آیه 127 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۱۲۷ نساء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ ۖ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْطِ ۚ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا

مشاهده آیه در سوره


<<126 آیه 127 سوره نساء 128>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

(ای پیغمبر) درباره زنان از تو فتوا خواهند، بگو: خدا و آنچه از آیات کتاب او بر شما تلاوت شود هم در حق زنان و دختران یتیمی که مهر و حقوق لازمه آنها را ادا نکرده و مایل به نکاح آنان هستید و هم در حق فرزندان ناتوان فتوا خواهد داد، و نیز (دستور می‌دهد که) درباره یتیمان عدالت پیشه گیرید، و (در نیکی کوشید که) هر کار نیک به جای آرید خدا بر آن آگاه است.

درباره [حقوق ازدواج و نیز ارث] زنان از تو فتوا می خواهند. بگو: فقط خدا درباره آنان [مطابق با آیاتی که در اوایل همین سوره گذشت] به شما فتوا می دهد، و درباره دختران یتیمی که حقوق لازم و مقرّر آنان را نمی پردازید، و [به قصد خوردن اموالشان] میلی به ازدواج با آنان دارید، برابر احکامی که در این کتاب بر شما خوانده می شود به شما فتوا می دهد. و [نیز درباره] کودکان مستضعف [ی که حقوق مالی و انسانی آنان را پایمال می کنید، مطابق احکامی که در قرآن بر شما تلاوت می شود به شما فتوا می دهد]. و [نیز سفارش می کند] که با یتیمان به عدالت رفتار کنید؛ و آنچه را [درباره زنان، دختران یتیم و کودکان مستضعف] از هر خیری انجام می دهید، یقیناً خدا همواره به آن داناست.

و در باره زنان، رأى تو را مى‌پرسند. بگو: «خدا در باره آنان به شما فتوا مى‌دهد، و [نيز] در باره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مى‌شود: در مورد زنان يتيمى كه حق مقرر آنان را به ايشان نمى‌دهيد و تمايل به ازدواج با آنان داريد، و [در باره‌] كودكان ناتوان و اينكه با يتيمان [چگونه‌] به داد رفتار كنيد [پاسخگر شماست‌].» و هر كار نيكى انجام دهيد، قطعاً خدا به آن داناست.

از تو درباره زنان فتوى مى‌خواهند، بگو: خدا درباره آنان به آنچه در اين كتاب بر شما خوانده مى‌شود، فتوى داده است. اين فتوى در باب آنها و زنان پدرمرده‌اى است كه حق مقررشان را نمى‌پردازيد و مى‌خواهيد ايشان را به نكاح خود درآوريد و نيز در باب كودكان ناتوان است. و بايد كه درباره يتيمان به عدالت رفتار كنيد، و هر كار نيكى كه انجام مى‌دهيد خدا به آن آگاه است.

از تو درباره حکم زنان سؤال می‌کنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمی‌دهید، و می‌خواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه می‌باشد؛ و نیز به شما سفارش می‌کند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام می‌دهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته می‌دهد).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They seek your ruling concerning women. Say, ‘Allah gives you a ruling concerning them and what is announced to you in the Book concerning girl orphans—whom you do not give what has been prescribed for them, and yet you desire to marry them—and about the weak among children: that you should maintain the orphans with justice, and whatever good you do, indeed Allah knows it well.

And they ask you a decision about women. Say: Allah makes known to you His decision concerning them, and that which is recited to you in the Book concerning female orphans whom you do not give what is appointed for them while you desire to marry them, and concerning the weak among children, and that you should deal towards orphans with equity; and whatever good you do, Allah surely knows it.

They consult thee concerning women. Say: Allah giveth you decree concerning them, and the Scripture which hath been recited unto you (giveth decree), concerning female orphans and those unto whom ye give not that which is ordained for them though ye desire to marry them, and (concerning) the weak among children, and that ye should deal justly with orphans. Whatever good ye do, lo! Allah is ever Aware of it.

They ask thy instruction concerning the women say: Allah doth instruct you about them: And (remember) what hath been rehearsed unto you in the Book, concerning the orphans of women to whom ye give not the portions prescribed, and yet whom ye desire to marry, as also concerning the children who are weak and oppressed: that ye stand firm for justice to orphans. There is not a good deed which ye do, but Allah is well-acquainted therewith.

معانی کلمات آیه

يستفتونك: فتوى و فتيا: بيان حكم. «يستفتونك» از تو فتوى و بيان حكم مى خواهند.

قسط: عدالت. در قاموس گويد: آن به كسر قاف به معنى عدالت و به فتح آن به معنى ظلم است.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول: «شیخ طوسی» گوید: عده‌اى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى مي‌كرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس مي‌داشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.

چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد[۳][۴].[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً «127»

ودرباره‌ى (ارث) زنان از تو فتوى‌ مى‌خواهند، بگو: خدا درباره آنها به شما فتوى مى‌دهد، وآيه‌هاى قرآن كه بر شما تلاوت مى‌شود، درباره زنان يتيم كه حقّشان را نمى‌دهيد و مى‌خواهيد به ازدواجشان درآوريد و كودكانى كه مستضعفند (به شما فتوى‌ مى‌دهد) كه با يتيمان به انصاف رفتار كنيد و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا از آن آگاه است.

پیام ها

1- حقوق زن، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام بوده است. «يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ»

2- دفاع از حقوق زنان، كودكان و يتيمان در كنار هم، نشانه‌ى ظلم به آنان در طول تاريخ است. «النِّساءِ، يَتامَى، الْوِلْدانِ»

3- حمايت از حقوق زنان، حكم خدشه‌ناپذير خداوند است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»

4- تشريع حكم از جانب خداوند است و بيان بر عهده‌ى پيامبر. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»

5- سنّت‌هاى جاهلى را بايد با فتواهاى صريح شكست. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»

6- به خاطر تفكّرات جاهلى، زنان را از ارث محروم نكنيد. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ»

جلد 2 - صفحه 175

7- خدا زنان را مالك دانسته وبرايشان بهره‌اى از ارث قرار داده است. «كُتِبَ لَهُنَّ»

8- حفظ حقوق يتيمان وظيفه همگان است. «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌»

9- بايد جامعه اسلامى براى اجراى عدالت در ميان يتيمان قيام كند. «تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ»

10- برخورد عادلانه با يتيم، نمونه كار خير است. «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ»

11- خدمت و حمايت از محرومان، فراموش نمى‌شود. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً»

12- ايمان به علم الهى، بهترين تشويق براى انجام كار خير است. «كانَ بِهِ عَلِيماً»

13- علم خداوند به رخدادها، قبل از تحقّق آن است. تَفْعَلُوا ... كانَ بِهِ عَلِيماً

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللاَّتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً (127)

بعد از آن، عود كلام به ذكر نساء و ايتام كه برخى از احكام آن در اول سوره مذكور شد مى‌فرمايد:

«1» نهج البلاغه، خطبه 86 (صبحى الصالح)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 593

وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ و طلب فتوى مى‌كنند از تو در باب ميراث زنان.

مراد، دختران ام كجة است. و اعتراض عينية بن حصين بر حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه چرا هر يك از دختر و خواهر را نصف مى‌دهى و حال آن كه ما ميراث نمى‌دهيم مگر كسى را كه جنگ كند و غنيمت آرد. قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَ‌: بگو اى پيغمبر در جواب معترض كه: خدا بيان حكم را مى‌فرمايد در باب ميراث ايشان، وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ‌: و آنچه خوانده مى‌شود بر شما در قرآن، يعنى خداوند فتوى مى‌دهد به آنچه در قرآن است، فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي‌: در شأن يتيمان زنانى كه، لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَ‌:

نمى‌دهيد ايشان را آنچه فرض شده براى ايشان از ميراث، وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَ‌: و ميل داريد اينكه نكاح كنيد ايشان را، اگر جميله باشند و مالهاى ايشان را بخوريد، و يا رغبت مى‌گردانيد از آنكه به نكاح درآريد ايشان را، و معذلك منع نكاح غير مى‌كنيد با ايشان، به جهت طمع در ميراث آنها. چه عرب را در جاهليت عادت بود كه دختر يتيمى را كه ولايت او تعلق به يكى داشتى و مال فراوان داشت، اگر صاحب جمال بود، او را نكاح نمودى و مال او را گرفتى. و اگر صاحب جمال نبود، او را منع شوهر كردى تا بمردى و مال او را برداشتى.

در مجمع فرمايد: «1» در قوله «لا تؤتونهن» (الخ) سه قول است: اول- از ابى جعفر عليه السّلام و ابن عباس و سعيد بن جبير مروى است كه اهل جاهليت ميراث به اناث نمى‌دادند، بلكه آن را به پسران شجاع مى‌دادند. دوم- از عايشه منقول است: مراد آنست كه صداق را به زوجات خود نمى‌دادند.

تفسير اثنا عشرى    ج‌2    594    

تعالى ايشان را منع نمود به قوله: وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‌ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ‌ (الخ). سيم- حسن و قتاده و ابى مالك و ابراهيم بر آنند كه مراد ما كُتِبَ لَهُنَ‌، نكاح است كه خداوند در كريمه‌ وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ امر به آن فرموده، و

«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 122.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 594

اوليا منع زنان مى‌كردند از آن.

وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ‌: و نيز حكم مى‌فرمايد خداوند در باب ضعيفان و بيچارگان از فرزندان خود كه ايشان را ميراث نمى‌دادند. و عرب چنانچه به نساء ميراث نمى‌دادند، به اولاد صغار نيز نمى‌دادند. وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ: و ديگر حكم مى‌فرمايد در آن، قيام نمائيد براى مهم يتيمان در مهر و ميراث ايشان به عدل و راستى. يا مراد حكام شرع است كه نظر در حال ايشان كنند. يا به قوام آنها كه عدالت و نصفت نمايند در مراعات شأن ايشان.

وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ: و آنچه مى‌كنيد از نيكوئى در باره يتيمان و كودكان و غير ايشان، فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً: پس بدرستى كه خداى تعالى هست به آن نيكوئى دانا، و بر آن جزا خواهد داد. و چون چنين است، پس اختيار فعل خير كنيد و از بدى مجتنب شويد تا جزاى خير عايد شما گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللاَّتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً (127)

ترجمه‌

طلب فرمان مى‌كنند از تو در باره زنان بگو خدا فرمان ميدهد شما را در باره آنها و آنچه خوانده ميشود بر شما در كتاب در باره يتيمان زنانى كه نميدهيد آنچه نوشته شد از براى آنها و رغبت داريد كه نكاح كنيد آنها را و ضعيفان از كودكان و آنكه قيام نمائيد براى يتيمان بعدالت و آنچه مى‌كنيد از خوبى پس همانا خداوند باشد بآن دانا..

تفسير

قمى ره از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه از پيغمبر (ص) پرسيدند از ميراث زنان خداوند آيه ربع و ثمن را نازل فرمود پس معلوم ميشود مراد از استفتاء طلب حكم الهى است در باب ميراث زنان و مراد از افتاء بيان حكم است كه در اوائل اين سوره شده است و اين آيه در نزول مقدم بوده است چنانچه فرموده و حكم مى‌كند و بيان مى‌فرمايد آنچه را تلاوت ميشود بر شما در قرآن در باره زنان يتيميكه ميراث آنها را نداديد و از آيه ارث استفاده شد كه بايد دختران و زنان ارث ببرند در زمره طبقه اول و در مجمع از حضرت باقر (ع) نقل فرموده كه اهل جاهليت باطفال و زنان ارث نميدادند و مى‌گفتند ارث را بايد كسى ببرد كه بتواند دفاع از حريم نمايد پس خداوند آيات ارث را در اول اين سوره نازل فرمود و اين معناى قول خداوند است در اين آيه كه فرموده است نميدهيد آنچه نوشته شد از براى آنها و قمى نيز اين روايت را نقل نموده بعلاوه آنكه آنها حرمان زنان و كودكان را از ارث در دين خودشان مستحسن ميدانستند و چون آيه فرائض و مواريث نازل شد محزون شدند و بخدمت پيغمبر (ص) شتافتند شايد آنحضرت تغييرى در حكم دهد و از روى تعجب از اين حكم سؤال نمودند حضرت تأكيد فرمود و نيز قمى فرموده كه معمول اين بود كه مرديكه در حجر او يتيمه‌اى بود كه مالى داشت و جمالى نداشت آنمرد او را براى خود باسم زنيت اختيار مينمود و مال او را تصرف ميكرد و مقصودش از اين كار آن بود كه كسى باميد مالش او را بزنيت اختيار ننمايد تا بميرد و ارثش باو برسد پس خداوند باين آيه از اين عمل نهى فرمود و نيز قبلا حكم الهى صادر شده بود كه بايد اموال يتيمان را مسترد داشت و حقوق كودكان ضعيف را تضييع ننمود و در اين آيه نيز تأكيد ميشود كه بايد در اموال و نفوس آنها بعدالت رفتار نمود و هر خيرى كه از بندگان صادر شود در باره زنان و كودكان و يتيمان و ضعيفان و غير آنان خداوند

جلد 2 صفحه 133

عالم بآن است و جزاى خير در دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يَستَفتُونَك‌َ فِي‌ النِّساءِ قُل‌ِ اللّه‌ُ يُفتِيكُم‌ فِيهِن‌َّ وَ ما يُتلي‌ عَلَيكُم‌ فِي‌ الكِتاب‌ِ فِي‌ يَتامَي‌ النِّساءِ اللاّتِي‌ لا تُؤتُونَهُن‌َّ ما كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرغَبُون‌َ أَن‌ تَنكِحُوهُن‌َّ وَ المُستَضعَفِين‌َ مِن‌َ الوِلدان‌ِ وَ أَن‌ تَقُومُوا لِليَتامي‌ بِالقِسطِ وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ كان‌َ بِه‌ِ عَلِيماً (127)

و طلب‌ ميكنند ‌از‌ تو حكم‌ زنها ‌را‌ ‌در‌ ميراث‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ بفرما ‌که‌ خداوند بيان‌ ميفرمايد حكم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌شما‌ تلاوت‌ ‌شده‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ باب‌ يتيمهاي‌ زنها آنهايي‌ ‌که‌ بآنها نداده‌ايد آنچه‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ معين‌ فرموده‌ و رغبت‌ ميكنيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ بنكاح‌ ‌خود‌ ‌در‌ آوريد و ‌هم‌ چنين‌ بيان‌ ميفرمايد حكم‌ پسرهايي‌ ‌که‌ ضعيف‌ هستند و بحد رشد و بلوغ‌ نرسيده‌ و نيز بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ مورد يتامي‌ بعدل‌ رفتار كنيد و ‌هر‌ عمل‌ خيري‌ ‌را‌ ‌که‌ بجا بياوريد محققا خداوند بآن‌ عالم‌ ‌است‌.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ بمقتضاي‌ بعض‌ اخبار مربوط ‌است‌ بآيات‌ شريفه‌ ‌که‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ ذكر ‌شده‌ ‌آيه‌ و اتوا اليتامي‌ اموالهم‌ و ‌ان‌ خفتم‌ الا تقسطوا ‌في‌ اليتامي‌ و ‌آيه‌ و ابتلوا اليتامي‌ و مشتمل‌ ‌است‌ ‌بر‌ چند جمله‌ و توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ قبل‌ ‌از‌ نزول‌ آيات‌ ارث‌ ‌در‌ زمان‌ جاهليت‌ ميراث‌ بزنها و دختران‌ و پسران‌ نابالغ‌ نميدادند فقط بپسراني‌ ‌که‌ رشيد و جنگي‌ و مركب‌ سوار بودند ميراث‌ ميدادند و چون‌ آيات‌ ارث‌ نازل‌ شد آمدند خدمت‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و مطالبه‌ حكم‌ ميراث‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نمودند.

وَ يَستَفتُونَك‌َ فِي‌ النِّساءِ استفتاء طلب‌ فتوي‌ ‌است‌ و فتوي‌ بيان‌ حكم‌ و قضاوت‌ ‌است‌ و مراد حكم‌ ميراث‌ نساء ‌است‌.

قُل‌ِ اللّه‌ُ يُفتِيكُم‌ فِيهِن‌َّ بگو ‌خدا‌ بيان‌ ميفرمايد حكم‌ ارث‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ آيات‌ ارث‌ يك‌ دختر نصف‌، دو دختر ثلثين‌، پسر و دختر للذكر مثل‌ حظ الانثيين‌، زن‌

جلد 6 - صفحه 224

‌با‌ نبودن‌ اولاد ربع‌، ‌با‌ بودن‌ ثمن‌ و هكذا ‌که‌ احكام‌ ميراث‌ و طبقات‌ ارث‌ و آنچه‌ بفرض‌ ‌ يا ‌ نصيب‌ ميبرند مفصلا بيان‌ ‌شده‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌.

وَ ما يُتلي‌ عَلَيكُم‌ فِي‌ الكِتاب‌ِ عطف‌ بفيهن‌ ‌يعني‌ و اللّه‌ يفتيكم‌ فيما يتلي‌ عليكم‌ ‌في‌ الكتاب‌ فِي‌ يَتامَي‌ النِّساءِ ‌يعني‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ خداوند بيان‌ حكم‌ نساء ‌را‌ ميفرمايد بيان‌ حكم‌ ايتام‌ نساء ‌را‌ ‌هم‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ مفصلا بيان‌ فرموده‌ ‌از‌ حيث‌ ميراث‌ و حفظ اموال‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ زمان‌ رشد و بلوغ‌.

اللّاتِي‌ لا تُؤتُونَهُن‌َّ ما كُتِب‌َ لَهُن‌َّ صفت‌ يتامي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌شما‌ حق‌ يتامي‌ ‌را‌ ‌از‌ ميراث‌ بآنها نميداديد و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ارث‌ محروم‌ ميكرديد وَ تَرغَبُون‌َ أَن‌ تَنكِحُوهُن‌َّ صفت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ صفت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ميخواستيد ‌آن‌ يتامي‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ بلوغ‌ و رشد نكاح‌ كنيد بطمع‌ آنكه‌ اموال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تصاحب‌ كنيد.

وَ المُستَضعَفِين‌َ مِن‌َ الوِلدان‌ِ ‌يعني‌ نيز خداوند بيان‌ ميفرمايد احكام‌ ولدان‌ اولاد ذكور ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ضعيف‌ ميكردند و اموال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تصاحب‌ ميكردند.

وَ أَن‌ تَقُومُوا قيام‌ بمعني‌ حفظ اموال‌ ‌که‌ تعبير بقيم‌ ميكنند (لليتامي‌) ‌که‌ ‌براي‌ ايتام‌ نفع‌ داشته‌ ‌باشد‌ (بالقسط) ‌يعني‌ واجب‌ ‌است‌ حفظ مال‌ يتيم‌ و تعدي‌ و تفريط ‌در‌ اموال‌ ‌آنها‌ نكنيد و ‌از‌ ‌بين‌ نبريد و تصرفاتي‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ضرر داشته‌ ‌باشد‌ نكنيد و اكل‌ مال‌ يتيم‌ نكنيد ‌که‌ الَّذِين‌َ يَأكُلُون‌َ أَموال‌َ اليَتامي‌ ظُلماً إِنَّما يَأكُلُون‌َ فِي‌ بُطُونِهِم‌ ناراً نساء ‌آيه‌ 10.

وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ ‌هر‌ عمل‌ خيري‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌شما‌ صادر شود ‌در‌ حفظ و حراست‌ اموال‌ يتامي‌ و ‌بر‌ وفق‌ صلاح‌ و صواب‌ ‌باشد‌ فَإِن‌َّ اللّه‌َ كان‌َ بِه‌ِ عَلِيماً نزد ‌خدا‌ ‌از‌ ‌بين‌ نمي‌رود و اجر كامل‌ بشما عنايت‌ ميفرمايد مثل‌ ساير اعمال‌ خير.

225

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 127)

باز هم حقوق زنان

این آیه به پارهای از سؤالات و پرسشهایی که در باره زنان (مخصوصا دختران یتیم) از طرف مردم می شده است پاسخ می گوید، می فرماید: «ای پیامبر؟ از تو در باره احکام مربوط به حقوق زنان، سؤالاتی می کنند بگو: خداوند در این زمینه به شما فتوا و پاسخ می دهد» (وَ یستَفتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللّهُ یفتِیکم فِیهِنَّ).

سپس اضافه می کند: «و آنچه در قرآن مجید در باره دختران یتیمی که حقوقشان را نمی دهید و می خواهید با آنها ازدواج کنید، به قسمتی دیگر از سؤالات شما پاسخ می دهد» و زشتی این عمل ظالمانه را آشکار می سازد (وَ ما یتلی عَلَیکم فِی الکتابِ فِی یتامَی النِّساءِ اللّاتِی لا تُؤتُونَهُنَّ ما کتِبَ لَهُنَّ وَ تَرغَبُونَ أَن تَنکحُوهُنَّ).

سپس در باره پسران صغیر که طبق رسم جاهلیت از ارث ممنوع بودند توصیه کرده و می فرماید: «خداوند به شما توصیه می کند که حقوق کودکان ضعیف را رعایت کنید» (وَ المُستَضعَفِینَ مِنَ الوِلدانِ).

بار دیگر در باره حقوق یتیمان بطور کلی تأکید کرده و می گوید: «و خدا به شما توصیه می کند که در مورد یتیمان به عدالت رفتار کنید» (وَ أَن تَقُومُوا لِلیتامی بِالقِسطِ).

و در پایان به این مسأله توجه می دهد که «هر گونه عمل نیکی (مخصوصا در باره یتیمان و افراد ضعیف) از شما سر زند از دیدگاه علم خداوند مخفی نمی ماند» و پاداش مناسب آن را خواهید یافت (وَ ما تَفعَلُوا مِن خَیرٍ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از امام باقر عليه‌السلام چنين آمده كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیه‌السلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.
  4. در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در غزوه احد كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه 11 همين سوره نيز آمده است.
  5. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 249.

منابع