منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
شناسه ناقص است
عنوان بندی متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

غفلت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲: سطر ۲:
 
«غفلت» بی توجهی و بی اعتنایی به چیزی که می­‌بایست مورد توجه و اعتنا قرار گیرد غفلت در زبان دین مفهوم وسیع و گسترده ای دارد؛ شامل غفلت از [[خدای متعال]] و غفلت از ناپایداری دنیا و غفلت از [[شیطان]] و از وسوسه های او و در یک بیان کلی، غفلت از اموری که به نوعی با سعادت انسان ارتباط دارد.
 
«غفلت» بی توجهی و بی اعتنایی به چیزی که می­‌بایست مورد توجه و اعتنا قرار گیرد غفلت در زبان دین مفهوم وسیع و گسترده ای دارد؛ شامل غفلت از [[خدای متعال]] و غفلت از ناپایداری دنیا و غفلت از [[شیطان]] و از وسوسه های او و در یک بیان کلی، غفلت از اموری که به نوعی با سعادت انسان ارتباط دارد.
  
== غفلت در قرآن ==
+
==منشاء غفلت==
===منشاء غفلت===
 
  
 
از نظر [[قرآن|قرآن کریم]] غافلان کسانی هستند که مشاعر خود را به سوی هستی باز ننموده اند و اهل تعقل در عالم نبوده اند:  
 
از نظر [[قرآن|قرآن کریم]] غافلان کسانی هستند که مشاعر خود را به سوی هستی باز ننموده اند و اهل تعقل در عالم نبوده اند:  
سطر ۱۳: سطر ۱۲:
 
{{متن قرآن|«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یأْتِیهِمْ مِنْ ذِکرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یلْعَبُونَ * لَاهِیةً قُلُوبُهُمْ...»}}؛<ref>[[سوره انبیاء]]/۱-۳.</ref> وقت حساب مردم نزدیک شده است و آنان در بى خبرى رویگردانند هیچ پند و یادآورى تازه‌اى از پروردگارشان نیامد مگر این که بازیکنان آن را گوش دادند در حالى که دلهایشان مشغول است.
 
{{متن قرآن|«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یأْتِیهِمْ مِنْ ذِکرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یلْعَبُونَ * لَاهِیةً قُلُوبُهُمْ...»}}؛<ref>[[سوره انبیاء]]/۱-۳.</ref> وقت حساب مردم نزدیک شده است و آنان در بى خبرى رویگردانند هیچ پند و یادآورى تازه‌اى از پروردگارشان نیامد مگر این که بازیکنان آن را گوش دادند در حالى که دلهایشان مشغول است.
  
===راه رهایی از غفلت ===
+
==راه رهایی از غفلت ==
  
 
تضرع و زاری به درگاه خدا: (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ<ref>سورۀ اعراف: آیۀ 205.</ref>؛ پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش.)
 
تضرع و زاری به درگاه خدا: (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ<ref>سورۀ اعراف: آیۀ 205.</ref>؛ پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش.)

نسخهٔ ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۴

«غفلت» بی توجهی و بی اعتنایی به چیزی که می­‌بایست مورد توجه و اعتنا قرار گیرد غفلت در زبان دین مفهوم وسیع و گسترده ای دارد؛ شامل غفلت از خدای متعال و غفلت از ناپایداری دنیا و غفلت از شیطان و از وسوسه های او و در یک بیان کلی، غفلت از اموری که به نوعی با سعادت انسان ارتباط دارد.

منشاء غفلت

از نظر قرآن کریم غافلان کسانی هستند که مشاعر خود را به سوی هستی باز ننموده اند و اهل تعقل در عالم نبوده اند:

«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِک کالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِک هُمُ الْغَافِلُونَ»؛[۱] و در حقیقت بسیارى از جنیان و آدمیان را براى جهنم آفریده‌ایم، زیرا دلهایى دارند که با آنها حقایق را دریافت نمى‌کنند و چشمانى دارند که با آنها نمى‌بینند و گوش هایى دارند که با آنها نمى‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند، آنان همان غافلانند.

قرآن غفلت را نتیجه گوش فرا ندادن به یادآوری های انبیاءبه علت مشغول شدن به بازی در سرای هستی می داند:

«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یأْتِیهِمْ مِنْ ذِکرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یلْعَبُونَ * لَاهِیةً قُلُوبُهُمْ...»؛[۲] وقت حساب مردم نزدیک شده است و آنان در بى خبرى رویگردانند هیچ پند و یادآورى تازه‌اى از پروردگارشان نیامد مگر این که بازیکنان آن را گوش دادند در حالى که دلهایشان مشغول است.

راه رهایی از غفلت

تضرع و زاری به درگاه خدا: (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ[۳]؛ پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش.)

خواندن قرآن: «كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ * فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ؛ چنين نيست كه آنها مى‌گويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است! هر كس بخواهد از آن پند مى‌گيرد.»[۴]

معاشرت با انسانهای صالح: غفلت نتیجه دل مردگی است و امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «لِقاءُ أهلِ الخَیرِ عِمارَةُ القَلبِ[۵]: ملاقات اهل خیر، موجب آبادانی قلب می شود».

روایاتی در باب غفلت

  • خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله در معراج: «... یا أحمد أنت لاتغفل أبدا، من غفل عنی لاأبالی بأی واد هلک...؛ ای احمد! هرگز غافل مشو؛ هر کس از من غافل شود، من نسبت به این که در کدام راه، هلاک و نابود می شود، اعتنا نمی کنم»[۶]
  • امیرمؤمنان علیه السلام:«الغفلة أضر الاعداء؛ غفلت ضرر رساننده ترین دشمنان است»[۷]
  • امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «الغفلة حَسْرَةً عَلَی کلِّ ذِی غَفْلَةٍ و عنوان النحوس؛ غفلت مایه گمراهی افکار و سرلوحه نحوست ها است».[۸]
  • امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: اهل دنيا مانند كاروانى هستند كه ايشان را مى‌‏برند در حاليكه خوابند.[۹]
  • امام صادق علیه السلام: إيّاكم و الغفلة! فإنّه من غفل فإنّما يغفل عن نفسه. و إيّاكم و التّهاون بأمر اللَّه عزّ و جلّ، فإنّه من تهاون بأمر اللَّه أهانه اللَّه يوم القيامة.

از غفلت بپرهيزيد، چه هر كس غافل شود، از خود غافل شده است. و از سستى در برابر فرمان خداى بزرگ بپرهيزيد، چه هر كس در امر خدا سستى كند، خدا او را روز قيامت خوار مى‏‌كند.[۱۰]

پانویس

  1. سوره اعراف/۱۷۹.
  2. سوره انبیاء/۱-۳.
  3. سورۀ اعراف: آیۀ 205.
  4. سوره مدثر،آیه۵۴و۵۵
  5. مكاتيب الأئمة عليهم السلام، ج‏1، ص546
  6. ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۰۵.
  7. تصنیف غرر الحکم، ص۲۶۵.
  8. تصنیف غرر الحکم، ص۲۶۵.
  9. نهج البلاغه (نسخه صبحی صالح)، حکمت 62
  10. الحياة، ترجمه احمد آرام، ج1، ص338

منابع

  • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
  • شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.
  • تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • محمود فتحعی خانی، آموزه های بنیادین علم اخلاق، ج۲.
  • حكيمى، محمدرضا، الحياة، ترجمه احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380ش.