عنوان بندی متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

افطار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} {{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت عل...' ایجاد کرد)
 
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}'''«اِفطار»''' در اصطلاح [[فقه|فقهی]] به معنای بازکردن [[روزه]] هنگام [[اذان]] مغرب، و یا شکستن و باطل‌کردن عمدی روزه در غیر زمان معین آن می‌باشد. برای افطار در این دو معنا، [[آداب و سنن اسلامی|آداب]] و [[احکام شرعی|احکام]] خاصی در روایات و منابع فقهی بیان شده است.
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 
افطار:باطل کردن روزه/ رسیدن زمان گشودن روزه/ خوردن اوّلین غذا بعد از مدّتی امساک.
 
  
دو مفهوم نخست در باب صوم آمده است.
+
==معنای افطار==
  
باطل کردن روزه به لحاظ حکم چند گونه است:
+
واژه‌ «افطار» از ریشۀ «فطر» به معنای شکافتن است و یکی از معانی آن باز کردن و شکستن [[روزه]] با خوردن غذا؛<ref>لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه.</ref> یا به معنای وقت گشودن روزه است و نیز «افطاری» هرگونه خوراک و نوشیدنی است که روزه‌دار با آن روزۀ خود را می‌گشاید.
  
1. واجب:اگر روزه دار پیش از ظهر سفر کند، واجب است  هرچند با دست برداشتن از نیّت روزه  افطار کند. همچنین اگر شخص در میان روز متوجه شود که ادامه روزه برای وی زیان آور است.<ref>جواهر الکلام 17/133 و 16/347</ref>نیز افطار بر زن آبستن که زاییدن وی نزدیک است و بر زن شیرده در صورت زیان آور بودن روزه برای وی یا کودک، واجب است.<ref>17/151  154</ref>اگر برای زن و مرد کهنسال و کسی که بیماری تشنگی دارد، روزه گرفتن مشقّت بسیار داشته باشد، در اینکه افطار بر آنان واجب است یا جایز، اختلاف است. نظر اکثر فقها وجوب افطار است.<ref>150</ref>
+
در اصطلاح [[فقه|فقهی]] افطار به سه معناست: ۱. باطل کردن روزه ۲. رسیدن زمان گشودن روزه ۳. خوردن اوّلین غذا بعد از مدّتی امساک.
  
1. حرام:افطار روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه رمضان و روزه نذر معیّن(--> نذر)و قضای روزه ماه رمضان بعد از ظهر، و نیز به قول مشهور، افطار روزه ماه رمضان در سفر در صورت مسافرت بعد از ظهر و باطل کردن روزه اعتکاف(--> اعتکاف)بعد از واجب شدن آن، حرام و موجب کفّاره(--> کفّاره)است.<ref>16/264  266 و 29/50</ref>
+
زمان افطار، غروب خورشید است که به قول مشهور، با از بین رفتن سرخی از ناحیه مشرق تحقق می یابد.<ref>جواهرالکلام، ۱۶/۳۸۴.</ref>
  
3. مکروه:افطار روزه مستحب بعد از زوال کراهت دارد.<ref>العروة الوثقی 2/ 242؛ جواهر الکلام 17/ 115</ref>
+
==آداب افطار==
  
4. مستحب:کسی که روزه مستحب گرفته، اگر مهمان مؤمنی شود، مستحب است بدون آنکه میزبان را از روزه بودن خود مطّلع سازد، افطار کند.<ref>جواهر الکلام 29/ 50  51؛ وسائل الشیعة 10/ 152</ref>
+
===مستحبات هنگام افطار===
 +
برای افطار آدابی ذکر شده، از جمله:  
  
5. مباح:به قول مشهور، کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، می?تواند پیش از ظهر افطار کند؛ خواه با عذر یا بدون عذر.<ref>جواهر الکلام 17/ 51  53</ref>افطار روزه مستحب قبل از ظهر مباح است.<ref>115؛ العروة الوثقی 2/ 242</ref>
+
* بنا بر [[احادیث]]، [[حضرت رسول|رسول خدا]] (صلی الله علیه وآله)، بر گشودن [[روزه]] با خرما یا [[حلوا]] و آب، تأکید فراوان کرده‌اند و خود نیز معمولاً با یکی از آنها افطار می‌کردند.<ref>کافی، کلینی، ۴ / ۱۵۲-۱۵۳؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، ۱۰ / ۱۵۶.</ref>
  
== نیّت افطار ==
+
*[[مستحب]] است افطار پس از خواندن [[نماز مغرب]] صورت گیرد، مگر اینکه روزه‌دار بسیار گرسنه یا تشنه باشد -به حدّی که خضوع و حضور قلب را از او سلب کند- یا دیگران برای افطار منتظر او باشند.<ref>وسائل الشیعة، ۱۰/ ۱۴۹-۱۵۱؛ جواهرالکلام، ۱۶/ ۳۸۴-۳۸۵.</ref>
 +
*خواندن [[دعا]]، و تلاوت [[سوره قدر]] هنگام افطار مستحب است. 
 +
*با غذایى پاکیزه از [[حرام‌]] و شبهه افطار کند.
  
نیّت افطار یا به معنای نیّت قطع (دست برداشتن از قصد روزه) است یا نیّت قاطع (قصد ارتکاب یکی از مفطرات روزه، مانند خوردن). در بطلان روزه به نیّت افطار سه قول معروف است:بطلان به طور مطلق، عدم بطلان به طور مطلق و تفصيل بين نيّت قطع كه موجب بطلان روزه است و نيّت قاطع كه پيش از ارتكاب، موجب بطلان نيست.<ref> مستند العروة (الصوم) 1/ 58 و 83 ـ 85 </ref>
+
===ادعیه هنگام افطار===
  
== مفطرات ==
+
*خواندن این دعا موجب می شود خدا [[ثواب]] هرکسى را که در این روز روزه داشته به او عطا کند: «اللَّهُمَّ لَک صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِک أَفْطَرْتُ وَ عَلَیک تَوَکلْتُ»؛ خدایا براى تو روزه گرفتم، و بر خوان تو افطار کردم، و بر تو تکیه نمودم.
  
1. خوردن و آشامیدن.
+
*روایت شده که [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السّلام‌ هرگاه مى‌خواست افطار کند این دعا را می خواند: «بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَک صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِک أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛ به نام خدا، خدایا براى تو روزه‌ گرفتیم، و بر روزى تو افطار کردیم، خدایا از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایى.
  
2. آمیزش در قُبل و به قول مشهور، در دبُرُ.
+
*در هنگام خوردن لقمه اول، خواندن این دعا مستحب است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِی»؛ به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‌اش همیشگى است، اى گسترده آمرزش، مرا بیامرز.
  
3. دروغ بستن به خدا و معصومان علیهم السّلام .
+
*خواندن دعاى «اللّهمّ‌ ربّ النّور العظیم...» (که [[سید بن طاووس|سید بن طاووس]] و [[ابراهیم کفعمی|کفعمى]] روایت کرده‌اند) فضیلت بسیار دارد.
  
4. فروبردن سر در آب به قول مشهور.
+
===فضیلت افطاری دادن===
  
5. رساندن غبار غلیظ بر حلق به قول مشهور.
+
بنا بر احادیث، افطاری دادن نیز خود [[ثواب]] بزرگی دارد؛ از [[رسول خدا]] صلّى اللّه علیه وآله روایت شده: هرکه روزه‌دارى را افطار دهد همچون اجر آن روزه‌دار برایش خواهد بود، بى‌آنکه از پاداش آن روزه‌دار چیزى کاسته شود. و همچنین براى او خواهد بود همانند آن عمل خوبى که آن افطار کننده به نیروى آن طعام بجا آورد.
  
6. باقی ماندن عمدی بر جنابت تا اذان صبح و نیز حیض و نفاس به قول مشهور.
+
[[علامه حلى]] در رساله «سعدیه» از [[امام صادق]] علیه السّلام روایت‌ کرده: هر مؤمنى در ماه [[رمضان]] مؤمن دیگرى را به لقمه‌اى [[اطعام]] کند، حق تعالى براى او بنویسد اجر کسى را که سى بنده مؤمن‌ آزاد کرده، و نزد خدا یک دعایش مستجاب شود. و یا در روایت منقول از [[امام کاظم]] علیه السّلام آمده است: «افطاری دادن به برادر روزه‌دارت از روزه‌داری بهتر است».<ref>کافی، کلینی، ۴ / ۶۸.</ref>
  
7. استمناء<ref>جواهرالکلام 16/217  253؛ العروة الوثقی 2 / 176  193</ref> .
+
[[صدقه]] دادن هنگام افطار و افطاری دادن به روزه‌ داران، هرچند به قدر چند دانه خرما یا جرعه‌اى آب باشد، بسیار پسندیده و مورد تاکید است.
  
8. در اینکه اماله با مایعات موجب بطلان روزه می شود یا نه، اختلاف است<ref>جواهر الکلام 16/ 274  275</ref> .
+
==افطار در احکام ==
  
== آثار افطار ==
+
===باطل کردن روزه===
  
افطار عمدی روزه، موجب بطلان آن و در روزه ماه رمضان، موجب ثبوت قضا نیز می شود. افطار عمدی روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه رمضان، نذر معیّن و نیز قضای روزه ماه رمضان در صورت افطار بعد از ظهر موجب ثبوت کفّاره است.
+
افطار و باطل کردن [[روزه]]، به لحاظ حکم شرعی چند گونه است:
  
افطار آگاهانه و عمدی در روز ماه رمضان، موجب ثبوت تعزیر در بار اول و دوم است و چنانچه شخصی بار سوم بنابر قولی یا چهارم بنابر قولی دیگر آن را تکرار کند کشته می شود، به شرط آنکه بار اول و دوم تعزیر شده باشد.<ref>307  308</ref>اگر افطار روزه?هایی که واجب است پی در پی گرفته شود  همچون شصت روز روزه کفّاره  از روی عذر، مانند حیض باشد، ضرری به تتابع نمی زند و پس از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. امّا اگر بدون عذر باشد، تتابع از بین می?رود و باید روزه را از سر بگیرد.<ref>17/ 71  77 و 33/255  256</ref>
+
*[[واجب]]: اگر روزه دار پیش از ظهر سفر کند، واجب است هر چند با دست برداشتن از [[نیت|نیّت]] روزه افطار کند. همچنین اگر شخص در میان روز متوجه شود که ادامه روزه برای وی زیان آور است.<ref>جواهرالکلام، ۱۷/۱۳۳ و ۱۶/۳۴۷.</ref> نیز افطار بر زن آبستن که زاییدن وی نزدیک است و یا بر زن شیرده در صورت زیان آور بودن روزه برای وی یا کودک، واجب است.<ref>جواهرالکلام، ۱۷/ ۱۵۱-۱۵۴</ref> اگر برای زن و مرد کهنسال و کسی که بیماری تشنگی دارد، روزه گرفتن مشقّت بسیار داشته باشد، در اینکه افطار بر آنان واجب است یا جایز، اختلاف است. نظر اکثر [[فقها]] وجوب افطار است.<ref>جواهرالکلام، ۱۷/۱۵۰.</ref>
  
== اضطرار به افطار ==
+
*[[حرام]]: افطار روزۀ واجب معین مانند روزه ماه [[رمضان]] و روزه [[نذر]] معیّن و قضای روزه ماه رمضان بعد از ظهر و نیز به قول مشهور، افطار روزه ماه رمضان در سفر در صورت مسافرت بعد از ظهر و باطل کردن روزه [[اعتکاف]] بعد از واجب شدن آن، حرام و موجب [[کفاره|کفّاره]] است.<ref>۱۶/۲۶۴-۲۶۶ و ۲۹/۵۰.</ref>
  
اگر روزه دار به گونه ای که اختیار از او سلب گردد مجبور به افطار شود، روزه اش باطل نمی شود، کفّاره نیز ندارد؛ امّا اگر تهدید شود و او برای در امان ماندن از عواقب تهدید با اختیار خود افطار کند، روزه اش باطل می?شود، ولی کفّاره ندارد.<ref>16/258  267؛ العروة الوثقی 2/ 198</ref>
+
*[[مستحب]]: کسی که روزه مستحب گرفته، اگر مهمان مؤمنی شود، مستحب است بدون آنکه میزبان را از روزه بودن خود مطّلع سازد، افطار کند.<ref>جواهرالکلام، ۲۹/ ۵۰-۵۱؛ وسائل الشیعة، ۱۰/۱۵۲.</ref>
اگر روزه دار از روی تقیّهافطار کند، مانند افطار در روز عیدِ مخالفان یا پس از غروب خورشید و پیش از مغرب شرعی، در صحّت و بطلان این روزه اختلاف است. بنابر قول به بطلان روزه، قضای آن واجب است؛ لیکن کفّاره ندارد.<ref>تحریر الوسیلة 1/ 287؛ منهاج الصالحین (خویی) 1/269</ref>
 
  
== استحلال افطار ==
+
*[[مکروه]]: افطار روزه مستحب بعد از زوال (ظهر)، کراهت دارد.<ref>العروة الوثقی، ۲/۲۴۲؛ جواهرالکلام، ۱۷/۱۱۵.</ref>
  
حلال شمردن افطار روزه ماه رمضان از سوی مسلمان موجب ارتداد وی می?گردد<ref>جواهرالکلام 16/ 307</ref>.
+
*[[مباح]]: به قول مشهور، کسی که قضای روزه ماه [[رمضان]] را گرفته، می تواند پیش از ظهر افطار کند؛ خواه با عذر یا بدون عذر.<ref>جواهرالکلام، ۱۷/ ۵۱-۵۳.</ref> همچنین افطار روزه مستحب قبل از ظهر مباح است.<ref>۱۱۵؛ العروة الوثقی، ۲/۲۴۲.</ref>
  
مفهوم سوم:از آن در باب صلات و صوم سخن گفته شده است.
+
===نیّت افطار===
  
خوردن غذا پس از مدّتی امساک، اعم از این است که امساک تا پایان زمان روزه و با قصد آن باشد یا چنین نباشد.
+
[[نیت|نیّت]] افطار (باطل کردن) یا به معنای نیّت قطع روزه است (دست برداشتن از قصد روزه)، یا نیّت قاطع روزه (قصد ارتکاب یکی از مُفطرات روزه، مانند خوردن). در بطلان روزه به نیّت افطار سه قول معروف است: بطلان به طور مطلق، عدم بطلان به طور مطلق و تفصیل بین نیت قطع که موجب بطلان روزه است، و اما نیت قاطع روزه، پیش از ارتکاب مفطرات، موجب بطلان نیست.<ref>مستند العروة (الصوم)، ۱/۵۸ و ۸۳ـ۸۵.</ref>
  
الف. افطار روزه دار:زمان افطار، غروب خورشید است که به قول مشهور با از بین رفتن سرخی از ناحیه مشرق تحقق می یابد.<ref>384</ref>
+
===مفطرات روزه===
  
برای افطار آدابی ذکر شده، از جمله:خواندن دعا، اعم از مأثور و غیر مأثور و تلاوت سوره قدر هنگام افطار مستحب است. نیز مستحب است افطار پس از خواندن نماز مغرب صورت گیرد، مگر روزه دار بسیار گرسنه یا تشنه باشد، به حدّی که خضوع و حضور قلب را از او سلب کند یا دیگران برای افطار منتظر او باشند.<ref>وسائل الشیعة 10/ 149  151؛ جواهر الکلام 16 / 384  385</ref>افطار با آب، بویژه آب نیمه گرم، شیر و شیرینی، بویژه خرما مستحب است<ref>وسائل الشیعة 10/ 156  161</ref>.
+
*خوردن و آشامیدن
 +
*آمیزش در قُبل و به قول مشهور در دبُرُ
 +
*[[دروغ]] بستن به [[خدا]] و [[معصوم|معصومان]] علیهم السلام
 +
*فروبردن سر در آب، به قول مشهور
 +
*رساندن غبار غلیظ بر حلق، به قول مشهور
 +
*باقی ماندن عمدی بر [[جنابت‌‌‌‌‌|جنابت]] تا [[اذان]] صبح و نیز حیض و نفاس، به قول مشهور
 +
*استمناء<ref>جواهرالکلام، ۲۱۷/۱۶-۲۵۳؛ العروة الوثقی، ۲ / ۱۷۶-۱۹۳</ref>  
 +
*در این که اماله با مایعات موجب بطلان روزه می شود یا نه، اختلاف است.<ref>جواهرالکلام، ۱۶/ ۲۷۴-۲۷۵.</ref>
  
ب. افطار غیر روزه دار:مستحب است افطار در روز عید فطر، پیش از نماز عید و در عید قربان، بعد از نماز عید صورت گیرد<ref>جواهر الکلام 11/ 354؛ العروة الوثقی 2/ 102.</ref>).
+
===آثار افطار===
  
==پانویس==  
+
* افطار آگاهانه و عمدی روزه، موجب بطلان آن و در روزه ماه [[رمضان]]، موجب ثبوت قضای روزه نیز می شود.
 +
* افطار عمدی روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه [[رمضان]]، [[نذر]] معین و نیز قضای روزه ماه رمضان در صورت افطار بعد از ظهر، موجب ثبوت [[کفاره]] است.
 +
* افطار عمدی در روز ماه رمضان، موجب ثبوت [[تعزیر]] در بار اول و دوم است و چنانچه شخصی بار سوم یا بنابر قولی چهارم، آن را تکرار کند کشته می شود، به شرط آنکه بار اول و دوم تعزیر شده باشد.<ref>جواهرالکلام، ۳۰۷-۳۰۸</ref>
 +
* اگر افطار روزه هایی که واجب است پی در پی گرفته شود -همچون شصت روز روزه کفّاره-، از روی عذر مانند حیض باشد، ضرری به تتابع نمی زند و پس از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. اما اگر بدون عذر باشد، تتابع از بین می رود و باید روزه را از سر بگیرد.<ref>۱۷/۷۱-۷۷ و ۳۳/ ۲۵۵-۲۵۶.</ref>
 +
 
 +
===اضطرار به افطار===
 +
 
 +
* اگر روزه دار به گونه ای که اختیار از او سلب گردد مجبور به افطار شود، روزه اش باطل نمی شود و کفّاره نیز ندارد؛ امّا اگر تهدید شود و او برای در امان ماندن از عواقب تهدید با اختیار خود افطار کند، روزه اش باطل می شود ولی کفّاره ندارد.<ref>۱۶/۲۵۸-۲۶۷؛ العروة الوثقی، ۲/۱۹۸.</ref>
 +
* اگر روزه دار از روی [[تقیه|تقیّه]] افطار کند، مانند افطار در روز [[عید فطر|عیدِ]] مخالفان یا پس از غروب خورشید و پیش از مغرب شرعی، در صحت و بطلان این روزه اختلاف است. بنابر قول به بطلان روزه، قضای آن واجب است؛ لیکن کفّاره ندارد.<ref>تحریر الوسیلة، ۱/۲۸۷؛ منهاج الصالحین (خویی)، ۱/۲۶۹.</ref>
 +
==پانویس==
 
{{پانویس}}  
 
{{پانویس}}  
 +
==منابع==
 +
*[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت علیهم‌السلام]]، ج۱، ص۶۲۶-۶۲۴.
 +
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238416/%D8%A7%D9%81%D8%B7%D8%A7%D8%B1%DB%8C "افطاری"، دایرة المعارف بزرگ اسلامی].
 +
*[[مفاتیح الجنان]]، شیخ عباس قمی.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= متوسط
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
== منابع ==
+
[[رده:ماه رمضان]][[رده:احکام]]
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 1، ص626-624.
+
[[رده: اصطلاحات فقهی]]
[[رده:ماه رمضان]]
+
[[رده:آداب و سنن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۵

«اِفطار» در اصطلاح فقهی به معنای بازکردن روزه هنگام اذان مغرب، و یا شکستن و باطل‌کردن عمدی روزه در غیر زمان معین آن می‌باشد. برای افطار در این دو معنا، آداب و احکام خاصی در روایات و منابع فقهی بیان شده است.

معنای افطار

واژه‌ «افطار» از ریشۀ «فطر» به معنای شکافتن است و یکی از معانی آن باز کردن و شکستن روزه با خوردن غذا؛[۱] یا به معنای وقت گشودن روزه است و نیز «افطاری» هرگونه خوراک و نوشیدنی است که روزه‌دار با آن روزۀ خود را می‌گشاید.

در اصطلاح فقهی افطار به سه معناست: ۱. باطل کردن روزه ۲. رسیدن زمان گشودن روزه ۳. خوردن اوّلین غذا بعد از مدّتی امساک.

زمان افطار، غروب خورشید است که به قول مشهور، با از بین رفتن سرخی از ناحیه مشرق تحقق می یابد.[۲]

آداب افطار

مستحبات هنگام افطار

برای افطار آدابی ذکر شده، از جمله:

  • بنا بر احادیث، رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، بر گشودن روزه با خرما یا حلوا و آب، تأکید فراوان کرده‌اند و خود نیز معمولاً با یکی از آنها افطار می‌کردند.[۳]
  • مستحب است افطار پس از خواندن نماز مغرب صورت گیرد، مگر اینکه روزه‌دار بسیار گرسنه یا تشنه باشد -به حدّی که خضوع و حضور قلب را از او سلب کند- یا دیگران برای افطار منتظر او باشند.[۴]
  • خواندن دعا، و تلاوت سوره قدر هنگام افطار مستحب است.
  • با غذایى پاکیزه از حرام‌ و شبهه افطار کند.

ادعیه هنگام افطار

  • خواندن این دعا موجب می شود خدا ثواب هرکسى را که در این روز روزه داشته به او عطا کند: «اللَّهُمَّ لَک صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِک أَفْطَرْتُ وَ عَلَیک تَوَکلْتُ»؛ خدایا براى تو روزه گرفتم، و بر خوان تو افطار کردم، و بر تو تکیه نمودم.
  • روایت شده که امیرالمؤمنین علیه السّلام‌ هرگاه مى‌خواست افطار کند این دعا را می خواند: «بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَک صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِک أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛ به نام خدا، خدایا براى تو روزه‌ گرفتیم، و بر روزى تو افطار کردیم، خدایا از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایى.
  • در هنگام خوردن لقمه اول، خواندن این دعا مستحب است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِی»؛ به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‌اش همیشگى است، اى گسترده آمرزش، مرا بیامرز.
  • خواندن دعاى «اللّهمّ‌ ربّ النّور العظیم...» (که سید بن طاووس و کفعمى روایت کرده‌اند) فضیلت بسیار دارد.

فضیلت افطاری دادن

بنا بر احادیث، افطاری دادن نیز خود ثواب بزرگی دارد؛ از رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله روایت شده: هرکه روزه‌دارى را افطار دهد همچون اجر آن روزه‌دار برایش خواهد بود، بى‌آنکه از پاداش آن روزه‌دار چیزى کاسته شود. و همچنین براى او خواهد بود همانند آن عمل خوبى که آن افطار کننده به نیروى آن طعام بجا آورد.

علامه حلى در رساله «سعدیه» از امام صادق علیه السّلام روایت‌ کرده: هر مؤمنى در ماه رمضان مؤمن دیگرى را به لقمه‌اى اطعام کند، حق تعالى براى او بنویسد اجر کسى را که سى بنده مؤمن‌ آزاد کرده، و نزد خدا یک دعایش مستجاب شود. و یا در روایت منقول از امام کاظم علیه السّلام آمده است: «افطاری دادن به برادر روزه‌دارت از روزه‌داری بهتر است».[۵]

صدقه دادن هنگام افطار و افطاری دادن به روزه‌ داران، هرچند به قدر چند دانه خرما یا جرعه‌اى آب باشد، بسیار پسندیده و مورد تاکید است.

افطار در احکام

باطل کردن روزه

افطار و باطل کردن روزه، به لحاظ حکم شرعی چند گونه است:

  • واجب: اگر روزه دار پیش از ظهر سفر کند، واجب است هر چند با دست برداشتن از نیّت روزه افطار کند. همچنین اگر شخص در میان روز متوجه شود که ادامه روزه برای وی زیان آور است.[۶] نیز افطار بر زن آبستن که زاییدن وی نزدیک است و یا بر زن شیرده در صورت زیان آور بودن روزه برای وی یا کودک، واجب است.[۷] اگر برای زن و مرد کهنسال و کسی که بیماری تشنگی دارد، روزه گرفتن مشقّت بسیار داشته باشد، در اینکه افطار بر آنان واجب است یا جایز، اختلاف است. نظر اکثر فقها وجوب افطار است.[۸]
  • حرام: افطار روزۀ واجب معین مانند روزه ماه رمضان و روزه نذر معیّن و قضای روزه ماه رمضان بعد از ظهر و نیز به قول مشهور، افطار روزه ماه رمضان در سفر در صورت مسافرت بعد از ظهر و باطل کردن روزه اعتکاف بعد از واجب شدن آن، حرام و موجب کفّاره است.[۹]
  • مستحب: کسی که روزه مستحب گرفته، اگر مهمان مؤمنی شود، مستحب است بدون آنکه میزبان را از روزه بودن خود مطّلع سازد، افطار کند.[۱۰]
  • مکروه: افطار روزه مستحب بعد از زوال (ظهر)، کراهت دارد.[۱۱]
  • مباح: به قول مشهور، کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، می تواند پیش از ظهر افطار کند؛ خواه با عذر یا بدون عذر.[۱۲] همچنین افطار روزه مستحب قبل از ظهر مباح است.[۱۳]

نیّت افطار

نیّت افطار (باطل کردن) یا به معنای نیّت قطع روزه است (دست برداشتن از قصد روزه)، یا نیّت قاطع روزه (قصد ارتکاب یکی از مُفطرات روزه، مانند خوردن). در بطلان روزه به نیّت افطار سه قول معروف است: بطلان به طور مطلق، عدم بطلان به طور مطلق و تفصیل بین نیت قطع که موجب بطلان روزه است، و اما نیت قاطع روزه، پیش از ارتکاب مفطرات، موجب بطلان نیست.[۱۴]

مفطرات روزه

  • خوردن و آشامیدن
  • آمیزش در قُبل و به قول مشهور در دبُرُ
  • دروغ بستن به خدا و معصومان علیهم السلام
  • فروبردن سر در آب، به قول مشهور
  • رساندن غبار غلیظ بر حلق، به قول مشهور
  • باقی ماندن عمدی بر جنابت تا اذان صبح و نیز حیض و نفاس، به قول مشهور
  • استمناء[۱۵]
  • در این که اماله با مایعات موجب بطلان روزه می شود یا نه، اختلاف است.[۱۶]

آثار افطار

  • افطار آگاهانه و عمدی روزه، موجب بطلان آن و در روزه ماه رمضان، موجب ثبوت قضای روزه نیز می شود.
  • افطار عمدی روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه رمضان، نذر معین و نیز قضای روزه ماه رمضان در صورت افطار بعد از ظهر، موجب ثبوت کفاره است.
  • افطار عمدی در روز ماه رمضان، موجب ثبوت تعزیر در بار اول و دوم است و چنانچه شخصی بار سوم یا بنابر قولی چهارم، آن را تکرار کند کشته می شود، به شرط آنکه بار اول و دوم تعزیر شده باشد.[۱۷]
  • اگر افطار روزه هایی که واجب است پی در پی گرفته شود -همچون شصت روز روزه کفّاره-، از روی عذر مانند حیض باشد، ضرری به تتابع نمی زند و پس از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. اما اگر بدون عذر باشد، تتابع از بین می رود و باید روزه را از سر بگیرد.[۱۸]

اضطرار به افطار

  • اگر روزه دار به گونه ای که اختیار از او سلب گردد مجبور به افطار شود، روزه اش باطل نمی شود و کفّاره نیز ندارد؛ امّا اگر تهدید شود و او برای در امان ماندن از عواقب تهدید با اختیار خود افطار کند، روزه اش باطل می شود ولی کفّاره ندارد.[۱۹]
  • اگر روزه دار از روی تقیّه افطار کند، مانند افطار در روز عیدِ مخالفان یا پس از غروب خورشید و پیش از مغرب شرعی، در صحت و بطلان این روزه اختلاف است. بنابر قول به بطلان روزه، قضای آن واجب است؛ لیکن کفّاره ندارد.[۲۰]

پانویس

  1. لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه.
  2. جواهرالکلام، ۱۶/۳۸۴.
  3. کافی، کلینی، ۴ / ۱۵۲-۱۵۳؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، ۱۰ / ۱۵۶.
  4. وسائل الشیعة، ۱۰/ ۱۴۹-۱۵۱؛ جواهرالکلام، ۱۶/ ۳۸۴-۳۸۵.
  5. کافی، کلینی، ۴ / ۶۸.
  6. جواهرالکلام، ۱۷/۱۳۳ و ۱۶/۳۴۷.
  7. جواهرالکلام، ۱۷/ ۱۵۱-۱۵۴
  8. جواهرالکلام، ۱۷/۱۵۰.
  9. ۱۶/۲۶۴-۲۶۶ و ۲۹/۵۰.
  10. جواهرالکلام، ۲۹/ ۵۰-۵۱؛ وسائل الشیعة، ۱۰/۱۵۲.
  11. العروة الوثقی، ۲/۲۴۲؛ جواهرالکلام، ۱۷/۱۱۵.
  12. جواهرالکلام، ۱۷/ ۵۱-۵۳.
  13. ۱۱۵؛ العروة الوثقی، ۲/۲۴۲.
  14. مستند العروة (الصوم)، ۱/۵۸ و ۸۳ـ۸۵.
  15. جواهرالکلام، ۲۱۷/۱۶-۲۵۳؛ العروة الوثقی، ۲ / ۱۷۶-۱۹۳
  16. جواهرالکلام، ۱۶/ ۲۷۴-۲۷۵.
  17. جواهرالکلام، ۳۰۷-۳۰۸
  18. ۱۷/۷۱-۷۷ و ۳۳/ ۲۵۵-۲۵۶.
  19. ۱۶/۲۵۸-۲۶۷؛ العروة الوثقی، ۲/۱۹۸.
  20. تحریر الوسیلة، ۱/۲۸۷؛ منهاج الصالحین (خویی)، ۱/۲۶۹.

منابع