فضل اللَّه نعیمی استرآبادی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۷ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


نعیمی استرآبادی، فضل‌اللَّه

قرن: 8

(ح 740 - مقتول 798/796 ق)

دانشمند، صوفى، عارف و شاعر، متخلص به نعیمى. مشهور به حلال خور. نام پدر فضل را ابومحمد عبدالرحمان جلال‌ الدین نیز ذكر كرده ‌اند كه قاضى‌ القضات استرآباد بود. صاحب «ریحانة الادب» اصل وى را مشهدى دانسته كه در شروان مقیم بوده است. نعیمى در استرآباد به دنیا آمد.

در جوانى به طاقیه‌ دوزى (دوختن نوعى كلاه) مى‌پرداخت و از این راه كسب معیشت مى‌نمود. پس از مدتى به اصفهان رفت و از آنجا به زیارت خانه ‌ى خدا مشرف شد، سپس به تبریز رفت. گویند: این سیر و سفرها در طول زندگى نعیمى، تكرار شده است. وى جامع معقول و منقول بود و در علوم غریبه و رموز تصوف و حكمت، مرتبه‌ اى عالى داشت و در علم اسماء، حروف، جفر و اعداد ماهر بود و از این مهارت در جهت نشر و تعمیم عقاید خود استفاده كرد.

وى در عهد تیمور گوركانى مى‌زیست و مؤسس طریقه ‌ى حروفیه بود. از شاگردان فضل‌اللَّه مى‌ توان به سید عمادالدین نسیمى شیرازى و شیخ ابوالحسن اصفهانى، معروف به على ‌الاعلى اشاره كرد. گویند میرانشاه، فرزند تیمور و حاكم آذربایجان به امر پدر او را از شروان احضار كرد و به فتواى علماى عصر به قتل رسانید. گفته ‌اند كه در 804 ق سر و جسد او را سوزاند. پس از او عقایدش در اكثر ممالك اسلامى منتشر گردید.

على‌ الاعلى یكى از طرفداران او به آناطولى گریخت و در آنجا به خانقاه‌هاى بكتاشیان وارد شد و طریقه‌ى حروفیان را به جاى عقیده‌ ى آنها رواج داد. مدفن او در نخجوان است. در مورد سال تولد، قتل و عناوین آثار وى بین برخى تذكره‌ها اختلافاتى وجود دارد. از آثار مهم او، «جاودان كبیر» و «جاودان صغیر» مى‌ باشد كه بعضى از تذكره‌ها آن را تحت عنوان كلى «جاودان نامه» آورده ‌اند.

صاحب «دانشمندان آذربایجان» آورده كه سید فضل‌اللَّه در شروان مدتى زندانى بوده و در 796 ق، در محبس، «جاودان‌نامه» را تألیف كرده همچنین ادامه داده كه شاگرد او على ‌الاعلى این كتاب را به نظم درآورده است و در ضمن قصیده‌ اى نیز مشتمل بر وقایع آینده به او نسبت مى‌دهد. از دیگر آثارش: «انفس و آفاق» به فارسى، «عرف‌نامه»؛ «نوم‌نامه» به لهجه‌ ى استرآبادى؛ «محبت‌نامه»؛ مثنوى «عرش‌نامه»، در هزار و صد و بیست بیت؛ دیوان شعر.

منابع