لطایف الاشارات (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
}}
 
}}
اين كتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گرديده است. اين كتاب در سال 434 هجرى سامان يافته است. اين اثر عرفانى قرآنى حاصل بهره‌مندى قشيرى از فيض استادش ابو على دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقيق و ارباب معرفت مى‌باشد.
+
'''«لطائف الاشارات»''' اثر عبدالکریم بن هوازن قشیری، از ابعاد گوناگون مورد توجه [[عرفان]] پژوهان و [[قرآن]] پژوهان واقع گردیده است. این اثر عرفانى قرآنى که در سال ۴۳۴ هجرى سامان یافته است، حاصل بهره‌مندى قشیرى از فیض استادش ابو على دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت مى‌باشد.
  
 
==مؤلف==
 
==مؤلف==
زين الاسلام امام ابوالقاسم عبدالكريم بن هوازن بن عبدالملك بن طلحة بن محمد قشيرى نيشابورى از اكابر دانشمندان، نويسندگان، شاعران و صوفيۀ قرن پنجم هجرى است. ایشان در ربيع‌الاول سال 376 يا 386 ه‍ در ناحيه استوا (قوچان كنونى) متولد شد.اساتید وی عبارتند از:ابوالقاسم اليمانى، ابوبكر طوسى، ابوبكر بن فورك اصفهانى و ...و برخی از آثار ایشان نیز شامل: شرح أسماء الله الحسنی، لطائف الإشارات، ترجمه رساله قشیریه،الرسالة القشیریة می باشد. قشيرى در سال 465 ه‍ بدرود حيات گفت.  
+
زین الاسلام امام ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحة بن محمد قشیرى نیشابورى از اکابر دانشمندان، نویسندگان، شاعران و [[تصوف|صوفیۀ]] قرن پنجم هجرى است. ایشان در [[ماه ربیع الاول|ربیع‌الاول]] سال ۳۷۶ یا ۳۸۶ ه‍ در ناحیه استوا (قوچان کنونى) متولد شد. اساتید وی عبارتند از: ابوالقاسم الیمانى، ابوبکر طوسى، ابوبکر بن فورک اصفهانى و ... . از آثار دیگر او: شرح أسماء الله الحسنی و الرسالة القشیریة می باشد. قشیرى در سال ۴۶۵ قمری بدرود حیات گفت.  
  
== انگيزه نگارش‌ ==
+
==روش تفسیرى‌==
  
وى در مقدمه لطائف گويد: مقصود من در اين كتاب، بيان اشارات قرآنى به زبان اهل معرفت يعنى صوفيه مى‌باشد. اين اشارات، مبتنى بر مفاد اقوال يا نتايجى است كه از اصول صوفيه به نحو اختصار بدست مى‌آيد.
+
قشیرى در مقدمه کتاب روش [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیرى او در فهم حقایق [[وحی|وحى]] است با محوریت اشارت به جاى عبارت. وى بدون آنکه در معانى ظاهرى واژگان قرآنى توقفى بکند، با بهره‌گیرى از جنبه‌هاى پنهانى و تو در توى این الفاظ، به معانى عمیق راه مى‌یابد.
  
== روش تفسيرى‌ ==
+
وى در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات [[قرآن|قرآنى]] به زبان اهل معرفت یعنى صوفیه مى‌باشد. این اشارات، مبتنى بر مفاد اقوال یا نتایجى است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست مى‌آید.
  
قشيرى در مقدمه كتاب روش تفسيرى خود را ترسيم نموده، او بر كتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. اين عنوان بيانگر روش تفسيرى او در فهم حقايق وحى است با محوريت اشارت به جاى عبارت وى بدون آنكه در معانى ظاهرى واژگان قرآنى توقفى بكند، با بهره‌گيرى از جنبه‌هاى پنهانى و تو در توى اين الفاظ، به معانى عميق راه مى‌يابد.
+
==ویژگى‌‌های لطایف الاشارات==
  
== ويژگى‌ لطایف الاشارات ==
+
وى تکیه اساسى خود را در تفسیر اشارى، بر روى عنصر [[تهذیب نفس]] به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنى متمرکز مى‌کند. از نظر قشیرى بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکى درون ارتباطى ناگسستنى برقرار است. این علم را [[خدا]] در دل اولیا و سالکان کوى حق قرار مى‌دهد.
 +
وى در روش خود به [[عقل]] اعتماد کامل ندارد. وى اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح [[ایمان|ایمان]] ضرورى مى‌داند ولى درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحى را، به چیزى بالاتر از آن نیازمند مى‌داند.
  
وى تكيه اساسى خود را در تفسير اشارى، بر روى عنصر تهذيب نفس به عنوان مهمترين عنصر در درك اشارات و لطائف قرآنى متمركز مى‌كند. از نظر قشيرى بين اين نوع از علم كه با ديگر علوم تفاوت بنيادين دارد، با پاكى درون ارتباطى ناگسستنى برقرار است. اين علم را خدا در دل اوليا و سالكان كوى حق قرار مى‌دهد.
+
قشیرى خود را ملتزم به نص قرآنى دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وى با نص قرآنى بنا به قول برخى از محققان که در اندیشه‌هاى تفسیرى او به پژوهش پرداخته‌اند وى نسبت به حفظ نص قرآنى حریص بوده است.
وى در روش خود به عقل اعتماد كامل ندارد. وى اتكا به عقل را در مراحل اوليه تصحيح ايمان ضرورى مى‌داند ولى درك معارف بلند و لطايف و اشارات وحى را، به چيزى بالاتر از آن نيازمند مى‌داند.
 
قشيرى خود را ملتزم به نص قرآنى دانسته و به آن به ديده اعتبار و تقديس نگريسته است. در مورد برخورد وى با نص قرآنى بنا به قول برخى از محققان كه در انديشه‌هاى تفسيرى او به پژوهش پرداخته‌اند وى نسبت به حفظ نص قرآنى حريص بوده است.
 
  
 +
در تبیین اشارات و لطایف قرآنى تکیه گاه این تفسیر [[تأویل|تاویل]] عرفانى است. اگر هم در موردى، [[روایت|روایتى]] از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) یا دیگران ذکر مى‌شود بندرت نام راوى را مى‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردى به [[شأن نزول]] پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایى در این اثر بسیار محدود است.
 +
از طرفى دیگر وى در استخراج اشارات قرآنى از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگى [[عرفان]] و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبى به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبناى اصول لغت، اشتقاق و اعراب و [[بلاغت]] استوار است.
  
== جايگاه علوم نقلى‌ ==
+
تعابیر ادبى او با اسلوب فنى ادیبانه همراه است. وى بر این باور است که [[قرآن]] قبل از هر چیز کتاب هدایت و [[معجزه]] پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب مى‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌اى از این جنبه‌هاى ادبى و اعجازى را با بهره‌گیرى از اسلوب زیباى خود قرآن ارائه نماید. وى در تفسیر به اشعار عربى و امثال نیز استناد مى‌کند.
  
در تبيين اشارات و لطايف قرآنى تكيه گاه اين تفسير تاويل عرفانى است. اگر هم در موردى، روايتى از پيامبر( ص) يا ديگران ذكر مى‌شود بندرت نام راوى را مى‌آورد. در نقل اقوال عارفان نيز به همين شيوه است. در مواردى به شأن نزول پرداخته كه در نقل آنها چندين قول را بيان كرده است. خلاصه دامنه نقل گرايى در اين اثر بسيار محدود است.
+
متاسفانه [[حدیث جعلی|اخبار جعلى]] و موضوع نیز در این تفسیر به چشم مى‌خورد، از جمله روایاتى است که از آنها به [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] تعبیر مى‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهاى [[پیامبران]] و اخبار گذشتگان مشهود است.
از طرفى ديگر وى در استخراج اشارات قرآنى از ادبيات فراوان بهره گرفته و اين مسئله مبين آميختگى عرفان و ادبيات در اين تفسير است. ذوق ادبى به كار گرفته شده در اين تفسير، بر مبناى اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است.
 
تعابير ادبى او با اسلوب فنى اديبانه همراه است. وى بر اين باور است كه قرآن قبل از هر چيز كتاب هدايت و معجزه پيامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حيرت و اعجاب مى‌شوند. كوشش و اهتمام او بر آن است كه در تفسير خود گوشه‌اى از اين جنبه‌هاى ادبى و اعجازى را با بهره‌گيرى از اسلوب زيباى خود قرآن ارائه نمايد. وى در تفسير به اشعار عربى و امثال نيز استناد مى‌كند.
 
متاسفانه اخبار جعلى و موضوع در اين تفسير به چشم مى‌خورد. كه از جمله رواياتى است كه از آنها به اسرائيليات تعبير مى‌شود. اين نوع روايات به ويژه در داستانهاى پيامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
 
  
== منبع مقاله ==
+
==منابع==
  
* پژوهش در جريان شناسى تفسير عرفانى نوشته دكتر محسن قاسمپور
+
*پژوهش در جریان شناسى تفسیر عرفانى، نوشته دکتر محسن قاسمپور.
==منابع==
 
ویکی نور
 
  
 
[[رده:تفاسیر]]
 
[[رده:تفاسیر]]
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}

نسخهٔ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۵

لطايف الاشارات.jpg
نویسنده عبدالکریم بن هوازن قشیری
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد 3

«لطائف الاشارات» اثر عبدالکریم بن هوازن قشیری، از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این اثر عرفانى قرآنى که در سال ۴۳۴ هجرى سامان یافته است، حاصل بهره‌مندى قشیرى از فیض استادش ابو على دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت مى‌باشد.

مؤلف

زین الاسلام امام ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحة بن محمد قشیرى نیشابورى از اکابر دانشمندان، نویسندگان، شاعران و صوفیۀ قرن پنجم هجرى است. ایشان در ربیع‌الاول سال ۳۷۶ یا ۳۸۶ ه‍ در ناحیه استوا (قوچان کنونى) متولد شد. اساتید وی عبارتند از: ابوالقاسم الیمانى، ابوبکر طوسى، ابوبکر بن فورک اصفهانى و ... . از آثار دیگر او: شرح أسماء الله الحسنی و الرسالة القشیریة می باشد. قشیرى در سال ۴۶۵ قمری بدرود حیات گفت.

روش تفسیرى‌

قشیرى در مقدمه کتاب روش تفسیرى خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیرى او در فهم حقایق وحى است با محوریت اشارت به جاى عبارت. وى بدون آنکه در معانى ظاهرى واژگان قرآنى توقفى بکند، با بهره‌گیرى از جنبه‌هاى پنهانى و تو در توى این الفاظ، به معانى عمیق راه مى‌یابد.

وى در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنى به زبان اهل معرفت یعنى صوفیه مى‌باشد. این اشارات، مبتنى بر مفاد اقوال یا نتایجى است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست مى‌آید.

ویژگى‌‌های لطایف الاشارات

وى تکیه اساسى خود را در تفسیر اشارى، بر روى عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنى متمرکز مى‌کند. از نظر قشیرى بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکى درون ارتباطى ناگسستنى برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوى حق قرار مى‌دهد. وى در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وى اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضرورى مى‌داند ولى درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحى را، به چیزى بالاتر از آن نیازمند مى‌داند.

قشیرى خود را ملتزم به نص قرآنى دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وى با نص قرآنى بنا به قول برخى از محققان که در اندیشه‌هاى تفسیرى او به پژوهش پرداخته‌اند وى نسبت به حفظ نص قرآنى حریص بوده است.

در تبیین اشارات و لطایف قرآنى تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانى است. اگر هم در موردى، روایتى از پیامبر (ص) یا دیگران ذکر مى‌شود بندرت نام راوى را مى‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردى به شأن نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایى در این اثر بسیار محدود است. از طرفى دیگر وى در استخراج اشارات قرآنى از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگى عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبى به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبناى اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است.

تعابیر ادبى او با اسلوب فنى ادیبانه همراه است. وى بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب مى‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌اى از این جنبه‌هاى ادبى و اعجازى را با بهره‌گیرى از اسلوب زیباى خود قرآن ارائه نماید. وى در تفسیر به اشعار عربى و امثال نیز استناد مى‌کند.

متاسفانه اخبار جعلى و موضوع نیز در این تفسیر به چشم مى‌خورد، از جمله روایاتى است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر مى‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهاى پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.

منابع

  • پژوهش در جریان شناسى تفسیر عرفانى، نوشته دکتر محسن قاسمپور.
***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: