جعفر بن حسين مؤمن قمى: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 +
'''جعفر بن حسین مؤمن قمی''' (م، ۳۴۰ ق)، از راویان موثق [[شیعه]] در قرن چهارم هجری است. [[نجاشى]] جعفر مؤمن قمی را [[محدث|محدثى]] صاحب وجاهت و وثاقت دانسته و سه کتاب المزار، فضل الکوفه و النوادر را برای او نام برده است. [[شیخ صدوق]]، از جمله شاگردان برجسته اوست.
  
== ولادت ==
+
{{شناسنامه عالم
جعفر بن حسین مومن قمی در نيمه سده سوم هجری در شهر [[قم]]، در يكى از خاندان هاى رفيع [[شیعه|شيعه]] ديده به جهان گشود. [[کنیه|كنيه]] اش «ابومحمد» و لقب معروف او «مؤمن» بود و چون در قم زاده شد، به قمى بودن هم اشتهار يافت.<ref>رجال نجاشى، ص 123؛ رجال شيخ طوسى، ص 461.</ref> او در دوره [[غيبت صغری]] و روزگار زندگى سفيران ويژه [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام عصر]] علیه‌السلام زندگى مى كرده است.
+
||نام کامل = '''جعفر بن حسین مؤمن قمی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = 
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  ۳۴۰ قمری
 +
|مدفن = [[کوفه]]
 +
|اساتید =  [[محمد بن حسن صفار]]، [[محمد بن عبدالله حمیری قمی]]، [[محمد بن حسن بن ولید]]، محمد بن جعفر بن بطه قمی،...
 +
|شاگردان = [[شیخ صدوق]]، احمد بن محمد بن نصر رازى، احمد بن حسین بن عمران، محمد بن على بن فضل بن تمام،...
 +
|آثار = کتاب المزار، فضل الکوفه و مساجدها، کتاب النوادر،...
  
==استادان و شاگردان ==
+
}}
 +
==ولادت و وفات==
 +
جعفر بن حسین مؤمن قمی در نیمه سده سوم هجری در شهر [[قم]]، در یکى از خاندان هاى رفیع [[شیعه|شیعه]] دیده به جهان گشود. [[کنیه|کنیه]] اش «ابومحمد» و لقب معروف او «مؤمن» بود و چون در قم زاده شد، به قمى بودن هم اشتهار یافت.<ref>رجال نجاشى، ص ۱۲۳؛ رجال شیخ طوسى، ص ۴۶۱.</ref> او در دوره [[غیبت صغری]] و روزگار زندگى سفیران ویژه [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام عصر]] علیه‌السلام زندگى مى کرده است.
  
جعفر مؤمن قمى نزد استادان بسيارى كسب فيض نمود كه نام هاى آنان در كتاب هاى تراجم ذكر شده است، از جمله:
+
جعفر مؤمن قمی، بعد از این که عمر بابرکت خویش را در دو شهر قم و [[کوفه]] به گردآورى و نشر اخبار معصومین علیهم‌السلام سپرى کرد، سرانجام در سال ۳۴۰ هجرى در شهر کوفه دار فانی را وداع گفت و ظاهراً در همان شهر، در جوار قبر مطهر [[امام علی علیه السلام|حضرت امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام به خاک سپرده شد.<ref>رجال نجاشى، ص ۱۲۳ و الاعلام، ص ۷۰.</ref>
 +
 
 +
==استادان و شاگردان==
 +
 
 +
جعفر مؤمن قمى نزد استادان بسیارى کسب فیض نمود که نام هاى آنان در کتاب هاى تراجم ذکر شده است، از جمله:
  
 
*[[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفار قمى]]؛
 
*[[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفار قمى]]؛
  
*[[محمد بن عبدالله حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر حميرى قمى]]؛
+
*[[محمد بن عبدالله حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر حمیرى قمى]]؛
  
*[[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن احمد بن وليد قمى]]؛
+
*[[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن احمد بن ولید قمى]]؛
  
*[[محمد بن جعفر بن بطه قمی|محمد بن جعفر بن بطه قمى]].<ref>جامع الروات، ج ص 151؛ رجال نجاشى، ص 263.</ref>
+
*[[محمد بن جعفر بن بطه قمی|محمد بن جعفر بن بطه قمى]].<ref>جامع الروات، ج ۱، ص ۱۵۱؛ رجال نجاشى، ص ۲۶۳.</ref>
  
همچنین برخی شاگردان جعفر بن حسين مؤمن قمی عبارتند از:
+
همچنین برخی شاگردان جعفر بن حسین مؤمن قمی عبارتند از:
  
* اولين شاگرد برجسته و پرآوازه جعفر بن حسين قمى، [[شيخ صدوق]] است؛
+
*[[شیخ صدوق|شیخ صدوق]]، اولین شاگرد برجسته و پرآوازه جعفر قمى است؛
* احمد بن محمد بن نصر رازى سمسار؛
+
*احمد بن محمد بن نصر رازى سمسار؛
* احمد بن حسين بن عمران؛ [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] در «[[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|الاعلام]]» مى نگارد: احمد بن حسين بن احمد بن عمران، صاحب كتاب «اختصاص» است؛ كتابى كه [[شيخ مفيد]]، كتاب عيون و محاسن خود را از كتاب اختصاص احمد بن حسين و از ساير كتاب هاى روايتى برگرفته است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ص 25 ؛ رجال نجاشى، ص 399.</ref>
+
*احمد بن حسین بن عمران؛ [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] در «[[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|الاعلام]]» مى نگارد: احمد بن حسین بن احمد بن عمران، صاحب کتاب «اختصاص» است؛ کتابى که [[شیخ مفید]]، کتاب عیون و محاسن خود را از کتاب اختصاص احمد بن حسین و از سایر کتاب هاى روایتى برگرفته است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ص ۲۵ ؛ رجال نجاشى، ص ۳۹۹.</ref>
* محمد بن على بن فضل بن تمام؛ اين محدث بزرگوار، استاد حديث گروهى از استادان [[احمد بن علی نجاشی|شيخ نجاشى]] است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ص 70.</ref>
+
*محمد بن على بن فضل بن تمام؛ این محدث بزرگوار، استاد حدیث گروهى از استادان [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشى]] است.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ص ۷۰.</ref>
  
==شخصيت جعفر مؤمن قمی==
+
==شخصیت جعفر مؤمن قمی==
  
اينك لازم است كه شخصيت و منزلت جعفر بن حسين قمى را از ديدگاه دانشوران شيعى، مورد ارزيابى قرار دهيم. در اين زمينه زيباترين و دقيق ترين سخن، از [[نجاشى]] است كه مى گويد: جعفر بن حسين، معروف به ابى محمد مؤمن قمى، استادى است از استادان قم؛ محدثى صاحب وجاهت و وثاقت است كه در مقطعى از زندگى خويش از شهر قم هجرت كرد و به سوى كوفه شتافت و رحل اقامت افكند و در همين كوفه بود كه دنيا را بدرود حيات گفت.<ref>رجال نجاشى، ص 123.</ref>
+
اینک لازم است که شخصیت و منزلت جعفر بن حسین قمى را از دیدگاه دانشوران [[شیعه|شیعى]]، مورد ارزیابى قرار دهیم. در این زمینه زیباترین و دقیق ترین سخن، از [[نجاشى]] است که مى گوید: جعفر بن حسین، معروف به ابى محمد مؤمن قمى، استادى است از استادان [[قم]]، محدثى صاحب وجاهت و وثاقت است که در مقطعى از زندگى خویش از شهر قم هجرت کرد و به سوى کوفه شتافت و رحل اقامت افکند و در همین کوفه بود که دنیا را بدرود حیات گفت.<ref>رجال نجاشى، ص ۱۲۳.</ref>
  
بر پايه همين سخن، تمامى رجال نويسان، اين محدث را ستوده و از او به نيكى ياد كرده و با ديده تكريم و احترام به او نگريسته اند.<ref>قاموس الرجال، ج ص 378.</ref>
+
بر پایه همین سخن، تمامى رجال نویسان، این محدث را ستوده و از او به نیکى یاد کرده و با دیده تکریم و احترام به او نگریسته اند.<ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۳۷۸.</ref>
  
[[آيت الله خويى]] در كتاب خود مى نويسد: جعفر بن حسين، يكى از استادان [[شيخ صدوق]] است كه در شأن استادش گفته: «رضى اللّه عنه» كه نشانه بزرگىِ اين استادِ حديث است.<ref>معجم الرجال الحديث، ج ص 64.</ref>
+
[[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویى]] در کتاب خود مى نویسد: جعفر بن حسین، یکى از استادان [[شیخ صدوق]] است که در شأن استادش گفته: «رضى اللّه عنه» که نشانه بزرگىِ این استادِ حدیث است.<ref>معجم الرجال الحدیث، ج ۴، ص ۶۴.</ref>
  
 
==آثار و روایات==
 
==آثار و روایات==
  
جعفر بن حسين قمى، علاوه بر تدريس، كتاب هايى را نيز تأليف كرد و آموخته هاى خود را به رشته تحرير درآورد. [[نجاشى]] چند كتاب او را نام برده است كه عبارتند از:  
+
جعفر بن حسین قمى، علاوه بر تدریس، کتاب هایى را نیز تألیف کرد و آموخته هاى خود را به رشته تحریر درآورد. [[نجاشى]] چند کتاب او را نام برده است که عبارتند از:  
 
 
*كتاب المزار؛
 
 
 
*فضل الكوفه و مساجدها؛
 
  
*كتاب النوادر.<ref>رجال نجاشى، ص 123</ref>
+
*کتاب المزار؛
  
در اینجا به مناسبت، برخى از احاديثى كه جعفر بن حسين مؤمن قمى نقل كرده، ذكر می شود:
+
*فضل الکوفه و مساجدها؛
  
* '''یاران برگزیده:''' جعفر بن حسين با واسطه روايت مى كند از [[امام باقر]] علیه‌السلام كه فرمود: [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام فرمود: زمين براى هفت نفر خلق شده كه مردم به بركت وجود آنان روزى مى خورند و يارى مى شوند و باران بر آن ها مى بارد. از آنان است: [[سلمان فارسى]]، مقداد، ابوذر، عمار، حذيفه و عبدالله بن مسعود و حضرت على علیه‌السلام مى فرمود: «من پيشواى آنان هستم و آنان كسانى بودند كه بر [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها [[نماز]] خواندند».<ref>كتاب الاختصاص، ص 5.</ref>
+
*کتاب النوادر.<ref>رجال نجاشى، ص ۱۲۳</ref>
* '''منزلت [[زید بن صوحان|زيد بن صوحان]]:''' روايت مى كند از [[امام صادق]] علیه‌السلام كه فرمود: هنگامى كه زيد بن صوحان در [[جنگ جمل]]، به زمين افتاده و مجروح شده بود، [[اميرالمؤمنين]] بالاى سر او آمد و فرمود: اى زيد! خداوند تو را رحمت كند! زحمت دادن تو بسيار كم، ولى كمك كردن تو بسيار زياد بود. آن گاه زيد سرش را به سوى حضرت بالا برد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! خداوند به شما جزاى نيك عنايت كند. اى على! تو به خداى بسيار دانا هستى. خداوند در دل و جان تو بسيار بزرگ است. من اگر در ركاب تو جنگ كردم و با مخالفين شما نبرد كردم، از روى آگاهى بود. من از همسر گرامى رسول مكرم اسلام، اُم‌السلمه، شنيدم كه مى گفت: من از رسول الله شنيدم كه درباره على فرمود: مَنْ كُنْتُ مولاه فعلىّ مولاه اللّهمّ وال مَنْ والاه و عاد مَنْ عاداه وانصُر مَنْ نصره واخْذُل مَنْ خذله. آن گاه زيد به اميرالمؤمنين عرض كرد: بر من ناگوار بود كه تو را تنها گذارم و دست از يارى تو بردارم؛ چه، اگر اين كار را مى كردم خداوند مرا خوار مى كرد.<ref>كتاب الاختصاص، ص 79.</ref>
 
* '''اثر دعاى [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیه‌السلام''': روايت مى كند از [[حماد بن عیسی|حماد بن عيسى]] كه گفت: به محضر مقدس حضرت موسى بن جعفر رفتم و عرض كردم: جانم به فدايت! از خدا بخواه به من خانه، همسر، فرزندان و خادم و حج هر سال را روزى فرمايد. حضرت دعا فرمود: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد وارزقه داراً و زوجةً و ولداً و خادماً و الحجّ خمسين سنة. حماد مى گويد: چون حضرت فرمود «50 حج»، دانستم زياده بر پنجاه سال زندگى نخواهم كرم. سپس مى گويد: من 48 حج به جا آوردم و اين است خانه من و همسر من، كه در پس پرده است و صداى مرا مى شنود، و اين است پسر من و اين است خادم من كه پروردگارم اين ها را به دعاى حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام به من عطا فرمود. بعد از اين سخن، حماد دو حج ديگر انجام داد. چون سال سوم شد، خواست به حج مشرف شود؛ به ميقات كه رسيد و احرام بست و رفت كه [[غسل]] احرام كند؛ ولى ناگهان سيلى جارى شد و او را غرق كرد.<ref>كتاب الاختصاص، ص 191 و رجال كشى، ج 2، ص 64.</ref>
 
* '''ارزش هاى معنوى:''' روايت مى كند از [[امام جعفرصادق]] علیه‌السلام كه آن بزرگوار فرمود: بعد از يكى از جنگ ها، گروهى اسير را به [[مدينه]] آوردند. فرمان كشتن آنان صادر شد، جز يك نفر كه كشته نشد. آن مرد رو به حضرت رسول كرد و گفت: پدر و مادرم به قربان تو، چرا از ميان آنان فقط مرا رها كردى و آزادى بخشيدى؟ حضرت فرمود: جبرئيل از طرف پروردگار به من خبر داد كه در تو پنج خصلت وجود دارد كه خدا و رسولش آن ها را دوست دارند: «الغيرة الشديده على حرمك و السخاء و حُسنُ الخلق و صدق اللسان والشجاعة؛ غيرت شديد بر همسر و سخاوت و خُلق نيك و راستگويى و شجاعت». آن مرد كافر تا اين سخنان را از رسول اكرم شنيد، بلافاصله [[اسلام]] را برگزيد و مسلمان شد و اسلامش بسيار عالى و محكم بود. او در يكى از جنگ ها، كه در ركاب پيامبر گرامى اسلام بود و به شدت جنگ كرد و به درجه [[شهادت]] نايل شد.<ref>امالى شيخ مفيد، ص 224، مجلس 46، حديث 7.</ref>
 
  
==وفات ==
+
در اینجا به مناسبت، برخى از احادیثى که جعفر بن حسین مؤمن قمى نقل کرده، ذکر می شود:
  
جعفر بن حسین مومن قمی، بعد از اين كه عمر بابركت خويش را در دو شهر [[قم]] و [[كوفه]] به گردآورى و نشر اخبار معصومين علیهم‌السلام سپرى كرد، سرانجام در سال 340 هجرى در شهر كوفه دار فانی را وداع گفت و ظاهراً در همان شهر، در جوار قبر مطهر [[امام علی علیه السلام|حضرت اميرالمؤمنين]] علیه‌السلام به خاك سپرده شد.<ref>رجال نجاشى، ص 123 و الاعلام، ص 70.</ref>
+
*'''یاران برگزیده:''' جعفر بن حسین با واسطه روایت مى کند از [[امام باقر]] علیه‌السلام که فرمود: [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام مى فرمود: زمین براى هفت نفر خلق شده که مردم به برکت وجود آنان روزى مى خورند و یارى مى شوند و باران بر آن ها مى بارد. از آنان است: [[سلمان فارسى]]، [[مقداد بن اسود|مقداد]]، [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، [[عمار یاسر|عمار]]، [[حذیفة بن یمان|حذیفه]] و [[ابن مسعود|عبدالله بن مسعود]] و حضرت على علیه‌السلام فرمود: «من پیشواى آنان هستم و آنان کسانى بودند که بر [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها [[نماز میت|نماز]] خواندند».<ref>کتاب الاختصاص، ص ۵.</ref>
 +
*'''منزلت [[زید بن صوحان|زید بن صوحان]]:''' روایت مى کند از [[امام صادق]] علیه‌السلام که فرمود: هنگامى که زید بن صوحان در [[جنگ جمل]]، به زمین افتاده و مجروح شده بود، [[امیرالمؤمنین]] بالاى سر او آمد و فرمود: اى زید! خداوند تو را رحمت کند! زحمت دادن تو بسیار کم، ولى کمک کردن تو بسیار زیاد بود. آن گاه زید سرش را به سوى حضرت بالا برد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! خداوند به شما جزاى نیک عنایت کند. اى على! تو به خداى بسیار دانا هستى. خداوند در دل و جان تو بسیار بزرگ است. من اگر در رکاب تو جنگ کردم و با مخالفین شما نبرد کردم، از روى آگاهى بود. من از همسر گرامى رسول مکرم اسلام، اُم‌السلمه، شنیدم که مى گفت: من از رسول الله شنیدم که درباره على فرمود: مَنْ کنْتُ مولاه فعلىّ مولاه اللّهمّ وال مَنْ والاه و عاد مَنْ عاداه وانصُر مَنْ نصره واخْذُل مَنْ خذلَه. آن گاه زید به امیرالمؤمنین عرض کرد: بر من ناگوار بود که تو را تنها گذارم و دست از یارى تو بردارم؛ چه، اگر این کار را مى کردم خداوند مرا خوار مى کرد.<ref>کتاب الاختصاص، ص ۷۹.</ref>
 +
*'''اثر دعاى [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیه‌السلام''': روایت مى کند از [[حماد بن عیسی|حماد بن عیسى]] که گفت: به محضر مقدس حضرت موسى بن جعفر رفتم و عرض کردم: جانم به فدایت! از خدا بخواه به من خانه، همسر، فرزندان و خادم و [[حج]] هر سال را روزى فرماید. حضرت دعا فرمود: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد وارزقه داراً و زوجةً و ولداً و خادماً و الحجّ خمسین سنة. حماد مى گوید: چون حضرت فرمود «۵۰ حج»، دانستم زیاده بر پنجاه سال زندگى نخواهم کرم. سپس مى گوید: من ۴۸ حج به جا آوردم و این است خانه من و همسر من، که در پس پرده است و صداى مرا مى شنود، و این است پسر من و این است خادم من که پروردگارم این ها را به دعاى حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام به من عطا فرمود. بعد از این سخن، حماد دو حج دیگر انجام داد. چون سال سوم شد، خواست به حج مشرف شود؛ به [[میقات|میقات]] که رسید و [[احرام]] بست و رفت که [[غسل]] احرام کند؛ ولى ناگهان سیلى جارى شد و او را غرق کرد.<ref>کتاب الاختصاص، ص ۱۹۱ و رجال کشى، ج ۲، ص ۶۴.</ref>
 +
*'''ارزش هاى معنوى:''' روایت مى کند از [[امام جعفرصادق]] علیه‌السلام که آن بزرگوار فرمود: بعد از یکى از جنگ ها، گروهى اسیر را به [[مدینه]] آوردند. فرمان کشتن آنان صادر شد، جز یک نفر که کشته نشد. آن مرد رو به حضرت رسول کرد و گفت: پدر و مادرم به قربان تو، چرا از میان آنان فقط مرا رها کردى و آزادى بخشیدى؟ حضرت فرمود: جبرئیل از طرف پروردگار به من خبر داد که در تو پنج خصلت وجود دارد که خدا و رسولش آن ها را دوست دارند: «الغیرة الشدیده على حرمک و السخاء و حُسنُ الخلق و صدق اللسان والشجاعة؛ غیرت شدید بر همسر و سخاوت و خُلق نیک و راستگویى و شجاعت». آن مرد کافر تا این سخنان را از رسول اکرم شنید، بلافاصله [[اسلام]] را برگزید و مسلمان شد و اسلامش بسیار عالى و محکم بود. او در یکى از جنگ ها، که در رکاب پیامبر گرامى اسلام بود و به شدت جنگ کرد و به درجه [[شهادت در راه خدا|شهادت]] نایل شد.<ref>امالى شیخ مفید، ص ۲۲۴، مجلس ۴۶، حدیث ۷.</ref>
  
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
سطر ۵۸: سطر ۶۹:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* ابوالحسن ربانى سبزوارى، [[ستارگان حرم]]، جلد 12.
+
*ابوالحسن ربانى سبزوارى، [[ستارگان حرم]]، جلد ۱۲.
  
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
[[رده:علمای قرن سوم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۰

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


جعفر بن حسین مؤمن قمی (م، ۳۴۰ ق)، از راویان موثق شیعه در قرن چهارم هجری است. نجاشى جعفر مؤمن قمی را محدثى صاحب وجاهت و وثاقت دانسته و سه کتاب المزار، فضل الکوفه و النوادر را برای او نام برده است. شیخ صدوق، از جمله شاگردان برجسته اوست.

نام کامل جعفر بن حسین مؤمن قمی
زادگاه قم
وفات ۳۴۰ قمری
مدفن کوفه

Line.png

اساتید

محمد بن حسن صفار، محمد بن عبدالله حمیری قمی، محمد بن حسن بن ولید، محمد بن جعفر بن بطه قمی،...

شاگردان

شیخ صدوق، احمد بن محمد بن نصر رازى، احمد بن حسین بن عمران، محمد بن على بن فضل بن تمام،...

آثار

کتاب المزار، فضل الکوفه و مساجدها، کتاب النوادر،...

ولادت و وفات

جعفر بن حسین مؤمن قمی در نیمه سده سوم هجری در شهر قم، در یکى از خاندان هاى رفیع شیعه دیده به جهان گشود. کنیه اش «ابومحمد» و لقب معروف او «مؤمن» بود و چون در قم زاده شد، به قمى بودن هم اشتهار یافت.[۱] او در دوره غیبت صغری و روزگار زندگى سفیران ویژه امام عصر علیه‌السلام زندگى مى کرده است.

جعفر مؤمن قمی، بعد از این که عمر بابرکت خویش را در دو شهر قم و کوفه به گردآورى و نشر اخبار معصومین علیهم‌السلام سپرى کرد، سرانجام در سال ۳۴۰ هجرى در شهر کوفه دار فانی را وداع گفت و ظاهراً در همان شهر، در جوار قبر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خاک سپرده شد.[۲]

استادان و شاگردان

جعفر مؤمن قمى نزد استادان بسیارى کسب فیض نمود که نام هاى آنان در کتاب هاى تراجم ذکر شده است، از جمله:

همچنین برخی شاگردان جعفر بن حسین مؤمن قمی عبارتند از:

  • شیخ صدوق، اولین شاگرد برجسته و پرآوازه جعفر قمى است؛
  • احمد بن محمد بن نصر رازى سمسار؛
  • احمد بن حسین بن عمران؛ شیخ آقا بزرگ تهرانى در «الاعلام» مى نگارد: احمد بن حسین بن احمد بن عمران، صاحب کتاب «اختصاص» است؛ کتابى که شیخ مفید، کتاب عیون و محاسن خود را از کتاب اختصاص احمد بن حسین و از سایر کتاب هاى روایتى برگرفته است.[۴]
  • محمد بن على بن فضل بن تمام؛ این محدث بزرگوار، استاد حدیث گروهى از استادان شیخ نجاشى است.[۵]

شخصیت جعفر مؤمن قمی

اینک لازم است که شخصیت و منزلت جعفر بن حسین قمى را از دیدگاه دانشوران شیعى، مورد ارزیابى قرار دهیم. در این زمینه زیباترین و دقیق ترین سخن، از نجاشى است که مى گوید: جعفر بن حسین، معروف به ابى محمد مؤمن قمى، استادى است از استادان قم، محدثى صاحب وجاهت و وثاقت است که در مقطعى از زندگى خویش از شهر قم هجرت کرد و به سوى کوفه شتافت و رحل اقامت افکند و در همین کوفه بود که دنیا را بدرود حیات گفت.[۶]

بر پایه همین سخن، تمامى رجال نویسان، این محدث را ستوده و از او به نیکى یاد کرده و با دیده تکریم و احترام به او نگریسته اند.[۷]

آیت الله خویى در کتاب خود مى نویسد: جعفر بن حسین، یکى از استادان شیخ صدوق است که در شأن استادش گفته: «رضى اللّه عنه» که نشانه بزرگىِ این استادِ حدیث است.[۸]

آثار و روایات

جعفر بن حسین قمى، علاوه بر تدریس، کتاب هایى را نیز تألیف کرد و آموخته هاى خود را به رشته تحریر درآورد. نجاشى چند کتاب او را نام برده است که عبارتند از:

  • کتاب المزار؛
  • فضل الکوفه و مساجدها؛
  • کتاب النوادر.[۹]

در اینجا به مناسبت، برخى از احادیثى که جعفر بن حسین مؤمن قمى نقل کرده، ذکر می شود:

  • یاران برگزیده: جعفر بن حسین با واسطه روایت مى کند از امام باقر علیه‌السلام که فرمود: امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرمود: زمین براى هفت نفر خلق شده که مردم به برکت وجود آنان روزى مى خورند و یارى مى شوند و باران بر آن ها مى بارد. از آنان است: سلمان فارسى، مقداد، ابوذر، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود و حضرت على علیه‌السلام فرمود: «من پیشواى آنان هستم و آنان کسانى بودند که بر حضرت فاطمه سلام الله علیها نماز خواندند».[۱۰]
  • منزلت زید بن صوحان: روایت مى کند از امام صادق علیه‌السلام که فرمود: هنگامى که زید بن صوحان در جنگ جمل، به زمین افتاده و مجروح شده بود، امیرالمؤمنین بالاى سر او آمد و فرمود: اى زید! خداوند تو را رحمت کند! زحمت دادن تو بسیار کم، ولى کمک کردن تو بسیار زیاد بود. آن گاه زید سرش را به سوى حضرت بالا برد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! خداوند به شما جزاى نیک عنایت کند. اى على! تو به خداى بسیار دانا هستى. خداوند در دل و جان تو بسیار بزرگ است. من اگر در رکاب تو جنگ کردم و با مخالفین شما نبرد کردم، از روى آگاهى بود. من از همسر گرامى رسول مکرم اسلام، اُم‌السلمه، شنیدم که مى گفت: من از رسول الله شنیدم که درباره على فرمود: مَنْ کنْتُ مولاه فعلىّ مولاه اللّهمّ وال مَنْ والاه و عاد مَنْ عاداه وانصُر مَنْ نصره واخْذُل مَنْ خذلَه. آن گاه زید به امیرالمؤمنین عرض کرد: بر من ناگوار بود که تو را تنها گذارم و دست از یارى تو بردارم؛ چه، اگر این کار را مى کردم خداوند مرا خوار مى کرد.[۱۱]
  • اثر دعاى امام کاظم علیه‌السلام: روایت مى کند از حماد بن عیسى که گفت: به محضر مقدس حضرت موسى بن جعفر رفتم و عرض کردم: جانم به فدایت! از خدا بخواه به من خانه، همسر، فرزندان و خادم و حج هر سال را روزى فرماید. حضرت دعا فرمود: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد وارزقه داراً و زوجةً و ولداً و خادماً و الحجّ خمسین سنة. حماد مى گوید: چون حضرت فرمود «۵۰ حج»، دانستم زیاده بر پنجاه سال زندگى نخواهم کرم. سپس مى گوید: من ۴۸ حج به جا آوردم و این است خانه من و همسر من، که در پس پرده است و صداى مرا مى شنود، و این است پسر من و این است خادم من که پروردگارم این ها را به دعاى حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام به من عطا فرمود. بعد از این سخن، حماد دو حج دیگر انجام داد. چون سال سوم شد، خواست به حج مشرف شود؛ به میقات که رسید و احرام بست و رفت که غسل احرام کند؛ ولى ناگهان سیلى جارى شد و او را غرق کرد.[۱۲]
  • ارزش هاى معنوى: روایت مى کند از امام جعفرصادق علیه‌السلام که آن بزرگوار فرمود: بعد از یکى از جنگ ها، گروهى اسیر را به مدینه آوردند. فرمان کشتن آنان صادر شد، جز یک نفر که کشته نشد. آن مرد رو به حضرت رسول کرد و گفت: پدر و مادرم به قربان تو، چرا از میان آنان فقط مرا رها کردى و آزادى بخشیدى؟ حضرت فرمود: جبرئیل از طرف پروردگار به من خبر داد که در تو پنج خصلت وجود دارد که خدا و رسولش آن ها را دوست دارند: «الغیرة الشدیده على حرمک و السخاء و حُسنُ الخلق و صدق اللسان والشجاعة؛ غیرت شدید بر همسر و سخاوت و خُلق نیک و راستگویى و شجاعت». آن مرد کافر تا این سخنان را از رسول اکرم شنید، بلافاصله اسلام را برگزید و مسلمان شد و اسلامش بسیار عالى و محکم بود. او در یکى از جنگ ها، که در رکاب پیامبر گرامى اسلام بود و به شدت جنگ کرد و به درجه شهادت نایل شد.[۱۳]

پانویس

  1. رجال نجاشى، ص ۱۲۳؛ رجال شیخ طوسى، ص ۴۶۱.
  2. رجال نجاشى، ص ۱۲۳ و الاعلام، ص ۷۰.
  3. جامع الروات، ج ۱، ص ۱۵۱؛ رجال نجاشى، ص ۲۶۳.
  4. طبقات اعلام الشیعه، ص ۲۵ ؛ رجال نجاشى، ص ۳۹۹.
  5. طبقات اعلام الشیعه، ص ۷۰.
  6. رجال نجاشى، ص ۱۲۳.
  7. قاموس الرجال، ج ۲، ص ۳۷۸.
  8. معجم الرجال الحدیث، ج ۴، ص ۶۴.
  9. رجال نجاشى، ص ۱۲۳
  10. کتاب الاختصاص، ص ۵.
  11. کتاب الاختصاص، ص ۷۹.
  12. کتاب الاختصاص، ص ۱۹۱ و رجال کشى، ج ۲، ص ۶۴.
  13. امالى شیخ مفید، ص ۲۲۴، مجلس ۴۶، حدیث ۷.

منابع