مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

بغداد

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«بغداد» پایتخت کشور عراق است که ابتدا توسط منصور عباسی بنا گردید و در سال ۱۴۲ قمری به عنوان پایتخت خلافت عباسیان انتخاب شد. بغداد به‌ سبب‌ وجود زیارتگاهها و اماکن‌ تاریخی‌، یکی‌ از مراکز گردشگری‌ عراق‌ به‌شمار می‌آید. مقابر نواب اربعه، شیخ‌ کلینی‌، سلمان‌ فارسی‌ و مسجد براثا، از جمله‌ مکانهای‌ زیارتی‌ بغداد به‌ شمار می‌روند.

بغداد.png

موقعیت جغرافیایی

استان‌ بغداد از شرق‌ به‌ استانهای‌ واسط و دیالی‌، از شمال‌ به‌ استان صلاح‌الدین‌، از غرب به استان انبار و از جنوب به استان بابل محدود است‌.

بغداد به دلیل عبور رود دجله از میان آن، سرزمینی پر آب و حاصلخیز است. این رودخانه، بغداد را به لحاظ موقعیت جغرافیایی به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده است که در گذشته بخش کرخ و بخش رصافه نام داشت. به گفته ابن جبیر (۵۴۰-۶۱۴ ق)، سمت غربی آن که آبادتر بود، در قرن پنجم ویران شد.[۱] در آن هنگام قسمت غربی آن سیزده محله داشت و همه امکانات یک شهر از جمله مسجد جامع، بازار و... را دارا بود. قسمت شرقی نیز دارای محله‌های متعدد با مسجدها و مدرسه‌ها بود.[۲]

بیشتر اهالی‌ بغداد مسلمان‌ و از نظر قومی‌ عربند، اما جمعیت‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ از مسیحیان‌ و معدودی‌ از یهودیان‌ نیز در آن‌ زندگی‌ می‌کنند.

تاریخ بغداد

بغداد از بناهای عصر منصور عباسی است که به سال ۱۴۲ ق به عنوان پایتخت انتخاب شد و به بزرگترین و آبادترین شهرهای عراق تبدیل شد.[۳] در عصر هارون الرشید نام بغداد و داستان‌های هزار و یک شب آن زبانزد خاص و عام و شهره آفاق بود. بغداد در عصر ساسانیان، چنان که از نام آن برمی آید («بغ» به معنای خدا و «داد» به معنای شهر)،[۴] شهری مذهبی بود.

منصور به هنگام احداث این شهر با خالد برمکی، وزیر و مشاور خود مشورت کرد و می‌خواست ایوان مدائن را که از شاهکارهای معماری عصر ساسانیان بود، تخریب و از مصالح آن برای ساخت بغداد استفاده کند اما خالد او را از این کار برحذر داشت.[۵] مدت شش سال طول کشید تا بغداد بر اثر طرح‌هایی که در پی مشورت‌های فراوان مشخص شده بود، احداث شد. سپس منصور در ۱۴۶ ق. از هاشمیه به بغداد آمد و در قصر خود مستقر شد.

بغداد در دوران هادی و مهدی عباسی تکمیل شد و گسترش زیادی یافت. این شهر مدت پنج قرن پایتخت خلافت عباسی و شاهد حوادث و وقایعی بس مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ اسلام بود. به هنگام خلافت مهدی، قسمت شرقی بغداد محل استقرار لشکریان خلیفه شد و آبادانی زیادی یافت.[۶]

مدرسه نظامیه معروف بغداد و نیز مدرسه مستنصریه در قسمت شرقی قرار داشت. در این قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نام‌های جامع خلیفه، جامع السلطان و جامع الرصافه وجود داشت که امروزه نیز همچنان موجود است.[۷] پیرامون شهر دیواری کشیده شد که دروازه‌های آن به نام‌های عجم، معظم، سلطانی و سلمان معروف بود.[۸]

شهر بغداد تا پایان خلافت عباسی از رونق فراوانی برخوردار بود. پس از هجوم هولاکوخان مغول و برانداختن خلافت عباسی، این شهر از رونق افتاد و اعتبار خود را از دست داد.[۹] بعد از آن هم بغداد، میان ترکمانان و عثمانیان و آن گاه صفویان دست به دست شد و سرانجام به عنوان بخشی از امپراطوری عثمانی شناخته شد؛ تا این که پس از جنگ جهانی دوم و تجزیه شدن عثمانی زیر نظر انگلیسی ها، به عنوان مرکز کشور نوپای عراق درآمد.

مراکز زیارتی و دیدنی

در داخل بغداد و در حد فاصل کاظمین و اطراف آن، برخی از أماکن زیارتی و آثار دیدنی و تعدادی از مراقد تابعین و اندیشمندان اسلامی وجود دارند که به آنها اشاره می شود:

۱. آرامگاه نواب اربعه:

نواب اربعه چهار تن از بزرگان و معتمدان شیعه در بغدادند که طی هفتاد سال دوران غیبت صغری، عهده‌دار ارتباط میان امام زمان علیه السلام و شیعیان بوده‌اند و اموال و نامه‌های شیعیان را به امام و پاسخ آن حضرت را به آن‌ها منتقل می‌نمودند. این چهار تن عبارت‌اند از:

  • محمد بن عثمان بن سعید عمرى (متوفی ۳۰۵ هـ.ق)؛ آرامگاه این پدر و پسر در یکی از میادین مهم و مرکزی شهر بغداد به نام «ساحه الخلاّنی»، درون مسجدی به نام «جامع الخلانی» قرار دارد.
  • ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى (متوفی ۳۲۶ هـ.ق)، آرامگاه او در میان بازار کهن و قدیمی بغداد، معروف به «سوق العطارین» قرار دارد و دارای صحن و سرا و گنبد و ضریح است و زیارتگاه شیعیان می‌باشد.
  • ابو الحسن على بن محمد سمرى (متوفی ۳۲۹ هـ.ق)؛ آرامگاه او درون بازار مشهور به «سوق الخفافین» کمی پایین‌تر از مدرسه المستنصریه قرار دارد.

۲. مسجد بُراثا:

مسجد بُراثا از مساجد قدیم معروف و متبرّکی است که بین محله کرخ بغداد و کاظمین قرار دارد. این محل را از آن رو براثا نامیده اند که کشیشی به این نام و در این محل ساکن بود و به دست امام علی (علیه السلام)، که در جنگ نهروان یک شب در این مکان منزل نمود، مسلمان شده است. مسجد براثا، که در عصر آل بویه مکان اجتماع و عبادت شیعیان بود، توسط معز الدوله دیلمی بازسازی شد و چون امام علی (علیه السلام) در این مکان چاهی حفر کرد، این جا را «بئر علی» هم گفته اند. گفته شده است این جا محل نماز حضرت ابراهیم و نیز امام علی و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) بود. به همین دلیل نماز و عبادت در این مکان توصیه شده است.

۳. مقبره سلمان فارسی (مدائن):

مدائن شهری است در چهل کیلومتری جنوب بغداد که مدفن جناب سلمان فارسی می باشد که در سال ۳۶ یا ۳۷ هـ.ق و هنگامی که امیر مدائن بود، در آنجا درگذشت و هم اکنون دارای آرامگاه باشکوهی است. در کنار وی، حُذیفة بن الیمان، (یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام) نیز مدفون است. گفتنی است در فاصله کمی از این بُقعه، ایوان کسری قرار دارد.

۴. مقبره قنبر غلام علی علیه‌السلام:

در رصافه بغداد قبری منسوب به قنبر، غلام امام علی علیه السلام، است که داخل محله‌ای به همان نام واقع شده و بقعه کوچک و مختصری دارد.[۱۰] البته طبق منابعی دیگر، قنبر در شهر حمص در سوریه مدفون است و در آنجا نیز قبر و بقعه با شکوهی دارد.

۵. مقبره شیخ کلینی:

ثقة الاسلام کلینی (متوفی ۳۲۹ ق) از عالمان و محدثان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است. وی در زمان خودش رئیس شیعه و موثقترین آنان در نقل حدیث بوده و کتاب شریف الکافی (یکی از کتب اربعه حدیث شیعه) را در مدت بیست سال تألیف کرد. قبر محمد بن یعقوب کلینی، در نزدیکی مرقد چهارمین نایب حضرت مهدی (علیه السلام)، علی بن محمد سمری، نزدیکی مدرسه مستنصریه قرار دارد.

۶. مقبره بشر حافی:

بشر حافی از اعیان متصوفه است و بنا به نقل برخی منابع، مردی فاسق بود، اما لحظاتی چند محضر امام کاظم علیه السلام را درک نمود و هدایت گردید. آرامگاهش در محله اعظمیه بغداد است.

۷. مقبره بهلول:

بهلول پسرعموی هارون الرشید و از شیعیان پاک و وفادار بود و داستان‌های او با منحرفین مشهور است. آرامگاهش در محله کرخ در نزدیکی قبر مشهور به «ست زبیده» می‌باشد.

۸. مقبره ابوحنیفه:

قبر ابوحنیفه (متوفی ۱۵۰ ق)، پیشوای فرقه حنفیه و از شاگردان امام صادق علیه السلام، در مسجدی به نام امام اعظم و در قریه‌ای به نام معظم در آن سوی دجله مقابل کاظمین قرار دارد. در نزدیکی قبر او، در همین محله، ابوبکر شبلی و حسین بن منصور حلاج را به خاک سپرده‌اند.[۱۱]

۹. مقبره احمد بن حنبل:

احمد بن حنبل (متوفی ۲۴۱ ق)، مؤسس فرقه حنبلی و از محدثان برجسته اهل سنت در قرن دوم هجری است. قبر او در نزدیکی رصافه بغداد قرار دارد و زیارتگاه مردم اهل سنت بغداد در زمان‌های گذشته بود.[۱۲]

۱۰. مقبره ابن ابی الحدید:

ابن ابی الحدید (متوفی ۶۵۶ ق)، عالم بزرگ معتزلی و شارح برجسته و معروف نهج البلاغه نیز در رصافه دفن شده است.

۱۱. مدرسه مستنصریه:

دانشگاهی است جهت تدریس علوم دینی مذاهب چهارگانه اهل سنت که به دستور مستنصر بالله عباسی در سال ۶۳۱ هـ.ق ساخته شد و ساختمان آن تاکنون باقی است. این مدرسه نمایانگر نمونه مدارس آن دوره است و از ساختمان عظیم و بزرگ و شبستان‌ها و اتاق‌های تدریس فراوان برخوردار است. امروزه این مدرسه در سمت شرق بغداد (رصافه) و در بازار خفافین، در نزدیکی پل الشهدا قرار دارد.

۱۲. جامع الصفویه:

که امروزه به نام الآصفیة شهرت دارد و پیشتر به نام «دارالقرآن المستنصریه» مشهور بوده و همزمان با مدرسه المستنصریه و نزدیک آن ساخته شده است.

۱۳. قصر عباسی:

آن یکی از کاخ‌های دوره اخیر عباسیان در بغداد است که در سمت شرق بغداد و در نزدیکی رودخانه دجله قرار دارد. این کاخ دارای تالارها و ایوان‌هایی است با گچ‌بری‌های زیبا و دیدنی.

۱۴. جامع الخفافین:

مسجدی است باقیمانده از دوره عباسیان که در سال ۵۹۹ هـ.ق به دستور زمرد خاتون ساخته شد. این مسجد در مجاورت مدرسه مشهور نظامیه است که توسط خواجه نظام الملک طوسی ساخته شده و هم اکنون اثری از آن باقی نمانده است.

۱۵. جامع الخلفاء:

این مسجد در میانه مشهورترین خیابان بغداد، که شارع الرشید نام دارد، قرار گرفته است. اصل ساختمان کهن آن که به دستور المکتفی بالله عباسی در سال ۲۹۰ هـ.ق ساخته شده بود، از میان رفته است و تنها گلدسته آجری آن باقی مانده و ساختمان کنونی به سبک معماری آن دوره ساخته شده است. مسجد جامع الخلفا، مسجد رسمی خلفای عباسی بوده است که در آن مراسم نصب خلفا و خواندن فرمان‌های مهم عزل و نصب و تشییع بزرگان کشور انجام می‌پذیرفته است.

پانویس

  1. ابن جبیر، سفرنامه، ۲۷۵.
  2. ابن بطوطه، سفرنامه، ۱/۲۷۵.
  3. عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ۱۸۲.
  4. ابن بطوطه، سفرنامه، ۱/۲۷۵.
  5. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۹/۲۰۰.
  6. اصطخری، المسالک والممالک، ۸۴.
  7. ابن بطوطه، سفرنامه، ۱/۲۷۵؛ ناصرالدین شاه، سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، ۱۰۹.
  8. اصطخری، همان، ۸۴.
  9. عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ۱۸۳.
  10. سیف الدوله، سفرنامه سیف الدوله به مکه، ۲۱۸.
  11. ابن جبیر، سفرنامه ابن جبیر، ۲۷۶.
  12. ابن بطوطه، سفرنامه، ۲۷۶.

منابع