السلام قرار داشت. آن حضرت از وى مردى عالم، شجاع، نیرومند و مبارز ساخت که در جنگ هاى جمل و صفین رشادت هاى ویژه اى از خود بروز داد که شگفتى دوستان و دشمنان را برانگیخت.
  
حضرت على عليه السلام در اواخر عمر شريف خود پس از زخمى شدن در [[مسجد كوفه]] به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادى و بسترى شدن در خانه، سفارش هاى چندى به اطرافيان، اصحاب و پيروان خود به ويژه به فرزندانش نمود كه برخى از وصاياى آن حضرت، ثبت و ضبط گرديده است.
+
حضرت على علیه السلام در اواخر عمر شریف خود پس از زخمى شدن در [[مسجد کوفه]] به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادى و بسترى شدن در خانه، سفارش هاى چندى به اطرافیان، اصحاب و پیروان خود به ویژه به فرزندانش نمود که برخى از وصایاى آن حضرت، ثبت و ضبط گردیده است.
  
از جمله اين كه آن حضرت، سفارش هايى به دو فرزند والامقامش [[امام حسن]] عليه السلام و [[امام حسين]] عليه السلام نمود و آنان را به [[تقوا]]، پرهيز از دنيا، گفتار حق، ترحم به يتيمان، دستگيرى از مستمندان، پشتيبانى از ستمديدگان و مبارزه با ستمكاران، عمل به كتاب خدا و موارد ديگر وصيت كرد. سپس به فرزند ديگرش محمد حنفيه فرمود: آيا تو نيز آنچه را به برادرانت سفارش كرده ام ، به گوش گرفته اى؟ محمد گفت: آرى، اى پدر.
+
از جمله این که آن حضرت، سفارش هایى به دو فرزند والامقامش [[امام حسن]] علیه السلام و [[امام حسین]] علیه السلام نمود و آنان را به [[تقوا]]، پرهیز از دنیا، گفتار حق، ترحم به یتیمان، دستگیرى از مستمندان، پشتیبانى از ستمدیدگان و مبارزه با ستمکاران، عمل به کتاب خدا و موارد دیگر وصیت کرد. سپس به فرزند دیگرش محمد حنفیه فرمود: آیا تو نیز آنچه را به برادرانت سفارش کرده ام ، به گوش گرفته اى؟ محمد گفت: آرى، اى پدر.
  
حضرت فرمود: تو را نيز به مانند آنچه به برادرانت گفته ام، سفارش مى كنم و ديگر اين كه نسبت به برادرانت (حسن و حسين عليه السلام) تعظيم و توقير نمايى. زيرا حق آنان بر تو بسيار است و هيچ گاه بدون مصلحت آنان، اقدام به كارى نكنى. سپس حضرت على عليه السلام به [[امام حسن]] و [[امام حسين]] عليه السلام فرمود: شما را نيز به محمد سفارش مى كنم كه او برادر شما و فرزند پدرتان مى باشد. مى دانيد كه پدرتان وى را دوست مى دارد و به او علاقمند است.<ref>كشف الغمه، ج 1، ص 574.</ref>
+
حضرت فرمود: تو را نیز به مانند آنچه به برادرانت گفته ام، سفارش مى کنم و دیگر این که نسبت به برادرانت (حسن و حسین علیه السلام) تعظیم و توقیر نمایى. زیرا حق آنان بر تو بسیار است و هیچ گاه بدون مصلحت آنان، اقدام به کارى نکنى. سپس حضرت على علیه السلام به [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیه السلام فرمود: شما را نیز به محمد سفارش مى کنم که او برادر شما و فرزند پدرتان مى باشد. مى دانید که پدرتان وى را دوست مى دارد و به او علاقمند است.<ref>کشف الغمه، ج 1، ص 574.</ref>
  
 
==محمد بن حنفیه پس از شهادت پدر==
 
==محمد بن حنفیه پس از شهادت پدر==
  
محمد حنفيه در ايام امامت برادرانش امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام هميشه در كنار آنان بود و فراز و نشيب هاى روزگار و مسائل سياسى گوناگون پس از شهادت حضرت على عليه السلام او را از برادرانش جدا نكرد. او به امامت برادران بزرگوارش، هميشه واقف و خرسند بود.
+
محمد حنفیه در ایام امامت برادرانش امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام همیشه در کنار آنان بود و فراز و نشیب هاى روزگار و مسائل سیاسى گوناگون پس از شهادت حضرت على علیه السلام او را از برادرانش جدا نکرد. او به امامت برادران بزرگوارش، همیشه واقف و خرسند بود.
  
از محمد حنيفه نقل شده است كه درباره برادرش [[امام حسين]] عليه السلام گفت: ان الحسين اعلمنا علما، و اثقلنا حلما، و اقربنا من رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و آله رحما، كان اماما فقيها...<ref>[[بحارالانوار]]، ج 10، ص 140.</ref>
+
از محمد حنیفه نقل شده است که درباره برادرش [[امام حسین]] علیه السلام گفت: ان الحسین اعلمنا علما، و اثقلنا حلما، و اقربنا من رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و آله رحما، کان اماما فقیها...<ref>[[بحارالانوار]]، ج 10، ص 140.</ref>
  
همانا حسين عليه السلام از جهت دانش، از همه ما داناتر و از جهت بردبارى از همه ما سنگين تر است و در انتساب به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از همه ما به وى نزديكتر است. او امامى است فقيه و...
+
همانا حسین علیه السلام از جهت دانش، از همه ما داناتر و از جهت بردبارى از همه ما سنگین تر است و در انتساب به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از همه ما به وى نزدیکتر است. او امامى است فقیه و...
  
هنگامى كه [[امام حسين]] عليه السلام پس از [[مرگ]] معاويه، از بيعت با يزيد امتناع كرد و قصد خروج نمود، محمد حنفيه به محضر امام حسين عليه السلام رسيد و با او در اين كار مشورت كرد. وى، امام حسين عليه السلام را از قيام بر ضد دستگاه جبار يزيد بر حذر نمود و به آن حضرت تاكيد كرد به [[مكه]] رود و در آن جا مدتى بماند و سپس به منطقه اى هجرت كند كه مردمش خواهان وى باشند.
+
هنگامى که [[امام حسین]] علیه السلام پس از [[مرگ]] معاویه، از بیعت با یزید امتناع کرد و قصد خروج نمود، محمد حنفیه به محضر امام حسین علیه السلام رسید و با او در این کار مشورت کرد. وى، امام حسین علیه السلام را از قیام بر ضد دستگاه جبار یزید بر حذر نمود و به آن حضرت تاکید کرد به [[مکه]] رود و در آن جا مدتى بماند و سپس به منطقه اى هجرت کند که مردمش خواهان وى باشند.
  
امام حسين عليه السلام نيز به سوى مكه رهسپار شد و به برادرش محمد گفت: من عازم مكه معظمه گرديده ام و برادران، فرزندان و شيعيان خود را با خويش مى برم، تو اگر مى خواهى در [[مدينه]] بمان و ديده بان و چشم من باش. هر آنچه در اين جا روى مى دهد مرا باخبر گردان.
+
امام حسین علیه السلام نیز به سوى مکه رهسپار شد و به برادرش محمد گفت: من عازم مکه معظمه گردیده ام و برادران، فرزندان و شیعیان خود را با خویش مى برم، تو اگر مى خواهى در [[مدینه]] بمان و دیده بان و چشم من باش. هر آنچه در این جا روى مى دهد مرا باخبر گردان.
  
سپس امام حسين عليه السلام وصيت نامه اى نوشت و به محمد حنفيه سپرد. امام حسين عليه السلام پس از ورود به مكه خانه خدا، در هشتم [[ذى الحجه]] سال 60 قمرى عازم كوفه شد و در آنجا نيز محمد حنفيه با [[امام حسين]] عليه السلام مشورت كرد و از او خواهش نمود كه از اين سفر صرفنظر كند و به سوى كوفه نرود، چون مردم كوفه اهل وفا نيستند و با آن حضرت همان خواهند كرد كه با پدرش كردند. اما امام حسين عليه السلام تصميم خود را گرفته بود و حاضر نبود كه از رفتن به [[عراق]] صرفنظر كند. آن حضرت با وداع محمد حنفيه عازم عراق گرديد.<ref>منتهى الامال، ج 1، 298 و 321 و الارشاد، ج 2، ص 34.</ref>
+
سپس امام حسین علیه السلام وصیت نامه اى نوشت و به محمد حنفیه سپرد. امام حسین علیه السلام پس از ورود به مکه خانه خدا، در هشتم [[ذى الحجه]] سال 60 قمرى عازم کوفه شد و در آنجا نیز محمد حنفیه با [[امام حسین]] علیه السلام مشورت کرد و از او خواهش نمود که از این سفر صرفنظر کند و به سوى کوفه نرود، چون مردم کوفه اهل وفا نیستند و با آن حضرت همان خواهند کرد که با پدرش کردند. اما امام حسین علیه السلام تصمیم خود را گرفته بود و حاضر نبود که از رفتن به [[عراق]] صرفنظر کند. آن حضرت با وداع محمد حنفیه عازم عراق گردید.<ref>منتهى الامال، ج 1، 298 و 321 و الارشاد، ج 2، ص 34.</ref>
  
در واقع كربلا كه از بنى هاشم و فرزندان و فرزندزادگان اميرمؤمنان عليه السلام تعداد زيادى كشته و زخمى شده بودند، نامى از محمد حنفيه و فرزندانش ذكر نگرديده است. به نظر مى آيد كه محمد حنفيه و فرزندانش، امام حسين عليه السلام را از مكه معظمه به بعد، همراهى نكردند.
+
در واقع کربلا که از بنى هاشم و فرزندان و فرزندزادگان امیرمؤمنان علیه السلام تعداد زیادى کشته و زخمى شده بودند، نامى از محمد حنفیه و فرزندانش ذکر نگردیده است. به نظر مى آید که محمد حنفیه و فرزندانش، امام حسین علیه السلام را از مکه معظمه به بعد، همراهى نکردند.
  
==محمد حنفیه پس از شهادت امام حسين عليه السلام==
+
==محمد حنفیه پس از شهادت امام حسین علیه السلام==
  
محمد حنفيه پس از شهادت [[امام حسين]] عليه السلام و اهل بيت او در [[كربلا]]، بسيار اندوهگين و سوگوار بود و نفرتى تمام از دستگاه جبار امويان در او پديد آمده بود. به همين جهت قيام هايى كه پس از شهادت امام حسين عليه السلام بر ضد امويان برپا مى شد، مورد تاييد محمد حنفيه قرار مى گرفت. نمونه بارز آنها، قيام مردم [[مدينه]] به رهبرى عبدالله بن حنظله - معروف به واقعه حره - و قيام مختار در [[كوفه]] است.
+
محمد حنفیه پس از شهادت [[امام حسین]] علیه السلام و اهل بیت او در [[کربلا]]، بسیار اندوهگین و سوگوار بود و نفرتى تمام از دستگاه جبار امویان در او پدید آمده بود. به همین جهت قیام هایى که پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر ضد امویان برپا مى شد، مورد تایید محمد حنفیه قرار مى گرفت. نمونه بارز آنها، قیام مردم [[مدینه]] به رهبرى عبدالله بن حنظله - معروف به واقعه حره - و قیام مختار در [[کوفه]] است.
  
يكى از فرزندان او، به نام جعفر بن محمد در واقعه حره كه مسلم بن عقبه به فرمان يزيد بن معاويه، مردم بى گناه [[مدينه]] را قتل عام كرد، در [[ذى الحجه]] سال 63 قمرى به قتل رسيد. همچنين محمد حنفيه به خاطر پشتيبانى از قيام مختار در كوفه، سختى ها و فشارهاى زيادى از سوى عبدالله بن زبير (حاكم خود خوانده حجاز) و عاملانش تحمل نمود.
+
یکى از فرزندان او، به نام جعفر بن محمد در واقعه حره که مسلم بن عقبه به فرمان یزید بن معاویه، مردم بى گناه [[مدینه]] را قتل عام کرد، در [[ذى الحجه]] سال 63 قمرى به قتل رسید. همچنین محمد حنفیه به خاطر پشتیبانى از قیام مختار در کوفه، سختى ها و فشارهاى زیادى از سوى عبدالله بن زبیر (حاکم خود خوانده حجاز) و عاملانش تحمل نمود.
  
ناگفته نماند كه پس از شهادت [[امام حسين]] عليه السلام، بر محمد حنفيه گمان شده بود كه چون ارشد اولاد اميرمؤمنان عليه السلام پس از حسنين عليه السلام است و امام حسين عليه السلام نيز در ظاهر بر شخصى خاصى سفارش نكرده است، پس امامت شيعيان به او منتقل شده است و هموست كه جانشين برادر شهيدش امام حسين عليه السلام شده است.
+
ناگفته نماند که پس از شهادت [[امام حسین]] علیه السلام، بر محمد حنفیه گمان شده بود که چون ارشد اولاد امیرمؤمنان علیه السلام پس از حسنین علیه السلام است و امام حسین علیه السلام نیز در ظاهر بر شخصى خاصى سفارش نکرده است، پس امامت شیعیان به او منتقل شده است و هموست که جانشین برادر شهیدش امام حسین علیه السلام شده است.
  
اما پس از مناظره با [[امام زين العابدين]] عليه السلام كه عهده دار امامت شيعيان بود و داورى خواهى آن دو از حجرالاسود در خانه خدا و گواهى حجرالاسود بر امامت زين العابدين عليه السلام، حقيقت و واقعيت بر محمد حنفيه آشكار گرديد و عارف بر امامت آن حضرت شد.<ref>الاحتجاج، ج 2، ص 46.</ref>
+
اما پس از مناظره با [[امام زین العابدین]] علیه السلام که عهده دار امامت شیعیان بود و داورى خواهى آن دو از حجرالاسود در خانه خدا و گواهى حجرالاسود بر امامت زین العابدین علیه السلام، حقیقت و واقعیت بر محمد حنفیه آشکار گردید و عارف بر امامت آن حضرت شد.<ref>الاحتجاج، ج 2، ص 46.</ref>
  
بنا به روايتى، وى پاى مبارك امام زين العابدين عليه السلام را بوسيد و گفت: امامت، مخصوص تو است.<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 23.</ref>
+
بنا به روایتى، وى پاى مبارک امام زین العابدین علیه السلام را بوسید و گفت: امامت، مخصوص تو است.<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 23.</ref>
  
 
==درگذشت محمد حنفیه==
 
==درگذشت محمد حنفیه==
  
وى در اول ماه [[محرم]] سال 81 هجرى قمرى در سن 65 سالگى در خلافت عبدالملك بن مروان بدرود حيات گفت.
+
وى در اول ماه [[محرم]] سال 81 هجرى قمرى در سن 65 سالگى در خلافت عبدالملک بن مروان بدرود حیات گفت.
  
پس از درگذشت او، فرزندش ابوهاشم و بنا به روايتى ابان بن عثمان، والى مدينه بر وى نمازگزارد. بلاذرى به نقل از واقدى، سال وفات محمد حنفيه را، 82 قمرى ذكر كرده است.<ref>همان، ص 111.</ref>
+
پس از درگذشت او، فرزندش ابوهاشم و بنا به روایتى ابان بن عثمان، والى مدینه بر وى نمازگزارد. بلاذرى به نقل از واقدى، سال وفات محمد حنفیه را، 82 قمرى ذکر کرده است.<ref>همان، ص 111.</ref>
  
درباره محل وفاتش نيز اختلاف است. برخى ايله، برخى طائف و گروهى مدينه را محل درگذشتش مى دانند. ولى ظاهرا همه اتفاق دارند بر اين كه مدفنش در قبرستان بقيع، واقع در [[مدينه]] منوره مى باشد.
+
درباره محل وفاتش نیز اختلاف است. برخى ایله، برخى طائف و گروهى مدینه را محل درگذشتش مى دانند. ولى ظاهرا همه اتفاق دارند بر این که مدفنش در قبرستان بقیع، واقع در [[مدینه]] منوره مى باشد.
  
  
 
==فرزندان==
 
==فرزندان==
محمد حنفيه داراى 24 فرزند است كه 14 تن پسر و 10 تن دختر بودند. اعقاب وى از دو پسرش على و جعفر مى باشد.<ref> منتهى الامال، ج 1، ص 186.</ref>
+
محمد حنفیه داراى 24 فرزند است که 14 تن پسر و 10 تن دختر بودند. اعقاب وى از دو پسرش على و جعفر مى باشد.<ref> [[منتهى الامال]]، ج 1، ص 186.</ref>
  
==كيسانيه==
+
==[[کیسانیه]]==
  
برخى از شيعيان، پس از شهادت امام حسين عليه السلام اعتقاد به امامت محمد حنفيه پيدا كرده و به «كيسانيه» معروف شدند. اين مذاهب، نخستين انشعابى بود كه در ميان شيعيان اميرمؤمنان عليه السلام و پيروان اهل بيت عليه السلام به وجود آمد.
+
برخى از شیعیان، پس از شهادت امام حسین علیه السلام اعتقاد به امامت محمد حنفیه پیدا کرده و به «کیسانیه» معروف شدند. این مذاهب، نخستین انشعابى بود که در میان شیعیان امیرمؤمنان علیه السلام و پیروان اهل بیت علیه السلام به وجود آمد.
  
كيسانيه معتقد بودند كه محمد حنفيه، امام چهارم شيعيان و همان مهدى موعود است كه در كوه هاى رضوى (كوهستانى در يمن) جاى كرده است و روزى ظهور خواهد نمود.<ref>شيعه در اسلام، ص 33.</ref>
+
کیسانیه معتقد بودند که محمد حنفیه، امام چهارم شیعیان و همان مهدى موعود است که در کوه هاى رضوى (کوهستانى در یمن) جاى کرده است و روزى ظهور خواهد نمود.<ref>شیعه در اسلام، ص 33.</ref>
  
گرچه مدتى براى اين مذاهب انحرافى، پيروانى در عالم اسلام به وجود آمد ولى خوشبختانه هم اكنون، اين مذهب منقرض شده و اثرى از آن نيست.
+
گرچه مدتى براى این مذاهب انحرافى، پیروانى در عالم اسلام به وجود آمد ولى خوشبختانه هم اکنون، این مذهب منقرض شده و اثرى از آن نیست.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۴۳

محمد بن حنفیه فرزند امام علی علیه السلام از خوله بنت جعفر است. کنیه او ابوالقاسم است و از شخصیت هاى برجسته عالم اسلام است.

ولادت

محمد حنیفه در عصر خلافت عمر بن خطاب (در حدود سال 16 هجرى قمرى) در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پس از فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیه السلام، محمد حنفیه نخستین فرزند حضرت على علیه السلام از سایر همسرانش مى باشد.

نسب مادری محمد حنفیه خوله بنت جعفر بن قیس بن مسلمه بن عبید بن ثعلبه بن یربوع بن ثعلبه بن دول بن حنیفة بن جیم.[۱] چون نسب مادرى محمد، به حنیفه بن جیم مى رسد وى ملقب به ابن حنیفه و یا محمد بن حنیفه گردید.

درباره ازدواج حضرت على علیه السلام با خوله، دو روایت ذکر شده است. بنا به روایت اول، در عصر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گروهى از مردم یمن و اطراف آن از دین اسلام روگردان شده و راه ارتداد را در پیش ‍ گرفتند. حضرت على علیه السلام از جانب پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ماموریت یافت براى ارشاد و تبلیغ مردم و در صورت لزوم مبارزه با دشمنان و مرتدان، به این منطقه اعزام گردد.

آن حضرت پس از نبرد با «بنى زبید» گروهى از آنان را اسیر کرد که خوله نیز در میان آنان بود و در تقسیم غنایم و اسیران، وى نصیب حضرت على علیه السلام شد. خوله براى حضرت على علیه السلام پس از شهادت حضرت زهرا علیها السلام، محمد را به دنیا آورد. اما بنا به روایت دیگر در اوائل خلافت ابوبکر، در طایفه بنى اسد و بنى حنیفه به نزاع و نبرد پرداختند و در آن میان، خوله به اسارت بنى اسد درآمد.

آنان، وى را به مدینه آورده و در معرض فروش قرار دادند. حضرت على علیه السلام وى را از آنان خریدارى کرد. پس از مدتى، طایفه خوله از این امر آگاهى یافته و به محضر حضرت على علیه السلام در مدینه آمدند و خواستار آزادى و بازگرداندن خوله شدند. حضرت على علیه السلام وى را آزاد کرد و سپس با پرداخت مهریه، وى را به ازدواج خویش درآورد.

از آن پس «خوله» به عنوان یکى از همسران امام على بن ابى طالب علیه السلام درآمد و براى آن حضرت، محمد را به دنیا آورد که هم نام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بود.[۲]

پرورش محمد بن حنفیه توسط امام علی علیه السلام

حضرت على علیه السلام پس از فرزندانش از فاطمه زهرا علیهاالسلام که در انسانیت، نمونه و بى همتا بوده اند، به برخى از فرزندان خود از سایر همسرانشان نیز علاوه بر محبت پدری به خاطر تقوا، متانت و مجاهدت علاقه ویژه اى داشت. محمد بن حنیفه از جمله اینها بود.

در روایات چندى آمده است که حضرت على علیه السلام پیش از ازدواج با خوله حنیفه، از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم اذن خواست که اگر خداوند، پسر دیگرى به وى عنایت کند. نام و کنیه اش را نام و کنیه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم یعنى محمد و ابوالقاسم قرار دهد.

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نیز چنین اجازه اى به حضرت على علیه السلام داد و به این صورت، نام محمد حنفیه از سوى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و امیرمؤمنان علیه السلام برگزیده شد.[۳]

از آن هنگامى که محمد حنفیه از مادرش خوله، متولد گردید پیوسته مورد تربیت و مراقبت امیرمؤمنان علیه السلام قرار داشت. آن حضرت از وى مردى عالم، شجاع، نیرومند و مبارز ساخت که در جنگ هاى جمل و صفین رشادت هاى ویژه اى از خود بروز داد که شگفتى دوستان و دشمنان را برانگیخت.

حضرت على علیه السلام در اواخر عمر شریف خود پس از زخمى شدن در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادى و بسترى شدن در خانه، سفارش هاى چندى به اطرافیان، اصحاب و پیروان خود به ویژه به فرزندانش نمود که برخى از وصایاى آن حضرت، ثبت و ضبط گردیده است.

از جمله این که آن حضرت، سفارش هایى به دو فرزند والامقامش امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام نمود و آنان را به تقوا، پرهیز از دنیا، گفتار حق، ترحم به یتیمان، دستگیرى از مستمندان، پشتیبانى از ستمدیدگان و مبارزه با ستمکاران، عمل به کتاب خدا و موارد دیگر وصیت کرد. سپس به فرزند دیگرش محمد حنفیه فرمود: آیا تو نیز آنچه را به برادرانت سفارش کرده ام ، به گوش گرفته اى؟ محمد گفت: آرى، اى پدر.

حضرت فرمود: تو را نیز به مانند آنچه به برادرانت گفته ام، سفارش مى کنم و دیگر این که نسبت به برادرانت (حسن و حسین علیه السلام) تعظیم و توقیر نمایى. زیرا حق آنان بر تو بسیار است و هیچ گاه بدون مصلحت آنان، اقدام به کارى نکنى. سپس حضرت على علیه السلام به امام حسن و امام حسین علیه السلام فرمود: شما را نیز به محمد سفارش مى کنم که او برادر شما و فرزند پدرتان مى باشد. مى دانید که پدرتان وى را دوست مى دارد و به او علاقمند است.[۴]

محمد بن حنفیه پس از شهادت پدر

محمد حنفیه در ایام امامت برادرانش امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام همیشه در کنار آنان بود و فراز و نشیب هاى روزگار و مسائل سیاسى گوناگون پس از شهادت حضرت على علیه السلام او را از برادرانش جدا نکرد. او به امامت برادران بزرگوارش، همیشه واقف و خرسند بود.

از محمد حنیفه نقل شده است که درباره برادرش امام حسین علیه السلام گفت: ان الحسین اعلمنا علما، و اثقلنا حلما، و اقربنا من رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و آله رحما، کان اماما فقیها...[۵]

همانا حسین علیه السلام از جهت دانش، از همه ما داناتر و از جهت بردبارى از همه ما سنگین تر است و در انتساب به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از همه ما به وى نزدیکتر است. او امامى است فقیه و...

هنگامى که امام حسین علیه السلام پس از مرگ معاویه، از بیعت با یزید امتناع کرد و قصد خروج نمود، محمد حنفیه به محضر امام حسین علیه السلام رسید و با او در این کار مشورت کرد. وى، امام حسین علیه السلام را از قیام بر ضد دستگاه جبار یزید بر حذر نمود و به آن حضرت تاکید کرد به مکه رود و در آن جا مدتى بماند و سپس به منطقه اى هجرت کند که مردمش خواهان وى باشند.

امام حسین علیه السلام نیز به سوى مکه رهسپار شد و به برادرش محمد گفت: من عازم مکه معظمه گردیده ام و برادران، فرزندان و شیعیان خود را با خویش مى برم، تو اگر مى خواهى در مدینه بمان و دیده بان و چشم من باش. هر آنچه در این جا روى مى دهد مرا باخبر گردان.

سپس امام حسین علیه السلام وصیت نامه اى نوشت و به محمد حنفیه سپرد. امام حسین علیه السلام پس از ورود به مکه خانه خدا، در هشتم ذى الحجه سال 60 قمرى عازم کوفه شد و در آنجا نیز محمد حنفیه با امام حسین علیه السلام مشورت کرد و از او خواهش نمود که از این سفر صرفنظر کند و به سوى کوفه نرود، چون مردم کوفه اهل وفا نیستند و با آن حضرت همان خواهند کرد که با پدرش کردند. اما امام حسین علیه السلام تصمیم خود را گرفته بود و حاضر نبود که از رفتن به عراق صرفنظر کند. آن حضرت با وداع محمد حنفیه عازم عراق گردید.[۶]

در واقع کربلا که از بنى هاشم و فرزندان و فرزندزادگان امیرمؤمنان علیه السلام تعداد زیادى کشته و زخمى شده بودند، نامى از محمد حنفیه و فرزندانش ذکر نگردیده است. به نظر مى آید که محمد حنفیه و فرزندانش، امام حسین علیه السلام را از مکه معظمه به بعد، همراهى نکردند.

محمد حنفیه پس از شهادت امام حسین علیه السلام

محمد حنفیه پس از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت او در کربلا، بسیار اندوهگین و سوگوار بود و نفرتى تمام از دستگاه جبار امویان در او پدید آمده بود. به همین جهت قیام هایى که پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر ضد امویان برپا مى شد، مورد تایید محمد حنفیه قرار مى گرفت. نمونه بارز آنها، قیام مردم مدینه به رهبرى عبدالله بن حنظله - معروف به واقعه حره - و قیام مختار در کوفه است.

یکى از فرزندان او، به نام جعفر بن محمد در واقعه حره که مسلم بن عقبه به فرمان یزید بن معاویه، مردم بى گناه مدینه را قتل عام کرد، در ذى الحجه سال 63 قمرى به قتل رسید. همچنین محمد حنفیه به خاطر پشتیبانى از قیام مختار در کوفه، سختى ها و فشارهاى زیادى از سوى عبدالله بن زبیر (حاکم خود خوانده حجاز) و عاملانش تحمل نمود.

ناگفته نماند که پس از شهادت امام حسین علیه السلام، بر محمد حنفیه گمان شده بود که چون ارشد اولاد امیرمؤمنان علیه السلام پس از حسنین علیه السلام است و امام حسین علیه السلام نیز در ظاهر بر شخصى خاصى سفارش نکرده است، پس امامت شیعیان به او منتقل شده است و هموست که جانشین برادر شهیدش امام حسین علیه السلام شده است.

اما پس از مناظره با امام زین العابدین علیه السلام که عهده دار امامت شیعیان بود و داورى خواهى آن دو از حجرالاسود در خانه خدا و گواهى حجرالاسود بر امامت زین العابدین علیه السلام، حقیقت و واقعیت بر محمد حنفیه آشکار گردید و عارف بر امامت آن حضرت شد.[۷]

بنا به روایتى، وى پاى مبارک امام زین العابدین علیه السلام را بوسید و گفت: امامت، مخصوص تو است.[۸]

درگذشت محمد حنفیه

وى در اول ماه محرم سال 81 هجرى قمرى در سن 65 سالگى در خلافت عبدالملک بن مروان بدرود حیات گفت.

پس از درگذشت او، فرزندش ابوهاشم و بنا به روایتى ابان بن عثمان، والى مدینه بر وى نمازگزارد. بلاذرى به نقل از واقدى، سال وفات محمد حنفیه را، 82 قمرى ذکر کرده است.[۹]

درباره محل وفاتش نیز اختلاف است. برخى ایله، برخى طائف و گروهى مدینه را محل درگذشتش مى دانند. ولى ظاهرا همه اتفاق دارند بر این که مدفنش در قبرستان بقیع، واقع در مدینه منوره مى باشد.


فرزندان

محمد حنفیه داراى 24 فرزند است که 14 تن پسر و 10 تن دختر بودند. اعقاب وى از دو پسرش على و جعفر مى باشد.[۱۰]

کیسانیه

برخى از شیعیان، پس از شهادت امام حسین علیه السلام اعتقاد به امامت محمد حنفیه پیدا کرده و به «کیسانیه» معروف شدند. این مذاهب، نخستین انشعابى بود که در میان شیعیان امیرمؤمنان علیه السلام و پیروان اهل بیت علیه السلام به وجود آمد.

کیسانیه معتقد بودند که محمد حنفیه، امام چهارم شیعیان و همان مهدى موعود است که در کوه هاى رضوى (کوهستانى در یمن) جاى کرده است و روزى ظهور خواهد نمود.[۱۱]

گرچه مدتى براى این مذاهب انحرافى، پیروانى در عالم اسلام به وجود آمد ولى خوشبختانه هم اکنون، این مذهب منقرض شده و اثرى از آن نیست.

پانویس

  1. انساب الاشراف، ص 110؛ الارشاد، ج 1، ص 354 و کشف الغمه، ج 1، ص 590.
  2. انساب الاشراف، ص 110.
  3. انساب الاشراف، ص 111.
  4. کشف الغمه، ج 1، ص 574.
  5. بحارالانوار، ج 10، ص 140.
  6. منتهى الامال، ج 1، 298 و 321 و الارشاد، ج 2، ص 34.
  7. الاحتجاج، ج 2، ص 46.
  8. منتهى الامال، ج 2، ص 23.
  9. همان، ص 111.
  10. منتهى الامال، ج 1، ص 186.
  11. شیعه در اسلام، ص 33.

منابع

روز شمار تاریخ اسلام، سید تقی واردی، جلد اول (ماه محرم) (نقل با تلخیص).