شهید محمدتقی بشارت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۳ توسط شیرین سادات حسینی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} ==شهيد محمدتقي بشارت== آواي حق '''تولد و تحصيل''' محمدتقي بشارت ...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

شهيد محمدتقي بشارت

آواي حق

تولد و تحصيل

محمدتقي بشارت در سال 1324 ه.ش در بخش «دهاقان» شهرستان «سميرم» استان اصفهان به دنيا آمد. پدرش، حاجي بابا از راه عطاري امرار معاش مي كرد. محمدتقي تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در دهاقان گذراند. او كه فرزند بزرگ خانواده سيزده نفري‌اش بود، به دليل وضعيت نامناسب اقتصادي پدرش، مجبور شد در كنار تحصيل، در يكي از مغازه‌هاي خوار و بارفروشي دهاقان كار كند و اندكي از هزينه خانواده اش را تأمين نمايد. محمدتقي، تحصيلات دوره راهنمايي را در گچساران گذراند. فقر مالي سبب شد تا در سال سوم راهنمايي، تحصيل را رها سازد و روانه بازار كار شود.

او در خانواده اي مذهبي رشد كرده بود و علاقه‌اي شديد به معارف اسلامي داشت. از اين رو، در هفده سالگي وارد حوزه علميه اصفهان شد و به فراگيري علوم اسلامي پرداخت. سال بعد، به حوزه علميه مشهد رفت و در مدرسه ميرزا جعفر، ادامه تحصيل داد. او پس از سه سال تحصيل در آن حوزه، براي ادامه تحصيل راهي قم گرديد.

شهيد بشارت درس هاي ادبيات عرب را در حوزه‌هاي علميه اصفهان و مشهد، و دروس فقه، اصول، فلسفه، كلام و تفسير را در حوزه علميه قم فراگرفت. وي هفده سال از عمر خويش را به فراگيري علوم اسلامي گذراند و به زبان عربي تسلط يافت. شماري از استادان او عبارتند از:

  • 1. آيت الله العظمي مرعشي نجفي؛
  • 2. آيت الله حسين نوري همداني؛
  • 3. آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني؛
  • 4. آيت الله علي مشكيني؛
  • 5. آيت الله ابوالقاسم خزعلي.

ويژگي‌هاي اخلاقي

حجة الاسلام بشارت، علاقه وافري به ائمه علیهم السلام داشت. او اهل توسل به ائمه اطهار علیهم السلام بود. روزي دو - سه بار دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف را مي خواند. اهل دعا و نماز شب بود. هرگاه اسم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را مي شنيد، اشك‌هايش جاري مي شد. در روزهاي تعطيل، همراه اعضاي خانواده اش به جمكران مي رفت و به امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل مي شد.[۱]

شهيد بشارت به فرزندان خود، خصوصاً به دخترانش علاقه بسياري داشت. رفتارش با فرزندان خيلي خوب بود. سعي مي كرد به خانواده اش سخت نگذرد. معمولاً در كارهاي خانه، به همسرش كمك مي كرد. بيشتر اوقات هنگام بازگشت از سفر، هديه‌اي براي اعضاي خانواده مي خريد.

ساده زيستي از ويژگي هاي شهيد بشارت بود. او حتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي كه سمت نمايندگي مجلس خبرگان، مجلس شوراي اسلامي، رياست بنياد شهيد و... را بر عهده داشت، ساده زيستي را رها نساخت. خانه اش در محله‌اي قديمي، در محله حاج زينل (هفت تير) ميدان سعيدي قم، قرار داشت. او از نمايندگي مجلس و رياست بنيادها، ثروتي براي خويش نيندوخت و به همان خانه‌اي كه قبل از انقلاب خريده بود، قناعت كرد. او با اين كه نماينده مردم سميرم در مجلس شوراي اسلامي بود ولي خانه اش محل رفت و آمد مردم قم و حل مشكلات آنان بود. وي پناهگاه مردم بشمار مي رفت. او دوبار به سفر حج مشرف شد.[۲]

مبارزات سياسي عليه رژيم پهلوي

حجة الاسلام بشارت از نزديك با مشكلات مردم آشنا بود و در سفرهاي تبليغي اش در ماه هاي رمضان و محرم، با مردم گفتگو مي كرد و از نزديك درد دل‌هاي آنان را مي شنيد. از ظلم و ستم خوانين، كه با حمايت مسئولان ادارات رژيم پهلوي همراه بود، آگاهي داشت و مي دانست كه مردم در چه مشكلاتي بسر مي برند. فقر، بيكاري، كمبود پزشك و امكانات بهداشتي، تبعيض، مهاجرت روستاييان به شهرها، بي حجابي، فساد و فحشا، ظلم و ستم مسئولان ادارات، خفقان سياسي موجود و ناهنجاري هاي ديگر، همه جاي كشور را فراگرفته بود.

شهيد بشارت منشأ همه بدبختي ها را، در هرم قدرت كشور مي ديد، و شاه را عامل اصلي عقب ماندگي كشور مي دانست. از اين رو، در سال 1348 ش. در 24 سالگي فعاليت‌هاي سياسي خود را عليه دستگاه طاغوت آغاز كرد. وي بارها - از جمله در سال 1350 ش. پس از سخنراني در بروجرد - به وسيله ساواك دستگير و زنداني شد، ولي دست از افشاگري عليه رژيم پهلوي برنداشت.

او به شهرهاي مختلف مسافرت مي كرد و مردم را با ظلم و ستم رژيم پهلوي آشنا مي ساخت. او چند بار در شهرهاي بروجن، شهركرد و گچساران به دليل سخنراني سياسي عليه رژيم پهلوي، به وسيله ساواك دستگير و زنداني شد. برادرش رحمت الله بشارت، در سال 1357 ش. در تظاهرات عليه رژيم، به شهادت رسيد. ساواك، حجة الاسلام بشارت را تهديد كرد كه براي برادرش مجلس ختم نگيرد؛ ولي او مجلس باشكوهي برگزار كرد و در اعلاميه اي تند، عليه رژيم به افشاگري پرداخت و بدين خاطر، دو روز بعد دستگير شد. او يك بار ديگر نيز به وسيله ساواك قم دستگير شد.

حجة الاسلام بشارت در سال 1352 ش. از سوي ساواك گچساران دستگير و به مدت پنج سال در سراسر ايران ممنوع المنبر شد. او در دوران مبارزه، از شناسنامه‌هاي جعلي به نام هاي محمود دهاقاني، محمد موسوي و احمد عظيمي استفاده مي كرد تا ساواك نتواند او را شناسايي كند. او حداقل 12-10 اسم مستعار داشت و حتي در برخي سفرهاي تبليغي، عمامه مشكي به سر مي گذاشت. وي در بيشتر سفرهاي تبليغي با لباس شخصي رفت و آمد مي كرد تا گرفتار مأموران امنيتي رژيم پهلوي نشود. او يك بار در يكي از مساجد زنجان، در حال سخنراني عليه رژيم پهلوي بود كه مأموران ساواك مسجد را محاصره كردند و او با لباس شخصي توانست از چنگ مأموران بگريزد.

او بارها از سوي آيت الله العظمي گلپايگاني، شهيد آيت الله صدوقي و آيت الله پسنديده (برادر امام خمینی) براي تبليغ به مناطق دورافتاده و محروم مي رفت و مردم را با معارف اسلامي آشنا مي ساخت و جنايت هاي رژيم پهلوي را افشا مي نمود. شجاعت و شهامت او در افشاي جنايات رژيم پهلوي كم نظير بود. اختناق سياسي در دوران رژيم پهلوي باعث شده بود تا بسياري از مبارزان سياسي جرأت سخنراني در برخي زمان ها و مكان ها را نداشته باشند، اما او هيچ ترسي به دل راه نمي داد و هميشه مي گفت: «ما براي اسلام و قرآن قدم برمي داريم و خداوند نگهدار ما است».

او در سال هاي 1356 و 1357 ش. مبارزات سياسي خويش را گسترش داد و در برپايي تظاهرات و راهپيمايي ها در استان کهگيلويه و بويراحمد و نيز راهپيمايي ها و تظاهرات مردم قم نقش بسيار ارزنده اي داشت و برادرش، شهيد رحمت الله بشارت، در 23 سالگي، در تاريخ 1357/8/20، در تظاهرات عيد قربان در مقابل منزل امام خميني در محله يخچال قاضي قم، به دست مأموران رژيم پهلوي به شهادت رسيد و در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.

حجة الاسلام بشارت بارها از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم مأموريت يافت بر اساس رهنمودهاي امام خميني به شهرهاي مختلف مسافرت كند و راهنمايي ها و تظاهرات شهرستان ها را هدايت كند.

پس از پيروزي انقلاب

با پيروزي انقلاب اسلامي، حجة الاسلام بشارت از سوي امام خميني مأموريت يافت به استان كهگيلويه و بويراحمد برود و به حل مشكلات مردم بپردازد. متن حكم امام خميني به ايشان چنين است: جناب مستطاب ثقةالاسلام والمسلمين آقاي محمدتقي بشارت دامت افاضاته با توجه به وضع منطقه گچساران و حومه (دوگنبدان) و آشنايي جناب عالي به وضع آن حدود، مقتضي است مسافرتي بدان جا بنماييد و از نزديك، مشكلات محلي را بررسي نموده و در اصلاح كارها بكوشيد و در رفع كمبودها و نيازمندي هاي اهالي، به هر نحو كه مقدور است و مصلحت مي دانيد، اقدام نماييد. و در هر حال، از مشورت و صلاحديد علماي اعلام محل و مؤمنين محترم، دريغ ننماييد و در حفظ وحدت كلمه و اتحاد، سعي كافي مبذول داريد و از اختلاف و تفرقه پرهيز نموده و مردم را بر حذر داريد.

از خداي تعالي موفقيت همگان را در راه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته. 12 شعبان 1399. روح الله الموسوي الخميني.

انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي

اين انتخابات در تاريخ 12/5/1358، در استان كهگيلويه و بويراحمد برگزار شد و حجة الاسلام محمدتقي بشارت با 36869 رأي از مجموع 56372 رأي، به نمايندگي مردم استان كهگيلويه و بويراحمد در مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد. وظيفه مجلس خبرگان قانون اساسي، تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بود. حجة الاسلام بشارت در تدوين قانون اساسي، به ويژه در تصويب اصل «ولايت فقيه»، بسيار زحمت كشيد.

تصرف لانه جاسوسي آمريكا به وسيله دانشجويان پيرو خط امام، مورد حمايت علما و مردم قرار گرفت. حجة الاسلام محمدتقي بشارت در سخنراني پيش از دستور جلسه 61 مجلس خبرگان قانون اساسي، به دفاع از حركت انقلابي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام برخاست و پيام مردم استان كهگيلويه و بويراحمد را خطاب به دانشجويان مسلمان پيرو خط امام قرائت كرد. متن سخنراني حجة الاسلام محمدتقي بشارت چنين است:

«بسم الله الرحمن الرحيم. اقدام انقلابي برادران و خواهران دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و اشغال اين لانه روباهان مكار آمريكا، موجب شد كه باز در سطح كشور ما موجي ايجاد شود؛ موجي توفنده و انقلابي. اين امر چون با خواسته قاطبه ملت سازگار بود، يكباره همه قشرها و گروه ها و افراد مملكت را واداشت كه مجدانه و قاطعانه، حمايت خودشان را از اين عمل انقلابي اعلام كنند. مردم عشاير كهگيلويه و بويراحمد، كه افتخار نمايندگي اين مردم اصيل و شجاع و مسلمان نصيب بنده شده، ضمن تلفن ها و پيغام هايي خواستند كه در اين امر و امور انقلابي ديگر، سهم مؤثري داشته باشند. در دوران نهضت و انقلاب، افراد مسلح آن ها خواستار اين بودند كه پيشاپيش مبارزين به جهاد و پيكار بپردازند كه الحمدلله بدون آن پيكار، پيروزي نصيب ما شد. نوشته‌اي كه آن ها خواستند تا من به محضر دانشجويان ابلاغ كنم، چنين است...».

وي پس از قرائت پيام مردم استان كهگيلويه و بويراحمد، به سخنان خويش ادامه داد: «اين مردم در دوران شاه، رنج بسيار كشيده‌اند؛ در حالي كه در بهترين خطه اين سرزمين زندگي مي كردند، در كنار چاه‌هاي نفت خيز و دشت‌هاي حاصل خيز و جنگل هاي انبوه؛ فقر و بيچارگي و محروميت كاملاً بر آن ها حاكم است. هنوز تحت تأثير عوامل ضد انقلاب قرار نگرفته اند و ما در آن موقع كه شكايات زيادي به دولت و به محضر امام ارسال داشته بودند، به آن ها قول داديم كه با تدوين قوانين مترقي اسلام، آن ها به همه چيز خود خواهند رسيد، و آن ها بحمدلله تاكنون صبر كرده‌اند. مطلبي را كه در اين فرصت كوتاه به محضر سروران عزيز عرض مي كنم اين است كه ما در طي سخنراني هايي كه در تهران و ساير شهرستان ها در اين مدت داشتيم، اين مطلب و اين حقيقت به چشم مي خورد كه اين مردم لازم است كه آموزش قوانين اساسي را ببينند. اين اصول مترقي را وقتي ما در پشت تريبون سخنراني برايشان باز مي كرديم، همه انگشت به دهان مي شدند كه عجب اصول مترقي است؛ خصوصاً وقتي كه مقايسه بشود با اصول قوانين اساسي ساير كشورها؛ ولي همين طور كه در روزنامه‌ها مي خوانند يا از راديو مي شنوند، چندان توجهي به مفاد آن نمي كنند. اين است كه بايد رياست محترم مجلس برنامه اي را ترتيب بدهند كه در راديو - تلويزيون، به وسيله برادراني كه در مجلس خبرگان هستند، اين برنامه آموزش را براي عموم مردم كشور عملي كنند. در بررسي اصول، حتي افرادي كه با اين مجلس، ميانه خوبي هم ندارند... چون هر اصلي را بررسي مي كنند، اشكالي در اصل نمي بينند، به قدري اين اصول چشمگير و مترقي است كه آن ها مي گريزند از اين كه چند اصل را در روزنامه يا در مقالاتشان مورد بررسي قرار بدهند، تنها فرياد مي زنند كه قشر ارتجاع مي خواهد حاكم بشود و يا ولايت فقيه، ديكتاتوري است يا حرف هاي ديگر كه عجيب است، مخصوصاً از يك گروه كه خود را يك گروه سياسي روشن مي دانند...».

حجة الاسلام بشارت علاوه بر آن كه نماينده مجلس خبرگان قانون اساسي و نماينده امام خميني در گچساران بود، نمايندگي امام در جهاد سازندگي، سرپرستي بنياد شهيد و كميته انقلاب اسلامي سميرم را نيز برعهده داشت.

او در انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي، در تاريخ 19/2/1359 با 13898 رأي از مجموع 22215 رأي، توانست 62/5 آراء را به دست آورد و به عنوان نماينده مردم دهاقان و سميرم به مجلس شوراي اسلامي راه يابد. وي تا زمان شهادت، نزديك به بيست ماه در سمت نماينده مردم دهاقان و سميرم در مجلس شوراي اسلامي، در سنگر نمايندگي به دفاع از انقلاب و حل مشكلات مردم پرداخت. وي عضو كميسيون تحقيق و نايب رئيس كميسيون امور داخلي مجلس شوراي اسلامي بود و تلاش سازنده‌اي در اين دو كميسيون از خود نشان داد. مرحوم حجة الاسلام والمسلمين موحدي ساوجي، نماينده مردم ساوه در مجلس شوراي اسلامي كه همراه حجة الاسلام بشارت عضو كميسيون امور داخلي مجلس شوراي اسلامي بود، درباره‌اش مي گويد: «ايشان از روحانيون بسيار متعهد، مبارز و فعال، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب، تا لحظه شهادتشان بودند؛ قبل از انقلاب با سخنراني هاي بسيار روشنگرانه و افشاگرانه اي كه داشتند، در مقابل رژيم طاغوت ايستادند و در جهت اطاعت و پيروي از پيام ها و رهنمودهاي امام امت و رهبر انقلاب اسلامي، به قم و ساير مناطق ايران، شهرستان ها و بخش ها، مي رفتند و سخنراني هايي داشتند و نقش بسيار مؤثري هم در اين جهت ايفا كردند.

...برادرش در جريان تظاهرات مردم عليه رژيم، در قم به شهادت رسيد. بعد از انقلاب،... به خاطر همين سابقه درخشان و شناختي كه مردم از ايشان داشتند، همواره در تشكيل كميته نهادهاي انقلابي در مناطق مختلف فعاليت مي كردند و به عنوان نماينده مجلس خبرگان انتخاب شدند. در مجلس خبرگان، در خدمت آيت الله شهيد بهشتي و ساير مجتهدين و فقهايي كه قانون اساسي را تدوين مي كردند، ايشان هم در آن جهت حركت مي كردند و بعد تا لحظه‌اي كه به شهادت رسيدند، من خودم شاهد و ناظر بودم ايشان به عنوان يك نماينده مجلس شوراي اسلامي و سرپرست بنياد شهيد منطقه خودشان، و همچنين عضو كميسيون داخلي مجلس شوراي اسلامي كه بنده در آن كميسيون افتخار معاشرت بيشتري كه با ايشان داشتم، ايشان هميشه فعال و پرتلاش بودند و هيچ وقت آرام نبودند، چه در رسيدگي به امور حوزه انتخابيه شان و چه در جهت انجام وظيفه و مسئوليت هاي نمايندگي كه بر عهده شان بود.

...من يكي - دو روز قبل، كه ايشان از سميرم برگشته بودند كه در همين جريان «فتح بُستان» يكي از اعضاي خانواده شان شهيد شده بود، ايشان رفته بود براي مراسم آن شهيد، من به او گفتم كه شما خوب است اصلاً يك بنياد شهيد براي خانواده خودتان تشكيل بدهيد؛ براي اين كه ايشان يك برادرش در جريان همين جنگ تحميلي به شهادت رسيد و پسرعمويش و دامادش در همين جريانات (جنگ تحميلي) شهيد شده بودند.

واقعاً از آن نمايندگاني بود كه با همه آن ايثارها و فداكاري هايي كه در خانواده شان بود... باز هم خيلي پرتلاش و كوشا و باشور و شوق عجيبي... من خيلي متأسف شدم از اين كه يك همچون عنصر بسيار مؤمن و فعال و فداكار را مجلس شوراي اسلامي و كميسيون ما از دست داد...».

حجة الاسلام بشارت خود را وقف انقلاب كرده بود. او در ساختن مدرسه، پل و جاده سازي در منطقه سميرم، تلاش فراواني نمود؛ به ويژه در ساخت پل هايي كه باتلاش او در منطقه محروم سميرم سُفلا در مناطق صعب العبور ساخته شد. تشكيل كميته امداد امام خميني و بنياد مسكن انقلاب اسلامي در سميرم، از اقدامات او در دوران نمايندگي مجلس شوراي اسلامي است.

او در بهره برداري سيستم مخابرات سميرم نيز نقش بسياري داشت. او در دوران نمايندگي اش در مجلس شوراي اسلامي، بسيار تلاش كرد و به كمك مستضعفان شتافت. او هميشه مي گفت: بايد براي اين مردم مستضعف كار كنيم و مشكلات آنان را حل كنيم. وي در جلسه 39 مجلس شوراي اسلامي، در تاريخ 6/4/1359، در سخنراني پيش از دستور، هدف خود از شركت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و پذيرفتن نمايندگي مردم در مجلس را، چنين بيان كرد:

«خدايا! تو گواهي كه ما با پذيرفتن اين مسئوليت بس سنگين، براي رسيدن به قدرت و رياست و استفاده از شئون مادي به اين مكان حاكميت ملت نيامده‌ايم؛ بلكه... ما براي پاسداري از مكتب و حفظ دستاوردهاي انقلاب و صدور انقلاب در جامعه هاي ديگر بر آن شديم كه با خلوص نيت اين مسئوليت را بپذيريم».

حجة الاسلام بشارت در جلسه 65 مجلس شوراي اسلامي، در تاريخ 13 آبان 1359، در روز تسخير لانه جاسوسي آمريكا، به وسيله دانشجويان مسلمان پيرو خطّ امام، جزو اولين نمايندگي بود كه به دفاع از اقدام دانشجويان پرداخت و درباره كمك هاي مردمي عشاير سميرم به رزمندگان اسلام فرمود:

«من هنگامي كه به خاطر فعاليت انتخاباتي، بيشتر و از نزديك اوضاع مردم زحمتكش و فقير و محروم شهرستان سميرم و بخش دهاقان را بررسي كردم، خجالت مي كشيدم دعوت يك روستايي و عشايري را حتي براي صرف يك چاي بپذيرم؛ زيرا او به همين اندازه بر فقر و قرضش افزوده مي شد؛ اما اكنون با كمال شگفتي ديدم كه اينان حتي آرد و گندم و حبوبات ذخيره زمستاني خود را، در آن مناطق سردسير و بدون جاده، با كمال خلوص، در كاميون ها جمع آوري كرده و به مناطق جنگي فرستادند و انسان زحمتكشي را ديدم كه به شدت مي لرزيد و... مي گفت: چنانچه لازم باشد، ما نان سفره خودمان را به جبهه جنگ مي فرستيم».

حجة الاسلام بشارت در تصويب طرح عزل بني صدر از رياست جمهوري كه در تاريخ 31/3/1360، به تصويب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي رسيد، بسيار زحمت كشيد و در جلسه 187 مجلس شوراي اسلامي در تاريخ 7/5/1360 در سخنراني پيش از دستور، اقدام مجلس شوراي اسلامي در عزل بني صدر از رياست جمهوري را، «انقلاب سوم» ناميد و گفت:

«ملت ما، اخيراً با عزل بني صدر و انتخاب بي نظير و چشمگير محمدعلي رجائي به عنوان رياست جمهوري، انقلاب سوم خود را پيروزمندانه پشت سرگذاشت و موجبات بُهت و حيرت دشمنان خارجي و داخلي را فراهم ساخت و بار ديگر جهان، شكوه ولايت فقيه را در تشكل وحدت و برپايي امت قهرمان ايران مشاهده نمود و به رمز تأكيد پيامبران و امامان و علماي بزرگ اسلام كه تا پاي جان مي كوشيدند خط «ولايت» را براي تحقق حكومت حق در جوامع ترسيم نمايند و ريسمان محكم و مقاوم الهي را در دست توده هاي مستضعف قرار دهند، تا راه نجات خود و...، پي برد و متوجه شد كه بزرگترين بحران هاي سياسي و مشكلات اجتماعي كه ماه ها و سال ها مي بايست در ميان جلسات سياسي و مراكز بين المللي بررسي و چاره جويي گردد، با يك رهنمود مدبرانه از مجراي ولايت فقيه، حل و به آساني رفع مي گردد؛ تا آن جا كه شخصي كه خود را بزرگترين انديشه قرن مي نامد (بني صدر)،... به جاي مقاومت... فرار از قبضه حزب الله را بهترين راه نجات مي داند».

شهادت

حجة الاسلام بشارت هميشه در جلسات هفتگيِ شماري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مسئولان كشور كه در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي تشكيل مي شده، حضور فعال داشت، ولي در حادثه هفتم تير كه منجر به شهادت شهيد بهشتي و شماري از نمايندگان مجلس و مسئولان نظام شد، در جلسه حضور نداشت.

شركت فعال حجة الاسلام بشارت در جلسات حزب جمهوري اسلامي ايران، تلاش او براي تصويب طرح عدم كفايت سياسي بني صدر در مجلس شوراي اسلامي، كه منجر به عزل بني صدر از رياست جمهوري شد، مسئوليت هاي نمايندگي امام خميني در گچساران و دوگنبدان، سرپرستي بنياد شهيد و كميته انقلاب اسلامي سميرم، نقش فعال او در تأسيس كميته‌هاي انقلاب اسلامي و در يك كلام، تبعيت محض او از «ولايت فقيه» باعث شد تا منافقان طرح ترور او را در دستور كار خود قرار دهند.

خداوند چنين رقم زده بود كه حجة الاسلام بشارت در جلسه هفتم تير حزب جمهوري اسلامي شركت نكند، با اين كه او در بيشتر جلسات هفتگي، كه با حضور برخي نمايندگان و مسئولان در حزب جمهوري اسلامي برگزار مي شد، حضور داشت. اما سرانجام شهادت نصيب او شد و بعد از ظهر روز دو شنبه در تاريخ 1360/10/7، در ساعت 13/30 كه وي با اتومبيل خود در حال عبور از خيابان صباي جنوبي تهران بود، به وسيله يك اتومبيل پژوي قرمز رنگ، كه سرنشينان آن را يك مرد و زن تشكيل مي دادند، متوقف مي شود و از سوي ديگر خيابان، منافق ديگري كه با پوشش فروشنده پسته در كمين او بود، با اسلحه يوزي او را هدف قرار داد و به شهادت رساند.

حجة الاسلام هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي، در جلسه روز سه شنبه 9/10/1360، ضمن تسليت به نمايندگان مجلس و مردم، درباره اين روحاني انقلابي و كوشا مي گويد: «...آقاي بشارت از روزهاي اول شروع نهضت اسلامي، جزو پيشتازان مبارزه بود و روزهاي آخر نهضت، پيش از پيروزي، برادر عزيزش را... در قم تقديم انقلاب نمود؛ در مجلس خبرگان به نمايندگي (از) كهگيلويه و بويراحمد حضور داشت كه در تدوين قانون اساسي حقي بر مردم ما و انقلاب ما دارد و در منطقه سميرم بنده شاهد بودم كه تلاش فراواني داشت تا محروميت هاي منطقه را ترميم كند؛ عضو بسيار مفيدي بود براي مجلس شوراي اسلامي؛ نايب رئيس كميسيون امور داخلي و عضو كميسيون تحقيق بود... خسارت بسيار بزرگي به مجلس و انقلاب و مخصوصاً سميرم وارد شد...».

از سوي نمايندگان استان اصفهان در مجلس شوراي اسلامي نيز پيامي صادر شد كه در بخشي از آن آمده است: «...حجة الاسلام محمدتقي بشارت، نماينده پرتلاش منطقه سميرم و دهاقان به دست جنايتكاران ضد خلق و عوامل مزدور ابرقدرت ها شهيد شد. شهيد بشارت، چهره‌اي مردمي و سمبلي از توده‌هاي مستضعف منطقه بود. لحظه‌اي آرام نداشت و در پي رفع نيازهاي مردمش و بلكه همه مردم ايران، نهايت سعي را داشت».

پيكر پاك شهيد حجة الاسلام محمدتقي بشارت، پس از تشييع باشكوه مردم انقلابي تهران و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، كه با شعار مرگ بر منافقين و مرگ بر آمريكا همراه بود، به قم انتقال يافت و در قم نيز با حضور باشكوه علما، طلاب و مردم قم تشييع شد و در قبرستان شيخان، نزديك حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، در كنار قبر برادرانش شهيد رحمت الله و شهيد عباس بشارت - كه در عمليات فتح المبين، در تاريخ 2/1/1361 به شهادت رسيده بود - به خاك سپرده شد. در ضمن شوهر خواهر ايشان، سيد كمال مطهري، نيز در عمليات بيت المقدس به شهادت رسيد.

با شهادت وي، مجلس ترحيمي از سوي نمايندگان، در مجلس شوراي اسلامي برگزار شد و رئيس مجلس شوراي اسلامي، نخست وزير، كميسيون هاي امور داخلي كشور و تحقيق مجلس شوراي اسلامي، وزارت كشور، كميته مركزي انقلاب اسلامي و ديگر مسئولان و ارگان ها با ارسال پيام هايي، شهادت او را به مردم تسليت گفتند. در پيام كميسيون هاي امور داخلي و تحقيق مجلس آمده است:

«حجة الاسلام شيخ محمدتقي بشارت، روحاني متعهد و آگاه و انقلابي، نماينده مردم سميرم در مجلس شوراي اسلامي و نماينده سابق مجلس خبرگان كه تا آخرين نفس، پيوسته در خدمت به انقلاب و اسلام و امت مسلمان بود و به دست مزدوران آمريكا به شهادت رسيد. اين روحاني ايثارگر كه زندگي خود را وقف خدمت به خالق و خلق كرده بود، دو برادر و پسرعمو و دامادش نيز تقديم اسلام شدند، خود نيز به عهدش وفا كرد و به لقاءالله و صف شهدا پيوست. كميسيون امور داخلي كشور و كميسيون تحقيق مجلس شوراي اسلامي شهادت افتخارآفرين اين عضو فعال خود را به حضرت بقيةالله ارواحنا له الفداء و امام امت و ملت شهيدپرور ايران، به خصوص مردم سميرم و خانواده آن شهيد، تبريك و تسليت گفته و...».

تأليفات

حجة الاسلام بشارت مقالاتي از خود به يادگار گذاشت كه برخي از آن ها در روزنامه ها و مجلات چاپ شد. خوارج از ديدگاه نهج البلاغه كه حاصل درس هاي آيت الله حسين نوري است، به وسيله شهيد بشارت گردآوري و چاپ شد. وي همچنين قسمتي از كتاب مجموعه ورّام را به فارسي ترجمه كرد. كتاب آغاز حركت انقلابي در مصر نيز محصول تلاش وي و دو نفر ديگر است كه با اقتباس از درس هاي آيت الله حسين نوري فراهم شده است.[۳]

فرزندان

از شهيد بشارت 4 فرزند (سه دختر و يك پسر) به يادگار مانده است. يك دختر و پسر او در حال تحصيل در دانشگاه هستند. دخترش كه هفت ماه پس از شهادت پدر به دنيا آمده، دانشجوي ترم پنجم رشته ميكروبيولوژي است و پسرش روح الله، دانشجوي ترم آخر مهندسي كشاورزي است.[۴]

پانویس

  1. مصاحبه با همسر شهيد.
  2. همان.
  3. ر.ك: شهداي روحانيت شيعه در يك صد ساله اخير، علي رباني خلخالي، چاپ اول، 1403 ق، ج 2، ص 271-268؛ يادي از دو شهيد مجلس شوراي اسلامي، روابط عمومي مجلس شوراي اسلامي، 1361 ش، ص 59-24 و مصاحبه با خانواده شهيد.
  4. مصاحبه با همسر شهيد.

منبع

محمدرضا سماك اماني, ستارگان حرم، جلد 16، صفحه 150، 165