جامعیت مقاله متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جهنم: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
'''جَهَنَّم''' معروفترين نام جايگاه مجازات مجرمان در [[قيامت]] است . دار مكافات و [[كيفر]] بدکاران در [[آخرت ]] و وعده گاه [[كفار]] و منافقان و ستمگران است که در آن عذاب قهر الهی را بچشند.
+
'''«جَهَنَّم»''' یا «دوزخ»، جایگاه مجازات و [[عذاب]] کفار و مجرمان و ستمگران در [[قیامت]] است. کلمه جهنم ۷۷ بار در آیات مختلف [[قرآن کریم]] تکرار شده و نامهای دیگری نیز برای آن در قرآن ذکر گردیده است از جمله: [[سقر|سَقَر]]، [[سعیر|سَعیر]]، [[جحیم|جَحیم]]، [[حطمه|حُطَمة]] و [[هاویه|هاوِیه]].
  
== واژه شناسى «جهنّم»  ==
+
==واژه‌شناسى جهنم==
  
واژه شناسان در باره ريشه واژه «جهنّم» اختلاف نظر دارند . برخى بر اين باورند كه اين واژه ، عبرانى است و اصل آن ، «كِهِنّام» بوده و با تعريب ، «جهنّم» شده است . <ref>  ر . ك : تاج العروس : ج ۱۶ ص ۱۲۶ و لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ و النهاية : ج ۱ ص ۳۲۳ و الإتقان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۳۹۸ و تفسير الآلوسى : ج ۲ ص ۹۶ . </ref> برخى ، ريشه عبرانى آن را «جهينوم» يا «جحينوم» دانسته اند ، كه محلّى در چهار كيلومترى قدس بوده و زباله هاى شهر و لاشه هاى حيوانات را در آن جا مى ريختند و مى سوزاندند . <ref> المفصّل فى تاريخ العرب : ج ۶ ص ۶۷۹ </ref> . برخى اين كلمه را فارسى معرّب مى دانند . <ref> ر . ك : الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۹۲ (مادّه «جهنّم») . </ref> به تونل زير حمّام كه حرارت در آن مى دمند تا زمين حمّام را گرم كند نيز جهنّم مى گويند . <ref> ر . ك : لغت نامه دهخدا : ج ۵ ص ۶۹۶۶ (واژه «جهنّم») . </ref> شايد به دليل مشكوك بودن عربيت اين واژه، ابن فارس ، آن را در مقاييس اللغة نياورده<ref>  لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ (ماده «جهنم») </ref> . اما ابن منظور در وجه تسميه آن مى گويد : الجهنام : القعر البعيد ، و بئر جهنّم و جهنام ، بكسر الجيم و الهاء : بعيدة القعر ، و به سمّيت جهنّم لبعد قعرها . ۴ جهنام : عمق زياد . چاه جَهْنَم و جِهْنام ، چاهى كه ژرف باشد . جهنّم را به خاطر عمقش به اين نام ناميده اند .
+
واژه شناسان درباره ریشه واژه «جهنّم» اختلاف نظر دارند. برخى بر این باورند که این واژه، عبرانى است و اصل آن، «کهِنّام» بوده و با تعریب، «جهنّم» شده است.<ref>  ر . ک : تاج العروس : ج ۱۶ ص ۱۲۶ و لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ و النهایة : ج ۱ ص ۳۲۳ و الإتقان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۳۹۸ و تفسیر الآلوسى : ج ۲ ص ۹۶ . </ref> برخى، ریشه عبرانى آن را «جهینوم» یا «جحینوم» دانسته اند، که محلّى در چهار کیلومترى [[قدس]] بوده و زباله هاى شهر و لاشه هاى حیوانات را در آنجا مى ریختند و مى سوزاندند.<ref> المفصّل فى تاریخ العرب : ج ۶ ص ۶۷۹ </ref> برخى این کلمه را فارسى معرّب مى دانند.<ref> ر . ک : الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۹۲ (مادّه «جهنّم») . </ref> به تونل زیر حمّام که حرارت در آن مى دمند تا زمین حمّام را گرم کند نیز جهنّم مى گویند.<ref> ر . ک : لغت نامه دهخدا : ج ۵ ص ۶۹۶۶ (واژه «جهنّم») . </ref>  
  
== جهنم در قرآن==
+
شاید به دلیل مشکوک بودن عربیت این واژه، [[ابن فارس]] آن را در [[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|مقاییس اللغة]] نیاورده است.<ref>  لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ (ماده «جهنم») </ref> اما [[ابن منظور]] در وجه تسمیه آن مى گوید: الجهنام: القعر البعید، و بئر جهنّم و جهنام، بکسر الجیم و الهاء: بعیدة القعر، و به سمّیت جهنّم لبُعد قعرها. (جهنام یعنی عمق زیاد. چاه جَهنم و جِهنام، چاهى که ژرف باشد. جهنّم را به خاطر عمقش به این نام نامیده اند).
  
کلمه جهنم 77 بار در آيات مختلف تكرار شده است. مانند:
+
==جهنم در قرآن==
  
* {{متن قرآن|«وَلَٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»}}. ([[سوره سجده]]:13)
+
کلمه جهنم ۷۷ بار در آیات مختلف [[قرآن کریم]] تکرار شده است. مانند: {{متن قرآن|«وَلَٰکنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»}} ([[سوره سجده]]:۱۳) و {{متن قرآن|«إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا»}}. ([[سوره نساء]]:۱۴۰). در قرآن نامهای دیگری نیز برای جهنم ذکر شده است از جمله: [[سقر|سَقَر]]، [[سعیر|سَعیر]]، [[جحیم|جحیم]]، [[حطمه|حُطَمة]]، [[هاویه|هاوِیه]]، [[أثام]]، [[سجین|سجّین]].
* {{متن قرآن|«إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا»}}. ([[سوره نساء]]:140)
 
* {{متن قرآن|«وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا»}}. ([[سوره نساء]]:93)
 
* {{متن قرآن|«وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ»}}. ([[سوره حجر]]:43)
 
  
===برخی از اوصاف جهنم در آیات قرآن===
+
===برخی اوصاف جهنم در قرآن===
  
*'''جهنم جای همه شرور و کثافات و زشتی ها است:''' «{{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ}}<ref>[[سوره انفال]]/آیه39</ref>؛ تا خداوند جدا سازد پلید را از پاکیزه و پلیدها را بر هم نهد و همه را انباشته و در جهنم قرار دهد.»
+
*جهنم جای پلیدی ها و زشتی ها است: «{{متن قرآن|لِیمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ وَیجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَیرْکمَهُ جَمِیعاً فَیجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ}}؛ ([[سوره انفال]]/آیه ۳۹) تا خداوند جدا سازد پلید را از پاکیزه و پلیدها را بر هم نهد و همه را انباشته و در جهنم قرار دهد.»
  
*'''بت ها و معبودان باطل نیز در جهنم می روند:''' «{{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ}}؛ ([[سوره انبیاء]]/آیه 98) شما و آنچه را که غیر خدا می پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد می شوید.»
+
*بت ها و معبودان باطل نیز در جهنم می روند: «{{متن قرآن|إِنَّکمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ}}؛ ([[سوره انبیاء]]/آیه ۹۸) شما و آنچه را که غیر خدا می پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد می شوید.»
  
*'''دوزخ همواره کافران را دربر گرفته است''' : {{متن قرآن|« وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ»}}؛ ([[سوره عنکبوت]]/آیه 54) دوزخ دربر گرفته است کافران را.
+
*دوزخ همواره کافران را دربر گرفته است: {{متن قرآن|«وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ»}}؛ ([[سوره عنکبوت]]/آیه ۵۴) دوزخ دربر گرفته است کافران را. آنچه در این آیه ظهور دارد آن است که اکنون هم جهنم بر کفار احاطه دارد و با توجه به این معنا اگر آنها ادراک حرارت آن نمی کنند، در عالم دیگر که حجاب از اطراف برداشته می شود، متوجه آن شده خود را در آتش می بینند. چنانکه فرمود: «فبَصَرُک الیوم حدید؛ امروز چشم تو تیزبین شده است.»
 
+
*رئیس جهنم مالک است و زیردستانی دارد که نگهبانان دوزخند: «{{متن قرآن|وَنَادَوْا یا مَالِک لِیقْضِ عَلَینَا رَبُّک...}}؛ ([[سوره زخرف]]/آیه ۷۷) دوزخیان گفتند: ای مالک پروردگار تو بر ما حکم کند و جان ما بستاند و مالک در جواب گوید شما جاوید زنده مانید.» «{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ...}}؛ ([[سوره غافر]]/آیه ۴۹) آنها که در دوزخند با خازنان گفتند: از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب ما را سبک کند». اینها فرشتگانی هستند که نمی گذارند دوزخیان از جهنم بیرون آیند و فضای وجود را آلوده و پلید کنند چنانکه در دنیا می کردند.
:آنچه در این آیه ظهور دارد آن است که اکنون هم جهنم بر کفار احاطه دارد و با توجه به این معنا اگر آنها ادراک حرارت آن نمی کنند. در عالم دیگر که حجاب از اطراف برداشته می شود، متوجه آن شده خود را در آتش می بینند. چنانکه فرمود: «فبصرک الیوم حدید؛ امروز چشم تو تیزبین شده است.»
+
*همه مردم وارد جهنم می شوند اما نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند: «{{متن قرآن|وَإِن مِّنکمْ إِلَّا وَارِدُهَا کانَ عَلَىٰ رَبِّک حَتْمًا مَقْضِیّاً * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیّاً}}؛ ([[سوره مریم]]/آیه ۷۱) و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست. آنگاه نجات می دهیم پرهیزکاران را و می گذاریم ستمگران را در آنجا به زانو درآمده.» [[علامه شعرانی]] در توضیح این آیه می گوید: مثل جهنم مثل دنیا است اما دنیائی که نیکی ها را از آن جدا کرده باشند و همچنان که همه مردم به دنیا آمدند اما ستمگران در دنیا فرورفتند و پرهیزکاران رستند، همچنین در [[آخرت]] این حال را مجسم بینند که در جهنم درآیند بعضی بیرون شوند و بعضی بمانند.<ref>شعرانی، نثر طوبی، ج۱، ص۱۴۸</ref>
 
 
*'''رئیس جهنم مالک است و زیردستانی دارد که نگهبانان دوزخند.''' «{{متن قرآن|وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ...}}؛([[سوره زخرف]]/آیه 77) دوزخیان گفتند: ای مالک پروردگار تو بر ما حکم کند و جان ما بستاند و مالک در جواب گوید شما جاوید زنده مانید.» «{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ...}}؛ ([[سوره غافر]]/آیه 49) آنها که در دوزخند با خازنان گفتند: از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب ما را سبک کند». اینها فرشتگانی هستند که نمی گذارند دوزخیان از جهنم بیرون آیند و فضای وجود را آلوده و پلید کنند چنانکه در دنیا می کردند.
 
 
 
*ه'''مه مردم وارد جهنم می شوند''' اما نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند: «{{متن قرآن|وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا}}؛ ([[سوره مریم]]/آیه 71) و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست. آنگاه نجات می دهیم پرهیزکاران را و می گذاریم ستمگران را در آنجا به زانو درآمده.»  
 
 
 
از این آیه بر می آید که همه مردم وارد جهنم می شوند نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند
 
:علامه شعرانی در توضیح این آیه می گوید: مثل جهنم مثل دنیا است اما دنیائی که نیکی ها را از آن جدا کرده باشند و همچنان که همه مردم به دنیا آمدند اما ستمگران در دنیا فرورفتند و پرهیزکاران رستند همچنین در آخرت این حال را مجسم بینند که در جهنم درآیند بعضی بیرون شوند و بعضی بمانند.<ref>شعرانی، نثر طوبی، ج1، ص148</ref>
 
  
 
===گونه‌های عذاب در جهنم===
 
===گونه‌های عذاب در جهنم===
*'''آتش''': مهم‌ترین عذابی که جهنم بدان شناخته شده است، آتش سوزانی است که موجب شده است در بسیاری از موارد قرآن کریم به جای افتادن در جهنم، از افتادن در آتش سخن گوید؛ اما قرآن اصرار دارد با به کار گرفتن صفاتی خاصی برای این آتش، مانند «آتش سوزان»<ref>حامیه: غاشیه، آیه ۴؛ قارعه، آیه ۸</ref> یا «آتش سرپوشیده»<ref> مؤصده:بلد، آیه ۲۰</ref> برکننده پوست،<ref>مدثر، آیه ۲۹؛ معارج آیه ۱۵-۱۶</ref> و اینکه چیزی را باقی نمی‌گذارد<ref>مدثر، آیه ۲۸،</ref> ویژه بودن آن را نشان دهد. این آتش که به عنوان «نار الله» شناخته شده<ref>همزه، آیه ۶ </ref>و ستون‌های برافروخته دارد<ref>همزه، آیه ۹؛ مرسلات، آیه ۳۲-۳۳</ref> برخلاف آتش‌های زمینی، از قلب‌ها آغاز می‌شود و شعله‌وری آن از درون به بیرون است.<ref>همزه، آیه ۷ </ref>هیزم‌های آتش جهنم نیز دور از انتظار است؛ انسان‌ها خود هیزم آتش‌اند<ref>آل عمران، آیه ۱۰: انبیاء، آیه ۹۸</ref> و در برخی آیات سخن از آتشی است که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست.<ref>بقره، آیه ۲۴؛ تحریم، آیه ۶</ref>
 
  
*'''عذاب‌های وابسته به آتش''': برخی عذاب‌های یادشده در جهنم در حاشیه آتش‌اند، مانند سَموم که باد سوزان جهنم است<ref>طور، آیه ۲۷؛ واقعه آیه ۴۲؛ نیز ابن رجب، التخویف من النار، ۱۳۹۹ق، ص۸۲</ref> و حَمیم که آبی سوزان است<ref> دخان، آیه ۴۳</ref> که هم به دوزخیان نوشانده می‌شود<ref> انعام، آیه ۷۰</ref> و هم برای گونه‌های دیگر عذاب کاربرد دارد<ref>حج،آیه ۱۹، ۲۰؛ دخان، آیه ۴۸</ref>
+
*'''آتش''': مهم‌ترین عذابی که جهنم بدان شناخته شده است، آتش سوزانی است که موجب شده است در بسیاری از موارد قرآن کریم به جای افتادن در جهنم، از افتادن در آتش سخن گوید؛ اما قرآن اصرار دارد با به کار گرفتن صفات خاصی برای این آتش، مانند «آتش سوزان»<ref>حامیه: غاشیه، آیه ۴؛ قارعه، آیه ۸</ref> یا «آتش سرپوشیده»<ref> مؤصده:بلد، آیه ۲۰</ref> برکننده پوست،<ref>مدثر، آیه ۲۹؛ معارج آیه ۱۵-۱۶</ref> و اینکه چیزی را باقی نمی‌گذارد،<ref>مدثر، آیه ۲۸،</ref> ویژه بودن آن را نشان دهد. این آتش که به عنوان «نار الله» شناخته شده<ref>همزه، آیه ۶ </ref> و ستون‌های برافروخته دارد<ref>همزه، آیه ۹؛ مرسلات، آیه ۳۲-۳۳</ref> برخلاف آتش‌های زمینی، از قلب‌ها آغاز می‌شود و شعله‌وری آن از درون به بیرون است.<ref>همزه، آیه ۷ </ref> هیزم‌های آتش جهنم نیز دور از انتظار است؛ انسان‌ها خود هیزم آتش‌اند<ref>آل عمران، آیه ۱۰: انبیاء، آیه ۹۸</ref> و در برخی آیات سخن از آتشی است که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست.<ref>بقره، آیه ۲۴؛ تحریم، آیه ۶</ref>
  
*'''غذا و نوشیدنی''': درباره غذا و نوشیدنی جهنم مضامینی در قرآن و روایات هست. برخلاف خورد و آشام بهشت -که با عباراتی آشنا به نعمت‌های زمینی بیان شده- در وصف جهنم سخن از نوشیدنی‌ها و خوردنی‌هایی با نامهای ناآشناست؛ خوردنی‌هایی مانند [[زقوم]]<ref>صافات، آیه ۶۲؛ دخان، آیه ۴۳؛ واقعه، ص۵۲</ref> غسلین،<ref>حاقه، آیه ۳۶</ref> و طعام ضریع<ref> غاشیه، آیه ۷ </ref>و نوشیدنی‌هایی مانند غساق<ref>ص، آیه ۵۷؛ نبأ، آیه ۲۵</ref> صدید.<ref>ابراهیم، آیه ۱۶</ref> و شرب الهیم<ref>واقعه آیه ۵۵</ref> که توضیح ماهیت آن‌ها برای مفسران مشکل بوده است. ویژگی کلی آن‌ها این است که گرسنگی و تشنگی را رفع نمی‌کنند،<ref> غاشیه، آیه ۷؛ صافات، آیه ۶۶-۶۷؛ نبأ، آیه ۲۴</ref> گلوگیرند<ref>مزمل، آیه ۱۳ </ref>و امعاء خورنده را می‌جوشانند<ref> دخان، آیه ۴۵</ref> و پاره پاره می‌کنند<ref> محمد، آیه ۱۵؛ بقره، آیه ۱۷۴</ref> پوشاک آنان نیز از جنس آتش؛<ref>حج، آیه ۱۹ </ref>یا مواد سوزاننده‌ای چون قطران<ref> ابراهیم، آیه ۵۰ </ref>و حمیم<ref>صافات، آیه ۶۷ </ref>گفته شده است.
+
*'''عذاب‌های وابسته به آتش''': برخی عذاب‌های یادشده در جهنم در حاشیه آتش‌اند، مانند سَموم که باد سوزان جهنم است<ref>طور، آیه ۲۷؛ واقعه آیه ۴۲؛ نیز ابن رجب، التخویف من النار، ۱۳۹۹ق، ص۸۲</ref> و حَمیم که آبی سوزان است<ref> دخان، آیه ۴۳</ref> که هم به دوزخیان نوشانده می‌شود<ref> انعام، آیه ۷۰</ref> و هم برای گونه‌های دیگر عذاب کاربرد دارد.<ref>حج،آیه ۱۹، ۲۰؛ دخان، آیه ۴۸</ref>
  
*'''دیگر عذاب‌ها''': در وصف دیگر عذاب‌ها در قرآن کریم از غل و زنجیر<ref>حاقه، آیه ۳۰؛ غافر، آیه ۷۱</ref> مقامع آتشین،<ref>حج، آیه ۲۱</ref> تازیانه‌های عذاب،<ref>فجر، آیه ۱۳</ref> صداهای ناهنجار جهنم<ref> هود، آیه ۱۰۶؛ انبیاء، آیه ۱۰۰</ref> ضیق مکان و احساس فشار<ref> فرقان، آیه ۱۲؛ مطففین آیه ۷-۸ نیز ابن مبارک، الزهد، آیه ۸۶</ref> سایه‌هایی که به جای آرامیدن از آتش خود آتشین‌ترند.<ref>زمر، آیه ۱۶؛ واقعه، آیه ۴۳؛ مرسلات، آیه ۳۰-۳۱</ref> و عذاب‌هایی فراتر که به وضوح از آن‌ها یاد نشده<ref> ص، آیه ۵۸</ref> بیان گردیده است.<ref>مقاله "جهنم" در دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
+
*'''غذا و نوشیدنی''': درباره غذا و نوشیدنی جهنم مضامینی در قرآن و روایات هست. برخلاف خورد و آشام [[بهشت]] -که با عباراتی آشنا به نعمت‌های زمینی بیان شده- در وصف جهنم سخن از نوشیدنی‌ها و خوردنی‌هایی با نامهای ناآشناست؛ خوردنی‌هایی مانند زقّوم<ref>صافات، آیه ۶۲؛ دخان، آیه ۴۳؛ واقعه، ص۵۲</ref> غِسلین،<ref>حاقه، آیه ۳۶</ref> و طعام ضَریع<ref> غاشیه، آیه ۷ </ref>و نوشیدنی‌هایی مانند غَسّاق<ref>ص، آیه ۵۷؛ نبأ، آیه ۲۵</ref> صَدید<ref>ابراهیم، آیه ۱۶</ref> و شُرب الهیم<ref>واقعه آیه ۵۵</ref> که توضیح ماهیت آن‌ها برای مفسران مشکل بوده است. ویژگی کلی آن‌ها این است که گرسنگی و تشنگی را رفع نمی‌کنند،<ref> غاشیه، آیه ۷؛ صافات، آیه ۶۶-۶۷؛ نبأ، آیه ۲۴</ref> گلوگیرند<ref>مزمل، آیه ۱۳ </ref> و امعاء خورنده را می‌جوشانند<ref> دخان، آیه ۴۵</ref> و پاره پاره می‌کنند.<ref> محمد، آیه ۱۵؛ بقره، آیه ۱۷۴</ref> پوشاک آنان نیز از جنس آتش<ref>حج، آیه ۱۹ </ref> یا مواد سوزاننده‌ای چون قطران<ref> ابراهیم، آیه ۵۰ </ref> و حمیم<ref>صافات، آیه ۶۷ </ref> گفته شده است.
  
===نامهای دیگر جهنم در قرآن===
+
*'''دیگر عذاب‌ها''': در وصف دیگر عذاب‌ها در قرآن کریم از غل و زنجیر<ref>حاقه، آیه ۳۰؛ غافر، آیه ۷۱</ref> مقامع آتشین،<ref>حج، آیه ۲۱</ref> تازیانه‌های عذاب،<ref>فجر، آیه ۱۳</ref> صداهای ناهنجار جهنم،<ref> هود، آیه ۱۰۶؛ انبیاء، آیه ۱۰۰</ref> ضیق مکان و احساس فشار،<ref> فرقان، آیه ۱۲؛ مطففین آیه ۷-۸ نیز ابن مبارک، الزهد، آیه ۸۶</ref> سایه‌هایی که به جای آرامیدن از آتش خود آتشین‌ترند.<ref>زمر، آیه ۱۶؛ واقعه، آیه ۴۳؛ مرسلات، آیه ۳۰-۳۱</ref> و عذاب‌هایی فراتر که به وضوح از آن‌ها یاد نشده<ref> ص، آیه ۵۸</ref> بیان گردیده است.<ref>مقاله "جهنم" در دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
  
در [[قرآن]] نامهايي براي جهنم گفته شده است از جمله: [[سقر|سَقَر]]، [[سعیر|سَعير]]، [[جحیم|جحيم]]، [[حطمه|حُطَمة]]، [[هاویه|هاوِيه]]، [[لظی]]، [[أثام]]، [[سجین|سجّين]].
+
==جهنم در روایات==
  
== جهنم در روایات==
+
بر طبق روایات، جهنم دارای هفت در است که هر گروه از آنها را درى خاص باشد. از [[امیرالمؤمنین]] علیه السلام روایت شده که فرمود: دوزخ را هفت در باشد و آن طبقاتى است، هر طبقه بر زیر طبقه دیگر و حضرت یک دست خویش بر دست دیگر خود نهاد و فرمود: این چنین و فرمود: خداوند طبقات [[بهشت]] را در کنار هم قرار داد ولى طبقات دوزخ را برخى بر روی برخى دیگر که زیرین همه «جهنم» و بالاى آن لظّى و فوق آن [[حطمه|حُطَمه]] و فوق آن [[سقر|سَقَر]] و فوق آن [[جحیم|جحیم]] و فوق آن [[سعیر]] و فوق سعیر، [[هاویه|هاویه]] است.<ref>مجمع البیان</ref>
  
جهنم دارای هفت در است كه هر گروه از آنها را دربى خاص باشد. از [[اميرالمؤمنين]] علیه السلام روايت شده كه فرمود: دوزخ را هفت در باشد و آن طبقاتى است، هر طبقه بر زير طبقه ديگر و حضرت يك دست خويش بر دست ديگر خود نهاد و فرمود: اين چنين و فرمود: خداوند طبقات [[بهشت]] را در كنار هم قرار داد ولى طبقات دوزخ را برخى بر روی برخى دیگر كه زيرين همه «جهنم» و بالاى آن لظّى و فوق آن حُطَمه و فوق آن سَقَر و فوق آن جحيم و فوق آن سعير و فوق سعير، هاويه است.<ref>مجمع البيان</ref>
+
در نامه اى که آن حضرت به [[محمد بن ابی بکر|محمد بن ابى بکر]] برای مردم [[مصر]] نوشت چنین آمده: پس بترسید از آتشى که ژرفاى آن زیاد، و حرارتش شدید، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جایگاهى که رحمت در آن وجود ندارد، و سخن کسى را نمى شنوند، و گشایشی برای ناراحتى ها در آن نیست.<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>
  
در نامه اى كه آن حضرت به [[محمد بن ابى بكر]] برای مردم [[مصر]] نوشت چنين آمده: پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و گشایشی برای نا راحتى ها در آن نیست.<ref>نهج البلاغه، نامه 27</ref>
+
از [[امام صادق]] علیه السلام نقل است که فرمود: این آتش شما یک هفتادم آتش جهنم است و اگر چنین نمى بود امکان بهره بردارى از آن نبود و چون روز قیامت فرارسد حرارت همین آتش نیز بر آن افزوده شود که در آن هنگام جهنم چنان صیحه بکشد که هر ملک مقرب و هر پیامبر مرسل از هول آن صیحه به زانو درآید.<ref>بحارالانوار، ج۸، ص۲۸۶</ref>
  
از [[امام صادق]] علیه السلام نقل است كه فرمود: اين آتش شما يك هفتادم آتش جهنم است و اگر چنين نمى بود امكان بهره بردارى از آن نبود و چون روز قيامت فرارسد حرارت همين آتش نيز بر آن افزوده شود كه در آن هنگام جهنم چنان صيحه بكشد كه هر ملك مقرب و هر پيامبر مرسل از هول آن صيحه به زانو درآيد.<ref>بحارالانوار، ج8، ص286</ref>
+
در بسیاری از روایات چیزهای بد و منکر را از آن دوزخ شمردند مثلا تب از لهیب دوزخ است و [[شهوت رانی|شهوت]] یا [[حسد]] از آتش دوزخ است.
  
در بسیاری از روایات چیزهای بد و منکر را از آن دوزخ شمردند مثلا تب از لهیب دوزخ است و شهوت یا حسد از آتش دوزخ است.
+
==جهنم در اعتقاد اهل کتاب==
 +
کلمه جهنم اصلا عِبری است، اما به معنی که مسلمانان می گویند، [[بنی اسرائیل]] معتقد نبودند. بعضی طوائف [[یهود]] به [[آخرت]] ایمان داشتند و بعضی نداشتند و در نواحی [[بیت المقدس]] جائی بود که استخوانهای قربانی و چیزهای دیگر سوخته می شد، آنجا را وادی جهنم می گفتند. اما [[مسیحیت|مسیحیان]] همانند مسلمانان به جهنم معتقدند و آن را جای گناهکاران و [[عذاب]] و شکنجه الهی می دانند.<ref>شعرانی، نثر طوبی، ج۱، ص۱۴۸</ref>
  
==اعتقاد اهل کتاب در مورد جهنم==
+
==پانویس==  
کلمه جهنم اصلا عبری است اما به معنی که مسلمانان می گویند، بنی اسرائیل معتقد نبودند. بعضی طوائف یهود به آخرت ایمان داشتند و بعضی نداشتند و در نواحی بیت المقدس جائی بود که استخوانهای قربانی و چیزهای دیگر سوخته میشد آنجا را وادی جهنم می گفتند اما مسیحیان همانند مسلمانان به جهنم معتقدند و آن را جای گناهکاران و عذاب و شکنجه الهی می دانند.<ref>شعرانی، نثر طوبی، ج1، ص148</ref>
 
 
 
==پانویس ==  
 
 
<references />
 
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف».
+
*[[فرهنگ معارف و معاریف (کتاب)|فرهنگ معارف و معاریف]]، سید مصطفی حسینی دشتی.
* کاظم احمدزاده، جهنم، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 18 دی ماه 1392.
+
*[http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، "جهنم"، کاظم احمدزاده، بازیابی: ۱۸ دی ماه ۱۳۹۲.
* نثر طوبی، علامه شعرانی، ج1، واژه "جهنم".
+
*[[نثر طوبی (کتاب)|نثر طوبی]]، علامه شعرانی، ج۱، واژه "جهنم".
*محمد محمدی ری شهری، بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث، ج2، قم:دارالحدیث، چاپ اول، 1389 ش، ص47، در دسترس در[http://lib.qhu.ac.ir/n2021-e25195-p47.html پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه]، بازیابی: 16 اردیبهشت 1393.
+
*"بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث"، محمد محمدی ری شهری، ج۲، ص۴۷، در دسترس در [http://lib.qhu.ac.ir/n2021-e25195-p47.html پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه]، بازیابی: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳.
* مقاله جهنم، دائره المعارف بزرگ اسلامی
+
*[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]، مقاله "جهنم".
 +
 
 
[[رده:معاد]]
 
[[رده:معاد]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۳

«جَهَنَّم» یا «دوزخ»، جایگاه مجازات و عذاب کفار و مجرمان و ستمگران در قیامت است. کلمه جهنم ۷۷ بار در آیات مختلف قرآن کریم تکرار شده و نامهای دیگری نیز برای آن در قرآن ذکر گردیده است از جمله: سَقَر، سَعیر، جَحیم، حُطَمة و هاوِیه.

واژه‌شناسى جهنم

واژه شناسان درباره ریشه واژه «جهنّم» اختلاف نظر دارند. برخى بر این باورند که این واژه، عبرانى است و اصل آن، «کهِنّام» بوده و با تعریب، «جهنّم» شده است.[۱] برخى، ریشه عبرانى آن را «جهینوم» یا «جحینوم» دانسته اند، که محلّى در چهار کیلومترى قدس بوده و زباله هاى شهر و لاشه هاى حیوانات را در آنجا مى ریختند و مى سوزاندند.[۲] برخى این کلمه را فارسى معرّب مى دانند.[۳] به تونل زیر حمّام که حرارت در آن مى دمند تا زمین حمّام را گرم کند نیز جهنّم مى گویند.[۴]

شاید به دلیل مشکوک بودن عربیت این واژه، ابن فارس آن را در مقاییس اللغة نیاورده است.[۵] اما ابن منظور در وجه تسمیه آن مى گوید: الجهنام: القعر البعید، و بئر جهنّم و جهنام، بکسر الجیم و الهاء: بعیدة القعر، و به سمّیت جهنّم لبُعد قعرها. (جهنام یعنی عمق زیاد. چاه جَهنم و جِهنام، چاهى که ژرف باشد. جهنّم را به خاطر عمقش به این نام نامیده اند).

جهنم در قرآن

کلمه جهنم ۷۷ بار در آیات مختلف قرآن کریم تکرار شده است. مانند: «وَلَٰکنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ» (سوره سجده:۱۳) و «إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا». (سوره نساء:۱۴۰). در قرآن نامهای دیگری نیز برای جهنم ذکر شده است از جمله: سَقَر، سَعیر، جحیم، حُطَمة، هاوِیه، أثام، سجّین.

برخی اوصاف جهنم در قرآن

  • جهنم جای پلیدی ها و زشتی ها است: «لِیمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ وَیجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَیرْکمَهُ جَمِیعاً فَیجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ؛ (سوره انفال/آیه ۳۹) تا خداوند جدا سازد پلید را از پاکیزه و پلیدها را بر هم نهد و همه را انباشته و در جهنم قرار دهد.»
  • بت ها و معبودان باطل نیز در جهنم می روند: «إِنَّکمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ؛ (سوره انبیاء/آیه ۹۸) شما و آنچه را که غیر خدا می پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد می شوید.»
  • دوزخ همواره کافران را دربر گرفته است: «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ»؛ (سوره عنکبوت/آیه ۵۴) دوزخ دربر گرفته است کافران را. آنچه در این آیه ظهور دارد آن است که اکنون هم جهنم بر کفار احاطه دارد و با توجه به این معنا اگر آنها ادراک حرارت آن نمی کنند، در عالم دیگر که حجاب از اطراف برداشته می شود، متوجه آن شده خود را در آتش می بینند. چنانکه فرمود: «فبَصَرُک الیوم حدید؛ امروز چشم تو تیزبین شده است.»
  • رئیس جهنم مالک است و زیردستانی دارد که نگهبانان دوزخند: «وَنَادَوْا یا مَالِک لِیقْضِ عَلَینَا رَبُّک...؛ (سوره زخرف/آیه ۷۷) دوزخیان گفتند: ای مالک پروردگار تو بر ما حکم کند و جان ما بستاند و مالک در جواب گوید شما جاوید زنده مانید.» «وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ...؛ (سوره غافر/آیه ۴۹) آنها که در دوزخند با خازنان گفتند: از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب ما را سبک کند». اینها فرشتگانی هستند که نمی گذارند دوزخیان از جهنم بیرون آیند و فضای وجود را آلوده و پلید کنند چنانکه در دنیا می کردند.
  • همه مردم وارد جهنم می شوند اما نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند: «وَإِن مِّنکمْ إِلَّا وَارِدُهَا کانَ عَلَىٰ رَبِّک حَتْمًا مَقْضِیّاً * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیّاً؛ (سوره مریم/آیه ۷۱) و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست. آنگاه نجات می دهیم پرهیزکاران را و می گذاریم ستمگران را در آنجا به زانو درآمده.» علامه شعرانی در توضیح این آیه می گوید: مثل جهنم مثل دنیا است اما دنیائی که نیکی ها را از آن جدا کرده باشند و همچنان که همه مردم به دنیا آمدند اما ستمگران در دنیا فرورفتند و پرهیزکاران رستند، همچنین در آخرت این حال را مجسم بینند که در جهنم درآیند بعضی بیرون شوند و بعضی بمانند.[۶]

گونه‌های عذاب در جهنم

  • آتش: مهم‌ترین عذابی که جهنم بدان شناخته شده است، آتش سوزانی است که موجب شده است در بسیاری از موارد قرآن کریم به جای افتادن در جهنم، از افتادن در آتش سخن گوید؛ اما قرآن اصرار دارد با به کار گرفتن صفات خاصی برای این آتش، مانند «آتش سوزان»[۷] یا «آتش سرپوشیده»[۸] برکننده پوست،[۹] و اینکه چیزی را باقی نمی‌گذارد،[۱۰] ویژه بودن آن را نشان دهد. این آتش که به عنوان «نار الله» شناخته شده[۱۱] و ستون‌های برافروخته دارد[۱۲] برخلاف آتش‌های زمینی، از قلب‌ها آغاز می‌شود و شعله‌وری آن از درون به بیرون است.[۱۳] هیزم‌های آتش جهنم نیز دور از انتظار است؛ انسان‌ها خود هیزم آتش‌اند[۱۴] و در برخی آیات سخن از آتشی است که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست.[۱۵]
  • عذاب‌های وابسته به آتش: برخی عذاب‌های یادشده در جهنم در حاشیه آتش‌اند، مانند سَموم که باد سوزان جهنم است[۱۶] و حَمیم که آبی سوزان است[۱۷] که هم به دوزخیان نوشانده می‌شود[۱۸] و هم برای گونه‌های دیگر عذاب کاربرد دارد.[۱۹]
  • غذا و نوشیدنی: درباره غذا و نوشیدنی جهنم مضامینی در قرآن و روایات هست. برخلاف خورد و آشام بهشت -که با عباراتی آشنا به نعمت‌های زمینی بیان شده- در وصف جهنم سخن از نوشیدنی‌ها و خوردنی‌هایی با نامهای ناآشناست؛ خوردنی‌هایی مانند زقّوم[۲۰] غِسلین،[۲۱] و طعام ضَریع[۲۲]و نوشیدنی‌هایی مانند غَسّاق[۲۳] صَدید[۲۴] و شُرب الهیم[۲۵] که توضیح ماهیت آن‌ها برای مفسران مشکل بوده است. ویژگی کلی آن‌ها این است که گرسنگی و تشنگی را رفع نمی‌کنند،[۲۶] گلوگیرند[۲۷] و امعاء خورنده را می‌جوشانند[۲۸] و پاره پاره می‌کنند.[۲۹] پوشاک آنان نیز از جنس آتش[۳۰] یا مواد سوزاننده‌ای چون قطران[۳۱] و حمیم[۳۲] گفته شده است.
  • دیگر عذاب‌ها: در وصف دیگر عذاب‌ها در قرآن کریم از غل و زنجیر[۳۳] مقامع آتشین،[۳۴] تازیانه‌های عذاب،[۳۵] صداهای ناهنجار جهنم،[۳۶] ضیق مکان و احساس فشار،[۳۷] سایه‌هایی که به جای آرامیدن از آتش خود آتشین‌ترند.[۳۸] و عذاب‌هایی فراتر که به وضوح از آن‌ها یاد نشده[۳۹] بیان گردیده است.[۴۰]

جهنم در روایات

بر طبق روایات، جهنم دارای هفت در است که هر گروه از آنها را درى خاص باشد. از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود: دوزخ را هفت در باشد و آن طبقاتى است، هر طبقه بر زیر طبقه دیگر و حضرت یک دست خویش بر دست دیگر خود نهاد و فرمود: این چنین و فرمود: خداوند طبقات بهشت را در کنار هم قرار داد ولى طبقات دوزخ را برخى بر روی برخى دیگر که زیرین همه «جهنم» و بالاى آن لظّى و فوق آن حُطَمه و فوق آن سَقَر و فوق آن جحیم و فوق آن سعیر و فوق سعیر، هاویه است.[۴۱]

در نامه اى که آن حضرت به محمد بن ابى بکر برای مردم مصر نوشت چنین آمده: پس بترسید از آتشى که ژرفاى آن زیاد، و حرارتش شدید، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جایگاهى که رحمت در آن وجود ندارد، و سخن کسى را نمى شنوند، و گشایشی برای ناراحتى ها در آن نیست.[۴۲]

از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: این آتش شما یک هفتادم آتش جهنم است و اگر چنین نمى بود امکان بهره بردارى از آن نبود و چون روز قیامت فرارسد حرارت همین آتش نیز بر آن افزوده شود که در آن هنگام جهنم چنان صیحه بکشد که هر ملک مقرب و هر پیامبر مرسل از هول آن صیحه به زانو درآید.[۴۳]

در بسیاری از روایات چیزهای بد و منکر را از آن دوزخ شمردند مثلا تب از لهیب دوزخ است و شهوت یا حسد از آتش دوزخ است.

جهنم در اعتقاد اهل کتاب

کلمه جهنم اصلا عِبری است، اما به معنی که مسلمانان می گویند، بنی اسرائیل معتقد نبودند. بعضی طوائف یهود به آخرت ایمان داشتند و بعضی نداشتند و در نواحی بیت المقدس جائی بود که استخوانهای قربانی و چیزهای دیگر سوخته می شد، آنجا را وادی جهنم می گفتند. اما مسیحیان همانند مسلمانان به جهنم معتقدند و آن را جای گناهکاران و عذاب و شکنجه الهی می دانند.[۴۴]

پانویس

  1. ر . ک : تاج العروس : ج ۱۶ ص ۱۲۶ و لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ و النهایة : ج ۱ ص ۳۲۳ و الإتقان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۳۹۸ و تفسیر الآلوسى : ج ۲ ص ۹۶ .
  2. المفصّل فى تاریخ العرب : ج ۶ ص ۶۷۹
  3. ر . ک : الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۹۲ (مادّه «جهنّم») .
  4. ر . ک : لغت نامه دهخدا : ج ۵ ص ۶۹۶۶ (واژه «جهنّم») .
  5. لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۱۲ (ماده «جهنم»)
  6. شعرانی، نثر طوبی، ج۱، ص۱۴۸
  7. حامیه: غاشیه، آیه ۴؛ قارعه، آیه ۸
  8. مؤصده:بلد، آیه ۲۰
  9. مدثر، آیه ۲۹؛ معارج آیه ۱۵-۱۶
  10. مدثر، آیه ۲۸،
  11. همزه، آیه ۶
  12. همزه، آیه ۹؛ مرسلات، آیه ۳۲-۳۳
  13. همزه، آیه ۷
  14. آل عمران، آیه ۱۰: انبیاء، آیه ۹۸
  15. بقره، آیه ۲۴؛ تحریم، آیه ۶
  16. طور، آیه ۲۷؛ واقعه آیه ۴۲؛ نیز ابن رجب، التخویف من النار، ۱۳۹۹ق، ص۸۲
  17. دخان، آیه ۴۳
  18. انعام، آیه ۷۰
  19. حج،آیه ۱۹، ۲۰؛ دخان، آیه ۴۸
  20. صافات، آیه ۶۲؛ دخان، آیه ۴۳؛ واقعه، ص۵۲
  21. حاقه، آیه ۳۶
  22. غاشیه، آیه ۷
  23. ص، آیه ۵۷؛ نبأ، آیه ۲۵
  24. ابراهیم، آیه ۱۶
  25. واقعه آیه ۵۵
  26. غاشیه، آیه ۷؛ صافات، آیه ۶۶-۶۷؛ نبأ، آیه ۲۴
  27. مزمل، آیه ۱۳
  28. دخان، آیه ۴۵
  29. محمد، آیه ۱۵؛ بقره، آیه ۱۷۴
  30. حج، آیه ۱۹
  31. ابراهیم، آیه ۵۰
  32. صافات، آیه ۶۷
  33. حاقه، آیه ۳۰؛ غافر، آیه ۷۱
  34. حج، آیه ۲۱
  35. فجر، آیه ۱۳
  36. هود، آیه ۱۰۶؛ انبیاء، آیه ۱۰۰
  37. فرقان، آیه ۱۲؛ مطففین آیه ۷-۸ نیز ابن مبارک، الزهد، آیه ۸۶
  38. زمر، آیه ۱۶؛ واقعه، آیه ۴۳؛ مرسلات، آیه ۳۰-۳۱
  39. ص، آیه ۵۸
  40. مقاله "جهنم" در دائره المعارف بزرگ اسلامی
  41. مجمع البیان
  42. نهج البلاغه، نامه ۲۷
  43. بحارالانوار، ج۸، ص۲۸۶
  44. شعرانی، نثر طوبی، ج۱، ص۱۴۸

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن