منصوب شدن حضرت علی به جانشینی پیامبر اکرم در غدیر خم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:18 ذی الحجه
سال ۱۰ هجری قمری

روز هیجدهم ذی الحجه، از ایام‌الله و از عیدهای بزرگ اسلام و جهان تشیع است و روزی به بزرگی و شرافت آن، در میان کل روزهای سال‌ وجود ندارد. این روز، به خاطر رویدادهای مهم و سرنوشت‌سازی که برای برخی از پیامبران، از جمله پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و تعیین جانشین منصوب خداوند متعال برای آن حضرت به وقوع پیوست، عظیم‌ترین و شریف‌ترین روز سال محسوب می‌گردد.

مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: برای مسلمانان چند عید است؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: چهار عید. مفضل گفت: عیدین (یعنی عید فطر و عید قربان) و جمعه که خودش از عیدهای بزرگ مسلمانان است را می‌شناسم، ولی عید چهارم کدام است؟ امام صادق علیه‌السلام: «أعظمها و أشرفها یوم الثامن عشر من ذی الحجة و هو الیوم الذی اقام فیه رسول الله صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه‌السلام و نصبه للناس علماً»؛ عظیم‌ترین و شریف‌ترین عیدها، روز هیجدهم ذی الحجه است و آن، روزی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه‌السلام را قائم به امامت نمود و او را نشانه‌ای برای مردم قرار داد.[۱]

ماجرای غدیر

درباره روز غدیر و حوادث آن، کتاب‌های زیادی نوشته شده که مهمترین و مستدل‌ترین آن‌ها، کتاب شریف "الغدیر" تألیف مرحوم علامه امینی است.

سید بن طاووس ماجرای شیرین غدیر خم و نصب امام علی علیه‌السلام به ولایت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله را از یکی از منابع معتبر و مهم اهل سنت نقل کرده که مطالعه آن و دقت و تأمل در آن، انسان را به شگفتی وامی‌دارد و به این پرسش می‌رساند که آنان چگونه حقایق اینچنینی را از راویان موثق نقل می‌کردند، ولی باز هم چشمان خود را از حقایق پوشانده و متمایل و یا متظاهر به طیف مخالفان ولایت بودند؟

به هر روی، در بخشی از این حدیث آمده است: چون که روز آخر ایام تشریق فرارسید، "سوره فتح" بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گردید و آن حضرت پس از دریافت این سوره، فرمود: خبر مرگ قریب الوقوع‌ من رسید.

پس از آن وارد مسجد خیف در سرزمین منی شده و مردم را با ندای "الصلاة جامعة" فراخواند. پس از حضور جمعیت زیادی از مردم، برای آنان خطبه‌ای خواند و در بخشی از آن فرمود: «ایها الناس! انی تارک فیکم الثقلین، الثقل الاکبر کتاب الله عزوجل، طرف بیدالله عزوجل و طرف بایدکم فتمسکوا به، والثقل الأصغر عترتی اهل بیتی، فانّه قد نبّأنی اللطیف الخبیر انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض کاصبعی هاتین (و جمع بین سبابتیه)، ولا أقول کهاتین (و جمع بین سبابتیه و الوسطی) فتفضل هذه علی هذه».

پس از آن، دسته‌هایی از مردم در گوشه و کنار با یکدیگر به گفتگو پرداخته و گفتار پیامبر را با بدگمانی و بددلی خویش تفسیر نمودند و گفتند: محمد [صلی الله علیه و آله] می‌خواهد امامت را در اهل بیت خود قرار دهد. پس چهار تن از آنان، از مسجد خیف خارج شده و به سوی مکه رهسپار شده و وارد کعبه معظمه شدند و در آن جا با هم پیمان بستند که اگر محمد صلی الله علیه و آله رحلت کرد و یا بدست کسی کشته شود نگذارند که جانشینی وی و امامت به دست اهل بیتش بیفتد.

خداوند متعال، دسیسه منافقانه آنان را به اطلاع پیامبر صلی الله علیه و آله رسانید و این آیه را نازل فرمود: «اَم اَبرَمُوا اَمراً فَاِنّا مُبرِمُونَ، اَم یحسَبُونَ اَنّا لانَسمَعُ سِرَّهُم وَ نَجویهُم، بَلی وَ رُسُلُنا لَدَیهِم یکتُبُونَ»؛[۲] آیا آنان کاری را محکم نموده و بر آن پایبند خواهند شد، پس بدانند ما از آنان محکم کارتریم، آیا گمان می‌برند که ما رازها و نجواهایشان و پیمان نابخردانه آنان را نمی شنویم و از آن بی‌اطلاعیم، آری می‌شنویم و فرستادگان و مأموران ما هر چه در نزد آنان می‌گذرد، می‌نویسند و ثبت می‌کنند.

پیامبر صلی الله علیه و آله با رسواکردن خائنان و منافقان، اصحاب و یاران خویش را متوجه مدینه منوره نمود و به اتفاق هم، از مکه معظمه خارج گردیدند. در این ایام چندین بار میان پروردگار متعال و پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله، از طریق جبرئیل امین، پیام‌های رد و بدل شد و خداوند متعال تأکید نمود که آن حضرت برای جانشینی خود اقدام کرده و حضرت علی علیه‌السلام را به طور رسمی جانشین خود معرفی کند.

این مسئله گذشت تا به سرزمین "جحفه" رسیدند و در آنجا برای استراحت توقف نمودند. در همان مکان، جبرئیل امین فرود آمد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله وحی کرد که خداوند متعال فرمان داده است که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را به جانشینی خود معرفی کن.

پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: «یا ربّ! ان قومی حدیثو عهدٍ بالجاهلیة فمتی افعل هذا یقولوا فعل بابن عمّه»؛ ای پروردگار بزرگ! همانا امت من با جاهلیت، فاصله چندانی نیافته‌اند و اگر من این کار انتصاب علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام به جانشینی خویش را انجام دهم، می‌گویند: او پسرعمویش را جانشین خود کرده است!

بار دیگر جبرئیل امین نازل شد و این آیه را به رسول خدا صلی الله علیه و آله وحی نمود: «یا اَیها الَّرسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک مِن رَبِّک، وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یعصِمُک مِنَ الناسِ...»؛[۳] ای پیامبر! آن چه از سوی خدایت به تو وحی شده است به مردم ابلاغ آشکار کن؛ که اگر این کار خود را به انجام نرسانی، رسالت خود را ابلاغ نکردی از گمانه‌رانی‌های نابخردان و منافقان واهمه مدار، زیرا خداوند متعال تو را از شر مردم نگه می‌دارد.

هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله و همراهان او به سرزمین غدیر رسیده بودند و هوا آفتابی و بسیار گرم بود، پیامبر صلی الله علیه و آله در همان حال دستور داد که همگان توقف کنند و با ندای "الصلاة جامعة" تمامی همراهان و مسافران را که از مناطق و شهرهای مختلف جزیرة العرب بودند به گردهمایی فراخواند و دستور داد میان دو درخت آن جا چادری برپا کرده و همه را در زیر آن مجتمع نمایند.

آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله برخواست و خطبه‌ای خواند و در بخشی از آن فرمود: همانا جبرئیل امین بارها بر من فرود آمد و بر من سلام رسانید و دستور داد به شما که شاهد این ماجرا هستید و به همه مسلمانان، اعم از سیاه و سفید، بگویم و خبر دهم که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام برادر و جانشینم و امام پس از من بر شما می‌باشد. آن گاه فرمود: ای مردم! بدانید که خدای سبحان، وی را ولی و امام شما قرار داد.

بنابراین بر تمامی مهاجرین و انصار و بر تمامی صحرانشینان و شهرنشینان، عرب و عجم، آزاده و برده، بزرگ و کوچک، سیاه و سفید و بر هر موحد و مسلمانی واجب است که از او پیروی، حکمش را انجام، گفتارش را باور و دستورش را اجرا نماید. هر کسی که با او مخالفت ورزد ملعون و هر کسی او را تصدیق کند مورد رحمت الهی قرار خواهد گرفت.

ای مردم! در قرآن تدبر کنید و آیات و محکمات آن را به درستی بفهمید و از پیش خود آن‌ها را تفسیر نکنید، سوگند به خدای بزرگ کسی نمی‌تواند قرآن را تفسیر نماید، مگر آن کسی که من دست او را گرفته و بلندش کرده‌ام. او معلم شما است. همانا هر کسی که من مولا و رهبر اویم، پس او رهبر و مولای اوست. این کسی نیست جز علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام.

و فرمود: «معاشر الناس! انّ علیاً والطیبین من وُلدی من صُلبه هم الثقل الأصغر والقرآن الثقل الأکبر، لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض، ولایحّل امرة المؤمنین لأحد بعدی غیره». سپس دست علی علیه‌السلام را بالا برد و فرمود: ای مردم! چه کسی به شما از خودتان و نفستان، اولی است؟ همگی گفتند: خدا و رسولش.

آن گاه فرمود: «ألا، من کنتُ مولاه فهذا علی مولاه، اللّهم وال من والاه، و عاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله، انّما اکمل الله لکم دینکم بولایته و امامته، و ما انزلت آیة خاطب الله بها المؤمنین الاّ بدأ به، ولا شهدالله بالجنة فی هل أتی الا له ولا انزلها فی غیره، ذریة کلّ نبّی من صُلبه و ذریتی من صلب علی لایبغض علیاً اِلّا شقی ولا یوالی علیاً الّا تقی...».

پس از پایان خطبه رسول خدا صلی الله علیه و آله، مردم با صدای بلند گفتند: آری، آری شنیدیم و پیروی می‌کنیم فرمان خدا و رسولش را و به گفتارش از عمق قلبمان ایمان داریم. آن گاه به صورت دسته جمعی به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام ازدحام کرده و آن دو را تکریم و احترام نمودند، تا این که وقت ظهر رسید و پیامبر صلی الله علیه و آله نماز ظهر و عصر را در یک وقت به جا آورد.[۴]

روایت شده که عمر بن خطاب پس از خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی امام علی علیه‌السلام شتافت و با وی بیعت کرد و به وی گفت: بخّ بخّ لک یابن ابی‌طالب علیه‌السلام، اصبحتَ مولای و مولای کلّ مسلم.[۵]

به هر روی، این روز، روز بزرگ و بابرکتی است و می‌طلبد که دوستداران ولایت امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام آن را جشن گرفته و به یکدیگر با این عبارت تبریک بگویند: «اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمسِّکینَ بِوَلایةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَاَلأئمَةِ عَلَیهِمُ‌السَّلام».[۶]

پانویس

  1. الخصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۴۶ حدیث ۱۴۵.
  2. سوره زخرف، آیه ۷۹ و ۸۰.
  3. سوره مائده، آیه ۶۷.
  4. نک: الاقبال بالاعمال الحسنه، سید بن طاووس، ج ۲، ص ۲۴۰.
  5. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج ۱، ص ۲۰۴؛ مسارالشیعه، شیخ مفید، ص ۲۰.
  6. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال روز عید غدیر.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.

منابع بیشتر:

پیوندها