مرتضی حائری یزدی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ مرتضی حائرى یزدى (1406ـ1334 ق) فقیه و عالم امامى، فرزند شیخ عبدالکریم حائری . وی موسس صندوق ذخیره علوى در قم و عضو مجلس خبرگان قانون اساسى بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود.

ولادت

مرتضى حائری یزدی فرزند آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حايرى يزدى مؤسس حوزه علمیه قم، روز چهاردهم ذى الحجه سال 1334 هـ.ق (1295 شمسی) در اراك به دنيا آمد.[۱]

تحصیل و استادان

حاج آقا مرتضى حائرى در خاندان علم و فضيلت و تقوا رشد نمود و در تحصيل علم و دانش بسيار كوشا بود، بعد از اتمام دروس مقدماتى، فقه و اصول و فلسفه را نزد استادان شايسته و آيات عظام فراگرفت.

وی علاوه پدرش -آيت الله شيخ عبدالكريم حایرى (متوفى 1355 هـ.ق)- از عالمان بزرگ دیگری نیز بهره مند شد، از جمله:

  1. آيت الله سيد محمدرضا گلپايگانى: وى مى فرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آيت الله مؤسس به من فرمود: فرائد الاصول را براى ايشان درس بگو، و به او اجازه بده كه حرف بزند و مطلبى كه به ذهنش مى آيد بيان كند. كاملاً معلوم است كه مرحوم پدرشان بسيار عنايت داشتند كه فقاهت و اجتهاد فرزندشان شكوفا شود و به مراتب عالى علمى نايل گردد.[۲]
  2. آيت الله سيد محمدتقى خوانسارى (متوفى 1371 هـ.ق)
  3. آيت الله سيد محمد محقق داماد (متوفى 1388 هـ.ق) داماد حاج شيخ عبدالكريم حائرى
  4. آيت الله سيد محمد حجت كوه كمره اى (متوفى 1372 هـ.ق) پدر خانم حاج آقا مرتضى حائرى
  5. آيت الله سيد حسين بروجردى (متوفى 1380 هـ.ق)
  6. آيت الله امام خمينى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران (متوفى 1368 ه.ش).[۳]

تدريس و شاگردان

آيت الله حاج آقا مرتضى، بيش از چهل سال در حوزه علميه قم به تدريس سطح و خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان ممتازى تربيت و تحويل جامعه داد. وى در نحوه تدريس كمتر به نقل اقوال ديگر علما مى پرداخت، ولى در تقسيم بندى مطالب و تبيين ادله آن و انتخاب نظر خويش بسيار دقيق و ممتاز بود.[۴]

بعضى از شاگردان مرتضى حائرى یزدی عبارتند از:

  1. آيت الله حاج سيد عباس خاتم يزدى
  2. آيت الله حاج شيخ حسين شب زنده دار
  3. آيت الله محمدمهدى ربانى املشى
  4. آيت الله محمد محمدى رى شهرى
  5. حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين امراللهى كه فعلا مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد مى باشد.
  6. حجت الاسلام حاج ميرزا محمد پيشوايى ترك آبادى.[۵]
  7. حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين بهجتى، امام جمعه اردكان
  8. حجت الاسلام حاج سيد على آقا محقق داماد، خواهرزاده حاج آقا مرتضى حائرى
  9. حجت الاسلام محمدحسين اشعرى
  10. حجت الاسلام سيد حسن آل طه
  11. حجت الاسلام سيد صادق حسينى مآب يزدى.[۶]

ويژگي‌هاى اخلاقى

مرحوم حاج آقا مرتضى فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آيت الله مؤسس مى باشد كه زهد و تقوا، ساده زيستى، دورى از مظاهر فريبنده دنيا، ناديده گرفتن تشريفات ظاهرى، پرهيز از خلاف گويى و تملق و ديگر صفات نيكو را از آن پدر بزرگوارش به ارث برده بود. با آن كه فقيهى ماهر و مجتهد و استادى ژرف انديش بود، رساله عمليه ننوشت و هيچ گاه دنبال مرجعيت نبود.[۷]

عدالت:

به مرحوم آيت الله حائری گفتند، شما پول هاى سهم امام و سهم سادات را در منزل نگهدارى نكنيد، ممكن است اتفاقى بيفتد. ايشان فرمودند: «ما كسى در خانه نداريم، جز آقا مرتضى كه عادل است و مهدى كه پسر خوبى است».[۸]

پرهيز از دروغ:

مردى كه خدمتكار آقا مرتضى بود گفت: يك روز آقايى آمد درِ منزل و از آقا مرتضى كمكى مى خواست كه در توان آقا نبود. كسى از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نيست. ايشان برآشفت و گفت يعنى دروغ بگوييم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند. هرگاه مى خواست كسى را تأييد كند مى گفت: تا به حال از او دروغ نشنيدم.[۹]

احترام به شخصيت ديگران:

بارها مى فرمود: من به خانواده سفارش مى كنم كه خادم خانه را با تجليل نام ببر و خود هرگاه مى خواست خادم را كه نامش رحمت الله بود، صدا زند، مى فرمود: آقا مشهدى رحمت الله. سپس مى فرمود: هر كس پيش خودش شخصيتى دارد و شخصیت اشخاص محترم است.[۱۰]

پرهيز از اسراف:

وى آن قدر مراعات وجوه و اموال عمومى را مى كرد كه پاكت نامه ها و تلگراف ها كه براى ايشان مى آمد، نگه مى داشتند و درس خارج فقه و اصول را روى آن مى نوشتند.[۱۱]

خدمت به مردم:

اهتمام به رفع گرفتارى هاى مردم درمانده، برطرف كردن مشكلات زندگى آنها از ديگر خصوصيات بارز اين مرد بزرگ بود. درب خانه اش به روى مردم باز بود، حاجتمندان به راحتى مى توانستند نيازهاى خود را با وى در ميان بگذارند و مشكلات خود را به وسيله او حل كنند. تعدادى از بازاريان محترم و تجار و بازرگانان متدين و كسبه علاقمند به امور خير، به سرپرستى حاج آقا مرتضى حائرى، براى رفع نيازمندي هاى يتيمان و درماندگان جلساتى داشتند و يتيمان زياد و خانواده هاى بى سرپرست بسيارى زير پوشش داشتند و به شكل آبرومندانه به وضع آن ها رسيدگى مى كردند و به زندگى بى رونق آنان سامان مى بخشيدند. نان، غذا، لباس و گاهى جهيزيه دختران بى سرپرست و مخارج ازدواج و عروسى آن ها را با احترام تأمين مى كردند.[۱۲]

تلاوت قرآن:

اين فقيه بزرگوار، بسيار قرآن تلاوت مى كرد به گونه اى كه مى توان گفت بيشتر آيات آن را حفظ شده بود. بدين سبب گاهى سه جزء قرآن را در يك ساعت تلاوت مى كرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مى نمود. بارها مى فرمود: وقتى در آيات قرآنى تأمل و دقت مى كنم، هر آيه اى از آن به اندازه اى جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيه اى عصاى موسى است. در حاشيه قرآنى كه تلاوت مى نمود نظريات تفسيرى خودشان را نيز نوشته اند كه هنوز مخطوط باقى است.[۱۳]

عشق به على بن موسى الرضا علیه السلام:

وى علاقه خاصى به اهل بيت علیهم السلام به ويژه حضرت امام رضا علیه السلام داشت و به گونه اى كه اگر در درس هم نام على بن موسى الرضا علیه السلام را مى شنيد اشك از ديدگانش سرازير مى گشت. بدين جهت بيشتر تعطيلات حوزه در مشهد مقدس در جوار آن امام همام علیه السلام بسر مى برد. بنابر اظهار خودشان بيش از شصت سفر به خراسان رفتند و هر بار مدت ها در آن جا بودند و عنايت خاصى به زيارت امام رضا علیه السلام داشتند. به سادات و ذريه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله علاقه خاصى داشتند و براى آن ها احترام ويژه اى قائل بودند.[۱۴]

زيارت حضرت معصومه علیهاالسلام:

یکی از یاران ایشان نقل می کند: روزی داخل حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها نزديك درب ايوان طلا، به فاصله حدود دو مترى ضريح مطهر ايستاده، زيارت آن حضرت را تمام كرده بودم كه آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى آمدند و در همان نزديكى ايستاده مشغول زيارت شدند. پس از اتمام زيارت، دو روحانى از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مكان زيارت در اين حرم و معناى اين جمله كه بايد زيارت «عند رأسها» باشد سؤال كردند. وى در جواب آن دو روحانى اين گونه فرمود: «عند رأسها» غير از «فوق رأسها» است. و در اينجا كه من ايستاده ام (نزديك درب ايوان طلا) هم «عند رأسها» صدق مى كند و هم رو به قبله ايستاده ام. سپس فرمودند: من در خواب، ديدم كه حضرت ولى عصر امام زمان عجل الله تعالى فرجه و دو نفر ديگر با هم در همين جا كه من ايستاده ام مشغول زيارت خواندن بودند.[۱۵]

ذوق شعرى شیخ مرتضى حائرى یزدی

حاج آقا مرتضى علاوه بر مقام بالاى علمى و فقاهتى، ذوق شعرى نيز داشتند، نمونه اى از اشعارش كه متضمن فضيلت زيارت امام هشتم علیه السلام و التجاء سوزان وى به دربار آن امام همام مى باشد و در جمادى الثانى 1389 در مشهد مقدس سروده اند چنين است:


در خصال [۱۶] آمد كه نور هشتمين آفتاب آسمان علم و دين

لابس خلعت زخلوتگاه دوست آن كه راز علم الاسماء در اوست

مظهر اسماء خلاق مبين جانشين ذات رب العالمين

گفت هر كس كو بيايد سوى من ترك كوى خود كند در كوى من

من به ديدارش روم ديگر سرا وا رهانم زائرم را از بلا

او اگر يك بار آيد نزد من من سه بار او را بيابم در محن

اندر آن هنگامه پر هيمنه كه گهى از ميسره گه ميمنه

نامه هاى بندگان از خوب و بد سوى صاحب نامه ها پران شود

واندر آن معبر كه مى بايد عبور از صراط و رفتن از ظلمت به نور

واندر آن موقف كه وقت سنجش است گاه سنجش غيرگاه بخشش است

اندر اين هنگامه هاى پرخطر كه نباشد عفو و بخشش در نظر

مى دهم سرمايه ها از نور خود از گران سرمايه موفور خود

تا كه ميزان عمل سنگين شود نامه ها چون بوستان رنگين شود

با همان سرايه با اذن اله راه را سازم برايش شاهراه

اى علىّ عالى اى نور خدا اى كه باشى بر رضاى حق رضا

من به ديدارت مكرر آمدم لطف ها بايد بيايم دم بدم

هم به دنيا هم به عقبى بايدت لطف هايى كه تو را مى شايدت

در پناه خود همى گيرى مرا با جميع دوستان و اقربا

در دلم نور معارف افكنى و از خرافات جهات دورم كنى

از خواهم اى ولىّ اتقياء اى مهين سبط اميرالاوصياء

وقت مردن كلبه ام روشن كنى از قدومت گلخنم گلشن كنى

روى مهر تو بهشت است اى رضا بلكه باشد از بهشت، اكبر، رضا[۱۷]

مبارزات با رژیم پهلوی

از خصوصيات آشكار آن عالم وارسته اين بود كه هيچ گاه در مبارزه با انحرافات و كجروى ها سستى نشان نمى داد و در مقام نهى از منكر و دفع بدعت ها و خلاف ها شجاع بود. در زمان حكومت طاغوت، با قوانين ضدخدايى شاه معدوم به طور محسوس مخالفت مى نمود و رسما در صف مبارزان و مخالفان رژيم قرار داشت. گاهى در مجلس عمومى، عليه نظام ستم شاهى سخنرانى مى كرد.[۱۸] تا اين كه جريان انجمن هاى ايالتى و ولايتى پيش آمد؛ اولين جلسه مراجع بزرگ قم در رابطه با مقابله با همين قوانين باطل، در منزل ايشان تشكيل شد.[۱۹]

روزنامه هاى عصر تهران كه تصويب نامه دولت قم بود و قيود تغيير يافته آن را منتشر ساختند، نزديك غروب به قم رسيد، و به دنبال آن طوفانى از خشم و ناراحتى در ميان عموم طبقات خاصه جامعه روحانيت پديد آمد، آن روز بعد از نماز مغرب و نماز عشاء تقريبا سه ساعت بعد از رسيدن جرائد به قم، در منزل آيت الله حائرى چند تن از علما و آيات عظام قم، چون آيت الله خمينى و آيت الله گلپايگانى... با حضور حاج آقا مرتضى فرزند بزرگوار حاج شيخ عبدالكريم حائرى، به طور فوق العاده جلسه اى تشكيل شد و تا پاسى از شب پيرامون تصويب نامه دولت و نحوه اقداماتى كه مى بايد انجام گيرد به مذاكره پرداختند.

بعد از صدور اعلاميه مراجع بزرگ قم، تلگراف ديگرى صادر شد كه آقايان علما و آيات عظام مرحوم سيد احمد زنجانى و محقق داماد و حاج شيخ هاشم آملى و حاج آقا مرتضى حائرى آن را امضاء كرده بودند و در روز 17 مهرماه 1341 كه فقط يك شب از اعلام آن در جرايد شهر تهران مى گذشت مخابره گرديد.[۲۰]

حاج آقا مرتضى بعد از دستگيرى امام خمينى نيز همراه علماى ديگر قم اعلاميه هاى مشتركى در تأييد نهضت آن قائد عظيم الشأن امضا نمود و پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران به عنوان يكى از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب شد و در آن مجلس حضور يافت.

امام خمينى نيز براى اين عالم بزرگوار احترام ويژه اى قائل بود و در پيامى وى را چنين ستود: «اين بزرگوار، علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاى باطن به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند. فجراه اللّه عن الاسلام خيرا».[۲۱]

آثار باقيمانده از شیخ مرتضی

كتاب هاى چاپ شده:

  1. ابتغاء الفضيلة فى شرح الوسيلة، كه محور بحث‌شان در اين كتاب مكاسب محرمه از كتاب وسيلة النجاة زعيم بزرگ مسلمين آسيد ابوالحسن اصفهانى است و جلد اول آن به چاپ رسيده.
  2. رساله اى در نماز جمعه
  3. كتاب الخمس، با تحقيق حجة الاسلام شيخ محمدحسين امراللهى
  4. پرتوى از انوار آسمانى، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره اعجاز قرآن است.
  5. مباحثى در تفسير سوره حمد كه در مجله كتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسيده است.

كتاب هاى چاپ نشده:

  1. رساله اى در نماز مسافر
  2. رساله اى در طهارت
  3. رساله اى در خلل صلاة
  4. دوره كامل اصول در سه جلد
  5. يادداشت هايى به خط خودشان در 135 صفحه
  6. مجموعه چند سخنرانى در ايام فاطميه.[۲۲]

وفات شیخ مرتضى حائرى

مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى پس از عمرى تلاش و كوشش در راه احياى دين مبين اسلام و تربيت شاگردانى والامقام دچار كسالت قلبى شده و اين موجب گرديده بود گاهى در كار تدريس‌شان وقفه اى به وجود آيد. خصوصاً در ماه هاى اخير عمرشان كه با سختى تدريس مى فرمود، اما عنايت و توجه و اهميت درس براى ايشان به اندازه اى بود كه با همان حال مريضى به خود اجازه نمى دادند كه درس را تعطيل كنند. بالاخره در شب 24 جمادى الثانى 1406 مصادف با 25 اسفند 1364 روح پاكش به ملكوت اعلى پيوست.

صبح روز بعد، جنازه آن زاهد عالم را از مدرسه روبروى منزلشان تشيع كردند و به صحن حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها آوردند. آيت الله حاج سيد محمدرضا گلپايگانى بر پيكر پاك آن مرحوم نماز خواندند و جنازه را به سوى مسجد بالاسر آن حضرت بردند و پايين پاى پدر بزرگوارش به خاك سپردند.

امام خمينى پيام تسليتى براى حوزه هاى علميه و خانواده وى ارسال كردند كه متن آن چنين است: «رحلت اسف انگيز حضرت آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى رحمة الله عليه موجب كمال تأثر و تأسف گرديد. ايشان در علم و عمل، به حق، خلف بزرگوار مرحوم آيت الله العظمى استاد معظم حضرت آقاى شيخ عبدالكريم رضوان الله تعالى عليه بودند و كفى به شرفا و سعادة. اينجانب از اوائل تأسيس حوزه علميه پربركت قم كه به دست مبارك پدر بزرگوارشان تأسيس شد و موجب آن همه بركات شد، آشنايى با ايشان داشته و پس از مدتى از نزديك، معاشر و دوست صميمى بوديم و در تمام مدت طولانى معاشرت جز خير و سعى در انجام وظيفه علميه و دينيه از ايشان مشاهده ننمودم. اين بزگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاى باطن به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند فجزاه الله عن الاسلام خيرا. اينجانب به ملت محترم به ويژه اهالى وفادار قم و حضرات علماى اعلام مدرسين معظم حوزه علميه قم تسليت عرض مى كنم و براى خاندان معظم ايشان و فاميل محترمشان خصوصاً حضرت حجة الاسلام آقا حاج آقا مهدى حائرى اعزه اللّه از خداوند تعالى طلب صبر جميل و اجر جزيل مى نمايم. اميد است عنايت حضرت بقية اللّه روحى و ارواح العالمين لمقدنا الفداء شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد والسلام على عباداللّه الصالحين. 15 اسفند 64 برابر با 24 جمادى الثانى سال 1406 هجرى قمرى. روح الله الموسوى الخمينى».

در همين تاريخ پيام تسليتى را آيت الله سيد محمدرضا گلپايگانى هم به همين مضامين صادر گرديد و تسليت آن بزرگوار نيز ابلاغ شد.[۲۳]

پانویس

  1. كتاب الخمس، حاج شيخ مرتضى حائرى، تحقيق حاج شيخ محمدحسين امراللهى، ج1، ص6.
  2. همان، ص 128.
  3. همان، ص 128، كتاب الخمس، حاج آقا مرتضى حائرى، ص 7 و زندگانى زعيم بزرگ عالم تشيع آيت الله بروجردى، على دوانى، ص 265.
  4. گفتگو با حجة الاسلام آميرزا محمد پيشوايى كه در حدود چهل سال در درس ايشان شركت نموده و با ايشان محشور بوده است.
  5. تُرك آباد، روستايى در 5 كيلومترى اردكان است.
  6. گفتگو با حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين امراللهى، مسئول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد و آقاى پيشوايى.
  7. آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 130-131.
  8. همان و گفتگو با حجج اسلام، پيشوايى و امراللهى.
  9. همان.
  10. همان.
  11. همان.
  12. همان.
  13. همان.
  14. همان.
  15. آيت الله حاج شيخ حسين شب زنده دار نيز اين خواب را در درس اخلاقشان در فيضيه روز 69/8/17 از مرحوم حاج آقا مرتضى بيان كردند.
  16. مقصود، كتاب خصال شيخ صدوق (متوفاى 381 هـ.ق) است كه در آن جا آمده: قال الرضا علیه السلام من زارنى على بعد دارى اتيته يوم القيامة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها: اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصراط و عند الميزان. الخصال باب الثلاثة، ح 220.
  17. آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 139-142 به نقل از مكتب اسلام سال 26 ش.
  18. آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 153.
  19. بررسى و تحليلى از نهضت امام خمينى در ايران، سيد حميد روحانى، ص 149.
  20. آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 155 و بررسى و تحليلى از نهضت امام خمينى در ايران، روحانى، ص 150.
  21. آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 168.
  22. كتاب الخمس، ص 8-9 و آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 133-134.
  23. آيت الله مؤسس جهرمى، ص 168-169.

منابع

  • احمد محيطى اردكانى، ستارگان حرم، جلد 2.
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حائری یزدی مرتضی" از غلامرضا جلالى و فریده سعیدى.