آیه 98 سوره مریم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا

مشاهده آیه در سوره


<<97 آیه 98 سوره مریم 98>>
سوره : سوره مریم (19)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و چه بسیار اقوامی از اهل عناد را که پیش از این معاندین هلاک ساختیم! آیا چشم تو به احدی از آنها دیگر خواهد افتاد؟ یا کمترین صدایی از آنان خواهی شنید؟

و چه بسیار ملت ها را پیش از آنان [به سبب طغیانشان] هلاک کردیم. آیا کسی از آنان را می یابی، یا هیچ زمزمه و صدایی آهسته از آنان می شنوی؟

و چه بسيار نسلها كه پيش از آنان هلاك كرديم. آيا كسى از آنان را مى‌يابى يا صدايى از ايشان مى‌شنوى؟

و چه بسيار مردمى را پيش از آنها هلاك كرده‌ايم. آيا هيچ يك از آنها را مى‌يابى يا حتى اندك آوازى از آنها مى‌شنوى؟

چه بسیار اقوام (بی‌ایمان و گنهکاری) را که پیش از آنان هلاک کردیم؛ آیا احدی از آنها را احساس می‌کنی؟! یا کمترین صدایی از آنان می‌شنوی؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

How many a generation We have destroyed before them! Can you descry any one of them, or hear from them so much as a murmur?

And how many a generation have We destroyed before them! Do you see any one of them or hear a sound of them?

And how many a generation before them have We destroyed! Canst thou (Muhammad) see a single man of them, or hear from them the slightest sound?

But how many (countless) generations before them have We destroyed? Canst thou find a single one of them (now) or hear (so much as) a whisper of them?

معانی کلمات آیه

تحسّ: احساس: ادراك با حاسه، خواه با ديدن باشد يا شنيدن يا غير آن. «هل تحس» آيا درك ميكنى؟

ركزا: (به كسر اول) صوت خفى (كمترين صدا). آن فقط يك بار در قرآن مجيد آمده است. [۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً «98»

وچه بسيار نسل‌هايى كه پيش از آنان هلاك كرديم. آيا كسى از آنها را مى‌يابى يا كمترين صدايى از ايشان مى‌شنوى؟

نکته ها

اين آيه‌ى شريفه، مايه‌ى تسكين و دلدارى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و تلويحاً به او نويد مى‌دهد كه دشمنان لجوج تو به زودى نابود خواهند شد؛ چنان كه بسيارى از حقّ ستيزان در گذشته به هلاكت رسيدند.

كلمه‌ى «ركز» به معناى صداى آهسته و مخفى است.

امام صادق عليه السلام در پاسخ جابر درباره آيه فرمودند: قوم هلاكت يافته بنى‌اميّه هستند، هيچ يك از آنان را به حالى كه اميدى داشته باشد و يا در ترس و وحشت نباشد نبينى. جابر مى‌گويد: عرض كردم آيا اين شدنى است؟ فرمودند: بسيار زود اتفاق خواهد افتاد. «1»

پیام ها

1- هلاكت اقوام لجوج، نشانه جدّى بودن هشدارهاى قرآن است. «وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا وَ كَمْ أَهْلَكْنا»

2- هلاكت دشمنان حقّ، يكى از سنّت‌هاى الهى است. «وَ كَمْ أَهْلَكْنا»

3- تاريخ آئينه‌ى عبرت است. هَلْ تُحِسُ‌ ... أَوْ تَسْمَعُ‌


«1». بحار، ج 46، ص 30.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (98)

بعد از آن ايشان را تهديد فرمايد:

وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ‌: و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اين معاندان. مِنْ قَرْنٍ‌: از اهل زمان، يعنى در هر قرنى از قرون قومى از مشركان و مخالفان را هلاك ساختيم. هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ: هيچ مى‌يابى و مى‌بينى از آن هلاك‌شدگان، يكى را. أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً: يا مى‌شنوى مر ايشان را صداى آهسته و پوشيده. خلاصه آنكه چون عذاب الهى بر ايشان نازل شد، همه مستأصل شدند، نه از آنها شخصى مانده كه كسى او را بيند و نه آوازى كه كسى بشنود، بلكه عذاب قهر سبحانى خاندان آنها را برانداخت با آنكه همگى داراى مال و منال و شكوه بسيار بودند.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است امت مرحومه را از مخالفت الهى و عذاب سبحانى.

نهج البلاغه- حضرت امير المؤمنين عليه السلام در ذيل خطبه 234 فرمايد: و احذروا ما نزل بالامم قبلكم من المثلات بسوء الافعال و ذميم الاعمال فتذكّروا فى الخير و الشّرّ احوالهم و احذروا ان تكونوا امثالهم فاذا تفكّرتم فى تفاوت حاليهم فالزموا كلّ امر لزمت العزّة به حالهم و زاحت الاعداء له عنهم و مدّت‌

جلد 8 - صفحه 236

العافية فيه عليهم و انقادت النّعمة له معهم و وصلت الكرامة له حبلهم ...

و بترسيد آنچه را كه فرود آمد بر امتان پيش از شما از عقوبات به سبب بدى فعال و زشتى اعمال، پس ياد آوريد در نيكى و بدى خود احوال مخالفان را و خذلان آنها و بترسيد از آنكه باشيد مانند آنها. پس وقتى فكر كرديد در تفاوت دو حال ايشان، ملازم شويد هر كارى را كه لازم شده ارجمندى به آن حال ايشان را و دور و برطرف گشته دشمنان از آنان، و آن طاعت و عبادت است و ممدود شد رستگارى بر ايشان و كشيده شد نعمت به سبب آن با ايشان و پيوند داد كرامت و بزرگوارى كه مر آن راست ريسمان هدايت ايشان را. (تا آخر خطبه).

زهى شهامت بزرگوارى كه گوش دل خود را باز نموده و اين كلمات سعادت شعار و درهاى عالى مقدار را فراگيرد و به قدم همت در جاده هدايت و ايمان استقامت ورزيده، به تغيرات گردش روزگار چون بوقلمون متغير نگردد، و در شدائد دهر هامون منقلب نشود. البته چنين كسى رستگار و به ثواب حضرت پروردگار نائل گردد.

پايان سوره مباركه مريم.

جلد 8 - صفحه 237

سوره بيستم (طه)

بسم اللّه الرحمن الرحيم اين سوره مباركه مكى است.

عدد آيات: صد و چهل به عدد شامى، صد و سى و پنج نزد كوفى، صد و سى و چهار نزد حجازى، و صد و سى و دو نزد بصرى. و اختلاف در بيست و يك آيه مى‌باشد.

عدد كلمات: هزار و سيصد و پنجاه و يك.

عدد حروف: پنج هزار و چهارصد و شصت و شش.

ثواب تلاوت: تفسير برهان از حضرت صادق عليه السلام: قال لا تدعوا قرائة سورة طه فانّ اللّه يحبّها و يحبّ من يقرئها و من ادمن قرائتها اعطاه اللّه يوم القيمة كتابه بيمينه و لم يحاسبه بما عمل فى الاسلام و اعطى فى الاخرة من الاجر حتّى يرضى. «1» فرمود: وانگذاريد خواندن سوره طه را، پس بتحقيق كه خداى تعالى دوست مى‌دارد سوره طه و دوست دارد كسى كه قرائت كند آن را، و هر كه مداومت كند خواندن آن را، عطا فرمايد خداوند او را روز قيامت كتابش را به دست‌

«1» تفسير برهان، ج 3، ص 28.

جلد 8 - صفحه 238

راستش، و محاسبه نفرمايد او را به آنچه بجا آورده در اسلام، و عطا فرمايد در آخرت از اجر تا راضى شود.

تنبيه: اين مطلب محقق است كه دريافتن ثواب خاصه آيات و سور و دعا، مطلق نيست بلكه مشروط است به ايمان و تقوى، زيرا اگر خواص اين گونه امور مطلق باشد به اين معنى هر كس مثلا اين سوره را بخواند به صرف قرائت مستوجب اجر عظيم گردد، هر آينه نقض غرض و باعث اغراء به جهل، و صدور آن از شارع مقدس كه غرضش ارشاد و هدايت بندگان است قبيح و محال خواهد بود. و در آيات شريفه مذمت فرموده آنان را كه آيات قرآنى بدانند لكن عمل به آن ننمايند، سلب فايده و انتفاع را از آنها فرموده‌ (مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً). «1» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً (93) لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا (94) وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً (95) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (96) فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا (97)

وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (98)

ترجمه‌

نيست هر كس در آسمانها و زمين است مگر آنكه آينده باشد نزد خداوند بخشنده بنده وار

همانا بتحقيق احاطه نمود بر آنها و شمردشان شمردنى‌

و تمام آنها آينده‌اند نزد او روز قيامت منفرد

همانا آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را زود باشد كه قرار دهد براى ايشان خداوند بخشنده دوستى را

پس جز اين نيست كه آسان كرديم آنرا بزبان تو تا مژده دهى بآن پرهيز كاران را و بيم دهى بآن گروهى را كه دشمنان شديد عداوتند

و چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهالى اعصار آيا مى‌بينى از آنها احديرا يا ميشنوى از ايشان صوت آهسته‌اى.

تفسير

نيست هيچ كس از كسانيكه در آسمان و زمين هستند از ملائكه و جن و انس و ذكور و اناث و شاه و گدا مگر آنكه راجع و آينده و حاضر باشد در مقام اقدس ربوبى مانند عبد ذليل منقاد مملوك خواه پيغمبر باشد خواه فرشته خواه بى‌پدر بدنيا آمده باشد خواه با پدر و همه از رحمت رحمانيّه خداوند موجود و مرزوق شده و هستند و نميشود مجانس و مماثل با او باشند تا بشود فرزند حقيقى او

جلد 3 صفحه 495

شوند و نيز مناسب نيست فرزند او خوانده شوند چون بنده و مملوك شباهتى بمولى و مالك ندارد و جسارت بمولى است اگر چنين نسبتى فرض شود لذا هيچ يك از كسانيكه مردم آنها را فرزند خدا خواندند از ملائكه و بشر هيچگاه مدّعى چنين نسبتى نشدند و همه معترف بعبوديت بوده و خواهند بود و خداوند تمام اهل آسمانها و زمين را احصاء و حصر و تعداد فرموده چون همه در حيطه تصرّف و قبضه قدرت اويند و بتمام ذوات و صفات و افعال و اقوال و حركات و سكنات آنها احاطه علميّه دارد مانند آنكه همه را تعداد فرموده و مردم روز قيامت در پيشگاه الهى حاضر ميشوند در حاليكه هر يك منفرد از همه كس و همه چيز است نه مالى دارد و نه اولادى و نه دوستى و نه ياورى و نه همّى جز همّ بخود و تحيّر در عاقبت امر خويش و انتظار فرمان الهى در باره او با آنكه جز خداوند فرما نفرمائى نيست حتى شفعاء هم بايد باذن او شفاعت كنند و از آثار ايمان بمبدء و معاد و بجا آوردن اعمال خيريّه آنستكه خداوند مودّت و محبّت آنها را در قلوب يكديگر جاى ميدهد بطوريكه همه همديگر را دوست دارند و همه امير المؤمنين عليه السّلام را از همه بيشتر دوست دارند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نشسته بود پس آنحضرت فرمود اى على بگو خدايا مودّت مرا در دلهاى اهل ايمان قرار ده پس اين آيه نازل شد و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دعا فرمود كه خدايا مودت على را در سينه‌هاى اهل ايمان قرار ده و هيبت و عظمت او را در سينه‌هاى اهل نفاق پس اين آيه نازل شد و در كافى از آنحضرت نيز اين معنى را كه تفسير ودّ بولايت امير المؤمنين عليه السّلام باشد نقل نموده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام و جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود بگو خدايا قرار ده براى من در نزد خود عهدى و قرار ده براى من در دلهاى اهل ايمان مودتى و او هر دو دعا را نمود پس اين آيه نازل شد و ظاهرا قسمت اوّلش راجع به آيه‌ لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً باشد كه در ضمن آيات سابقه اشاره بآن شد و خداوند قرآن را بلغت عرب نازل و قرائت آنرا بر حضرت ختمى مرتبت آسان فرمود تا بسهولت بتواند بشارت بدهد ببهشت و نعيم بى‌پايان آن اهل تقوى و پرهيزكارى را و بيم دهد از عذاب جهنم دشمنان شديد العداوة از اهل كفر

جلد 3 صفحه 496

و نفاق را چون لدّ جمع الدّاست كه بر دشمن سر سخت اطلاق ميشود و از ابن عباس نقل شده كه مراد قريشند و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد اصحاب جدل و خصومتند و در كافى و قمى ره از آنحضرت نقل نموده كه خداوند آسان فرمود بر زبان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اعلام نمودن ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را به اهل ايمان پس بشارت داد ايشان را باو و انذار فرمود كفّار را كه مراد از قوما لدّا در اين آيه ميباشند و چه بسيار خداوند قبل از قريش و دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام اقوامى را كه اهل اعصار سابقه بودند هلاك فرمود بانواع عذابها از خسف و غرق و حرق و غيرها پس نبايد آنها مطمئن بمهلت چند روزه باشند و نبايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام متأثر از حال آنها باشند خداوند هر وقت بخواهد آنها را بجزاى اعمالشان خواهد رسانيد چنانچه پيشينيان آنها را بسزاى كردارشان رسانيد بطوريكه اثرى از آثار آنها باقى نماند آيا احساس ميكنى تو اى پيغمبر من و مى‌بينى يكنفر از آنها را يا ميشنوى آواز خفى و صحبتى از آنان كه در ميان باشد نه چنين است بلكه محو و نابود شدند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس مداومت بخواندن سوره مريم نمايد نميرد تا آنكه از جان و مال و اولاد بهره‌مند گردد و در آخرت از ياران حضرت عيسى باشد و بقدر ملك حضرت سليمان باو اجر داده شود اللهم وفقنا بمداومتها و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.

جلد 3 صفحه 497

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ كَم‌ أَهلَكنا قَبلَهُم‌ مِن‌ قَرن‌ٍ هَل‌ تُحِس‌ُّ مِنهُم‌ مِن‌ أَحَدٍ أَو تَسمَع‌ُ لَهُم‌ رِكزاً (98)

جلد 12 - صفحه 497

و چه‌ بسيار هلاك‌ كرديم‌ ‌ما قبل‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌از‌ قرن‌هاي‌ سابقه‌ آيا حس‌ مي‌كني‌ ‌از‌ ‌آنها‌ احدي‌ ‌را‌، ‌ يا ‌ مي‌شنوي‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ صداي‌ ضعيفي‌.

وَ كَم‌ أَهلَكنا قَبلَهُم‌ مِن‌ قَرن‌ٍ قوم‌ نوح‌ و عاد و ثمود و قوم‌ لوط و قوم‌ شعيب‌ و فرعونيان‌ و امثال‌ ‌آنها‌. هَل‌ تُحِس‌ُّ مِنهُم‌ مِن‌ أَحَدٍ ‌به‌ حواس‌ خمسه ظاهره باصره‌ سامعه‌ شامه‌ ذائقه‌ لامسه‌. أَو تَسمَع‌ُ لَهُم‌ رِكزاً ركز صداي‌ خفيفي‌ ‌است‌ ‌که‌ تعبير ‌به‌ ناله‌ مي‌كنيم‌. ‌اينکه‌ مشركين‌ و كفار بترسند ‌از‌ ‌اينکه‌ نوع‌ مشاهده‌ها و دست‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و ظلم‌ و اذيت‌ و خصومت‌ بردارند، لكن‌ هيهات‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ قساوت‌ قلب‌ و سياهي‌ دل‌ و تقليد ‌از‌ آباء و عناد و عصبيت‌ اينها هدايت‌ شوند، بلكه‌ ‌در‌ قرآن‌ مي‌فرمايد:

وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ القُرآن‌ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِين‌َ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً اسراء ‌آيه‌ 84‌-‌ وَ لا يَزِيدُ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ إِلّا مَقتاً وَ لا يَزِيدُ‌-‌ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ إِلّا خَساراً فاطر ‌آيه‌ 37.

‌هذا‌ آخر ‌ما اردنا ‌في‌ تفسير ‌سورة‌ مريم‌ و الحمد للّه‌ رب‌ العالمين‌ و صلّي‌ اللّه‌ ‌علي‌ محمّد و اله‌ الطاهرين‌ المعصومين‌ و يتلوه‌ ‌ان‌ شاء اللّه‌ المجلد التاسع‌ ‌من‌ ابتداء ‌سورة‌ طه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 98)- آخرین آیه به عنوان دلداری به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان- مخصوصا با توجه به این نکته که این سوره در مکه نازل شده و در آن روز مسلمانان سخت تحت فشار بودند- و نیز به عنوان تهدید و هشدار به همه دشمنان عنود و لجوج می‌گوید: «و چه بسیار اقوام بی‌ایمان و گنهکاری که قبل از اینها هلاک و نابود کردیم (آن چنان محو و نابود شدند که اثری از آنها باقی نماند) آیا تو ای پیامبر! احدی از آنها را احساس می‌کنی؟ یا کمترین صدایی از آنان می‌شنوی»؟ (وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزاً).

یعنی این اقوام ستمگر و دشمنان سر سخت حق و حقیقت آن چنان در هم کوبیده شدند که حتی صدای آهسته‌ای از آنان به گوش نمی‌رسد.

«پایان سوره مریم»

ج3، ص109

سوره طه [20]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و 135 آیه است

محتوای سوره: ]

این سوره نیز همانند سایر سوره‌های «مکّی» بیشتر سخن از «مبدأ» و «معاد» می‌گوید.

بخش اول: اشاره کوتاهی به عظمت قرآن و بخشی از صفات جلال و جمال پروردگار است.

و در بخش دوم: که بیش از هشتاد آیه را در بر می‌گیرد از داستان موسی (ع) سخن می‌گوید.

در سومین بخش: در باره معاد و قسمتی از خصوصیات رستاخیز سخن می‌گوید.

در بخش چهارم: سخن از قرآن و عظمت آن است.

و در بخش پنجم: سر گذشت آدم و حوّا را در بهشت و سپس ماجرای وسوسه ابلیس و سر انجام هبوط آنها را در زمین، توصیف می‌کند.

و بالاخره در آخرین قسمت، نصیحت و اندرزهای بیدار کننده‌ای، برای همه مؤمنان بیان می‌دارد.

فضیلت تلاوت سوره: ]

در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم: «تلاوت سوره طه را ترک نکنید چرا که خدا آن را دوست می‌دارد و دوست می‌دارد کسانی را که آن را تلاوت کنند، هر کس تلاوت آن را ادامه دهد خداوند در روز قیامت نامه اعمالش را به دست راستش می‌سپارد، و بدون حساب به بهشت می‌رود، و در

ج3، ص110

آخرت آنقدر پاداش به او می‌دهد که راضی شود».

البته منظور تلاوتی است که مقدمه اندیشه باشد اندیشه‌ای که آثارش در تمام اعمال و گفتار انسان متجلّی شود.

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع