جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

کینه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن و تکمیل محتوا به کمک منبع جدید)
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
کینه ورزي و دشمنی، انحرافی روانی، گناهی بزرگ و بیماري مهلکی است که اگر وبال نکبت بار آن گریبان گیر آدمی گردد،
+
'''کینه''' که در زبان عربی از آن با کلمه «حِقد» تعبیر می گردد به معنای بغض دیگری را در دل داشتن و حس انتقام جویی نسبت به اوست. در منابع اسلامی یکی از صفات ناشایست اخلاقی معرفی شده که آرامش شخص را از او می گیرد.
آرامش روح را از بین برده، سلامت روان را دستخوش عوارض خسارتبار خود کرده، روح اخوت و برادري را در معرض فنا و نابودي قرار میدهد. کسی که قلب خود را میدان تاخت و تاز دشمنی قرار داده و نفس خویش را با کینه توزي آمیخته است، مسیر
+
==تعریف کینه==
کمال، باب قرب و زمینه فوز و رستگاري را بر خود مسدود ساخته، خویشتن را همواره در رنج روحی و آزار و ناراحتی درونی قرار داده است. کینه توزي آفتی جانکاه و بیماری بسیار خطرناکی است.
+
در [[لسان العرب]] آمده است: الحِقْدُ: إِمساک العداوة فی القلب والتربص لِفُرْصَتِها<ref>[[لسان العرب]]، ج۳، ص۱۵۴</ref>؛ حقد و کینه ضدش عفو و بخشش است: حقد و کینه، نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.
  
کینه توزی اغلب ناشی از [[حسد]] و حسد هم ناشی از كبر می باشد. و برای رشد و تكامل روحی، سدی محكم و برای ايجاد بيماری قلبی و جسمی، ميكرب و ويروس قوی است.
+
[[ملا محسن فیض کاشانی]] در تعریف کینه می گوید: كينه‌توزى يا حقد آن است كه آدمى در دل از ديگرى سنگينى احساس كند و بغض او را در دل خود جاى دهد و از او نفرت داشته باشد و همين حال را پيوسته ادامه دهد.<ref>فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79</ref>
  
== معنای لغوی کینه ==
+
==کینه‌ در احادیث==
 +
'''دوری مومن از کینه‌ورزی:'''
  
الحِقْدُ: إِمساك العداوة في القلب والتربص لِفُرْصَتِها؛ حقد و كينه ضدش عفو و بخشش است: حقد و كينه، نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.  
+
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مومن کینه نمی ورزد»<ref>فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79</ref> و خود آن حضرت به عنوان کامل ترین نمونه مومن قلبی عاری از کینه داشت و نسبت به همگان مهربان و دلسوز بود به طوری که در سال هشتم هجری، وقتی ‌كه مكه را فتح كرد و بر دشمنان خود چیره شد فرمود: «الیوم یوم المرحمة»؛ امروز، روز گذشت و بخشش است.<ref>واقدی، المغازى، ج‏2، ص822</ref>
== علل کینه ورزی ==
 
  
([[لسان العرب]] ج3 ص154)
+
از امام صادق عليه السلام نقل شده است:
*[[خصومت]]
 
*توقع بیش از حد
 
*فقدان یک فضیلت
 
*[[غیبت]]
 
*جدال و مراء
 
*[[ناسزا گویی]]
 
*لعن ونفرین
 
*[[تمسخر]]
 
  
==كينه از نگاه حضرت علی (ع)==
+
حِقدُ المؤمنِ مَقامُهُ، ثُمَّ يُفارِقُ أخاهُ فلا يَجِدُ علَيهِ شَيئا، و حِقْدُ الكافِرِ دَهْرُهُ؛ كينه مؤمن يك لحظه است و زمانى كه از برادر خود جدا شد، در دل خود كينه اى نسبت به او نگه نمى دارد ؛ اما كينه كافر مادام العمر است.<ref>شیخ عباس قمى، سفينة البحار، ج‏2، ص283</ref>
  
سَبَبُ الْفِتَنِ الْحِقْدُ : سبب فتنه ها كينه است.
+
'''آرامش در پرهیز از کینه:'''
  
شَرُّ ما سَكَنَ الْقَلْبُ الْحِقْدُ : بدترين چيز ساكن در قلب، كينه است.
+
روایات پرهیز از کینه را موجب رسیدن به آرامش معرفی نموده اند. امام علی علیه السلام می فرماید: کسی که کینه را از خودش طرد کند، قلبش و عقلش را در راحتی قرار داده است.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹</ref> و امام عسكرى عليه السلام فرمودند: كم آسايش ترين مردم، كينه توز است.<ref>میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه</ref>
  
طَهِّرُوا قُلُوبَكُمْ مِن الْحِقْدِ فإِنَّهُ داءٌ مُوبِئٌ : قلب هايتان را از كينه پاك كنيد، چون كينه بيماری دردناكی است.
+
'''کینه سبب بروز فتنه ها:'''
  
مَنْ اَطْرَحَ الْحِقْدَ اْسْتَراحَ قَلْبَهُ وَ لُبَّهُ : كسی كه كينه را از خودش طرد كند، قلبش و عقلش را در راحتی قرار داده است.
+
در روایتی از امام علی علیه السلام، سبب [[فتنه]] ها، کینه دانسته شده است.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹</ref> و آن حضرت فرموده است: با بر كندن شر از سينه خود، آن را از سينه ديگران درو كن.<ref>میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه</ref>
  
ثَلاثٌ لا يَهْنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عِيشٌ الْحِقْدُ والْحَسَدُ و سُوءُ الْخُلْقِ : سه چيز است كه دارنده آن، زندگی لذت بخش نخواهد داشت، و آن سه چيز كينه، [[حسد]] و بدخلقی است. ([[غررالحكم]]، ص299)
+
'''سرزنش کردن کینه می آورد:'''
  
== منابع ==
+
امام على عليه السلام فرمودند: برادرت را با همان خصوصياتى كه دارد تحمّل كن و زياد سرزنش نكن ؛ زيرا اين كار كينه مى آورد.<ref>ابن شعبه حرانى، تحف العقول، 1404ق، ص84</ref>
 +
==راهکارهای درمان کینه توزی==
 +
# تفکر در این‌که کینه و عداوت، در دنیا ثمره ای جز اندوه و غم و ألم ندارد. آتشی است که به غیر از دود کدورت از آن بر نمی خیزد. و در آخرت، انسان را به عذاب الیم دچار می‌کند. شخص توجه داشته باشد که کینه علاوه بر این‌که خود گناهی بزرگ است موجب گناهان دیگری نیز می‌شود مثل حسادت، سرزنش و توبیخ کردن افراد، غیبت و تهمت، خیانت و تحقیر آزردن و... که همه موجب ضررهای فراوان دینوی و اخروی می‌شوند.
 +
# انسان سعی کند که با آن شخص که عداوت و کینه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد. در قضای حوائج او دو چندان تلاش نماید. در مجامع و محافل، نیکی های او را اظهار نماید. این کار را پیوسته انجام دهد تا نفس‌اش رام شود و آثار عداوت از دل او برطرف شود.<ref>نراقي، احمد، معراج السعادة، ص201</ref>
 +
# و دیگر این‌که در فضیلت عفو و گذشت، تفکر نماید. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «ببخشید، که بخشش جز عزّت بر بنده نمی‌افزاید، پس همدیگر را ببخشید تا خدا عزتتان دهد.»<ref>عبدالله شبر، اخلاق شبرّ، ناشر هجرت، چاپ دوم، 1377، ص253-254.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق / 1363ش.
 +
*ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر، چاپ سوم، 1414 ق.
 +
*تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366 ش.
 +
*شبر، سید عبدالله، اخلاق شبرّ، هجرت، چاپ دوم، 1377ش.
 +
*شیخ عباس قمى، سفينة البحار، قم، اسوه، چاپ اول، 1414 ق.
 +
*فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الحقائق في محاسن الأخلاق، قم، دار الکتاب الإسلامي، 1423 ق.
 +
*نراقي، احمد، معراج السعاده، ناشر كشف الغطاء، چاپ اول، 1382ش.
 +
*واقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409/1989.
  
*فرهنگ صفات(بایدها و نبایدهای اخلاقی)، عباس اسماعیلی یزدی.
 
*پایگاه اندیشه قم.
 
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۹

کینه که در زبان عربی از آن با کلمه «حِقد» تعبیر می گردد به معنای بغض دیگری را در دل داشتن و حس انتقام جویی نسبت به اوست. در منابع اسلامی یکی از صفات ناشایست اخلاقی معرفی شده که آرامش شخص را از او می گیرد.

تعریف کینه

در لسان العرب آمده است: الحِقْدُ: إِمساک العداوة فی القلب والتربص لِفُرْصَتِها[۱]؛ حقد و کینه ضدش عفو و بخشش است: حقد و کینه، نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.

ملا محسن فیض کاشانی در تعریف کینه می گوید: كينه‌توزى يا حقد آن است كه آدمى در دل از ديگرى سنگينى احساس كند و بغض او را در دل خود جاى دهد و از او نفرت داشته باشد و همين حال را پيوسته ادامه دهد.[۲]

کینه‌ در احادیث

دوری مومن از کینه‌ورزی:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مومن کینه نمی ورزد»[۳] و خود آن حضرت به عنوان کامل ترین نمونه مومن قلبی عاری از کینه داشت و نسبت به همگان مهربان و دلسوز بود به طوری که در سال هشتم هجری، وقتی ‌كه مكه را فتح كرد و بر دشمنان خود چیره شد فرمود: «الیوم یوم المرحمة»؛ امروز، روز گذشت و بخشش است.[۴]

از امام صادق عليه السلام نقل شده است:

حِقدُ المؤمنِ مَقامُهُ، ثُمَّ يُفارِقُ أخاهُ فلا يَجِدُ علَيهِ شَيئا، و حِقْدُ الكافِرِ دَهْرُهُ؛ كينه مؤمن يك لحظه است و زمانى كه از برادر خود جدا شد، در دل خود كينه اى نسبت به او نگه نمى دارد ؛ اما كينه كافر مادام العمر است.[۵]

آرامش در پرهیز از کینه:

روایات پرهیز از کینه را موجب رسیدن به آرامش معرفی نموده اند. امام علی علیه السلام می فرماید: کسی که کینه را از خودش طرد کند، قلبش و عقلش را در راحتی قرار داده است.[۶] و امام عسكرى عليه السلام فرمودند: كم آسايش ترين مردم، كينه توز است.[۷]

کینه سبب بروز فتنه ها:

در روایتی از امام علی علیه السلام، سبب فتنه ها، کینه دانسته شده است.[۸] و آن حضرت فرموده است: با بر كندن شر از سينه خود، آن را از سينه ديگران درو كن.[۹]

سرزنش کردن کینه می آورد:

امام على عليه السلام فرمودند: برادرت را با همان خصوصياتى كه دارد تحمّل كن و زياد سرزنش نكن ؛ زيرا اين كار كينه مى آورد.[۱۰]

راهکارهای درمان کینه توزی

  1. تفکر در این‌که کینه و عداوت، در دنیا ثمره ای جز اندوه و غم و ألم ندارد. آتشی است که به غیر از دود کدورت از آن بر نمی خیزد. و در آخرت، انسان را به عذاب الیم دچار می‌کند. شخص توجه داشته باشد که کینه علاوه بر این‌که خود گناهی بزرگ است موجب گناهان دیگری نیز می‌شود مثل حسادت، سرزنش و توبیخ کردن افراد، غیبت و تهمت، خیانت و تحقیر آزردن و... که همه موجب ضررهای فراوان دینوی و اخروی می‌شوند.
  2. انسان سعی کند که با آن شخص که عداوت و کینه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد. در قضای حوائج او دو چندان تلاش نماید. در مجامع و محافل، نیکی های او را اظهار نماید. این کار را پیوسته انجام دهد تا نفس‌اش رام شود و آثار عداوت از دل او برطرف شود.[۱۱]
  3. و دیگر این‌که در فضیلت عفو و گذشت، تفکر نماید. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «ببخشید، که بخشش جز عزّت بر بنده نمی‌افزاید، پس همدیگر را ببخشید تا خدا عزتتان دهد.»[۱۲]

پانویس

  1. لسان العرب، ج۳، ص۱۵۴
  2. فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
  3. فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
  4. واقدی، المغازى، ج‏2، ص822
  5. شیخ عباس قمى، سفينة البحار، ج‏2، ص283
  6. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
  7. میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه
  8. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
  9. میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه
  10. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، 1404ق، ص84
  11. نراقي، احمد، معراج السعادة، ص201
  12. عبدالله شبر، اخلاق شبرّ، ناشر هجرت، چاپ دوم، 1377، ص253-254.

منابع

  • ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق / 1363ش.
  • ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر، چاپ سوم، 1414 ق.
  • تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366 ش.
  • شبر، سید عبدالله، اخلاق شبرّ، هجرت، چاپ دوم، 1377ش.
  • شیخ عباس قمى، سفينة البحار، قم، اسوه، چاپ اول، 1414 ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الحقائق في محاسن الأخلاق، قم، دار الکتاب الإسلامي، 1423 ق.
  • نراقي، احمد، معراج السعاده، ناشر كشف الغطاء، چاپ اول، 1382ش.
  • واقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409/1989.