آیه 184 سوره بقره: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
(معانی کلمات آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«أَیَّاماً مَّعْدُودَاتٍ»: روزهای اندک. روزهای معیّن. واژه (أَیَّاماً) منصوب است چون ظرف یا مفعول فعل محذوف (صُومُوا) است. واژه (مَعْدُودَاتٍ) صفت است. «عِدَّةٌ»: مبتدا است و خبر آن (عَلَیْهِ) محذوف است. تقدیر آن چنین است: عَلَیْهِ عِدَّةٌ ... «أُخَرَ»: جمع أُخْری، دیگر. «یُطِیقُونَهُ»: با رنج و مشقّت می‌توانند آن را بگیرند. از قبیل پیران، زنان حامله و شیرده، کارگرانی که مجبور به انجام کارهای سخت و طاقت‌فرسایند. «فِدْیَةٌ»: دادن یک وعده غذا از خوراک متوسّط خانواده خود به فقراء. این واژه مبتدا است و خبر آن (عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ) می‌باشد. «طَعَامُ»: خوراک. بدل از (فِدْیَة) است. «تَطَوَّعَ خَیْراً»: کار نیکو پیشه کرد. یعنی بر مقدار فدیه افزود، و یا بیش از یکی را طعام داد، و یا این که هم روزه گرفت و هم فدیه داد. «وَ أَن تَصُومُوا خَیْرٌ لَّکُمْ»: اگر روزه بگیرید برای شما بهتر از دادن فدیه است. واژه (خَیْرٌ) خبر است و (أَن تَصُومُوا) محلاً مرفوع، مبتدا است.
+
عدة: چيز معدود را عده گويند «العدة هى الشيء المعدود».
 +
 
 +
اخر: جمع آخر به معنى «ديگر» است.
 +
 
 +
يطيقونه: طوق و طاقت به معنى قدرت. اطاقه آنست كه كار را با طاقت فرسايى و زحمت انجام دهيم (قاموس قرآن).
 +
 
 +
فدية: عوض، فدى و فداء نيز به همان معنى است.
 +
 
 +
تطوع: كار را با رغبت انجام دادن، بقره/ 158.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
 
 
==نزول==
 
==نزول==
  

نسخهٔ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۳۲

مشاهده آیه در سوره

أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ ۚ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<183 آیه 184 سوره بقره 185>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

روزهایی به شماره معیّن روزه دارید (تمام ماه رمضان)، و هر کسی از شما مریض باشد یا مسافر، به شماره آن از روزهای غیر ماه رمضان روزه دارد، و کسانی که روزه را به زحمت توانند داشت عوض هر روز فدا دهند آن قدر که فقیر گرسنه‌ای سیر شود، و هر کس بر نیکی بیفزاید آن برای او بهتر است. و (بی‌تعلّل) روزه داشتن برای شما بهتر خواهد بود اگر (فواید آن را) بدانید.

[در] روزهایی چند [روزه بگیرید]؛ پس هر که از شما بیمار یا در سفر باشد [به تعداد روزه های فوت شده] از روزهای دیگر [را روزه بگیرد]؛ و بر آنان که روزه گرفتن طاقت فرساست، طعام دادن به یک نیازمند [به جای هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نیازمند بیفزاید، برایش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضیلت و ثوابش را] بدانید برای شما بهتر است.

[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است‌]. [ولى‌] هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، [به همان شماره‌] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد]، و بر كسانى كه [روزه‌] طاقت‌فرساست، كفاره‌اى است كه خوراك دادن به بينوايى است. و هر كس به ميل خود، بيشتر نيكى كند، پس آن براى او بهتر است، و اگر بدانيد، روزه گرفتن براى شما بهتر است.

روزهايى معدود. هر كس كه از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر روزه بدارد. و آنان كه توانايى آن ندارند، هر روز را به اطعام مسكينى باز خرند. و هر كه به رغبت در آن بيفزايد، برايش بهتر است و اگر مى‌خواهيد بدانيد، بهتر آن است كه خود روزه بداريد.

چند روز معدودی را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت‌فرساست؛ (همچون بیماران مزمن، و پیرمردان و پیرزنان،) لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

That for known days. But should any of you be sick or on a journey, let it be a [similar] number of other days. Those who find it straining shall be liable to atonement by feeding a needy person. Should anyone do good of his own accord, that is better for him, and to fast is better for you, should you know.

For a certain number of days; but whoever among you is sick or on a journey, then (he shall fast) a (like) number of other days; and those who are not able to do it may effect a redemption by feeding a poor man; so whoever does good spontaneously it is better for him; and that you fast is better for you if you know.

(Fast) a certain number of days; and (for) him who is sick among you, or on a journey, (the same) number of other days; and for those who can afford it there is a ransom: the feeding of a man in need - but whoso doeth good of his own accord, it is better for him: and that ye fast is better for you if ye did but know -

(Fasting) for a fixed number of days; but if any of you is ill, or on a journey, the prescribed number (Should be made up) from days later. For those who can do it (With hardship), is a ransom, the feeding of one that is indigent. But he that will give more, of his own free will,- it is better for him. And it is better for you that ye fast, if ye only knew.

معانی کلمات آیه

عدة: چيز معدود را عده گويند «العدة هى الشيء المعدود».

اخر: جمع آخر به معنى «ديگر» است.

يطيقونه: طوق و طاقت به معنى قدرت. اطاقه آنست كه كار را با طاقت فرسايى و زحمت انجام دهيم (قاموس قرآن).

فدية: عوض، فدى و فداء نيز به همان معنى است.

تطوع: كار را با رغبت انجام دادن، بقره/ 158.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:[۳]

محمد بن مسلم از امام جعفرصادق عليه‌السلام روايت كند كه اين قسمت از آيه «فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ» هنگامى نازل شد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در ماه رمضان به كراع الغميم بضمّ كاف كه در 170 ميلى مدينه واقع است به سفر رفته بودند و پس از بجاى آوردن نماز صبح آب از براى آشاميدن خواستند و دستور دادند كه همراهان نيز افطار نمايند.

صحابه كه همراه پيامبر بودند، گفتند: يا رسول الله اجازه بفرمائيد روزه بگيريم. فرمود: هر كس كه بخواهد روزه بگيرد از عاصيان شمرده شود، سپس اضافه نموده و گويد كه پيامبر در مسافرت به هيچ وجه نه روزه واجب مى گرفت و نه روزه مستحب.[۴]

از مجاهد روايت كنند كه اين قسمت از آيه «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» درباره مولاى قيس بن السائب نازل گرديده كه روزه خود را شكست و بابت هر روز مسكينى را اطعام نمود.[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«184» أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌

چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى ديگر (را روزه بگيرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بيماران مزمن و پيرمردان و پيرزنان)، لازم است كفّاره‌اى بدهند، مسكينى را اطعام كنند. و هر كس به ميل خود بيشتر نيكى كند (وبيش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانيد، (مى‌فهميد كه) روزه گرفتن، برايتان بهتر است. (و هرگز به روزه‌خوارى معذوران، غبطه نمى‌خورديد.)

نکته ها

يكى از معانى باب افعال در زبان عربى، سلب است. مثلًا كلمه «عُجْمه» به معناى گنگى است، وقتى به باب افعال مى‌رود و «اعجام» مى‌شود، به معناى از بين بردن گنگى است. در اين آيه نيز كلمه‌ «يُطِيقُونَهُ» به معناى سلب طاقت و توان است.

تسليم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، بايد روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، بايد روزه را شكست.

در مجمع‌البيان آمده است: گروهى از اصحاب پيامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مايل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى الله عليه و آله آنان را گناهكار خواندند. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگيرد، من بر جنازه‌ى او نماز نمى‌گزارم.

در تفسير قرطبى نيز آمده كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله در سفر از مدينه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببينند و سپس از آب ميل فرمودند.

به هر حال اگر مسافر يا مريضى روزه گرفت، روزه‌اش باطل و بايد قضاى آنرا به جا آورد. «1»

«1». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 164.

جلد 1 - صفحه 284

امام صادق عليه السلام فرمودند: حتّى اگر مادرى نسبت به شير كودك يا جنين نگرانى داشت، بايد روزه خود را افطار نمايد و اين نشانه‌ى رأفت خداوند است. «1»

پیام ها

1- اسلام براى هر فرد در هر شرايطى، قانون مناسب دارد. در اين آيه، حكم مسافران، بيماران و سالمندان بيان شده است. «فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ»

2- شرايط نبايد فلسفه كلّى حكم و آثار و منافع آنرا تماماً از بين ببرد. اگر انسان مريض يا مسافر در شرايطى نمى‌تواند روزه بگيرد، بايد در ايام ديگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ»

3- قصد سفر، به تنهايى مانع روزه نيست، در سفر بودن لازم است. «عَلى‌ سَفَرٍ»

4- قضاى روزه، زمان خاصّى ندارد. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ»

5- توانايى، شرط تكليف است. «عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ»

6- تغذيه‌ى فقرا، در متن احكام جاسازى شده است. «طَعامُ مِسْكِينٍ»

7- عباداتى سبب رشد و قرب بيشتر است كه با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ»

8- دستورات الهى بگونه‌اى است كه حداقل را بر همه واجب كرده است و بيش از آن را به اختيار انسان مى‌گذارد. در اين آيه سير كردن يك گرسنه واجب، ولى بيش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختيار خود انسان است. «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ»

9- انجام دستورات خداوند، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مى‌گردد نه خدا. «أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ»

«1». تفسير برهان، ج 1، ص 182.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 285

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184)

أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ‌: روزه واجب شد روزى چند شمرده شده، يعنى موقت به عدد معلوم. مراد روزه ماه مبارك رمضان است كه سى روز يا بيست و نه روز باشد.

فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً: پس هر كه باشد از شما كه مكلفيد، مريض كه نتواند يا به سبب روزه مرضش زياد شود در كيفيت و كميّت، أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ: يا بر سفرى باشد كه در آن قصر بايد كرد، فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ: پس بر او باشد به شماره روزهائى كه در مرض يا سفر افطار كرده از روزهاى ديگر كه بايد قضا كند. وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ‌: و بر آنانكه طاقت دارند روزه را لكن عارض شده آنها را آنچه را در عرف مرض نگويند و عاجز از روزه هستند، فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ‌: فديه دادن است اطعام فقير بى‌چيز هر روزى يك مدّ طعام، و اين اشخاص مانند زن حامله و زن بچه شيرده و پيرمرد و پيرزن كه در كتب فقه با شرايط عنوان شده. فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً: پس هر كه زياد كند به تبرّع خود خير را و زياده از مقدار فديه يا بيشتر از يك فقير اطعام كند يا جمع كند ميان اطعام و صيام، فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ‌:

پس آن تبرع بهتر است براى او به سبب زيادتى اجر و ثواب. وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ‌: و روزه داشتن خير است براى شما، إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌: اگر هستيد كه بدانيد فضيلت روزه را و خواصى را كه خداوند حكيم در آن مقرر

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 335

فرموده، هر آينه روزه را اختيار مى‌كنيد.

تبصره: روزه با معرفت از اقوى مكملات نفس ناطقه و موجب ارتقاء است از حضيض حظوظ نفس بهيميه به اوج تشبّه به ملائكه روحانيه، بلكه تشبّه به صفات الهى است؛ و لذا فرمود حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تخلّفوا باخلاق اللّه و احاديث بسيار در فضيلت روزه وارد شده.

1- فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هر كه روزه بدارد روزى را تبرعا، داخل فرمايد خدا او را در بهشت. «1» 2- فرمود: موكل فرمايد خدا ملائكه را به دعاى روزه‌داران. «2» 3- فرمود: دعاى روزه‌دار در وقت افطار مستجاب است. «3» 4- فرمود: بدرستى كه در بهشت درى است بنام ريان، داخل نشوند از آن در مگر روزه‌داران. وقتى آخر آنها داخل شود بسته شود آن در. «4» 5- فرمود: خواب روزه‌دار عبادت، و نفس زدن او تسبيح است. «5» 6- فرمود حضرت صادق عليه السّلام: هر كه روزه دارد در گرما، پس برسد او را تشنگى، موكل فرمايد خدا به او هزار ملك را مسح كنند روى او را و بشارت دهند او را تا افطار كند، خداوند عز و جل فرمايد: چقدر طيب است بو و روحانيت تو، اى ملائكه من شاهد باشيد كه او را آمرزيدم. «6» تنبيه؛ بزرگان فرموده‌اند روزه سه درجه است:

1- روزه عموم، پس آن نگهداشتن شكم و فرج است از مفطرات معهوده.

2- روزه خصوص، و آن نگهدارى چشم و گوش و زبان و دست و پا و ساير جوارح است از گناهان، چنانكه حضرت صادق عليه السّلام فرمايد:

«1» جامع احاديث الشيعه، جلد 9، صفحه 379، حديث اوّل و دوّم.

«2» جامع احاديث الشيعه، جلد 9، صفحه 101، حديث 32.

«3» مدرك پيشين، صفحه 264، حديث 13 و 14 و 15.

«4» جامع احاديث الشيعه، جلد 9، باب اول، صفحه 96، حديث 16.

«5» همان مدرك، صفحه 100، حديث 29.

«6» جامع احاديث الشيعه، جلد 9، صفحه 382، حديث 19.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 336

اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و فرجك و لسانك (الخ) 3- روزه اخص الخالص، و آن نگهدارى قلب است از تمام ما سوى اللّه و احتراز دل از افكار دنيويه و شواغل دنيه كه از توجه به حق بازدارد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184)

ترجمه‌

روزهاى شمرده شده پس هر كه باشد از شما بيمار يا بر سفرى پس عده‌ئى از روزهاى ديگر و بر آنانكه طاقت دارند آنرا فدا است طعام درماندئى پس هر كه زياد كند خير را پس آن بهتر است از براى او و آنكه روزه داريد بهتر است از براى شما اگر باشيد كه بدانيد..

تفسير

گفته شده است ايام معدودات يعنى روزهاى كمى چون كم شمرده ميشود و زياد بيشمار است يا آنكه مراد موقت بودن بعدد معلوم است پس هر كس مريض باشد بمرضى كه روزه براى او مضر باشد يا مشكل باشد چنانچه دلالت دارد بر آن كلام خداوند كه فرموده است اراده نميكند از شما مشكل را يا آنكه بر سفر مستقر باشد يعنى مسافر باشد پس بر عهده او عده از ايام ديگر است و بر آنانكه طاقت دارند روزه را اگر افطار كردند طعام مسكين است و در جوامع از حضرت باقر (ع) طعام مساكين نقل نموده و در مجمع فديه مضاف بطعام نقل شده است گفته‌اند در صدر اسلام چون هنوز مردم عادت بروزه نكرده بودند حكم تخيير بين روزه و فديه بوده است از براى هر روز نصف صاع كه تقريبا نيم من تبريز است بعد نسخ شده است بقول خداوند تعالى فمن شهد منكم الشهر فليصمه و از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه معنى آيه آنستكه بر آنانكه طاقت دارند روزه را لكن عارض شده است بر آنها تشنگى يا پيرى يا امثال اينها فديه است از براى هر روزى يك مد كه تقريبا يك چارك است از طعام و در كافى نيز از آن حضرت روايت شده است كه سؤال نمودند از حكم پيرمرد كه ضعيف شده و قوه روزه ندارد فرمود از هر روز بمقدار طعام مسكين تصدق دهد و در بعضى روايات از براى آنانكه مخيرند بين روزه و فديه بزن شيرده كه بترسد بولد خود و شيخ كبير مثال آورده شده است و در بعضى از مقامات بحامل مقرب و مرضعه كم شير مثال زده‌اند و بنظر حقير تمام اينها از قبيل بيان مصداق است و ملاك آنستكه بحد عسر و حرج برسد اگرچه مضر نباشد كه اگر مضر شد حرام است و اگر مضر نشد ولى دشوار شد بحديكه عادة تحمل نتوان نمود روزه بهتر است ولى جائز است افطار نمايد و در عوض مسكينى‌

جلد 1 صفحه 226

را اطعام كند خلاصه آنكه چون حكم مريض و مسافر قبلا ذكر شده بود كه بايد افطار كنند و قضاى آنرا بجا آورند و مرضى دو قسمند بعضى از آنها روزه داشتن براى ايشان مضر است و آنها آنانند كه طاقت روزه را ندارند و بعضى از آنها براى ايشان مضر نيست ولى دشوار است و آنها آنانند كه طاقت روزه را دارند باين مناسبت خداوند حكم كليه اشخاصيرا كه روزه براى آنها دشوار است ولى طاقت دارند بيان فرموده كه ميتوانند فديه بدهند و افطار كنند ولى روزه اصلح است بحال آنها و اين بيان حل اين قسمت از آيه است كه با ظاهر كلام الهى و اخبار ائمه اطهار وفق دارد و خالى از خلل و تكلف و مناسب با صدر و ذيل آيه شريفه است ولى فيض و غيره از مفسرين در اين مقام خود را بزحمت انداخته‌اند و توجيهاتى نموده‌اند كه مخالف با ظاهر آيه شريفه و داراى تكلف است و اينكه فرموده‌اند فرق است بين وسع و طاقت و تكليف بقدر وسع است نه طاقت صحيح است وسع دون طاقت است پس اگر شخص وسع داشته باشد طاقت هم دارد ولى عكس كليت ندارد ممكن است طاقت داشته باشد و وسع نداشته باشد چنانچه مفروض در آيه شريفه است پس طاقت اعم از وسع است و نميتوان موضوع اعم را حمل براخص نمود مگر بضميمه بيان حقير كه سبق ذكر حكم مريض قرينه مقاميه باشد و نفى عسر و اراده يسر كه از آيه بعد استفاده ميشود هم مؤكد اينمعنى است و ظاهر آنستكه تمام احكاميكه بلحاظ عسر و حرج نفى شده است از اين قبيل است كه بنحو رخصت است نه عزيمت و بدانكه روزه در سفر حرام است و باطل باعلم بحكم و اخبار كثيره دلالت بر آن دارد مگر در چند مورد كه فقها رضوان اللّه عليهم بيان فرموده‌اند و بر مريض هم اگر مضر باشد حرام است بمقتضاى ظاهر آيه شريفه و ادله حرمت اضرار بنفس و وجوب حفظ آن ولى اگر مضر نباشد لكن موجب مشقت باشد جائز است ولى بايد كفاره بدهد چنانچه شيخ و شيخه و حامل و مرضعه و عطشان بتفصيليكه در كتب فقهيه ذكر شده است اگر افطار نمايند بايد يك چارك گندم كفاره بدهند چنانچه عياشى از ابو بصير در تفسير اين آيه نقل نموده است كه مراد شيخ كبير غير مستطيع و مريض است و مسلم است كه مرض اگر مضر باشد فديه ندارد پس مراد مريض متكلف است و از ابن عباس و غيره يطيقونه و يطوقونه نقل قرائت شده است و اينها همه از مؤيدات بيان سابق است زيرا تكلف بنابراين مأخوذ در معنى است پس كسيكه زياد نمود در مقدار

جلد 1 صفحه 227

فديه خير است از براى او و يطوع مانند آيه حج نيز قرائت شده است و آنكه روزه بداريد اى كسانيكه طاقت داريد بهتر است از براى شما از فديه دادن و زياد نمودن بر مقدار آن اگر بدانيد فضائل روزه را يا آنكه اگر از اهل دانش بوديد ميدانستيد فوائد روزه را بدان ايعزيز كه فوائد روزه علاوه بر ثواب آخرت كه خداوند جزاى آن را بخود واگذار فرموده در دنيا هم زياد است زيرا كه منشأ امراض معده است و بهترين معالجات امساك است زيرا هر دوائى كه نافع باشد نوعا ضررهائى هم دارد چنانچه در اخبار اشاره بآن شده است ولى امساك ضررى ندارد و تصور نشود كه موجب ضعف مزاج است زيرا قوت در سلامتى است و ضعف از مرض حاصل ميشود و امساك موجب صحت است و اغلب امراض از امتلاء معده است و اگر كسى در ماه سه روز روزه بگيرد علاوه بر آنكه بمستحب مؤكدى عمل نموده و وارد شده است كه معادل است ثوابش با روزه دهر و كينه و خشم و غش و تيرگى دل را ميبرد از امراض هم مصون خواهد بود و بهتر آنستكه روز پنجشنبه اول هر ماه و پنجشنبه آخر ماه و اول چهارشنبه دهه دوم هر ماه را روزه بگيرد و مستحب است اگر ترك شد قضا كند و اگر عاجز شد تصدق دهد از هر روز يك چارك گندم يا تقريبا يازده شاهى و مرحوم سيد در كتاب عروة الوثقى فرموده اگر نبود در روزه مگر ارتقاء از حضيض حظوظ نفس بهيميه بسوى ذروه تشبه بملائكه روحانيه هر آينه كافى بود او را در فضل و منقبت و شرف فرج و كلو فرج و كلو كرده ترا دنك و دلو هر كه از اين دو بگذرد باشد كل او باشد كل او.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَيّاماً مَعدُودات‌ٍ فَمَن‌ كان‌َ مِنكُم‌ مَرِيضاً أَو عَلي‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن‌ أَيّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِديَةٌ طَعام‌ُ مِسكِين‌ٍ فَمَن‌ تَطَوَّع‌َ خَيراً فَهُوَ خَيرٌ لَه‌ُ وَ أَن‌ تَصُومُوا خَيرٌ لَكُم‌ إِن‌ كُنتُم‌ تَعلَمُون‌َ (184)

( «واجب‌ شد روزه‌ ‌بر‌ ‌شما‌» ‌در‌ روزهايي‌ چند ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌شما‌ بيمار ‌ يا ‌ ‌بر‌ سفري‌ ‌باشد‌ بايد تعدادي‌ ‌از‌ روزهاي‌ ديگر ‌را‌ روزه‌ بگيرد و ‌بر‌ كساني‌ ‌که‌ نتوانند روزه‌ بگيرند ‌در‌ عوض‌ طعام‌ دادن‌ مسكيني‌ ‌است‌ و ‌هر‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ طاعت‌ خوبي‌ ‌را‌ بجاي‌ آورد ‌براي‌ ‌او‌ بهتر ‌است‌، و روزه‌ گرفتن‌ ‌براي‌ ‌شما‌ بهتر ‌است‌ ‌اگر‌ ميدانستيد)

جلد 2 - صفحه 328

‌اينکه‌ ‌آيه‌ و ‌آيه‌ ‌بعد‌ كمال‌ ارتباط ‌را‌ ‌با‌ ‌آيه‌ قبل‌ دارند و واضح‌ ‌است‌ ‌که‌ دفعة واحدة نازل‌ ‌شده‌ ‌است‌ و مبين‌ و شارح‌ ‌آيه‌ قبل‌ ميباشند كان‌ّ فرموده‌ كتب‌ عليكم‌ الصيام‌ اياما معدودات‌ هي‌ شهر رمضان‌ أَيّاماً مَعدُودات‌ٍ ظرف‌ ‌است‌ ‌براي‌ «الصيام‌» ‌يعني‌ روزه‌ ‌در‌ روزهايي‌ چند ‌براي‌ ‌شما‌ واجب‌ شد و مراد ‌از‌ ايام‌ معدودات‌ ماه‌ رمضان‌ ‌است‌ و تعبير بايام‌ معدودات‌ شايد ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ چون‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ گاهي‌ سي‌ روز و گاهي‌ بيست‌ و نه‌ روز ‌است‌ ‌از‌ اينجهت‌ عدد ايام‌ تعيين‌ نشده‌، و ممكن‌ ‌است‌ كنايه‌ ‌از‌ قلّت‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ديگر ‌از‌ قول‌ يهود ميفرمايد لَن‌ تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّاماً مَعدُودَةً ‌يعني‌ يك‌ ماه‌ روزه‌ چندان‌ زياد نيست‌ ‌که‌ موجب‌ كلفت‌ و زحمت‌ ‌باشد‌ بلكه‌ مدت‌ كمي‌ ‌است‌ ولي‌ اجر ‌آن‌ بسيار و قول‌ بعضي‌ ‌از‌ مفسرين‌ ‌که‌ اياما معدودات‌ ‌را‌ ظرف‌ ‌براي‌ كَما كُتِب‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِكُم‌ دانسته‌اند و گفته‌اند مراد بايام‌ معدودات‌ سه‌ روز ‌از‌ ‌هر‌ ماهي‌ ‌است‌ ‌که‌ قبل‌ ‌از‌ وجوب‌ ماه‌ رمضان‌ واجب‌ بوده‌ و بوجوب‌ روزه‌ ماه‌ رمضان‌ نسخ‌ ‌شده‌، قول‌ بدون‌ مدرك‌ و سند ‌است‌ و قابل‌ ارزش‌ نيست‌.

فَمَن‌ كان‌َ مِنكُم‌ مَرِيضاً مراد مرضي‌ ‌است‌ ‌که‌ روزه‌ ‌براي‌ ‌آن‌ ضرر داشته‌ ‌باشد‌ ‌به‌ اينكه‌ موجب‌ ازدياد مرض‌ ‌ يا ‌ سختي‌ ‌آن‌ ‌ يا ‌ طول‌ علاج‌ ‌آن‌ گردد ‌در‌ اينصورت‌ روزه‌ ‌براي‌ ‌او‌ واجب‌ نيست‌ بلكه‌ حرام‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌از‌ ‌خود‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود زيرا معين‌ ميكند ‌که‌ عده ‌از‌ روزهاي‌ ديگر ‌غير‌ ‌از‌ شهر رمضان‌ روزه‌ بگيرد و اخبار ‌هم‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ ناطق‌ ‌است‌، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ قول‌ ‌به‌ اينكه‌ مريض‌ مخير ‌است‌ ‌بين‌ اينكه‌ افطار كند و ‌ يا ‌ روزه‌ بگيرد و ‌آيه‌ ‌در‌ مقام‌ ترخيص‌ ‌است‌ فاسد ميباشد و حدّ مرض‌ ‌را‌ بايد ‌خود‌ مكلف‌ تشخيص‌ دهد و ميزان‌ قول‌ طبيب‌ نيست‌ چنانچه‌ صريح‌ اخبار ‌است‌، ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ ابي‌ بصير روايت‌ ميكند ‌که‌ ‌از‌ حضرت‌

جلد 2 - صفحه 329

صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌از‌ حدّ مرضي‌ ‌که‌ بايد روزه‌ ‌با‌ ‌آن‌ افطار نمود سؤال‌ ميكند حضرت‌ ميفرمايد «

‌هو‌ مؤتمن‌ ‌عليه‌ مفوّض‌ اليه‌ فان‌ وجد ضعفا فليفطر و ‌ان‌ وجد قوّة فليصم‌، ‌کان‌ المريض‌ ‌علي‌ ‌ما ‌کان‌

» و ‌در‌ تشخيص‌ ضرر علم‌ لازم‌ نيست‌ بلكه‌ ظن‌ّ بضرر و احتمالي‌ ‌که‌ منشأ خوف‌ گردد و عقلايي‌ ‌باشد‌ كافي‌ ‌است‌ بلي‌ احتمالات‌ ضعيفه‌ ‌که‌ بعضي‌ ‌براي‌ ‌خود‌ عذر قرار ميدهند كافي‌ نيست‌ أَو عَلي‌ سَفَرٍ مراد سفري‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ قصر نماز ميشود اما مسافري‌ ‌که‌ نمازش‌ تمام‌ ‌است‌ مانند اينكه‌ سفر معصيت‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ شغلش‌ مسافرت‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ كثير السفر ‌باشد‌ ‌ يا ‌ كمتر ‌از‌ حدّ سفر برود بايد روزه‌ بگيرد و حكم‌ سفر نيز مانند مرض‌ ‌است‌ ‌که‌ روزه‌ گرفتن‌ ‌در‌ ‌آن‌ حرام‌ ‌است‌ مگر ‌در‌ موارد خاصه‌ ‌که‌ استثناء ‌شده‌ و ‌اگر‌ روزه‌ بگيرد بنا ‌بر‌ مذهب‌ اماميه‌ و نص‌ اخبار و ظاهر ‌آيه‌ شريفه‌ باطل‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ مجمع‌ ‌از‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود:

1» الصائم‌ ‌في‌ السفر كالمفطر ‌في‌ الحضر»«

«

و نيز ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ فرمود «

2» الصائم‌ ‌في‌ شهر رمضان‌ ‌في‌ السفر كالمفطر ‌فيه‌ ‌في‌ الحضر»«

و نيز ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ فرمود «

3» ‌لو‌ ان‌ّ رجلا مات‌ صائما ‌في‌ السفر ‌لما‌ صليت‌ ‌عليه‌»«

و ‌غير‌ اينها، و مذهب‌ عامه‌ ‌که‌ گفتند مسافر مخير ‌است‌ ‌بين‌ اينكه‌ روزه‌ بدارد و قضا ‌بر‌ ‌او‌ نيست‌ و افطار كند و قضاي‌ ‌آن‌ ‌را‌ بجاي‌ آورد بظاهر ‌آيه‌ و نص‌ اخبار مردود ‌است‌ و ‌در‌ كافي‌ و برهان‌ ‌از‌ حضرت‌ زين‌ العابدين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود «

فاما صوم‌ السفر و المرض‌ فان‌ّ العامة اختلفت‌ ‌في‌ ‌ذلک‌ ‌فقال‌ قوم‌ يصوم‌ و ‌قال‌ آخرون‌ ‌لا‌ يصوم‌ و ‌قال‌ قوم‌ ‌ان‌ شاء صام‌ و ‌ان‌ شاء افطر و امّا نحن‌ فنقول‌ يفطر ‌في‌ الحالين‌ جميعا فان‌ صام‌ ‌في‌ السفر ‌او‌ ‌في‌ حال‌ المرض‌ فعليه‌ القضاء فان‌ّ اللّه‌ عز و جل‌ يقول‌ فَمَن‌ كان‌َ مِنكُم‌ مَرِيضاً أَو عَلي‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن‌ أَيّام‌ٍ أُخَرَ

1‌-‌ وسائل‌ باب‌ صوم‌

2‌-‌ وسائل‌ باب‌ صوم‌

[.....]

3‌-‌ وسائل‌ باب‌ صوم‌

جلد 2 - صفحه 330

الله‌فَعِدَّةٌ مِن‌ أَيّام‌ٍ أُخَرَ}

‌يعني‌ روزهاي‌ ديگر ‌غير‌ ‌از‌ ماه‌ رمضان‌ بايد قضاء ‌آن‌ ‌را‌ بجاي‌ آورد و ‌آن‌ ايام‌ ‌از‌ ماه‌ شوال‌ ‌تا‌ ماه‌ شعبان‌ ‌است‌ باستثناء روز عيد فطر واضحي‌ ‌که‌ ‌هر‌ موقع‌ خواست‌ قضاء كند ولي‌ جايز نيست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ سال‌ تأخير بيندازد مگر اينكه‌ معذور ‌باشد‌ و ‌اگر‌ تأخير انداخت‌ علاوه‌ ‌بر‌ قضا كفاره‌ ‌که‌ اطعام‌ مدّي‌ ‌از‌ طعام‌ ‌است‌ نيز دارد.

وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِديَةٌ طَعام‌ُ مِسكِين‌ٍ طاقت‌ بمعني‌ توانايي‌ و قوه‌ و اطاقه‌ بمعني‌ اعمال‌ قوة و صرف‌ تمام‌ طاقت‌ ‌است‌ ‌که‌ لازمه‌ ‌آن‌ بزحمت‌ و مشقت‌ و اعمال‌ تمام‌ طاقت‌ ميتوانند روزه‌ بگيرند ميتوانند بجاي‌ ‌هر‌ روز يك‌ مد ‌از‌ طعام‌ بمسكين‌ بدهند و بالجمله‌ ‌آيه‌ مكلفين‌ ‌را‌ بسه‌ دسته‌ تقسيم‌ نموده‌:

دسته‌ اول‌ كساني‌ ‌که‌ حاضر و سالمند و روزه‌ گرفتن‌ ‌براي‌ آنان‌ مشقت‌ زياد ندارد اينان‌ واجب‌ ‌است‌ روزه‌ بگيرند. دسته‌ دوم‌ كساني‌ ‌که‌ مريض‌ و ‌ يا ‌ مسافرند، اينان‌ واجب‌ ‌است‌ افطار كنند. و دسته‌ سوم‌ كساني‌ ‌که‌ روزه‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ضرر ندارد ولي‌ مشقت‌ شديد دارد مخير هستند ‌در‌ روزه‌ و فديه‌ ‌که‌ عوض‌ ‌هر‌ روزي‌ يك‌ مدّ ‌از‌ طعام‌ بدهند و ‌در‌ اخبار ‌به‌ شيخ‌ كبير و ذي‌ العطاش‌ مثال‌ زده‌ و ‌در‌ بعضي‌ اخبار بزني‌ ‌که‌ ‌بر‌ اولادش‌ خوف‌ دارد، و معلوم‌ ‌است‌ ‌که‌ اينها همه‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ و ذكر مصداق‌ ‌است‌ نه‌ اينكه‌ منحصر باينها ‌باشد‌ بلكه‌ ‌هر‌ ‌که‌ روزه‌ ‌براي‌ ‌او‌ مشقت‌ شديد دارد ولي‌ ميتواند بگيرد و ضرري‌ ‌براي‌ ‌او‌ ندارد مرخص‌ و مخير ‌است‌ ‌بين‌ اينكه‌ تحمّل‌ مشقت‌ كند و روزه‌ بگيرد و اينكه‌ افطار كند و عوض‌ ‌هر‌ روزي‌ مدّي‌ ‌از‌ طعام‌ بدهند.

«و فديه‌» بمعني‌ عوض‌ ‌است‌ و مشهور ‌در‌ مقدار طعام‌ يك‌ مد ‌از‌ گندم‌ ‌است‌ ‌که‌ يك‌ چهارم‌ صاع‌ ‌يعني‌ يك‌ چارك‌ ‌باشد‌ (تقريبا بوزن‌ ايران‌) چنانچه‌ طبرسي‌ ‌از‌ ابي‌ بصير ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود:

جلد 2 - صفحه 331

«

يتصدق‌ لكل‌ يوم افطر ‌علي‌ مسكين‌ مدا ‌من‌ طعام‌ و ‌ان‌ ‌لم‌ يكن‌ حنطه‌ فمدّ ‌من‌ تمر

» و ‌محمّد‌ ‌بن‌ مسلم‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود: «

الكبير و الذي‌ ‌به‌ العطاش‌ ‌لا‌ حرج‌ عليهما ‌ان‌ يفطرا ‌في‌ رمضان‌ و تصدق‌ ‌کل‌ واحد منهما ‌في‌ ‌کل‌ يوم بمدّ ‌من‌ طعام‌ و ‌لا‌ قضاء عليهما فان‌ ‌لم‌ يقدرا ‌فلا‌ شيئي‌ عليهما

» و ‌در‌ بعض‌ نسخ‌ «بمدين‌» روايت‌ ‌شده‌ و لذا بعضي‌ احتياط كرده‌اند ‌که‌ دو مد ‌از‌ طعام‌ بدهد فَمَن‌ تَطَوَّع‌َ خَيراً فَهُوَ خَيرٌ لَه‌ُ كلمات‌ مفسرين‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ مضطرب‌ ‌است‌ و آنچه‌ ‌از‌ ظاهر ‌خود‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود اينست‌ ‌که‌ تطوع‌ ‌از‌ طوع‌ بمعني‌ رغبت‌ ‌است‌ و معني‌ ‌آن‌ عمل‌ مشروعي‌ ‌را‌ ‌از‌ روي‌ رغبت‌ انجام‌ دادن‌ ‌است‌ و خير اول‌ مصدر و بمعني‌ نيكي‌ و عمل‌ خوب‌ ‌است‌ و خير دوم‌ بمعني‌ افعل‌ تفضيل‌ ‌است‌ و مفاد جمله‌ چنين‌ ميشود كسي‌ ‌که‌ عمل‌ خوبي‌ ‌را‌ ‌از‌ روي‌ طوع‌ و رغبت‌ انجام‌ دهد بهتر ‌است‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌تا‌ ‌از‌ روي‌ اكراه‌ و بي‌ ميلي‌ بجاي‌ آورد و ‌اينکه‌ جمله‌ بمنزله‌ كبراي‌ كلية ‌است‌ و جمله‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ صغراي‌ جزئيه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ مندرج‌ ميگردد كانه‌ فرموده‌ «التطوع‌ بكل‌ خير ‌هو‌ خير لكم‌ و الصيام‌ خير، فالتطوع‌ ‌به‌ خير لكم‌» و ‌اينکه‌ نتيجه‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ ترغيب‌ و تحريص‌ ‌بر‌ مطلق‌ روزه‌ گرفتن‌ ‌است‌ راجع‌ ‌به‌ «الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ» نيز ميباشد ‌که‌ ‌اگر‌ ‌از‌ روي‌ ميل‌ و رغبت‌ ‌با‌ تحمل‌ مشقت‌ روزه‌ ‌را‌ مي‌گيرند روزه‌ بهتر ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌از‌ روي‌ كراهت‌ و بي‌ميلي‌ ‌است‌ همان‌ فديه‌ ‌را‌ بدهند.

وَ أَن‌ تَصُومُوا خَيرٌ لَكُم‌ ‌يعني‌ صيامكم‌ خير لكم‌ و ‌اينکه‌ جملات‌ علاوه‌ ‌بر‌ آنچه‌ ذكر شد ترغيب‌ ديگري‌ ‌است‌ ‌براي‌ روزه‌ گرفتن‌.

إِن‌ كُنتُم‌ تَعلَمُون‌َ ‌اگر‌ بفوائد كثيره‌ و منافع‌ عديده‌ ‌آن‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ پي‌ ببريد و بدانيد ‌که‌ ‌آن‌ لطفي‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند نسبت‌ بشما ‌است‌.

332

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 184)- در این آیه برای این که باز از سنگینی روزه کاسته شود چند دستور دیگر را در این زمینه بیان می‌فرماید، نخست می‌گوید: «چند روز معدودی را باید روزه بدارید» (أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ).

دیگر این که: «کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند و روزه گرفتن برای آنها مشقت داشته باشد از این حکم معافند و باید روزهای دیگر را بجای آن روزه بگیرند» (فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ).

سوم: «کسانی که با نهایت زحمت باید روزه بگیرند (مانند پیرمردان و پیرزنان و بیماران مزمن که بهبودی برای آنها نیست) لازم نیست مطلقا روزه بگیرند، بلکه باید بجای آن کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند» (وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ).

«و آن کس که مایل باشد بیش از این در راه خدا اطعام کند برای او بهتر است» (فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ).

و بالاخره در پایان آیه این واقعیت را بازگو می‌کند که: «روزه گرفتن برای شما بهتر است اگر بدانید» (وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

و این جمله تأکید دیگری بر فلسفه روزه است.

ج1، ص162

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 54.
  4. تفسير عياشى و تفسير برهان از خاصه.
  5. طبقات ابن سعد.

منابع