سید علی رضا مدرسی یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ حاج سيد على رضا مدرسى يزدى را به سید علی رضا مدرسی یزدی منتقل کرد)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
سید علی رضا مدرسی یزدی (1329-1393 ه.ق) از علما و فقهای برجسته  شیعی در دوران معاصر است. وی در محضر اساتیدی همچون سيد حسين مدرس باغ گندمى، ميرزا سيد احمد مدرس شاگردی کرد.  
+
'''سید علی‌رضا مدرسی یزدی''' (۱۳۲۹-۱۳۹۳ ه.ق) از علما و فقهای [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] بود و از ایشان اجازه [[اجتهاد]] دریافت نمود. وی برای اقشار مختلف مردم، جلسات [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] برگزار مى کرد و به مسایل شرعى و مشکلات زندگى آنان نیز توجه داشت.  
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
|نام کامل = سید علی رضا مدرسی یزدی
+
|نام کامل = سید علی‌رضا مدرسی یزدی
 
|تصویر= [[پرونده:Modarres-yazdi.jpg]]
 
|تصویر= [[پرونده:Modarres-yazdi.jpg]]
|زادروز =  1329  قمری
+
|زادروز =  ۱۳۲۹ قمری
|زادگاه =  يزد
+
|زادگاه =  [[یزد]]
|وفات =  بيست و چهارم [[رمضان]] 1393 قمری
+
|وفات =  ۱۳۹۳ قمری
|مدفن =  [[قم]]، قبرستان شيخان، نزديكِ مقبره زكريا بن آدم
+
|مدفن =  [[قم]]، قبرستان شیخان
|اساتید =   سيد حسين مدرس باغ گندمى، ميرزا سيد احمد مدرس ، سيد محمدباقر مدرسى،
+
|اساتید = [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]]، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]]،...
|شاگردان =  محمدتقى مصباح يزدى.سيدمحمدعلى مدرسى يزدى. سيدعباس خاتم يزدى.ابو ترابى يزدى.محمد انورى.
+
|شاگردان =  [[محمدتقی مصباح یزدی|محمدتقى مصباح یزدى]]، سید محمدعلى مدرسى یزدى، [[سید عباس خاتم یزدی|سید عباس خاتم یزدى]]، على محمد انوارى،...
 
|آثار =   
 
|آثار =   
 
}}
 
}}
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
سید علی رضا مدرسی یزدی در سال 1329 ق. در شهر يزد، در خانواده اى روحانى و پرواپيشه متولد شد<ref> نسل نور؛ سيرى در زندگانى و افكار آيت الله حاج سيد محمد مدرسى و جمعى از بزرگان سلسله مدرسيه، تأليف سيد محمدكاظم مدرسى، ص 411، چاپ اول 1378ش، نشر نيكو روش.</ref> و با ولادتش دل پدر و مادرش را سرشار از شادى كرد.  
+
سید علی رضا مدرسی یزدی در سال ۱۳۲۹ قمری در شهر [[یزد|یزد]]، در خانواده اى روحانى متولد شد. پدرش عالم ربانى، آقا میرزا محمدعلى مدرسى (م، ۱۳۳۸ ق)، از مجتهدان و فقیهان سلسله «مدرسیه» است که در زمان خود از موقعیت علمى و اجتماعى برخوردار بود.
  
==خاندان==
+
==تحصیل و اساتید ==
ايشان فرزند عالم ربانى، آقا ميرزا محمدعلى (1338 ق)، فرزند ميرزا محمدصادق مدرسى است. آقا ميرزا محمدعلى، از مجتهدان و فقيهان سلسله «مدرسيه» بود كه در زمانِ خود از موقعيت علمى و اجتماعى برخوردار بود. مادر ايشان بى بى رباب، دختر حاج ميرزا محمدابراهيم فرزند ميرزا سيد محمدعلى مدرس (1193-1265 ق) است. او در 9 سالگى پدر خود را از دست داد و با سرپرستى مادرش دوران سختى را آغاز كرد.<ref> همان.</ref>
 
  
==تحصيلات==
+
سید علی رضا در کودکى در مکتب خانه ملاحیدر و آقا میرزا حسن محمود آبادى، با ادبیات و مقدمات علوم حوزوى آشنا گردید. او، پس از گذراندن [[ادبیات عرب]] و [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، مقطع سطح علوم حوزوى را نزد اساتید معروف [[حوزه علمیه]] یزد فراگرفت.<ref> آیینه دانشوران، ص ۲۵۲، چاپ سوم، سید علیرضا ریحان یزدى، نشر کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى.</ref>
  
نامبرده از همان كودكى با شوق و علاقه فراوان پا به مكتب‌خانه گذاشت. او در مكتب خانه ملاحيدر و آقا ميرزا حسن محمود آبادى، با ادبيات و مقدمات علوم حوزوى آشنا گرديد. مرحوم حاج سيد علیرضا، پس از گذراندن [[ادبيات عرب]] و [[فقه]] و [[اصول]]، مقطع سطح علوم حوزوى را نزد اساتيد معروف حوزه علميه يزد فراگرفت.<ref> آيينه دانشوران، ص 252، چاپ سوم، سيد علیرضا ريحان يزدى، نشر كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى.</ref>
+
مدرسى در آغاز دهه سوم زندگى، یعنى در سال ۱۳۴۹ ق، براى ادامه تحصیل رهسپار [[قم]] شد و از محضر عالمان نامى آن حوزه بهره ها برد. آنگاه جهت فراگیرى دانش تحلیلى و اجتهادى فقه و اصول و دیگر [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]]، به حوزه علمیه [[نجف]] هجرت نمود.<ref> نسل نور، ص ۴۱۱ و ۴۱۲.</ref>
  
وى در آغاز دهه سوم زندگى، يعنى در سال 1349 ق، براى ادامه تحصيل رهسپار [[قم]] شد و از محضر عالمان نامى آن حوزه بهره ها برد. آن گاه جهت فراگيرى دانش تحليلى و اجتهادى [[فقه]] و [[اصول]] و ديگر علوم اسلامى، به حوزه علميه [[نجف]] هجرت نمود.<ref> نسل نور، ص 411 و 412.</ref>
+
الف) نام اساتیدى که او در [[یزد]] از محضر آن ها استفاده کرد، به قرار ذیل است:
  
==ازدواج==
+
* سید حسین مدرس باغ گندمى (۱۲۷۰-۱۳۶۶ ق):<ref> نسل نور، ص ۴۱۱.</ref> از شاگردان آیت الله [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبایى یزدى]].
 +
* میرزا سید احمد مدرس (۱۲۹۵-۱۳۸۸ ق): وى صاحب تصنیف و تألیف است و بر بسیارى از فضلا، که در آن زمان در [[قم]] یا [[نجف]] و یا یزد بودند، حق تعلیم داشت.<ref> آیینه دانشوران، ص ۴۲۴.</ref>
 +
* حاج سید محمدباقر مدرسى (۱۳۱۶-۱۴۰۶ ق):<ref> نسل نور، ص ۴۱۱.</ref> از شاگردان [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] است.
 +
* سید محمدصادق مدرسى، معروف به حاج میرزا آقا مدرسى (۱۳۱۹-۱۳۸۴ ق).
  
آيت الله مدرسى پس از بازگشت از نجفِ اشرف، با دخترعمويش، بى بى زهرا، فرزند آيت الله العظمى حاج مير سيد على مدرسى (1364 ق) [[ازدواج]] نمود. از اين پيوند، دو دختر و دو پسر به نام هاى دكتر حاج سيد محمدعلى و حجت الاسلام والمسلمين سيد على، معروف به آقا ابوالحسن، حاصل گرديد.<ref> همان، ص 413.</ref>
+
ب) اساتیدى که آن مرحوم در [[قم]] از محضر آنها استفاده کرد عبارتند از:
  
 +
* میرزا محمد همدانى (۱۳۱۵-۱۳۶۵ ق): از شاگردان آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|حایرى یزدى]] و صاحب «رساله على الید» مى باشد.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۴۰۲ و آثار الحجة، شریف رازى، ج ۱، ص ۲۲۴ و ۲۲۳.</ref>
 +
* [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]] (۱۳۰۵-۱۳۷۱ ق):<ref> آیینه دانشوران، ص ۲۵۲.</ref> عالم بزرگوار و مستجاب الدعوة در اقامه نماز استسقاء ([[نماز باران]]) در سال ۱۳۶۳ ق. در [[قم]].<ref> مجله نور علم، ش ۶ و آثار الحجة، ج ۱، ص ۱۴۳.</ref>
 +
* [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]] (۱۳۱۰-۱۳۷۲ ق):<ref> نسل نور، ص ۴۱۱.</ref> صاحب تألیفاتى چون: «رسالة الاستصحاب» و «لوامع الانوار الغرویه فى مرسلات الآثار النبویة».
 +
* [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایرى یزدى]] (۱۲۷۶-۱۳۵۵ ق)، مؤسس [[حوزه علمیه قم]]؛ «درر الفوائد فى الاصول»، از تألیفات ایشان است.<ref> ریحانة الادب، میرزا محمد مدرس، ج ۱، ص ۶۷.</ref>
  
==ويژگى هاى اخلاقى==
+
ج) اساتیدى که آیت الله مدرسى در [[نجف]] از آنها استفاده کرده متعدد بوده اند، از جمله:
  
1. مدرس فروتن: مرحوم مدرسى با وجود آن مقام علمى عظيم، مقيد نبود كه حتماً درس خارج بدهند؛ هر درسى كه در حوزه لازم بود شروع مى كردند و دنبال كسب شهرت نبودند؛ حتى در اواخر عمر براى طلاب، كتاب معالم را تدريس مى كردند.
+
* [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] (م، ۱۳۶۱ ق):<ref> نسل نور، ص ۴۱۲.</ref> از شاگردان [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]] و صاحب تألیفاتى چون: [[مقالات الاصول (کتاب)|مقالات الاصول]] و شرح تبصره [[علامه حلی|علامه]] است.<ref> ریحانة الادب، ج ۱، ص ۵۵.</ref>
 +
* [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] (م، ۱۳۶۵ ق):<ref> نسل نور، ص ۴۱۲.</ref> ایشان از مشهورترین مراجع تقلید [[شیعه|شیعه]] بشمار مى رفت.
  
2. زهد و صبر: صبحانه ايشان نان و سركه بود، در عين حال خيلى با نشاط درس مى خواندند. صبر و تحملش در گرفتارى هاى زندگى زياد بود؛ به طورى كه بعضى مى خواستند مشكلات او را بيان كنند، ولى ايشان هيچ گاه حاضر نشد كه از سختى ها سخنى بگويد.
+
==تدریس و شاگردان==
  
همان طور كه قبلاً گفته شد، در 9 سالگى پدر ايشان از دنيا رفت. بعد از درگذشت پدر، فقر اقتصادى خانواده وى شدت يافت؛ چنان كه نمى توانستند بيشتر از ساعت 8 يا 9 شب چراغ را روشن نگه دارند. لذا او بيشتر، با نور مهتاب درس مى خواند. براى همين جهت بود كه پس از مدتى چشم هاى وى دچار مشكل شد.
+
آیت الله مدرسى پس از تکمیل مراحل علمى در شهر [[نجف]] و دریافت اجازه [[اجتهاد]] از اساتید، به وطن خود ([[یزد]]) بازگشت و بر کرسى تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] تکیه زد و جمع زیادى از طلاب از ایشان بهره مند شدند.<ref> نسل نور، ص ۴۱۲.</ref> وی با وجود آن مقام علمى عظیم، مقید نبود که حتماً درس خارج بدهد؛ هر درسى که در حوزه لازم بود شروع مى کرد و دنبال کسب شهرت نبود؛ حتى در اواخر عمر براى طلاب، کتاب [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]] را تدریس مى کرد.
  
3. احترام به طلاب: هيچ گاه طلبه اى را كه در محضرش بود، ضايع نمى كرد بلكه احترام او را جلو هر كسى نگه مى داشت.
+
مرحوم مدرسى در عمر بابرکت خود شاگردانى را تربیت نمود که هر یک خود از پرچمداران ممتاز حوزه بشمار مى روند، از جمله:
  
4. گذشت: افرادى بودند كه در زمان او نسبت به ايشان تنگ نظر بودند و سعى داشتند به ايشان آزار برسانند؛ اما ايشان نه تنها اذيت هاى آن ها را فراموش مى كرد، بلكه به آن ها احترام مى گذاشت و شخصيت آن ها را به خاطر اعمال بدشان كوچك نمى كردند.<ref> گفتگو با فرزند آن مرحوم، حجة الاسلام والمسلمين سيد على مدرسى معروف به آقا سيد ابوالحسن.</ref>
+
*استاد [[محمدتقی مصباح یزدی|محمدتقى مصباح یزدى]].
  
 +
*سید محمدعلى مدرسى یزدى.
  
==اساتيد ==
+
*[[سید عباس خاتم یزدی|سید عباس خاتم یزدى]].
  
ايشان از محضر اساتيد بزرگوارى در يزد، [[قم]] و [[نجف]] بهره مند شد.
+
*ابو ترابى یزدى.
  
الف) نام اساتيدى كه او در يزد از محضر آن ها استفاده مى كرد، به قرار ذيل است؛ حضرات آيات و حجج الاسلام:
+
*محمد انورى.
  
1. آقا سيد حسين مدرس باغ گندمى<ref> باغ گندم، نام محله اى است در يزد. (آيينه دانشوران، ص 224).</ref> (1270-1366 ق):<ref> نسل نور، ص 411.</ref> كه از شاگردان آيت الله سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى است. در حالات وى آورده اند كه كمتر از زخارف دنيوى بهره مى گرفت. روح و جسمش وقف معنويات و مطالعه بود و در طهارت و پيراستگى زبانزد همگان. نقل است كه وى در بيشتر ايام تحصيل و تدريس خود در بستر نياسود و در صورت غلبه خواب، به صورت نشسته استراحت مى كرد. دست هايش از كثرت مطالعه، تا آرنج پينه بسته بود.<ref> همان، ص 44.</ref>
+
*على محمد انوارى.
  
2. آقا ميرزا سيد احمد مدرس (1295-1388 ق): وى عالمى عامل، فقيهى پارسا، شخصيتى محبوب، مدرسى كوشا و انسانى قانع بود. هيچ گاه در طول عمر بابركتش دست از اداى وظيفه شرعى برنداشت. اخلاق نيك، پشتكار و نظم ايشان در امور زندگى از ويژگى هاى بارز اين عالم فرهيخته است. اين عالم متقى، بيشتر عمر خود را با تنگى معاش سپرى كرد.<ref> همان، ص 379 و نجوم سرد خطى، ص 26.</ref> ايشان صاحب تصنيف و تأليف است و بر بسيارى از فضلا، كه در آن زمان در [[قم]] يا [[نجف]] و يا يزد بودند، حق تعليم داشت.<ref> آيينه دانشوران، ص 424.</ref>
+
*ابوالقاسم مناقب.
  
3. حاج سيد محمدباقر مدرسى (1316-1406 ق):<ref> نسل نور، ص 411.</ref> از شاگردان آيات عظام: آقا ضياءالدين عراقى و سيد ابوالحسن اصفهانى است.
+
*سید محمد مدرسى.
  
در حالات وى آورده اند: مدت مديدى در مركز دينى و فرهنگى يزد چون مدرسه علميه مصلا، به ترويج و تبليغ و تبيين [[احكام]] و معارف دينى پرداخت و مورد احترام طبقات مختلف مردم بود. قد خميده، صورت شاد و متبسم و نظيف ايشان در خاطره زمان باقى است.<ref> همان، ص 466 و نجوم سرد، ص 89.</ref>
+
*سید جواد مدرسى.<ref>گفتگو با فرزند آن مرحوم، حجة الاسلام والمسلمین سید على مدرسى معروف به آقا سید ابوالحسن.</ref>
  
4. حاج ميرزا آقا مدرسى (1319-1384 ق):<ref> نسل نور، ص 411.</ref> آيت الله حاج سيد محمدصادق مدرسى، معروف به حاج ميرزا آقا مدرسى، از كسانى بود كه هوش سرشار، ذهن نقاد، حافظه فوق‌العاده و قدرت استنباط ايشان هنوز هم زبانزد بسيارى از بزرگان است. قدرت فكرى و زمينه هاى مناسب تحصيلى، ايشان را به مرحله اى از تفقه و [[اجتهاد]] رسانيد كه تا پايان عمرِ نه چندان طولانى خود در حوزه تدريس، در رديف دانشمندان و فقيهان بزرگ محسوب مى گرديد.<ref> همان، ص 473.</ref>
+
==فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى ==
  
ب) اساتيدى كه آن مرحوم در [[قم]] از محضر آن ها استفاده كرد؛ عبارتند از حضرات آيات عظام:
+
آیت الله مدرسی در زمانى که فحشا و منکرات زیاد بود، جلسات [[قرآن]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] برگزار مى کرد و تلاش مى کرد که تعطیل نشود؛ حتى بعضى اوقات شب ها دیرهنگام به منزل مى رفت. در مدت برگزارى این جلسات هم قرائت قرآن را به مردم تعلیم مى داد و هم معنا و تفسیر آن را. گاه مى شد که ایشان کسالت و مریضى داشت، اما با همان حال بر سر جلسات حاضر مى شد و به تلاش خود ادامه مى داد.<ref> مصاحبه با فرزندش.</ref>
  
1. آقا ميرزا محمد همدانى (1315-1365 ق):<ref> آيينه دانشوران، ص 252.</ref> از شاگردان مرحوم حايرى يزدى و مورد وثوق كامل ايشان بوده است. از ويژگى هاى بارز درس آيت الله همدانى، خوش بيانى بى حد و حصر او بود كه زبانزد خاص و عام گرديده بود. ايشان صاحب «رساله على اليد» مى باشد.<ref> گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 402 و آثار الحجة، شريف رازى، ج 1، ص 224 و 223.</ref>
+
آن مرحوم همچنین در مسجد مدرسه مصلا، اقامه [[نماز جماعت]] مى کرد. بعد از آن، مشغول رسیدگى به مسایل شرعى و مشکلات زندگى مردم مى شد. وى تأمین پاره اى از مخارج طلاب و روحانیان استان یزد را - که در آن زمان بالغ بر دویست نفر بودند - بر عهده گرفته بود.<ref> نسل نور، ص ۴۱۲.</ref>
 
 
2. آقا سيد محمدتقى خوانسارى (1305-1371 ق):<ref> آيينه دانشوران، ص 252.</ref> شاگرد آيت الله سيد محمدكاظم يزدى و آيت الله ملا محمدكاظم خراسانى است. ايشان در تأسيس حوزه علميه قم به مرحوم آيت الله حايرى يارى رسانيد و در اين راه پس از درگذشت مؤسس حوزه، گام هاى بلندى برداشت.
 
 
 
اين عالم بزرگوار در مدت عمر سعادتمند و بابركت خود، به اقداماتى دست زد؛ از معروف ترين آن ها برپايى [[نماز جمعه]] در شهر مقدس [[قم]]، پس از اين كه سال ها ترك شده بود و ديگرى اقدام فراموش نشدنى اين مرد الهى و مستجاب الدعوة بودن در اقامه نماز استسقاء ([[نماز باران]]) در سال 1363 ق. است كه مصادف با اشغال ايران به وسيله متّفقين بود.<ref> مجله نور علم، ش 6 و آثار الحجة، ج 1، ص 143.</ref>
 
 
 
درباره نماز استسقاى ايشان، بايد گفت كه قبل از نماز، آيت الله سيد محمد حجت و آيت الله سيد صدرالدين صدر به ايشان پيغام دادند كه ما حاضريم در نماز باران شركت كنيم. ايشان پيغام دادند كه شما شركت نكنيد، من نماز باران را مى خوانم. اگر خداوند دعاى ما را مستجاب كرد و باران آمد، مردم آن را به حساب همه روحانيت مى گذارند؛ ولى اگر باران نيامد، مردم اين را به حساب من مى گذارند و موقعيت شما محفوظ مى ماند. بگذاريد اگر لطمه اى به وجهه كسى وارد شد آن، من باشم تا موقعيت شما محفوظ بماند.<ref> داستان هايى از زندگى علماء، محمدتقى صرفى، ص 104، نشر برگزيده، 1372.</ref>
 
 
 
3. آقا سيد محمد حجت (1310-1372 ق):<ref> نسل نور، ص 411.</ref> صاحب تأليفاتى چون: «رسالة الاستصحاب»، «البيع»، «حاشية الكفايه»، «رسالة الصلوة»، «رسالة الوقت» و «لوامع الانوار الغرويه فى مرسلات الآثار النبوية».
 
 
 
يكى از ويژگى هاى آن بزرگوار اين بود كه از تظاهر و خودنمايى مى گريخت و به دوستان و ياوران خود سفارش مى فرمود كه برايش تبليغ نكنند و اجازه نمى داد جرايد و روزنامه ها عكسى از ايشان چاپ نمايند. به اهل منبر هم فرموده بود: راضى نيستم نام مرا بر منابر ببريد. عادت ايشان اين بود كه هر سه چهار سال يك بار، تمام كتاب هاى درسى حوزه را، از مقدمات تا كفايه، به دقت مطالعه مى كرد.<ref> مجله نور علم، ش 10، ص  88 و 89.</ref>
 
 
 
4. حاج شيخ عبدالكريم حايرى يزدى (1276-1355 ق)<ref> نسل نور، ص 411.</ref>، مؤسس حوزه علميه قم: از تأليفات ايشان اين كتاب ها را مى توان نام برد: «درر الفوائد فى الاصول»، «كتاب الرضاع»، «كتاب الصلوة»، «كتاب المواريث»، «كتاب النكاح».<ref> ريحانة الادب، ميرزا محمد مدرس، ج 1، ص 67.</ref>
 
 
 
در حالات ايشان آورده اند كه: بسيار ساده مى زيست تا آن جا كه مى نويسند با اين كه مبالغ زيادى از وجوه شرعى در اختيارش بود، به هنگام رحلت قيمت همه اثاثيه اش به 1500 تومان نمى رسيد (با توجه به اين كه او در سال 1315 ش. وفات نمود)، و بيش از آن را مقروض بود؛ حتى بازماندگانش توان مالى براى اقامه عزادارى در سوگ او نداشتند. لذا يكى از ثروتمندان وقت، مخارج شش شبانه روز عزادارى او را بر عهده گرفت. همچنين گفته شده: هنگامى كه ايشان در بستر وفات بود، آيت الله صدر مبلغى به محضرش آورد تا براى مخارج زندگى فرزندانش بپردازد؛ اما او آن را قبول نكرد و فرمود: خداوندى كه عبدالكريم پسر قصاب را از دهكده مهرجرد يزد به [[قم]] آورد و حاج شيخ عبدالكريم كرد، همان قادر است كه مخارج زندگى فرزندان مرا تأمين كند.<ref> آيت الله مؤسس، كريمى جهرمى، ص 131.</ref>
 
 
 
ج) اساتيدى كه آيت الله مدنى در [[نجف]] از آن ها استفاده كرده متعدد بوده اند، از جمله حضرات آيات عظام:
 
 
 
1. آقا شيح ضياءالدين عراقى (1361 ق):<ref> نسل نور، ص 412.</ref> از شاگردان آخوند ملا محمدكاظم خراسانى است. حوزه درس [[فقه]] و [[اصول]] مرحوم عراقى، محل استفاده بزرگان عرب و عجم بود. در لطافت بيان، نيكويى تقرير و حُسن تحرير گوى سبقت را از ديگران ربوده بود. وى صاحب تأليفاتى چون: مقالات الاصول و شرح تبصره علامه مى باشد.<ref> ريحانة الادب، ج 1، ص 55.</ref>
 
 
 
2. آقا سيد ابوالحسن اصفهانى (1365 ق):<ref> نسل نور، ص 412.</ref> ايشان از علماى طراز اول آن زمان بود. وى محقق، مدقق، فقيه، اصولى، رجالى، معقولى و منقولى بود. در تمامى بلاد اسلامى، مشهورترين مرجع تقليد شيعه بشمار مى رقت. علاوه بر اين كه در مراتب علمى پيشرو ديگران بود، داراى طبعى كريم، سخى و اخلاقى پيامبرگونه بود. مجلس درس ايشان جامع ترين مجلس درس دينى و مركز استفاده علماى بزرگى بود.<ref> ريحانة الادب، ج 1، ص 142.</ref>
 
 
 
يكى از طلاب حكايت كرده: در صحن [[امام حسين]] علیه السلام، نزديك تل زينبيه نشسته بودم، و مردى در كنار من ايستاده بود. مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى با اصحابش از حرم مقدس امام حسين علیه السلام خارج شد و صحن مطهر را از در تل زينبيه ترك گفت. آن مردى كه در كنار من ايستاده بود، آهسته گفت: بروم و سيد را دشنام گويم. آن مرد به دنبال سيد حركت نمود تا آن كه هر دو از آن جا گذشتند. طولى نكشيد كه آن مردِ دشنام دهنده با چشم گريان برگشت.
 
 
 
علتش را پرسيدم، پاسخ داد: من سيد را تا در منزل دشنام دادم، اما همين كه به در منزل رسيدم، سيد فرمود: همين جا توقف كن؛ من با شما كارى دارم. سپس داخل منزل شد. طولى نكشيد كه از منزل خارج شد و فرمود: اين پول ها را بگير و هر موقع تنگدست شدى به ما مراجعه كن، زيرا ممكن است چنانچه به غير ما مراجعه كنى حاجت تو را برآورده نسازند. ديگر آن كه من آمادگى دارم هر گونه دشنام و ناسزايى را بشنوم، ولى استدعا دارم كه عرض و ناموس مرا مورد دشنام قرار ندهى. آن مرد مى گويد: چنان اين كلمات سيد در من اثر عميق به جاى گذاشت كه نزديك بود [[روح]] از بدنم جدا شود. اشك چشمانم را فراگرفت و رعشه بر اندامم افتاد.<ref> داستان هايى از زندگى علماء، ص 105.</ref>
 
 
 
 
 
==فعاليت هاى فرهنگى، اجتماعى و عمرانى ==
 
 
 
الف) فعاليت فرهنگى: ايشان در زمانى كه فحشا و منكرات زياد بود، جلسات [[قرآن]] و تفسير برگزار مى كرد و تلاش مى كرد كه تعطيل نشود؛ حتى بعضى اوقات شب ها ديرهنگام به منزل مى رفت. در مدت برگزارى اين جلسات هم قرائت قرآن را به مردم تعليم مى داد و هم معنا و [[تفسير]] آن را. گاه مى شد كه ايشان كسالت و مريضى داشت، اما با همان حال بر سر جلسات حاضر مى شد و به تلاش خود ادامه مى داد.<ref> مصاحبه با فرزندش.</ref>
 
 
 
ب) فعاليت اجتماعى: آن مرحوم در مسجد مدرسه مصلا، اقامه جماعت مى كرد. بعد از آن، مشغول رسيدگى به مسايل شرعى و مشكلات زندگى مردم مى شد. وى تأمين پاره اى از مخارج طلاب و روحانيان استان يزد را - كه در آن زمان بالغ بر دويست نفر بودند. - بر عهده گرفته بود.<ref> نسل نور، ص 412.</ref>
 
 
 
ج) فعاليت عمرانى: از جمله تعمير و بازسازى مدرسه مصلا كه مدت ها متروك بود و احياى بسيارى از موقوفات اين مدرسه.</ref>. همان، ص 413.</ref>
 
 
 
 
 
==تدريس ==
 
 
 
مرحوم مدرسى پس از تكميل مراحل علمى در شهر [[نجف]] و دريافت اجازه [[اجتهاد]] از بزرگانى چون: آقا ضياءالدين عراقى و آقا سيد ابوالحسن اصفهانى، به وطن خود (يزد) بازگشت و بر كرسى تدريس [[فقه]] و [[اصول]] تكيه زد و جمع زيادى از طلاب بر گرد او جمع شد تا از بيان بسيار رسا و شيواى ايشان بهره مند شوند.<ref> نسل نور، ص 412.</ref>
 
 
 
==شاگردان==
 
 
 
مرحوم مدرسى در عمر بابركت خود شاگردانى را تربيت نمود كه هر يك خود از پرچمداران ممتاز حوزه بشمار مى روند. اسامى بعضى از اين بزرگواران چنين است؛ آيات عظام و حجج الاسلام:
 
 
 
* 1- استاد محمدتقى مصباح يزدى.
 
 
 
* 2- سيد محمدعلى مدرسى يزدى.
 
 
 
* 3- سيد عباس خاتم يزدى.
 
 
 
* 4- ابو ترابى يزدى.
 
 
 
* 5- محمد انورى.
 
 
 
* 6- على محمد انوارى.
 
 
 
* 7- ابوالقاسم مناقب.
 
 
 
* 8- سيد محمد مدرسى.
 
 
 
* 9- سيد جواد مدرسى.</ref>گفتگو با فرزند آن مرحوم، حجة الاسلام والمسلمين سيد على مدرسى معروف به آقا سيد ابوالحسن.</ref>
 
  
 +
تعمیر و بازسازى مدرسه مصلا که مدت ها متروک بود و احیاى بسیارى از [[وقف|موقوفات]] این مدرسه، از جمله  فعالیتهای عمرانى ایشان است.<ref>همان، ص ۴۱۳.</ref>
 
==وفات==
 
==وفات==
  
سرانجام اين عالم ربانى در 63 سالگى در شب بيست و چهارم [[رمضان]] 1393 ق، در حالى كه چشمانش بر اثر بيمارى قند نابينا شده بود، دار فانى را وداع گفت و شهباز روحش، به سوى عالَمِ ملكوت پركشيد. در يزد پيكرش را تشييع كم‌نظيرى نمودند و پس از [[نماز]] در مدرسه مصلا - بنابر وصيت آن مرحوم - به [[قم]] انتقال داده شد و در قبرستان شيخان، نزديكِ مقبره زكريا بن آدم دفن گرديد.<ref> همان، ص 413.</ref> يادش گرامى باد و ان شاءالله نامش در زمره ملكوتيان جاودانه باد.
+
سرانجام این عالم ربانى در ۶۳ سالگى در شب ۲۴ [[رمضان]] ۱۳۹۳ ق، در حالى که چشمانش بر اثر بیمارى قند نابینا شده بود، دار فانى را وداع گفت. پیکر مطهرش در یزد را [[تشییع جنازه|تشییع]] نمودند و پس از [[نماز میت|نماز]] در مدرسه مصلا - بنابر وصیت آن مرحوم - به [[قم]] انتقال داده شد و در قبرستان شیخان، نزدیک مقبره [[زکریا بن آدم|زکریا بن آدم]] مدفون گردید.<ref> همان، ص ۴۱۳.</ref>  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۳۰: سطر ۷۹:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
مهدى صحرايى اردكانى , ستارگان حرم، جلد 11
+
* مهدى صحرایى اردکانى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۱.
 +
 
 
[[رده: علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده: علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۷

سید علی‌رضا مدرسی یزدی (۱۳۲۹-۱۳۹۳ ه.ق) از علما و فقهای شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقى و سید ابوالحسن اصفهانى بود و از ایشان اجازه اجتهاد دریافت نمود. وی برای اقشار مختلف مردم، جلسات تفسیر قرآن برگزار مى کرد و به مسایل شرعى و مشکلات زندگى آنان نیز توجه داشت.

Modarres-yazdi.jpg
نام کامل سید علی‌رضا مدرسی یزدی
زادروز ۱۳۲۹ قمری
زادگاه یزد
وفات ۱۳۹۳ قمری
مدفن قم، قبرستان شیخان

Line.png

اساتید

آقا ضیاءالدین عراقى و سید ابوالحسن اصفهانى، سید محمدتقى خوانسارى، سید محمد حجت کوه کمری،...

شاگردان

محمدتقى مصباح یزدى، سید محمدعلى مدرسى یزدى، سید عباس خاتم یزدى، على محمد انوارى،...


ولادت

سید علی رضا مدرسی یزدی در سال ۱۳۲۹ قمری در شهر یزد، در خانواده اى روحانى متولد شد. پدرش عالم ربانى، آقا میرزا محمدعلى مدرسى (م، ۱۳۳۸ ق)، از مجتهدان و فقیهان سلسله «مدرسیه» است که در زمان خود از موقعیت علمى و اجتماعى برخوردار بود.

تحصیل و اساتید

سید علی رضا در کودکى در مکتب خانه ملاحیدر و آقا میرزا حسن محمود آبادى، با ادبیات و مقدمات علوم حوزوى آشنا گردید. او، پس از گذراندن ادبیات عرب و فقه و اصول، مقطع سطح علوم حوزوى را نزد اساتید معروف حوزه علمیه یزد فراگرفت.[۱]

مدرسى در آغاز دهه سوم زندگى، یعنى در سال ۱۳۴۹ ق، براى ادامه تحصیل رهسپار قم شد و از محضر عالمان نامى آن حوزه بهره ها برد. آنگاه جهت فراگیرى دانش تحلیلى و اجتهادى فقه و اصول و دیگر علوم اسلامى، به حوزه علمیه نجف هجرت نمود.[۲]

الف) نام اساتیدى که او در یزد از محضر آن ها استفاده کرد، به قرار ذیل است:

ب) اساتیدى که آن مرحوم در قم از محضر آنها استفاده کرد عبارتند از:

ج) اساتیدى که آیت الله مدرسى در نجف از آنها استفاده کرده متعدد بوده اند، از جمله:

تدریس و شاگردان

آیت الله مدرسى پس از تکمیل مراحل علمى در شهر نجف و دریافت اجازه اجتهاد از اساتید، به وطن خود (یزد) بازگشت و بر کرسى تدریس فقه و اصول تکیه زد و جمع زیادى از طلاب از ایشان بهره مند شدند.[۱۴] وی با وجود آن مقام علمى عظیم، مقید نبود که حتماً درس خارج بدهد؛ هر درسى که در حوزه لازم بود شروع مى کرد و دنبال کسب شهرت نبود؛ حتى در اواخر عمر براى طلاب، کتاب معالم را تدریس مى کرد.

مرحوم مدرسى در عمر بابرکت خود شاگردانى را تربیت نمود که هر یک خود از پرچمداران ممتاز حوزه بشمار مى روند، از جمله:

  • سید محمدعلى مدرسى یزدى.
  • ابو ترابى یزدى.
  • محمد انورى.
  • على محمد انوارى.
  • ابوالقاسم مناقب.
  • سید محمد مدرسى.
  • سید جواد مدرسى.[۱۵]

فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى

آیت الله مدرسی در زمانى که فحشا و منکرات زیاد بود، جلسات قرآن و تفسیر برگزار مى کرد و تلاش مى کرد که تعطیل نشود؛ حتى بعضى اوقات شب ها دیرهنگام به منزل مى رفت. در مدت برگزارى این جلسات هم قرائت قرآن را به مردم تعلیم مى داد و هم معنا و تفسیر آن را. گاه مى شد که ایشان کسالت و مریضى داشت، اما با همان حال بر سر جلسات حاضر مى شد و به تلاش خود ادامه مى داد.[۱۶]

آن مرحوم همچنین در مسجد مدرسه مصلا، اقامه نماز جماعت مى کرد. بعد از آن، مشغول رسیدگى به مسایل شرعى و مشکلات زندگى مردم مى شد. وى تأمین پاره اى از مخارج طلاب و روحانیان استان یزد را - که در آن زمان بالغ بر دویست نفر بودند - بر عهده گرفته بود.[۱۷]

تعمیر و بازسازى مدرسه مصلا که مدت ها متروک بود و احیاى بسیارى از موقوفات این مدرسه، از جمله فعالیتهای عمرانى ایشان است.[۱۸]

وفات

سرانجام این عالم ربانى در ۶۳ سالگى در شب ۲۴ رمضان ۱۳۹۳ ق، در حالى که چشمانش بر اثر بیمارى قند نابینا شده بود، دار فانى را وداع گفت. پیکر مطهرش در یزد را تشییع نمودند و پس از نماز در مدرسه مصلا - بنابر وصیت آن مرحوم - به قم انتقال داده شد و در قبرستان شیخان، نزدیک مقبره زکریا بن آدم مدفون گردید.[۱۹]

پانویس

  1. آیینه دانشوران، ص ۲۵۲، چاپ سوم، سید علیرضا ریحان یزدى، نشر کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى.
  2. نسل نور، ص ۴۱۱ و ۴۱۲.
  3. نسل نور، ص ۴۱۱.
  4. آیینه دانشوران، ص ۴۲۴.
  5. نسل نور، ص ۴۱۱.
  6. گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۴۰۲ و آثار الحجة، شریف رازى، ج ۱، ص ۲۲۴ و ۲۲۳.
  7. آیینه دانشوران، ص ۲۵۲.
  8. مجله نور علم، ش ۶ و آثار الحجة، ج ۱، ص ۱۴۳.
  9. نسل نور، ص ۴۱۱.
  10. ریحانة الادب، میرزا محمد مدرس، ج ۱، ص ۶۷.
  11. نسل نور، ص ۴۱۲.
  12. ریحانة الادب، ج ۱، ص ۵۵.
  13. نسل نور، ص ۴۱۲.
  14. نسل نور، ص ۴۱۲.
  15. گفتگو با فرزند آن مرحوم، حجة الاسلام والمسلمین سید على مدرسى معروف به آقا سید ابوالحسن.
  16. مصاحبه با فرزندش.
  17. نسل نور، ص ۴۱۲.
  18. همان، ص ۴۱۳.
  19. همان، ص ۴۱۳.

منابع