محمد بن خالد برقی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 +
==خاندان محمد بن خالد==
  
 +
خاندانى كه محمد بن خالد برقى در آن پررش يافت. پيشينه اى ممتاز در حمايت از ولايت و امامت داشتند، به گونه اى كه جدش (محمد بن على) در قيام حضرت زيد بن على بن الحسين عليه‌السلام در پى حمايت از آن انقلابى بزرگ به دست يوسف بن عمرو، والى كوفه دستگير و سرانجام پس از تحمل شكنجه هاى فراوان به شهادت رسيد. در پى اين حادثه عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد كه طفلى بيش نبود از كوفه به [[قم]] هجرت كرده<ref>همان، ص 76.</ref> و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.
  
 
+
==محمد بن خالد در عصر امامان معصوم عليهم‌السلام==
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 4
 
 
 
'''نویسنده:''' على محمدى
 
 
 
'''حديث كوشائى'''
 
 
 
زمانى كه خلفاى جور در سرزمين پهناور اسلامى سعى تمام در نابودى آثار ولايت داشتند و هر نفسى را در گلو خفه مى كردند، شهر مقدس [[قم]] پايگاه شيعيان به شمار مى آمد. در اواخر قرن دوم هجرى و در قريه اى از توابع اين شهر (برقرود)(1) كودكى ديده به جهان گشود كه بعدها پرچمدار ارزش‌هاى علوى شد و مانند ستاره در حريم ولايت درخشيد. او ابوعبدالله محمد، فرزند خالد برقى معروف بود.(2) البته احتمال دارد نسبت «برقى» كه به وى داده شده به اين علت باشد كه او از اهالى «برقرود» قم بود.
 
 
 
'''خاندان محمد'''
 
 
 
خاندانى كه محمد بن خالد برقى در آن پررش يافت. پيشينه اى ممتاز در حمايت از ولايت و امامت داشتند، به گونه اى كه جدش (محمد بن على) در قيام حضرت زيد بن على بن الحسين عليه‌السلام در پى حمايت از آن انقلابى بزرگ به دست يوسف بن عمرو، والى كوفه دستگير و سرانجام پس از تحمل شكنجه هاى فراوان به شهادت رسيد. در پى اين حادثه عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد كه طفلى بيش نبود از كوفه به [[قم]] هجرت كرده(3) و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.
 
 
 
'''محمد بن خالد در عصر امامان معصوم عليهم‌السلام '''
 
  
 
'''<I>صحابى ائمه عليهم‌السلام :</I>'''
 
'''<I>صحابى ائمه عليهم‌السلام :</I>'''
  
محمد بن خالد برقى به اعتراف بسيارى از دانشمندان اسلامى [[شيخ طوسى]](4)، [[علامه حلى]](5)، [[ابن شهر آشوب]](6) و [[ابن نديم]](7) از اصحاب سه امام معصوم (امام موسى الكاظم، [[امام رضا]]، حضرت [[امام جواد]] عليهم‌السلام) بوده و توانست از مكتب خاندان هدايت نهايت فيض را ببرد.
+
محمد بن خالد برقى به اعتراف بسيارى از دانشمندان اسلامى [[شيخ طوسى]]<ref>رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.</ref>، [[علامه حلى]]<ref> رجال علامه، ص 139.</ref>، [[ابن شهر آشوب]]<ref>معالم العلماة، ص 105.</ref> و [[ابن نديم]]<ref> فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.</ref> از اصحاب سه امام معصوم (امام موسى الكاظم، [[امام رضا]]، حضرت [[امام جواد]] عليهم‌السلام) بوده و توانست از مكتب خاندان هدايت نهايت فيض را ببرد.
  
 
محمد بن خالد كه با سه تن از معصومين معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى كه رخ مى داد از محضر معصوم زمان خويش كسب تكليف مى كرد. البته دانشمندان رجال تنها به ذكر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اكتفا مى كنند، اما نسبت به كيفيت و موارد ارتباط او با معصومين توضيحى نمى دهند. بنابراين تحليل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومين نمى توان ارائه كرد.
 
محمد بن خالد كه با سه تن از معصومين معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى كه رخ مى داد از محضر معصوم زمان خويش كسب تكليف مى كرد. البته دانشمندان رجال تنها به ذكر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اكتفا مى كنند، اما نسبت به كيفيت و موارد ارتباط او با معصومين توضيحى نمى دهند. بنابراين تحليل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومين نمى توان ارائه كرد.
  
در ميان روايات زيادى كه محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است. در دو مورد وى با [[امام جواد]] عليه السلام مکاتبه كرده است(8) كه اين دليلى بر ارتباط او با امام عصرش است.
+
در ميان روايات زيادى كه محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است. در دو مورد وى با [[امام جواد]] عليه السلام مکاتبه كرده است<ref> معجم رجال الحديث، ج 16، ص 74 تا 77.</ref>كه اين دليلى بر ارتباط او با امام عصرش است.
  
'''<I>فعاليت سياسى در مقابله با مخالفين ائمه عليهم‌السلام :</I>'''
+
==<I>فعاليت سياسى در مقابله با مخالفين ائمه عليهم‌السلام</I>==
  
 
فضاى تاريك و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسيله خلفاى بنى‌عباس بر عليه پيروان مكتب امامت به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى عليه حكومت از جانب طرفداران ولايت با شديدترين برخورد ممكن روبرو مى شد. در چنين شرايطى، شكوفايى شخصيت هاى شيعى همچون محمد بن خالد دچار مشكل مى شد.
 
فضاى تاريك و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسيله خلفاى بنى‌عباس بر عليه پيروان مكتب امامت به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى عليه حكومت از جانب طرفداران ولايت با شديدترين برخورد ممكن روبرو مى شد. در چنين شرايطى، شكوفايى شخصيت هاى شيعى همچون محمد بن خالد دچار مشكل مى شد.
سطر ۳۲: سطر ۲۱:
 
ولى دانشمندان شيعه در طول تاريخ به اثبات رسانده اند كه براى انجام رسالت خويش ذره اى بيم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند، محمد بن خالد برقى نيز به يقين در عرصه دفاع از حريم مكتب [[شيعه]] و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لايق مطرح بود.
 
ولى دانشمندان شيعه در طول تاريخ به اثبات رسانده اند كه براى انجام رسالت خويش ذره اى بيم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند، محمد بن خالد برقى نيز به يقين در عرصه دفاع از حريم مكتب [[شيعه]] و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لايق مطرح بود.
  
'''محمد بن خالد بر كرسى علم و دانش '''
+
==محمد بن خالد بر كرسى علم و دانش ==
  
 
محمد بن خالد از پيشگامان عرصه دانش و معرفت در عصر خود بوده، او در زمينه هاى رايج آن زمان (تفسير [[علوم قرآن]]، تاريخ، روايت، ادبيات عرب، آشنائى با علوم عرب و علم رجال) صاحب‌نظر و صاحب تأليفات بود. مقام والاى علمى محمد بن خالد برقى بر هيچ يك از دانشمندان علم رجال پوشيده نبود و آنان در هر راه به نام اين عالم برجسته شيعى مى رسيدند از او به بزرگى نام برده به تعريف از مقام علمى‌اش مى پرداختند.  
 
محمد بن خالد از پيشگامان عرصه دانش و معرفت در عصر خود بوده، او در زمينه هاى رايج آن زمان (تفسير [[علوم قرآن]]، تاريخ، روايت، ادبيات عرب، آشنائى با علوم عرب و علم رجال) صاحب‌نظر و صاحب تأليفات بود. مقام والاى علمى محمد بن خالد برقى بر هيچ يك از دانشمندان علم رجال پوشيده نبود و آنان در هر راه به نام اين عالم برجسته شيعى مى رسيدند از او به بزرگى نام برده به تعريف از مقام علمى‌اش مى پرداختند.  
  
وى را چنين معرفى مى كند: «محمد بن خالد برقى فقيه، اديب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و كتبى دارد...».(9) [[شيخ طوسى]](10) و ابن نديم(11) نيز در فهرست‌شان به نوعى به معرفى شخصيت علمى و تأليفات محمد بن خالد پرداخته اند. دانشمند معاصر، مرحوم سيد حسن (متوفى 1354 هـ.ق) صاحب تأسيس الشيعه نيز به معرفى شخصيت علمى او مى پردازد و محمد ابن خالد برقى را از پيشگامان شيعه در عرصه علم و رجال و روايت، تاريخ و سيره و... مى شمارد همچنين در بخش مشاهير شيعه در علوم قرآن و تفسير تأويل نيز از او نام مى برد.(12)
+
وى را چنين معرفى مى كند: «محمد بن خالد برقى فقيه، اديب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و كتبى دارد...».<ref>رجال نجاشى، ص 257.
 +
</ref> [[شيخ طوسى]]<ref>فهرست شيخ طوسى، ص 175.
 +
</ref> و ابن نديم<ref> فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.</ref> نيز در فهرست‌شان به نوعى به معرفى شخصيت علمى و تأليفات محمد بن خالد پرداخته اند. دانشمند معاصر، مرحوم سيد حسن (متوفى 1354 هـ.ق) صاحب تأسيس الشيعه نيز به معرفى شخصيت علمى او مى پردازد و محمد ابن خالد برقى را از پيشگامان شيعه در عرصه علم و رجال و روايت، تاريخ و سيره و... مى شمارد همچنين در بخش مشاهير شيعه در علوم قرآن و تفسير تأويل نيز از او نام مى برد.<ref>تأسيس الشيعه، ص 259، 330.
 +
</ref>
  
 
محمد بن خالد به اعتراف بسيارى از شخصيت نگاران شيعى و غيرشيعه از جمله شخصيت هاى شيعى است كه بر كرسى علم و دانش تكيه زد و در اين راستا داراى درجات بالايى از علوم و معارف بود.
 
محمد بن خالد به اعتراف بسيارى از شخصيت نگاران شيعى و غيرشيعه از جمله شخصيت هاى شيعى است كه بر كرسى علم و دانش تكيه زد و در اين راستا داراى درجات بالايى از علوم و معارف بود.
  
'''آثار'''
+
==آثارمحمد بن خالد برقی==
  
يكى از عواملى كه نشانگر شخصيت والاى علمى فرد است، تصنيفات و تأليفات او است. محمد بن خالد برقى به اقرار بسيارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى كه مرحوم نجاشى، شيخ طوسى، ابن نديم و ديگران هر يك به نوعى به معرفى كتاب هاى وى پرداخته اند. در اين ميان ابن نديم به بيشترين مقدار كتاب هاى محمد بن خالد (46 عنوان) اشاره كرده است. اين كتاب ها عبارتند از:(13)
+
يكى از عواملى كه نشانگر شخصيت والاى علمى فرد است، تصنيفات و تأليفات او است. محمد بن خالد برقى به اقرار بسيارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى كه مرحوم نجاشى، شيخ طوسى، ابن نديم و ديگران هر يك به نوعى به معرفى كتاب هاى وى پرداخته اند. در اين ميان ابن نديم به بيشترين مقدار كتاب هاى محمد بن خالد (46 عنوان) اشاره كرده است. اين كتاب ها عبارتند از:<ref>فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.</ref>
  
 
العويص، البقرة، المحاسن، الرجال، المحبوبات، المكروهات، طبقات الرجال، فضائل الأعمال، التحذير، اخض الأعمال، التخوف، الترهيب، الحبوة الصنوة، (علل) الأحاديث، معاى الاحاديث والتحريف، الفروق، الأحتجاج، اللطائف، المصالح، تفسير (تعبير) الرؤيا، صوم الايام، السماء، الأرضين، البلدان، ذكر الكعبه، الأشكال، القرائن، البزائر، الرياضه، الأوائل، التاريخ، الأسباب، المأثر، الأصفيه، الأفانين، الرواية.
 
العويص، البقرة، المحاسن، الرجال، المحبوبات، المكروهات، طبقات الرجال، فضائل الأعمال، التحذير، اخض الأعمال، التخوف، الترهيب، الحبوة الصنوة، (علل) الأحاديث، معاى الاحاديث والتحريف، الفروق، الأحتجاج، اللطائف، المصالح، تفسير (تعبير) الرؤيا، صوم الايام، السماء، الأرضين، البلدان، ذكر الكعبه، الأشكال، القرائن، البزائر، الرياضه، الأوائل، التاريخ، الأسباب، المأثر، الأصفيه، الأفانين، الرواية.
  
'''معرفى كتاب النوادر'''
+
==معرفى كتاب النوادر==
  
 
از تأليفات محمد بن خالد تنها دو كتاب «المحاسن» و «الرجال» موجود است كه آن دو هم به فرزندش (احمد بن محمد بن خالد) نسبت داده شده است از بقيه آثار وى هيچ اثرى در دست نيست.
 
از تأليفات محمد بن خالد تنها دو كتاب «المحاسن» و «الرجال» موجود است كه آن دو هم به فرزندش (احمد بن محمد بن خالد) نسبت داده شده است از بقيه آثار وى هيچ اثرى در دست نيست.
  
'''شاگردان '''
+
==شاگردان محمد بن خالد برقی==
  
 
محمد بن خالد در حوزه درسى و تعليمى خود به تربيت شاگردانى كارآمد همت گمارد و موفقيت‌هاى فراوان نيز كسب كرد. شرح حال چند تن از شاگردان محمد بن خالد:
 
محمد بن خالد در حوزه درسى و تعليمى خود به تربيت شاگردانى كارآمد همت گمارد و موفقيت‌هاى فراوان نيز كسب كرد. شرح حال چند تن از شاگردان محمد بن خالد:
  
'''<I>1- احمد بن محمد بن خالد برقى:</I>'''(14)
+
'''احمد بن محمد بن خالد برقى<ref>شرح حال مفصل اين راوى بزرگ در مجموعه ستارگان حرم جلد اول آمده است.'''
  
 
ابوجعفر احمد برقى، فرزند محمد بن خالد در محضر پدر و استادش به كسب دانش و معرفت پرداخت. او در مكتب پدر حداكثر تلاش را براى فراگيرى معارف بكار گرفت و سرانجام در شمار بزرگان و راويان عصر خويش جاى گرفت.
 
ابوجعفر احمد برقى، فرزند محمد بن خالد در محضر پدر و استادش به كسب دانش و معرفت پرداخت. او در مكتب پدر حداكثر تلاش را براى فراگيرى معارف بكار گرفت و سرانجام در شمار بزرگان و راويان عصر خويش جاى گرفت.
سطر ۶۰: سطر ۵۲:
 
احمد شاگردان، كتاب ها و آثار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشت و علماء و دانشمندان شيعه از او به عنوان راوى موثق و عالم جليل القدر نام برده اند. علاوه بر شخصيت علمى در سلسله اسناد روايات فراوانى قرار گرفت كه شمار آن‌ها به چند هزار [[حديث]] مى رسد.
 
احمد شاگردان، كتاب ها و آثار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشت و علماء و دانشمندان شيعه از او به عنوان راوى موثق و عالم جليل القدر نام برده اند. علاوه بر شخصيت علمى در سلسله اسناد روايات فراوانى قرار گرفت كه شمار آن‌ها به چند هزار [[حديث]] مى رسد.
  
نجاشى او را فردى مطمئن و موثق دانسته، به نوشته‌هايش (90 عنوان) اشاره كرده است، (15) و شيخ طوسى او را در شمار اصحاب [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام آورده است.(16)
+
نجاشى او را فردى مطمئن و موثق دانسته، به نوشته‌هايش (90 عنوان) اشاره كرده است، <ref>رجال نجاشى، ص 76.</ref> و شيخ طوسى او را در شمار اصحاب [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام آورده است.<ref>رجال شيخ طوسى، ص 398 و 410.</ref>
  
 
'''<I>2- حسين بن سعيد اهوازى :</I>'''
 
'''<I>2- حسين بن سعيد اهوازى :</I>'''
  
از اهالى كوفه بود كه به همراه برادرش «حسن بن سعيد» به اهواز و آن‌گاه به [[قم]] حركت كرد و تا آخر عمر در آنجا به زندگى پرداخت.(17)
+
از اهالى كوفه بود كه به همراه برادرش «حسن بن سعيد» به اهواز و آن‌گاه به [[قم]] حركت كرد و تا آخر عمر در آنجا به زندگى پرداخت.<ref>فهرست شيخ طوسى، ص 58.</ref>
  
 
حسين بن سعيد تأليفات فراوانى در عرصه علوم و معارف اسلامى از خود به جاى گذاشت. از مهمترين آن‌ها مى توان به [[احاديث]] و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن ها قرار گرفته و تعدادش نيز بسيار است، اشاره كرد.
 
حسين بن سعيد تأليفات فراوانى در عرصه علوم و معارف اسلامى از خود به جاى گذاشت. از مهمترين آن‌ها مى توان به [[احاديث]] و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن ها قرار گرفته و تعدادش نيز بسيار است، اشاره كرد.
  
شيخ طوسى(18) و بسيارى از علماء رجال او را از اصحاب سه امام معصوم ([[امام رضا]] و [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام) دانسته اند.
+
شيخ طوسى<ref> رجال شيخ طوسى، ص 372، 399، 412.</ref> و بسيارى از علماء رجال او را از اصحاب سه امام معصوم ([[امام رضا]] و [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام) دانسته اند.
  
'''روايات و احاديث محمد بن خالد برقى '''
+
==روايات و احاديث محمد بن خالد برقى==
  
آيت الله خويى در «معجم الرجال» خود صفحات زيادى از كتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روايات او در ميان كتب روايى شيعه اشاره مى كند و مى نويسد؛ «عنوان محمد بن خالد در سند بسيارى از احاديث و روايات، بالغ بر 403 مورد، واقع شده است...(19) روايات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نيز از او نقل شده است».(20)
+
آيت الله خويى در «معجم الرجال» خود صفحات زيادى از كتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روايات او در ميان كتب روايى شيعه اشاره مى كند و مى نويسد؛ «عنوان محمد بن خالد در سند بسيارى از احاديث و روايات، بالغ بر 403 مورد، واقع شده است...<ref>همان، ج 16، ص 62.</ref> روايات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نيز از او نقل شده است».همان، ج 16، ص 77.
  
 
از اين نظر كه نام محمد بن خالد در اسناد بسيارى از اخبار ثبت شده است، جايگاه ويژه اى در ميان علماء و فقها شيعه دارد.
 
از اين نظر كه نام محمد بن خالد در اسناد بسيارى از اخبار ثبت شده است، جايگاه ويژه اى در ميان علماء و فقها شيعه دارد.
  
'''موضوعات روايات '''
+
==موضوعات روايات==
  
 
كثرت موضوعاتى كه در روايت وى مشاهده مى شود، به حدى است كه عملاً بررسى يكايك آن‌ها را دشوار مى نمايد، اما به طور كلى موضوعاتى را كه وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره كرده، مى توان به پنج بخش تقسيم نمود:
 
كثرت موضوعاتى كه در روايت وى مشاهده مى شود، به حدى است كه عملاً بررسى يكايك آن‌ها را دشوار مى نمايد، اما به طور كلى موضوعاتى را كه وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره كرده، مى توان به پنج بخش تقسيم نمود:
سطر ۸۲: سطر ۷۴:
 
'''<I>1- فقه :</I>'''
 
'''<I>1- فقه :</I>'''
  
سهم بسيار زيادى از روايات وى به اين بخش اختصاص يافته است، به نمونه اى روايات فقهى ذيلا اشاره مى كنيم: «احمد بن محمد بن عيسى عن ابى عبدالله برقى قال: كتبت الى ابى جعفر عليه السلام جعلت فداك أيجوز الصلاة خلف من وقف على ابيك و جدك صلواة الله عليهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به [[امام جواد]] عليه‌السلام نوشتم و درباره [[نماز جماعت]] به امامت كسى كه فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال كردم: كه امام عليه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر اين شخص شما نخوانيد».(21)
+
سهم بسيار زيادى از روايات وى به اين بخش اختصاص يافته است، به نمونه اى روايات فقهى ذيلا اشاره مى كنيم: «احمد بن محمد بن عيسى عن ابى عبدالله برقى قال: كتبت الى ابى جعفر عليه السلام جعلت فداك أيجوز الصلاة خلف من وقف على ابيك و جدك صلواة الله عليهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به [[امام جواد]] عليه‌السلام نوشتم و درباره [[نماز جماعت]] به امامت كسى كه فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال كردم: كه امام عليه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر اين شخص شما نخوانيد».<ref> تهذيب الاحكام، ج 3، ح 98، ص 28.</ref>
  
 
'''<I>2- عقايد:</I>'''
 
'''<I>2- عقايد:</I>'''
سطر ۸۸: سطر ۸۰:
 
در بخش هاى مختلف عقايد (خداشناسى، امامت و ديگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته اشت، از اين ميان مى توان به روايتى كه وى در سلسله سند آن قرار دارد و پيرامون امامت است، اشاره كرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و محمد بن خالد البرقى عن النصرين سويد رفعه عن سدير عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له جعلت فداك ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض.
 
در بخش هاى مختلف عقايد (خداشناسى، امامت و ديگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته اشت، از اين ميان مى توان به روايتى كه وى در سلسله سند آن قرار دارد و پيرامون امامت است، اشاره كرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و محمد بن خالد البرقى عن النصرين سويد رفعه عن سدير عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له جعلت فداك ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض.
  
محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از [[امام باقر]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: راوى مى گويد از امام عليه السلام سؤال كردم كه شما چه سمتى داريد؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداييم، ما مترجم [[وحى]] خداييم، ما بر هر كه در زير آسمان و رومى زمين است حجت رسانيم.(22)
+
محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از [[امام باقر]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: راوى مى گويد از امام عليه السلام سؤال كردم كه شما چه سمتى داريد؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداييم، ما مترجم [[وحى]] خداييم، ما بر هر كه در زير آسمان و رومى زمين است حجت رسانيم.<ref>كافى، ج 1، ص 192، روايت 3.</ref>
  
 
'''اخلاق و آداب '''
 
'''اخلاق و آداب '''
سطر ۹۶: سطر ۸۸:
 
محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از [[امام صادق]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن خلف بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابى عبدالله عليه السلام قال: لايرى احمد كم اذا دخ على مؤمن سرورا أنه عليه أدخله فقط بل والله علينا، بل والله على رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.
 
محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از [[امام صادق]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن خلف بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابى عبدالله عليه السلام قال: لايرى احمد كم اذا دخ على مؤمن سرورا أنه عليه أدخله فقط بل والله علينا، بل والله على رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.
  
امام عليه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد كرد، گمان نكند فقط همان شخص را مسرور كرده است؛ بلكه به خدا سوگند ما را، بلكه رسول خدا را شاد كرده است.(23)
+
امام عليه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد كرد، گمان نكند فقط همان شخص را مسرور كرده است؛ بلكه به خدا سوگند ما را، بلكه رسول خدا را شاد كرده است.<ref>كافى، ج 2، ك 1، ب 82، ح 6.</ref>
  
 
'''گرايش روايى '''
 
'''گرايش روايى '''
  
محمد بن خالد بيشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات، مسايل فقهى (باب طهارت، صلوة، صوم، زكوة، خمس، حج، جهاد، نكاح، حدود، ديات، بيع و ديگر باب‌ها) پرداخته است.(24) همچنبن محمد بن خالد در عصر خود فقيه لذايق و موفقى بود. بنابراين كثرت روايات فقهى وى (نسبت به ساير موضوعات) با مقام فقهى وى نيز مربوط مى شود.
+
محمد بن خالد بيشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات، مسايل فقهى (باب طهارت، صلوة، صوم، زكوة، خمس، حج، جهاد، نكاح، حدود، ديات، بيع و ديگر باب‌ها) پرداخته است.<ref>جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.</ref> همچنبن محمد بن خالد در عصر خود فقيه لذايق و موفقى بود. بنابراين كثرت روايات فقهى وى (نسبت به ساير موضوعات) با مقام فقهى وى نيز مربوط مى شود.
  
 
البته با توجه به اين كه وى در آن روزگار از فقهاء شهم [[قم]] به شمار مى آمد، ميزان تأثيرگذارى‌اش در عرصه [[فقه]] روشن مى شود و اين مطلب را در نامه اى كه وى خطاب به [[امام جواد]] عليه السلام نوشته، تقويت مى كند.
 
البته با توجه به اين كه وى در آن روزگار از فقهاء شهم [[قم]] به شمار مى آمد، ميزان تأثيرگذارى‌اش در عرصه [[فقه]] روشن مى شود و اين مطلب را در نامه اى كه وى خطاب به [[امام جواد]] عليه السلام نوشته، تقويت مى كند.
  
در نامه دوم مى خوانيم: محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: كتبت الى ابى جعفر الثانى عليه‌السلام هل يجوز أن يخرج عما يجب فى الحرث من الحنطة والشعير و ما يجب على الذهب دراهم بقيمة ما يسوى ام لايجوز الا ان يخرج من كل شيئى ما فيه؟ فاجاب عليه‌السلام: أيما تيسر يخرج. محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد عليه‌السلام در باب زكوة گندم، جو و طلا سؤال كرد: آيا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قيمت آن را به عنوان [[زكات]] پرداخت كرد يا نه؟ امام عليه‌السلام در جواب فرمود: هر چه ميسر شد (واو قيمت آن‌ها) بايد به عنوان زكات داده شود.(25)
+
در نامه دوم مى خوانيم: محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: كتبت الى ابى جعفر الثانى عليه‌السلام هل يجوز أن يخرج عما يجب فى الحرث من الحنطة والشعير و ما يجب على الذهب دراهم بقيمة ما يسوى ام لايجوز الا ان يخرج من كل شيئى ما فيه؟ فاجاب عليه‌السلام: أيما تيسر يخرج. محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد عليه‌السلام در باب زكوة گندم، جو و طلا سؤال كرد: آيا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قيمت آن را به عنوان [[زكات]] پرداخت كرد يا نه؟ امام عليه‌السلام در جواب فرمود: هر چه ميسر شد (واو قيمت آن‌ها) بايد به عنوان زكات داده شود.<ref> كافى ج 3، ص 559، روايت 1.</ref>
  
'''اساتيد و مشايخ '''
+
==اساتيد و مشايخ محمد بن خالد برقی ==
  
 
برخى از علماء رجال محمد بن خالد را از ياران سه تن از امامان به شما آورده اند. با توجه به اين نكته مى توان گفت بزرگترين اساتيدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتيد بزرگ ديگرى نيز استفاده برد كه آن‌ها نيز به نوبه توفيق شاگردى در مكتب امامت را يافتند.
 
برخى از علماء رجال محمد بن خالد را از ياران سه تن از امامان به شما آورده اند. با توجه به اين نكته مى توان گفت بزرگترين اساتيدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتيد بزرگ ديگرى نيز استفاده برد كه آن‌ها نيز به نوبه توفيق شاگردى در مكتب امامت را يافتند.
  
از ميان علماء علم رجال كه به ذكر نام اساتيد و مشايخ محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم كشى،(26) محقق اردبيلى(27) و مرحوم خوئى(28) اشاره كرد. اين بزرگان نام كسانى را كه محمد بن خالد از آن‌ها نقل روايت كرده، به عنوان استاد و مشيخه وى ذكر كرده اند. اين مشايخ و اساتيد عبارتند از: ابن ابى عمير، ابى طالب قمى، احمد بن نضر جعفى، محمد بن سنان، على بن مهزيار و... كه هر يك در عصر خود از نامداران فقهاء و راويان برجسته به شما مى آمدند.
+
از ميان علماء علم رجال كه به ذكر نام اساتيد و مشايخ محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم كشى،<ref>رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».</ref> محقق اردبيلى<ref> جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 +
</ref> و مرحوم خوئى<ref> معجم رجال الحديث، ج 16، ص 72 و 73.</ref> اشاره كرد. اين بزرگان نام كسانى را كه محمد بن خالد از آن‌ها نقل روايت كرده، به عنوان استاد و مشيخه وى ذكر كرده اند. اين مشايخ و اساتيد عبارتند از: ابن ابى عمير، ابى طالب قمى، احمد بن نضر جعفى، محمد بن سنان، على بن مهزيار و... كه هر يك در عصر خود از نامداران فقهاء و راويان برجسته به شما مى آمدند.
  
'''محمد بن خالد در نگاه دانشمندان '''
+
==محمد بن خالد در نگاه دانشمندان==
  
 
هر كسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به ميان آورده اند و به طور عموم در كتب رجالى از او نام برده اند. ديدگاه اين دانشمندان در مورد شخصيت محمد بن خالد برقى را مى توان به سه بخش تقسيم كرد:
 
هر كسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به ميان آورده اند و به طور عموم در كتب رجالى از او نام برده اند. ديدگاه اين دانشمندان در مورد شخصيت محمد بن خالد برقى را مى توان به سه بخش تقسيم كرد:
  
* الف: گروهى از بزرگان علم رجال «[[شيخ طوسى]]،(29) [[علامه حلى]](30) و [[علامه مامقانى]](31)» او را شخصيتى مطمئن معرفى كرده اند.
+
* الف: گروهى از بزرگان علم رجال «[[شيخ طوسى]]،<ref>رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.</ref> [[علامه حلى]]<ref>رجال علامه حلى، ص 139.</ref> و [[علامه مامقانى]]<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 113، 114.</ref>» او را شخصيتى مطمئن معرفى كرده اند.
  
* ب: برخى نيز «كشى،(32) محقق اردبيلى(33) و مرحوم خوئى(34)» صرفاً به معرفى و ذكر اساتيد و مشايخ، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و يا تضعيف او اظهارنظرى كرده اند.
+
* ب: برخى نيز «كشى،<ref>رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».</ref> محقق اردبيلى<ref>جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.</ref> و مرحوم خوئى<ref>رجال نجاشى، ص 257.</ref>» صرفاً به معرفى و ذكر اساتيد و مشايخ، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و يا تضعيف او اظهارنظرى كرده اند.
  
* ج: بعضى ديگر از رجال نويسان (مرحوم نجاشى(35) و ابن غضائرى،(36) با تضعيف قلمداد كردند محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. كه البته اين نظريه توسط بسيارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. مى نويسد: «تضعيف اين دو مربوط به حديث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراين شخصيت اين راوى مورد وثوق است».(37)
+
* ج: بعضى ديگر از رجال نويسان (مرحوم نجاشى<ref>رجال نجاشى، ص 257.</ref> و ابن غضائرى،<ref>رجال ابن غضائرى، ج 5، ص 207.</ref> با تضعيف قلمداد كردند محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. كه البته اين نظريه توسط بسيارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. مى نويسد: «تضعيف اين دو مربوط به حديث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراين شخصيت اين راوى مورد وثوق است».<ref>تنقيح المقال، ج 113 و 114.</ref>
  
'''رحيل ديدار'''
+
==وفات==
  
 
آن‌گاه كه صداى رحيل ديدار معبود گوش جان محمد بن خالد را نواخت و با دستانى پر از علم و عمل در قرن سوم هجرى به ديگر سراقى باقى شتافت. يادش گرامى و نامش بلند.
 
آن‌گاه كه صداى رحيل ديدار معبود گوش جان محمد بن خالد را نواخت و با دستانى پر از علم و عمل در قرن سوم هجرى به ديگر سراقى باقى شتافت. يادش گرامى و نامش بلند.
  
پى نوشت
+
پانوشت
 +
<references/>
  
 
(1). همان.
 
(1). همان.
سطر ۱۳۲: سطر ۱۲۶:
 
(2). رجال نجاشى، ص 257.
 
(2). رجال نجاشى، ص 257.
  
(3). همان، ص 76.
+
[[رده:علمای قرن سوم]]
  
(4). رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
 
  
(5). رجال علامه، ص 139.
+
==منابع==
 
+
ستارگان حرم، جلد 4/ نویسنده: على محمدى
(6). معالم العلماة، ص 105.
 
 
 
(7). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(8). معجم رجال الحديث، ج 16، ص 74 تا 77.
 
 
 
(9). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(10). فهرست شيخ طوسى، ص 175.
 
 
 
(11). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(12). تأسيس الشيعه، ص 259، 330.
 
 
 
(13). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(14). شرح حال مفصل اين راوى بزرگ در مجموعه ستارگان حرم جلد اول آمده است.
 
 
 
(15). رجال نجاشى، ص 76.
 
 
 
(16). رجال شيخ طوسى، ص 398 و 410.
 
 
 
(17). فهرست شيخ طوسى، ص 58.
 
 
 
(18). رجال شيخ طوسى، ص 372، 399، 412.
 
 
 
(19). همان، ج 16، ص 62.
 
 
 
(20). همان، ج 16، ص 77.
 
 
 
(21). تهذيب الاحكام، ج 3، ح 98، ص 28.
 
 
 
(22). كافى، ج 1، ص 192، روايت 3.
 
 
 
(23). كافى، ج 2، ك 1، ب 82، ح 6.
 
 
 
(24). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(25). كافى ج 3، ص 559، روايت 1.
 
 
 
(26). رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
 
 
 
(27). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(28). معجم رجال الحديث، ج 16، ص 72 و 73.
 
 
 
(29). رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
 
 
 
(30). رجال علامه حلى، ص 139.
 
 
 
(31). تنقيح المقال، ج 2، ص 113، 114.
 
 
 
(32). رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
 
 
 
(33). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(34). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(35). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(36). رجال ابن غضائرى، ج 5، ص 207.
 
 
 
(37). تنقيح المقال، ج 113 و 114.
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۳

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


خاندان محمد بن خالد

خاندانى كه محمد بن خالد برقى در آن پررش يافت. پيشينه اى ممتاز در حمايت از ولايت و امامت داشتند، به گونه اى كه جدش (محمد بن على) در قيام حضرت زيد بن على بن الحسين عليه‌السلام در پى حمايت از آن انقلابى بزرگ به دست يوسف بن عمرو، والى كوفه دستگير و سرانجام پس از تحمل شكنجه هاى فراوان به شهادت رسيد. در پى اين حادثه عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد كه طفلى بيش نبود از كوفه به قم هجرت كرده[۱] و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.

محمد بن خالد در عصر امامان معصوم عليهم‌السلام

صحابى ائمه عليهم‌السلام :

محمد بن خالد برقى به اعتراف بسيارى از دانشمندان اسلامى شيخ طوسى[۲]، علامه حلى[۳]، ابن شهر آشوب[۴] و ابن نديم[۵] از اصحاب سه امام معصوم (امام موسى الكاظم، امام رضا، حضرت امام جواد عليهم‌السلام) بوده و توانست از مكتب خاندان هدايت نهايت فيض را ببرد.

محمد بن خالد كه با سه تن از معصومين معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى كه رخ مى داد از محضر معصوم زمان خويش كسب تكليف مى كرد. البته دانشمندان رجال تنها به ذكر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اكتفا مى كنند، اما نسبت به كيفيت و موارد ارتباط او با معصومين توضيحى نمى دهند. بنابراين تحليل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومين نمى توان ارائه كرد.

در ميان روايات زيادى كه محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است. در دو مورد وى با امام جواد عليه السلام مکاتبه كرده است[۶]كه اين دليلى بر ارتباط او با امام عصرش است.

فعاليت سياسى در مقابله با مخالفين ائمه عليهم‌السلام

فضاى تاريك و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسيله خلفاى بنى‌عباس بر عليه پيروان مكتب امامت به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى عليه حكومت از جانب طرفداران ولايت با شديدترين برخورد ممكن روبرو مى شد. در چنين شرايطى، شكوفايى شخصيت هاى شيعى همچون محمد بن خالد دچار مشكل مى شد.

ولى دانشمندان شيعه در طول تاريخ به اثبات رسانده اند كه براى انجام رسالت خويش ذره اى بيم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند، محمد بن خالد برقى نيز به يقين در عرصه دفاع از حريم مكتب شيعه و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لايق مطرح بود.

محمد بن خالد بر كرسى علم و دانش

محمد بن خالد از پيشگامان عرصه دانش و معرفت در عصر خود بوده، او در زمينه هاى رايج آن زمان (تفسير علوم قرآن، تاريخ، روايت، ادبيات عرب، آشنائى با علوم عرب و علم رجال) صاحب‌نظر و صاحب تأليفات بود. مقام والاى علمى محمد بن خالد برقى بر هيچ يك از دانشمندان علم رجال پوشيده نبود و آنان در هر راه به نام اين عالم برجسته شيعى مى رسيدند از او به بزرگى نام برده به تعريف از مقام علمى‌اش مى پرداختند.

وى را چنين معرفى مى كند: «محمد بن خالد برقى فقيه، اديب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و كتبى دارد...».[۷] شيخ طوسى[۸] و ابن نديم[۹] نيز در فهرست‌شان به نوعى به معرفى شخصيت علمى و تأليفات محمد بن خالد پرداخته اند. دانشمند معاصر، مرحوم سيد حسن (متوفى 1354 هـ.ق) صاحب تأسيس الشيعه نيز به معرفى شخصيت علمى او مى پردازد و محمد ابن خالد برقى را از پيشگامان شيعه در عرصه علم و رجال و روايت، تاريخ و سيره و... مى شمارد همچنين در بخش مشاهير شيعه در علوم قرآن و تفسير تأويل نيز از او نام مى برد.[۱۰]

محمد بن خالد به اعتراف بسيارى از شخصيت نگاران شيعى و غيرشيعه از جمله شخصيت هاى شيعى است كه بر كرسى علم و دانش تكيه زد و در اين راستا داراى درجات بالايى از علوم و معارف بود.

آثارمحمد بن خالد برقی

يكى از عواملى كه نشانگر شخصيت والاى علمى فرد است، تصنيفات و تأليفات او است. محمد بن خالد برقى به اقرار بسيارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى كه مرحوم نجاشى، شيخ طوسى، ابن نديم و ديگران هر يك به نوعى به معرفى كتاب هاى وى پرداخته اند. در اين ميان ابن نديم به بيشترين مقدار كتاب هاى محمد بن خالد (46 عنوان) اشاره كرده است. اين كتاب ها عبارتند از:[۱۱]

العويص، البقرة، المحاسن، الرجال، المحبوبات، المكروهات، طبقات الرجال، فضائل الأعمال، التحذير، اخض الأعمال، التخوف، الترهيب، الحبوة الصنوة، (علل) الأحاديث، معاى الاحاديث والتحريف، الفروق، الأحتجاج، اللطائف، المصالح، تفسير (تعبير) الرؤيا، صوم الايام، السماء، الأرضين، البلدان، ذكر الكعبه، الأشكال، القرائن، البزائر، الرياضه، الأوائل، التاريخ، الأسباب، المأثر، الأصفيه، الأفانين، الرواية.

معرفى كتاب النوادر

از تأليفات محمد بن خالد تنها دو كتاب «المحاسن» و «الرجال» موجود است كه آن دو هم به فرزندش (احمد بن محمد بن خالد) نسبت داده شده است از بقيه آثار وى هيچ اثرى در دست نيست.

شاگردان محمد بن خالد برقی

محمد بن خالد در حوزه درسى و تعليمى خود به تربيت شاگردانى كارآمد همت گمارد و موفقيت‌هاى فراوان نيز كسب كرد. شرح حال چند تن از شاگردان محمد بن خالد:

احمد بن محمد بن خالد برقىخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد و شيخ طوسى او را در شمار اصحاب امام جواد و حضرت امام هادى عليهم‌السلام آورده است.[۱۲]

2- حسين بن سعيد اهوازى :

از اهالى كوفه بود كه به همراه برادرش «حسن بن سعيد» به اهواز و آن‌گاه به قم حركت كرد و تا آخر عمر در آنجا به زندگى پرداخت.[۱۳]

حسين بن سعيد تأليفات فراوانى در عرصه علوم و معارف اسلامى از خود به جاى گذاشت. از مهمترين آن‌ها مى توان به احاديث و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن ها قرار گرفته و تعدادش نيز بسيار است، اشاره كرد.

شيخ طوسى[۱۴] و بسيارى از علماء رجال او را از اصحاب سه امام معصوم (امام رضا و امام جواد و حضرت امام هادى عليهم‌السلام) دانسته اند.

روايات و احاديث محمد بن خالد برقى

آيت الله خويى در «معجم الرجال» خود صفحات زيادى از كتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روايات او در ميان كتب روايى شيعه اشاره مى كند و مى نويسد؛ «عنوان محمد بن خالد در سند بسيارى از احاديث و روايات، بالغ بر 403 مورد، واقع شده است...[۱۵] روايات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نيز از او نقل شده است».همان، ج 16، ص 77.

از اين نظر كه نام محمد بن خالد در اسناد بسيارى از اخبار ثبت شده است، جايگاه ويژه اى در ميان علماء و فقها شيعه دارد.

موضوعات روايات

كثرت موضوعاتى كه در روايت وى مشاهده مى شود، به حدى است كه عملاً بررسى يكايك آن‌ها را دشوار مى نمايد، اما به طور كلى موضوعاتى را كه وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره كرده، مى توان به پنج بخش تقسيم نمود:

1- فقه :

سهم بسيار زيادى از روايات وى به اين بخش اختصاص يافته است، به نمونه اى روايات فقهى ذيلا اشاره مى كنيم: «احمد بن محمد بن عيسى عن ابى عبدالله برقى قال: كتبت الى ابى جعفر عليه السلام جعلت فداك أيجوز الصلاة خلف من وقف على ابيك و جدك صلواة الله عليهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به امام جواد عليه‌السلام نوشتم و درباره نماز جماعت به امامت كسى كه فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال كردم: كه امام عليه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر اين شخص شما نخوانيد».[۱۶]

2- عقايد:

در بخش هاى مختلف عقايد (خداشناسى، امامت و ديگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته اشت، از اين ميان مى توان به روايتى كه وى در سلسله سند آن قرار دارد و پيرامون امامت است، اشاره كرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و محمد بن خالد البرقى عن النصرين سويد رفعه عن سدير عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له جعلت فداك ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض.

محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از امام باقر عليه‌السلام چنين روايت مى كند: راوى مى گويد از امام عليه السلام سؤال كردم كه شما چه سمتى داريد؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداييم، ما مترجم وحى خداييم، ما بر هر كه در زير آسمان و رومى زمين است حجت رسانيم.[۱۷]

اخلاق و آداب

اين راوى توانا اگر چه در مباحث اخلاقى به نقل مستيم روايت و حديث از معصوم عليه‌السلام نيز پرداخته است، ولى در سلسله سند روايات قرار گرفته است. به نمونه اى از اخبار او در بخش اخلاقى اشاره مى شود:

محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از امام صادق عليه‌السلام چنين روايت مى كند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن خلف بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابى عبدالله عليه السلام قال: لايرى احمد كم اذا دخ على مؤمن سرورا أنه عليه أدخله فقط بل والله علينا، بل والله على رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.

امام عليه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد كرد، گمان نكند فقط همان شخص را مسرور كرده است؛ بلكه به خدا سوگند ما را، بلكه رسول خدا را شاد كرده است.[۱۸]

گرايش روايى

محمد بن خالد بيشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات، مسايل فقهى (باب طهارت، صلوة، صوم، زكوة، خمس، حج، جهاد، نكاح، حدود، ديات، بيع و ديگر باب‌ها) پرداخته است.[۱۹] همچنبن محمد بن خالد در عصر خود فقيه لذايق و موفقى بود. بنابراين كثرت روايات فقهى وى (نسبت به ساير موضوعات) با مقام فقهى وى نيز مربوط مى شود.

البته با توجه به اين كه وى در آن روزگار از فقهاء شهم قم به شمار مى آمد، ميزان تأثيرگذارى‌اش در عرصه فقه روشن مى شود و اين مطلب را در نامه اى كه وى خطاب به امام جواد عليه السلام نوشته، تقويت مى كند.

در نامه دوم مى خوانيم: محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: كتبت الى ابى جعفر الثانى عليه‌السلام هل يجوز أن يخرج عما يجب فى الحرث من الحنطة والشعير و ما يجب على الذهب دراهم بقيمة ما يسوى ام لايجوز الا ان يخرج من كل شيئى ما فيه؟ فاجاب عليه‌السلام: أيما تيسر يخرج. محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد عليه‌السلام در باب زكوة گندم، جو و طلا سؤال كرد: آيا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قيمت آن را به عنوان زكات پرداخت كرد يا نه؟ امام عليه‌السلام در جواب فرمود: هر چه ميسر شد (واو قيمت آن‌ها) بايد به عنوان زكات داده شود.[۲۰]

اساتيد و مشايخ محمد بن خالد برقی

برخى از علماء رجال محمد بن خالد را از ياران سه تن از امامان به شما آورده اند. با توجه به اين نكته مى توان گفت بزرگترين اساتيدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتيد بزرگ ديگرى نيز استفاده برد كه آن‌ها نيز به نوبه توفيق شاگردى در مكتب امامت را يافتند.

از ميان علماء علم رجال كه به ذكر نام اساتيد و مشايخ محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم كشى،[۲۱] محقق اردبيلى[۲۲] و مرحوم خوئى[۲۳] اشاره كرد. اين بزرگان نام كسانى را كه محمد بن خالد از آن‌ها نقل روايت كرده، به عنوان استاد و مشيخه وى ذكر كرده اند. اين مشايخ و اساتيد عبارتند از: ابن ابى عمير، ابى طالب قمى، احمد بن نضر جعفى، محمد بن سنان، على بن مهزيار و... كه هر يك در عصر خود از نامداران فقهاء و راويان برجسته به شما مى آمدند.

محمد بن خالد در نگاه دانشمندان

هر كسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به ميان آورده اند و به طور عموم در كتب رجالى از او نام برده اند. ديدگاه اين دانشمندان در مورد شخصيت محمد بن خالد برقى را مى توان به سه بخش تقسيم كرد:

  • ب: برخى نيز «كشى،[۲۷] محقق اردبيلى[۲۸] و مرحوم خوئى[۲۹]» صرفاً به معرفى و ذكر اساتيد و مشايخ، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و يا تضعيف او اظهارنظرى كرده اند.
  • ج: بعضى ديگر از رجال نويسان (مرحوم نجاشى[۳۰] و ابن غضائرى،[۳۱] با تضعيف قلمداد كردند محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. كه البته اين نظريه توسط بسيارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. مى نويسد: «تضعيف اين دو مربوط به حديث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراين شخصيت اين راوى مورد وثوق است».[۳۲]

وفات

آن‌گاه كه صداى رحيل ديدار معبود گوش جان محمد بن خالد را نواخت و با دستانى پر از علم و عمل در قرن سوم هجرى به ديگر سراقى باقى شتافت. يادش گرامى و نامش بلند.

پانوشت

  1. همان، ص 76.
  2. رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
  3. رجال علامه، ص 139.
  4. معالم العلماة، ص 105.
  5. فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
  6. معجم رجال الحديث، ج 16، ص 74 تا 77.
  7. رجال نجاشى، ص 257.
  8. فهرست شيخ طوسى، ص 175.
  9. فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
  10. تأسيس الشيعه، ص 259، 330.
  11. فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
  12. رجال شيخ طوسى، ص 398 و 410.
  13. فهرست شيخ طوسى، ص 58.
  14. رجال شيخ طوسى، ص 372، 399، 412.
  15. همان، ج 16، ص 62.
  16. تهذيب الاحكام، ج 3، ح 98، ص 28.
  17. كافى، ج 1، ص 192، روايت 3.
  18. كافى، ج 2، ك 1، ب 82، ح 6.
  19. جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
  20. كافى ج 3، ص 559، روايت 1.
  21. رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
  22. جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
  23. معجم رجال الحديث، ج 16، ص 72 و 73.
  24. رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
  25. رجال علامه حلى، ص 139.
  26. تنقيح المقال، ج 2، ص 113، 114.
  27. رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
  28. جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
  29. رجال نجاشى، ص 257.
  30. رجال نجاشى، ص 257.
  31. رجال ابن غضائرى، ج 5، ص 207.
  32. تنقيح المقال، ج 113 و 114.

(1). همان.

(2). رجال نجاشى، ص 257.


منابع

ستارگان حرم، جلد 4/ نویسنده: على محمدى