آیه 65 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۗ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<64 آیه 65 سوره غافر 66>>
سوره : سوره غافر (40)
جزء : 24
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

او خدای زنده ابد است، جز او هیچ خدایی نیست، پس تنها او را بخوانید و به اخلاص در دین بنده او باشید، که ستایش و سپاس مخصوص خدای یکتا آفریدگار عالمیان است.

اوست زنده [بی زوال]، هیچ معبودی جز او نیست، پس او را در حالی که ایمان و عبادت را برای او [از هر گونه شرکی] خالص می کنید، بپرستید. همه ستایش ها ویژه خدا پروردگار جهانیان است.

اوست [همان‌] زنده‌اى كه خدايى جز او نيست. پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بى‌آلايش گردانيده‌ايد بخوانيد. سپاس‌[ها همه‌] ويژه خدا پروردگار جهانيان است.

او زنده است. خدايى جز او نيست. او را بخوانيد در حالى كه دين او را به اخلاص پذيرفته باشيد، كه ستايش از آن خدايى است كه پروردگار جهانيان است.

زنده (واقعی) اوست؛ معبودی جز او نیست؛ پس او را بخوانید در حالی که دین خود را برای او خالص کرده‌اید! ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He is the Living One, there is no god except Him. So supplicate Him, putting exclusive faith in Him. All praise belongs to Allah, Lord of all the worlds.

He is the Living, there is no god but He, therefore call on Him, being sincere to Him in obedience; (all) praise is due to Allah, the Lord of the worlds.

He is the Living One. There is no Allah save Him. So pray unto Him, making religion pure for Him (only). Praise be to Allah, the Lord of the Worlds!

He is the Living (One): There is no god but He: Call upon Him, giving Him sincere devotion. Praise be to Allah, Lord of the Worlds!

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «65»

اوست زنده‌اى كه جز او معبودى نيست، پس او را در حالى كه دين را براى او خالص نموده‌ايد بخوانيد. سپاس براى خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.

پیام ها

1- حياتِ واقعى از آنِ خداست. «هُوَ الْحَيُّ» (حيات ديگران، محدود و فانى و وابسته است).

2- اول شناخت و معرفت سپس دعا و پرستش. فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ‌ ... رَزَقَكُمْ‌ ... هُوَ الْحَيُ‌ ...

لا إِلهَ إِلَّا هُوَ ... فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ‌

3- معبود بايد زنده باشد. «هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»

4- اگر جز او معبودى نيست، پس تنها او را پرستش كنيم. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ»

5- از آداب دعا ستايش پروردگار است. فَادْعُوهُ‌ ... الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ ...

جلد 8 - صفحه 286

6- ميان دعا و ربوبيّت، رابطه‌ى تنگاتنگ است. فَادْعُوهُ‌ ... رَبِّ الْعالَمِينَ‌

7- ربوبيّت خداوند سبب ستايش اوست. ( «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»

8- هستى رو به كمال است. «رَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (65)

هُوَ الْحَيُ‌: او است زنده، يعنى منفرد به حيات ذاتيه نه غير او، لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: نيست هيچ معبودى سزاوار پرستش و ستايش مگر ذات يگانه او. تكرار كلمه توحيد به جهت مبالغه است در اقرار بندگان به يگانگى او. فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ‌:

پس بخوانيد او را در حالتى كه خالص كنندگان باشيد، لَهُ الدِّينَ‌: براى او دين خود را از شرك يا طاعت را از ريا و آنچه منافات با خلوص است.

تنبيه:

اخلاص عبارت است از آنكه قصد قربت مجرد باشد از جميع شوائب، و مخاطره آن بسيار است.

عيون اخبار- ابن بابويه- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام: قال الدنيا كلها جهل الا مواضع العلم و العلم كله حجة الا ما عمل به و العمل كله رياء الا ما كان مخلصا و الاخلاص على خطر حتى ينظر العبد بما يختم له. فرمود: دنيا تمام آن جهل است مگر مواضع علم، و علم هم تمامش حجت باشد مگر آنچه عمل شود به آن، و عمل هم تمام آن رياء باشد مگر آنچه را كه خالص باشد، و اخلاص هم بر خطر است تا آنكه نظر كند بنده به آنچه ختم شود كار او.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌: بر اثر اين هدايت عظمى و نعمت كبرى بگوئيد همه: ستايش و سپاس مر خداى را است كه پروردگار عالميان است.

حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: شكر هر نعمتى اگرچه بزرگ باشد اينست كه حمد كنى خداى عزّ و جلّ را «1».

«1» بحار الانوار ج 71 ص 43- 42 روايت 40 بنقل از خصال 1/ 13.

جلد 11 - صفحه 331


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ (61) ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ (62) كَذلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كانُوا بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (63) اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (64) هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (65)

ترجمه‌

خدا است آنكه قرار داد براى شما شب را تا آرام گيريد در آن و روز را بينا كننده همانا خدا هر آينه صاحب تفضّل است بر مردم ولى بيشتر مردم شكر نميكنند

آنكس خدا است پروردگار شما آفريننده هر چيز نيست خدائى مگر او پس بكجا برگردانده مى‌شويد

همچنين برگردانده مى‌شوند آنانكه بودند چنانكه آيت‌هاى خدا را انكار مينمودند

خدا است آنكه قرار داد براى شما زمين را قرارگاه و آسمان را بناى بلندى و مصوّر نمود شما را پس نيكو كرد صورت‌هاى شما را و روزى داد شما را از پاكيزه‌ها آنكس خداى شما است پروردگار شما پس برتر و بالاتر است خدا پروردگار جهانيان‌

او است زنده نيست خدائى جز او پس بخوانيد او را با آنكه خالص كنندگان باشيد براى او دين را ستايش مر خدايرا است كه پروردگار جهانيان است.

تفسير

خداوند متعال شب را تاريك قرار داده براى آنكه بندگان در آن از كار بركنار شده آرام گيرند و آسايش نمايند و روز را روشن فرموده كه مردم بوسيله آن بينا شوند و حوائج خودشان را بسهولت انجام دهند و از ديدن جمال عالم بهره‌مند گردند اگر هميشه شب بود يا هميشه روز بود مفاسد زيادى داشت و مصالحى از دست ميرفت خداوند براى تفضّل بر بندگان آن دو را آفريده ولى بيشتر مردم متوجه نعمت‌هاى خدا نيستند و حكمت‌هاى آن را نميدانند و شكر گزارى نميكنند اين چنين خداوند قادر داراى فضل و احسانى پروردگار شما و آفريننده هر موجودى است خدائى جز او نيست پس چگونه شما از حق و حقيقت برگردانده مى‌شويد و بباطل رو ميآوريد پيشينيان شما هم كه از حق بباطل برگردانده ميشدند براى انكار دلائل توحيد همين طور بودند كه رؤساء و بزرگانشان باغراض شخصى آنها را گمراه نموده بودند خداوند زمين را قرارگاه شما قرار داد و آسمان را مانند سقف مرتفعى مبنى بر بالاى سر شما نمود و شما را در ارحام مادران مصوّر و نقش‌بندى فرمود و مزيّت داد شما را بر ساير حيوانات‌

جلد 4 صفحه 537

بزيبائى نقش صورت و استقامت قامت و قابليّت علم و صنعت كه با دست خود تمام ارزاق پاكيزه و لذيذ و نافع را ميخوريد و بميل خودتان آنها را باقسام مختلفه طبخ نموده و مناسب بامزاج و ملائم با ذائقه كرده تناول مينمائيد اين چنين خداوندى پروردگار شما است كه برتر و پر خير و بركت است و پروردگار تمام جهانيان است و همه محتاج بتربيت و نگهدارى اويند و در معرض زوال و او زنده و پاينده بذات و صفات خود است نيست خدا و معبود بحقى جز او پس بخوانيد او را بيگانگى و عبادت كنيد او را بدون شركت و دخالت غير و در مقام شكرگزارى بگوئيد الحمد للّه رب العالمين و قمى ره از امام سجاد عليه السّلام روايت نموده است كه هر كس بگويد لا اله الا اللّه بايد بگويد الحمد للّه رب العالمين چنانچه خداوند در اين آيه فرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هُوَ الحَي‌ُّ لا إِله‌َ إِلاّ هُوَ فَادعُوه‌ُ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ الحَمدُ لِلّه‌ِ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ (65)

‌او‌ حي‌ّ ‌است‌، نيست‌ الهي‌ مگر ‌او‌ ‌پس‌ بخوانيد ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ خالص‌ كرده‌ باشيد ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ دين‌ ‌را‌ حمد مختص‌ّ ‌است‌ للّه‌ ‌که‌ پروردگار عالمين‌ ‌است‌.

هُوَ الحَي‌ُّ يكي‌ ‌از‌ صفات‌ ذاتيه الهي‌ ‌که‌ صفات‌ كماليه‌ ميگويند حي‌ ‌است‌ مثل‌ علم‌ و قدرت‌ و عين‌ ذات‌ ‌او‌ ‌است‌ و منتزع‌ ‌از‌ ذات‌ ‌که‌ صرف‌ الوجود ‌است‌ چنانچه‌ مكرر بيان‌ ‌شده‌ صفة زائده‌ نيست‌.

لا إِله‌َ إِلّا هُوَ بيان‌ ‌شده‌ مراتب‌ توحيد.

فَادعُوه‌ُ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ خلوص‌ ‌در‌ دين‌ اينست‌ ‌که‌ معتقد بجميع‌ عقائد حقه‌ ‌باشد‌ و چيزي‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌را‌ منكر نشود و چيزي‌ ‌بر‌ ‌او‌ نيفزايد.

الحَمدُ لِلّه‌ِ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ معناي‌ حمد و فرق‌ ‌بين‌ ‌او‌ و مدح‌ و شكر و وجه‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ‌او‌ ‌در‌ سوره حمد و ساير سور بيان‌ ‌شده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 65)- این آیه مسأله توحید عبودیت را از طریق دیگر تعقیب می‌کند، و آن طریق انحصار حیات به معنی واقعی به خداوند است، می‌فرماید: «اوست زنده واقعی» (هُوَ الْحَیُّ).

چرا که حیاتش از ذات اوست و متکی به غیر نیست، حیاتی است که در آن مرگ راه ندارد و جاودانه است، تنها خداوند چنین است، و همه موجودات زنده غیر از او حیاتی آمیخته به مرگ دارند، و این حیات محدود و موقت را از ذات پاک خداوند می‌گیرند.

روشن است کسی را باید پرستش کرده که زنده است و دارای حیات مطلق، لذا به دنبال آن می‌افزاید: «هیچ معبودی جز او وجود ندارد» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).

«و اکنون که چنین است تنها او را بخوانید، و دین خود را برای او خالص کنید» (فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ).

و هر چه غیر اوست کنار بگذارید که همه فانی می‌شوند.

و آیه را با این جمله پایان می‌دهد: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است» (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ).

این جمله در حقیقت تعلیمی است برای بندگان که خدا را به خاطر نعمتهایی که در آیات قبل اشاره شد، نعمتهایی که تمام وجود انسان را فراگرفته، مخصوصا نعمت حیات و زندگی، حمد و ستایش کنند، و شکر و سپاس گویند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع