میر محمدصالح خاتون آبادی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مير محمدصالح خاتون آبادى(1058ق ـ 1126ق)؛ فقيه، محدّث و عالم امامى قرن دوازدهم.

ولادت و خانواده مير محمد صالح خاتون آبادي

میر محمدصالح به سال 1058 به دنیا آمد.[۱] اما در کتاب‌های شرح حال، نکته‌ای درباره زادگاه و محل رشد و بالیدن او ذکر نشده است؛ هر چند می‌‌توان حدس زد که او بیشتر عمرش را در اصفهان سپری کرده است؛ زیرا مدت سی سال در خدمت علامه مجلسی بوده[۲] و بیست سال نزد محقق خوانساری شاگردی کرده و سال‌های آخر عمرش، شیخ الاسلام اصفهان گردیده است.

پدر محمدصالح، میر عبدالواسع نام داشت. سال تولدش در منابع ذکر نشده است؛ اما از آن جا که در وقایع السنین والأعوام وفاتش در 73 سالگی و 1098 هـ.ق ذکر شده،[۳] می‌‌توان گفت ولادت او به سال 1025 هـ.ق رخ داده است.

استادان مير محمد صالح خاتون آبادي

شخصیت فرهیخته و دانای این نوشتار، سه استاد بزرگ داشته است و این سه، همه ارباب دانش و بینش و از اعلام وادی معنویت و فضیلت بوده‌اند. آنان عبارتند از:[۴]

  1. علامه محمدباقر مجلسی (1037ـ1111 هـ.ق)
  2. ملا میرزا محمد بن حسین شیروانی (1098ـ1023 هـ.ق)
  3. محقق خوانساری (آقا حسین بن جمال‌الدین محمد 1016ـ1098 هـ.ق).[۵]

گرایش علمی‌‌ مير محمد صالح خاتون آبادي

میر محمدصالح، گویا در اوایل تحصیل شوق فراوانی به علوم عقلی و فلسفی داشته است؛ چنان که خود هنگام شرح حال استادش علامه مجلسی، می‌‌گوید: «در اوایل حال، این قاصر حریص بودم بر تحصیل علوم عقلی و اوقات خود را صرف کتب حکمت می‌‌نمودم».

استادان وی در این عرصه، ملا میرزا محمد شیروانی و محقق خوانساری بوده‌اند. (در بخش استادان، کلام میر محمدصالح در این باره نقل شده است.) تا این که در سفر خود به بیت الله الحرام، به سبب آشنایی با علامه مجلسی و تشویق او، از حکمت و علوم عقلی صرفنظر می‌‌کند و به طور ویژه به دانش حدیث اهتمام می‌‌ورزد، به طوری که در آثارش هیچ ردی از فلسفه و منطق دیده نمی‌‌شود. (چنان که موضوع آثار او حاکی از این امر است.) البته ممکن است علاوه بر تشویق‌های علامه، وضعیت علمی ‌‌آن زمان نیز در رغبت او به حدیث تأثیر داشته است؛ زیرا چنان که خواهد آمد یکی از ویژگی‌های عصر میر محمدصالح، حدیث‌گرایی رونق دانش حدیث بوده است.

در این میان، برخی آثار میر محمدصالح مانند «التهلیلیه»، «شرح من لایحضره الفقیه»، «رساله هلالیه»، نشان می‌‌دهد که وی فقیهی صاحب نظر و مجتهد بوده است؛ اما از مباحث تفسیری، کلامی، حدیثی و اخلاقی غفلت نورزیده و آثاری را در این زمینه‌ها به یادگار گذاشته است. با این همه، از عناوین کتاب‌های وی این نکته بدست می‌‌آید که به احتمال زیاد وی در این تألیفات، رویکردی حدیثی داشته است.

از پاره‌ای قراین و نکات که درباره میر محمدصالح نقل شده، معلوم می‌‌شود که او از لحاظ علمی ‌‌مورد اعتماد و عنایت علامه مجلسی بوده است، به طوری که حکایت شده علامه مجلسی پیش از تألیف «زادالمعاد»، مردم را به کتاب «ذریعه النجاح» میر محمدصالح ارجاع می‌‌داده است،[۶] همچنان که او به اشاره علامه، «شرح استبصار» را تصنیف و «شرح کافی» را تکمیل کرده است.[۷]

یکی از نوادگان علامه در یکی از آثارش گفته است: «هرگاه معنی حدیثی از مجلد شانزدهم بحارالانوار بر تو مشتبه شد، به کتاب‌های روادع النفوس، تقویم المؤمنین و انوار المشرقیه (از تألیفات میر محمدصالح) مراجعه کن».[۸]

حاصل کلام آن که میر محمدصالح در فقه و حدیث تبحر داشته و تألیفات او عمدتاً بر اساس این دو محور بوده است.

علمای معاصر میر محمدصالح

میر محمدصالح در زمان حیات خویش، با عالمان برجسته‌ای هم عصر بود. در این جا به اختصار، به ذکر نام برخی از آنان بسنده می‌‌کنیم:

  1. محمد بن حر عاملی (1033ـ1104 هـ.ق)
  2. امیر محمدباقر مدرس
  3. آقا جمال خوانساری
  4. شیخ جعفر قاضی (حویزه‌ای کمره‌ای)
  5. میرزا عبدالله افندی
  6. سید نعمت‌الله جزایری
  7. ملا محسن فیض کاشانی

جایگاه علمی‌‌ و اجتماعی

درباره جایگاه علمی‌‌ و اجتماعی خاندان میر محمدصالح باید به صراحت اعتراف کرد که در بیشتر ـ یا همه ـ آثار شرح‌حال‌نگاری، به طور مشروح، مطلبی نیامده است؛ اما از مناصبی که میر محمدصالح و برخی از اعقابش داشته‌اند، این مطلب به خوبی استفاده می‌‌شود که آنان حضوری فعال و تأثیرگذار در عرصه دانش و اندیشه و امور اجتماعی داشته و مقبول عام و خاص بوده‌اند.

برای پی بردن به جایگاه اجتماعی و علمی ‌‌این خاندان، لازم است علاوه بر توجه به وظایف کسانی که به امامت جمعه و شیخ الاسلامی‌‌ منصوب می‌‌شده‌اند، به این نکته نیز عنایت شود که این دو منصب از میان ده‌ها عالم هر زمان به افرادی با شرایط علمی‌‌ و مقبولیت خاص اعطا می‌‌شده است.

امامت جمعه، منصبی بود که در هر عصر برای شهرهای مهم از سوی حاکم به یکی از عالمان معروف اصفهان داده می‌‌شد. در اصفهان معمولاً امام جمعه در هر زمان، نماز جمعه را در مسجد قدیم برگزار می‌‌کرد.

شیخ الاسلام، منصب عالی روحانی بود که به یکی از بهترین عالمان روحانی داده می‌‌شد و او به دعاوی شرعی، امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر امور حسبی و امور عالی روحانیون[۹] و نظارت بر تمام طلاق‌های رسمی، مدیریت اموال یتیم و افراد غایب می‌‌پرداخت. به علاوه، اجازه اعمال دینی نیز از طریق دفتر شیخ الاسلام صادر می‌‌شد.

اهمیت این منصب از زمان سلطان سلیمان اول به اوج خود رسید.[۱۰] شیخ الاسلام می‌‌توانست مشروعیت و صلاحیت شخص سلطان را زیر سوال ببرد و در امور داخلی دخالت کند. حدود احکام و فرامین با مشورت وی انجام می‌‌شد. شیخ الاسلام شهرهای دیگر، زیر نظر شیخ الاسلام اصفهان انجام وظیفه می‌‌کرد و عزل و نصب صاحبان این منصب در دیگر شهرها، با تأیید و تصویب و نظر شیخ الاسلام اصفهان بود.[۱۱]

اولین شیخ الاسلام و امام جمعه اصفهان در عهد صفوی، شیخ بهایی است و پس از او حکیم و فقیه میر محمدباقر داماد؛ تا این که این امر به ملا محمدتقی مجلسی تفویض گردید. پس از درگذشت او، این مناصب به فرزندش علامه محمدباقر مجلسی تفویض گردید. با رحلت علامه، با وجود اعیان و معاریف بزرگ اصفهان، امامت جمعه و ریاست دینی و شیخ الاسلامی، به میر محمدصالح، داماد علامه مجلسی و سپس به میر محمدحسین واگذار شد. پس از او دو شخص دیگر از غیر این خاندان، امام جمعه گردیدند؛ اما دوباره این مسئولیت به اعقاب میر محمدصالح بازگشت ابتدا به میر محمدمهدی (متوفی 1183 هـ.ق) فرزند بزرگ میر محمدحسین خاتون‌آبادی، پس از او به میر عبدالباقی، فرزند دیگر میر محمدحسین، و پس از او به میر محمدحسین، فرزند میر عبدالباقی.

تا سال 1348 هـ.ق همچنان این سمت بر عهده این خاندان بود. از این پس تا بیست سال، اصفهان امام جمعه نداشت؛ تا این که در سال 1368 هـ.ق، میر محمدمهدی سلطان الادبا به امامت جمعه اصفهان منصوب شد. وی آخرین امام جمعه از این سلسله است گفتنی است که امام جمعه‌های تهران نیز از اولاد میر محمدمهدی، فرزند میر محمدحسین، فرزند میر محمدصالح خاتون‌آبادی بوده‌اند.[۱۲]

خاتون آبادى پس از درگذشت مجلسى، با وجود عالمان بزرگى مانند فاضل هندى(متوفى 1137ق) و آقا جمال الدين خوانسارى(متوفى 1122ق)، امام جمعه و سرپرست حوزه علمى اصفهان شد و پس از وفات جعفر بن عبداللّه كَمَرِه اى(شيخ الاسلام اصفهان) در 1115ق، شيخ الاسلام شهر شد.

پس از مدتى مناسبات او با شاه سلطان حسين(حك : 1105ـ1135ق)، كه از ابتدا نيز رغبت چندانى به انتصاب او در اين سِمَت نداشت، تيره گشت و در ربيع الآخر 1124ق عزل شد ولى بار ديگر در 1125ق، با وساطت مريم بيگم عمه شاه، به اين سمت منصوب شد.[۱۳]

تألیفات مير محمد صالح خاتون آبادي

میر محمدصالح خاتون‌آبادی، آثار گوناگونی را در موضوعات مختلف تألیف کرد که نام برخی از آن‌ها در کتابخانه‌های خطی دیده می‌‌شود. این آثار عبارتند از:

  1. آداب سنیه
  2. حدائق المقرّبین[۱۴]
  3. ذریعه النجاح فی اعمال السنه
  4. اصول العقائد[۱۵]
  5. اسرار الصلوه[۱۶]
  6. اسماء من استبصر من العلماء و رجع الی الطریقه الاثنی عشریه
  7. الانوار المشرقه[۱۷]
  8. الایمان والکفر[۱۸]
  9. اثبات عصمه الأئمه[۱۹]
  10. احوال الملائکه[۲۰]
  11. تفسیر سوره حمد[۲۱]
  12. تفسیر سوره اخلاص؛[۲۲]
  13. التهلیله
  14. تکمله مرآه العقول[۲۳]
  15. الحدیقه السلیمانیه؛[۲۴]
  16. روادع النفوس فی الاخلاق والمواعظ
  17. شرح من لایحضره الفقیه؛[۲۵]
  18. کتاب المزار[۲۶]
  19. النجم الثاقب فی اثبات الواجب[۲۷]
  20. الهدایه فی حکم اثبات رؤیه الهلال بحکم الحاکم[۲۸]
  21. رساله‌ای در هلال.[۲۹]

وی گذشته از تألیفات مذکور، آثار دیگری نیز داشته است که از ذکر آن‌ها پرهیز شد.[۳۰]

غروب مير محمد صالح خاتون آبادي

ستاره پرفروغ خاندان خاتون‌آبادی، پس از سال‌ها روشنی بخشیدن، سرانجام در سال 1126 هـ.ق غروب کرد. بنابر قولی پیکرش در نجف اشرف دفن شد.[۳۱] در «اعیان الشیعه»[۳۲] و مواضع متعددی از کتاب الذریعه و برخی کتاب‌های دیگر، سال وفات میر محمدصالح 1116 هـ.ق ذکر شده است؛ اما با توجه به نکات ذیل، قطعاً او پس از 1120 هـ.ق درگذشته است.

  1. چنان که گذشت، تاریخ نگارش آداب سنیه، سال 1120 هـ.ق بوده است.
  2. بنابر گزارش میر عبدالحسین خاتون‌آبادی، میر محمدصالح در سال 1122 هـ.ق در قید حیات بوده است.[۳۳]
  3. همو در وقایع سال 1124 هـ.ق از معزول شدن میر محمدصالح از منصب شیخ الاسلامی‌‌ و سپس نصب مجدد او به سال 1125 خبر داده است.[۳۴]

پانویس

  1. دوانی، علی، علامه مجلسی مرد علم و دین، ص 369.
  2. در این که میر محمدصالح، داماد محمدتقی مجلسی است یا داماد فرزندش علامه محمدباقر مجلسی، برخی از صاحبان تراجم نظر اول را پذیرفته‌اند؛ اما بیشتر آنان قول دوم را مقدم داشته‌اند. با توجه به مطالبی که پژوهشگر معاصر علی دوانی، از کتاب‌های انساب خاندان مجلسی، مرآه الأحوال و فوائد رضویه نقل کرده، قول دوم صحیح است. ر.ک: همان، ص 369 و 370.
  3. خاتون‌آبادی، میر عبدالحسین، وقایع السنن والاعوام، انتشارات اسلامیه، ص 517. مولف این کتاب برادر مادری میر عبدالواسع است. معروف‌ترین اثر وی، همین کتاب است که به بیان وقایع از ابتدای خلقت تا سال 1195 هـ.ق پرداخته است. میر عبدالحسین هم از عالمان برجسته این خاندان به شمار می‌‌رود.
  4. نام استادان بدون ترتیب ذکر شده است.
  5. اعیان الشیعه، مجلد 6، ص 149.
  6. الذریعه، ج 10، ص 32.
  7. اعیان الشیعه، مجلد نهم، ص 371ـ372.
  8. همان.
  9. رجال اصفهان، ج 1، ص 57.
  10. به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج 3، ص 329 و 330.
  11. همان، ص 350.
  12. رجال اصفهان، ج 1، ص 60ـ56. در آغاز نوشتار اشاره شد که این سلسله به «امام جمعه»، شهرت یافته‌اند. با توجه به مطالب مذکور به خوبی علت این نامگذاری آشکار می‌‌شود. نکته دیگر این که در این سلسله نام‌هایی چون میر محمدحسین، میر محمد، میر اسماعیل، میر صالح بارها تکرار می‌‌شود که نباید خواننده دچار اشتباه شود.
  13. خاتون آبادى، عبدالحسين بن محمدباقر، وقايع السنين و الاعوام، يا، گزارشهاى ساليانه از ابتداى خلقت تا سال 1195 هجرى، چاپ محمدباقر بهبودى، تهران 1352ش
  14. الذریعه، ج6، ص289.
  15. الذریعه، ج2، ص197.
  16. همان، ص48.
  17. همان، ص 440.
  18. همان، ص 516.
  19. ریحانه الادب.
  20. الذریعه، ج 1، ص 306.
  21. همان، ج 4، ص 339.
  22. همان، ص 335.
  23. الذریعه این کتاب را ذکر نکرده ولی در ریحانه الأدب آمده است.
  24. همان، ج6، ص385.
  25. همان، ج14، ص 94.
  26. همان، ج20، ص319.
  27. همان، ج24، ص69.
  28. همان، ج25، ص239 و ج11، ص230.
  29. ریحانه الادب.
  30. ر.ک: ریحانه الأدب، ج2، ص102.
  31. الذریعه، ج 4، ص 397.
  32. ر.ک: اعیان الشیعه، ج 6، ص 271.
  33. ر.ک: وقایع السنین والاعوام، ص 561.
  34. ر.ک: همان، ص 565.

منابع

  • تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 4، زندگی نامه "مير محمد صالح خاتون آبادي" از علي عليزاده مهراني.
  • جهان اسلام،"مدخل میر محمد صالح خاتون آبادی" از عليرضا سعيد.بازیابی: 26 اسفند 1392.