آیه 70 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا

مشاهده آیه در سوره


<<69 آیه 70 سوره نساء 71>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

این فضل و بخشش از سوی خداست، و علم (ازلی) خدا کفایت کند.

این [رفاقت با آنان] بخشش و فضلی از سوی خداست، و [در استحقاق این کرامت و فضل] کافی است که خدا [به نیّات و اعمال مطیعان] داناست.

اين تفضّل از جانب خداست، و خدا بس داناست.

اين فضيلتى است از جانب خدا و بسنده است خداى دانا.

این موهبتی از ناحیه خداست. و کافی است که او، (از حالِ بندگان، و نیّات و اعمالشان) آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

That is the grace of Allah, and Allah suffices as knower [of His creatures].

This is grace from Allah, and sufficient is Allah as the Knower.

That is bounty from Allah, and Allah sufficeth as Knower.

Such is the bounty from Allah: And sufficient is it that Allah knoweth all.

معانی کلمات آیه

«ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ»: ذلِکَ مبتدا، و فَضْل عطف بیان، و مِنَ اللهِ خبر است. یا این که فَضْل خبر اوّل و مِنَ اللهِ خبر دوم است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً «69»

و هر كس كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، پس آنان (در قيامت) با كسانى همدم خواهند بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان و اينان چه همدم‌هاى خوبى هستند.

ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً «70»

اين همه تفضّل از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن بس است.

نکته ها

در سوره‌ى حمد در كنار صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» آمده بود، و اين بار دوم است كه در كنار آيه‌ى صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» مطرح است. گويا غير از انبيا

جلد 2 - صفحه 102

و شهدا و صدّيقان و صالحان، ديگران بيراهه مى‌روند و راه مسقيم، منحصراً راه يكى از اين چهار گروه است.

در روايات، بهترين نمونه‌ى صدّيقان، امامان معصوم عليهم السلام و صدّيقه، فاطمه‌ى زهرا عليها السلام معرّفى شده است. مراد از «شهدا»، يا كشتگان ميدان جهادند، يا گواهان اعمال در قيامت.

همنشينى با انبيا در دنيا براى همه‌ى پيروان واقعى امكان ندارد، بنابراين مراد آيه همنشينى در آخرت است.

پیام ها

1- قرار گرفتن در راه انبيا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمى‌آيد. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ‌ ...»

2- رفيق خوب، انبيا، شهدا، صدّيقان و صالحانند. رفقاى دنيايى را هم بايد با همين خصلتها گزينش كرد. «حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»

3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحيد، منافاتى ندارد. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»

4- پاداش اطاعت از پيامبر، همجوارى با همه‌ى انبياست. چون همه يك نورند و يك هدف دارند و اطاعت از يكى، همراه شدن با همه است. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌ ... مَعَ‌ ... النَّبِيِّينَ‌»

5- آگاه بودن خدا، بهترين عامل تشويق براى انجام وظيفه است. «بِاللَّهِ عَلِيماً»

6- مقام نبوّت از مقام صدّيقين و شهدا و صالحين بالاتر است (چون نام انبيا قبل از آنها برده شده است). «مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ ...»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)

ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ‌: آن اجر عظيم مطيعان، و مزيد هدايت و مرافقت با منعم عليهم، محض كرامت و فضل است از جانب خدا. يا لطف و هدايت كه موجب افعالى است كه مستحق مرافقت با جماعت منعمين است. يا فضل‌

«1» تفسير عياشى، جلد 1، صفحه 256، حديث 190.

«2» منهج الصادقين، جلد 3، صفحات 66- 67.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 500

منعم عليهم و مزيت ايشان از فضل خداست. يا آن مرافقت، فضلى است عظيم، در حالتى كه از حق تعالى صادر شده. وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً: و كافى است به ثواب و عقاب خدا، علم او سبحانه به جزاى كسى كه اطاعت يا معصيت نمايد. يا عالم است به مقادير فضل و استحقاق اهل آن. يا عالم است به جميع عصات و منافقين و به كسى كه صلاحيت مرافقت اين جماعت دارد، و به كسى كه صالح و قابل مرافقت ايشان نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)

ترجمه‌

اين فضل از خداست و كافى است خدا كه دانا باشد.

تفسير

كسيكه اطاعت خدا و رسول را نمايد استحقاق ثواب پيدا ميكند باين معنى كه سزاوار ميشود بر خداوند كه اجر او را بحسب قدر و ميزان عملش باو عنايت فرمايد نه آنكه حقى از او بر خداوند ثابت ميگردد زيرا هر چه بنده بجا آورد شكر نعمت و اداء وظيفه عبوديت است پس ثواب اگر چه باستحقاق هم باشد از خداوند تفضل است علاوه آنكه نعيم اخروى هر قدر باشد زائد بر ميزان استحقاق است چون ابدى است چگونه ميتوان اجر غير متناهى را قياس نمود با عمل متناهى آنهم بهشت با آنهمه نعمت‌هاى گوناگون كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بقلب بشرى خطور

جلد 2 صفحه 80

كرده آنهم با چنين رفقا پس هر چه هست فضل است از خداوند و او ميداند مقدار فضل خود و ميزان استحقاق بندگانرا و كافى است علم او براى علم ما كه بميزان استحقاق و لياقت خودمان مورد فضل الهى خواهيم گرديد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً (70)

‌اينکه‌ حشر ‌با‌ ‌اينکه‌ طوائف‌ فضلي‌ ‌است‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ و كافي‌ ‌است‌ خداوند علم‌ ‌او‌ بتمام‌ جهات‌.

ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ تمام‌ مثوبات‌ و فيوضات‌ و نعم‌ الهي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ تفضل‌ ‌است‌ و شيئي‌ ‌از‌ روي‌ استحقاق‌ نيست‌

(‌کل‌ نعمك‌ ابتداء)

زيرا بنده‌ ‌هر‌ چه‌ ايمانش‌ بالا رود و اخلاقش‌ حميده‌ گردد و عبادات‌ و اعمالش‌ نيك‌ شود بوظيفه‌ بنده‌گي‌ كوتاهي‌ ‌شده‌ جايي‌ ‌که‌ مثل‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بگويد

(‌ما عرفناك‌ حق‌ معرفتك‌ و ‌ما عبدناك‌ حق‌ عبادتك‌)

ديگر ‌غير‌ ‌او‌ چه‌ بگويد بعلاوه‌ تمام‌ خوبيها بتوفيق‌ خداوند و اعانت‌ ‌او‌ ‌است‌ ما أَصابَك‌َ مِن‌ حَسَنَةٍ فَمِن‌َ اللّه‌ِ نساء ‌آيه‌ 79.

وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً علم‌ الهي‌ بافعال‌ عباد و خوب‌ و بد ‌آنها‌ و مقدار قابليت‌ تفضل‌ و استحقاق‌ عقوبت‌ ‌هر‌ يك‌ كافيست‌ احتياج‌ بشاهد و بينه‌ و حساب‌ و ميزان‌ و نامه‌ عمل‌ و سؤال‌ و جواب‌ نيست‌ و ‌اينکه‌ امور ‌در‌ قيامت‌ ‌براي‌ اقامه‌ حجت‌ ‌است‌ و بسته‌ شدن‌ راه‌ عذر و انكار.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 70)

برای بیان اهمیت این امتیاز بزرگ (همنشینی با برگزیدگان) میفرماید: «این موهبتی از ناحیه خداست، و کافی است که خدا از حال بندگان و نیات و شایستگیهای آنها) آگاه است» (ذلِکَ الفَضلُ مِنَ اللّهِ وَ کفی بِاللّهِ عَلِیماً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع