آیه 100 سوره مائده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ...» ایجاد کرد)
 
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«لا یَسْتَوِی»: برابر و یکسان نیست. «الْخَبِیثُ»: کثیف، ناپاک. مراد افکار و اعمال و اموال حرام است. «الطَّیِّبُ»: پاک و پاکیزه. مراد افکار و اعمال و اموال حلال است. «أُوْلِی الألْبَابِ»: صاحبان خرد. عاقلان.
+
الباب: عقلها. لب: مغز. جمع آن، الباب است. «الالباب: العقول».<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 
==نزول==
 
==نزول==
  
سطر ۴۸: سطر ۴۸:
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.</ref>
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.</ref>
  
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 318.</ref>
+
'''شأن نزول:'''
  
جابر گويد: وقتى كه آيه تحريم خمر بر پيامبر نازل گرديد، شخص عربى از آن ميان برخاست و گفت: يا رسول اللّه، من مردى بودم كه تجارت خمر مى كردم و از آن راه دارائى و ثروت زيادى بدست آوردم و اگر من به طاعت خدا مشغول شوم، اين ثروت ممكن است براى من منفعتى داشته باشد. [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند مال [[حلال]] را قبول مي‌كند و مال حرام را نمى پذيرد سپس براى تصديق قول پيامبر اين آيه نازل گرديد.<ref> اسباب النزول از واحدى و ترغيب از اصفهانى.</ref>
+
جابر گويد: وقتى كه آيه تحريم خمر بر پيامبر نازل گرديد، شخص عربى از آن ميان برخاست و گفت: يا رسول اللّه، من مردى بودم كه تجارت خمر مى كردم و از آن راه دارائى و ثروت زيادى بدست آوردم و اگر من به طاعت خدا مشغول شوم، اين ثروت ممكن است براى من منفعتى داشته باشد. [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند مال [[حلال]] را قبول مي‌كند و مال حرام را نمى پذيرد. سپس براى تصديق قول پيامبر اين آيه نازل گرديد<ref> اسباب النزول از واحدى و ترغيب از اصفهانى.</ref>.<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 318.</ref>
== تفسیر آیه ==
+
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۱۷۰: سطر ۱۷۰:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه‌ 100)
 +
 +
اکثریت دلیل «پاکی» نیست؟ در آیات گذشته سخن از تحریم مشروبات الکلی و قمار و انصاب و ازلام و صید کردن در حال احرام بود، از آنجا که بعضی از افراد ممکن است برای ارتکاب این گونه گناهان عمل اکثریت را در پارهای از محیط ها دستاویز قرار دهند.
 +
 +
خداوند یک قاعده کلی و اساسی را در یک عبارت کوتاه بیان کرده، می فرماید: «بگو ای پیامبر؟ هیچ گاه ناپاک و پاک یکسان نخواهد بود، اگر چه فزونی ناپاک و کثرت آلوده ها تو را به شگفتی فرو برد»؟ (قُل لا یستَوِی الخَبِیثُ وَ الطَّیبُ وَ لَو أَعجَبَکَ کثرَةُ الخَبِیثِ).
 +
 +
بنابراین، خبیث و طیب در آیه به معنی هر گونه موجود پاک و ناپاک اعم از غذاها و افکار است.
 +
 +
و در پایان آیه، اندیشمندان را مخاطب ساخته و می گوید: «از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، تا رستگار شوید» (فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الأَلبابِ لَعَلَّکم تُفلِحُونَ).
  
 
}}
 
}}
سطر ۱۹۲: سطر ۲۰۱:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
 
  
 +
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 +
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 +
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 +
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 +
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 +
*محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
  
 +
==عکس نوشته ها==
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="320">
 +
پرونده:Quran 5-100.jpg|400px|thumb|left|طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام- [[:رده:عکس نوشته های قرآنی موسسه اهل البیت|(سایر عکس نوشته های این موسسه]])
 +
پرونده:Quran 5-100-2.jpg|400px|thumb|right|طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام- [[:رده:عکس نوشته های قرآنی موسسه اهل البیت|(سایر عکس نوشته های این موسسه]])
 +
پرونده:آیه 100 سوره مائده (1).jpg
 +
</gallery>
  
 
[[رده:آیات سوره مائده]]
 
[[رده:آیات سوره مائده]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۱۹

مشاهده آیه در سوره

قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<99 آیه 100 سوره مائده 101>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 7
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

بگو (ای پیغمبر): هرگز مردم پاک و ناپاک یکسان نخواهند بود هر چند (در جهان) بسیاریِ پلیدان تو را به شگفت آرد. پس ای خردمندان از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.

بگو: ناپاک و پاک [مانند کافر و مؤمن، معصیت و طاعت، حرام و حلال، و معیوب و سالم] یکسان نیستند؛ هر چند فراوانی ناپاک ها تو را به شگفت آورد. پس ای صاحبان خرد! از خدا پروا کنید تا رستگار شوید.

بگو: «پليد و پاك يكسان نيستند، هر چند كثرت پليد[ها] تو را به شگفت آورد. پس اى خردمندان، از خدا پروا كنيد، باشد كه رستگار شويد.»

بگو: ناپاك و پاك برابر نيستند، هر چند فراوانى ناپاك تو را به اعجاب افكند. پس اى خردمندان، از خداى بترسيد، باشد كه رستگار گرديد.

بگو: «(هیچ‌گاه) ناپاک و پاک مساوی نیستند؛ هر چند فزونی ناپاکها، تو را به شگفتی اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘The good and the bad are not equal, though the abundance of the bad should amaze you.’ So be wary of Allah, O you who possess intellect, so that you may be felicitous!

Say: The bad and the good are not equal, though the abundance of the bad may please you; so be careful of (your duty to) Allah, O men of understanding, that you may be successful.

Say: The evil and the good are not alike even though the plenty of the evil attract thee. So be mindful of your duty to Allah, O men of understanding, that ye may succeed.

Say: "Not equal are things that are bad and things that are good, even though the abundance of the bad may dazzle thee; so fear Allah, O ye that understand; that (so) ye may prosper."

معانی کلمات آیه

الباب: عقلها. لب: مغز. جمع آن، الباب است. «الالباب: العقول».[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

جابر گويد: وقتى كه آيه تحريم خمر بر پيامبر نازل گرديد، شخص عربى از آن ميان برخاست و گفت: يا رسول اللّه، من مردى بودم كه تجارت خمر مى كردم و از آن راه دارائى و ثروت زيادى بدست آوردم و اگر من به طاعت خدا مشغول شوم، اين ثروت ممكن است براى من منفعتى داشته باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند مال حلال را قبول مي‌كند و مال حرام را نمى پذيرد. سپس براى تصديق قول پيامبر اين آيه نازل گرديد[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «100»

(به مردم) بگو: پليد و پاك، يكسان نيست، گرچه عدد ناپاكان تو را به تعجّب وادارد. پس اى صاحبان خرد! از خدا پروا كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.

نکته ها

طيّب و خبيث، شامل هر نوع پاكى و پليدى در انسان‌ها، اموال، درآمدها، غذاها و اشياى گوناگون مى‌شود.

پیام ها

1- ملاك در ارزش‌ها، حقّ وباطل است، نه كثرت و قلّت. «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»

2- «اكثريّت» و فراوانى، فريب دهنده است، مواظب باشيم. «أَعْجَبَكَ» (اكثريّت، نه نشانه‌ى حقّانيّت است و نه نشانه‌ى برترى)

3- منطقِ «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» قرآنى نيست. «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»

4- بى‌تقوايى، نشانه‌ى بى‌خردى است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ»

5- شناخت پاك از ناپاك و تقوا داشتن وتسليم موج و هياهوى جمعيّت نشدن، تنها كار خردمندان است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ»

6- رستگارى علاوه بر عقل و خرد، به تقواى الهى نياز دارد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 380

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (100)

بعد از بيان حلال و حرام، حكم به عدم تساوى آنها فرمايد:

قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ‌: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله مساوى نيستند پليد و پاك. اين حكم عام است در نفى مساوات ميان نيك و بد، در اشخاص و اموال و اعمال و غير آن از فعليات. وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ‌: و اگرچه به تعجب آورد تو را بسيارى خبيث، زيرا اعتبار به خوبى و بدى است نه به كمى و زيادى، و محمود قليل بهتر از مذموم كثير است. فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ‌: پس بترسيد از خداى تعالى اى صاحبان عقلهاى صافيه در تحرى از خبيث، اگرچه بسيار باشد و ايثار طيب اگرچه اندك باشد. لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‌:

در حالتى كه اميد داريد به رسيدن رستگارى و نجات.

تنبيه- «طيب» بر چند معنى اطلاق شود: 1- مستلذ. 2- حلال. 3- آنچه طاهر باشد. 4- آنچه خالى از اذيت در روح و بدن باشد و «خبيث» هم مقابل «طيب» به معانى مذكوره است. و از مطالبى كه عقل و شرع و عرف تصديق آن نمايد، مساوى نبودن طيب و خبيث است در نتايج و آثار. و يكى از چيزهائى كه معد براى ترقى انسانى و صعود به معارج روحانى است، مراعات‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 187

حلال و حرام؛ و لذا تأكيد بسيار در آن وارد شده:

1- در اسرائيليات حق تعالى فرمايد: يا احمد انّ العبادة عشرة اجزاء تسعة منها طلب الحلال فاذا طيّبت مطعمك و مشربك فانت فى حفظى و كنفى‌ «1» (خطاب ارشادى است) اى حضرت احمد صلى اللّه عليه و آله بدرستى كه عبادت ده جزء و نه جزء آن طلب حلال است. و هر گاه مطعم و مشرب را حلال كردى پس در حفظ و حمايت من باشى.

2- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به كميل فرمايد: يا كميل انّ اللّسان يبوح من القلب و القلب يقوّى من الغذاء فانظر فيما تغذّى قلبك و جسمك فان لم يكن ذلك حلالا لم يقبل اللّه تعالى تسبيحك و لا شكرك‌ «2» اى كميل، بدرستى كه زبان تراوش كند از قلب، و قلب تقويت يابد از غذا. پس تأمل كن در آنچه تغذيه نمايد قلب و جسم تو. پس اگر آن حلال نباشد. قبول نفرمايد خداى تعالى تسبيح و شكر تو را. و اين مطلب هم مسلم است كه مال حلال كمياب بلكه نادر و لكن حرام بسيار است. و آيه شريفه اشاره فرمايد كه حلال و حرام مساوى نيستند، اگرچه زيادى مال حرام تو را به شگفت آرد، پس بپرهيزيد صاحبان عقل خالص از آنكه بسيارى حرام شما را فريب دهد. بقدر كفاف تصرف نمائى كه از وبال دور است، خصوصا در اين زمان، لذا فرمود پيغمبر صلى اللّه عليه و آله: اقلّ ما يكون فى اخر الزّمان اخ يوثق به او درهم من حلال. «3» كمتر چيزى كه مى‌باشد در آخر الزمان، برادرى كه اطمينان به او باشد يا درهم حلال.

و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در تقوى فرمايد: بدرستى كه تقوى كليد راستى است در دين، و استقامت در طريق مبين، و ذخيره روز بازپسين، و آزادى از هر مهلكه، و كردار ناشايست و رستگارى از هر تباهى و گمراهى است.

به تقوى روا مى‌شود حاجت طالب دنيا و آخرت، و نجات مى‌يابد هارب از

«1» بحار الانوار، جلد 77، صفحه 27.

«2» تحف العقول، صفحه 175، بحار الانوار، جلد 77، صفحه 272.

«3» تحف العقول، صفحه 54 (باب مواعظ النبى و حكمه)

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 188

عقاب حضرت عزت، و رسيده مى‌شود عطيّات بسيار به او. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (100)

ترجمه‌

بگو يكسان نيست پليد و پاكيزه اگر چه بشگفت آورد ترا زيادى پليد پس بترسيد از خدا اى صاحبان خردها باشد كه شما رستگار شويد.

جلد 2 صفحه 277

تفسير

اعتبار بر سنجيدن قدر و قيمت و مقام و منزلت هر موجودى خواه از نفوس باشد خواه از اعمال خواه از اموال بكثرت و قلّت آن نيست بلكه بشرافت و خسّت و كمال و نقص و جودت و ردائت آن است اگر چه در بدو نظر كثرت شگفت‌آور و فريبنده است ولى با اندك توجهى واقع مكشوف و حقيقت بروز مينمايد پس بايد شخص از خداوند بترسد و گول ظاهر مجامع باطله و زيادى اتباع هوا و هوس را نخورد و بميزان عقل قدر و وزن اشخاص و اشياء را معلوم نمايد و خوب را از بد تميز دهد و پاكيزه كم را بر پليد بسيار اختيار نمايد تا برستگارى فائز آيد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ لا يَستَوِي‌ الخَبِيث‌ُ وَ الطَّيِّب‌ُ وَ لَو أَعجَبَك‌َ كَثرَةُ الخَبِيث‌ِ فَاتَّقُوا اللّه‌َ يا أُولِي‌ الأَلباب‌ِ لَعَلَّكُم‌ تُفلِحُون‌َ (100)

بگو ‌که‌ مساوي‌ نيست‌ خبيث‌ و طيّب‌ و ‌لو‌ بتعجب‌ ‌در‌ آورد تو ‌را‌ بسياري‌ خبيث‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌خدا‌ بترسيد و ‌از‌ اعمال‌ زشت‌ ‌خود‌ پرهيز كنيد اي‌ كساني‌ ‌که‌ صاحبان‌ خرد هستيد ‌باشد‌ ‌تا‌ رستگار شويد.

قل‌ خطاب‌ بپيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ بامّت‌ بفرمايد لا يَستَوِي‌ تساوي‌ ‌هم‌ برابر ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌بر‌ ديگري‌ زيادتي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ وزن‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ قيمت‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ بعض‌ صفات‌ مثل‌ لون‌ و طعم‌ و هيئت‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ جاه‌ و مقام‌ و مكنت‌ و رياست‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ شكل‌ و شمائل‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ ملكات‌ نفساني‌ مثل‌ علم‌ سخاوت‌ شجاعت‌ حلم‌ و ساير صفات‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ حيث‌ ايمان‌ و تقوي‌ و قرب‌ بمقام‌ ربوبي‌.

الخَبِيث‌ُ وَ الطَّيِّب‌ُ خبيث‌ پليدي‌ ‌است‌ و طيّب‌ پاكيزگي‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ دو صفت‌ ‌در‌ همه‌ جا مصداق‌ پيدا ميكند ‌در‌ مأكولات‌ و مشروبات‌ خبائث‌ و طيبات‌ ‌در‌ افعال‌ و اعمال‌، افعال‌ قبيحه‌ و حسنه‌، ‌در‌ حيوانات‌ و ‌غير‌ اينها و لكن‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌در‌ انسان‌ ‌است‌ كافر، مشرك‌، ضال‌ّ، معاند، محارب‌ خبيث‌ ‌است‌. مؤمن‌، عادل‌، متّقي‌، صالح‌ طيّب‌ ‌است‌ البته‌ اينها مساوي‌ نيستند قُل‌ هَل‌ يَستَوِي‌ الأَعمي‌ وَ البَصِيرُ أَم‌ هَل‌ تَستَوِي‌ الظُّلُمات‌ُ وَ النُّورُ رعد ‌آيه‌ 16 لا يَستَوِي‌ أَصحاب‌ُ النّارِ وَ أَصحاب‌ُ الجَنَّةِ أَصحاب‌ُ الجَنَّةِ هُم‌ُ الفائِزُون‌َ حشر ‌آيه‌ 20 أَ فَمَن‌ كان‌َ مُؤمِناً كَمَن‌

جلد 6 - صفحه 479

كان‌َ فاسِقاً لا يَستَوُون‌َ سجده‌ ‌آيه‌ 18، و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

وَ لَو أَعجَبَك‌َ كَثرَةُ الخَبِيث‌ِ ممكن‌ ‌است‌ خطاب‌ بپيغمبر (ص‌) ‌باشد‌ و ممكن‌ ‌است‌ كلام‌ نبي‌ ‌باشد‌ بمخاطبين‌ ‌از‌ امّة، اعجاب‌ چيز بنظر بيايد ‌از‌ جهت‌ اهميّت‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ عجب‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ صفات‌ خبيثه‌ ‌است‌ و ‌از‌ اول‌ دنيا ‌الي‌ زماننا ‌هذا‌ اكثريت‌ ‌با‌ خبائث‌ و خبيثين‌ بوده‌ كافر اكثر ‌از‌ مسلم‌، ساير طبقات‌ مسلمين‌ اكثر ‌از‌ مؤمنين‌، سنّي‌ اكثر ‌از‌ شيعه‌، فاسق‌ اكثر ‌از‌ عادل‌، متخلق‌ باخلاق‌ رذيله‌ اكثر ‌از‌ متصف‌ باخلاق‌ حميده‌، عاصي‌ اكثر ‌از‌ مطيع‌. جاهل‌ اكثر ‌از‌ عالم‌، اهل‌ عذاب‌ اكثر ‌از‌ اهل‌ ثواب‌، اصحاب‌ دوزخ‌ اكثر ‌از‌ اصحاب‌ جنّة و بالجمله‌ اهل‌ باطل‌ اكثر ‌از‌ اهل‌ حق‌ ‌پس‌ اكثريت‌ نبايد انسان‌ ‌را‌ باعجاب‌ بياورد بايد حق‌ ‌را‌ گرفت‌ و باطل‌ ‌را‌ رها كرد.

فَاتَّقُوا اللّه‌َ بايد متّقي‌ شد شرافت‌ بتقوي‌ ‌است‌ إِن‌َّ أَكرَمَكُم‌ عِندَ اللّه‌ِ أَتقاكُم‌ حجرات‌ ‌آيه‌ 13 يا أُولِي‌ الأَلباب‌ِ زيرا صاحب‌ خرد و عقل‌ بايد متقي‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ مرويست‌ فرمود

(العقل‌ ‌ما ‌عبد‌ ‌به‌ الرحمن‌ و اكتسب‌ ‌به‌ الجنان‌).

لَعَلَّكُم‌ تُفلِحُون‌َ اميد رستگاري‌ ‌در‌ ايمان‌ و تقوي‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه‌ 100)

اکثریت دلیل «پاکی» نیست؟ در آیات گذشته سخن از تحریم مشروبات الکلی و قمار و انصاب و ازلام و صید کردن در حال احرام بود، از آنجا که بعضی از افراد ممکن است برای ارتکاب این گونه گناهان عمل اکثریت را در پارهای از محیط ها دستاویز قرار دهند.

خداوند یک قاعده کلی و اساسی را در یک عبارت کوتاه بیان کرده، می فرماید: «بگو ای پیامبر؟ هیچ گاه ناپاک و پاک یکسان نخواهد بود، اگر چه فزونی ناپاک و کثرت آلوده ها تو را به شگفتی فرو برد»؟ (قُل لا یستَوِی الخَبِیثُ وَ الطَّیبُ وَ لَو أَعجَبَکَ کثرَةُ الخَبِیثِ).

بنابراین، خبیث و طیب در آیه به معنی هر گونه موجود پاک و ناپاک اعم از غذاها و افکار است.

و در پایان آیه، اندیشمندان را مخاطب ساخته و می گوید: «از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، تا رستگار شوید» (فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الأَلبابِ لَعَلَّکم تُفلِحُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.
  3. اسباب النزول از واحدى و ترغيب از اصفهانى.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 318.

منابع

عکس نوشته ها

آرشیو عکس و تصویر