ماهیت قیام شهید فخ (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|ماهیت قیام شهید فخ == معرفى اجمالى == '''ماهيت قيام...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[پرونده:Ketab387.jpg|بندانگشتی|ماهیت قیام شهید فخ]]
 
[[پرونده:Ketab387.jpg|بندانگشتی|ماهیت قیام شهید فخ]]
  
== معرفى اجمالى ==
+
==معرفى اجمالى==
'''ماهيت قيام شهيد فخ'''، تأليف سيد ابوالفضل رضوى اردكانى، از جمله آثارى است كه نويسنده آن يكى از قيام‌هاى شيعى را انتخاب و با بررسى منابع، جنبه‌هاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. اين اثر به زبان فارسى در يك مجلد منتشر شده است.
+
'''ماهیت قیام شهید فخ'''، تألیف سید ابوالفضل رضوى اردکانى، از جمله آثارى است که نویسنده آن یکى از قیام‌هاى [[شیعه|شیعى]] را انتخاب و با بررسى منابع، جنبه‌هاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. این اثر به زبان فارسى در یک مجلد منتشر شده است.
  
== ساختار ==
+
==ساختار==
  
  
كتاب در يك مقدمه و يازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاريخى و به‌ويژه از «[[مقاتل الطالبيين]]» استفاده شده است. برخى از مصادرى كه در اين كتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن كتاب‌هاست و آدرس پى‌نوشت‌ها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شايسته بود كه نويسنده به اين مطلب تذكر مى‌داد<ref>همان، ص 17</ref>
+
کتاب در یک مقدمه و یازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاریخى و به‌ویژه از «[[مقاتل الطالبین|مقاتل الطالبین]]» از [[ابوالفرج اصفهانی]] استفاده شده است. برخى از مصادرى که در این کتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن کتاب‌هاست و آدرس پى‌نوشت‌ها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شایسته بود که نویسنده به این مطلب تذکر مى‌داد.<ref>همان، ص ۱۷</ref>
  
== گزارش محتوا ==
+
==گزارش محتوا==
  
  
كتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرين «حسين بن على بن حسن» از نبيرگان امام مجتبى(ع)، معروف به «شهيد فخ» است. او مسلمانى راستين و شخصيتى ممتاز بود، به‌طورى‌كه امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى و اللّه مسلما صالحا، صوّاما».
+
کتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرین «حسین بن على بن حسن» از نبیرگان [[امام حسن علیه السلام|امام مجتبى]](ع)، معروف به «[[شهید فخ|شهید فخ]]» است. او مسلمانى راستین و شخصیتى ممتاز بود، به‌طورى‌که امام معاصر وى ([[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر]]) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى واللّه مسلما صالحا، صوّاما».
  
شهيد فخ با جمعى از شيعيان و علويان پاك‌باخته در هشتم ذى‌حجه سال 169ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حكومت، قيامى را در سرزمين «فخ» - كه نزديك شهر مكه است - سامان داد و نتيجه آن، كشتار وحشيانه تمامى ياران حسين بن على و خود او به دست حكومت گرديد كه پس از واقعه كربلا، غمبارترين حادثه‌اى بود كه براى شيعيان اتفاق افتاد<ref>مقدمه، ص 16</ref>
+
شهید فخ با جمعى از [[شیعه|شیعیان]] و [[علویان|علویان]] پاک‌باخته در هشتم [[ماه ذی الحجه|ذى‌حجه]] سال ۱۶۹ق، در زمان [[خلافت]] «[[هادی (خلیفه عباسی)|هادى عبّاسى]]» بر مظالم حکومت، قیامى را در سرزمین «[[فخّ|فخ]]» - که نزدیک شهر [[مکه]] است - سامان داد و نتیجه آن، کشتار وحشیانه تمامى یاران حسین بن على و خود او به دست حکومت گردید که پس از واقعه [[کربلا|کربلا]]، غمبارترین حادثه‌اى بود که براى شیعیان اتفاق افتاد.<ref>مقدمه، ص ۱۶</ref>
  
مطالب فصل‌هاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:
+
مطالب فصل‌هاى کتاب به‌اختصار بدین شرح است:
  
1. در فصل اول، ويژگى‌هاى شخصى شهيد فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و ساير اطلاعات ايشان ذكر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است<ref>متن كتاب، ص 22</ref>
+
۱. در فصل اول، ویژگى‌هاى شخصى شهید فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و سایر اطلاعات ایشان ذکر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است.<ref>متن کتاب، ص ۲۲</ref>
  
2. در دومين فصل كتاب به ولادت و دوران كودكى و فضائل حسين، رهبر قيام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از اين فصل مى‌خوانيم: «حسين بن على (شهيد فخ)، پناهى براى بى‌پناهان و پشتيبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساكين و فقراء بود. محرومين و درماندگان مدينه، به خاطر آن همه جود و كرم و احسانش محبت زياد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنين نباشد؟ بزرگوارى كه خانه چهل هزار دينارى خود را مى‌فروشد و همه آن را ميان فقراى مدينه، تقسيم مى‌كند و موقعى كه به خانه مى‌آيد، از پول خانه دينارى برايش باقى نمانده است؟ و جوانمردى كه چهار هزار دينار قرض مى‌كند و بين فقرا تقسيم مى‌كند و كريمى كه چون سائلى از او چيزى مى‌خواهد و او چيزى ندارد كه به او بدهد، ردايش را از دوشش برمى‌دارد و به آن سائل مى‌بخشد. چنين انسانى به‌راستى شايسته عشق ورزيدن است»<ref>همان، ص 54 - 53</ref>
+
۲. در دومین فصل کتاب به ولادت و دوران کودکى و فضائل حسین، رهبر قیام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از این فصل مى‌خوانیم: «حسین بن على (شهید فخ)، پناهى براى بى‌پناهان و پشتیبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساکین و فقراء بود. محرومین و درماندگان مدینه، به خاطر آن همه جود و کرم و احسانش محبت زیاد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنین نباشد؟ بزرگوارى که خانه چهل هزار دینارى خود را مى‌فروشد و همه آن را میان فقراى [[مدینه|مدینه]]، تقسیم مى‌کند و موقعى که به خانه مى‌آید، از پول خانه دینارى برایش باقى نمانده است؟ و جوانمردى که چهار هزار دینار قرض مى‌کند و بین فقرا تقسیم مى‌کند و کریمى که چون سائلى از او چیزى مى‌خواهد و او چیزى ندارد که به او بدهد، ردایش را از دوشش برمى‌دارد و به آن سائل مى‌بخشد. چنین انسانى به‌راستى شایسته عشق ورزیدن است».<ref>همان، ص ۵۴ - ۵۳</ref>
  
3. در فصل سوم، روايات و اقوالى كه پيامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرموده‌اند و نيز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] پيرامون اين واقعه ذكر شده است.
+
۳. در فصل سوم، روایات و اقوالى که [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]](ص) و [[ائمه اطهار]](ع) در باره شهداى فخ فرموده‌اند و نیز اقوال علماى بزرگ [[اسلام]]، مانند [[شیخ عبدالله مامقانی|علامه مامقانى]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] پیرامون این واقعه ذکر شده است.
  
4 و 5. در اين دو فصل از كتاب، فلسفه قيام فخ و نيز تشكيل حكومت اسلامى و امر به معروف و نهى از منكر به‌عنوان اهداف قيام مورد مطالعه قرار گرفته است.
+
۴ و ۵. در این دو فصل از کتاب، فلسفه [[واقعه فخ|قیام فخ]] و نیز تشکیل حکومت اسلامى و [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهى از منکر]] به‌عنوان اهداف قیام مورد مطالعه قرار گرفته است.
  
6. در فصل ششم برخورد عمال حكومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از اين دست مطرح شده است.
+
۶. در فصل ششم برخورد عمال حکومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از این دست مطرح شده است.
  
7. در فصل هفتم، چگونگى شكل‌گيرى قيام و پيروزى آن، علت بيعت نكردن امام و شهادت رهبر قيام ذكر شده است. در بخشى از اين فصل، علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]] عدم بيعت امام هفتم با حسين را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «امام از پذيرفتن بيعت و همراهى با حسين، در نهضتش، به شكل علنى امتناع مى‌ورزد و حسين نيز اين را از امام مى‌پذيرد و كمترين بى‌ادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمى‌دارد و آنگاه اضافه مى‌كند كه: امام از روى تقيه و تاكتيك، او را از قيام منع مى‌كند، ولى در باطن از كار او خشنود است و پس از شهادت او نيز، از او اظهار رضايت مى‌نمايد»<ref>همان، ص 138</ref>
+
۷. در فصل هفتم، چگونگى شکل‌گیرى قیام و پیروزى آن، علت [[بیعت]] نکردن امام و شهادت رهبر قیام ذکر شده است. در بخشى از این فصل، علامه مامقانى عدم بیعت امام هفتم با حسین را این‌گونه توضیح مى‌دهد: «امام از پذیرفتن بیعت و همراهى با حسین در نهضتش، به شکل علنى امتناع مى‌ورزد و حسین نیز این را از امام مى‌پذیرد و کمترین بى‌ادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمى‌دارد و آنگاه اضافه مى‌کند که: امام از روى [[تقیه|تقیه]] و تاکتیک، او را از قیام منع مى‌کند، ولى در باطن از کار او خشنود است و پس از شهادت او نیز، از او اظهار رضایت مى‌نماید».<ref>همان، ص ۱۳۸</ref>
  
8. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنايت بزرگى كه مرتكب شده بودند به‌شدّت وحشت‌زده شدند و احتمال زياد مى‌دادند ديگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) به‌عنوان خون‌خواهى، قيامى ديگر به راه بيندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ يعنى موسى بن عيسى و عبّاس بن محمّد در مدينه جلسه‌اى تشكيل دادند و جمعى از چهره‌هاى معروف علويان از بنى الحسن و بنى الحسين از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار كردند تا هم قدرت‌نمايى كرده باشند و هم زهرچشمى از علويون گرفته شود و گويا تصميم بازداشت و كشتن آنان هم بوده كه به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علويون و موسى بن جعفر(ع) و سر بريده حسين و ساير شهدا را به آن مجلس آوردند، سكوت مرگ‌بارى جلسه را فراگرفت و كسى سخنى نمى‌گفت كه ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بريده حسين افتاد سكوت مجلس را شكست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگين و رسا از حسين رهبر انقلاب، چنين تجليل فرمود: «بازگشت همه به‌سوى خداست، او از ميان ما رفت، درحالى‌كه مسلمانى شايسته بود، روزها را روزه‌دار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منكر بود، همانند او در خاندانش يافت نمى‌شود»<ref>همان، ص 174 - 175</ref>
+
۸. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، [[حکومت بنی عباس|دستگاه عباسى]] سخت به هراس افتادند و نسبت به جنایت بزرگى که مرتکب شده بودند به‌شدّت وحشت‌زده شدند و احتمال زیاد مى‌دادند دیگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) به‌عنوان خون‌خواهى، قیامى دیگر به راه بیندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ یعنى موسى بن عیسى و عبّاس بن محمّد در مدینه جلسه‌اى تشکیل دادند و جمعى از چهره‌هاى معروف علویان از بنى الحسن و بنى الحسین از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار کردند تا هم قدرت‌نمایى کرده باشند و هم زهرچشمى از علویون گرفته شود و گویا تصمیم بازداشت و کشتن آنان هم بوده که به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علویون و موسى بن جعفر(ع) و سر بریده حسین و سایر شهدا را به آن مجلس آوردند، سکوت مرگ‌بارى جلسه را فراگرفت و کسى سخنى نمى‌گفت که ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بریده حسین افتاد سکوت مجلس را شکست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگین و رسا از حسین رهبر انقلاب، چنین تجلیل فرمود: «بازگشت همه به‌سوى خداست، او از میان ما رفت، درحالى‌که مسلمانى شایسته بود، روزها را روزه‌دار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منکر بود، همانند او در خاندانش یافت نمى‌شود».<ref>همان، ص ۱۷۴ - ۱۷۵</ref>
  
9 و 10. در اين دو فصل، مراثى و اشعار پيرامون واقعه فخ و نيز ماجراى قيام يحيى و چگونگى شهادت وى و... ذكر شده است.
+
۹ و ۱۰. در این دو فصل، مراثى و اشعار پیرامون واقعه فخ و نیز ماجراى قیام یحیى و چگونگى شهادت وى و... ذکر شده است.
  
11. در آخرين فصل كتاب نيز شرح حال ادريس بن عبداللّه و جنگ‌هاى وى و سقوط دولت ادريسيان ذكر شده است. دانشمند بزرگ شيعه، استاد «[[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]» در كتاب دولت‌هاى شيعه در طول تاريخ، اوّلين دولت مستقل شيعه را دولت «ادريسيان» مى‌داند. در آخرين سطور اين فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور اين شهدا، همراه با رهبرشان حسين در سرزمين مقدّس فخ در شهر مكه، محله معروف به «شهداء» مى‌باشد كه فعلاً جزء شهر مكّه است و قبل از حكومت وهابى‌هاى جنايتكار، محل زيارت و داراى قبه و بارگاه بود كه به دست آن ناپاكان ضد اسلام ويران شد و هم‌اكنون محله شهداء به همين نام در مكه معروف است»<ref>همان، ص 278</ref>
+
۱۱. در آخرین فصل کتاب نیز شرح حال ادریس بن عبداللّه و جنگ‌هاى وى و سقوط دولت ادریسیان ذکر شده است. دانشمند بزرگ شیعه، استاد «[[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]]» در کتاب «دولت‌هاى شیعه در طول تاریخ»، اوّلین دولت مستقل شیعه را دولت «ادریسیان» مى‌داند. در آخرین سطور این فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور این شهدا، همراه با رهبرشان حسین در سرزمین مقدّس فخ در شهر مکه، محله معروف به «شهداء» مى‌باشد که فعلاً جزء شهر مکه است و قبل از حکومت [[وهابیت|وهابى‌]] هاى جنایتکار، محل زیارت و داراى قبه و بارگاه بود که به دست آن ناپاکان ضد اسلام ویران شد و هم‌اکنون محله شهداء به همین نام در مکه معروف است».<ref>همان، ص ۲۷۸</ref>
  
== وضعيت كتاب ==
+
==وضعیت کتاب==
  
 +
فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است. در پاورقى صفحات، توضیحاتى در باره برخى الفاظ و عبارات و آدرس مطالب کتاب ذکر شده است؛ البته برخى از آدرس‌ها مانند پاورقى‌هاى ص ۱۷۷ ناقص است.
  
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. در پاورقى صفحات، توضيحاتى در باره برخى الفاظ و عبارات و آدرس مطالب كتاب ذكر شده است؛ البته برخى از آدرس‌ها مانند پاورقى‌هاى ص 177 ناقص است.
+
==پانويس==
 
 
==پانويس ==
 
 
<references />
 
<references />
== منابع مقاله ==
+
==منابع مقاله==
  
 
مقدمه و متن كتاب.
 
مقدمه و متن كتاب.
 
+
==منبع==
 
 
==منبع ==
 
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۸

ماهیت قیام شهید فخ

معرفى اجمالى

ماهیت قیام شهید فخ، تألیف سید ابوالفضل رضوى اردکانى، از جمله آثارى است که نویسنده آن یکى از قیام‌هاى شیعى را انتخاب و با بررسى منابع، جنبه‌هاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. این اثر به زبان فارسى در یک مجلد منتشر شده است.

ساختار

کتاب در یک مقدمه و یازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاریخى و به‌ویژه از «مقاتل الطالبین» از ابوالفرج اصفهانی استفاده شده است. برخى از مصادرى که در این کتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن کتاب‌هاست و آدرس پى‌نوشت‌ها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شایسته بود که نویسنده به این مطلب تذکر مى‌داد.[۱]

گزارش محتوا

کتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرین «حسین بن على بن حسن» از نبیرگان امام مجتبى(ع)، معروف به «شهید فخ» است. او مسلمانى راستین و شخصیتى ممتاز بود، به‌طورى‌که امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى واللّه مسلما صالحا، صوّاما».

شهید فخ با جمعى از شیعیان و علویان پاک‌باخته در هشتم ذى‌حجه سال ۱۶۹ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حکومت، قیامى را در سرزمین «فخ» - که نزدیک شهر مکه است - سامان داد و نتیجه آن، کشتار وحشیانه تمامى یاران حسین بن على و خود او به دست حکومت گردید که پس از واقعه کربلا، غمبارترین حادثه‌اى بود که براى شیعیان اتفاق افتاد.[۲]

مطالب فصل‌هاى کتاب به‌اختصار بدین شرح است:

۱. در فصل اول، ویژگى‌هاى شخصى شهید فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و سایر اطلاعات ایشان ذکر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است.[۳]

۲. در دومین فصل کتاب به ولادت و دوران کودکى و فضائل حسین، رهبر قیام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از این فصل مى‌خوانیم: «حسین بن على (شهید فخ)، پناهى براى بى‌پناهان و پشتیبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساکین و فقراء بود. محرومین و درماندگان مدینه، به خاطر آن همه جود و کرم و احسانش محبت زیاد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنین نباشد؟ بزرگوارى که خانه چهل هزار دینارى خود را مى‌فروشد و همه آن را میان فقراى مدینه، تقسیم مى‌کند و موقعى که به خانه مى‌آید، از پول خانه دینارى برایش باقى نمانده است؟ و جوانمردى که چهار هزار دینار قرض مى‌کند و بین فقرا تقسیم مى‌کند و کریمى که چون سائلى از او چیزى مى‌خواهد و او چیزى ندارد که به او بدهد، ردایش را از دوشش برمى‌دارد و به آن سائل مى‌بخشد. چنین انسانى به‌راستى شایسته عشق ورزیدن است».[۴]

۳. در فصل سوم، روایات و اقوالى که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرموده‌اند و نیز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند علامه مامقانى و شیخ طوسى پیرامون این واقعه ذکر شده است.

۴ و ۵. در این دو فصل از کتاب، فلسفه قیام فخ و نیز تشکیل حکومت اسلامى و امر به معروف و نهى از منکر به‌عنوان اهداف قیام مورد مطالعه قرار گرفته است.

۶. در فصل ششم برخورد عمال حکومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از این دست مطرح شده است.

۷. در فصل هفتم، چگونگى شکل‌گیرى قیام و پیروزى آن، علت بیعت نکردن امام و شهادت رهبر قیام ذکر شده است. در بخشى از این فصل، علامه مامقانى عدم بیعت امام هفتم با حسین را این‌گونه توضیح مى‌دهد: «امام از پذیرفتن بیعت و همراهى با حسین در نهضتش، به شکل علنى امتناع مى‌ورزد و حسین نیز این را از امام مى‌پذیرد و کمترین بى‌ادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمى‌دارد و آنگاه اضافه مى‌کند که: امام از روى تقیه و تاکتیک، او را از قیام منع مى‌کند، ولى در باطن از کار او خشنود است و پس از شهادت او نیز، از او اظهار رضایت مى‌نماید».[۵]

۸. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنایت بزرگى که مرتکب شده بودند به‌شدّت وحشت‌زده شدند و احتمال زیاد مى‌دادند دیگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) به‌عنوان خون‌خواهى، قیامى دیگر به راه بیندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ یعنى موسى بن عیسى و عبّاس بن محمّد در مدینه جلسه‌اى تشکیل دادند و جمعى از چهره‌هاى معروف علویان از بنى الحسن و بنى الحسین از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار کردند تا هم قدرت‌نمایى کرده باشند و هم زهرچشمى از علویون گرفته شود و گویا تصمیم بازداشت و کشتن آنان هم بوده که به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علویون و موسى بن جعفر(ع) و سر بریده حسین و سایر شهدا را به آن مجلس آوردند، سکوت مرگ‌بارى جلسه را فراگرفت و کسى سخنى نمى‌گفت که ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بریده حسین افتاد سکوت مجلس را شکست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگین و رسا از حسین رهبر انقلاب، چنین تجلیل فرمود: «بازگشت همه به‌سوى خداست، او از میان ما رفت، درحالى‌که مسلمانى شایسته بود، روزها را روزه‌دار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منکر بود، همانند او در خاندانش یافت نمى‌شود».[۶]

۹ و ۱۰. در این دو فصل، مراثى و اشعار پیرامون واقعه فخ و نیز ماجراى قیام یحیى و چگونگى شهادت وى و... ذکر شده است.

۱۱. در آخرین فصل کتاب نیز شرح حال ادریس بن عبداللّه و جنگ‌هاى وى و سقوط دولت ادریسیان ذکر شده است. دانشمند بزرگ شیعه، استاد «محمدجواد مغنیه» در کتاب «دولت‌هاى شیعه در طول تاریخ»، اوّلین دولت مستقل شیعه را دولت «ادریسیان» مى‌داند. در آخرین سطور این فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور این شهدا، همراه با رهبرشان حسین در سرزمین مقدّس فخ در شهر مکه، محله معروف به «شهداء» مى‌باشد که فعلاً جزء شهر مکه است و قبل از حکومت وهابى‌ هاى جنایتکار، محل زیارت و داراى قبه و بارگاه بود که به دست آن ناپاکان ضد اسلام ویران شد و هم‌اکنون محله شهداء به همین نام در مکه معروف است».[۷]

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است. در پاورقى صفحات، توضیحاتى در باره برخى الفاظ و عبارات و آدرس مطالب کتاب ذکر شده است؛ البته برخى از آدرس‌ها مانند پاورقى‌هاى ص ۱۷۷ ناقص است.

پانويس

  1. همان، ص ۱۷
  2. مقدمه، ص ۱۶
  3. متن کتاب، ص ۲۲
  4. همان، ص ۵۴ - ۵۳
  5. همان، ص ۱۳۸
  6. همان، ص ۱۷۴ - ۱۷۵
  7. همان، ص ۲۷۸

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

منبع

ویکی نور