منابع و پی نوشتهای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

استغاثه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{خوب}}«اِستغاثه»<br />
+
{{خوب}}'''«اِستغاثه»''' از واژگان [[قرآن|قرآنی]]، به معنای فریاد‌رس‌خواهی و طلب یاری از [[الله|خداوند]] در حال دشواری و سختی است. البته این واژه برای کمک­ خواستن از سایر انسانها نیز کاربرد دارد و به درخواست کمک از خدا منحصر نمی‌شود. «استغاثه» برخلاف پندار فرقه [[وهابیت]]، [[شرک]] نیست و با [[توحید افعالی]] منافاتی ندارد.
 
==واژه‌شناسی==
 
==واژه‌شناسی==
واژه «استغاثه»، مصدر باب استفعال از ریشه «غ‌‌.و‌‌.ث» به‌ معنای طلب نصرت و فریاد‌رس خواهی<ref>مفردات، ص617، «غوث»؛ فرهنگ معارف اسلامی، ص‌177؛ الموسوعة الذهبیه، ص‌275.</ref> و استمداد در حال شدت و محنت است.<ref>مقاییس اللغه، ج‌4، ص‌400.</ref> استغاثه عبارت است از ندایی که متوجه شخصی است که از دشواری و سختی واقع شده نجات می دهد و یا بر دفع آن قبل از وقوع، کمک و یاری می کند؛<ref>حسن، عباس؛ النحو الوافی، ج4، ص 68.</ref> مانند جایی که متکلم برای نجات شخص در حال غرق شدن فریاد می زند: «یا لَلناسِ لِلغَریقِ»؛ در این مثال متکلم با ندای خود برای نجات غریق، از دیگران طلب کمک و یاری می کند.
+
واژه «استغاثه»، مصدر باب استفعال از ریشه «غ‌‌.و‌‌.ث» به‌ معنای طلب نصرت و فریاد‌رس خواهی<ref>مفردات، ص۶۱۷، «غوث»؛ فرهنگ معارف اسلامی، ص‌۱۷۷؛ الموسوعة الذهبیه، ص‌۲۷۵.</ref> و استمداد در حال شدت و محنت است.<ref>مقاییس اللغه، ج‌۴، ص‌۴۰۰.</ref>  
  
به گفته برخی، «غوث» در اصل، نجات دادن از ابتلا و محنت و قرار دادن شخص در پناه خود است. از این دیدگاه با دو قید «نجات دادن و در پناه خود قرار دادن» فرق میان اغاثه و انقاذ، تخلیص، اعانه، نصر، انجاء و تفریج روشن‌ می‌شود.<ref>التحقیق، ج‌7، ص‌278، «غوث».</ref>
+
به گفته برخی، «غوث» در اصل، نجات دادن از ابتلا و محنت و قرار دادن شخص در پناه خود است. از این دیدگاه با دو قید «نجات دادن و در پناه خود قرار دادن» فرق میان اغاثه و انقاذ، تخلیص، اعانه، نصر، انجاء و تفریج روشن‌ می‌شود.<ref>التحقیق، ج‌۷، ص‌۲۷۸، «غوث».</ref>
  
متکلم در استغاثه با استفاده از ساختار ندا، از شخصی طلب کمک و یاری می کند و در واقع این ندای خاص، نوعی ساختار لفظی برای طلب یاری و کمک خواستن است، اگر چه تحقق این معنا (استغاثه) با ساختار و الفاظ دیگری نیز ممکن است.
+
استغاثه عبارت است از ندایی که متوجه شخصی است که از دشواری و سختی واقع شده نجات می دهد و یا بر دفع آن قبل از وقوع، کمک و یاری می کند؛<ref>حسن، عباس؛ النحو الوافی، ج۴، ص ۶۸.</ref> مانند جایی که متکلم برای نجات شخص در حال غرق شدن فریاد می زند: «یا لَلناسِ لِلغَریقِ»؛ در این مثال متکلم با ندای خود برای نجات غریق، از دیگران طلب کمک و یاری می کند. متکلم در استغاثه با استفاده از ساختار ندا، از شخصی طلب کمک و یاری می کند و در واقع این ندای خاص، نوعی ساختار لفظی برای طلب یاری و کمک خواستن است، اگر چه تحقق این معنا (استغاثه) با ساختار و الفاظ دیگری نیز ممکن است.
  
==حقیقت استغاثه==
+
==استغاثه در قرآن==
حقیقت استغاثه -که شرط بندگی است-<ref>کشف‌الاسرار، ج‌4، ص‌23.</ref> استمداد از [[خدا]] است، زیرا یگانه تأثیرگذار در عالم اوست و اگر از غیر وی ([[اولیاء الله|اولیای الهی]]) کاری ساخته است، به اذن او و به این جهت است که آنان مجاری فیض وی هستند،<ref>الغدیر، ج‌3، ص‌292.</ref> بر این اساس [[رسول‌ خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: یگانه حقیقتی که بدان‌ استغاثه می‌شود، خداوند است.<ref>کنزالعمال، ج‌10، ص‌373؛ سنن ابن‌ماجه، ج‌2، ص‌1360.</ref>
+
مشتقّات واژه «استغاثه» در ۴ آیه از [[قرآن کریم]] بکار رفته است:
  
البته این به معنای روا نبودن استغاثه به اولیای الهی نیست، زیرا انسان های کامل با توجه به مقام خلافت الهی خویش، در حکم «مستخلفٌ عنه» بوده و می‌توانند مورد استغاثه واقع شوند، از این‌ رو در منابع دینی دعاهایی وارد شده که در آنها از‌ اولیای‌ الهی، چون [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] علیهاالسلام<ref>‌بحارالانوار، ج‌99، ص‌254؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌330.</ref> و [[امام عصر|امام‌ عصر]] عجل الله تعالی فرجه<ref>بحارالانوار، ج‌99، ص‌243‌‌-247.</ref> استغاثه می‌شود، پس [[شرک]] پنداشتن استغاثه به ارواح مقدس نادرست بوده، از عدم فهم صحیح [[توحید افعالی]] ناشی می‌شود.<ref>الملل والنحل، ج‌4، ص‌78‌‌-84.</ref>
+
*استغاثه سپاهیان [[اسلام]] از خداوند در [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|«إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجَابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکةِ مُرْدِفِینَ»}} ([[سوره انفال]]، ۹).
 +
*استغاثه پدر و مادر مؤمن به درگاه الهی، برای هدایت فرزند خود به راه راست و دوری او از بی‌ایمانی: {{متن قرآن|«وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیهِ أُفٍّ لَکمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَهُمَا یسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیلَک آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیقُولُ مَا هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ»}} ([[سوره احقاف]]، ۱۷).
 +
*استغاثه یکی از پیروان [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی]] علیه السلام از او در مقابل دشمن خود: {{متن قرآن|«...فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ ...»}} ([[سوره قصص]]، ۱۵).
 +
*استغاثه اهل [[جهنم]] برای نجات از عذاب: {{متن قرآن|«...إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَ إِن یسْتَغِیثُوا یغَاثُوا بِمَاء کالْمُهْلِ...»}} ([[سوره کهف]]، ۲۹).
  
نمونه آشکار استغاثه هنگامی است که انسان به بیماری سختی مبتلا می‌شود یا در امواج توفان دریا گرفتار می‌آید و دست خود را از همه جا کوتاه می‌بیند و به اقتضای [[فطرت]] توحیدی، این حقیقت را درمی‌یابد که در عالم، قدرتی هست که بتواند وی را در هر شرایطی که باشد نجات دهد. در‌ این‌ حالت، انسان با تضرّع و زاری، فقط به خدا استغاثه می‌کند.<ref>مجمع‌البیان، ج‌6‌، ص‌564.</ref>
+
افزون بر این، از برخی موارد که در آن واژه‌هایی مانند: «صرخ» ([[سوره فاطر]]/۳۵، ۳۷)، «ندا» ([[سوره انبیاء]]/۲۱، ۷۶، ۸۳، ۸۷‌‌-۸۸؛ [[سوره ص]]/۳۸، ۳؛ [[سوره نساء]]/۴، ۷۵)، «دعا» ([[سوره انعام]]/۶، ۶۳‌‌-۶۴؛ [[سوره یونس]]/۱۰، ۱۲)، بکار رفته و همچنین از [[سیاق آیات|سیاق]] برخی [[آیات]]، مانند ۲۱۴ [[سوره بقره]]، مفهوم استغاثه استفاده می‌شود. «جؤار» نیز که مشتقات آن در آیات ۶۴‌‌-۶۵ [[سوره مومنون]] و ۵۳ [[سوره نحل]] آمده، به معنای بلند‌ کردن صدا به استغاثه و در محدوده بحث داخل‌ است.
  
==استغاثه در قرآن==
+
در بسیاری از آیاتی که در آنها از استغاثه سخن به میان آمده، به‌ اجابت آن از سوی [[خداوند]] نیز تصریح شده‌ است. استغاثه سپاهیان اسلام در [[غزوه بدر|جنگ بدر]]، به اجابت خداوند مقرون شده و مؤمنان به وسیله خیل عظیمی از فرشتگان، امداد شدند: {{متن قرآن|«إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجَابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِکةِ مُرْدِفِینَ»}}. ([[سوره انفال]]/۸‌، ۹)
 +
 
 +
استغاثه [[حضرت‌ نوح]] علیه السلام نیز از دیگر مواردی است که با اجابت همراه شده و خداوند او و اهلش را از سختی بزرگ رهانید. آن حضرت هنگام گرفتارشدن به طوفان و در برابر قومش که منکر [[رسالت]] الهی او بودند، به درگاه خدا استغاثه و تقاضای کمک و پیروزی کرد: {{متن قرآن|«وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّینَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکرْبِ الْعَظِیمِ»}}. ([[سوره انبیاء]]/۲۱، ۷۶) از جمله «الکَربِ العَظیم» استفاده می‌شود که ندای‌ نوح علیه السلام ندای عادی و عاری از استغاثه نبوده‌ است.<ref>التبیان، ج‌۷، ص‌۲۶۷.</ref>
  
مشتقّات واژه «استغاثه» در [[قرآن کریم]] 4 بار بکار رفته است:
+
{{متن قرآن|«فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»}}؛ ([[سوره قمر]]/۵۴،‌ ۱۰) او به‌ درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [این قوم طغیانگر] شده‌ام. انتقام مرا از آنها بگیر. در این آیه نیز از جمله {{متن قرآن|«أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»}}، آمیخته بودن دعای نوح علیه السلام با‌ استغاثه استفاده می‌شود.<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۳، ج‌۲۷، ص‌۱۲۲.</ref> استغاثه‌های حضرت‌ نوح علیه السلام سرانجام نتیجه بخشید و خداوند وی را بر قومی که منکر رسالتش بودند، با‌ غرق‌کردن آنها پیروز کرد. ([[سوره قمر]]/۵۴، ۱۱)
  
*استغاثه سپاهیان [[اسلام]] از خداوند در [[جنگ بدر]] ([[سوره انفال]]، 9).
+
آیه ۸۴ [[سوره انبیاء]] نیز به اجابت استغاثه [[حضرت ایوب علیه السلام|حضرت ایّوب]] علیه السلام و برطرف شدن گرفتاری وی اشاره دارد: {{متن قرآن|«وَأَیوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ... * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ...»}}؛ و‌ به یاد بیاور بنده ما ایّوب را هنگامی‌ که پروردگارش را خواند‌... . وی در طول زندگی خویش به بیماری شدید و طولانی دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گردید. در این حال به درگاه خدا استغاثه‌ کرد و خداوند، استغاثه و دعای او را اجابت فرمود و سلامتی، عافیت، فرزندان و اموالش را به وی بازگردانید.<ref>المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۱۴.</ref>  در این آیات، ندای حضرت ایوب با استغاثه همراه بوده است.<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۱۹۶.</ref>
*استغاثه پدر و مادر مؤمن به درگاه الهی، برای هدایت فرزند خود به راه راست و دوری وی از انحراف و بی‌ایمانی است ([[سوره احقاف]]، 17).
 
*«فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ ...». ([[سوره قصص]]، 15)
 
... إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَ إِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ». ([[سوره کهف]]، ۲۹).
 
  
افزون بر این، از برخی موارد که در آن واژه‌هایی مانند: «صرخ» ([[سوره فاطر]]/35، 37)، «ندا» ([[سوره انبیاء]]/21، 76، 83، 87‌‌-88؛ [[سوره ص]]/38، 3؛ [[سوره نساء]]/4، 75)، «دعا» ([[سوره انعام]]/6، 63‌‌-64؛ [[سوره یونس]]/10، 12)، بکار رفته و همچنین از [[سیاق آیات|سیاق]] برخی [[آیات]]، مانند 214 [[سوره بقره]]، مفهوم استغاثه استفاده می‌شود. «جؤار» نیز که مشتقات آن در آیات 64‌‌-65 [[سوره مومنون]] و 53 [[سوره نحل]] آمده، به معنای بلند‌ کردن صدا به استغاثه و در محدوده بحث داخل‌ است.
+
همچنین آیه ۸۷ سوره انبیا، به اجابت استغاثه [[حضرت یونس]] علیه السلام (ذوالنون) و نجات وی از غم تصریح می‌کند: {{متن قرآن|«وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مغاضباً... فَنادی فی الظُلمات أن لا إلهَ الّا انتَ سُبحانکَ انّی کنتُ مِن الظالمینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ...»}}. حضرت یونس هنگامی که در برابر مقاومت قوم متکبّرش به ستوه آمد و از آنها فاصله گرفت، در قعر دریا در دل ماهی به وحدانیت خداوند ندا داد و رفع گرفتاری خویش را از خدا خواستار شد. ([[سوره انبیاء]]/۲۱، ۸۷‌‌-۸۸)
  
در بسیاری از آیاتی که در آنها از استغاثه سخن به میان آمده، به‌ اجابت آن از سوی [[خداوند]] نیز تصریح شده‌ است. استغاثه سپاهیان اسلام در [[غزوه بدر|جنگ بدر]]، به اجابت خداوند مقرون شده و مؤمنان به وسیله خیل عظیمی از فرشتگان، امداد شدند: {{متن قرآن|«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُرْدِفِينَ»}}. ([[سوره انفال]]/8‌، 9)
+
{{متن قرآن|«...‌وَلَا تَکن کصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکظُومٌ»}}؛ ([[سوره قلم]]/۶۸، ۴۸) و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش [که در تقاضای مجازات قومش شتاب کرد و گرفتار مجازات ترک اَولی شد] در آن زمان که با‌ نهایت اندوه خدا را خواند. همان‌گونه که خداوند در پی استغاثه یونس در شکم ماهی او را نجات داد، مؤمنان را نیز هنگامی‌ که به درگاه خدا استغاثه کنند و او را بخوانند از رنج و بلا‌ می‌رهاند.<ref>همان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۱۰۷.</ref>به‌ طور کلّی، آیه ۶۲ [[سوره نمل]]: {{متن قرآن|«أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ...»}}، و نیز آیه {{متن قرآن|«وَکذَلِک نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ»}} ([[سوره انبیاء]]/۲۱، ۸۸) متضمّن این وعده است که خداوند استغاثه افراد مضطر و درمانده را اجابت می‌کند و مؤمنان را از غم و اندوه می‌رهاند.<ref>مجمع‌البیان، ج۷، ص۹۷؛ روض‌الجنان، ج‌۱۳، ص‌۲۷۶؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۱۵.</ref> مضمون برخی از [[احادیث]] نیز که تکرار [[دعا]] را سبب برآمدن حاجت می‌داند، مؤیّد مطلب یاد شده است.<ref>الکافی، ج‌۲، ص‌۴۷۵.</ref>
  
استغاثه [[حضرت‌ نوح]] علیه السلام نیز از دیگر مواردی است که با اجابت همراه شده و خداوند او و اهلش را از سختی بزرگ رهانید. آن حضرت هنگام گرفتارشدن به طوفان و در برابر قومش که منکر [[رسالت]] الهی او بودند، به درگاه خدا استغاثه و تقاضای کمک و پیروزی کرد: {{متن قرآن|«وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ»}}. ([[سوره انبیاء]]/21، 76) از جمله «الکَربِ العَظیم» استفاده می‌شود که ندای‌ نوح علیه السلام ندای عادی و عاری از استغاثه نبوده‌ است.<ref>التبیان، ج‌7، ص‌267.</ref>
+
البته اجابت استغاثه شرایطی دارد، از این‌ رو استغاثه امّت هایی که [[پیامبران]] خویش را تکذیب کرده‌اند - به جز قوم [[حضرت یونس]] ([[سوره یونس]]/۱۰، ۹۸) -، هنگام ظاهرشدن [[عذاب]] الهی سودی به آنان نبخشیده است: {{متن قرآن|«کمْ أَهْلَکنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ»}} ([[سوره ص]]/۳۸، ۳) و استغاثه دوزخیانی که خروج از [[جهنم]] را با ناله از پروردگار خویش خواستار می‌شوند بی‌پاسخ می‌ماند: {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ... وَهُمْ یصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا... فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ»}} ([[سوره فاطر]]/۳۵، ۳۶‌‌-۳۷) یا با خطاب مخصوص به راندن سگ، رانده می‌شوند: {{متن قرآن|«اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکلِّمُونِ»}} ([[سوره مؤمنون]]/۲۳، ۱۰۸)، یا از استغاثه آنان به «جؤار» (صدایی که حیوانات وحشی هنگام گرفتاری، برای نجات بلند می‌کنند)<ref>مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۷۸؛ المیزان، ج‌۱۵، ص۴۴.</ref> تعبیر کرده و به صراحت به آنها می‌گویند: شما از ناحیه ما یاری نمی‌شوید: {{متن قرآن|«حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یجْأَرُونَ * لَا تَجْأَرُوا الْیوْمَ إِنَّکم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ»}} ([[سوره مومنون]]/۲۳، ۶۴‌‌-۶۵).
  
{{متن قرآن|«فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»}}؛ ([[سوره قمر]]/54،‌ 10) او به‌ درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [این قوم طغیانگر] شده‌ام. انتقام مرا از آنها بگیر. در این آیه نیز از جمله {{متن قرآن|«أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»}}، آمیخته بودن دعای نوح علیه السلام با‌ استغاثه استفاده می‌شود.<ref>جامع‌البیان، مج‌13، ج‌27، ص‌122.</ref> استغاثه‌های حضرت‌ نوح علیه السلام سرانجام نتیجه بخشید و خداوند وی را بر قومی که منکر رسالتش بودند، با‌ غرق‌کردن آنها پیروز کرد. ([[سوره قمر]]/54، 11)
+
==استغاثه در مباحث کلامی==
 +
حقیقت استغاثه -که شرط بندگی است-<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۴، ص‌۲۳.</ref> استمداد از [[خدا]] است، زیرا یگانه تأثیرگذار در عالم اوست و اگر از غیر وی ([[اولیاء الله|اولیای الهی]]) کاری ساخته است، به اذن او و به این جهت است که آنان مجاری فیض او هستند، بر این اساس [[رسول‌ خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: یگانه حقیقتی که بدان‌ استغاثه می‌شود، خداوند است.<ref>کنزالعمال، ج‌۱۰، ص‌۳۷۳؛ سنن ابن‌ماجه، ج‌۲، ص‌۱۳۶۰.</ref> نمونه آشکار استغاثه هنگامی است که انسان به بیماری سختی مبتلا می‌شود یا در امواج توفان دریا گرفتار می‌آید و دست خود را از همه جا کوتاه می‌بیند و به اقتضای [[فطرت]] توحیدی، این حقیقت را درمی‌یابد که در عالم، قدرتی هست که بتواند وی را در هر شرایطی که باشد نجات دهد. در‌ این‌ حالت، انسان با تضرّع و زاری، فقط به خدا استغاثه می‌کند.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۶۴.</ref>
  
آیه 84 [[سوره انبیاء]] نیز به اجابت استغاثه [[حضرت ایوب علیه السلام|حضرت ایّوب]] علیه السلام و برطرف شدن گرفتاری وی اشاره دارد: {{متن قرآن|«وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ... × فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ...»}}؛ و‌ به یاد بیاور بنده ما ایّوب را هنگامی‌ که پروردگارش را خواند‌... . وی در طول زندگی خویش به بیماری شدید و طولانی دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گردید. در این حال به درگاه خدا استغاثه‌ کرد و خداوند، استغاثه و دعای او را اجابت فرمود و سلامتی، عافیت، فرزندان و اموالش را به وی بازگردانید.<ref>المیزان، ج‌14، ص‌314.</ref> در این آیات، ندای حضرت ایوب با استغاثه همراه بوده است.<ref>جامع‌البیان، مج‌12، ج‌23، ص‌196.</ref>
+
البته این به معنای روا نبودن استغاثه به اولیای الهی نیست، زیرا انسان های کامل با توجه به مقام خلافت الهی خویش، در حکم «مستخلفٌ عنه» بوده و می‌توانند مورد استغاثه واقع شوند، از این‌ رو در منابع دینی دعاهایی وارد شده که در آنها از‌ اولیای‌ الهی، چون [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] علیهاالسلام<ref>بحارالانوار، ج‌۹۹، ص‌۲۵۴؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌۳۳۰.</ref> و [[امام عصر|امام‌ عصر]] عجل الله تعالی فرجه<ref>بحارالانوار، ج‌۹۹، ص‌۲۴۳‌‌-۲۴۷.</ref> استغاثه می‌شود.
  
همچنین آیه 87 سوره انبیا، به اجابت استغاثه [[حضرت یونس]] علیه السلام (ذوالنون) و نجات وی از غم تصریح می‌کند: {{متن قرآن|«وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مغاضباً... فَنادی فی الظُلمات أن لا إلهَ الّا انتَ سُبحانکَ انّی کنتُ مِن الظالمینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ...»}}. حضرت یونس هنگامی که در برابر مقاومت قوم متکبّرش به ستوه آمد و از آنها فاصله گرفت، در قعر دریا در دل ماهی به وحدانیت خداوند ندا داد و رفع گرفتاری خویش را از خدا خواستار شد. ([[سوره انبیاء]]/21، 87‌‌-88)
+
با این وجود، برخی مانند فرقه [[وهابیت]]، هر نوع استغاثه و یاری خواستن و... از غیر خدا را ممنوع و [[شرک]] دانسته اند. در پاسخ باید گفت: مستقلّ در تأثیر، تنها ذات پاک خداست و در استغاثه و [[توسل]] نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و [[کفر]] آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند و اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل پیامبر یا ولیّ خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
  
{{متن قرآن|«...‌وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ»}}؛ ([[سوره قلم]]/68، 48) و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش [که در تقاضای مجازات قومش شتاب کرد و گرفتار مجازات ترک اَولی شد] در آن زمان که با‌ نهایت اندوه خدا را خواند. همان‌گونه که خداوند در پی استغاثه یونس در شکم ماهی او را نجات داد، مؤمنان را نیز هنگامی‌ که به درگاه خدا استغاثه کنند و او را بخوانند از رنج و بلا‌ می‌رهاند.<ref>همان، مج‌10، ج‌17، ص‌107.</ref>به‌ طور کلّی، آیه 62 [[سوره نمل]]: {{متن قرآن|«أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ...»}}، و نیز آیه {{متن قرآن|«وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ»}} ([[سوره انبیاء]]/21، 88) متضمّن این وعده است که خداوند استغاثه افراد مضطر و درمانده را اجابت می‌کند و مؤمنان را از غم و اندوه می‌رهاند.<ref>مجمع‌البیان، ج7، ص97؛ روض‌الجنان، ج‌13، ص‌276؛ المیزان، ج‌14، ص‌315.</ref> مضمون برخی از [[احادیث]] نیز که تکرار [[دعا]] را سبب برآمدن حاجت می‌داند، مؤیّد مطلب یاد شده است.<ref>الکافی، ج‌2، ص‌475.</ref>
+
بر جواز استعانت و استغاثه از پیامبران و اولیاء دین، می توان به برخی از آیات [[قرآن]] نیز استدلال نمود، از جمله: آیه ۳۵ [[سوره مائده]] است که خدای متعال می فرماید: {{متن قرآن|«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ»}}؛ ای کسانیکه ایمان آورده‌اید تقوای خدا پیشه کنید و در طلب وسیله‌ای باشید که شما را به خداوند نزدیک کند.
  
البته اجابت استغاثه شرایطی دارد، از این‌ رو استغاثه امّت هایی که [[پیامبران]] خویش را تکذیب کرده‌اند - به جز قوم [[حضرت یونس]] ([[سوره یونس]]/10، 98) -، هنگام ظاهرشدن [[عذاب]] الهی سودی به آنان نبخشیده است: {{متن قرآن|«كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ»}} ([[سوره ص]]/38، 3) و استغاثه دوزخیانی که خروج از [[جهنم]] را با ناله از پروردگار خویش خواستار می‌شوند بی‌پاسخ می‌ماند:  {{متن قرآن|«وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ... وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا... فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ»}} ([[سوره فاطر]]/35، 36‌‌-37) یا با خطاب مخصوص به راندن سگ، رانده می‌شوند: {{متن قرآن|«اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»}} ([[سوره مؤمنون]]/23، 108)، یا از استغاثه آنان به «جؤار» (صدایی که حیوانات وحشی هنگام گرفتاری، برای نجات بلند می‌کنند)<ref>مجمع‌البیان، ج7، ص‌178؛ المیزان، ج‌15، ص44.</ref> تعبیر کرده و به صراحت به آنها می‌گویند: شما از ناحیه ما یاری نمی‌شوید: {{متن قرآن|«حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ × لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ»}}. ([[سوره مومنون]]/23، 64‌‌-65)
+
همچنین طبق آیه شریفه {{متن قرآن|«...فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَیهِ...»}} ([[سوره قصص]]، ۱۵) یکی از پیروان [[حضرت موسی]] علیه السلام با یکی از دشمنانش درگیر شده بود که از حضرت موسی استغاثه کرد و آن حضرت هم او را کمک کرد.
  
==پانویس==  
+
بنابراین، [[شرک]] پنداشتن استغاثه به اولیاء الهی و ارواح مقدس آنان، نادرست بوده و از عدم فهم صحیح [[توحید افعالی]] ناشی می‌شود.<ref>الملل والنحل، ج‌۴، ص‌۷۸‌‌-۸۴.</ref>
 +
==پانویس==
 
{{پانویس}}  
 
{{پانویس}}  
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة‌المعارف قرآن کریم]]، ابوطالب ربیع‌نیا، جلد۳.
*[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة‌المعارف قرآن كریم]]، ابوطالب ربیع‌نیا، جلد3.
 
 
*[http://pajoohe.ir/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D8%AB%D9%87__a-43012.aspx "استغاثه"، سایت پژوهه، هاجر جعفری].
 
*[http://pajoohe.ir/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D8%AB%D9%87__a-43012.aspx "استغاثه"، سایت پژوهه، هاجر جعفری].
 
+
*[https://makarem.ir/maaref/fa/tag/index/54097/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D8%AB%D9%87 "استغاثه"، سایت آیین رحمت؛ دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی].
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۶۱: سطر ۶۴:
  
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
[[رده: مقاله های مهم]]
+
[[رده: مقاله های مهم]]
<references />
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۱

«اِستغاثه» از واژگان قرآنی، به معنای فریاد‌رس‌خواهی و طلب یاری از خداوند در حال دشواری و سختی است. البته این واژه برای کمک­ خواستن از سایر انسانها نیز کاربرد دارد و به درخواست کمک از خدا منحصر نمی‌شود. «استغاثه» برخلاف پندار فرقه وهابیت، شرک نیست و با توحید افعالی منافاتی ندارد.

واژه‌شناسی

واژه «استغاثه»، مصدر باب استفعال از ریشه «غ‌‌.و‌‌.ث» به‌ معنای طلب نصرت و فریاد‌رس خواهی[۱] و استمداد در حال شدت و محنت است.[۲]

به گفته برخی، «غوث» در اصل، نجات دادن از ابتلا و محنت و قرار دادن شخص در پناه خود است. از این دیدگاه با دو قید «نجات دادن و در پناه خود قرار دادن» فرق میان اغاثه و انقاذ، تخلیص، اعانه، نصر، انجاء و تفریج روشن‌ می‌شود.[۳]

استغاثه عبارت است از ندایی که متوجه شخصی است که از دشواری و سختی واقع شده نجات می دهد و یا بر دفع آن قبل از وقوع، کمک و یاری می کند؛[۴] مانند جایی که متکلم برای نجات شخص در حال غرق شدن فریاد می زند: «یا لَلناسِ لِلغَریقِ»؛ در این مثال متکلم با ندای خود برای نجات غریق، از دیگران طلب کمک و یاری می کند. متکلم در استغاثه با استفاده از ساختار ندا، از شخصی طلب کمک و یاری می کند و در واقع این ندای خاص، نوعی ساختار لفظی برای طلب یاری و کمک خواستن است، اگر چه تحقق این معنا (استغاثه) با ساختار و الفاظ دیگری نیز ممکن است.

استغاثه در قرآن

مشتقّات واژه «استغاثه» در ۴ آیه از قرآن کریم بکار رفته است:

  • استغاثه سپاهیان اسلام از خداوند در جنگ بدر: «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجَابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکةِ مُرْدِفِینَ» (سوره انفال، ۹).
  • استغاثه پدر و مادر مؤمن به درگاه الهی، برای هدایت فرزند خود به راه راست و دوری او از بی‌ایمانی: «وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیهِ أُفٍّ لَکمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَهُمَا یسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیلَک آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیقُولُ مَا هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ» (سوره احقاف، ۱۷).
  • استغاثه یکی از پیروان حضرت موسی علیه السلام از او در مقابل دشمن خود: «...فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ ...» (سوره قصص، ۱۵).
  • استغاثه اهل جهنم برای نجات از عذاب: «...إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَ إِن یسْتَغِیثُوا یغَاثُوا بِمَاء کالْمُهْلِ...» (سوره کهف، ۲۹).

افزون بر این، از برخی موارد که در آن واژه‌هایی مانند: «صرخ» (سوره فاطر/۳۵، ۳۷)، «ندا» (سوره انبیاء/۲۱، ۷۶، ۸۳، ۸۷‌‌-۸۸؛ سوره ص/۳۸، ۳؛ سوره نساء/۴، ۷۵)، «دعا» (سوره انعام/۶، ۶۳‌‌-۶۴؛ سوره یونس/۱۰، ۱۲)، بکار رفته و همچنین از سیاق برخی آیات، مانند ۲۱۴ سوره بقره، مفهوم استغاثه استفاده می‌شود. «جؤار» نیز که مشتقات آن در آیات ۶۴‌‌-۶۵ سوره مومنون و ۵۳ سوره نحل آمده، به معنای بلند‌ کردن صدا به استغاثه و در محدوده بحث داخل‌ است.

در بسیاری از آیاتی که در آنها از استغاثه سخن به میان آمده، به‌ اجابت آن از سوی خداوند نیز تصریح شده‌ است. استغاثه سپاهیان اسلام در جنگ بدر، به اجابت خداوند مقرون شده و مؤمنان به وسیله خیل عظیمی از فرشتگان، امداد شدند: «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجَابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِکةِ مُرْدِفِینَ». (سوره انفال/۸‌، ۹)

استغاثه حضرت‌ نوح علیه السلام نیز از دیگر مواردی است که با اجابت همراه شده و خداوند او و اهلش را از سختی بزرگ رهانید. آن حضرت هنگام گرفتارشدن به طوفان و در برابر قومش که منکر رسالت الهی او بودند، به درگاه خدا استغاثه و تقاضای کمک و پیروزی کرد: «وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّینَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکرْبِ الْعَظِیمِ». (سوره انبیاء/۲۱، ۷۶) از جمله «الکَربِ العَظیم» استفاده می‌شود که ندای‌ نوح علیه السلام ندای عادی و عاری از استغاثه نبوده‌ است.[۵]

«فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»؛ (سوره قمر/۵۴،‌ ۱۰) او به‌ درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [این قوم طغیانگر] شده‌ام. انتقام مرا از آنها بگیر. در این آیه نیز از جمله «أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»، آمیخته بودن دعای نوح علیه السلام با‌ استغاثه استفاده می‌شود.[۶] استغاثه‌های حضرت‌ نوح علیه السلام سرانجام نتیجه بخشید و خداوند وی را بر قومی که منکر رسالتش بودند، با‌ غرق‌کردن آنها پیروز کرد. (سوره قمر/۵۴، ۱۱)

آیه ۸۴ سوره انبیاء نیز به اجابت استغاثه حضرت ایّوب علیه السلام و برطرف شدن گرفتاری وی اشاره دارد: «وَأَیوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ... * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ...»؛ و‌ به یاد بیاور بنده ما ایّوب را هنگامی‌ که پروردگارش را خواند‌... . وی در طول زندگی خویش به بیماری شدید و طولانی دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گردید. در این حال به درگاه خدا استغاثه‌ کرد و خداوند، استغاثه و دعای او را اجابت فرمود و سلامتی، عافیت، فرزندان و اموالش را به وی بازگردانید.[۷] در این آیات، ندای حضرت ایوب با استغاثه همراه بوده است.[۸]

همچنین آیه ۸۷ سوره انبیا، به اجابت استغاثه حضرت یونس علیه السلام (ذوالنون) و نجات وی از غم تصریح می‌کند: «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مغاضباً... فَنادی فی الظُلمات أن لا إلهَ الّا انتَ سُبحانکَ انّی کنتُ مِن الظالمینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ...». حضرت یونس هنگامی که در برابر مقاومت قوم متکبّرش به ستوه آمد و از آنها فاصله گرفت، در قعر دریا در دل ماهی به وحدانیت خداوند ندا داد و رفع گرفتاری خویش را از خدا خواستار شد. (سوره انبیاء/۲۱، ۸۷‌‌-۸۸)

«...‌وَلَا تَکن کصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکظُومٌ»؛ (سوره قلم/۶۸، ۴۸) و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش [که در تقاضای مجازات قومش شتاب کرد و گرفتار مجازات ترک اَولی شد] در آن زمان که با‌ نهایت اندوه خدا را خواند. همان‌گونه که خداوند در پی استغاثه یونس در شکم ماهی او را نجات داد، مؤمنان را نیز هنگامی‌ که به درگاه خدا استغاثه کنند و او را بخوانند از رنج و بلا‌ می‌رهاند.[۹]به‌ طور کلّی، آیه ۶۲ سوره نمل: «أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ...»، و نیز آیه «وَکذَلِک نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ» (سوره انبیاء/۲۱، ۸۸) متضمّن این وعده است که خداوند استغاثه افراد مضطر و درمانده را اجابت می‌کند و مؤمنان را از غم و اندوه می‌رهاند.[۱۰] مضمون برخی از احادیث نیز که تکرار دعا را سبب برآمدن حاجت می‌داند، مؤیّد مطلب یاد شده است.[۱۱]

البته اجابت استغاثه شرایطی دارد، از این‌ رو استغاثه امّت هایی که پیامبران خویش را تکذیب کرده‌اند - به جز قوم حضرت یونس (سوره یونس/۱۰، ۹۸) -، هنگام ظاهرشدن عذاب الهی سودی به آنان نبخشیده است: «کمْ أَهْلَکنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ» (سوره ص/۳۸، ۳) و استغاثه دوزخیانی که خروج از جهنم را با ناله از پروردگار خویش خواستار می‌شوند بی‌پاسخ می‌ماند: «وَالَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ... وَهُمْ یصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا... فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ» (سوره فاطر/۳۵، ۳۶‌‌-۳۷) یا با خطاب مخصوص به راندن سگ، رانده می‌شوند: «اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکلِّمُونِ» (سوره مؤمنون/۲۳، ۱۰۸)، یا از استغاثه آنان به «جؤار» (صدایی که حیوانات وحشی هنگام گرفتاری، برای نجات بلند می‌کنند)[۱۲] تعبیر کرده و به صراحت به آنها می‌گویند: شما از ناحیه ما یاری نمی‌شوید: «حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یجْأَرُونَ * لَا تَجْأَرُوا الْیوْمَ إِنَّکم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ» (سوره مومنون/۲۳، ۶۴‌‌-۶۵).

استغاثه در مباحث کلامی

حقیقت استغاثه -که شرط بندگی است-[۱۳] استمداد از خدا است، زیرا یگانه تأثیرگذار در عالم اوست و اگر از غیر وی (اولیای الهی) کاری ساخته است، به اذن او و به این جهت است که آنان مجاری فیض او هستند، بر این اساس رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله فرمود: یگانه حقیقتی که بدان‌ استغاثه می‌شود، خداوند است.[۱۴] نمونه آشکار استغاثه هنگامی است که انسان به بیماری سختی مبتلا می‌شود یا در امواج توفان دریا گرفتار می‌آید و دست خود را از همه جا کوتاه می‌بیند و به اقتضای فطرت توحیدی، این حقیقت را درمی‌یابد که در عالم، قدرتی هست که بتواند وی را در هر شرایطی که باشد نجات دهد. در‌ این‌ حالت، انسان با تضرّع و زاری، فقط به خدا استغاثه می‌کند.[۱۵]

البته این به معنای روا نبودن استغاثه به اولیای الهی نیست، زیرا انسان های کامل با توجه به مقام خلافت الهی خویش، در حکم «مستخلفٌ عنه» بوده و می‌توانند مورد استغاثه واقع شوند، از این‌ رو در منابع دینی دعاهایی وارد شده که در آنها از‌ اولیای‌ الهی، چون حضرت زهرا علیهاالسلام[۱۶] و امام‌ عصر عجل الله تعالی فرجه[۱۷] استغاثه می‌شود.

با این وجود، برخی مانند فرقه وهابیت، هر نوع استغاثه و یاری خواستن و... از غیر خدا را ممنوع و شرک دانسته اند. در پاسخ باید گفت: مستقلّ در تأثیر، تنها ذات پاک خداست و در استغاثه و توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند و اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل پیامبر یا ولیّ خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.

بر جواز استعانت و استغاثه از پیامبران و اولیاء دین، می توان به برخی از آیات قرآن نیز استدلال نمود، از جمله: آیه ۳۵ سوره مائده است که خدای متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ»؛ ای کسانیکه ایمان آورده‌اید تقوای خدا پیشه کنید و در طلب وسیله‌ای باشید که شما را به خداوند نزدیک کند.

همچنین طبق آیه شریفه «...فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَیهِ...» (سوره قصص، ۱۵) یکی از پیروان حضرت موسی علیه السلام با یکی از دشمنانش درگیر شده بود که از حضرت موسی استغاثه کرد و آن حضرت هم او را کمک کرد.

بنابراین، شرک پنداشتن استغاثه به اولیاء الهی و ارواح مقدس آنان، نادرست بوده و از عدم فهم صحیح توحید افعالی ناشی می‌شود.[۱۸]

پانویس

  1. مفردات، ص۶۱۷، «غوث»؛ فرهنگ معارف اسلامی، ص‌۱۷۷؛ الموسوعة الذهبیه، ص‌۲۷۵.
  2. مقاییس اللغه، ج‌۴، ص‌۴۰۰.
  3. التحقیق، ج‌۷، ص‌۲۷۸، «غوث».
  4. حسن، عباس؛ النحو الوافی، ج۴، ص ۶۸.
  5. التبیان، ج‌۷، ص‌۲۶۷.
  6. جامع‌البیان، مج‌۱۳، ج‌۲۷، ص‌۱۲۲.
  7. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۱۴.
  8. جامع‌البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۱۹۶.
  9. همان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۱۰۷.
  10. مجمع‌البیان، ج۷، ص۹۷؛ روض‌الجنان، ج‌۱۳، ص‌۲۷۶؛ المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۱۵.
  11. الکافی، ج‌۲، ص‌۴۷۵.
  12. مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۷۸؛ المیزان، ج‌۱۵، ص۴۴.
  13. کشف‌الاسرار، ج‌۴، ص‌۲۳.
  14. کنزالعمال، ج‌۱۰، ص‌۳۷۳؛ سنن ابن‌ماجه، ج‌۲، ص‌۱۳۶۰.
  15. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۶۴.
  16. بحارالانوار، ج‌۹۹، ص‌۲۵۴؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌۳۳۰.
  17. بحارالانوار، ج‌۹۹، ص‌۲۴۳‌‌-۲۴۷.
  18. الملل والنحل، ج‌۴، ص‌۷۸‌‌-۸۴.

منابع