جبریه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ جبريّه‌‌‌ را به جبریه منتقل کرد)
جز
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
{{مدخل دائره المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 
  
'''جَبریّه (مُجْبَره):'''  
+
'''«جَبریّه»''' یا معتقدان به «[[جبر]]»، به گروهى از مسلمانان اطلاق مى‌شوند که افعال انسانی را مخلوق [[خدا]] دانسته و اعتقاد دارند بندگان خدا در افعال ارادى خود مجبورند و‌ همچون جماد از خود [[اختیار|اختیارى]] ندارند. 
  
معتقدان به «[[جبر]]» و مجبور بودن [[انسان]] در اعمال خود. عنوان جبریه به گروهى از مسلمانان اطلاق مى‌شود كه اعتقاد دارند بندگان خدا در افعال ارادى خود مجبورند و‌ همچون جماد از خود [[اختیار|اختیارى]] ندارند. از این عنوان در باب [[طهارت]] سخن رفته است.  
+
==ظهور جبریه==
 +
[[معتزله]] در آثار خود به چگونگی ظهور «مُجبَره» اشاره کرده‌اند. ابو علی جبایی ایام خلافت [[امویان]] را نخستین عصری می‌داند که مسائل مربوط به [[اختیار]] انسان و [[قضا و قدر]] الٰهی، و نقش [[مشیت الهی|مشیت الٰهی]] در سرنوشت [[انسان]] به صورت گسترده در جهان اسلام مطرح شد.<ref>قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۳.</ref>
  
در این كه جبریه كافرند و احكام [[کفر|كفر]] بر آنان بار مى‌شود یا تنها در صورت پایبند بودن به لوازم كیش خود - مانند نسبت [[ظلم]] به [[خداوند]] دادن در صورت عقاب بندگان و نفى [[ثواب]] و عقاب - كافر و [[نجس]] هستند، اختلاف است. بیشتر [[فقها]] قائل به قول دوم مى‌باشند.<ref> [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالكلام]] ج ص 54-55؛ مستمسك العروة ج ص 387-391. </ref>  
+
بنا به نظر قاضی عبدالجبار، [[معاویه]] و جانشینان وی، جبرگرایی را در [[شام]] گسترش دادند و از آن ‌پس، عقیده به جبر مذهب تودۀ مردم شد. در مقابل، جمعی از کسانی که به طرف‌داری از اختیار در افعال انسانی به «[[قدریه]]» مشهور شده‌اند، از جملۀ مخالفان [[بنی امیه]] به شمار می‌آمدند.
 +
 
 +
جبریه از سوی معتزله و بعدها از سوی متکلمان [[امامیه|امامی]] به‌سختی مورد انتقاد قرار گرفتند. [[شیخ مفید]] مجبره را به دلیل اعتقاداتشان [[تکفیر]] کرد.<ref>شیخ مفید، المسائل السرویة، ج۱، ص۶۹.</ref>
 +
 
 +
==جبریه در فقه==
 +
از عنوان «جبریه» در باب [[طهارت]] سخن رفته است. در این که جبریه کافرند و احکام [[کفر|کفر]] بر آنان بار مى‌شود، یا تنها در صورت پایبند بودن به لوازم کیش خود - مانند نسبت [[ظلم]] به [[خداوند]] دادن در صورت عقاب بندگان و نفى [[ثواب]] و عقاب - کافر و [[نجس]] هستند، اختلاف است؛ بیشتر [[فقها]] قائل به قول دوم مى‌باشند.<ref> جواهرالکلام ج ۶، ص ۵۴-۵۵؛ مستمسک العروة ج ۱، ص ۳۸۷-۳۹۱. </ref>  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
==منبع==
+
==منابع==
جمعى از پژوهشگران زیر نظر [[سید محمود هاشمی شاهرودی|سید محمود هاشمى شاهرودى]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، جلد ‌3، ص 45.
+
 
 +
*[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]، برگرفته از مقاله «جبریه».
 +
*[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود شاهرودى، ج ‌۳، ص ۴۵.
 +
 
 +
==مطالب مرتبط==
 +
 
 +
*[[جبر]]
 +
*[[اختیار]]
 +
*[[قدریه]]
  
 
[[رده:فرقه های کلامی]]
 
[[رده:فرقه های کلامی]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۵


«جَبریّه» یا معتقدان به «جبر»، به گروهى از مسلمانان اطلاق مى‌شوند که افعال انسانی را مخلوق خدا دانسته و اعتقاد دارند بندگان خدا در افعال ارادى خود مجبورند و‌ همچون جماد از خود اختیارى ندارند.

ظهور جبریه

معتزله در آثار خود به چگونگی ظهور «مُجبَره» اشاره کرده‌اند. ابو علی جبایی ایام خلافت امویان را نخستین عصری می‌داند که مسائل مربوط به اختیار انسان و قضا و قدر الٰهی، و نقش مشیت الٰهی در سرنوشت انسان به صورت گسترده در جهان اسلام مطرح شد.[۱]

بنا به نظر قاضی عبدالجبار، معاویه و جانشینان وی، جبرگرایی را در شام گسترش دادند و از آن ‌پس، عقیده به جبر مذهب تودۀ مردم شد. در مقابل، جمعی از کسانی که به طرف‌داری از اختیار در افعال انسانی به «قدریه» مشهور شده‌اند، از جملۀ مخالفان بنی امیه به شمار می‌آمدند.

جبریه از سوی معتزله و بعدها از سوی متکلمان امامی به‌سختی مورد انتقاد قرار گرفتند. شیخ مفید مجبره را به دلیل اعتقاداتشان تکفیر کرد.[۲]

جبریه در فقه

از عنوان «جبریه» در باب طهارت سخن رفته است. در این که جبریه کافرند و احکام کفر بر آنان بار مى‌شود، یا تنها در صورت پایبند بودن به لوازم کیش خود - مانند نسبت ظلم به خداوند دادن در صورت عقاب بندگان و نفى ثواب و عقاب - کافر و نجس هستند، اختلاف است؛ بیشتر فقها قائل به قول دوم مى‌باشند.[۳]

پانویس

  1. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۳.
  2. شیخ مفید، المسائل السرویة، ج۱، ص۶۹.
  3. جواهرالکلام ج ۶، ص ۵۴-۵۵؛ مستمسک العروة ج ۱، ص ۳۸۷-۳۹۱.

منابع

مطالب مرتبط