منابع و پی نوشتهای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن سکیت اهوازی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ابویوسف يعقوب بن اسحاق اهوازی» معروف به «ابن سکّیت» (243-186 ق)، محدث، لغوی، نحوی، ادیب و شاعر ایرانی شیعه و از اصحاب امام جواد و امام هادى عليهماالسلام بود. او در علوم عربی و ادبیات، تألیفات متعددی دارد که مهم‌ترین آنها کتاب «اصلاح المنطق» است. ابن سکیت سرانجام به خاطر مذهب تشیع، توسط متوکل عباسی به شهادت رسید.

ولادت

ابویوسف یعقوب ابن سکیت اهوازی، بین سالهای 180 تا 190 قمری - و به قولی در 186 قمری - در دورَق (شادگان امروزی) از شهرهای خوزستان به دنیا آمد. نام پدرش اسحاق و به دلیل سکوت زیادش به «سِکّیت» معروف بود. خاندان او اصالتاً ایرانی و خوزی بودند و پدرانش در دورق خوزستان زندگی می کردند که از آنجا به بغداد منتقل شدند.

شخصیت و موقعیت علمی

رجال شیعه در کتب خود، ابن سکیت را از شیعیان مخلص و از اصحاب امام جواد و امام هادی علیهماالسلام ذکر نموده اند. نجاشی می گوید: او در نزد امام جواد و امام هادی بسیار محترم بود و از ایشان روایت هایی نقل می کند. ابن سکیت در نقل حدیث و روایات، موثق و راستگو به شمار می رفت و کسی بر او طعنی وارد نکرده است.

ابن سکیت در انواع علوم متبحر بود و برای بیان مسائل ادبی مجلسی داشت و مردم هم پیرامون او جمع می شدند. در عین حال اهل ادب و لغت اجماع کرده اند که بعد از ابن اعرابی، داناترین فرد به لغت و ادبیات ابن سکیت بوده است.

خطیب بغدادی می نویسد: «ابن سکیت از علمای نحو و لغت به شمار می رود و کتاب «اصلاح المنطق» از تألیفات او است. او مردی فاضل و متدین بود و در نقل روایت ثقه و مورد اطمینان می باشد و او مؤدب فرزندان جعفر متوکل بود و از ابوعمرو شیبانی روایت می کرد. ابوعکرمه ضبی و ابوسعید سکری و میمون بن هارون و گروهی دیگر از او روایت می کنند.»

یاقوت حموی هم می گوید: «یعقوب بن اسحاق بن سکیت از عالمان علوم عربیه و لغت و شعر است. او از ابوعمرو شیبانی و فراء و ابن اعرابی و اثرم دانش آموخت و از ابوعبیده معمر بن مثنی و اصمعی روایت کرد و گروهی مانند محمد بن فرج مقری و محمد بن عجلان اخباری و میمون بن هارون کاتب از او اخذ حدیث کرده اند. او کتابهای زیادی تصنیف کرده که مشهورترین آنها اصلاح المنطق می باشد.»

ابن خلکان او را در کتاب خود ذکر کرده و از وی تجلیل و توصیف می کند و می گوید: «کتابهای او در موضوع خود بسیار متین و صحیح می باشند و حافظ ابن عساکر نیز در تاریخ دمشق شرح حال او را ذکر کرده و مشایخ و راویان او را آورده و گفته: او از محمد بن مهنا و محمد بن صیح واعظ روایت می کند و از او نیز احمد بن فرج مقری و محمد بن عجلان روایت کرده اند.

ابن سکیت شهرت دیگری هم دارد و آن تلاش در گردآوری اشعار عرب است. ابن ندیم روایت کرده است که دواوین اشعار پراکنده ۳۰ شاعر عرب کهن را ابن سکیت گردآوری و شرح کرده است که از ذخایر و میراث عظیم ادبیات عرب به شمار می‌روند. از جمله شاعرانی که ابن سکیت آثارشان را ثبت کرده می‌توان به امروءالقیس، زهیر بن ابی سلمی، نابغه ذبیانی، اعشی، عنتره بن شداد، طرفة بن عبد و عمرو بن کلثوم اشاره کرد.

او بجز روایت و علم نحو، در علوم قرآنی نیز از بزرگان بود و شاگردان زیادی را نیز تربیت کرد. ابن شعبه حرانی صاحب «تُحَفُ العُقول»، ابوالبشر بندنیجی، ابوسعید سکری، ابوعکرمه ضبی و ابوحنیفه دینوری را از شاگردان او دانسته‌اند. گروه زیادی نیز از او روایت کرده اند از جمله: ابوالعباس ثعلب نحوی معروف، احمد بن فرج مقری، محمد بن عجلان اخباری و میمون بن هارون کاتب.

اما از دیگر علل شهرت ابن سکیت، دانش او در گیاه شناسی است. فؤاد سزگین، دانشمند علوم اسلامی و شرقشناس شهیر ترکیه‌ای (متوفی ۲۰۱۸ م)، از ابن سکیت و شاگردش ابوحنیفه دینوری به عنوان دو تن از گیاه شناسان مسلمان نام برده است. ابن ندیم در «الفهرست» کتاب «النبات و الشجر» را به او منتسب کرده اما اکنون اثری از این کتاب در دست نیست.

آثار و تألیفات

ابن سکیت تألیفات زیادی در ادبیات و دیگر علوم عربی دارد از جمله:

  1. اصلاح المنطق، کتابی است در لغت که مورد توجه و استناد علمای لغت می باشد. او در این کتاب بسیاری از واژه‌های عربی را به صورت صحیح ضبط کرد و از جنبه‌های صرفی، فصاحت و غیر آن مورد بررسی قرار داد. این اثر از معتبرترین منابع لغت عرب است و شروح مختلفی بر آن نوشته شده.
  2. الاضداد،
  3. الالفاظ،
  4. التصغیر،
  5. القلب و الابدال،
  6. الاجناس الکبیر،
  7. الامثال،
  8. منطق الطیر و منطق الریاحین،
  9. سرقات الشعراء و ما تواردوا علیه،
  10. فَعَل و اَفْعَل،
  11. المثنی و المبنی و المکنی،
  12. ما جاء فی الشعر و ما حُرّف عن جهته،
  13. شرح دیوان عروة بن ورد،
  14. شرح دیوان قیس بن خطیم،
  15. شرح دیوان نابغه ذبیانی،
  16. شرح دیوان الحطیئه،
  17. شرح دیوان الختساء.

شهادت ابن سکیت

ابن سکیت که مردی ادیب و شاعر و سخندان بود، در سامرا مورد توجه متوکل عباسی قرار گرفت. در این زمان به ابن سکیت پیشنهاد شد تا فرزندان متوکل - معتز و مؤید - را تعلیم و تربیت کند، او هم این پیشنهاد را قبول کرد و در سامرا اقامت گزید و به تعلیم فرزندان خلیفه مشغول شد و درآمد ماهیانه ای هم برایش مقرر شد. مخالفان ابن سکیت جریان و سابقه او را به متوکل گزارش کردند و گفتند که از شیعیان حضرت علی علیه السلام است. متوکل تصمیم گرفت خود او را آزمایش کند و حقیقت را دریابد و عقیده اش را بدست آورد.

او در یکی از روزها با مقدمه چینی وارد مجلس درس ابن سکیت شد، و در حالی که کودکانش نزد او بودند، پرسید: «این دو کودک من نزد تو عزیزتر هستند یا حسن و حسین فرزندان علی بن ابی طالب؟» ابن سکیت اگر چه معلم کودکان خلیفه بود و در دربار زندگی می کرد، ولی ایمان و عقیده ثابت او و اخلاصش به امام علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت، در دلش رسوخ کرده و زرق و برق دنیا دیدگان او را کور نکرده بود. او با کمال شجاعت دست از همه چیز کشید و گفت: «ای متوکل! قنبر خادم علی علیه السلام از دو کودک تو بهتر بود، تا چه رسد به فرزندان او». این پاسخ، متوکل را در بهت و حیرت فرو برد، خشم او را فراگرفت و بلافاصله امر کرد تا غلامان ترک، زبان ابن سکیت را از پشت سرش بیرون کشیدند و شکمش را زیر پاهای خود له کردند و بعد بدن نیمه جان او را به منزلش بردند و او در ماه رجب سال 243 قمری درگذشت و در سامرا به خاک سپرده شد.

منابع