مسجد جمکران
کشور |
ایران |
شهر |
قم |
| |
مشاهده در نقشه |
مسجد مقدس جمکران که در شش کیلومتری شهر مذهبی قم قرار دارد در هفدهم رمضان 373 هجری با دستور حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه بنا شد. شیخ صدوق در کتاب «مونس الحزین» ماجرای گفتگوی امام زمان با شیخ عفیف صالح حسن بن مُثله جمکرانی را منجر به ساخت این مسجد شد نقل نموده است. این مسجد در طول قرون و اعصار، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلیگاه حضرت صاحب الزمان علیه السلام بوده است.
موقعيت جغرافيايى
مهمترین پایگاه شیعیان شیفته و عاشقان دل سوخته حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، مسجد مقدس جمکران، در شش کیلومتری شهر مذهبی قم است. مسجد مقدس جمکران، روز هفدهم رمضان 373 هجری به فرمان حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، در کنار روستای جمکران تاسیس شد. تاریخچه آن به دست شیخ صدوق (متوفای 381 هجری) در کتاب «مونس الحزین» بیان گردیده و کیفیت نماز تحیت مسجد و نماز استغاثه به حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، در ضمن آن آمده است.
تاريخ تأسيس
آن چه مسلم است، این است که این مسجد، بیش از یکهزار سال پیش به فرمان حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، در بیداری - نه در خواب - تأسیس گردید و در طول قرون و اعصار، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلیگاه حضرت صاحب الزمان علیه السلام بوده است .
علامه بزرگوار، میرزا حسین نوری، (متوفای 1320 هجری) در کتاب ارزشمند «النجم الثاقب»- که به فرمان میرزای بزرگ، آن را تألیف کرد و میرزای شیرازی، در تقریظ خود، از آن ستایش فراوان کرد و نوشت: «برای تصحیح عقیده خود، به این کتاب مراجعه کنند تا از لمعان انوار هدایتش، به سر منزل یقین و ایمان برسند»- تاریخچه تأسیس مسجد مقدس جمکران را به شرح زیر آورده است: شیخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب «تاریخ قم» از کتاب «مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین - از تألیفات شیخ صدوق - بنای مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است:
شیخ عفیف صالح حسن بن مُثله جمکرانی می گوید: شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان 393 هجری، در سرای خود خفته بودم که جماعتی به در سرای من آمدند . نصفی از شب گذشته بود . مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و امر امام محمد مهدی صاحب الزمان، صلوات الله علیه، را اجابت کن که ترا میخواند . حسن بن مثله میگوید: «من، برخاستم و آماده شدم» . چون به در سرای رسیدم، جماعتی از بزرگان را دیدم سلام کردم، جواب دادند و خوش آمد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (جمکران) است، آوردند. چون نیک نگاه کردم، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالشهای نیکو نهاده و جوانی سی ساله، بر روی تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیرمردی در مقابل او نشسته، کتابی در دست گرفته، بر آن جوان می خواند .
آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود، مرا نشاند و حضرت امام علیه السلام مرا به نام خود خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم بگو: «تو، چند سال است که این زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم . پن جسال زراعت کردی و امسال دیگرباره شروع کردی، عمارت میکنی . رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی، باید هر چه از این زمین منفعت برده ای، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند ». به حسن بن مسلم بگو: «این جا، زمین شریفی است و حقتعالی این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده ای.
حسن بن مثله عرض کرد: «سید و مولای من! مرا در این باره، نشانی لازم است; زیرا، مردم، سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمی پذیرند». امام علیه السلام فرمود: «تو برو رسالت خود را انجام بده . ما، در این جا، علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد . برو به نزد سید ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چند ساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ما است، بیاورد، و مسجد را تمام کند، و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند . مردم را بگو تا به این موضع رغبت کنند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز در این جا بگذارند: دو رکعت تحیت مسجد، و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند.
و این نقل، از لفظ مبارک امام علیه السلام است که فرمود : «فمن صلاهما، فکانما صلی فی البیت العتیق». هر کس، این دو رکعت [ یا این دو نماز ] را بخواند، گویی در خانهی کعبه آن را خوانده است.
حسن بن مثله می گوید: آن حضرت بار دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله جعفر کاشانی - چوپان - بزی است، باید آن بز را بخری . فردا شب آن بز را بیاور و در این موضع ذبح کن . آن گاه روز چهارشنبه هجدهم ماه مبارک رمضان، گوشت آن بز را بر بیماران و کسانی که مرض صعب العلاج دارند، انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد. آن بز، ابلق است، موهای بسیار دارد... .
حسن بن مثله می گوید: « من، به خانه رفتم و همهی شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد . نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم و آن داستان را با او در میان نهادم . همراه علی منذر، به جایگاه دیشب رفتیم . پس او گفت: «به خدا سوگند که نشان و علامتی که امام علیه السلام فرموده بود، این جا نهاده است و آن، این که حدود مسجد، با میخها و زنجیرها مشخص شده است».
آن گاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم . چون به سرای وی رسیدیم، غلامان و خادمان ایشان گفتند: شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری. پس گفتند: از اول بامداد، سید ابوالحسن در انتظار شما است.
پس وارد شدم و سلام گفتم . جواب نیکو داد و بسیار احترام کرد و مرا در جای نیکو نشانید . پیش از آن که من سخن بگویم، او سخن آغاز کرد و گفت: «ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم . شخصی در عالم رؤیا به من گفت: «شخصی به نام حسن بن مثله، بامدادان، از جمکران پیش تو خواهد آمد . آن چه بگوید، اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن که سخن او، سخن ما است . هرگز سخن او را رد نکن.» از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم .
حسن بن مثله، داستان را مشروحا برای او نقل کرد . سید ابوالحسن، دستور داد بر اسبها زین نهادند، سوار شدند . به سوی ده (جمکران) رهسپار گردیدند . چون به نزدیک ده رسیدند، جعفر شبان را دیدند که گله اش را در کنار راه به چرا آورده بود . حسن بن مثله، به میان گله رفت . آن بز که از پشت سر گله می آمد، به سویش دوید . حسن بن مثله، آن بز را گرفت و خواست پولش را پرداخت کند که جعفر گفت : «به خدا سوگند! تا به امروز، من این بز را ندیده بودم و هرگز در گله من نبود، جز امروز که در میان گله، آن را دیدم و هر چند خواستم که آن را بگیرم، میسر نشد».
پس آن بز را به جایگاه آوردند و در آن جا سر بریدند . سید ابوالحسن الرضا به آن محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را از او گرفت . آن گاه وجوه رهق را نیز از اهالی آن جا گرفتند و به ساختمان مسجد پرداختند و سقف مسجد را با چوب پوشانیدند... .
توسعه و بازسازى
در سال 1167 هجرى قمرى ميرزا علىاكبر قمى مسجد را تجديد بنا نمود.
در سال 1350 هـ، شيخ عبدالكريم حائرى در روزگارى كه زعامت دينى به عهده او بود مسجد را بازسازى كرد.
در سال 1402 هـ توسعه و سازندگى مسجد به انجام رسيد و تعدادى مسجد كوچك و يك سالن بزرگ به آن ضميمه شد.
در سال 1417 هـ پروژه احداث خيابانى به عرض 200 متر كه از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها آغاز و مستقيماً به مسجد جمكران ختم مىشود آغاز گرديد كه به آن پروژه نام «از حرم تا حرم» اطلاق شد.
پس از آن پروژههاى ديگرى در طى تكميل و توسعه مسجد جمكران انجام گرفت: از جمله ساختن مهمانسرايى در سه طبقه و با گنجايش 800 زائر كه از آن براى توزيع مواد غذاى و پذيراى از زائرين در شبهاى چهارشنبه و جمعه كه زائرين در اين دو روز به صورت هيئت و دستجات گروه به مسجد مشرف مىشوند استفاده شود. نمازگزاران در اين شبها براى اداى مراسم و زيارت كه شامل دعا و نيايش و صلوات است حضور مىيابند.
از پروژههاى ديگر، تأسيس يك مؤسسه انتشاراتى و يك كتابخانه اسلامى است كه براى چاپ و توزيع كتابهاى دينى و فرهنگى ايجاد شده است، از ديگر طرحها بوده است. همچنین ايجاد يك ميدان بزرگ كه مسجد را در برگيرد. به همين منظور زمينهاى اطراف مسجد خريدارى شد تا يك ميدان بزرگ كه در آن همه خدمات اساسى فراهم شده باشد ايجاد گردد: از پمپ بنزين و پاركينگ و مسافرخانه گرفته تا مغازههاى تجارى، بانكها و كتابفروشىهاى مختلف.
ساختار مسجد جمكران
مسجد در زمينى به مساحت 40 هزار مترمربع بنا شده است، كه 25 هزار مترمربع از آن به مساحت خود مسجد تعلق دارد و بقيه مساحت صحن را تشكيل مىدهد. در سمت شمالى مسجد تالارى وسيع قرار دارد كه سقف آن بر سه ستون سنگى پر نقش و نگار استوار است. اين ستونها تا ارتفاع 5/1 مترى با تزيينات سنگى آراسته شده است. اين تالار داراى سه در بزرگ چهار تكهاى است. قوسها، طاقها و چارچوبهاى سمت درها كاشىكارى شده است و در ميان تزيينات نام دوازده امام علیهمالسلام نگاشته شده است. در دو سمت تالار دو طاق وجود دارد كه به صورت دو جفت كمانى قرار دارند. زائرين براى ورود به داخل تالار بايد از زير اين طاقها بگذرند. در دو طرف صحن گلكارى وجود دارد و در وسط صحن منبع آبى وجود دارد كه آب آن به داخل حوض بزرگى مىريزد. از اين آب براى آبيارى گلها و فضاى سبز مسجد جمكران استفاده مىشود.
در سمت شرقى صحن تالار وسيعى به طول 513 و عرض 54 متر وجود دارد. در مقابل آن زاويهاى با مساحت 17 متر قرار دارد كه ديوارهاى آن با آجرهاى منشورى شكل و كاشيهاى پرنقش و نگار پوشيده شده است. و در وسط هر نقش و نگار نامى از خداى متعال نوشته شده است. در اين تالار پنج در چهار تكهاى وجود دارد كه در حاشية اين درها نوشتههايى با خط ثلث نگاشته شده است. در ضلع شمالى مسجد اتاقى با دو ايوان وجود دارد كه در يكى از اين ايوانها سوره تبارك به صورتى دايرهوار روى آن نوشته شده است.
در مقابل در ورودى صحن ايوانى قرار دارد كه ديوار آن با آجر و گچ ساخته شده است، در زاويه جنوب شرقى مسجد منارهاى كوچك و آجرى وجود دارد، همچنين پلكانى وجود دارد كه منتهى به مقصورهاى كه ارتفاع آن 17 مترى قرار دارد كه همزمان با ايوان مدخل ساخته شده است. در دو طرف در ورودى ساخته شده است. در مسجد اتاقها و نيز تالارى بزرگ وجود دارد. تمامى بخشهاى مسجد با رنگهاى طلائى تزيين شده است. در ضلع جنوبى چند منفذ وجود دارد و هر منفذ محرابى پنج ضلعى دارد كه با مقرنسهاى گچى تزيين شده است. و در وسط اين تزيينات كتيبهاى با خط ثلث نوشته شده است كه متن آن چنين است؛ «هر كس در اين جا نماز بخواند انگار در خانه خدا نماز خوانده است».
در وسط محراب منفذى وجود دارد كه به يك چاه قديمى منتهى مىشود كه روى آن چاه قطعهاى سنگ مرمر قرار دارد كه آن نيز در وسط حفرهاى است كه مردم خاك آن را براى تبرك برمىدارند.
منابع
- گنجينة آثار قم، تأليف فيضى، ص 661.
- حضرت معصومه فاطمه، محمد محمدى اشتهارى.
- مجله اهل بيت، شماره 2، كانون دوم، سال 1994 م.
- پایگاه اطلاع رسانی حوزه.