غزوه حمراء الأسد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پانویس)
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
 
*رسول جعفریان،سیره رسول خدا،انتشارات دلیل ما
 
*رسول جعفریان،سیره رسول خدا،انتشارات دلیل ما
 
*مغازى تاريخ جنگهاى پيامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م 207)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مركز نشر دانشگاهى، چ دوم، 1369ش.
 
*مغازى تاريخ جنگهاى پيامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م 207)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مركز نشر دانشگاهى، چ دوم، 1369ش.
 
+
{{غزوات پیامبر اکرم}}
 
[[رده:جنگ های صدر اسلام]]
 
[[رده:جنگ های صدر اسلام]]
 
[[رده:غزوات پیامبر اکرم]]
 
[[رده:غزوات پیامبر اکرم]]
[[رده:سال 3 هجری قمری]]
+
[[رده:سال ۳ هجری قمری]]
 
[[رده: پیامبر اکرم]]
 
[[رده: پیامبر اکرم]]

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۵

اين جنگ در روز يكشنبه هشتم شوال سال سوم صورت گرفته است، پيامبر (ص) جمعه همان هفته به مدينه برگشت و مدت غيبت آن حضرت پنج روز بود.هدف این غزوه جلوگیری از حمله دوباره قریش به مدینه پس از غزوه احد بوده است.

فرمان به تقیب قریشیان

وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به مدينه آمده خبرى به دستش رسيد كه مشركان، از اين كه مدينه را رها كرده و به سوى مكه بازگشته‌ اند، پشيمان شده ‌اند[۱]؛روز دوم پس از بازگشت مسلمانان از نبرد احد رسول خدا (ص) به فرمان پروردگار، ياران خويش را فرمان داد كه در تعقيب قريش، به سوى حمراء الاسد، مكانى در هشت يا ده ميلى مدينه حركت كنند. اين فراخوان كه حضرت فرماندهى نيروها را شخصا بر عهده داشت، بر مسلمانان خسته از جنگ احد، سخت آمد. از اين رو خداوند نازل فرمود: وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ. [۲] سستى مكنيد، و غمگين مشويد كه شما برتريد.

چه کسانی حق شرکت در این غزوه را داشتند؟

  1. برخی از مورخان می نویسند:رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دستور داد تا اصحابى كه در احد حضور داشته ‌اند، حتى مجروحانى كه توان راه رفتن دارند آماده رفتن به سوى مشركين شوند. آيه 172 از سوره آل عمران درباره اجابت فرمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم توسط اين افراد است كه حتى بعد از مجروح شدن، دعوت خدا و رسول را پذيرفتند
  2. اما عده ای دیگر براین باورند که از میان اصحاب احد تنها آنانی که مجروح شده بودند حق شرکت در این غزوه را داشته اند و افرادی که فرار کرده اند حق شرکت در این غزوه را نداشته اند.قمى روايت كرده كه جبرئيل بر پيغمبر (ص) فرود آمد و گفت:محمّد، خداوند ترا فرمان مى ‌دهد كه از پى اين قوم بروى و كسى با تو بيرون نمى‌ آيد، مگر آنان كه زخمى بر تن دارند. پس حضرت فرمود كه‌ نادى مجروحان را براى حركت فراخواند.[۳]

گويند: شصت سوار [۴] يا هفتاد نفر[۵] همراه رسول خدا (ص) بيرون آمدند.جابر ابن عبدالله انصاری به پيامبر (ص) گفت: اى رسول خدا، منادى فرياد مى‌ زد كسى كه ديروز در جنگ شركت نكرده باشد، حق ندارد با شما بيرون بيايد. من ديروز مشتاق حضور در جنگ احد بودم ولى پدرم به من دستور داد كه پيش خواهرهايم بمانم و گفت: پسرم، صحيح نيست كه هر دوى ما اينها را بدون مرد رها كنيم، من بر ايشان مى ‌ترسم چون دختركانى ضعيف و ناتوانند، من با رسول خدا مى‌ روم شايد خداوند مرتبه و درجه شهادت را به من لطف فرمايد. پس، من پيش خواهرانم ماندم و خداوند او را برگزيد و شهادت را روزى او كرد و حال آنكه من هم آرزو داشتم كه به شهادت برسم، اكنون استدعا دارم اجازه دهى كه همراه شما بيايم. پس، پيامبر (ص) اجازه فرمود. جابر گويد: غير از من كسى كه در جنگ احد شركت نكرده بود، همراه رسول خدا نبود، گروهى ديگر هم كه در جنگ احد شركت نكرده بودند، چنين تقاضايى از پيامبر (ص) كردند، ولى آن حضرت موافقت نفرمود.[۶]

رسول خدا (ص)، عبد اللّه بن امّ مكتوم را در مدينه جانشين خود كرد و پرچم را به دست على (ع) داد.

وحشت در دل قریشیان

ناراحتی قریش از بازگشت به مکه

قريش در روحاء، در فاصله سى و پنج يا چهل و سه ميلى مدينه فرود آمده بودند. آنان همديگر را سرزنش مى‌كردند و مى‌گفتند: نه محمّد را كشتيد و نه دختران نارپستان را به اسيرى گرفتيد و پشت سر خود سوار كرديد. اشراف ايشان را كشتيم و پيش از آن كه آنان را درمانده و ريشه كن سازيم و كار را تمام كنيم، برگشتيم. بازگرديد و پيش از آن كه شوكت گيرند، ريشه آنان را بزنيد.

امّا صفوان بن اميه گفت: حمله نكنيد، اين قوم جنگيده‌ اند و ما ترسيديم كه آنان را جنگى غير از آنچه صورت گرفت، باشد. يا گفت: اينك محمّد و يارانش از آنچه به آنان رسيده به شدّت خشمگين هستند. به خداى سوگند، ايمن نيستم كه اگر برگشتيد، نيروهايى از اوس و خزرج را كه در احد حاضر نبودند، جمع نكنند. آنگاه شما را زير دست و پاى خود له كنند و بر شما چيره شوند و حال آن كه هم اكنون شما غالب هستيد ...»

فرار قریشیان

پيغمبر (ص) به راه خود ادامه داد تا در حمراء الاسد فرود آمد. شب‌ها در پانصد محل آتش مى‌ افروختند. چنان كه شعله‌ هاى آتش از مسافت‌هاى دور ديده مى شد. آوازه سپاه و آتش به همه جا رسيد و دشمن از آن وحشت كرد.

معبد خزاعى كه در آن هنگام مشرك بود، در راه مكّه از اردوى مسلمانان گذر كرد. مردم خزاعه، مسلمان و مشركشان خير خواه رسول خدا (ص) بودند. معبد، اندوه خود را از آنچه در احد به مسلمانان رسيد، ابراز داشت. وقتى به ابو سفيان و يارانش رسيد، به آنان گفت: محمّد با سپاهى كه هرگز نديده‌ام، آكنده از خشم در تعقيب شمايند. اين على بن ابى طالب است كه در مقدّمه سپاه وى مى‌ آيد.[۷] همه كسانى كه در احد حاضر نبودند، از كرده خويش پشيمان‌ هستند و اينك به او پيوسته ‌اند و خشمگين مى‌ آيند. پيش از اين كه از اينجا حركت كنيد، پيشانى اسب‌هاى سپاه محمّد هويدا خواهد شد. از اين سخنان وحشت در دل مشركان افتاد و به سرعت كوچ كردند.پيغمبر (ص) نیز پس از سه روز اقامت در حمراء الاسد به مدينه بازگشت.

نتایج این غزوه

رسول خدا (ص) مى ‌دانست كه اگر به حمراء الاسد نرود، نتايج جنگ احد به نفع قريش به شرح زير خواهد بود:

  1. بازگشت اعتماد به نفس قريش و افزايش فشار براى جنگ با مسلمانان و اعمال خشونت و لجاجت هر چه بيشتر در مواضع خويش بر ضدّ مدينه.
  2. بهره‌بردارى تبليغاتى براى تضعيف موقعيت رسول خدا (ص) نزد قبايل عرب و افزايش گستاخى و جسارت آنان براى مقاومت در مقابل حضرت و پاسخ مثبت به درخواست‌هاى جنگ با مدينه.
  3. نفوذ ضعف و سستى در پايه‌هاى حكومت رسول خدا (ص) در مدينه پس از آن كه دشمنان و رقباى داخلى حضرت، خواه منافقان و خواه يهوديان، كاملا مرعوب شده بودند. شماتت و اظهار سرور و شادمانى منافقان و يهوديان از نتايج نبرد احد، دليل اين نكته است.
  4. تضعيف ايمان شمارى از مسلمانان سست ايمان و دودل.
  5. بازايستادن كسانى كه از نظر روانى براى پذيرش اسلام آماده شده بودند تا عادى شدن اوضاع و مشخص شدن مواضع طرف‌هاى درگير

پانویس

  1. سيره رسول خدا(ص)، جعفريان ،ص:523
  2. آل عمران (3): 172.
  3. تفسير قمى، 1/ 125؛ بحار الانوار، 20/ 64
  4. البداء و التاريخ، 4/ 205
  5. مجمع البيان، 2/ 539.
  6. المغازى/ترجمه،متن،ص:247
  7. . بحار الانوار، 20/ 99؛ اعلام الورى، 86.

منابع

  • سيرت جاودانه / ترجمه‌ الصحيح من سيرة النبي الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى / مترجم محمد سپهرى‌، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى‌، 1384 ش‌
  • رسول جعفریان،سیره رسول خدا،انتشارات دلیل ما
  • مغازى تاريخ جنگهاى پيامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م 207)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مركز نشر دانشگاهى، چ دوم، 1369ش.
غزوات پیامبر اکرم (ص)
2 هجری غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره‌ * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق‌
3 هجری غزوه بدر * غزوه غطفان‌ * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد
4 هجری غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد
5 هجری غزوه دومة الجندل‌ * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه‌
6 هجری غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه
7 هجری غزوه خيبر
8 هجری غزوه فتح مكه‌ * غزوه حنين * غزوه طائف‌
9 هجری غزوه تبوك‌